۷۰/۱۴۱۳۷-
۵
۴۴/۱۱۴۱۶
۹۰/۱۴۵۴۳-
۹۵/۶۷۹۵
۶
۰۵/۱۴۲۷۳-
۵۳/۱۹۲۳
۸۱/۲۴۷۸
۷
مطابق با نتایج بهدست آمده از جدول ۲‑۱۸، بار مربوطه در ضریب وزنی واحد دارای کمترین کاهش مازاد نسبت به نقطه ایدهآل خود میباشد. همچنین ضریب وزنی صفر برای سایر بارهای شبکه در هر حالت، سبب کاهش مقادیر مازاد شده است. این کاهش مازاد در غالب موارد سبب خروج بارها از وضعیت سوددهی شده است.
جمعبندی و نتیجهگیری
همانطور که در ابتدای این فصل بیان شد، در مسأله کلاسیک مدیریت انرژی ترکیبی، هدف حداکثرکردن کارایی در کل شبکه است. وجود قیود شبکه در این مسأله، سبب ایجاد اثر خارجی بارها بر یکدیگر شده، بهنحوی که هر یک از بارهای شبکه بسته به مشخصات خود و محل قرارگیری در شبکه به میزان متفاوتی از این قیود تأثیر میپذیرند. این شرایط سبب بروز ابهام در تخصیص عادلانه و برابر در میان اعضای شبکه میشود.
در ادامه، بهمنظور نمایش ابهام حاصله در تخصیص منابع، به بررسی سه ترکیب متفاوت CIPRD در یک شبکه نمونه پرداخته شد و تأثیر متفاوت مدیریت انرژی ترکیبی کلاسیک بر اعضای شبکه مشاهده گردید.
برای غلبه بر ابهام برابری در مدیریت انرژی ترکیبی کلاسیک، مسأله مدیریت انرژی بهصورت یک بازی همکارانه مدلسازی شد. سپس بهمنظور یافتن نقاط تعادل این بازی همکارانه، از مدلسازی آن بهصورت یک مسأله بهینهسازی چندهدفه استفاده شد.
در ادامه به دلیل ماهیت محدب بودن این مسأله بهینهسازی، مسأله بهینهسازی چندهدفه به یک مسأله بهینهسازی تکهدفه که این هدف برابر حاصلجمع وزندار توابع هدف مسأله اصلی است تبدیل شد. پاسخهای حاصل از حل این مسأله بهینهسازی به ازای وزنهای مختلف توابع هدف مسأله اصلی تشکیل یک جبهه پارتو داده که هر یک از نقاط آن بیانگر یک نقطه تعادل از بازی همکارانه است.
بنابراین لازم است تا به روش مناسب، به انتخاب نقطه تعادل مناسب از منظر برابری پرداخته شود.
فصل سوم:مدلسازی مسأله انتخاب نقطه تعادل به کمک بهینهسازی دوسطحی
پیشگفتار
اهمیت برقراری توأم اصول کارایی و برابری در مدیریت انرژی در فصلهای قبل بررسی شد. از اینرو یافتن راهحلی با هدف برقراری برابری در کنار حصول حداکثری کارایی ضروری است. در فصل دوم، مدیریت انرژی ترکیبی کلاسیک از منظر کارایی و برابری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مسأله بهینهسازی را بهصورت بازی همکارانه مدلسازی کردیم و نقاط تعادل این بازی را از طریق تبدیل مسأله بهینهسازی چندهدفه به تکهدفه بهدست آوردیم. در این فصل، برای برقراری کارایی و برابری، با معرفی ساختار یک مسأله بهینهسازی، برای انتخاب نقطه تعادل اقدام میکنیم.
برای این منظور، با در نظر گرفتن یک تابع هدف کلی، به معرفی مسأله بهینهسازی مورد نیاز برای انتخاب نقطه تعادل بازی همکارانه ارائه شده در فصل دوم، بر اساس یک مسأله بهینهسازی دوسطحی میپردازیم. سپس، با بهره گرفتن از تکنیکهای معرفیشده در پیوست ب، آن را به یک مسأله بهینهسازی یکسطحی تبدیل میکنیم و معادلات مورد نیاز برای شبیهسازی مسأله را ارائه خواهیم کرد. در فصل بعد با ارائه توابع هدف پیشنهادی، به انتخاب نقطه تعادل مناسب میپردازیم و عملکرد هر یک از آنها را در زمینه کارایی و برابری بررسی میکنیم.
مدلسازی انتخاب نقطه تعادل در مسأله مدیریت انرژی ترکیبی بهصورت یک مسأله بهینهسازی
همانطور که در فصل دوم بیان شد، برای برقراری شرایط مناسب از لحاظ برابری لازم است تا به انتخاب نقطه تعادل مناسب از بین مجموعه نقاط تعادل شبکه بپردازیم. شرایط حاکم بر نقاط تعادل شبکه، توسط روابط ۲–۲ تا ۲–۱۵ مشخص می شود. با تغییر در مقدار ضرایب وزنی ()، نقاط تعادل مختلف از این مسأله بهینهسازی بهدست می آید. لذا مسألهای که در این فصل با آن مواجه هستیم این است که کدام نقطه تعادل باید انتخاب شود، درحالیکه قیود حاکم بر آن از روابط ۲–۲ تا ۲–۱۵ و ۲–۱۷ که یک مسأله بهینهسازی است حاصل می شود. برای این منظور لازم است تا از یک مسأله بهینهسازی دوسطحی استفاده کنیم. در این مسأله بهینهسازی، بردار ضرایب وزنی متغیر بهینهسازی مسأله سطح بالا و بردار متغیر مستقل بهینهسازی مسأله سطح پایین است.
مسأله بهینهسازی دوسطحی مورد نیاز، بر اساس فرم کلی ارائه شده در روابط ب-۱ تا ب-۶ پیوست ب برای OPcOP بهصورت زیر بیان میشود.
۳–۱
۳–۲
۳–۳
۳–۴