و بهره گیری از منابع کمیاب است، این فرایند منجر به افزایش ظرفیتهای اقتصادی میگردد بنابراین حل معضل اشتغال، گسترش روحیه کارآفرینی و جذب نیروهای کارآفرین را الزامی میکند(جزنی، ۱۳۸۶). امروزه به علت افزایش گرایش افراد به فعالیتهای کارآفرینانه، آموزش کارآفرینی به موضوع مهمی تبدیل شده است. پژوهشها نشان میدهد که مهمترین عامل مؤثر در حرکت کارآفرینی از قوه به فعل، بروز روحیه کارآفرینی در افراد از طریق آموزش میباشد. بنابراین عامل انسانی، مهمترین جنبه کارآفرینی بوده و آموزش عامل انسانی در روند پیشرفت کارآفرینی تأثیر بسزایی خواهد داشت(پور آتشی، ۱۳۸۷).
نتایج این پژوهش اطلاعات مفیدی را به تصمیم گیرندگان برنامههای درسی در خصوص آموزش کارآفرینی ارائه خواهد داد. ضمن اینکه از نظر مفهومی میتواند نقش خصیصه خود کارآمدی را در بهرهمندی افراد از آموزش کارآفرینی مشخص کند.
۱-۴- هدفهای کلی و جزئی تحقیق:
هدف کلی تحقیق:
شناسایی تأثیر برنامه درسی کارآفرینی بر ایجاد روحیه کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی دانشجویان
هدفهای جزئی:
۱- تعیین تأثیر آموزش برنامه درسی کارآفرینی بر روحیه کارآفرینی و مؤلفههای آن در دانشجویان
۲- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر توفیق طلبی دانشجویان
۳- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ریسک پذیری دانشجویان
۴- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر استقلال طلبی دانشجویان
۵- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر خلاقیت دانشجویان
۶- تعیین تأثیر برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر اراده یا کنترل درونی دانشجویان
۷- تعیین روحیه کارآفرینی دانشجویان در تعامل با خود کارآمدی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی دانشجویان
۱-۵- فرضیههای تحقیق:
۱- آموزش برنامه درسی کارآفرینی بر ایجاد روحیه کارآفرینی و مؤلفههای آن در دانشجویان تأثیر مثبت دارد.
۲- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر توفیق طلبی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.
۳- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر ریسک پذیری دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.
۴- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر استقلال طلبی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.
۵- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر خلاقیت دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.
۶- آموزش برنامه درسی کارآفرینی در تعامل با خود کارآمدی بر اراده یا کنترل درونی دانشجویان تأثیر متفاوت دارد.
۷- روحیه کارآفرینی دانشجویان در تعامل با خود کارآمدی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی متفاوت است .
۱-۶- متغیرهای تحقیق :
در این پژوهش متغیرهای اساسی که مورد بررسی قرار گرفتهاند به شرح ذیل است که ابتدا تعاریف مفهومی متغیرها آورده میشود و سپس به تعاریف عملیاتی هر یک پرداخته خواهد شد.
متغیر مستقل: برنامه درسی کارآفرینی
متغیر وابسته: روحیه کارآفرینی
متغیر واسطه ای: خود کارآمدی
۱-۷- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها :
تعریف مفهومی آموزش کارآفرینی: آموزش کارآفرینی فرآیندی نظاممند، آگاهانه و هدف گر است که طی آن افراد غیر کارآفرین ولی دارای توان بالقوه به صورتی خلاق تربیت میشوند. در واقع این نوع آموزش فعالیتی به حساب میآید که از آن برای انتقال دانش و اطلاعات مورد نیاز برای راه اندازی و اداره کسب و کار استفاده میشود (ذبیحی و مقدسی، ۱۳۸۵).
تعریف عملیاتی آموزش کارآفرینی: این آموزش توسط اساتید مجرب در قالب دو واحد درسی به دانشجویانی که به صورت اختیاری این درس را انتخاب کردهاند ارائه میشود.
تعریف مفهومی روحیه کارآفرینی: روحیه کارآفرینی فرایند بهره گیری از فرصتها و ایجاد کسب و کار به نحوی که محصول تلاش زیاد، پذیرش ریسکهای مالی، اجتماعی، روانی و نوآوری است و با انگیزه کسب سود مالی، استقلال یا به خاطر اضطرار شروع میشود( فیاض بخش و دهقان پور، ۱۳۸۲).
تعریف عملیاتی روحیه کارآفرینی: توجه به این که منظور از روحیه کارآفرینی در این پژوهش، ویژگیهای استقلال طلبی، ریسک پذیری، خلاقیت، توفیق طلبی، و کنترل درونی است، متغیر روحیه کارآفرینی عبارت از نمرهای است که دانشجویان در پرسشنامه روحیه کارآفرینی کسب میکنند.
تعریف مفهومی و عملیاتی مؤلفههای روحیه کارآفرینی
تعریف مفهومی نیاز به موفقیت یا توفیق طلبی: انگیزه موفقیت به عنوان تمایل فرد به کسب هدف بر اساس مجموعهای از استانداردها است. توفیق طلبی، بیانگر گرایش همه جانبه به ارزیابی عملکرد خود با توجه به عالیترین معیارها، تلاش برای موفقیت در عملکرد و برخورداری از لذتی که با موفقیت در عملکرد همراه است(ماسن،۱۳۷۰).
تعریف عملیاتی نیاز به موفقیت یا توفیق طلبی: عبارت از نمرهای است که دانشجویان در مؤلفه توفیق طلبی پرسشنامه روحیه کارآفرینی کسب میکنند.
تعریف مفهومی ریسک پذیری: خطر پذیری به حالتی گفته میشود که فرد برای انجام کاری یا پذیرش مسئولیتی که احتمال شکست در آن وجود دارد، اعلام آمادگی میکند. خطر کردن ممکن است به آگاهی فرد از موضوع بستگی نداشته باشد و حتی فرد از نتایج و پیامدهای احتمالی آن نیز بیاطلاع باشد(هیسریچ[۱۴]، ۱۳۸۳).
تعریف عملیاتی ریسک پذیری : عبارت از نمرهای است که دانشجویان در مؤلفه ریسک پذیری پرسشنامه روحیه کارآفرینی کسب میکنند.
تعریف مفهومی استقلال طلبی: استقلال طلبی به این نکته اشاره دارد که کارآفرینان علاقه دارند کارها را مطابق تصمیم خود و به شیوه خودشان انجام دهند، و رئیس خود باشند(ادوارد[۱۵]، ۲۰۰۸). تعریف عملیاتی استقلال طلبی: عبارت از نمرهای است که دانشجویان در مؤلفه استقلال طلبی پرسشنامه روحیه کارآفرینی کسب میکنند.
تعریف مفهومی خلاقیت: خلاقیت خلق ایدههای جدیدی است که ممکن است به محصولات یا خدمات جدید منجر شود(اکبری، ۱۳۸۵).
تعریف عملیاتی خلاقیت: عبارت از نمرهای است که دانشجویان در مؤلفه خلاقیت پرسشنامه روحیه کارآفرینی کسب میکنند.
تعریف مفهومی اراده یا کنترل درونی: در برگیرنده اعتقاد فرد نسبت به این موضوع است که وی تحت کنترل وقایع داخلی یا خارجی میباشد. کارآفرینان دارای کنترل درونی، عقیده دارند رویدادهای زندگی نتیجه برنامهریزیها و اقدامات خودشان است و نتیجه اقدامات خود را به اقبال، سرنوشت و امثال اینها نسبت نمیدهند(کورل[۱۶]،۲۰۱۰).
تعریف عملیاتی اراده یا کنترل درونی : عبارت از نمرهای است که دانشجویان در مؤلفهاراده یا کنترل درونی پرسشنامه روحیه کارآفرینی کسب میکنند.
خود کارآمدی:
تعریف مفهومی خود کارآمدی: خود کارآمدی قضاوتی است که فرد از تواناییاش برای انجام موفقیت آمیز یک عمل در موقعیتی یا احساس انجام یک وظیفه دارد(بندورا، ۱۳۷۲). به عبارت دیگر، خود کارآمدی به این معنی است که فرد تصورش از خودش این باشد که میتواند حتماً از عهده کار مورد نظر برآید و در موقعیتهای مختلف دست به عمل موفقیت آمیز بزند(سوانسون ،۱۳۸۱).
تعریف عملیاتی خود کارآمدی: مجموعه نمراتی که دانشجویان در پرسشنامه خود کارآمدی شرر[۱۷] و همکاران به دست میآورند، بیانگر میزان خود کارآمدی میباشد.
فصل دوم:
۷۰/۱۴۱۳۷-
۵
۴۴/۱۱۴۱۶
۹۰/۱۴۵۴۳-
۹۵/۶۷۹۵
۶
۰۵/۱۴۲۷۳-
۵۳/۱۹۲۳
۸۱/۲۴۷۸
۷
مطابق با نتایج بهدست آمده از جدول ۲‑۱۸، بار مربوطه در ضریب وزنی واحد دارای کمترین کاهش مازاد نسبت به نقطه ایدهآل خود میباشد. همچنین ضریب وزنی صفر برای سایر بارهای شبکه در هر حالت، سبب کاهش مقادیر مازاد شده است. این کاهش مازاد در غالب موارد سبب خروج بارها از وضعیت سوددهی شده است.
جمعبندی و نتیجهگیری
همانطور که در ابتدای این فصل بیان شد، در مسأله کلاسیک مدیریت انرژی ترکیبی، هدف حداکثرکردن کارایی در کل شبکه است. وجود قیود شبکه در این مسأله، سبب ایجاد اثر خارجی بارها بر یکدیگر شده، بهنحوی که هر یک از بارهای شبکه بسته به مشخصات خود و محل قرارگیری در شبکه به میزان متفاوتی از این قیود تأثیر میپذیرند. این شرایط سبب بروز ابهام در تخصیص عادلانه و برابر در میان اعضای شبکه میشود.
در ادامه، بهمنظور نمایش ابهام حاصله در تخصیص منابع، به بررسی سه ترکیب متفاوت CIPRD در یک شبکه نمونه پرداخته شد و تأثیر متفاوت مدیریت انرژی ترکیبی کلاسیک بر اعضای شبکه مشاهده گردید.
برای غلبه بر ابهام برابری در مدیریت انرژی ترکیبی کلاسیک، مسأله مدیریت انرژی بهصورت یک بازی همکارانه مدلسازی شد. سپس بهمنظور یافتن نقاط تعادل این بازی همکارانه، از مدلسازی آن بهصورت یک مسأله بهینهسازی چندهدفه استفاده شد.
در ادامه به دلیل ماهیت محدب بودن این مسأله بهینهسازی، مسأله بهینهسازی چندهدفه به یک مسأله بهینهسازی تکهدفه که این هدف برابر حاصلجمع وزندار توابع هدف مسأله اصلی است تبدیل شد. پاسخهای حاصل از حل این مسأله بهینهسازی به ازای وزنهای مختلف توابع هدف مسأله اصلی تشکیل یک جبهه پارتو داده که هر یک از نقاط آن بیانگر یک نقطه تعادل از بازی همکارانه است.
بنابراین لازم است تا به روش مناسب، به انتخاب نقطه تعادل مناسب از منظر برابری پرداخته شود.
فصل سوم:مدلسازی مسأله انتخاب نقطه تعادل به کمک بهینهسازی دوسطحی
پیشگفتار
اهمیت برقراری توأم اصول کارایی و برابری در مدیریت انرژی در فصلهای قبل بررسی شد. از اینرو یافتن راهحلی با هدف برقراری برابری در کنار حصول حداکثری کارایی ضروری است. در فصل دوم، مدیریت انرژی ترکیبی کلاسیک از منظر کارایی و برابری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مسأله بهینهسازی را بهصورت بازی همکارانه مدلسازی کردیم و نقاط تعادل این بازی را از طریق تبدیل مسأله بهینهسازی چندهدفه به تکهدفه بهدست آوردیم. در این فصل، برای برقراری کارایی و برابری، با معرفی ساختار یک مسأله بهینهسازی، برای انتخاب نقطه تعادل اقدام میکنیم.
برای این منظور، با در نظر گرفتن یک تابع هدف کلی، به معرفی مسأله بهینهسازی مورد نیاز برای انتخاب نقطه تعادل بازی همکارانه ارائه شده در فصل دوم، بر اساس یک مسأله بهینهسازی دوسطحی میپردازیم. سپس، با بهره گرفتن از تکنیکهای معرفیشده در پیوست ب، آن را به یک مسأله بهینهسازی یکسطحی تبدیل میکنیم و معادلات مورد نیاز برای شبیهسازی مسأله را ارائه خواهیم کرد. در فصل بعد با ارائه توابع هدف پیشنهادی، به انتخاب نقطه تعادل مناسب میپردازیم و عملکرد هر یک از آنها را در زمینه کارایی و برابری بررسی میکنیم.
مدلسازی انتخاب نقطه تعادل در مسأله مدیریت انرژی ترکیبی بهصورت یک مسأله بهینهسازی
همانطور که در فصل دوم بیان شد، برای برقراری شرایط مناسب از لحاظ برابری لازم است تا به انتخاب نقطه تعادل مناسب از بین مجموعه نقاط تعادل شبکه بپردازیم. شرایط حاکم بر نقاط تعادل شبکه، توسط روابط ۲–۲ تا ۲–۱۵ مشخص می شود. با تغییر در مقدار ضرایب وزنی ()، نقاط تعادل مختلف از این مسأله بهینهسازی بهدست می آید. لذا مسألهای که در این فصل با آن مواجه هستیم این است که کدام نقطه تعادل باید انتخاب شود، درحالیکه قیود حاکم بر آن از روابط ۲–۲ تا ۲–۱۵ و ۲–۱۷ که یک مسأله بهینهسازی است حاصل می شود. برای این منظور لازم است تا از یک مسأله بهینهسازی دوسطحی استفاده کنیم. در این مسأله بهینهسازی، بردار ضرایب وزنی متغیر بهینهسازی مسأله سطح بالا و بردار متغیر مستقل بهینهسازی مسأله سطح پایین است.
مسأله بهینهسازی دوسطحی مورد نیاز، بر اساس فرم کلی ارائه شده در روابط ب-۱ تا ب-۶ پیوست ب برای OPcOP بهصورت زیر بیان میشود.
۳–۱
۳–۲
۳–۳
۳–۴
نتایج آزمون رتبه ای فریدمن نشان داد بهره گیری از فن آوری های نو در آموزش و ترویج ورزش قهرمانی، بهرهگیری از حامیان مالی در ورزش قهرمانی ، تربیت نیروی انسانی کارآمد و متخصص در ورزش قهرمانی، مهمترین اولویت اقدامات اساسی ورزش قهرمانی –حرفه ای از دیدگاه مدیران و کارکنان می باشد.
تجزیه و تحلیل داخلی و خارجی و تعیین راهبرد اصلی
نمره نهایی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی مشخص کرد که جایگاه راهبرد سند چشم انداز ورزش قهرمانی – حرفه ای استان تهران در منطقه wt قرار دارد (شکل ۴-۶). با توجه به این نتایج بایستی اذعان کرد که این شرایط حاکیاز به کارگیری راهبردهای تدافعی و نزدیک به ناحیه حفظ وضعی موجود درعرصهعمل میباشد. برای دسترسی به این حالت محقق با بهره گرفتن از دیدگاه جامعه تحت بررسی و طیف پاسخگویی ۵ ارزشی به عوامل چهارگانه (نقاط قوت و نقاط ضعف ۴۱۷/۲، فرصتها و تهدیدات ۵۳۸/۲) اقدام به تدوین ماتریس و طرح راهبرد سند چشم انداز ورزش قهرمانی – حرفه ای استان تهران نموده است. این حالت نشان از تمرکز بر راهبردهای تدافعی در این زمینه دارد.
فرصت
۴
حفظ وضعیت موجود
تهاجمی
قوت
تهاجمی
تدافعی
حفظ وضعیت موجود
تهاجمی
تدافعی
تدافعی
حفظ وضعیت موجود
ضعف
۴۱۷/۲
۴
۱
تهدید
۵۳۸/۲
شکل ۴-۶. نمره نهائی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجیEEF-IEF و تعیین نوع راهبرد سازمانی
تعیین عناصر چهارگانه و تحلیل موقعیت راهبردی ورزش قهرمانی – حرفه ای استان تهران
۱-۵-۶. تحلیل استراتژیک SWOT
در این پژوهش محققان پس از تحلیل ابعاد مختلف برنامه راهبردی ورزش قهرمانی – حرفه ای استان تهران اقدام به تدوین استراتژیهای مرتبط با تحلیل SWOT تحقیق در بخش نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدات نمودند. بر این اساس ماتریس حاصل از استراتژیهای متقاطع تحقیق در بخشهای استراتژیهای SO (قوت، فرصت)، WO (ضعف، فرصت)، ST(قوت، تهدید)، WT (ضعف، تهدید) تدوین و به تفکیک در جدول۳-۶قابل مشاهده میباشد.
جدول۴-۳۱. ماتریس تفکیکی استراتژیهای swot حاصل از متغیرهای تحقیق
استراتژیها
عوامل سازنده استراتژی
بررسی ارتباط بین توانایی خواندن کودکان با خواندن داستان توسط والدین برای آنها.
بررسی اینکه چه اقلامی در یک فروشگاه با یکدیگر خریداری میشوند و اینکه چه اقلامی هیچگاه با یکدیگر خریداری نمیشوند.
تعیین سهم نمونهها در بررسی تأثیرات خطرناک یک داروی جدید.
قواعد انجمنی، ماهیتا قواعد احتمالی هستند. به عبارت دیگر قاعده لزوماً قاعده را نتیجه نمیدهد، زیرا این قاعده ممکن است از شرط حداقل پشتیبان برخوردار نباشد. به طور مشابه قواعد و لزوماً قاعده را نتیجه نمیدهند زیرا قاعده اخیر ممکن است از شرط حداقل اطمینان برخوردار نباشد.[۴]
۲-۲-۳-۱- تعاریف و مفاهیم اصلی در قواعد انجمنی
I = {I1, I2, …, Im} : مجموعه اقلام خریداری شده است.
T: هر زیرمجموعهای از I میباشد که از آن به عنوان تراکنش یاد میشود.
D: مجموعه تراکنشهای موجود در T است.
TID: شناسه منحصر به فرد و یکتایی است که به هر یک از تراکنشها اختصاص مییابد.
نمای کلی یک قاعده انجمنی به شکل زیر میباشد:
[پشتیبان , اطمینان]
به طوری که داریم:
پشتیبان (X, Y): نشان دهندهی درصد یا تعداد مجموعه تراکنشهای D است که شامل هر دوی X و Y باشند.
اطمینان: میزان وابستگی یک کالای خاص را به دیگری بیان میکند و مطابق فرمول زیر محاسبه میشود:
(۲-۳) | (X) پشتیبان / ( )پشتیبان = (Y X,) اطمینان |
این شاخص درجهی وابستگی بین دو مجموعه X و Y را محاسبه میکند و به عنوان شاخصی برای اندازهگیری توان یک قاعده در نظر گرفته میشود. غالباً قاعدههایی انتخاب میشوند که عدد اطمینان بزرگی داشته باشند.
فرض کنید اطلاعات مشتریانی که محصول X را خریدهاند، همچنین علاقه دارند در همان زمان از محصول Y نیز بخرند، در قاعده انجمنی زیر نشان داده شده است:
(پشتیبان = ۲۰% و اطمینان = ۶۰%)
شاخصهای اطمینان و پشتیبان قواعد بیانگر جذابیت آنها هستند. این دو شاخص به ترتیب مفید بودن و اطمینان از قواعد مکشوفه را نشان میدهند. پشتیبان ۲۰% برای قاعده انجمنی فوق به این معنی است که ۲۰% همهی تراکنشهای موجود نشان میدهند که کالای X و Y با هم خریداری شدهاند. اطمینان ۶۰% به این معنی است که۶۰% مشتریانی که کالای X را خریدهاند، کالای Y را نیز خریداری کردهاند.
اگر مجموعهای از عناصر حداقل پشتیبانی لازم را داشته باشند مکرر[۱۵] خوانده میشوند. قواعد قوی[۱۶]، قواعدی هستند که به طور توأمان دارای مقدار پشتیبان و اطمینان بیش از مقدار آستانه باشند. با بهره گرفتن از این مفاهیم، پیدا کردن قواعد انجمنی در دو گام خلاصه میشود، یعنی پیدا کردن مجموعههای مکرر و استخراج قواعد قوی.
۲-۲-۳-۱-۱- تقسیم بندی قواعد انجمنی
بر اساس ارزش عناصر درون قواعد، میتوان قواعد را به انواع دودویی و کمی تقسیم کرد، در مثال زیر، قاعده اولی دودویی و دومی، کمی است.
]۶۰% = confidence ,2% Computer ⇒ Financial management software و یا مقیاسهای[۱۸] مختلف تعریف شوند، قواعد را میتوان بر اساس این سطوح خلاصه نمود. مراتب خلاصهسازی و اینکه آیا قواعد در یک سطح هستند یا در چند سطح، میتواند مبنای تقسیمبندی باشد.
۲-۲-۳-۱-۲- استخراج قواعد تکسطحی تک بعدی دودویی
قبل از ارائه الگوریتمهای استخراج قواعد، نمادها و قراردادهایی را به منظور درک بهتر این الگوریتمها مطرح میکنیم.
اقلام مطابق با قاعده ترتیب حروف الفبا[۱۹] چیده میشوند، به عنوان مثال، اگر باشد، مطابق این قاعده، باید رابطهی برقرار باشد.
در تمامی این الگوریتمها مراحلی که طی میشوند به قرار زیر میباشند:
گام اول: در اولین گذر، پشتیبان هر یک از اجزا محاسبه شده، و اقلام مکرر (با بیشترین میزان فراوانی) با در نظر گرفتن آستانه حداقل پشتیبان انتخاب میشوند. (LK)
گام دوم: در هر گذر، اقلام مکرر که از فاز قبلی، محاسبه شدهاند برای ایجاد اقلام کاندیدا به کار میروند. (CK)
گام سوم: پشتیبان هر یک از CK ها محاسبه شده، و بزرگترین آنها انتخاب میشود. این کار تا زمانی که هیچ قلم بزرگتری یافت نشود، ادامه مییابد.
در هر فاز پس از یافتن اقلام بزرگ (LK)، میتوان قواعد مطلوب را به صورت زیر استخراج کرد:
برای تمامی اقلام مکرر L همهی زیرمجموعههای غیرتهی آن را (s) در نظر میگیریم. برای تمامی این زیرمجموعهها، یک قاعده به صورت زیر استخراج میکنیم:
“s ⇒ (L – s)” این قاعده در صورتی برقرار میشود که اطمینان حاصل از آن بزرگتر یا مساوی حداقل اطمینان در نظر گرفته شده توسط کاربر باشد، به بیان دیگر اگر رابطهی زیر برقرار باشد، قاعدهی فوق پذیرفته میشود و در غیر این صورت این قاعده لغو میشود.
۱) بخش انسانی: که شامل آیندگان، کودکان، کهنسالان، دیوانگان، معلولین که فقط زندگی نباتی دارند، جنین انسان و غیر آن میباشد.
۲) بخش جانوری: که شامل جانوران با شعور و جانوران فاقد شعور میباشد.
۳) بخش غیر جانوری: که شامل گیاهان از همه نوع، دست کارها از جمله آثار هنری، اشیاء غیر زنده که دارای ساختار هستند مثل رودخانه، سنگ.
۴) هر گروهی که آمیخته از همه نوع هستند مثل خانواده، اکوسیستمها، چشماندازها، دهکده، محل پرورش حیوانات، شهرها.
۵) موضوعات متفرقه شامل خود، خدا، جهان هم میشود.
تذکر: باید خاطرنشان کرد، در این رساله سعی میشود که منظور اصلی، فراخور محیط زیست داده شود، که پیوسته باید تأکید کنیم که این رساله درباره محیط زیست گرایی است نه راجع به زیست بوم گرایی. این تأکید به این دلیل است که بیشتر آدمها محیط زیست گرایی را که یک رهیافت مدیریتی به محیط زیست در چارچوب عملکردهای کنونی سیاسی و اقتصادی میدانند، با سیاست مورد نظر یکی میگیرند. زیست بوم گرایان و محیط زیست گرایان هر دو با مشاهده تباهی زیست محیطی به عمل برانگیخته میشوند، اما استراتژیهای آنها برای ترمیم این تباهی بسیار با هم تفاوت دارند. محیط زیست گرایان ضرورتاً هوادار نظر محدودیتهای رشد نیستند و لغو صنعتگرایی را معمولاً دنبال نمیکنند و از ارزش ذاتی محیط غیر انسانی دفاع میکنند. بیشتر محیط زیست گرایان بر این باورند که تکنولوژی مسائل زاییده خود را میتواند حل کند و هر گونه پیشنهادی را که میگوید: تنها زندگی قناعت مندانه میتواند بقای دیرپای بشر را تضمین کند، احتمالاً نابخردانه میانگارند.
۱ - مسئولیت مدنی بواسطه خسارت محیط زیست
محیط زیست به عنوان میراث مشترک بشریت همواره نیازمند حفاظت وحمایت ازطرف مختلف بوده است.درقرن بیستم پیشرفت های عرصه های مختلفی همچون تکنولوژی،صنعت،حمل ونقلو…باعث تعرض روزافزون بهاین حیطه وسیع ودرعین حال حساس شده است.هرچند نظام های گوناگون مسئولیت مدنی موجود،راهکارهایی درجبران خسارات مقرر می نمودند،اما شرایط ویژه این مورد سبب گردیده در دهه های پایانی قرن بیستم نظام های عمده حقوقی درصدد ایجاد تغیراتی برای حمایت گسترده تر ازمحیط زیست برآیند.دراین راستاعلاوه برحقوق خصوصی،حقوق عمومی وبین الملل نیز دراین زمینه فعال بوده است.
درمتن حاضر سعی داریم بامدنظر قراردادن قسمتی ازاین حیطه گسترده یعنی اکوسیستم آب،به تحولات مبنایی مسئولیت وجبران خسارات درحقوق داخلی پرداخته وپس ازتوجه به قوانین کشورمان،تلاش های حقوق عمومی وخصوصی رانیز مورد توجه قراردهیم.
۲ - مبنای مسئولیت مدنی درجبران خسارات ناشی ازآلودگی آب
الف- تعریف آلودگی آب
بند۳م.۱آیین نامه جلوگیری ازآلودگی آب مصوب۱۳۷۳آلودگی آب را«تغییر مواد محلول بامعلق یاتغییر درجه حرارت ودیگر خواص فیزیکی وشیمیایی وبیولوژیکیآب درحدی که آن رابرای مصرفی که برای آن مقرر است مضر یاغیر مفید می سازد»دانسته است.دراین زمینه دستورالعمل۲۰۰۰/۶۰کمیسیون اروپا ضمن تقسیم خسارات زیست محیطی به سه نوع خسارت به گونه ها وزیست گاه های طبیعی،خسارت به آب وزمین خسارتبه آب را عبارت می دانداز«هرنوع خسارتی که به طرزی بارز بروضعیت اکولوژیک،شیمیایی ویابالقوه اکولوژیک آب های مندرج دردستور العمل تاثیر نامطلوب وزیانبار می گذارد.»
ب- مفهوم خسارت زیست محیطی
این امر ابتدا توسط حقوقدانی فرانسوی طرح شد وبیشتربه خسارات ناشی از محیط زیست اشاره داشت.امابه طور کلی برخی محیط زیست رامنشاء ورود خسارت به انسان دانسته وعده ای خسارت واردبه محیط زیست راصرف نظر ازبازتاب های آن قابل مطالبه می دانند.گروهی نیز این خسارات راشامل خسارات وارده به اموال واشخاص وخود محیط زیست دانسته که دراثر آن تعادل زیست محیطی به هم می خورد.بنابراین این نظرمتولیان واستفاده کنندگان ازمحیط زیست درشمارقربانیان آن می باشند.به هرحال مهمترین ودشوارترین امر دراینمورد تعیین قربانی است: انسان محیط زیست؟
برای تحقق خسارت زیست محیطی عناصر خاصی موردنیاز است که عبارتنداز:
یک یاچندعامل آلاینده معین یاقابل تعیین،عینی وملموس بودن خسارت ورابطه سببیت میان عامل آلاینده وخسارت.
۱- رابطه سببیت
دراین رابطه باید گفت درمواردی که آلودگی حالت پراکنده دارد قابلیت انتساب وجودنداشته وخسارت از طریق نظام مسئولیت قابل جبران نیست،پیشنهادکمیسیون اروپا دراین راستا استفاده از روش های جایگزین همچون مالیات می باشد.
درخطروقوع خسارت درآینده نیز برقرای رابطه سببیت بین تقصیر وخسارت دشوار است وشاید چنین توجیه شود که شرط ورود خسارت جای خود رابه رابطه سببیت داده است.رویه فرانسه باتوجه به وجود شرط مسلم وقطعی بودن خسارت برای قابل مطالبه بودن خسارت،این امرراتنها درمواردی که باادامه وضعیت گذشته واستمرارخسارت درآینده مواجه هستیم اعمال می کند.
برخی حقوقدانان معتقدند اصل احتیاط نیز می توان دربه روز شدن مسئولیت مدنی درخطروقوع خسارت درآینده مورد استفاده قرارگیرد.چنین تحلیلی بیشتر درخصوص محیط زیست،سلامت وامنیت به کاررفته وتدبیری برای گسترش مسئولیت پیشگیرانه تلقی می شود.به هرحال درجبران خسارت رابطه سببیت موردنیازبوده وقابل چشم پوشی نمی باشد.
۲- تقصیر
دربرخی کشورها به خسارات زیست محیطی ازطزیق اعمال قواعدوقوانین سنتی مسئولیت مدنی پرداخته می شود.درکشور ما مبنای مسئولیت مدنی برمبتنی برتقصیر می باشد.دربرخی کشورهانیزبااعمال قوانین خاص ازقواعدمسئولیت مدنی درحقوق عمومی باترکیبی ازنظام سنتی وحقوق عمومی استفاده می شود.این دونظام دردومورد بایکدیگر متفاوتند:
ج - تفاوت درهدف
درقواعد سنتی هدف حمایت ازاموال واشخاص بوده وتنها به جبران خسارت وارده به اشخاص توجه می شود.امادرقواعد حقوق عمومی حمایت ازحقوق عمومی ومنافع کلیت جامعه مدنظرقرارمی گیرد.
۱- تفاوت درطرز کاروروش
باتوجه به هدف متفاوت،این دونگاه به مسئولیت،تعریف مسئول وعوامل توجیه کننده مسئولیت دارای تمایزهای آشکار می باشند.
بنابراین درحقوق عمومی باتوجه به پیشگیری درمواردی که هنوز خسارت واقع نشده وتهدید جدی وقوع خسارت درآینده وجوددارد.مسئولیت محقق شده واصطلاحا«مسئولیت پیشگیری»نامیده می شود،که مهمترین مبنا درپذیرش چنین مسئولیتی«اصل احتیاط»می باشد.
کمیسون اروپایی دردستورالعمل سال۲۰۰۰کشورهای اروپایی رامخیر به انتخاب یکی از سه روش مذکور درقوانین داخلی خودنموده است.استفاده ازروش حقوق عمومی یاترکیبی باعدم دشواری وبی نیازی ازاثبات تقصیر به تامین مناسب تر امرحفاظت ازمحیط زیست می انجامد.این دستورالعمل برای متصدیان وبهره برداران فعالیت های حرفه ای مسئولیت محض وبرای سایر موارد مسئولیت مبتنی برتقصیررابه صورت استثنائی وسلبی یعنی تنهادرموردخسارت واردبرتنوع زیستی پذیرفته است.البته برخی حقوقدانان معتقدندنمی توان فعالیت های حرفه ای رابه طور مطلق خطرناک ترازسایر فعالیت هاقلمدادکرد.شاید برای پاسخ به چنین انتقادی دستور العمل این مسئولیت رامحدودبه انواع خاصی ازفعالیت نموده،اما خود این محدویت نیزفاقدمبنای روشن بوده وبه نوبه خود انتقاداتی رانیز به همراه داشته است.
به هرحال آنچه که باعث عدم موفقیت قواعد سنتی مسئولیت مدنی درجبران خسارت زیست محیطی می شود درچند نکته خلاصه می شود:
انگیزه پایین قربانیان به پیگیری: ازآنجاکه ظاهراحجم این خسارات عمدتابسیار ناچیزواندک به شمار می رود،قربانیان نیزباچنین ذهنیتی میل به دنبال نمودن امرندارند.
۲- دشواری دراحراز رابطه سببیت
دشواری ارزیابی این خسارات:درقواعد سنتی مسئولیت مدنی نظرقراردادن مفهوم مالکیت واستفاده ازفرمول های کمی این امرانجام می پذیرد،منتهی دراین نوع ازخسارات چنین معیاریهایی قابل استفاده نمی باشد.
۳ - فراهم نبودن شرط تحقق مسئولیت مدنی
ازآنجاکه غالبا نقض حقوق مالکیت فردی به عنوان شرط تحقق مسئولیت مدنی به شمار می رودودراغلب موارد محیط زیست مال خصوصی تلقی نمی گردد،باچنین مشکلی روبرو هستیم که به نظرمی رسد این نقصان ازطریق توجه به ارزش ذاتی عناصرزیست محیطی به جای مدنظرقراردادن مالیت آنهاتاحدود زیادی رفع گردد.درکشورهایی که ازقواعدسنتی پیروی میکنندموارداعمال مسئولیت محض منوط به تصریح مقنن می باشد،امادربرخی کشورهاباتصویب قوانین خاص مسئولیت ناشی ازخسارات زیست محیطی راتابع قواعد حقوق عمومی قرارداده اندکه دراین نظام قلمرو مسئولیت محض محدودنبوده وماهیت ونوع فعالیت نیزبی تاثیراست.مانند:آلمان،فنلاند،سوئد،دانمارک و…برخی نیزدرخسارات قدیمی وجدید قائل به تفکیک شده وضمن اعمال قواعد سنتی برخسارات قدیمی،نظام مسئولیت محض راتنها درخسارات جدید مورد پذیرش قرارمی دهند.به هرحال مسئولیت محض درجبران خسارات ناشی ازآلودگی محیط زیست اولین باردرقوانین آمریکاطرح گردیدودرسال۲۰۰۴به تصویب پارلمان وشورای اروپا نیزرسید.
بنددوم - حق برمحیط زیست درقانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
اگر چه موضوع حفاظت محیط زیست به طور خاص دراصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران پیش بینی شده است اما دراصول دیگر قانون اساسی نیز ابعاد مختلفی ازمسائل زیست محیطی منعکس می شود.حقوقی چون حق حیات [۲۴۴]، حق بهداشت[۲۴۵]،منع اسراف وتبذیر درکلیه شئون اقتصادی [۲۴۶]،مدیریت انفال وثروت های عمومی[۲۴۷]،ازجمله مواردی است که به هرحال بامحیط زیست پیوند دارد لکن توجه صریح ومستقیم به محیط زیست دراصل ۵۰قانون،جایگاه حفاظت محیط زیست درجمهوری اسلامی ایران راپیش بینی می کند.دراصل می گوید:درجمهوری اسلامی ایران،حفاظت ازمحیط زیست که نسل امروزونسل های بعدی باید درآن حیات اجتماعی روبه رشدی داشته باشد وظیفه عمومی تلقی می گردد.ازاین رو،فعالیت های اقتصادی وغیرآن که باآلودگی محیط زیست یاتخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیداکند،ممنوع است.
این اصل، حاوی مسائل حقوقی بسیار مهمی است که درایت پیشنهادهندگان آن درقانون اساسی رانشان می دهد.پیش بینی اصل حفاظت برای محیط زیست پیوند غیر قابل تفکیک بین توسعه اقتصادی بامحیط زیست،شناسایی تلویحی حق همگانی برداشتن محیط زیستی سالم درعین حال تکلیف آنان به تلاش برای ایجاد وحفظ محیط مذکور،درک شخصیت حقوقی نسل های آینده وحق آنان درزمینه تولد درمحیطی سالم ومناسب برای حیات پایدار،لزوم رعایت انصاف بیت النسلی،توسط نسل حاضر ونسبت به نسل های آتی وپیش بینی اصل توسعه پایدارازمهم ترین دستاوردهای حقوقی این اصل است که درمقام مقایسه باقوانین اساسی دیگر کشورهادرردیف ممتازقراردارد.
اعلام حقوق نسل های آینده مندرج دراصل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران یادآورموضوع اصل اعلامیه ۱۹۷۲استکهلم است که مسئولیت انسان رابرای حفاظت محیط زیست نسل های حاضروآینده یادآوری می شود ودرادامه اصل۵۰ قانون اساسی مذکور برضرورت انتقال محیط زیست سالم به نسل های آینده که بایددرآن حیات اجتماعی روبه رشدی داشته باشند،تاکیدمی ورزد.وایران ازجمله ازاولین کشوری است که این حقوق رادرمتن قانون اساسی خودیادآورمی شود.
- حال آیابرای نسل های آینده تاچه حدمی توان به حمایت حقوقی وعملی دست یازید؟
- یااینکه جایگاه حقوقی نسل های آینده کدام است؟
آیانظام حقوقی کشور زمینه حمایت ازحقوق نسل های آتی راچه دربعدماهوی یاشکلی فراهم کرده است یاخیر؟ازجملیه سئوالاتی است که می توان مطرح نمود.
اگرچه اغلب اسنادحقوقی بین المللی به حقوق نسل های آینده اشاره دارند امادرارائه تعریفی قابل قبول برای این حقوق می توان گفت حقی است که به موجب آن منافع یک نسل ازلحاظ پیشرفت منافع طبیعی ومیراث فرهنگی ازنسل قبلی به ارث رسیده باشدوبه نسل آینده انتقال یابد.این حداقل تعریف قابل قبول است که برمبنای این حق،حفاظت ازمنابع طبیعی تجدید پذیروهمچنین حمایت ازاکوسیستم وفرآیندتقویت کننده حیات وهمچنین حمایت ازدانش بشر وفرهنگ وهنربه عنوان یک ضرورت تلقی می شودومستلزم اجتناب از فعالیت های زیان رسان وآثارغیرقابل جبران آن برطبیعت ومیراث فرهنگی است[۲۴۸].درحقیقت نسل حاضرنمی تواندباادعای آنکه قصدپیشرفت فزاینده وحصول امکانات بیشتررفاهی برای نسل حاضر وحتی نسل آتی راداردمحیط زندگی نسل حاضروآتی راازکیفیتی که لازمه یک زندگی متعادل وپایداراست،خارج کندضمن آنکه این گونه اقدامات،سوءاستفاده ازامانتی است که نسل های گذشته به نسل حاضر سپرده اندتاآنهاراصحصح وسالم به نسل های فردا تحویل نمایند.
الف - سازمان حفاظت زیست وحمایت ازحق محیط زیست مردم
سازمان حفاظت محیط زیست،حق شهروندان برمحیط زیست سالم رادرسوابق عملکردخودپذیرفته وبخش اعظم فعالیت های خویش رادرجهت تلاش برای تحقق این حقوق مصروف می دارد.
درحقوق بین الملل محیط زیست مواردحق برمحیط زیست به عنوان حقوق شهروندان مورد شناسایی قرارگرفته است ولذادراسنادازاصطلاح عام محیط زیست استفاده نمی کندبلکه به دلیل عدم تعریف دقیق محیط زیست درنظام های حقوقی ازاوصافی مانند سالم،پاک،بهداشتی،آباد،مناسب،مطلوب ونظایرآن استفاده می کندتاابهام مربوط را از وجود حق بر محیط زیست بزداید. دراصل۵۰ قانون اساسی،حق برمحیط زیست سالم به صراحت ذکرنشده است بلکه دراسنادوگزارش های این سازمان ازحق محیط زیست یادمی شودمثلادرگزارشی که دفتر حقوقی سازمان محیط زیست برای کمیسیون حقوق بشر اسلامی درایران ارسال کرده آمده است:
منظور ازحقوق محیط زیست مردم یعنی حفاظت مردم ومحیط زندگی آنهادربرابر عوامل و اقداماتی که شرایط زیستی ویاسلامت جسمی یاروحی آنها رابه خطرمی اندازد… .این نگرش ازحق محیط زیست یاحقوق محیط زیست درتعریف دفتر حقوقی سازمان گویای حقیقتی است که همان حق برمحیط زیست سالم،بهداشتی وپاکیزه است.بااین تعریف به نظر می رسد حوزه مسئولیت سازمان درپرتوحقوق محیط زیست به سمت فعالیت های بهداشتی وپزشکی کشانده می شودکه درتقسیم کاراین گونه فعالیت ها درصلاحیت وزارت بهداشت،که دراعلامیه های استکهلم وریوآمده تجلی ورودحق برمحیط زیست به حقوق بشر ویافتن ماهیت،وصف وچارچوب حقوق بشراست.درپرتوهمین اختلاط می توان ازحقوق زیست محیطی بشر یادکرد.
۱- گستره نظری وعملی حفاظت ازمحیط زیست درایران
درادبیات حقوقی محیط زیست،واژه هاواصطلاحات متعددی برحفاظت محیط زیست دلالت دارند مانندحفاظت، صیانت، مراقبت، حفظ وبهبود، مدیریت که درکنارحفاظت دارای مفاهیم متفاوت می باشند. ولی آنچه که ازواژه حفظ محیط زیست می توان گفت مراقبت از وضع موجودوجلوگیری از بدتر شدن کیفیت محیط است. جامع ترین واژه ومفهوم درخصوص اصطلاحconservationاست که هم مراقبت از وضع موجودمحیط زیست وهم بهبودوارتقای کیفیت آن تاحد مطلوب رادربرداردکه درحقوق بین المللی محیط زیست ازآن یادمی شود[۲۴۹]که همین معنی رامادرماده۱قانون حفاظت وبهسازی محیط زیست۱۳۵۳ایران داریم که گستره مفهومی ونظری واژه حفاظت، صرفامراقبت ازوضع موجود آن نیست بلکه همان طورکه از عنوان قانون مزبور به خوبی بر می آید، بهسازیی یابهبودی محیط زیست نیزداخل درآن حوزه است وتامین آن رسالت اصلی سازمان حفاظت محیط زیست وظیفه همگان است.
۲- حمایت قضایی سازمان ازحقوق محیط زیست نسل های حال وآتی
نقش دیگر سازمان حفاظت محیط زیست برای حفظ حقوق محیط زیست مردم، اقدام مستقیم علیه متخلفین وکسانی که باایجاد آلودگی یا تخریب محیط زیست، حقوق مردم ونسل های آینده رابه خطر می اندازند می باشد.ازطریق طرح دعوی علیه متخلفین سازمان قضایی، ضمن حمایت ازحقوق زیست محیطی شهروندان، پاسدار رسالتی است که نسل امروز امانت دار محیط زندگی مناسب نسل های آینده می باشد.
بااین حال نقش سازمان ازحیث قضایی ازحقوق زیست محیطی شهروندان درعمل عمدتا محدود به اشخاص حقیقی یاحقوقی حصوصی بوده وسازمان از ابزارهای موثر نظارت براجرای ضوابط زیست محیطی درنهادها وتشکیلات دولتی برخوردار نمی باشد.
به عنوان مثال ، وسایل نقلیه آلاینده دستگاه های دولتی ، یکی ازعوامل اساسی ایجاد وافزایش آلودگی هوای شهرستانها وبه حدبحرانی رساندن کیفیت هوا وحتی آلودگی صوتی هستند.باوجود این نقیصه سازمان تاکنون موفق نشده دراعمال سیاست های خویش دربرخورد با موانع دولتی وظیفه ومسئولیت حفظ محیط زیست را دقیقا تعقیب کند. عدم ارتقای سطح فرهنگ زیست محیطی درکشور سبب شده است که حفظ محیط زیست نه تنها برای عموم جنبه تشریفاتی جلوه کند بلکه شاید برخی حقوقدانان وقضات محاکم نیز چندان نسبت به حمایت قضایی از حقوق محیط زیست شهروندان اقدامی به عمل نیاورند.زیزا اساسا،تخلف ازحقوق زیست محیطی شهروندان،به خودی خود مبنایی برای طرح دعوی درمحاکم قضلیی تلقی نمی شود حداقل اینکه خسارات زیست محیطی نمی تواند به عنوان تخلف از حقوق محیط زیست تعقیب گردد،بلکه باید درپرتو عناوین مربوط به مسئولیت مدنی اقامه ومطالبه گردد. بااین حال اخیرا تحولاتی گسترده ای درسطوح علمی ودانشگاهی وحتی دردستگاه های حکومتی (تقنینی، قضایی واجرایی)صورت گرفته وجایگاه مساله حفاظت از محیط زیست دربخش های مختلف قضایی وتقنینی واجرایی کشور در حال استقرار وارتقا می باشد که امید است به بهبود جایگاه حق شهروندان برداشتن محیط زیستی سا لم، پاک، بهداشتی ومطلوب بیا نجامد.
بندسوم بررسی ابعا حقوق محیط زیست باتاکید برجنبه های پیشگیری ازآلودگی محیط زیست:
الف- آلودگی محیط زیست(Environment pollution)
آلودگی محیط زیست می توانددراشکال مختلفی ظاهر شود. گاه آلودگی محیط زیست درمعنای وسیع تخریب محیط زیست (مثلا قطع درختان) نیز به کار می رود، آلودگی های محیط زیست دربرگیرنده طیف وسیعی از آلودگی ها ازقبیل آلودگی صوتی که برحسب دسی بل(dB) سنجیده می شود وموثر بردستگاه عصبی انسان است – آلودگی منابع آبی آلودگی حرارتی(pollution thermal) ناشی از تخلیه پسا بهای(backwater) گرم تاسیسات حرارتی، آلودگی هوا است.
ازجمله مصادیق بارز آلودگی محیط زسی، آلودگی آب هاست، که علاوه بر تاثیرات زیانبار برچرخه آبزیان دریائی، می تواند خطر جدی علیه سلامتی عمومی انسان به حساب آید چرا که به راحتی می تواند منجر به بیماریهای عفونی(ازجمله وبا،حصبه، شبه حصبه،اسهال باسیلی،لیپیتوسبیروزیس و…) وهمچنین بیماریهای ویروسی شود.ماده ۱آیین نامه جلوگیری ازآلودگی آب مصوب۱۶ خرداد۱۳۷۳ منظور از آلودگی محیط زیست را تغییر مواد محلول یا معلق یت تغییر درجه هدفی که برای آن مقرر است، غیر مفید سازد»، می داند.
ازجمله دیگر مسادیق بارز محیط زیست می توان به آلودگی هوا اشاره داشت. منشاُ آلودگی هوا می تواند منابع مختلفی مانند استفاده از سوخت های فسیلی، وسایل نقلیه، فعالیت های صنعتی؛ به آتش کشیدن زباله ها وفضولات باشد. ازجمله مهمترین گازهای آلوده کنندهُ هوا می توان به دی اکسیدگوگرد(So2)که می تواند منجر به بارن های اسیدی شود، اکسیدهای ازت، منوکسید کربن(CO) وهیدروکربن ها اشاره کرد.[۲۵۰]ماده۲ قانون نحوهُ جلوگیری از آلودگی هوا بیان می دارد«منظورازآلودگی هوا وجود یاپخش یک یاچند آلوده کننده اعم از جامد، مایع،تشعشع پرتوزاغیر پرتوزا درهوای آزاد به مقدار ومدتی که کیفیت آن را به طوری که زیان آور برای انسان وسایر موجودات زنده وگیاهان ویاآثار وابنیه باشد، تغییر دهد.»