سنایی نیز همچون بقیه شاعران عارف و خداپرست ایرانی ابتدا به پرستش و عبادت خداوند میپردازد و پس از آنکه اظهار بندگی و عجز خود را به درگاه ربوبی اقرار کرد، به بیان حاجت و درخواست خویش میپردازد.
ای روان هــــمــه تــــنــــــومـــنــدان | آرزوبــــخــــــــش آرزومــــــنـــــــــدان | |
تـــــو کنــی فــــعـــل مـن نکو در من | مـــــهـــربـــانتـــــر ز مــــن تــویی بر من | |
رحمــتـت را کــــرانه پیـــــدا نـــیست | نـــعـــمتـــــت را مــیـانــــه پیــــدا نـیست | |
آنــچــه بــــدهـــی بــــه بنده دینی ده | بــا رضــــــای خـودش قــــــرینــــــی ده[۷۳] |
در ابیاتی که ذکر شد سنایی اذعان میکند که خداوند روح و روان همه انسانها است، حتی انسانهایی که به ظاهر قدرتمند به نظر میرسند، برآوردن نیازها و آرزوهای آنها و تمام بندگان، تنها به دست خداوندست و همه چیز در کنف قدرت اوست. او خود را بنده و عبد خدای خویش میداند، پس دست نیازش را تنها بهسوی او دراز میکند و به هیچکس و چیزی توجهی نمیکند، بلکه تنها از او میخواهد، زیرا همه چیز در دست خداست و چارهساز اصلی اوست.
۱-۸-۳٫ نیاز (عرض حال)
انسان نیازمند که دائماً در نقصان و کمبود به سر میبرد در اندیشه آن است که این کمبودها را جبران کند و به کمال دست یابد و برای رسیدن به کمال در تلاش است و میداند که هیچکس جز خداوند نمیتواند او را به مقصود برساند و او را از رنج نقصان نجات بخشد، پس از طریق دعا خود را به خدا متصل میکند با پروردگار خویش به رازونیاز میپردازد و ضمن اعتراف به ضعف و کاستیهای خویش خواستههایش را بیان میکند؛ بنابراین میتوان گفت بخشی از دعا طلب حاجت و عرض حال است چه این خواستهها دنیوی و مادی باشد و چه معنوی و اخروی. چنانکه در ذیل دعاها درباره طلبکردن از خداوند بسیار تأکید شده است و آن قدر اهمیت دارد که امام صادق فرموده اند: «من لم یسئل الله عز و جل افتقره: کسی که از خدا طلب نکند فقیر گردد.»[۷۴]
در دعا انسان درخواستهای خود را بیان میکند و از قدرت مافوق خود یاری میطلبد. این دعاها میتواند دسته جمعی یا فردی باشد. دعا به هر صورتی باشد شامل نیازهایی است که فرد دعاکننده از خدا میخواهد. «نیاز جایگاه مرکزی را داراست آن سان که نام خود را مجازاً دعا نیز داده است.»[۷۵] خواستها چه معنوی باشد و چه دنیوی نمیتوان آنها را نادیده گرفت؛ زیرا محوریت دعا بر آن قرار دارد. خواستههایی مثل حفظ سلامتی و ثروت و قدرت یا شفای بیماری و طول عمر. برای مثال نویسنده این کتاب قسمتی از متن مقدس آیین هندو از ریگ ودا را آورده است که در آن برای بزرگ قوم خود ثروت و جلال میخواهد: «در ازای این ثنا به بزرگ خاندان ما ثروت و جلال بخش.»[۷۶]
عرض حال در ادعیه شیعه
در بسیاری از ادعیه شیعه از زبان معصومین عرض حال و طلب درخواست را میتوانیم ببینیم. ایشان در بخشهایی از دعاهای خویش نیازهایشان را از خداوند مسئلت میکنند و از او یاری میطلبند. میتوان این درخواستها را به انواع مختلفی تقسیم کردکه در زیر به آنها اشاره میکنیم.
۱-۸-۳-۱٫ انواع طلب و درخواستها در ادعیه شیعه
۱-۸-۳-۱-۱٫ درخواست نیرو و قدرت
در بخشهایی از ادعیه شیعه، امامان معصوم از خداوند نیرو و قدرت مسئلت میکنند. در دعای کمیل میخوانیم «قو علی خدمتک جوارحی و اشدد علی العزیمه حوانحی: نیرو ده برای انجام خدمتت اعضای مرا و دلم را برای عزیمت به سویت محکم گردان.»[۷۷]
حضرت علی از خداوند متعال میخواهد که برای اطاعت حق، نه برای تامین هوسهای نفسانی به او نیرو و قدرت ارزانی کند. حضرت زهرا در دعای روز دوشنبه قوت و نیرویی را میخواهد تا بتواند خدا را بندگی کند: «اللهم انی اسئلک قوه فی عبادتک و تبصرافی کتابک و فهما فی حکمک: خدایا من از تو قوت و نیرویی در عبادت و بندگی خودت و نورانیتی در کتاب و قرآن فهمی در حکم تو می خواهم.»[۷۸]
عامل این قدرت و قوت چند چیز است:
الف. توجه به آمر و معبود و معرفت به عظمت و کرامت او: «آدمی وقتی بداند چه کسی به او دستور داده به اندازهای که آن شخص برایش ارزش داشته باشد به همان اندازه به خواسته او فعال میشود و در انسان انگیزه ایجاد میشود.»[۷۹]
آنچه سبب نیرو و انگیزه در انسان میشود، توجه به آمر، محبوب و عظمت اوست؛ حتی آدمی دردها و رنجهایش را کنار میگذارد و فراموش میکند این انگیزه و کشش مسئلهای نیست، مگر قوت و قدرت در بندگی.
ب. توجه به امر و حکم: اگر انسان بداند که امر و حکمی که شده حکیمانه است و خواسته، خواسته عزیزی است، آن را از جان و دل میپذیرد و انجام میدهد.
ج. توجه به آثار عمل و قرب به محبوب و معبود: «شناخت و معرفت به آثار عبادت و عمل و محبت به معبود، در قوت عمل مؤثر است، توقع از معبود و خشم و خستگی از او باعث ترک عبادت میشود.»[۸۰] معرفت به اینکه عبادت و بندگی باعث نزدیکی او به معبودش میشود، در انسان قوتی برای عبادت ایجاد میشود که روزبهروز این قدرت بیشتر میشود.
۱-۸-۳-۱-۲٫ درخواست دوری از شیطان و مکر دشمنان:
یکی از خواستههای امامان معصوم در دعا، دوری از وسوسههای شیطان و توان مبارزه با آنهاست و همچنین در امانبودن از حیله و مکر دشمنان است. در بخشی از دعای کمیل میخوانیم: «اللهم و من ارادنی بسوء فارده و من کادنی فکده و اجعلنی من احسن عبیدک نصیبا عندک و اقربهم منزله منک: خدایا هر که بد مرا بخواهد، بدش را بخواه و هر که به من مکر کند، به مکر خویش دچارش کن و نصیبم را پیش خود بهتر از دیگر بندگانت قرار ده.»
در این فراز از دعا امام معصوم از خدای خویش میخواهد که شر دشمنانش را به خودشان برگرداند و از بهترین نصیبها او را بهرهمند کند. در مناجات خمس عشره امام سجاد از دشمنی شیطان نزد محبوبش شکایت میکند: «الهی اشکو الیک عدوا یضلنی و شیطانا یغوینی: معبودا به درگاهت از دشمنی که گمراهم میکند و شیطانی که مرا به بیراهه میکشد، شکایت دارم.»[۸۱]
یا در فرازی دیگر از همان دعا میفرماید: «الهی لا حول و لا قوه الا بقدرتک و لا نجاه لی من مکاره الدنیا الا بعصمتک: معبودا نه جنبشی دارم نه توانایی، جز به نیروی تو و نجاتی برایم از بدیهای دنیا جز به نگهداری تو نیست.»[۸۲]
امام در بخشی از دعای مکارم الاخلاق از خالق هستی میخواهد القائات شیطان را به ذکر عظمت باری تعالی تبدیل کند: «اللهم اجعل ما یلقی الشیطان فی روعی منی التمنی و التظنی و الحسد ذکرا لعظمتک و تفکرا فی قدرتک: خدایا چنان کن که آن چه شیطان در دلم القا میکند و آن چه از آرزوها و بدگمانی و حسد به خاطرم افکند به ذکر عظمت و اندیشه و قدرت خود مبدل کن.»[۸۳]
۱-۸-۳-۱-۳٫ طلب رزق و روزی
در بخشهایی از ادعیه میبینیم امام معصوم از خداوند رزق و روزی میطلبد قبل از اینکه این بخشها را بیاوریم ابتدا بهمعنای رزق و انواع آن میپردازیم:
رزق