عواملی که مربوط به کاربردها و ویژگیهای برنامه های کاربردی هستند، در دهه اخیر پیدا شده اند. روئل و همکاران (۲۰۰۴) استدلال کرده اند که کارمندان و مدیران صف بدون یک “ساختار اطلاعاتی مشخص و آسان” رغبتی برای سپری کردن زمان خود در ابزارهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک نخواهند داشت( Ruel et al, 2004) .
تئو و همکاران (۲۰۰۷) در تحقیق خود از ۱۱۰ سازمان در سنگاپور، تعدادی از عوامل تاثیرگذار بر اقتباس مدیریت اطلاعاتی منابع انسانی را مورد بررسی قرار دادند و به “مزیت نسبی بخشی” بعنوان یک عامل مهم تاثیرگذار در پذیرش یک سیستم سازمانی پی بردهاند. مزیت نسبی به مزایایی اشاره دارد که یک سیستم چه برای بخش مورد نظر و چه برای سازمان بعنوان یک کل به ارمغان می آورد( Teo et al, 2007) .
و مولفه آخری موجود در ویژگیها “سهولت تجربه شده در استفاده از سیستم” میباشد که توسط وائر منز و ولدهوون (۲۰۰۷) اشاره شده است( Voermans & van Veldhoven, 2007) .
۲-۱-۲-۲ ) زیر ساخت های فناورانه
های (۲۰۰۶) در بررسی خود از ۶۰ کارمند در کارخانههای تولیدی به این نتیجه رسید که “زیر ساخت فناوری اطلاعات"، یک عامل مهم در موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک محسوب می شود( Hooi , 2006) . علاوه بر این، ردیک (۲۰۰۹) نیز به این نتبجه دست یافت. زمانیکه زیر ساخت فنی بطور جدی استقرار نمییابند، بعنوان یک مانع برای موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک عمل می کند، مطابق با این یافته ها، این نکته آشکار است که سازمانها نیازمند استقرار زیر ساخت صحیح در جهت اجرای موفقیت آمیز مدیریت منابع انسانی الکترونیک میباشند( Reddick , 2009) .
۳-۱-۲-۲ ) استانداردسازی زبان
هیکیلا و اسمل (۲۰۱۱)، ۱۸ مصاحبه عمیق با مدیران منابع انسانی در دو تا از شرکتهای اروپایی در رابطه با تاثیر “استانداردسازی زبان” بر روی پذیرش و استفاده از سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک انجام دادند. نتایج حاکی از آن بود که این عمل با توجه به سطح دانش زبانی کارمندان، هم می تواند تاثیر مثبت و هم می تواند تاثیر منفی در پی داشته باشد( Heikkila and Smale , 2010) .
۴-۱-۲-۲ ) محتوای سیستم سفارشی شده
یکی دیگر از عوامل “محتوای سیستم سفارشی شده” بود (Cronin et al, 2006). محققان اذعان می کنند زمانیکه یک سیستم متناسب با نیازهای ویژه آنان باشد بعنوان یک عامل مهم در موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک خواهد بود. از آنجایی که کارمندان در آینده میخواهند از این سیستمها برای انجام کارهای خود در حد بالایی استفاده کنند، اگر متناسب با حوزه تخصصی آنان باشد طبیعتاً می تواند بعنوان یک عامل مهم و مثبت تلقی شود.
۲-۲-۲) عوامل سازمانی
این عوامل مشتق شده از ویژگی های سازمانی می باشند که می توانند مستقیماً منجر به اجرای موفقیتآمیز مدیریت منابع انسانی الکترونیک در رابطه با اهداف مورد نظر شوند .(Saroj Lakhawat, 2013)
۱-۲-۲-۲ ) ویژگی های جمعیت شناختی
در این دهه پی برده شد که ویژگیهای جمعیتشناختی سازمان، نقش مهمی در مورد سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک ایفا می کنند. در این میان، “اندازه سازمان” یکی از مولفههایی است که به کرات در رابطه با موفقیت و پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک از آن نام برده شده است. نای و وات (۲۰۰۶) (با تحقیقی که در مورد ۱۴۷ نفر از بخش منابع انسانی انجام دادهاند) گزارش دادند که اندازه سازمان بعنوان یک عامل مهم در موفقیت سیستمهای اطلاعاتی منابع انسانی محسوب می شود. مطابق با تحقیق آنان سازمانهای بزرگتر شانس بیشتری در این رابطه دارند( Ngai and Wat , 2006) . استروهمیر و کابست (۲۰۰۹) یک بررسی ( از مدیران منابع انسانی در ۲۳ کشور) در این مورد انجام داده و پی بردند که اندازه سازمانی در موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک تاثیر می گذارد(Strohmeier & Kabst, 2009) . علاوه بر این تئو و همکاران (۲۰۰۷) نیز به این نتایج دست یافتند. مطابق با تحقیقات فوقالذکر میتوان نتیجه گیری کرد که موفقیت در بین سازمانهای بزرگ شایعتر است. در حالیکه چابمن و وبستر (۲۰۰۳) به این نکته پی بردند که مدیریت منابع انسانی الکترونیک در میان سازمانهای کوچک موفقتر است. نتایج حاکی از آنست، یکپارچگی با سیستمهای بزرگ موجود که مشکل و هزینهبر میباشد، ممکن است یکی از عوامل مهم در جهت توجیه این اثر باشد. با این حال تحقیقات بیشتری مورد نیاز است تا مشخص شود که روابط بین اندازه سازمان و موفقیت توسط چه عواملی تعدیل میشوند (Chapman & Webster, 2003) .
” حوزه فعالیت سازمان ” یکی دیگر از عوامل حائز اهمیت در مورد ویژگیهای جمعیت شناختی سازمان میباشد. الیواس- لوجان و همکاران (۲۰۰۷) در بررسی خود از چهار بخش متفاوت یک شرکت بزرگ مکزیکی ( مواد غذایی، خدمات تبلیغاتی و مالی ، توزیع و تولید مسائل ساختمانی، فناوری اطلاعات و برونسپاری فرآیندهای کسب و کار) به این نتیجه رسیده اند که صنعت بانکداری پیشرفته ترین بخش در مدیریت منابع انسانی الکترونیک میباشد ( Olivas-Lujan et al., 2007) .استروهمر و کابست (۲۰۰۹) نیز بیان می کنند، حوزه بانکداری به طور مثبت با موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک در ارتباط است در حالیکه تولید مصالح ساختمانی، خردهفروشیها و دیگر حوزه ها به طور منفی با مدیریت منابع انسانی الکترونیک در ارتباط هستند(Strohmeier & Kabst, 2009) . علاوه بر این، یافتههای پانایاتوپولو و همکاران (۲۰۰۷) حاکی از آنست که حوزه فعالیت سازمان و ویژگیهای آن حوزه ( از جمله
فرهنگ آن حوزه در رابطه با فناوری) بر موفقیت و پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک تاثیرگذار است. برای مثال در بررسی این محققین مشخص شد که حوزه ارتباطات رابطه بهتری با مدیریت منابع انسانی الکترونیک دارد تا حوزه تولید مصالح ساختمانی( Panayotopoulou et al. , 2007) .
۲-۲-۲-۲ ) دانش و مهارت ها
الیواس- لوجان و فلورکسکی (۲۰۱۰) پی بردند که “ظرفیت جذب فناوری اطلاعات منابع انسانی” ( برای مثال توانایی کارمندان شرکت برای توسعه زیر بناهای دانش مربوطه یا شناسایی اطلاعات با ارزش خارجی و یا اتخاذ تصمیمات درست) بطور مستقیم برشدت و پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک تاثیرگذاراست ( Olivas- Lujan and Florkowski , 2010).
علاوه بر این، ردیک (۲۰۰۹) آشکار ساخت که “مهارتهای مدیریت تغییر” برای موفقیت سیستمهای اطلاعاتی منابع انسانی بعنوان یک مانع میباشند. از سوی دیگر اجرای این سیستمها اغلب نیازمند کارمندان و مدیرانی برای تغییر دادن روش های فعلی کار میباشد. بنابر این استدلال ما این است که مهارتهای مدیریت تغییر میتوانند هم باعث وفق دادن کارمندان شود و هم می تواند مقاومت آنان را برانگیزاند( Reddick , 2009) .
۳-۲-۲-۲ ) گارانتی کردن اطلاعات محرمانه وداده های درونی
روئل (۲۰۰۴) پی برد زمانیکه کارمندان سیستم مدیریت منابع انسانی الکترونیک را مورد استفاده قرار می دهند، “گارانتی کردن اطلاعات محرمانه و امنیت داده های درونی” بعنوان یک عامل حیاتی برای کارمندان به منظور ایجاد آرامش در آنهاست. زمانیکه کارمندان سیستمی را مورد استفاده قرار می دهند و اطلاعات خاصی را در آن وارد می کنند، میخواهند از امنیت داده های خود اطمینان حاصل نمایند( Ruel et al, 2004) .
۴-۲-۲-۲ ) منابع مالی
همچنین یافته ها حاکی از آن هستند که اجرای یک سیستم جدید نمیتواند بدون “منابع مالی” کافی به وقوع بپیوندد( Hooi , 2006 ). ردیک (۲۰۰۹) هم اذعان می کند، بودجه ناکافی و وضعیت اقتصادی یک سازمان بعنوان یک مانع مهم در جهت اجرای یک سیستم می باشد( Reddick , 2009) .
۵-۲-۲-۲ ) طرح
تنسلی و واتسون (۲۰۰۰) در تحقیق خود ( شامل مشاهدات، مصاحبه ها، آنالیز داده ها و یادداشتها) از مدیران منابع اطلاتی و منابع انسانی بر روی یک شرکت آمریکایی که طی دو سال انجام شد، چند عامل مهم را که موفقیت پروژه مدیریت منابع انسانی الکترونیک را تحت تاثیر قرار میدهند شناسایی نمودند، مثل “استفاده از تیمهای پروژهای چند وظیفه ای” با نمایندگانی از منابع انسانی و سیستمهای اطلاعاتی- “طرح ریزی کردن فرآیندهای منابع انسانی"- “شناسایی نیازهای منابع انسانی” ( Tansley and Watson , 2000) .
علاوه بر این “اهداف واضح مدیریت منابع انسانی” و برنامه ریزی دقیق این اهداف بعنوان یک عامل مهم در اقناع کردن کاربران در جهت استفاده از مدیریت منابع انسانی الکترونیک شناسایی شد. پانایاتوپولو و همکاران یافتههای تنسلی و واتسون را تایید کردند.
عامل دیگر موجود ، “ایجاد کردن دیدگاه مشترک بین مدیران منابع انسانی و مدیران سیستمهای اطلاعاتی” میباشد (Tansley and Newell , 2007 ).
کرانین و همکاران (۲۰۰۶) عنوان کردند که “بازاریابی داخلی یک سیستم” برای بدست آوردن پشتیبانی یک مولفه حیاتی میباشد. منظور آنها از بازاریابی داخلی یک سیستم، درونی ساختن یک سیستم و کاهش ترس و دلهره کارکنان درباره استفاده از یک سیستم جدید بود( Cronin et al , 2006) .
ردیک (۲۰۰۹) هم اشاره داشت که یکی از موانع بزرگ در طی فرایند اجرا، “توانایی بالقوه بازگشت سرمایه” میباشد. جلب حمایت مدیریت عالی در این مورد می تواند باعث حل مشکل شود( Reddick , 2009) .
۳-۲-۲) عوامل رفتاری
۱-۳-۲-۲ ) فرهنگ
پانایاتوپولو و همکاران (۲۰۰۷) استدلال کردند که “فرهنگ سازمانی” بعنوان یک عامل مهم برای موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک محسوب می شود، بنابر این زمانیکه فرهنگ سازمانی دوستدار فناوری اطلاعات باشد شانس بیشتری برای موفقیت وجود دارد. محققان مشخص کرده اند، سازمانهای مبتنی بر افراد ( سازمانهایی که برای افراد سازمان احترام قائلند) برای اجرای سیستمهای جدید آگاه تر از سازمانهایی با فرهنگ پویا (سازمانهای مبتنی بر رشد، تهاجمی و نوعآور) میباشند( Panayotopoulou et al. , 2007) .
پری و ویلسون (۲۰۰۹) پی بردند که “هنجارهای انتزاعی” یا نگرشها و عقیدههای غالب در درون یک سازمان، ارتباط مثبت با تصمیم استقرار ابزار آنلاین مانند وب سایت و موفقیت آن سیستم در سازمان دارند. بطور ویژه آنها آشکار ساختند، شغلهای بلاتصدی ای که از طریق وب سایت شرکت اعلان میشدند بطور چشمگیری توسط هنجارهای انتزاعی تحت تاثیر قرار میگرفتند( Parry and Wilson , 2009) .
۲-۳-۲-۲ ) مهارت های متخصصان و کارکنان در رابطه با IT
پانایاتوپولو و همکاران (۲۰۰۷) بر طبق مطالعه ای که در یونان انجام دادند، اذعان کردند، “مهارتهای IT افراد و شایستگیهای IT متخصصان منابع انسانی” بعنوان یک مولفه مهم و اثرگذار در موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک محسوب می شود( Panayotopoulou et al. , 2007) . علاوه بر این، روئل و همکاران (۲۰۰۴) پی برده بودند که پذیرش و موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک بوسیله مهارتهای کارمندان و مدیریت در رابطه با کامپیوترهای شخصی تحت تاثیر قرار میگیرد( Ruel et al. 2004) .
۳-۳-۲-۲ ) رهبری
تنسلی و واتسون (۲۰۰۰) نشان دادند که حضور یک” رهبر حمایتی و تشویق کننده"، یکی از عوامل مهم برای موفقیت یک سیستم میباشد. در همین راستا،
ویلسون و هارتل آشکار ساختند، زمانی که رهبری این حرکت و جنبش (معرفی و راه اندازی یک سیستم جدید مثل مدیریت منابع انسانی الکترونیک) بر عهده یک رهبر حمایتی و اثر بخش باشد کارمندان بخش منابع انسانی بیشتر پذیرای ایدههای جدید و معرفی سیستمهای اطلاعاتی منابع انسانی خواهند بود( Tansley and Watson , 2000) .
۴-۳-۲-۲ ) عوامل روانشناختی
تنسلی و واتسون (۲۰۰۰) روشن ساختند که “اعتماد بین اعضای تیم پروژه"، یکی از عوامل حیاتی برای هماهنگی موفق بین یک تیم پروژه و موفقیت یک سیستم میباشد( Tansley and Watson , 2000) . همچنین پری و ویلسون (۲۰۰۹) اعلام کردند، اعتقاد مثبت نسبت به مدیریت منابع انسانی الکترونیک بطور چشمگیر بر پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک تاثیر می گذارد.( Parry and Wilson , 2009) در همین راستا، الیواس- لوجان و همکاران (۲۰۰۷) در مورد نوع نگرش کارمندان نسبت به مدیریت منابع انسانی الکترونیک تحقیق و بررسی کرده و پی بردند، بعضی از کارمندانی که فکر میکردند مدیریت منابع انسانی الکترونیک حجم کاری آنها را افزایش خواهد داد (به دلیل پر کردن فرمها توسط کارمندان) از خود مقاومت نشان دادند( Olivas-Lujan et al. , 2007). روئل (۲۰۰۴) نیز بیان داشت، زمانیکه کارمندان و مدیریت صف تمایلی برای استفاده از سیستم ندارند، یک تغییر در نوع نگرش آنها به منظور موفقیت سیستم ضروری است.
یکی از موانع برای موفقیت سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک، “مقاومت کارمندان در برابر تغییر” میباشد که توسط ردیک (۲۰۰۹) اشاره شده است( Reddick , 2009) .
مارتین و ردینگتون (۲۰۱۰) دریافتند که ادراکات کارکنان منابع انسانی نیز، “حوزه نگرش کارمندان نسبت به مدیریت منابع انسانی الکترونیک” را تحت تاثیر قرار میدهند. مطالعه آنان نشان داد، زمانیکه کارمندان ادراکات منفی از کارکنان منابع انسانی داشتند تمایل کمی برای استفاده از مدیریت منابع انسانی الکترونیک داشتند. دلیل اصلی آن بود که مدیران صف احساس میکردند در سطح پایینتری ارزشگذاری شده اند یا بعبارتی دیگر کارکنان منابع انسانی، دانش کافی در مورد نقشی که مدیران صف در سازمان ایفا میکردند، نداشتند( Martin and Reddington , 2010)
۵-۳-۲-۲ ) حمایت و تعهد
دستهبندی دیگر از عوامل رفتاری مربوط به حمایت و تعهد میباشد. هاستد و مانکوولد( ۲۰۰۵) استدلال کردند که بدست آوردن “تعهد از سوی کارمندان و مدیریت” نسبت به پروژه مدیریت منابع انسانی الکترونیک، یکی از عوامل مهم برای موفقیت آن میباشد. یکی دیگر از تحقیقات در این رابطه مربوط به پانایاتوپولو و همکاران میباشد که در آن از تعهد مدیریت بعنوان یک عامل موفقیت آمیز حیاتی نامبرده شده است. از این رو مطابق با یافته ها، زمانیکه مدیران و کارمندان نسبت به پروژه متعهد میشوند، آنها تمایل دارند تا تلاشهای خود را در جهت پروژه و موفقیت آن صرف کنند . هاستد و مانکوولد (۲۰۰۵) اهمیت اولویت بندی مدیریت عالی را در رابطه با پروژه نشان دادند. ( Hustad and Munkvold , 2005) .این مولفه به این معنی است که مدیریت عالی، اولویت خود را برای سرمایه گذاری منابع (افراد و منابع مالی) در پروژه مشخص مینماید. بدون اینکه مدیریت مالی منابع ضروری را فراهم آورد، اجرای یک سیستم غیر ممکن به نظر میرسد. این مولفه همچنین بعنوان “حمایت مدیریت عالی"، توسط تئو و همکاران (۲۰۰۷) و الیواس- لوجان و همکاران (۲۰۰۷) نامیده شده است.
وائرمن و ولدهوون (۲۰۰۷) گزارش دادند که “حمایت از کاربر” قویاً با نوع نگرش به مدیریت منابع انسانی الکترونیک در ارتباط است. آنها بر طبق مطالعه استدلال کردند، زمانیکه مدیران در طی پیادهسازی یک سیستم بیشتر از کاربر حمایت کنند، آنها نگرش مثبت بیشتری نسبت به مدیریت منابع انسانی الکترونیک خواهند داشت تا در صورتی که اینکار را انجام ندهند( Voermans and van Veldhoven , 2007) .
۶-۳-۲-۲ ) اموزش کارکنان منابع انسانی و مدیریت
کرانین و همکاران (۲۰۰۶) بر اهمیت “آموزش کارکنان منابع انسانی"، مدیریت و کارمندان در جهت چگونگی استفاده از سیستمها تاکید کردند( Cronin et al. , 2006). پانایاتوپولو و همکاران (۲۰۰۷) آشکار ساختند که آموزش دادن متخصصان منابع انسانی در استفاده از سیستمها برای پذیرش و موفقیت مدیریت منابع انسانی الکترونیک تعیین کننده میباشد( Panayotopoulou et al, 2007) .
۷-۳-۲-۲ ) میزان عجین شدن کارکنان منابع انسانی یا سهامداران با سیستم های e-HRM
تنسلی و واتسون (۲۰۰۰) نشان دادند که “عجین شدن متخصصان، کارکنان و سهامداران با سیستمهای مدیریت منابع انسانی الکترونیک” در پذیرش آن ضروری است. محققان اشاره داشته اند که این عجین شدن به کاهش تضادهای بعد از مرحله پیادهسازی منجر میشود( Tansley and Watson , 2000) .
۴-۲-۲) عوامل محیطی
این عوامل به شکل مستقیم ناشی از سازمان یا افراد داخل سازمان نمیباشند بلکه ناشی از محیطی است که سازمان در تعامل روزانه با آن قرار دارد( .(Saroj Lakhawat, 2013در این دستهبندی ما به سه گروه اثرگذار بر مدیریت منابع انسانی الکترونیک پی بردیم:
۱-۴-۲-۲ ) حضور اتحادیه
هاینس و لافلر (۲۰۰۸) نشان دادند که “حضور اتحادیه” به طور منفی بر استفاده از فناوری اطلاعات تاثیرگذار است. این یافته ها نشان میدهند، زمانیکه سازمانها در حوزه هایی با حضور قوی اتحادیه فعالیت می کنند، درجه پایینی از مدیریت منابع انسانی الکترونیک مورد انتظار است( Haines and Lafleur , 2008) .
۲-۴-۲-۲ ) توسعه اقتصادی کشور
در بعضی از مطالعات پی برده شد که “توسعه
اقتصادی یک کشور” بر موفقیت و پذیرش مدیریت منابع انسانی الکترونیک تاثیر گذار میباشد( Olivas-Lujan et al., 2007; Strohmeier & Kabst, 2009) .
۳-۴-۲-۲ ) فرهنگ کشور
در تبیین اثربخشی طرحواره درمانی(ST) می توان به اظهارنظر یانگ نقل از(مازلی، گیلاندرز، سیمپسون و تایلور،۲۰۱۲) استناد نمود که معتقد است طرحواره در هرکسی وجود دارد اما در حالت آسیبشناختی آن به شکلی انعطافناپذیر و شدید آشکار میشود. درحالیکه افراد سالم میتوانند بهطور انطباق یافته تری نیازهای اساسی خودشان را از طریق خود مراقبتی و روابط نزدیک سازگارانه با دیگران برآورده کنند. آنچه در مورد فعال شدن طرحواره ها قابلتوجه است، در نظر گرفتن شرایطی است که فرد سطوح بالایی از هیجان چون خشم، اضطراب، احساس گناه شدید را تجربه میکند. لذا آگاهی نسبت به موقعیتهای برانگیزاننده طرحوارههای ناسازگار اولیه خود از عوامل اثربخشی این نوع درمان است. بر اساس الگوی طرحواره درمانی(ST) افرادی که از شیوههای شناختی(اجتناب از تفکر در مورد موضوعی)، هیجانی(مهار یا کرختی در احساسات)، رفتاری(بهکارگیری رفتارهای اجتنابی مانند مصرف مواد) و یا جسمانی (تجربه کردن نشانگان جسمی) استفاده میکنند به دلیل دوری جستن از افکار، احساسات و هیجانهای وابسته به طرحوارههای ناسازگار اولیه( EMS) است. این کنارهگیری بهطور بالقوه سودمند است زیرا به شیوه کوتاهمدت مانع فعالسازی طرحوارهها میشود، که با حفظ و تداوم آنها همراه است(ماریه، باوگ و واربورتُن[۷۴۱]، ۲۰۱۴).
بر اساس تبیین ارائهشده توسط بولمن که با کمک از نظریه مفروضههای جهان درهمشکسته ارائهشده است، رویدادها زمانی بهعنوان تروما موردتوجه قرار میگیرند که مفروضههای پیشین فرد بهوسیله اطلاعات جدید مرتبط با تروما به چالش کشیده میشوند. درنتیجه هنگامیکه بین این اطلاعات ناشی از تروما و مفروضههای پیشین فرد از خود، دیگران و جهان عدم تطابق به وجود آید سازوکار پردازش شناختی هیجانی فعال و تحریک خواهند شد.
در ارتباط بااهمیت توجه به درمان مقابله گری اجتنابی در مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه باید خاطرنشان ساخت که نشانگان اجتناب یعنی(ملاک C) در (DSM–۵) درواقع منعکسکننده تلاشهای افراد برای دستیابی به فاصله فیزیولوژیکی و روانشناختی از رویداد تروماتیک است. برخی معتقدند که نشانگان اجتناب پاسخی به تجربه رویداد تروماتیک هستند. دلیل این امر این است که بهمحض ورد خاطرات وابسته به رویداد به سطح هشیاری، هیجانهای منفی دردناک مرتبط با رویداد تروماتیک نیز فعال میشوند و درنتیجه افراد ممکن است از افکار و احساسات متعلق به تروما اجتناب کنند. اگرچه این عدم رویارویی به کاهش موقتی در هیجانهای دردناک میشود اما بهطور متناقضی رفتار اجتنابی را افزایش و سبک زندگی محدودکنندهای را در این افراد تقویت میکند(بارلو، ۲۰۱۴). در مفهومسازیهای شناختی از اختلال استرس پس از سانحه بهطورکلی وجود طرحوارههای فعال، خطر را تصدیق می کنند. یک فرد مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه احتمالاٌ هشدارهای مکرر نادرستی از یک احساس خطر اغراقآمیز دارند. این موضوع حتی برای رویدادهای که مدتها پیش اتفاق افتادهاند نیز ممکن به وجود آید. پژوهشگران یکی از علل احساس تهدید مستمر و اغراقآمیز در افراد داری اختلال استرس پس از سانحه را به فرایند اجتناب و امنیتجویی[۷۴۲] نسبت میدهند. رفتار مکرر(مثل اجتناب) در یک محیط امن، یک جایگزین کمتر تهدیدکنندهای را ارائه میدهد تا مواجهه با موقعیتها، مکانها و تجاربی که ترسها، آسیبپذیریها، و باورهای منفی نسبت به خودشان و محیط را فعال میکند(رینگل و براندل، ۲۰۱۲).
در زمینه رضایت زناشویی و کیفیت زندگی متأثر اختلال استرس پس از سانحه، نظریههای شناختی اختلال استرس پس از سانحه تغییر در شناختها را بهعنوان پیامد تجربه های تروماتیک محرز میدانند، که آنها ممکن است به موقعیتهای دیگر تعمیم پیدا کند( واتسن، ۲۰۱۳). بر اساس پژوهش گیلبر، وینبرگ و گیل[۷۴۳](۲۰۱۱). هنگامیکه یکی از اعضای خانواده به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا میشود. بهطور غیرمستقیم تمام نظام خانواده را متأثر و کارکردهای طبیعی خانواده را با اختلالاتی مواجهه میسازد و نوعی مقابله دونفری بین عضو مبتلا و همسرانشان پیش میآید. سیپل و مارشال، (۲۰۱۳) در بررسی خود نشان دادهاند که اختلال استرس پس از سانحه در مبتلایان احتمال خطر خشونت نسبت به شریک زندگی را افزایش میدهند. همچنین در پژوهشی که توسط ایورسُن، رسیک، سوواک، والینگ و همکاران (۲۰۱۱) با هدف بررسی اهمیت مواجهه با خشونتهای شریک صمیمی زندگی زنان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه در پیامدهای درمان پردازش شناختی(CPT) انجام گرفت، به نتیجه رسیدند که بهبودی از این اختلال و اثربخشی درمان پردازش شناختی تا حدود زیادی از عدم اعمال خشونت همسران متأثر است.
در تبیین این موضوع که چرا دورههای نوسانی از برانگیختگی(تظاهر بالینی نشانگان) و بازداری(بهواسطه اجتناب از برانگیزاننده ها) در بین مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه مشاهده می شود وندر کُلک[۷۴۴] (۲۰۰۰؛ نقل از داس- برایلسفورد،۲۰۰۷)، بهخوبی این موضوع را توصیف کردهاند. مطابق با دیدگاه وی، در طی فاز حاد[۷۴۵] تروما، بهعنوان تلاشی برای فهم و یکپارچهسازی تجربه تروماتیک، بازمانده از رویداد آسیبزا بهطور طبیعی رویدادهای را که در حافظه فعال ذخیره کردهاند بازآفرینیامی کنند. در شناخت درمانی به مراجعین کمک میشود تا رویداد آسیبزا را دوباره به ذهن متبادر کنند و طرحوارههای شناختی که قبلاٌ آنها را حفظ، و بهطور کامل گرایش به استفاده از آنها را دارند، تجدیدنظر کنند. و این خود یک تبیین دیگر از اثربخشی درمانهای شناختی در اختلال استرس پس از سانحه را ارائه میکند.
در یک تبیین دیگر می توان خاطرنشان ساخت که آسیبپذیری افراد نسبت استرس، هم شیوه پردازش رویداد استرسزا را دربرمی گیرد و هم معنایِ منحصربهفرد آن رویداد، نگرش فرد نسبت به خود، جهان و آینده را متأثر میسازد. افزون بر این، ارتباط بین شناختها و هیجانها دوطرفه هستند، به همین دلیل تغییر در هرکدام از آنها تغییر دیگری را به دنبال دارد. درنتیجه، الگوهای شناخت درمانی بر این واقعیت مبتنی هستند که هیجانات قویاٌ و بهطور علّی از ادراک رویدادها و موقعیتها تأثیر میپذیرند، ازاینجهت در درمان شناختی بیماران ترغیب میشوند تا فرضیههای بر اساس باورهایشان در مورد خود، جهان و آینده ایجاد کنند. این رویکرد با روش سقراطی ترکیبشده است تا به فرد کمک شود تا افکار بنیادین خود را تعیین کند(هافمن، اسموندسن و بک، ۲۰۱۳).
اهلرز، کلارک، هاکمن، مک مانوس[۷۴۶] و همکاران، ۲۰۰۵ ، یک فرمولبندی از چگونگی اثربخشی درمانهای شناختی ارائهشده برای اختلال استرس پس از سانحه ارائه میکنند که بر اساس آن روند تأثیر درمانهای شناختی به این نحو بیانشده است:
شکل ۵-۱ نظریه شناختی برای اختلال استرس پس از سانحه(اهلرز، کلارک، هاکمن، مک مانوس و همکاران، ۲۰۰۵)
بهطورکلی به نظر میرسد که در جریان درمان پردازش شناختی(CPT)، از طریق کمک به تقویت پردازش مفهومی و تضعیف پردازش ادراکی بهواسطه شکلگیری معانی جدید از رویداد تروماتیک درروند بهبودی از اختلال استرس پس از سانحه پیشرفتهای حاصل میشود. رواندرمانی ممکن است سطوح انتقالدهندههای عصبی مانند سروتونین و دوپامین و سطوح افزایشیافته هورمونهای استرس از قبیل کورتیزول و نوراپی نفرین را تنظیم کند(فاینستاین[۷۴۷] و چارچ، ۲۰۱۰؛ نقل از چارچ و بروکس،۲۰۱۴). افزون بر آن در درمانهای شناختی رفتاری اختلال استرس پس از سانحه، ارتباط تداعیهای بین ترس و اجتناب بهواسطه خاموشی و عادت به یک محیط امن از بین میرود(مَگوئن و بورکمن، ۲۰۱۳)، و این تبیینها در موفقیتهای قابلملاحظه درمانهای شناختی که آنها را خط مقدم درمان اختلال استرس پس از سانحه قرار دادهاند، سهم بسزایی دارند. بااینحال، اگرچه بیش از دو دهه است که درمان پردازش شناختی(CPT) و مدتی کوتاهتر طرحواره درمانی(ST) برای اختلال استرس پس از سانحه معرفیشده است، اما در داخل صرفاٌ چند سال اخیر به آن توجه شده است و در مورد جانبازان جنگ"درمان پردازش شناختی(CPT)” کاملاٌ موردتوجه نبوده است.
۵-۳- محدودیتها
از جمله عواملی که اعتبار بیرونی(قابلیت تعمیمپذیری یافتههای پژوهش) و اعتبار درونی(قابلیت کنترل متغیرهای مزاحم و مخدوشکننده اثر متغیرهای مستقل) را در این مطالعه تحت تأثیر خود قرار میدهد و از محدودیتهای این پژوهش میتواند باشد به موارد زیر می توان اشاره کرد:
عوامل آشکارساز اختلال استرس پس از سانحه هم ازلحاظ بین گروهی و هم ازلحاظ درونگروهی متنوع هستند، گروهی توسط بشر(بهعنوانمثال تصادفات وسایط نقلیه، خشونتهای بین فردی از جمله تروریسم، تجاوز به عنف، گروگانگیری) و گروهی دیگر ناشی از شرایط طبیعی زندگی(بهعنوانمثال طوفان، سیل و زلزله) هستند. در این پژوهش اختلال استرس پس از سانحه ناشی از جنگ بوده است. درنتیجه این تنوع، شدت نشانگان، تداوم آن و پاسخدهی به درمان را متأثر میسازد.
شرکتکنندگان در این پژوهش ازنظر جنسیتی شامل مردان جانبازان جنگ است و در تعمیم به دیگر گروه جنسیتی باید همراه بااحتیاط باشد.
حذف دو نفر از شرکت کنندگان گروه درمان پردازش شناختی(CPT) به دلیل عدم تداوم شرکت در جلسات از دیگر محدودیتهای پژوهش حاضر است.
تفاوت در انگیزههای درونی(بهبودی از اختلال یا منفعتهای شغلی و سازمانی تضمینشده برای مشارکت فعال در اینگونه فعالیتها) و باورها و نگرشهای مثبت یا منفی آنها به مداخلات روانشناختی میتواند نتایج درمان را تحت تأثیر خود قرار دهد.
در ارتباط با معنادار بودن درمانهای اجراشده توجه به اینکه درمان گروهی بوده است نه انفرادی، معنادار شدن نتایج از منظر آماری گزارششده است نه بالینی و معیار اثربخشی درمانهای اعمالشده بر اساس میانگین کل افراد یک گروه بوده است نه برای تکتک افراد. بهعبارتدیگر، ممکن درمان نتایج رضایت بخشی برای یک فرد خاص بهصورت مجزا به همراه نداشته است.
با توجه با خصوصیت مداخلات منبعث از شناخت درمانی یعنی داشتن جهتگیری روانی تربیتی که بهواسطه تکالیف خانگی نهتنها بخشی از مسئولیت درمان به درمانجو محوّل میشود بلکه تمرینها و تکالیف به محیط خارج از درمان نیز تسری مییابد، این مزیت درصورتیکه انجام تکالیف در خانه با تشریکمساعی و همکاری اطرافیانِ مراجع انجام شود میتواند محدودیت محسوب شود.
درزمینه آسیبپذیری نسبت به اختلال استرس پس از سانحه، سیر علائم بالینی آن و حتی اثربخش بودن درمان، همواره بر عوامل خطرآفرین قبل، حین و بعد از وقوع تروما مانند ویژگیهای شخیصتی منجمله نوروز گرایی، سابقه اختلالات روانپزشکی، تجارب قبلی مواجهه با تروما و شبکههای حمایتکننده اجتماعی مورد تأکید درمانگران بوده است. این خصوصیات به دلایل گذشت بیش از سه دهه از وقوع جنگ، حداقل در بخش قبل و حین وقوع اختلال قابلپیگیری نبودند.
در بخش زیستنشانگرهای قلبی عروقی، ادبیات پژوهش بر نقش اضافهوزن یا چاقی و استعمال دخانیات در بیش انگیختگی شاخصهای زیستی عروقی مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه، اتفاقنظر وجود دارد. در مطالعه حاضر این دو متغیر میانجی کنترل نشده است.
بررسیهای نوروپیسیکولوژیک مختلفی تشدید علائم اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان جنگ را به دلیل همایندی آن با آسیب مغز به دلیل ضربه به سر نشان دادهاند، از جمله آنها می توان به بررسی چارد، شام، مک ایلواین، بِی لی[۷۴۸] و همکاران، (۲۰۱۱) اشاره نمود. نکته مهم اینکه آسیبهای خفیف تروماتیک مغز[۷۴۹](MTBI) در میان شرکتکنندگان در عملیات نظامی شیوع نسبتاٌ بالایی دارد(پاینیو، مارشاند، گوآی[۷۵۰]، ۲۰۱۵). در این پژوهش این تفکیک به دلیل محدودیت امکانات سنجش، در میان نمونه آماری حاضر در پژوهش صورت نگرفته است.
پیامدهای درمان به تفکیک بر اساس نوع آسیب(جسمی، اعصاب و روان، شیمیایی و ترکیبی) مشخص نشده است، پژوهشگران آتی می توانند این تقسیم بندی را مدنظر قرار دهند.
۵-۴-پیشنهادهای پژوهشی و کاربردی بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر و بررسی ادبیات پژوهش
۵-۴-۱ پیشنهادهای پژوهشی
اثربخشی درمانگری پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر اختلال استرس پس از سانحه ناشی از سایر عوامل ایجادکننده این اختلال(منجمله ناشی از تصادفات وسایط نقلیه و تجاوز به عنف) و در دیگر گروه جنسیتی بررسی شود. علاوه بر این، پژوهشگران آتی میتوانند اثربخشی این دو شیوه درمانی را در سایر گروهها با نیازهای خاص مانند نابینایان و ناشنوایان اجرا کنند. بهعنوانمثال، کنیگ(۲۰۱۳) در یک مطالعه اثربخشی درمان پردازش شناختی را بر روی که زن ۴۲ ساله کر مادرزاد اجرا نمود که نتایج موفقیتآمیزی در بهبودی علائم اختلال استرس پس از سانحه برای این درمانجو گزارش کرده است.
برخی از هیجانهای منفی، پیامدهای ساختگی(مثلاً احساس شرم و گناه) نه واقعی(مثلاٌ خشم، خصومت، ترس و غمگینی) اختلال استرس پس از سانحه هستند.به پژوهشگران آتی پیشنهاد میشود امکان اثربخشی روشهای درمانی حاضر در این مطالعه را بر این نوع از هیجانها مورد کنکاش قرار دهند.
اختلالات خواب و افسردگی اساسی بر اساس ادبیات پژوهش و از همایندهای بسیار مهم و آسیبرسان اختلال استرس پس از سانحه هستند، درنتیجه، مداخلات حاضر در این پژوهش میتواند در پژوهشهای بعدی این دو اختلال همایند با اختلال استرس پس از سانحه را هدف قرار دهند.
علاوه بر نشانگان اصلی اختلال استرس پس از سانحه، در نوع مرکب آن آشفتگیهایی در خود نظم دهی مرتبط با تنظیم عواطف، خودپنداری منفی، و مشکلات ارتباطی وجود دارد(کلویتره، گارورت، بِریون، برایانت و همکاران، ۲۰۱۳)، همچنین ترومای طولانیمدت، مشکلاتی در حافظه، یادگیری، و تنظیم تکاننشها و هیجانها از دیگر شاخصههای این اختلال محسوب میشوند. در پژوهشهای بعدی مقایسه اثربخشی درمان پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) در اختلال استرس پس از سانحه مرکب پیشنهاد میشود.
یک فرضیه عمومی برای شکلگیری اختلال استرس پس از سانحه در فرزندان و همسران جانبازان مبتلابه این اختلال، این است که زندگی کردن با یک جانباز جنگ که مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه است. میتواند این اختلال بهعنوان یک عامل استرسزای مزمن عمل کند(رن شاو، رادِباو و رودریگوز، ۲۰۱۰)، و این عامل زمینهساز اختلال استرس پس از سانحه نیابی یا ثانویه است. پیشنهاد میشود اثربخشی درمان پردازش شناختی(CPT) و طرحواره درمانی(ST) بر نشانگان و اختلالات همایند با اختلال استرس پس از سانحه نیابی مدنظر پژوهشگران بعدی قرار گیرد.
با توجه به پیشرفتهای حاصلشده در زمینه فناوریهای نوین ارتباطی، از روشهای اجلاس ویدئویی معروف بهسلامتی و تندرستی از راه دور[۷۵۱](تله هلث)، در صورت فراهم شدن بسترهای آن، به روش برخط می توان مداخلات درمانی این پژوهش را در ارتباط با مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه به کاربرد. در پژوهشهای(مورلند، هاینس، مکینتاش[۷۵۲]، رسیک و همکاران،۲۰۱۱؛ مورلند، مکینتاش، گرین، رُزن[۷۵۳] و همکاران، ۲۰۱۴) اثربخشی درمان پردازش شناختی(CPT) بر نشانگان مبتلایان اختلال استرس پس از سانحه با کمک این روش نوین ارتباطی را گزارش کردهاند.
در پژوهشهای آتی متغیرهای زیستی دیگری از جمله، میزان اکسیژن خون و تغییرپذیری ضربان قلب(HRV) که یک شاخص فیزیولوژیکی از تغییرات ضربان قلبی است و در طی دو ضربان متوالی مشاهده میشود، میتوانند در مراحل قبل و بعد از مداخلات روانشناختی موردسنجش قرار گیرند.
۵-۴-۱ پیشنهادهای کاربردی
تمارض از تشخیصهای افتراقی بسیار مشکل با اختلال استرس پس از سانحه است، به طوری که گزارششده است که ۲۰ درصد مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه به دلیل برخورداری از منافع و حفظ امتیازات مادی و توجیه برای رفتارهای اجتماعی غیرمسئولانه دست به تمارض میزنند(احمدی، لَشَنی، افضلی، تولایی و همکاران ۲۰۱۳٫ بنابراین پیشنهاد میشود که سازمانهای حامی به خاطر اجتناب از رفتارهای غیرمسئولانه این افراد در زمینه های ارتباطی، شغلی و کاهش آسیبپذیری اطرافیان آنها علیالخصوص همسران و فرزندان آنها، حمایتها و امتیازات مقررشده را در صورت امکان پس از بهبودی از اختلال، همچنان تداوم دهند.
از جمله مهمترین اقدامات برای اختلال استرس پس از سانحه که بهنوعی پیشگیری ثانویه تلقی میگردد، به حداقل رساندن پیامدهای گسترده و منفی آن است. بهنحویکه تداوم اختلال استرس پس از سانحه آسیبپذیری نسبت به اختلالات روانپریشی(سایکوتیک) را افزایش میدهد(بری، فورد، جلیس- جونز و هادِک[۷۵۴]، ۲۰۱۳). بنابراین، برای برطرف سازی کم تشخیصی این اختلال، غربالگری در سربازخانهها، پادگانهای نظامی و حتی خانوادههای کارکنان نظامی با سابقه اختلال استرس پس از سانحه پیشنهاد میشود.
با توجه به امتیازات روان درمانیهای مشتق از رویکردهای شناختی چون اجرای سریع و مبتنی بر دستورالعمل، آموزش آن را برای مشاوران محترم سازمانهای درگیر با اختلال استرس پس از سانحه، از جمله بنیاد شهید و امورایثارگران در دستور کار قرار داد.
منابع فارسی
آزادمرزآبادی، اسفندیار. مقتدایی، کمال و آریاپوران سعید(۱۳۹۲). اثربخشی آموزش ذهنآگاهی بر علائم روانشناختی جانبازان با اختلال استرس پس از سانحه. مجله علوم رفتاری. ۷(۱) :۷۴-۶۷٫
آقایوسفی علیرضا.(۱۳۸۹) رابطه شیوههای مقابله و نشانههای تنیدگی مزمن با استفاده مرضی از دارو و مواد در جانبازان قم. طب جانباز. ۴(۲) :۳۳-۲۴٫
آقایوسفی، علیرضا(۱۳۸۹). شیوه های مقابله با اختلال تنیدگی پس آسیبی و نشانه های تنیدگی مزمن. مجله علوم رفتاری، ۴ (۱):۳۴-۲۹٫
آقایوسفی، علیرضا. علیپور، احمد. شقاقی، فرهاد و شریف، نسیم(۱۳۹۱). رابطه بین روشهای مقابله با استرس و سطوح اینترلوکین- β۱ و کورتیزول در بیماران قلبی کرونری. ۱۹(۲):۱۹۰-۱۸۲٫
ابوالمعالی، خدیجه و کمال، اکرمسادات(۱۳۹۳). اثر آموزش مبتنی بر طرحواره بر کاهش علایم استرس ترومای ثانویه در همسران جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه. طب جانباز. ۷(۱) :۲۸-۲۱٫
احمدی، فرزانه. اضغرنژاد فرید، علی اصغر و برجعلی، محمود(۱۳۹۳) مقایسه طرح واره های ناسازگار اولیه و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در بیماران مبتلا انسداد عروق کرونر و افراد سالم. مجله علوم رفتاری. ۸(۱) :۶۳-۵۵٫
احمدی، خدابخش. حبیبی، مجتبی. شاهی، رضا. خوشکام، سمیرا و همکاران(۱۳۹۱). یافته ها، تنگناها و جهت گیری های پژوهش در حوزه سلامت روانی جانبازان. مجله طب نظامی. ۱۴(۴) :۲۶۰-۲۵۱٫
احمدی، خدابخش. زارعی محمود آبادی، علی و عربنیا، علیرضا(۱۳۸۵). بررسی عوامل مرتبط با ناسازگاری زناشویی در جانبازان مبتلا به PTSD. مجله طب نظامی. ۸(۳) :۱۷۴-۱۶۵٫
احمدی زاده، محمد جواد. احمدی، خدابخش و انیسی، جعفر(۱۳۹۱). اثربخشی درمان حل مسئله ، مواجه سازی و ترکیبی بر سازگاری جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه ناشی ازجنگ. مجله طب نظامی. ۱۴(۳) : ۱۸۵-۱۷۸٫
احمدی زاده، محمدجواد. اسکندری، حسین,. فلسفی نژاد. محمدرضا و برجعلی، احمد(۱۳۸۹). مقایسه اثربخشی الگوهای درمان «شناختی- رفتاری» و «حساسیت زدایی حرکات چشم و پردازش مجدد» بر بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه ناشی از جنگ. مجله طب نظامی. ۱۲(۳): ۱۷۸-۱۷۳٫
اسماعیلی، معصومه. محمدعلیلو، مجید. بخشی پور رودسری، عباس و شریفی، محمدامین(۱۳۸۸). بررسی نگرش های ناکارآمد و سبک های مقابله ای در بیماران مبتلا به فشار خون اولیه. فصلنامه مطالعات روانشناختی. ۵(۲):۱۳۲-۱۱۷٫
اکبری، مهدی. محمودعلیلو، مجید و اصلان آبادی، ناصر(۱۳۸۷). بررسی تأثیر هیجان های منفی، بازداری اجتماعی و نقش عامل جنسیت در بروز بیماری کرونری قلب. مطالعات روانشناختی. ۴(۱): ۸۶-۷۱٫
۱۰
۱۰
خوب
۷/۱۶
۳۳
۸
۴۲
۱۲
۴-۱-۲- رشته تحصیلی
با توجه به اینکه تولیدکنندگان با تحصیلات مرتبط به رشته پرورش طیور، به دلیل امکان دسترسی بیشتر به یافته های نوین علمی و کاربرد آن در عمل در ارتقای کمی و کیفی تولیدات خویش موفقتر میباشند، لذا در جدول ۴-۳، رشته تحصیلی مدیران واحدهای مورد مطالعه درجنوب استان تهران ارائه شده است. سطح تحصیلات مدیران واحدهای مورد مطالعه در سه سطح ضعیف، متوسط و خوب به سه مورد علوم دامی، دامپزشکی و سایر تقسیم گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که از تعداد ۳۲ واحد مورد مطالعه ۹ درصد رشته علوم دامی و ۹۱ درصد سایر رشته های غیر مرتبط با پروش طیور میباشند. این بدین معنی است که حد بالایی از جامعه (۹/۹۰درصد) پرورش دهنده جوجههای گوشتی در جنوب استان تهران از لحاظ تحصیلی هیچگونه ارتباطی با این موضوع ندارند. مقایسه سه گروه (جدول ۴-۳) نشان می دهد گروه خوب دارای بالاترین درصد مدیران مرتبط به پرورش طیورمیباشد که این موضوع در گروه صعیف و متوسط وجود ندارد.
در مطالعهای جهت تعیین اثر رشته تحصیلی مدیران بر تلفات مرغداریهای کل کشور بر اساس تلفات به دو گروه کم مخاطره (تلفات کمتر از ۱۱ درصد) و گروه پر مخاطره (تلفات بالای ۱۱ درصد) تقسیم کردند. در گروه کم مخاطره ۳ و ۹۷ درصد از مدیران به ترتیب مرتبط با رشته تحصیلی پرورش طیور و غیر مرتبط با رشته تحصیلی بودند. در گروه پر مخاطره این نسبت ۸/۲ و ۲/۹۷ بود. همینطور سطح تحصیلات مدیر (زیر دیپلم و بالای دیپلم) در گروه کم خطر به ترتیب ۴/۷۹ و ۶/۲۰ بود و در گروه پر خطر ۸۱ و ۱۹ بود (هاشمی، ۱۳۸۱).
جدول۴-۳- بررسی رشته تحصیلی مدیران در مزارع پرورش جوجههای گوشتی مورد مطالعه
گروه
علوم دامی
دامپزشکی
سایر
ضعیف
۱۰
-
۹۰
متوسط
-
-
۱۰۰
خوب
۶۷/۱۶
-
۳۳/۸۳
۴-۱-۳- ارتفاع از سطح دریا
بررسی وضعیت ارتفاع از سطح دریا در مزارع مرغ گوشتی مورد مطالعه نشان داد در مزارع با عملکرد خوب، متوسط و ضعیف میانگین ارتفاع از سطح دریا به دلیل نزدیک بودن ارتفاع در بیشتر نقاط مورد بررسی در استان اثر ارتفاع از سطح دریا بر عملکرد مزارع گوشتی جنوب استان تهران تاثیر چندانی نداشته است. در مناطق جغرافیایی با بیش از ۱۴۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا عارضه آسیت در بین جوجههای گوشتی رایج است. تلفات ناشی از آن بین ۵ تا ۱۲ درصد بوده و در حالت حاد و پیشرفته به ۲۵ درصد نیز میرسد. طبق آمار و ارقام، مجموع لاشه حذفی از ۵/۳ درصد در سال ۱۹۸۶ به ۱۹ درصد در سال ۱۹۹۴ افزایش یافته و سالانه ۵۰ بیلیون دلار در اثر تلفات ناشی از آسیت به صنعت مرغ گوشتی دنیا خسارت وارد میشود. با مدیریت صحیح تغذیه، تهویه و بهداشت و … میتوان تا حد زیادی از وقوع آسیت جلوگیری کرد (پوررضا و صادقی، ۱۳۸۷).
در مطالعهای «برآورد اثر متقابل ژنوتیپ و محیط مرغهای مادر گوشتی در شرایط محیطی ایران» با بهره گرفتن از مقایسه میانگین عملکرد در بین محیطها، اکثر عوامل مدیریتی و محیطی بر عملکرد در دو محیط تفاوت معنی داری نشان دادند. بر اساس این نتایج، عملکرد دو سویه لوهمن و رأس کاملاً تحت تأثیر ژنوتیپ و محیط قرار گرفت. سویه رأس در محیطهایی با ارتفاع کمتر از سطح دریا، تداوم بیشتر در اوج تولید داشت و کل جوجههای تولیدی نسبت به سویه لوهمن بیشتر بود. سویه رأس در مناطق مرتفع نیز عملکرد بهتری نشان داد ولی اختلاف عملکرد در مناطق مرتفع بیشتر از مناطق کم ارتفاع از سطح دریا بود. این امر، نشان دهنده وجود اثرات متقابل ژتیک و محیط را در دو محیط مذکور میباشد (زاغری، ۸۷). جانگو و پالات (۲۰۰۲) در تحقیق خود وجود اثرات متقابل ژتیک و محیط را در در مناطق مرتفع و مناطق کم ارتفاع از سطح دریا گزارش کردند.
۴-۱-۴- رعایت الگوی دمایی بر اساس سن و یکنواختی دما
بررسی های انجام شده نشان داد تمامی گله های مورد بررسی از الگوی دمایی استفاده میکردند و دماهای ارائه شده با استانداردهای پرورش تطابق داشت وتنظیم دما با افزایش سن پرنده نیز به طور صحیح انجام میشد. تعیین دمای مناسب و یکنواخت در مراحل مختلف پرورش برای پرنده از اهمیت زیادی برخوردار است. سیستم ایمنی بدن در جوجههایی که در معرض دمای پائین قرار میگیرند تضعیف شده و میزان وقوع آسیت در آنها افزایش خواهد یافت که در نتیجه کاهش عملکرد گله را در پی دارد. بروز استرس سرمایی در اوایل دوره پرورش میتواند تهدید جدی برای بقاء ادامه حیات پرنده باشد. دمای پایین کاهش مصرف غذا و آب در اوائل دوره را به دنبال دارد.
مطالعات مزرعهای در جنوب شرق آمریکا نشان میدهد که دو مزرعه با مدیریت مشابه که در یکی گرمای لازم در اوایل دوره پرورش فراهم شده بود وزن نهایی بدن بین دو مزرعه یکسان بوده ولی ضریب تبدیل مزرعهای که دارای شرایط حرارتی مناسب در اوایل دوره پرورش بود ۶/۰ کمتر از مزرعه دیگر است. همچنین دمای بالای پرورش موجب افزایش تلفات و کاهش عملکرد در مزارع طیور گوشتی میشود که همراه شدن این شرایط با رطوبت نسبی جنوب استان تهران میتواند اثرات نامطلوبتری در پی داشته باشد. تنش گرمایی سبب کاهش مصرف دان میشود که این امر سبب کاهش دریافت روزانه مواد مغذی، که با رشد پرنده درارتباط است میگردد نمودار فوق رعایت یکنواختی دما واحدهای مورد مطالعه در جنوب استان تهران را نشان داده است.
۴-۴-۱-۶- نتایج
نتایج شبیه سازی مسئله مکان یابی بهینه چاه های نفت به روش الگوریتم ژنتیک در جدول ۴-۷ آمده است. همان طور که انتظار می رفت مکان بهینه برای چاه تزریق در وسط مخزن واقع شده است.
جدول ۴-۷: نتایج شبیه سازی الگوریتم ژنتیک
FD
SL
(۱۷,۱۶)
(۱۷,۱۶)
Optimum Place
۳۱۰٫۶
۸۸٫۳
Optimization Time(Sec.)
۱۵۱
۷۳
No. of Function Eval.
به علت اینکه الگوریتم ژنتیک یک روش تصادفی می باشد تعداد ارزیابی تابع هدف متفاوت است این در حالی است که مکان بهینه در هر دو نوع مدل مخزن یکسان است. کل تعداد مکان های قابل قبول برای چاه تزریق کننده ۱۰۲۰ می باشد و الگوریتم ژنتیک با شرط توقف تجاوز از ۲۰۰ نسل تکرار یا ۱۰ نسل عدم تغییر در پاسخ، به طور میانگین به ۱۲۰ ارزیابی تابع هدف جهت رسیدن به مکان بهینه نیاز دارد. این بدین معنی است که الگوریتم ژنتیک تنها با چک کردن ۱۲% نقاط به مکان بهینه می رسد و این عملکرد مناسب روش را نشان می دهد.
۴-۴-۲- الگوریتم PSO
در این قسمت نیز مانند مرحله قبل هدف مکان یابی بهینه یک چاه تزریق در مخرن شمار ۲ می باشد. همانند دیگر روش های بهینه سازی تصادفی، عملکرد الگوریتم PSO بستگی به نحوه مقدار دهی پارامترهای این الگوریتم دارد. الگوریتم PSO دارای چندین پارامتر می باشد که باید قبل از مسئله بهینه سازی تعیین گردد. این پارامترها اندازه جمعیت، ماکزیمم تعداد تکرارها و وزن های اینرسی[۱۰۶] ()، فردی[۱۰۷] () و اجتماعی[۱۰۸] () در معادله سرعت می باشد. این وزن ها بر مسیر حرکت ذرات تاثیر می گذارند. اندازه گروه ذرات یا همان جمعیت عاملی موثر بر توانایی جستجوی الگوریتم PSO می باشد. این اندازه بر اساس وسعت فضای جستجو و پیچیدگی مسئله انتخاب می شود که اندازه بین ۱۰-۵۰ در مقاله های مختلف پیشنهاد شده است و در این پژوهش مقدار ۱۰ برای آن انتخاب شده است. در چندین مقاله روش هایی برای تعیین مقادیر مناسب برای پارامترهای الگوریتم PSO ارائه شده است. معمولاً به صورت تجربی انتخاب می شود. در اینجا و انتخاب شده است. همچنین وزن ابتدا یک قرار داده و با هر تکرار مقدار آن کوچک تر می شود تا به صفر برسد.
۴-۴-۲-۱- نتایج
الگوریتم PSO به نحو مطلوبی عمل کرده و نقطه بهینه برای چاه تزریق را در وسط مخزن انتخاب می کند. در این قسمت به مقایسه عملکرد روش PSO و الگوریتم ژنتیک می پردازیم. بر خلاف الگوریتم ژنتیک در PSO عملیات انتخاب وجود ندارد. این بدان معناست که هیچ یک از ذرات (پاسخ ها) حذف نمی شوند و تنها مقدار هر ذره تغییر می کند. در واقع این الگوریتم از اصل بقای نسل استفاده نمی کند. در PSO ترکیب جواب ها یا همان تقاطع وجود ندارد. اما عمل جهش به نوعی وجود دارد. از آنجا که الگوریتم های PSO و ژنتیک هر دو روش های بهینه سازی تصادفی هستند، مسئله بهینه یابی چندین بار تکرار شده است. با این کار می توان تصمیم گیری کلی تری راجع به عملکرد نسبی این دو روش گرفت. در شکل ۴-۸ عملکرد دو روش برای میانگین ۳۰ بار اجرای الگوریتم ها نشان داده شده است، و مشخص است که عملکرد روش PSO نسبت به ژنتیک بهتر است. این برتری به ازای انتخاب مقادیر مختلف برای وزن های روش PSO و همچنین پارامترهای روش ژنتیک نیز صادق است.
شکل ۴-۸: مقایسه دو روش بهینه سازی PSO و ژنتیک
۴-۴-۳- الگوریتم ILC
در این بخش مسئله مکان یابی چاه ها به صورت یک مسئله کنترل بیان می شود [۶]. در این حالت هدف حفر چاه ها به گونه ای می باشد که بتوان به یک سناریوی تولید از پیش تهیه شده توسط مهندسان مخازن و کارشناسان اقتصادی دست یافت. در واقع هدف حفر چاه به نحوی می باشد که یک منحنی از پیش تعیین شده ای را بتوان دنبال کرد. برای رسیدن به این هدف بایستی یک نوع کنترلر عاری از مدل پیشنهاد شود که یک نمونه مطلوب آن کنترلر یادگیر تکرار شونده می باشد. این نوع کنترلر دارای ساختار پیچیده نبوده و از لحاظ محاسباتی بار اضافه ای را به مسئله مکان یابی تحمیل نخواهد کرد. مهمترین ویژگی کنترلر عملکرد عاری از مدل آن می باشد، به ویژه اینکه برای دنبال کردن منحنی های مطلوب حتی در مواقعی که مدل شامل عدم قطعیتها است و زمان هایی که اطلاعاتی از ساختار آن در دسترس نمی باشد و یا مدل به شدت غیر خطی است، کاربرد دارد.
ایده الگوریتم ILC به کار گیری اطلاعات حاصل از تکرارهای قبلی به همراه اطلاعات مرحله ای که در آن به سر می بریم برای تعیین مقدار ورودی در مرحله جاری می باشد به نحوی که عملکرد سیستم از یک کوشش به کوشش بعد بهبود یابد. در بلوک دیاگرام زیر ساختار کنترلر مبتنی بر روش ILC نشان داده شده است.
شکل ۴-۹: کنترلر ILC [6]
الگوریتم ILC دارای انواع مختلفی می باشد. این الگوریتم بسته به نوع قانون کنترل دارای انواع P، D و PD می باشد. در این پژوهش تنها نوع P یا تناسبی این روش بررسی می شود. برای جزئیات بیشتر درباره ILC به [۶] مراجعه شود.
۴-۳-۳-۱- الگوریتم ILC نوع P
این نوع الگوریتم نوع ساده شده ای از ILC نوع D می باشد که در آن تنها از بردار خطا با گین تناسبی استفاده می شود و علت نامگذاری این نوع کنترلر به نوع تناسبی نیز همین است. دلیل استفاده از این نوع کنترلر پیشگیری از تقویت سیگنال های آغشته به نویز بر اثر مشتق گیری می باشد. قانون به روز رسانی به کمک رابطه زیر تعریف می شود.
۴-۳-۳-۲- به کار گیری کنترلر ILC در مسئله مکان یابی چاه ها
در این مسئله متغیرهای کنترلی مسئله مکان چاه ها می باشد. خروجی مسئله بر حسب نیاز می تواند میزان کل تولید نفت مخزن یا نرخ تولید نفت مخزن بر حسب زمان، در بازه زمانی مشخص باشد. در بلوک دیاگرام زیر مسئله مکان یابی چاه به عنوان مسئله کنترلی به تصویر کشیده شده است. در واقع هدف طراحی کنترلر به نحوی است که بتوان نمودار مورد نظر را با حداقل خطا دنبال کرد. همچنین می توان با تغییراتی ساده این مسئله را به مسئله بهینه سازی با تابع هدفی که برابر با خطای بین خروجی واقعی و خروجی مطلوب می باشد در نظر گرفت.
شکل ۴-۱۰: بلوک دیاگرام مسئله مکان یابی چاه به عنوان مسئله کنترلی
۴-۳-۳-۳- نتایج شبیه سازی
در این بخش قرار است کنترلر ILC نوع P به مخزن نفتی با چهار چاه تولید و یک چاه تزریق با توپولوژی ۵ نقطه ای اعمال شود. در این مخزن همگن اندازه هر گرید در جهت ، و به ترتیب ۲۳٫۸، ۲۳٫۸ و ۱۰ متر است. عمق مخزن ۲۵۰۰ متر و تخلخل در مخزن تقریباً ثابت و برابر با ۰٫۲ می باشد. میزان نفت اولیه در مخزن و دوره شبیه سازی مخزن ۷۵۰۰ روز می باشد. قانون کنترل در رابطه زیر آمده است:
⮈کیفیت خدمات
مطابق جدول ۴-۴ این متغیر دارای میانگین (۱۶۶۰/۴)، انحراف معیار (۸۷۳۳۸/۰) و واریانس (۷۶۳/۰) میباشد. ضریب چولگی این متغیر برابر (۷۵۵/۰-) است که نشان میدهد این متغیر دارای چوله منفی است. از آنجایی که قدرمطلق این ضریب بیشتر از مقدار (۵/۰) است، ازنظر قرینگی دارای تفاوت فاحش با توزیع نرمال است. ضریب کشیدگی این متغیر نیز برابر (۳۱۷/۰-) میباشد که نشاندهنده کوتاهتر بودن توزیع این متغیر نسبت به توزیع نرمال است و با توجه به اینکه قدرمطلق ضریب کشیدگی کمتر از مقدار (۵/۰) است، کشیدگی توزیع، تفاوت زیادی با توزیع نرمال ندارد.
⮈ تنوع خدمات
این متغیر دارای میانگین (۷۰۰۰/۳)، انحراف معیار (۷۷۱۴۲/۰) و واریانس (۵۹۵/۰) میباشد. ضریب چولگی این متغیر برابر (۸۸۰/۰-) است که نشان میدهد این متغیر دارای چوله منفی است. از آنجایی که قدرمطلق این ضریب بیشتر از مقدار (۵/۰) است، ازنظر قرینگی دارای تفاوت فاحش با توزیع نرمال است. ضریب کشیدگی این متغیر نیز برابر (۰۶۸/۰-) میباشد که نشاندهنده کوتاه بودن توزیع این متغیر نسبت به توزیع نرمال است و با توجه به اینکه قدرمطلق ضریب کشیدگی کمتر از مقدار (۵/۰) است و به صفر نزدیک، کشیدگی توزیع، دارای تفاوت اندکی با توزیع نرمال از لحاظ کشیدگی است.
⮈ ارتباط با مشتری
این متغیر دارای میانگین (۳۶۹۸/۴)، انحراف معیار (۷۷۴۰۷/۰) و واریانس (۵۹۹/۰) میباشد. ضریب چولگی این متغیر برابر (۳۹۲/۱-) است که نشان میدهد این متغیر دارای چوله منفی است. از آنجایی که قدرمطلق این ضریب بیشتر از مقدار (۵/۰) است، ازنظر قرینگی دارای تفاوت فاحش با توزیع نرمال است. ضریب کشیدگی این متغیر نیز برابر (۹۸۸/۱) میباشد که نشاندهنده بلندتر بودن توزیع این متغیر نسبت به توزیع نرمال است و با توجه به اینکه قدرمطلق ضریب کشیدگی بیشتر از مقدار (۵/۰) است، کشیدگی توزیع، دارای تفاوت زیادی با توزیع نرمال است.
⮈ ویژگیهای کارکردی
این متغیر دارای میانگین (۳۶۳۰/۴)، انحراف معیار (۹۴۱۰۹/۰) و واریانس (۸۸۶/۰) میباشد. ضریب چولگی این متغیر برابر (۱۵۱/۱-) است که نشان میدهد این متغیر دارای چوله منفی است. از آنجایی که قدرمطلق این ضریب بیشتر از مقدار (۵/۰) است، ازنظر قرینگی دارای تفاوت فاحش با توزیع نرمال است. ضریب کشیدگی این متغیر نیز برابر (۰۸۶/۰-) میباشد که نشاندهنده کوتاه بودن توزیع این متغیر نسبت به توزیع نرمال است و با توجه به اینکه قدرمطلق ضریب کشیدگی کمتر از مقدار (۵/۰) است، کشیدگی توزیع، دارای تفاوت اندکی با توزیع نرمال است.
⮈ تصویر برند
این متغیر دارای میانگین (۲۷۸۶/۴)، انحراف معیار (۹۵۷۵۷/۰) و واریانس (۹۱۷/۰) میباشد. ضریب چولگی این متغیر برابر (۱۵۶/۱-) است که نشان میدهد این متغیر دارای چوله منفی است. از آنجایی که قدرمطلق این ضریب بیشتر از مقدار (۵/۰) است، ازنظر قرینگی دارای تفاوت فاحش با توزیع نرمال است. ضریب کشیدگی این متغیر نیز برابر (۲۲۶/۰) میباشد که نشاندهنده بلند بودن توزیع این متغیر نسبت به توزیع نرمال است و با توجه به اینکه قدرمطلق ضریب کشیدگی کمتر از مقدار (۵/۰) است، کشیدگی توزیع، دارای تفاوت اندکی با توزیع نرمال است.
۴-۲-۳ بررسی نرمال بودن توزیع دادهها
برای اجرای روشهای آماری و محاسبه آماره آزمون مناسب و استنتاج منطقی درباره فرضیه های پژوهش؛ مهمترین عمل، قبل از هر اقدامی انتخاب روش آماری مناسب برای پژوهش است. برای این منظور آگاهی از توزیع داده ها از اولویت اساسی برخوردار است. برای همین منظور در این پژوهش از آزمون معتبر کلموگروف- اسمیرنف برای بررسی فرض نرمال بودن داده های پژوهش استفاده شدهاست. این آزمون باتوجه به فرضیات زیر به بررسی نرمال بودن داده می پردازد.
H0: داده ها دارای توزیع نرمال هستند.
H1: داده ها دارای توزیع نرمال نیستند.
نحوه داوری با توجه به جدول آزمون کلموگروف- اسمیرنف بدین صورت است که اگر سطح معنیداری (sig) برای کلیه متغیرها بزرگتر از سطح آزمون (۰۵/۰) باشد توزیع داده ها نرمال میباشد. همچنین میتوان از قضیه حد مرکزی نرمال بودن متغیرها را سنجید. در این قضیه هرگاه حجم نمونه بزرگتر از ۳۰ باشد میتوان توزیع داده ها را نرمال در نظر گرفت.
برای تمام متغیرهای مکنون تحقیق و با توجه به نتیجه آزمون کلموگروف- اسمیرنف دارای توزیع نرمال نمیباشند؛ چون سطح معنیداری به دست آمده از این آزمون برای این متغیرها برابر ۰۰۰/۰ بوده و این مقدار کمتر از ۰۵/۰ میباشد. ولی چون حجم نمونه برابر ۳۸۴ بوده و بیشتر از ۳۰ میباشد؛
جدول ۴-۵ : نتایج آزمون K-S
متغیر
تعداد
مقدار آماره z
سطح معنیداری
کیفیت خدمات
۳۸۴
۰۹۲/۵
۰۰۰/۰
تنوع خدمات
۳۸۴
۳/۳۸۵
۰۰۰/۰
ارتباط با مشتری
۳۸۴
۵/۷۷۷
۰۰۰/۰
ویژگیهای کاراکردی
۳۸۴
۷/۶۱۸
۰۰۰/۰
تصویر برند
۳۸۴