فصل اول
کلیات
۱-۱- مقدمه
آموزش و پرورش یکی از قدیمیترین نهادهای اجتماعی است که از بدو تشکیل زندگی گروهی انسان و در پاسخ به نیاز انسانها در روابط متقابل به شکل ابتدایی خود وجود داشتهاست. آموزش و پرورش رسمی از اوایل قرن حاضر به صورت یک نظام فراگیر، ابتدا جوامع پیشرفته و متعاقب آن سراسر جوامع در حال پیشرفت را فرا گرفته است و امروز جامعهای نیست که این نظام نقشی در تحول و پیشرفت آن نداشته باشد. (فومنی، ۱۳۸۲، ۱۳)
قلمرو رشد و فعال شدن استعدادها و توانائیهای آدمی را زمان- مکان(جایگاه) یا شرایط زمانی- مکانی(موقعیت) تعیین میکند و جهت میدهد. بنابراین تربیتی سودمند و اثربخش خواهد شد که آن شرایط را در نظر بگیرد و با آنها هماهنگ باشد و یا بتواند شرایط نامطلوب را به شرایط مطلوب تغییر دهد. به عبارت دیگر رشد و تکامل و فعال شدن استعدادها و توانائیهای هر شخص، مستلزم وجود سالم: خانواده سالم، جامعه سالم و موقعیت (مجموع شرایط زمانی-مکانی موثر) سالم است و توأم بودن آنها از ضرورتهای آموزش و پرورش موثر و موفق است. (شعاری نژاد،۱۳۸۱، ۲۱).
از بین بردن بیسوادی، بیکاری، محرومیت و بسیاری از مشکلات و نارسائیهای دیگر اجتماعی را باید در کارکرد مدرسه جستجو کرد. مدرسه مکانی است که در آن بهتر از هر جای دیگر میراث فرهنگی هر قوم میتواند منتقل شود و استعدادهای بالقوه دانشآموزان پرورش یابد و آنان را برای شرکت فعال در جامعه آماده سازد. همچنین مدرسه با پرورش رفتارها و توانائیهایی که مردم برای شرکت در تغییرات و رویارویی با آنها بدان نیاز دارند، راه را برای تجدید حیات اجتماعی هموارتر میکند. عدم موفقیت نظامهای آموزش در انجام این رسالت در بسیاری از مواقع به صورت افت یا شکست تحصیلی بروز میکند که شامل کیفیت ضعیف یادگیری دانشآموزان، تکرار پایه و ترک تحصیل است. افت تحصیلی در کشور ما از پدیدههای مهم سازمان آموزش و پرورش است که به صورت یک مسألهای مهم درآمده که نظر غالب جامعهشناسان و روانشناسان و مربیان تربیتی را به خود جلب کرده است. پدیدهای که هرساله مقادیر قابل توجهی از منابع و سرمایههای انسانی و اقتصادی جامعه را تلف نموده و آثار مخرب و ناگواری را نیز در حیات فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد مردود به جای میگذارد. باید به مسأله افت تحصیلی اندیشید، زیرا خسارت ناشی از این پدیده که باعث پژمردگی حیات و سرخوردگی یک انسان و داغ شکستی که برای یک عمر بر روان فرد نقش بسته، با تکرار یک سال یا بیشتر، بهبود نمییابد (اظهار ندامت دانشآموزان مدارس بزرگسال یا شبانه اعم از دختر و پسر گویای این امر است). ارائه آموزش و پرورش یکسان هم برای همه دانشآموزان به رغم تفاوتهای فردی، مسائل و مشکلات عاطفی در خانواده و تفاوتهای اجتماعی، اقتصادی و به خصوص فرهنگی خانوادهها میتواند از عوامل ایجادکننده افت تحصیلی محسوب شود. از آنجا که تفاوت فرهنگی خانوادهها به ویژه مناطق مختلف کشورهای در حال توسعه، غالبا بارز و آشکار است، نظام آموزش و پرورش نمیتواند برای همه طبقات اجتماعی کارآیی لازم را داشته باشد.از این رو بسیاری از کودکان و نوجوانان، بخصوص در مناطق محروم به رغم هوش و استعداد از ادامه تحصیل باز میمانند.
در این تحقیق سعی شده است تا ریشههای جامعه شناختی «افت تحصیلی» در مقاطع متوسطه را در شهرستان آمل تا حد امکان شناخته و همجنین مقایسهای از جهت میزان افت در بین دانشآموزان دختر و پسر از سال ۱۳۷۵تا ۱۳۸۳ به عمل بیاید. چرا که شناخت این عوامل و برخورد مدبرانه با آن میتواند کارآیی نظام مزبور را افزایش داده و جاده علم دانش را برای پیمودن نسلهای جوان هموارتر سازد.
۱-۲- بیان مسأله
تعاریف گوناگونی از مسأله اجتماعی توسط جامعه شناسان ارائه شده است و مسأله مورد نظر ما در اینجا «افت تحصیلی» است.
دکتر سیفاللهی درباره مسائل اجتماعی میگوید:
«در رابطه با مسائل اجتماعی[۱] میتوان گفت امور و پدیدههایی که موجب تنشها و ناسازگاریهای اجتماعی گردیده و به نحوی جامعه یا زندگی افراد را مورد تهدید و تضعیف قرار دهد» (سیفاللهی ، ۱۳۸۱،۴۰)
هر سازمانی استراتژی و راهکارهایی را براساس اهداف سازمانی خود پیش میگیرد که خواهان وضعیتی است که بتواند به آن سو هدایت شود و اگر شرایط حاضر سازمانی به بن بستهای شدیدی دچار شود، به فکر راهحلهای اساسی برآمده، چرا که مشکل بزرگی برای رسیدن به هدف بر سر راهش نمایان می شود که برای رفع آن باید هزینههای زیادی را بپردازد. امّا اگر بخواهیم مسأله اجتماعی را اینگونه تعریف کنیم:
«هر وضعیتی که به عنوان فاصله بین واقعیت و وضعیت مطلوب پدیدار شود» (خاکی، ۱۳۸۲، ۱۴) و غالب افراد جامعه باور داشته باشند که میتوان آن فاصله را رفع کرد. سازمان بزرگ آموزش و پرورش در ایران به یک مشکل آموزشی به نام «افت تحصیلی» دانشآموزان در مقاطع مختلف روبرست. این پدیده نامطلوب برای کل جامعه مسأله جدی ایجاد کرده که در مواردی ریشه در کیفیت نظام آموزشی ما داشته و اذهان متفکران اجتماعی، برنامهریزان کتابهای دولتی، مربیان آموزشی، جامعهشناسان، روانشناسان، خانوادهها، سیاستمداران و … را به خود مشغول داشته است.
مجددا اگر در مورد «مسایل اجتماعی» بگوییم که
«مسایل اجتماعی جامعه پدیدههایی اجتماعی اعم از شرایط ساختاری و الگوهای کنشی است که در مسیر تحولات اجتماعی بر سر راه توسعه یعنی بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب قرار میگیرند و مانع تحقق اهداف و تهدید کننده ارزشها و کمال مطلوبها میشوند. این مسایل اجتماعی به عنوان پدیده هایی نامطلوب اذهان نخبگان و افکار عمومی مردم را به خود مشغول میدارند، به طوریکه نوعی وفاق و آمادگی جمعی برای مهار آنها پدید میآید.»(عبدالهی، ۱۳۸۳ : ۱۲)
این پدیده که به یک مسأله فراگیر و گسترده در جامعه تبدیل شده است، مانعی جدی برای رسیدن به اهداف عالی آموزش و پرورش میباشد که مقامات رسمی کشور را به چاره جویی و اقدام عملی در جهت اصلاح و رفع و یا پیشگیری آن وا میدارد « افت تحصیلی» مسألهای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، چرا که از سالها قبل این پدیده در نظام آموزشی ما وجود داشته و تا الان ادامه دارد. این میزان ظاهراً در دوره متوسطه بیش از سایر مقاطع تحصیلی می باشد و عوامل بسیاری درآن دخالت دارد و همین امر باعث شده است تا عده زیادی از دانش آموزان، اصطلاح ریزشی و ریزشی مضاعف[۲] را به خود بگیرند و برخی هم به علت عدم کشش درسی دچار ترک تحصیل بشوند.
موضوع و سوال کلی این تحقیق آن است که :
« کدام عوامل اجتماعی در افت تحصیلی دانشآموزان کشور ما تأثیر دارند»
این یک موضوع کلی و گسترده است که برای کشف عوامل آن، گروهی بزرگ از محققان لازم است که با هزینه بسیار زیاد و همچنین با صرف زمانی طولانی به تحقیق مشغول شوند و چه بسا مشکلات بسیاری هم از جنبههای مختلف باعث کندی حرکت آنها شده و به علل متفاوت بودن شرایط و موقعیت مکانی و اجتماعی و فرهنگی و غیره نمیتوان به دلایل ثابتی که همه کشور را در برمیگیرد رسید،اگر چه برخی از دلایل مشترک هم وجود داشته باشد. به همین دلیل سعی شده است تا موضوع تحقیق را هم از جنبه مکانی و هم از جنبه بررسی علل و عوامل آن محدودتر ساخت و روشنتر و واضحتر بیان کرد. بنابراین موضوع بالا که کلی و گسترده بود به عنوان زیر تغییر پیدا کرد.
سوال اصلی تحقیق
« علل اجتماعی افت تحصیلی دانشآموزان متوسطه در شهر آمل کدام است؟ »
پرسش بالا، پرسش اصلی و آغازین تحقیق است که سعی میشود، عوامل جامعهشناختی آن، مورد بررسی و پژوهش قرار گیرد. عنوان بالا مشخص میکند که این تحقیق در مقطع متوسطه که شامل دانشآموزان دختر و پسر میباشد، در شهرستان آمل صورت میپذیرد. در این تحقیق سعی میشود که میزان افت تحصیلی دانشآموزان متوسطه را بررسی و در ضمن مقایسهای بین دختران و پسران از جهت میزان و چگونگی روند آن صورت پذیرد. چرا که گفتههای مدیران، دبیران، خود دانشآموزان و شواهد دیگر از جمله نتایج امتحانات (کارنامه) دانشآموزان در این زمینه بیانگر این است که سالانه صدها نفر در همین مقطع دچار افت تحصیلی و در نهایت، ترک تحصیل میشوند و این موضوع در یک شهر نسبتا کوچک،مشکل بزرگی را برای جامعه و نظام اجتماعی کل به وجود آورده و پیامدهای زیادی از جنبههای مختلف ببار میآورد. خصوصا از جنبههای مختلف رفتاری که باعث انواع انحرافات، کجرویها، ناهنجاریها و جرمها شده و یا تن دادن به انواع کارهای ساده با مزد ناچیز و توهینهای زیاد از عوارض دیگر این بیکاری است بنابراین میتوان مفهوم « افت تحصیلی» را که از متن نظام بزرگی به نام نظام آموزش و پرورش بر میخیزد،یک مشکل، درد اجتماعی و در نهایت یک مسأله اجتماعی دانست که باید در مورد آن بررسی عمیق صورت گرفته و راهحلهای ممکن را برای رفع این معضل ارائه داد.
۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق
در عصری که اطلاعات فراگیر شده است، افراد لاجرم در صحنه ارتباط متقابل اجتماعی و زیستن در حال و رفتن به آینده، ضروری میبینند که بخشی از آن اطلاعات را در حد نیاز کسب نمایند. و در جهان تکنولوژی نوین با فرهنگهای متنوع و متفاوت، دانش و اطلاعات، آگاهیها و اندیشههای زآینده و مولد، فرهنگ خوب زیستن و ارزشهای ملی و انسانی و جامعه پذیری سالم، یعنی نوعی تطابق مثبت و سازنده باید به نسلهای بعد منتقل شود و همچنین آماده سازی نسلهای آتی برای ساختن آیندهای ایدهآل، که سرنوشت چنین جامعهای را خود در دست داشته باشند پس کدام نهاد و سازمان بهتر از آموزش و پرورش خصوصاً در سبز فایل میتواند این نقشها و وظایف مهم را عهدهدار شود.
آموزش و پرورش کشور ما میلیونها دانش آموز از مقطع ابتدایی تا متوسطه را در زیر چتر خود جمع کرده و با صرف هزینههای زیاد و بکارگیری مربیان، معلمان و امکانات آموزشی و غیره اجرای وظایف مهم و خطیر ذکر شده را عهده دار شدهاند تا بتوانند کودکان و نوجوانان امروز را سالم، کارآمد و موفق از متن نظام به جامعه کشیده و آنها را قادر نمایند تا در سطح جهانی پابهپای پیشرفت علم و تکنولوژی و برای رفع نیازهای واقعی انسانها چه در سطح ملی و فراملی حرکت نمایند و جامعه کشور خود را در عرصه جهانی پایدار و سرافراز سازند.
ولی میبینیم که چگونه پس از گذشت یک سال در مقطع مختلف تحصیلی، عدهای از دانش آموزان به علل مختلف در تحصیل علم و دانش از حد متوسط کل دانش آموزان تنزل کرده، در جا میزنند، یا مجبور به تکرار پایه میشوند یا مردود شده و در نهایت از ادامه تحصیل در کلاس درس خودداری میکنند و دچار تحصیل میشوند. دانش آموزان بخش وسیعی از عناصر تشکیل دهنده نظام آموزش و پرورش میباشند.
یکی از مهمترین مسائل اجتماعی در میان دانش آموزان در نظام آموزشی و پرورش، بحث «تکرار پایه» است که مستلزم سرمایه گذاریهای اضافی زیادی است. بحث تکرار پایه در نظام آموزش و پرورش بحث جدیدی نیست. پدیدهای است که از دهها سال قبل در نظامهای آموزشی وجود داشته است، روندی که ما از آن به عنوان «افت تحصیلی» یاد میکنیم.
وظیفه اصلی آموزش و پرورش تعلیم و تربیت است و تعلیم و تربیت از دیدگاه اقتصادی نوعی سرمایهگذاری به شمار میرود. لذا باید در صدد بود تا چنین سرمایهگذاری عظیمی که بخش عمدهای از سرمایههای کشور را به خود اختصاص میدهد. صحیح برنامه ریزی گردد تا ضایعات آن به حد اقل برسد. بدین جهت هر گونه ضایعهای که موجب تلف شدن سرمایه شود و نتیجه مطلوب از آن به دست نیاید «افت» نامیده میشود. چرا که هر ساله دهها میلیاردها ریال بودجه کشور را به هدر میدهد و نیروهای بالقوه انسان جامعه را از آموزش و پرورش خارج میکند و به این ترتیب عظیم ترین سرمایههای جامعه که همان نیروهای انسانی بیثمر میماند.
ریشههای این مشکل و مساله بزرگ و حاد از کجاست؟ آیا این یک مشکل درون سازمانی است یعنی از متن و درون نظام آموزش برخواسته است، یعنی نظام آموزش نمیتواند با برنامهها، اصول و قواعد داخلی خود، چگونه این دانش آموزان را بر اساس نیازهای روز جامعه تربیت کند یا مشکل برون سازمانی است، یعنی از سطح علمی و معرفتی کل جامعه و نهادینه نشدن تحصیل علم. وضع نابهنجار و نامطلوب سیستم اقتصادی و طبقاتی جامعهها و یا ترکیبی از آنها ناشی میشود؟
میبینیم مشکلات آموزش و پرورش از جمله مساله «افت تحصیلی» به حدی بغرنج شده است که هر ساله دهها و صدها کتاب و مجله و نشریه در جهان، خصوصاً در ایران در این مورد چاپ شده است و سمینارهای مختلف که غالباً جامعهشناسان و روانشناسان را به بررسی و تجریه و تحلیل و ارائه راهحل دعوت مینمایند برگزار میشود، پس به نظر محقق، انتخاب موضوع آنقدر اهمیت داشته است که به بررسی علل و عوامل عمده آن که موجب عدم کارایی نظام آموزشی و پرورش کشور شده و سبب اتلاف و هدر رفتن سرمایههای مادی و معنوی یک ملت میشود، پرداخته شود و با ارائه راهحل برخواسته از متن فرهنگ و ارزشهای ملی و دینی کشورمان هشداری برای مسئولین و دستاندرکاران سازمان تعلیم و تربیت و دولت مجری قوانین باشد تا بتوانند با تصحیح و تقویت برنامههای آموزشی جدید، چنین بحرانی را از جامعه ما بزدایند و با تقویت انگیزه تحصیل علم در اندیشههای نسل جوان، جامعه را به سوی پیشرفت واقعی و تمدن حقیقی سوق دهند.
۱-۴- اهداف تحقیق
هر پژوهش و تحقیقی برای رسیدن به هدف و مقصود خاصی صورت می گیرد. این هدف غالباً خود را در قالب پرسش آغازین نمودار میسازد و از طریق بیان آن آشکار میشود. در مراحل قبل این تحقیق موضوع کلی و سوال کلی آشکار شده و این موضوع کلی به صورت یک عنوان مشخص و روشن بیان شده است. سوال اصلی و آغازین تحقیق که همان عنوان تحقیق بود، در مورد «افت تحصیلی» دانش آموزان ذکر شده است. با بررسی دقیق موضوع و عنوان تحقیق دریافتن اهمیت و ضرورت آن اهداف مهمی را میتوان از درون آن تشخیص داد. نظر به اینکه خود محقق از دبیران سازمان بزرگ آموزش و پرورش کشور بوده، طی سالها تدریس در مدارس روستایی و شهری با مشکلات و نیازهای دانشآموزان، مدرسان و دیگر کارکنان اداری آن سازمان تا حدی آشنا شده با انتخاب چنین موضوعی و تحقیق درباره آن مسلماً اهدافی چند را به شرح زیر در نظر داشته است.
گر چه اهداف زیادی را میتوان جهت تحقیق در پدیده افت تحصیلی برشمرد، ولی میتوان این اهداف را به دو صورت کلی و ویژه تقسیم کرد:
۱- اهداف کلی ۲- اهداف ویژه
«اهداف کلی مستقیماً از مساله پژوهش مشتق میشود، در واقع یکی از اهداف کلی، خود موضوع تحقیق است که معلوم میدارد پژوهش چه چیزی را دنبال میکند و یا قصد تعیین آن را دارد. اهداف ویژه تحقیق هم اصولاً از مساله پژوهش و اهداف کلی آن نشأت میگیرد و میتوان آن را «خرده مساله پژوهش» نامید. محقق، با بیان این اهداف دقیقاً تصریح میکند که در این تحقیق چه انجام میشود و چه انجام نمیشود.»(خاکی، ۱۳۸۲، ۲۹)
این تحقیق صرفاً در شهرستان آمل در استان مازنداران انجام میشود. سپس اهداف آن چه کلی و چه جزئی هماهنگ با این شهرستان میباشد.
اهداف کلی
۱- کشف رابطه بین عوامل جامعه شناختی با پدیده افت تحصیلی در دوره متوسطه
۲- شناخت میزان تاثیر عوامل جامعه شناختی در تاثیر گذاری بر افت تحصیلی
۳- آگاهی بر روند و جریان پدیده افت تحصیلی از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۳ به صورت کلی
۴- مقایسه تطبیقی جریان و روند افت تحصیلی بین دختران و پسران در مقطع متوسطه از سال ۷۵ تا ۸۳
۵- ارائه راهکارهای صحیح بر اساس ارزشها و هنجارهای ملی و دینی کشور ما برای بهبود این وضعیت
اهداف ویژه تحقیق
۱- آشنا ساختن مدیران، دبیران و مربیان آموزشی و تربیتی با عوامل اجتماعی کشف شده در رابطه با «افت تحصیلی» دانشآموزان.
۲- برخورد قاطعانه و اصولی مسئولین نظام با عوامل شناخته شده افت تحصیلی به ترتیب اهمیت و اولویت در حد امکان.
۳- شناخت عوامل اجتماعی مشترک در افت تحصیلی دختران و پسران دوره متوسطه.
۴- ارائه یک مدل تحلیلی متناسب با شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ما را در رابطه با افت تحصیلی.
۵- آشنا ساختن دانشآموز دختر دوره متوسطه با عوامل اجتماعی افت تحصیلی برای بهبود وضعیت درسی آنها.
۶- آشنا ساختن دانشآموز پسر مقطع متوسطه با عوامل اجتماعی افت تحصیلی جهت بهبود وضعیت درسی آنان.
۷- ارائه راه حلهایی به مسؤولین نظام آمورش پرورش بر اساس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ما.
۸- ارائه پیشنهاد و راهنماییهای لازم به والدین جهت کمک به وضعیت درسی دانشآموزان.
فصل دوم