موکب عشرت: اضافه اقترانی
کوکبه: (عربی) بسیاری و انبوهی مردم را گویند، مجازاً به معنی فر و شکوه و حشمت، خدم و حشم و سوار و پیاده ای که پیشاپیش پادشاه آیند. همراهان شاه و امیر (فرهنگ لغات و تعبیرات)
بین کلمات مهد، کوکبه، موکب، عشرت مراعات النظیر وجود دارد.
معنی بیت: دوباره در گهواره ارجمندی، فر و شکوه و جشن و سرور جلوهگر شده و موکب شادی و خوشحالی و وجد و سرور اثربخش گشته است.
۳)شاهد عید که آن را مه نو می خوانند کرده هر هفت بدین طارم شش روزه دراست
هر هفت کرده: زنی که هفت قلم آرایش کرده است؛ آرایش هفتگانه زنان، در گذشته چنین بوده است: وسمه و سرمه که بر چشم و ابرو می کشیدند، سرخی و سپیداب که بر روی می مالیدند، حنا که بر دست و پای می گرفته اند؛ غالیه و زَرک که نخستین را بر موی می مالیده اند؛ و زرک را بر روی و موی میافشاندهاند.
خاقانی گوید:
هر هفت کرده پردگی رزبه خرگه آر تا هفت پرده خرد ما برافکند
یا در تحفه العراقین چنین آورده است:
شش بانوی پیر کرده هر هفت عالم ز تو دیده هفت در هفت(۱)
طارم شش روزه: کنایه از دنیا، آفرینش شش روزه عالم؛ مأخوذ از آیه ۵۱ سوره ۲۵ (فرقان)
«الذی خلق السموات والارض و ما بینهما فی سته ایام» آنکه آسمانها و زمین و آنچه را میان آنهاست، در شش روز آفرید (فرهنگ لغات و تعبیرات)
بین شاهد، عید، مه نو و روزه مراعات النظیر و نیز بین شش و هفت مراعات النظیر وجود دارد.
خاقانی گوید:
یک دو شد از سه حرفش چار اصل و پنج شعبه شش روز و هفت خسرو ، نُه قصر و هشت منظر
(همان)
معنی بیت: زیباروی (معشوقه) عید که مردم به آن ماه تازه می گویند برای آرایش و زیبا کردن جهان شش روزه آفریده شده، (ماه بیرون آمده است و تجلی کرده است).
۴)ختلی چرخ کهن یارب نو نعل چراست؟ گر مه روزه نه اندر تک و تاب سفرست
ختلی: بر وزن اصلی، منسوب به ختل باشد که نام ولایتی است از بدخشان و اسبی که از آنجا آودند (برهان). در اینجا احتمالاً خورشید باید باشد.
چرخ کهن: کنایه از آسمان، فلک پیر
گره بین بر سرم چرخ کهن را بباید خواند و خندید این سخن را
(فرهنگنامه شعری)
نونعل: نعل تازه، کنایه از آمادگی برای تاختن و به سرعت رفتن
تک و تاب: تک: دویدن و دو.
سعدی گوید:اسب تازی دوتک رود به شتاب (۲)
معنی بیت: وقتی که ماه نو به سرعت سفر نمی کند در آسمان می ماند پس چرا خورشید در آسمان خود را برای تاختن آماده کرده است.
۵)یارب این عید چه با راحت و شادی روزی است خه خه این فصل چه میمون و مبارک نظر است
خه خه: اسم صوت به معنی خوشی، خوشا، زه، کلمه تحسین، زه، بخ، آفرین، به به
خاقانی گوید:
خه خه آن ماه نو ذوالحجه کز وادی عروس چون خم تاج عروسان از شبستان دیده اند
(فرهنگ لغات و تعبیرات)
در بیت نوعی موازنه وجود دارد.
معنی بیت: پروردگارا این عید و جشن چقدر خوب و مسرت بخش است. به به این موسم (احتمالاً بهار) چه روز بابرکت و خوش یمن است.
۶)عید و گل هر دو رسیدند به هم از ره دور در جهان ز آمدن عید و گل اکنون خبرست
گل: مجازاً بهار (ذکر جزء اراده کل)
در بیت نوعی صنعت تصدیر (رد العجز علی الصدر) وجود دارد.
معنی بیت: جشن و گل (بهار) از راه دور در همدیگر تلاقی کردند با هم دیدار کردند. اکنون در دنیا از آمدن جشن و سرور گل و بهار خبر شده است.
۷)موسمی سخت خوش و دلکش و عیشی بنواست که گل و جام میش پیشکش ماحضرست
ماحضر: آنچه را که حاضر است (فرهنگ عبارتهای عربی در فارسی)
در بیت صنعت تنسیق الصفات وجود دارد.
معنی بیت: فصل بسیار زیبا و دل آرام و شادی و عیش و نوش آمده است که گل و جام شراب آن به عنوان ماحضری به جهان طبیعت هدیه شده است.
۸)جام همرنگ سحر به بود اکنون که به باغ پیک گل در همه آفاق نسیم سحرست
بین باغ، گل و نسیم و سحر مراعات النظیر وجود دارد.
معنی بیت: جام شراب در زلالی و شفافی با سپیده روز همرنگ بوده الان در جهان طبیعت نسیم سحرگاهی به عنوان خبررسان گل، با انواع بوهای معطر از رسیدن بهار خبر می دهد. (همه جا را عطرآگین کرده است).
۹)گرچه من می نخورم هر شبی از خون دلم پر ز می ساغر سرریز فلک تا به سرست
در بیت تشبیه مضمر وجود دارد.
معنی بیت: اگر چه من شراب نمی خورم شبها از خون دل من جام و پیاله شراب فلک ستمکار پرگشته است. (از ظلم و ستم و جور فلک و روزگار من خون دل می خورم که آن خون دل من پیاله فلک را پر کرده است)
۱۰)بر دلم هر دمی از عشق گره بر گره است بر درم هر شبی از فتنه حشر بر حشرست
گره بر گره: کنایه از پیچ در پیچ، مشکل بر مشکل نظامی می گوید:
دل بسته را برگشایم ز بند گره بر گره چون توانم فکند
(فرهنگنامه شعری)
حشر بر حشر: کنایه از هجوم و حمله پیاپی بودن (همان)