علامه مجلسی ذیل روایت زراره از قول امام باقر(ع) (إنما فرض الله علی الناس…) مینویسد:
ممکن است گفته شود کلمه «إنما» بر حصر دلالت دارد؛ یعنی میتوان حمل بر اهم کنیم و اینطور براشت شود که منظور همه نمازهای یومیه است. اما در حدیث میفرماید: وضعها من تسعه این به معنی استثنا است. یعنی وجوب از ایناشخاص: زن، مریض، بنده، کور، مسافر، صغیر و کسی که بیش از دو فرسخ بامحل اقامه جمعه فاصله دارد ساقط است. میدانیم که نمازهای یومیه تحت هیچ شرایطی از عهده کسی ساقط نیست و همه مردم اعم از کور، مریض، پیر و… واجب است نمازهای یومیه خود را بهجای آورند.[۲۴۰]
ج) جمع بندی نهایی علامه مجلسی مبنی بر وجوب تعیینی اقامه نماز جمعه
علامه مجلسی در ادامه مطالب قبل میگوید:
بعد از همه این اختلافات که در بین فقها وجود دارد، آنچه که به نظر من میرسد، وجوب مضیق تعیینی نماز جمعه است در همه زمانها، چه در زمان حضور امام معصوم و چه در زمان غیبت ایشان و حتماً شرط اینست که در زمان حضور امام معصوم«علیهالسلام» ، نایب عام و یا خاص ایشان فریضه را اقامه نمایند و سپس میگوید: وجود عدالت در امام جمعه کفایت از همه چیز میکند آنهم عدالتی که به مفهوم عام در بین مردم جا افتاده و اینکه امام جمعه از مسائل شرعی آگاهی داشته باشد چه این آگاهی او از روی اجتهاد باشد و چه از روی تقلید از مجتهد و فقیه جامع الشرایط حاصل شده باشد.آنچه از روایات برمی آید اینست که امام جماعت در نماز جمعه باید قدرت بر ایراد خطبههای نماز جمعه داشته باشد و بتواند مناسب با احوالات مردم و اوضاع زمان و مکان، همه مناسبتها را یادآور شود و آگاهی از مشکلات و مسائل روز که در آن شهر یا سرزمین وجود دارد داشته باشد.[۲۴۱]
۳ - ۲ - ۱ – ۷٫ دیدگاه شیخ حر عاملی
شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعه قائل به وجوب تعیینی نماز جمعه شده است. شیخ بعد از بیان حدیث حث و حدیث هلاک و احادیث متعدد دیگر دلایل خود را مبنی بر وجوب تعیینی بازگو میکند و میگوید:
قرآن و احادیث متواتری که به صورت عام آمدهاند، اطلاق دارند بر وجوب نماز جمعه؛ و در آنها دلیل خاصی مبنی براشتراط حضور امام معصوم«علیهالسلام» نیامده است. در این احادیث واژه امام جماعت با قید خاصی بیان نشده است و تنها شرط را در امام جماعت این دانستهاند که بتواند خطبهها را به نحو احسن ایراد کند و مسلماً داشتن چنین خصیصهای در سایر افراد نیز به غیر از امامان معصوم نیز وجود دارد و بنابراین از روایات اینگونه استفاده میشود که اطلاق کلمه امام دلالت بر این دارد که به غیر معصومین هم بشود اقتدا کرد و تصریحات موجود در روایات نشان میدهند که اقامه نماز جمعه در دوران غیبت مشروط به حضور امام معصوم نمیباشند.
اطلاق کلمه امام در تمام روایات مانند روایات مربوط به نماز جماعت، نماز میت، استسقاء، نماز آیات و غیره میباشد. تنها شرط خاص اقامه نماز جمعه همان جماعت بودن است که در زمان غیبت هم امکانپذیر است.
شیخ حر عاملی در ادامه روایتی را که قائلین به عدم وجوب تعیینی از آن برای اثبات دلایل خود استفاده میکنند را میآورد و میگوید:
حدیثی که محمد بن مسلم آورده و ما قبلاً آن را ذکر کردیم که گفته بود: «تجب الجمعه علی سبعه نفر من المسلمین و لا تجب علی اقل منهم: الإمام و قاضیه و…» در مورد این روایت باید بگویم که ممکن است شرط باشد که صاحبان چنین حرف و مشاغلی در نماز جمعه حاضر شوند، اما بر چنین شرطی کمتر فقیهی اصرار ورزیده است و احادیث دیگر خلاف این مطلب را نشان میدهند و صحبتی از صاحبان مشاغل در آنها به میان نیامده است. به نظر ایشان مراد از این روایت فقط بیان عدد نمازگزاران جمعه میباشد. بنابراین روایت درصدد آن نیست که بگوید بر غیر از این مشاغل واجب نیست در نماز جمعه رکت کنند: بلکه دلالت بر شرط شرکت تعدادی بیش از این در همه نمازهای جمعه دارند که در این زمینه آیات و روایات بسیاری تأیید کننده آن میباشند.[۲۴۲]
البته به نظر نگارنده ممکن است بتوان این روایت را برای آنکه در برابر رای برخی از علمای مذاهب تسنن برابری کند آورده باشند. همانطور که در پایان آرای خواهیم گفت عقیده ابوحنیفه بر این است در نمازهای جمعه باید از پیشه وران و صنعتگران و مشاغل مختلف گرد آیند تا برپایی آن صحیح باشد. ممکن است عکس این مطلب هم صادق باشد یعنی اهل تسنن چنین روایتی را در برابر روایت نقل شده از علمای امامیه بیان نموده باشند.
۳ - ۲ - ۱ – ۸٫ دیدگاه شیخ طوسی
شیخ طوسی در کتاب تهذیب در بیان فضایل نماز جمعه روایتی را از امام محمد باقر(ع) نقل میکند:
محمد بن مسلم از امام نقل میکند: «من ترک الجمعه ثلاث جمع متوالیه طبع الله علی قلبه»؛ «هر کس نماز جمعه را سه بار پی در پی ترک کند خداوند بر قلب او مهر میزند و بعد از آن نیز حدیث حث و هلاک را بازگو میکند».[۲۴۳]
نحوه استناد شیخ طوسی در این کتاب به روایات متعدد نشانگر آن است که قول به وجوب تعیینی را تأیید میکند هرچند که در کتاب دیگری قائل به وجوب تخییری بوده است. علت تفاوت این دو کتاب باید بررسی شود و شاید این قضیه مربوط به اوضاع و احوال سیاسی حاکم بر آن زمان بود. دیدگاه شیخ را در کتاب خلاف در بخش آراء علمای قائل به وجوب تخییری مشخص خواهیم نمود.
۳ - ۲ - ۱ – ۹٫ دیدگاه مرحوم کلینی
مرحوم کلینی نیز در کتاب کافی با بیان روایات، موضع خود را مبنی بر قائل بودن بر وجوب تعیینی نشان میدهد و بعد از بیان این روایات یکی از خطب امیرالمؤمنین(ع) را نقل میکند و در بخش آخر احکام نماز جمعه را با توجه به اقوال مختلف بیان میدارد.[۲۴۴]
۳ - ۲ - ۱ – ۱۰٫ دیدگاه محقق حلی صاحب کتاب المدارک
سید المحققین در کتاب مدارک میگوید: قرآن و سنت همه حکایت از وجوب تعیینی نماز جمعه در دوران غیبت دارند و هیچیک از اخباراشاره بر وجوب تخییری نماز جمعه در دوران غیبت ندارند. خصوصاً روایتی که میفرماید: «من ترک الجمعه ثلاث جمع متوالیات طبع الله علی قلبه»؛ اگر جایز بود ترک نماز جمعه و چیز دیگری میتوانست جایگزین آن باشد، این روایت با این صراحت و اطلاق بیان نمیشد. او میگوید:
جدم (قدس سره) در رساله شریف خود که آن را به رشته تحریر درآورد بعد از نقل اخبار زیادی که مانندش را ما در ابتدا آوردیم فرمودهاند: چگونه است که مسلمانی که از خدا میترسد امر خداوند و رسولش و ائمه علیهم السلام را بشنود که دعوت به این فریضه میکنند و تأکید بر وجوب آن دارند که بر هر مسلمانی واجب است در انجام آن کوشا باشند اما در این فریضه کوتاهی میکنند در حالی که میداند که خداوند فرموده است: ﴿فلیحذر الذین یخالفون عن امره أن تصیبهم فتنه او یصیبهم عذاب الیم[۲۴۵]﴾ و لعمری لقد اصابهم الامر الاول فلیر تقبوا الثانی….[۲۴۶]
اینک نظرات برخی دیگر از فقها را مبنی بر وجوب تعیینی نماز جمعه در دوران غیبت بیان میکنیم.
۳ - ۲ - ۱ – ۱۱٫ مرحوم بحرانی در کتاب حدائق الناضره
مرحوم بحرانی در باب وجوب نماز جمعه میگوید:
باید هر عاقل منصفی به مدلول این اخبار نگرد که دلالت صریح و روشن دارد بر وجوب این فریضه بزرگ آنهم وجوب تعیینی بدون شرایطی که تنها به صرف آرا واندیشههای خود (مراد شرطیت اذن امام است) به زحمت چاره سازی کردهاند. یعنی این شرط را که دلیلی نداردپذیرفته و خواستهاند دلیلی برای آن بسازند. آیا در هیچ مسئلهای از مسائل مسلمه فقه به اندازه این مسئله (وجوب تعیینی نماز جمعه) اخبار وارد شده؟ در حالی که هیچ معارضی برای این اخبار وجود ندارد. جز ادعاء اجماع بر نفی وجوب تعیینی در عصر غیبت؟ که به وسیله این اجماع ادعایی به قائلین وجوب تعیینی انتقاد میکنند: و هر آینه هم اکنون خوب شناختی سخن ما را درباره این اجماع، از مطالبی که فساد باطن و حقیقت این اجماع را روشن ساخت نهایت اینست که در صورت قبول این اجماع در قوه یک حدیث بی سند است و در کلمات فقها مقرر است و جزء قواعد اتفاقی ایشان است که وقتی دلیلهای یک مسئله تعارض داشته باشند ولی از جهت صحت مساوی در اینصورت است که جمع میکنند بین ادله و آیا به فرضی که چنین اجماع را قبول کنیم میتواند با یک خبر از این اخبار مقاوت کند؟ چه برسد به تمام این اخبار پس نمیتوان این همه خبر را به اجماع تخصیص داد. بحرانی در تفسیر کلمات شیخ صدوق میگوید: تاویل کلام صدوق به اینکه نماز جمعه را به زمان حضور امام تشخیص دهند با اینکه وی درصدد بیان مذهب امامیه است تا در تمام حالات و در همه زمانها بدان عمل شود، بیراهه رفتن و راه گم کردن محض است که بر صاحبان هوش و فهم پوشیده نیست.[۲۴۷]
به نظر بحرانی هرگاه نظر قائلین به حرمت مبنی بر اینکه اقامه جمعه در زمان غیبت موجب ایجاد فتنه میشود درست باشد، لازم میشد اجتماعات و جماعت سایر نمازهای روزانه و عیدین و استسقا و طلب باران و کسوفین (نماز آیات) و نماز بر جنائز و اعمال حج مانند وقوف به عرفات و مشعر و اعمال منا کلا متروک گردد.[۲۴۸]
۳ - ۲ - ۱ – ۱۲٫ دیدگاه شیخ ابوالصلاح حلبی
شیخ ابوالصلاح حلبی در خصوص وجوب تعیینی نماز جمعه میگوید: «نماز جمعه برگزار نمیگردد مگر باامام ملت یا با منصوب از طرف وی، یاکسی که هنگام نبودن امام و منصوبش، صفات امامت جماعت در او جمع باشد». حلبی در میان امام جمعه و جماعت هیچ شرایط و فرقی قائل نشده است و اینکه گفته است هرگاه امام ملت و منصوب از قبل او حاضر باشند امامت جماعت واجد شرائط باید اقامه نمایند.[۲۴۹]
۳ - ۲ - ۱ – ۱۳٫ دیدگاه شیخ عماد الدین طبرسی
او در کتاب نهج العرفان الی هدایه الایمان بعد ازنقل اختلاف مسلمین در وجوب نماز جمعه مینویسد:
ان الإمامیه اکثر ایجابا للجمعه من الجمهور، و مع ذلک یشنعون علیهم بترکها حیث آنهم لم یجوزوا الایتمام بالفاسق و مرتکب الکبائر و المخالف فی العقیده و الصحیحه؛
مسلم است که شیعه امامیه بیشتر از اهل سنت نماز جمعه را واجب دانسته واهمیت برایش قائل است و با این حال اهل تسنن شیعیان را به ترک نمازهای جمعه تقبیح میکنند در حالی که ایشان اقتدا به فاسق و کسی که مرتکب گناهان کبیره میشود نمیکنند؛ زیرا در عقیده صحبح با آنها مخالف است.[۲۵۰]
توضیح: مراد ایشان آن است که اگر شیعیان در نماز جماعت عامه شرکت نمیکنند از این جهت است که امام آنها را عادل تشخیص ندادهاند یا مخالف عقیده صحیحه خود میدانند نه اینکه اصل شرکت را واجب نمیدانستهاند.
۳ - ۲ - ۱ – ۱۴٫ دیدگاه شیخ ابوالفتح کراجکی
وی مینویسد:
هرگاه عدهای که به سبب حضور آنان صحیح است که جماعت در روز جمعه منعقد شود (یعنی پنج نفر) و امامشان پسندیده باشد و از اقامه جمعه در وقتش و ایراد کردن خطبه بر وجهش متمکن باشد این عده حاضر و نه مسافر باشند و آمن «نه خائف» و مرد و بالغ و تندرست باشند واجب میگردد بر ایشان که این فریضه را به جماعت ادا نمایند.[۲۵۱]
۳ - ۲ - ۱ – ۱۵٫ دیدگاه شیخ فخرالدین بن طریح نجفی
وی در شرح رساله شیخ حسن بن الشهید الثانی درباره نماز جمعه چنین میگوید: «در زمان غیبت مانند عصر ما در خصوص نماز جمعه سه قول است» و پس از ذکر اقوال میگوید:
قول به وجوب تعیینی بدون شرط فقیه (چه رسد به معصوم) و این قول ظاهر کلام متقدمین است چنانکه از ایشان نقل شده و در آنچه ما بدان دست یافتیم از عبارات قدما گواه بر این نقل است: مثل عبارت شیخ مفید که صریح است در اینکه وجود امام یا نایب او شرط وجوب تعیینی نماز جمعه نیست.
وی در ادامه عبارت قائلین به وجوب تعیینی را نقل میکند و سپس میگوید: اجماعی که قائلین به تخییری ادعا کردهاند تمام نیست و فقط به نقل آحاد است و بر فرض تسلیم حجت بودن آن بیش از یک خبر مرسل نیست و هرگاه چنین اجماعی با اخبار معارض گردد ما به اخبار رجوع میکنیم و رجحان اخبار نیز خفائی ندارد؛ زیرا صریح در وجوب تعیینی میباشد.[۲۵۲]
۳ - ۲ - ۱ – ۱۶٫ دیدگاه صاحب معالم و شیخ محمد فرزند او
فرزند شهید ثانی شیخ محمد که او نیز از علماست و رساله والد خود را شرح کرده در ذیل عبارات به اخبار نماز جمعهاشاره کرده و میگوید:
این اخبار چنانکه میبینی مطلق هستند در وجوب تعیینی نماز جمعه زیرا هیچ قید و شرطی را ذکر نکردهاند و حمل کردن این اخبار بر وجوب تخییری متوقف بر دلیلی است که دلالت کند در حالی که اخبار نماز جمعه در هیچ یک نماز چهار رکعتی در روز جمعه تشریح نشده.[۲۵۳]
۳ - ۲ - ۱ – ۱۷٫ دیدگاه شیخ حسین عاملی شاگرد شهید ثانی
او میگوید:
از جمله چیزهایی که انجام دادنش در زمان ما یعنی زمان غیبت واجب حتمی است نماز جمعه است به دو جهت: یکی برای دفع تشنج اهل سنت چون آنها معتقدند که ما شیعیان مخالفت میورزیم با خدا و رسول او و اجماع علما و نماز جمعه را ترک میکنیم. ظاهر حال هم با آنهاست. دوم به علت وجوب حتمی و دوری از اختلاف یعنی حتی الامکان باید امت از اختلاف احتراز کند؛ زیرا دلیلهای قاطع بسیار روشنی بر وجوبش قائم است و از قرآن و احادیث ائمه معصومین علیهم السلام احادیثی که صحیح و صریحند در وجوب، به هیچ وجه احتمال تأویل آنها داده نمیشود و تمام این اخبار ازاشتراط امام و مجتهد خالی میباشد به طوری که من هیچ مسئلهای از مسائل فقه را نمیشناسم که به قدر نماز جمعه دلیل داشته باشد.[۲۵۴]
اسامی برخی دیگر فقها که قائل به وجوب تعیینی نماز جمعه در دوران غیبت بودهاند به ترتیب زیر میباشد:
شهید ثانی سه رساله در این موضوع به نامهای زیر نوشته است:
رساله فی صلاه الجمعه؛
الحث علی صلاه الجمعه؛
پایاننامه
کارشناسی ارشد در رشته پرستاری مراقبت های ویژه
عنوان
مقایسه تاثیر دو داروی موضعی پیروکسیکام و املا بر شدت درد ناشی از کانولاسیون فیستول در بیماران همودیالیزی
نگارش:
مهدی محسنی
استاد راهنما:
فریده ملکشاهی
اساتید مشاور:
دکتر بابک هادیان
فرزاد ابراهیم زاده
دانشگاه علوم پزشکی لرستان
دانشکده پرستاری و مامایی خرم آباد
پاییز ۱۳۹۲
تقدیم به
خدایی که آفرید
جهان را، انسان را، عقل را، علم را، معرفت را، عشق را
و به کسانی که عشقشان را در وجودم دمید .
خداوندا به ما توفیق تلاش در شکست، صبر در نومیدی، رفتن بی همراه، جهاد بی سلاح، کار بی پاداش، فداکاری در سکوت، دین بی دنیا، مذهب بی عوام، عظمت بی نام، خدمت بی نان، ایمان بی ریا، خوبی بی نمود، گستاخی بی خامی، مناعت بی غرور، عشق بی هوس، تنهایی در انبوه جمعیت و دوست داشتن بی آنکه دوستت بدارند، را عنایت فرما.
تشکر و قدردانی
سپاس بی کران پروردگار یکتا را که هستی مان بخشید و به طریق علم و دانش رهنمونمان شد و به همنشینی رهروان علم و دانش مفتخرمان نمود و خوشه چینی از علم و معرفت را روزیمان ساخت.
و با تشکر خالصانه خدمت همه کسانی که به نوعی مرا در طول دوران زندگی ، تحصیل و به انجام رساندن این مهم یاری نموده اند.
چکیده:
مقدمه: بیماران نارسایی مرحله نهایی کلیه، درد ناشی از کانولاسیون های مکرر فیستول را به عنوان شدیدترین استرس حاصل از روند درمان و بزرگ ترین دغدغه زندگی خود می دانند. پرستاران به عنوان یکی از اهداف اساسی اقدامات خود، وظیفه تسکین این درد را بر عهده دارند. براین اساس، این مطالعه با هدف تعیین تاثیر دو داروی موضعی پیروکسیکام و املا بر شدت درد ناشی از کانولاسیون فیستول در بیماران همودیالیزی انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی بر روی ۷۵ بیمار مراجعه کننده به بخش دیالیز بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد ۱۳۹۲ انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به سه گروه A(پیروکسیکام)، گروه B(املا) و گروه C(پلاسبو) تقسیم شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه شامل سه بخش اطلاعات دموگرافیک، مقیاس دیداری اندازه گیری درد(VAS) و چک لیست عوارض جانبی احتمالی داروها می باشد. شدت درد حین کانولاسیون فیستول در سه گروه، در دو نوبت قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای آماری کروسکال والیس و من ویتنی و نرم افزار spss19 استفاده شد.
یافتهها: براساس نتایج بین میانه شدت درد در سه گروه قبل و پس از مداخله اختلاف آماری معنی داری وجود داشت(p<0/001). بیشترین میزان میانه کاهش شدت درد به ترتیب در گروه املا، پیروکسیکام و پلاسبو بود. در ضمن در ۱۶% از بیماران گروه املا عوارض جانبی کوتاه مدت، سفیدشدگی ناحیه فیستول دیده شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که پماد املا و ژل پیروکسیکام در کاهش درد ناشی از کانولاسیون فیستول بیماران دیالیزی مؤثر بوده است، لذا براساس نتایج این مطالعه می توان پیشنهاد نمود که از پماد املا و ژل پیروکسیکام به عنوان روشی آسان و با قابلیت کاربرد توسط خود بیمار، جهت کاهش درد حین کانولاسیون فیستول بیماران همودیالیزی مورد استفاده قرار گیرد.
واژههای کلیدی:ژل پیروکسیکام ،پماد املا، درد، کانولاسیون، فیستول ،بیماران همودیالیزی
فهرست مطالب
فصل اول: بیان مساله ۱ فصل دوم: چارچوب پنداشتی و مروری بر متون… ۱۰ ۲-۱٫چارچوب پنداشتی ۱۱ ۲-۱-۱٫ اناتومی و فیزیولوژی کلیه ۱۱ ۲-۱-۱-۱٫عملکرد کلیه ها ۱۳ ۲-۱-۲٫ نارسایی کلیه ۱۳ ۲-۱-۲-۱٫ نارسایی حاد کلیه ۱۴ ۲-۱-۲-۲٫ نارسایی مزمن کلیه ۱۴ ۲-۱-۳٫ انتخاب های درمانی برای بیماران ESRD 16 ۲-۱-۳-۱٫ دیالیز ۱۷ ۲-۱-۳-۲٫ همودیالیز ۱۷ ۲-۱-۴٫ ارتباط فیستول و درد حاد در بیماران دیالیزی ۱۹ ۲-۱-۵٫ درد ۲۰ ۲-۱-۵-۱٫ انواع درد ۲۱ ۲-۱-۵-۲٫ ویژگی های درد ۲۲ |
خسرو هم برای رسیدن به حکومت ، ناچار میشود با شاهزاده رومی مریم ازدواج کند زیرا پدرش نقش مؤثری در پیروزی خسرو داشت. خسرو پس از مرگ مریم هم بیوفایی خود را به اوج میرساند و علیرغم فراهم بودن شرایط ازدواج با شیرین با فردی دیگر به نام شکر رابطه برقرار میکند تا حسادت شیرین تحریک شود وخودش را تسلیم خسرو سازد . شیرین با وجود بیوفاییها تا پایان درانتظار خسرو میماند. از پادشاهی ارمنستان دست میکشد سالها در قصر شیرین دور از وطن به سر میبرد. لیلی نیز به همسرش ابن سلام ، اجازه ارتباط نمیدهد و از او میخواهد که همیشه دوشیزه بماند و وقتی هم ابن سلام از دنیا رفت کسی را به دنبال مجنون میفرستد تا امکان دیدار و وصال فراهم شود اما شدت جنون قیس باعث میشود که آن دو تا پایان از هم دور بمانند و عاقبت لیلی در فراق مجنون بیمار میشود و از دنیا میرود.
۳ – ۶ – ۳)جاودانگی عشق:
عاشق و معشوق پس ازمرگ ، همدیگر را دیدار میکنند. رامین پس از مرگ ویس ،سه سال
در آتشگاه محل دفن او به عبادت میپردازد و در همانجا از دنیا میرود. مجنون بر مزار لیلی آنقدر نوحه میکند تا جان میبازد و شیرین هم پس از کشته شدن خسرو به دست پسرش شیرویه در دخمه خسرو خودکشی میکند.
۳ – ۶ – ۴) انواع عشق :
روزبهان بقلی عشق را به سه دسته طبیعی ، روحانی و ربانی تقسیم میکند طبقهبندی روزبهان مشابه افلاطون است . در داستانهای فوق عشق ویسورامین و خسرووشیرین ، طبیعی و جسمانی است که به وصال منجر میشود.(ر.ک.عبهرالعاشقین ، تصحیح جواد نوربخش) اما عشق مجنون از نوع دیگری است او در ابتدا طالب وصال بود و شدت عشق و ضعف نفس مجنون را وادار به سرودن اشعاری میکرد که آن را در هر کوچه و رهگذری میخواند. جسارت مجنون در اینکار سبب مخالفت پدر لیلی با ازدواج آن دو شد و مجنون در اوج ناامیدی آواره کوه و بیابان شد و عشق خالص لیلی را همیشه در وجود خود زنده نگاه داشت اما از وصال چشم پوشید و تن به محنت فراق داد. عشق مجنون به تدریج وسیلهای برای تعالی روحی او شد. چنین رفتاری ، عشق عذری نام دارد که برای نخستین بار در قبیله بنی عذره به وجود آمد. اصول عشق عذری عبارت است از : عشق ورزیدن ، عفت پیشگی عاشق ـ کتمان راز عشق و جان باختن در راه عشق که از حدیثی منسوب به پیامبراکرم (ص) گرفته شده است : «مَن عَشَقَ وَ کَتَم فعَفَّ و صَبَرَ ثُمَّ مات، ماتَ شَهیدا» (کنز العمّال : ۲۰۰۷)
ولی فایدهی کتمان عشق چیست؟ رازداری مانند ریاضتی است که میل و طلب را از بین میبرد و موجب تصفیه روحی میشود از طرفی چون عشق ، انسان را از خودخواهی به دیگر خواهی میرساند از فرد ، انسان واقعی میسازد . با این حال عشق عذری برزخ بین عشق مجازی و حقیقی است . زیرا از نظر داشتن معشوق انسان ، مجازی است . اما عفت پیشگی و مرگ در راه عشق آن را به عشق حقیقی نزدیک میکند.
از مقایسه دقیقتر داستان لیلی مجنون با خسرو و شیرین نظامی در مییابیم که مجنون و فرهاد هر دو دارای عشق عذری بودهاند یعنی با وجود آگاهی از محرومیت در وصال ، وفاداری و اخلاص عاشقانه در اوج است و عاشق را به کمال تواضع و تصفیه روحی میرساند چنانکه تفاوت نوع عشق ورزی در مقایسه فرهاد ، با رقیبش خسرو آشکارتر میشود. خلاصهی مقایسه صفات خسرو و فرهاد :
خسرو: هوسران ـ غم های موقتی از روی سرمستی، بی وفایی، مظهر غرور و خودخواهی، عشق جسمانی.
فرهاد: غم پرور ، دچار عشق واقعی، وفاداری، مظهر تواضع و جان بازی، عشق روحانی.
شیرین هنگام شکوه از خسرو دلایل فوق را دلیلی بر ناراستی خسرو میداند و میگوید تو به سلطنت مینازی و غرور و عشق در یکجا جمع نمیشود. تو شهوت پرستی و عاری از عشق حقیقی هستی زیرا یکدل نیستی و هر زمان به کسی دل خوش میکنی در حالی که من همواره در عشقت وفادار بودم.
پس فخرالدین اسعد گرگانی در مجموعه ویس و رامین عشق طبیعی ( جسمانی ) را مطرح میکند و نظامی در دو اثر خویش یعنی لیلی و مجنون و خسرو و شیرین موفق به طرح دو نوع عشق طبیعی و روحانی میشود اما یوسف و زلیخای جامی نوع والاتری از عشق را مطرح میکند و بیانگر نظریهی روزبهان بقلی در مورد عشق است که به عقاید افلاطون جلوهای اسلامی میدهد.
از دید روزبهان ، لازمهی حسن، جلوهگری است وقتی حسن الهی با تجلی در اشیا ظاهر شد، مخلوقات ایجاد شدند (ر.ک.عبهرالعاشقین ، تصحیح جواد نوربخش) . حال هرگاه فردی به اقتضای تقدیر ، دچار عشق شد . عشق وی چه طبیعی باشد چه روحانی رو به خدا دارد زیرا حسن وعشق هر دو از خداوند آغاز شده است منتهی انسان ، حجاب است و هرگاه بتواند با گذشتن از لذات حیوانی به لذات روحانی برسد . حجابی که در قلب او وجود دارد به آینهای تبدیل میشود که میتواند حقتعالی را بیواسطه نشان دهد.از اینرو عدهای از عرفا ، عشق مجازی را پلی برای رسیدن به عشق حقیقی میدانند در داستان یوسف و زلیخا ، یوسف به عنوان واسطهی الهی پلی برای رسیدن زلیخا به خداوند میشود و اینکار با ازدواج زلیخا صورت میگیرد یعنی بقای عشق مجازی و رسیدن به عشق الهی .
نظر مولوی با جامی متفاوت است وی در داستان پادشاه و کنیزک ، موضوع عشق مجازی را مطرح میکند اما عاشق وقتی به خداوند دست مییابد که از عشق مجازی صرفنظر میکند و به حکیم الهی که واسطهی رسیدن به خداست دست مییابد در اینجا مرد خدا آینه اسرار حق میشود.بدین ترتیب جامی و مولوی با اینکه عشق مجازی را پلی برای رسیدن به عشق حقیقی میدانند در یک مورد اختلاف نظر دارند. جامی ، رسیدن به معشوق را راه رسیدن به خدا میداند و مولوی انصراف از معشوق مجازی و پیروی از مرشد و حکیم الهی را وسیله رسیدن به حق تعالی میشمارد .
۳ – ۷ ) :
این فصل را در دوبخش ارائه میکنیم.شعر کلاسیک و شعر معاصر. البته نگاه ما به شعر کلاسیک گذرا و کلی است چراکه در فصول گذشته مبسوط به شعر شاعران بزرگ پرداختهایم.
۳ – ۷ – ۱ )جایگاه زن در شعر کلاسیک:
در رابطه با این موضوع باید به یک تفکیک دست زد؛ یعنی اینکه نقش زن را در شعر کلاسیک ایران از نقشی که زن در شعر معاصر ایفا کردهاست، جدا کنیم. در شعر کلاسیک ایران زن، فی نفسه و عموماً اسباب لذت و طرب و سرگرمی مردان بودهاست و اگر حرف و حدیثی از او بوده، صرفاً در نقش وسیلهای برای ارضای نیازهای جسمی و روحی مردان است و هیچگاه شخصیت مستقلی از زن ارائه نمیشود. ولی در شعر معاصر ایران و تحولات عمدهای که پس از عصر نیما در شعر ما رخداد، رویکرد غالب شاعران معاصر نسبت به زن تغییرکرد. بهویژه حضور دو شاعر زن پر توان یعنی فروغ و سیمین بهبهانی لحن خاصی را از حضور زن در فرهنگ شعری ما تثبیت کرد.
آیا شخصیت تمام زنهایی که شاعران در شعرشان وصف کردهاند، کلی و یکسان و بدون ویژگی منحصر به فرد است یا هر کدام دارای شخصیت مستقلی هستند؟
شخصیت تمامی زنان در شعر معاصر ایران یکسان است و غالباً در حد تیپ باقی میمانند. به قول امروزیها، به هر وجودی که ابزاری نگاه شود، شخصیت فردی آن وجود نادیده گرفته میشود. دوران چند هزار ساله فئودالی و دهقانی، اجازهی درک عمیق انسانی از وجود زن را نمیدادهاست. جوامع بشری به تعبیر لویی دومون، انسان شناس برجسته فرانسوی بر دو دسته استوار است: جوامع هولیستی (کل باور) و جوامع اندیوید وآلستی (فرد باور). در جوامع نوع اول که جامعه ایران هم از آن دسته محسوب می شود، فردیت هیچگاه مجالی برای شکل گرفتن نداشته است و فرد انسانی در کلیت خود در جامعه مستحیل میشود و در مفهوم کلی تمامی انسانها (اعم از زن و مرد) در حد همان تیپ، باقی میماند (ر.ک.ثلاثی.۱۳۷۴).ولی دربارهی زنان متاسفانه قضیه پیچیدهتر است و چون در یک فرهنگ مردسالار و تحت سلطه نظامی که به تعبیر کارل و تیفوگل استبداد شرقی نامیده میشود؛ ظلم فراوانی به زنان میشود، زنان کشور ما در طول تاریخ تراژیک خود هیچگاه نتوانستهاند حضوری مستحکم در عرصههای مختلف اجتماعی و فرهنگی داشته باشند و از اینرو هیچگاه هویت مستقلی پیدا نکردهاند؛ با این وجود، این حکم مطلق نیست. مثلا لیلی در لیلی و مجنون و شیرین در خسرو و شیرین از جمله زنهایی هستند که ویژگیهای منحصر به فردی دارند و از این قاعده مستثنی هستند. این قاعده در مورد شیرین حکمیت بیشتری دارد و چون او غیر مسلمان است نظامی؛ این شاعر حکیم و نابغه به او نگاهی جسورانه تر از لیلی مسلمان دارد به حدی که در تصویر جغرافیایی او نیز خارق العاده فرا افکنی میکند، تا آنجا که از مرحله تیپ سازی به ساحت شخصیت پردازی هم نزدیک می شود؛ چیزی که ما در ادبیات کلاسیک خود کمتر آن را میبینیم با این حال، هر دو زن، قربانی همان فرهنگ ملک شهریار بازی از نوع هزار و یک شبی آن میشوند. در شعر امروز ما، شاملو با میلی آگاهانه، مساله ستایش و احترام زن را با سایههای کمرنگی از همان ذهن پرستنده مطرح میکند.
۳ – ۷ – ۲)جایگاه زن در شعر معاصر:
آقاجمال خوانساری از فقیهان و عالمان دورهی صفوی است که برخلاف بسیاری از هم عصران خود، مردی بود شوخطبع و آزاداندیش. کتاب «عقایدالنساء»، به صورت رسالات فقهی است که مراجع تقلید، جهت راهنمایی مقلدان خود مینویسند.
در این زمینه «کلثومننه» جای مجتهد را گرفته ، همراه سه گیسسفید کارکشته، دربارهی آیین شوهرداری، حمام رفتن، آرایشکردن، مقابله با مادرشوهر، هوو، و غیره نصایحی به زنان میدهند.محمد کتیرایی در مقدمهی چاپی از این کتاب مینویسد:
این نکتهی مهم را باید بهیاد داشت که نویسندهی «عقایدالنساء» در پی گردآوری فرهنگ توده نبودهاست و انگیزهی او در نوشتن این رساله، دستانداختن و ریشخندکردن خرافات و باورهای مردم روزگارش و بهویژه زنان اصفهانی بودهاست. افزون بر این شاید بهیک اعتبار ـ با در نظرداشتن زمان و محیط نویسندهی «عقایدالنساء» ـ بتوان گفت که این ریشخند شامل حال آن دسته از مردم نیز میگردیده کهیک مشت منقولات موهوم را چون اصول موضوعه و بدیهیات اولیه، دستکم در ظاهر پذیرفته بودند و خود را از علما میشمردند و نویسندهی این رساله، گویی خواسته بگوید که گهر کم از کبود نیست، همه سر و تهیک کرباسند.
نحوهی ریشخندکردن و موضوعاتی که نویسنده در این کتاب، که به دوران صفویه برمیگردد، پیش میکشد، قابل توجه است. کتاب «عقایدالنساء» از باورهای خرافی و کردار ناپسند برخی زنان نیز انتقاد میکند و قصد نویسنده، اصلاح آنان است. اما باید بهیاد داشت که مسالهی آزادی زن به مفهوم جدید آن مطرح نیست، بلکه او میخواهد که زنان مطابق با سنن درست اسلامی رفتار کنند. همانگونه که گفته شد، باید بهیاد داشت که کتاب به دورهی صفوی برمیگردد و صحبت از آزادی زنان در آن دوره محلی از اعراب نداشتهاست.
نویسندهی «عقایدالنساء» گرچه از خرافات متداول زمان خود و عقاید نادرست و مسخرهی عصر خود انتقاد میکند، درپی این نیست که زنان از قید حجاب و محدودیتهای دیگر، رها شوند و مانند مردان از امتیازات اجتماعی برخوردار باشند، بلکه منظور او این است که زنان از شرع دین اسلام، آنهم بهصورتی که علمای آن روزگار تجویز میکردند، پیروی کنند.
با آغاز انقلاب مشروطیت و رشد جریان تنویر افکار، آگاهی و شعور اجتماعی مردم به طور محسوسی بالا رفته و زنان نیز ضمن اینکه توانستند تا حدودی به کسب سواد و دانش نائل شوند و به واسطه همهگیر شدن بحثهای اجتماعی از طریق بحثهای خانوادگی و مطالعهی نشریات مختلف منتشرشده ، آگاهی آنها نسبت به وضعیت سیاسی و اجتماعی عصر خود افزون شد و زنانی که استعداد و قریحهی هنری داشتند کم کم در صحنههای اجتماعی ظاهر شدند.
مدت درازی طول کشید تا در اثر آشنایی با تمدن غرب و آغاز جنبش آزادی خواهی، دگرگونیای در وضع اجتماعی ایران و در نتیجه در موقعیت اجتماعی زنان پیش آمد. حتی پس از مشروطیت، استبداد و سنتهای عقبماندهای که زنان را در گوشهی انزوا نگاه میداشت، از میان نرفت . سنتپرستانی که با مشروطیت مخالفت میکردند، مدعی بودند که با آمدن مشروطیت، منکرات مجاز، مسکرات مباح و مخدرات، مکشوف و شریعت، منسوخ خواهد گشت.
آنان هنگامی که موضوع آموزش و تربیت دختران و بازشدن مدارس «تربیت نسوان» و «دبستان دوشیزگان» مطرح شد، اینکار را در ردیف اباحهی مسکرات و اشاعهی فاحشهخانه، قلمداد کردند. حتی کسانی که از لحاظ سیاسی، مردان روشنفکری بودند، رفع حجاب و شرکت زنان در امور اجتماعی را نکوهیده و مخالف دین اسلام میدانستند. با در نظر گرفتن این مقدمات، میتوان دریافت کسانی چون طاهرزاده، صابر، معجز شبستری، میرزا یحیی دولتآبادی، لاهوتی، عشقی، دهخدا و ایرجمیرزا، که آزادی زنان را عنوان کردند، تا چه اندازه آزاده و آزاداندیش بودند و با چه مشکلاتی میجنگیدند.
در سال ۱۹۰۶ م با انتشار مجلهی طنز «ملانصرالدین» در باکو، شعرهای شاعر بزرگ قفقازی میرزا علی اکبر طاهرزاده صابر، در ایران نیز رواج پیدا کرد و بسیاری از آنها در مجلهی آذربایجان (تبریز) و نسیم شمال (رشت)، ترجمه شدند و به شعر فارسی درآمدند.
صابر بسیاری از شعرهای خود را به موضوع زنان اختصاص میدهد و با طنز لطیف خود تصویر جانداری از بیعدالتیهای اجتماعی نسبت به آنان به نمایش میگذارد. موضوعاتی که صابر برای شعرهای خود انتخاب میکند در آن زمان بسیار بکر و جالب بودهاست. مثلاً دختری کم سن و سال را به شوهری پیر دادهاند که هم سن پدر اوست. دختر نه تنها او را دوست ندارد که از او و قیافهاش وحشت دارد و میترسد. وصف شاعر از زبان دختر در برخی از این بیتها چنین است:
«وایوای بهخدا که این بشر نیست! از شکل بشـر در او اثر نیست!
والله بهخدا، این شـــــوور نیست! در عقــــد که شرم کردم آخر
گفتید پســــــر است، گشت باور حالا دیدم که چیست شوهر . . .
دارد به ســــــــــرش کلاه گنده ابروش، سفیـــــــــده و بلنده
هم سن پدر بزرگ بنــــــــــده! آب دهنش تنــــــــــــفرآور
بوی بدنـــــــــــش ز گند بدتر وحشت کنم، اوست دیومنـظر!»
(صابر :۲۱۳)
در شعر دیگری به نام «دختر کافر» چنین آمده که مردی به روزنامهی ملانصرالدّین مینویسد: «ای ملانصرالدّین! نمیدانم چه کنم! زن من، این دختر کافر، مرا کشت! سه چهار بچه زاییده، پیر شده و از ریخت افتاده است. میگویم بگذار یک دختر جوان بگیرم تا هم ترا خدمت کند و هم بساط عیش من جور شود، ولی او رضایت نمیدهد!»
مردان شعرهای «صابر»، زن گرفتن و طلاق دادن را جزو افتخارات خود میدانند و به پیروی از پدران خویش، بهسادگی لباس عوض کردن، زن عوض میکنند.
در شعر «مارش پیران» پیرمردی مباهات و افتخار میکند که همیشه چهار زن در خانه دارد و در عین حال از نظربازی با پسران کم سن و سال نیز غفلت نمیکند. در شعر دیگری به نام «ای داد بیداد اردبیل»، کسی از شهر اردبیل به باکو میرود و برای نخستین بار چشمش به زنهای بیحجاب میافتد و مات و مبهوت میماند. او از اینکه عمری را بیهوده تلف کرده و از دیدن این مَهرویان، غافل بوده و دور از آنها به سر برده، به شدت افسوس میخورد:
«من به باکویم کنون، باکو نگو، یک خلدزار خاصه ساحل، هست الحق لعبتستان قُتار
هرطــــرف مادامهای چاق و چله، گلعذار تحفه و طرفه، تمامی سرو آزاد اردبیل!
از تو، نامردم، نمـــایم باز اگر یاد، اردبیل! نیست دهتا،پانزدهتا،هست درهرجا مادام
خانه، منزل،روی بالکون،روی ایوآنها،مادام سیرک،مهمانخانه،پاساژ،ساحلدریا، مادام
هوشـم از سر میبَرد، ای داد بیداد اردبیل! از تو نامردم، نمایم باز اگر یاد، اردبیل! »
(صابر:۳۱۲)
در شعرهای «صابر» این مردان هستند که بیشتر مورد انتقاد قرار میگیرند و سبب عقبماندگی و جهل زنان شمرده میشوند. با این وجود زنان خرافی و نادان نیز از نیش زبان شاعر به دور نماندهاند. از جمله در شعرهای او میتوان انتقاد به نصیحتهای مضحک زنان سالمند به زنان جوان را دربارهی آیین شوهرداری و یا انتقاد به رفتار بیرویهی مادران در شیوهی تربیتی نادرست فرزندان خود و به اصطلاح لوس بارآوردن آنان را دید.
ابزارهای چند رسانهای پیشرفتهای چون AMORE نیز جهت پشتیبانی از استخراج نیازمندیها و ذینفعان پراکنده توسعه داده شدهاند. در آخر نیز میتوان به ابزارهای گروهی اشاره کرد. این ابزارها در مهندسی نیازمندیها گاهاً مورد استفاده قرار میگیرند که از جملهی این ابزارها میتوان به تالارهای گفتگو و کنفرانسهای ویدئویی اشاره کرد که محیطی مجازی را جهت انجام این کار فراهم میکنند.
۲-۱۱-۳ روشهای نوین
همانطور که توضیح داده شد مسائل و مشکلات اجتناب ناپذیری چون پراکندگی جغرافیایی ذینفعان، عدم دسترسی به برخی ذینفعان، هزینه، زمان طولانی، عدم اولویت بندی و پیش بینی نیازها و دیگر موارد ناتوانی بکار گیری روشهای سنتی استخراج نیازمندیها و ابزارها را در سازمانها و یا سامانههای بزرگ مقیاس به اثبات رسانیده و در دهه اخیر تمرکز محققان بر ابداع و بکار گیری روشهای نوین دیگری همچون داده کاوی، سیستمهای توصیهگر و یادگیری ماشین و شبکههای اجتماعی بوده تا از این طریق بتوان در این گونه سازمانها و سامانهها در فاز استخراج نیازها مثمر ثمر واقع شده و حتیالامکان از زیانهای وارده در فازهای بعد جلوگیری کرد. بر این اساس تاکنون رهیافتهای زیر ارائه شده میباشد که بررسی آنها میپردازیم:
در [۲] مینایی و آخوندزاده مدلی برای کشف نیازهای مشتریان بر اساس تئوری [۴۵]RFM و استفاده از تکنیکهای داده کاوی ارائه کردهاند. هدف این مقاله بررسی کاربرد تکنیکهای داده کاوی در مدیریت ارتباط شهروندان در حوزه خدمات شهری و مدیریت ارتباط با مشتری در حوزه خدمات عمومی میباشد. در این مقاله با رویکرد RFM و استفاده از تکنیکهای خوشه بندی و قوانین انجمنی، مدلی تحت عنوان FTiS برای شناسایی نیازهای شهروندان ارائه گردیده که میتواند در شناسایی نیازهای مشتریان در حوزه خدمات عمومی مورد استفاده قرار بگیرد. نتیجه این تحقیق استخراج هرم نیازهای شهروندان میباشد.
نقطه ضعف اساسی این روش این است که خوشه بندی نیازمندیها با توجه به فرکانس تکرار و میزان رضایتمندی شهروندان از نحوه ارضای نیاز میباشد که درست نیست. مثالهای نقض بسیاری میتوان برای این کار آورد. به عنوان مثال فرض کنید درخواستهای زیادی از سمت شهروندان منوط بر نظافت معابر در محلهای صورت گرفته است و از سوی دیگر تعداد درخواست کمی در ارتباط با ترمیم یک چاله در سطح شهر که ممکن است در اثر تصادف با جان آدمی درگیر باشد صورت گرفته است. پر واضح است که ارضای نیاز دوم شهروندان یعنی ترمیم آن چاله از فوریت و اهمیت بسیار بالاتری نسبت به نیاز اول برخوردار است. اما در تحقیق ارائه شده نیاز اول با توجه به نسبت فرکانس تکرار درخواست و رضایت شهروندان از اولویت بیشتری برخوردار میباشد.
همچنین در [۱۳] احمدوند و همکارانش با بهره گرفتن از برنامه ریزی ریاضی و داده کاوی سعی بر افزایش رضایتمندی شهروندان دارند. در این تحقیق نویسندگان ابتدا با بهره گرفتن از اصل پارتو مشکلاتی را که از نظر شهروندان در اولویت قرار دارند مشخص میکنند. سپس با بهره گرفتن از یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح و قوانین انجمنی، روشی برای اولویت بندی رفع نیازمندیها ارائه میکنند.
مطالعه موردی این تحقیق نیز سامانه مدیریت شهری ۱۳۷ شهرداری تهران میباشد. مشکل اساسی این روش است که از جدول بازخورد پیام در خوشه بندی استفاده گردیده که بیش از نیمی از این جدول دارای مقادیر مفقوده بوده که گمراهی بزرگی در نتایج بدست آمده ایجاد میکند. ضمناً به دلیل استفاده از محاسبات پیچیده ریاضی، پیچیدگی محاسباتی بالا از نقطه ضعفهای این تحقیق میباشد. مشکل آخر این تحقیق این است که از نظر شهرداری ارضای همه نیازهای شهروندان از اهمیت بالایی برخوردار است و به هیچ عنوان از هیچ نیازی نباید چشم پوشی شود. اما در این تحقیق با بهره گرفتن از اصل پارتو نیازهایی که در اولویت قرار دارند اولویت بندی شده و این امر ممکن است مانند [۲] مثالهای نقضی بسیاری داشته و در داده کاوی موجب گمراهی نتایج بدست آمده شود.
تکنیک استفاده از داده کاوی و سیستم توصیهگر[۴۶]: در [۵] کارلوس کاسترو[۴۷] و همکارانش سعی به بهرهگیری از تکنیکهای داده کاوی و سیستمهای توصیهگر در استخراج نیازمندیها دارند. در این تکنیک ابتدا یک ابزار تحت وب جهت جمع آوری اطلاعات کلی از نیازها بکار گرفته میشود. سپس از تکنیکهای داده کاوی در راستای تحلیل این نیازها و تعیین عناوین برتر و همچنین ایجاد مجامعی که بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند استفاده میشوند. لازم به ذکر است جهت مدیریت ورود ذینفعان به مجامع در زمانهای متفاوت، یک فرم که علایق و سلایق کاربر را ثبت میکند ایجاد میشود. این فرم خواستهها و نظرات ذینفعان را جمع آوری کرده و سپس با توجه به نظر همسایگان ذینفعان از نظر شباهت میزان علایق، توصیههایی نیز میکند. در آخر یک محیط گروهی ذینفعان پراکنده را دور هم جمع کرده تا در ارتباط با نیازها بحث و گفتگو کرده و آنها را به نیازمندیهای فرمالتر و همچنین دارای اولویتی تبدیل کنند.
شکل۲-۲ این تکنیک را به تصویر میکشد:
شکل۲-۲: استفاده از داده کاوی در استخراج نیازمندیها [۴]
معماری کلی چارچوب پیشنهادی به این صورت میباشد که مدل توصیهگر دارای یک مؤلفه خوشه بندی جهت ایجاد مجامع میباشد، یک مؤلفه کلاس بندی جهت جایگذاری ذینفعان در مجامع اولیه، یک مؤلفه کار گروهی برخط جهت برقراری مجامع و یک توصیهگر مشترک برای جایگذاری ذینفعان در مجامع اضافه شده استفاده میشود. هر یک از این مؤلفهها در زیر تشریح گردیده است:
ایجاد مجمع: در این تکنیک از الگوریتمهای خوشه بندی جهت تعیین الگوها و یک مجموعه از مجامع مرتبط استفاده میشود. در واقع نیازهای مرتبط در یک خوشه قرار میگیرند.
کلاس بندی: جهت پیش بینی اینکه ذینفعان در چه خوشههایی باید قرار گیرند از این مؤلفه استفاده میگردد.
توصیهگر مشترک: این سیستمها توصیهها را بر مبنای میزان شباهت علاقمندی همسایگان انجام میدهند. در این بخش از الگوریتم k- نزدیکترین همسایه در راستای پیش بینی علایق استفاده شده است. علایق پیش بینی شدهی کاربر u در مجمع f به صورت زیر محاسبه میگردد:
که u ɛ nbr(u) نشان میدهد n همسایهای از u میباشد. در اکثر توصیهگرها، امتیازهای کاربر از بازخورد مستقیم یا غیر مستقیم کاربر همانند امتیاز دهی کاربران به برخی بخشها و یا با تحلیل اینکه کاربر چه بخشهایی را کلیک کرده است بدست میآید. اما در این چارچوب پیشنهادی از نمره عضویت کاربران در مجامع، امتیاز کاربران تخمین زده میشود. نمره عضویت بوسیله یک ماتریس M:=(mi,j)S*F بدست میآید که s تعداد ذینفعان و f تعداد مجامع میباشد. این ماتریس از A:=(ai,j)S*N بار B:=(bi,j)N*F که A ماتریس ذینفعان بوسیله نیازها و B ماتریس نیازها بوسیله مجامع بوده و N تعداد نیازها میباشد. هر ai,j نمایانگر این است که ذینفع i در نیاز j علاقمندی نشان داده است و هر bi,j نمایانگر این است که نیاز i در مجمع j جایگذاری شده است و مقدار ورودی فاصلهی نیاز از مرکز مجمع میباشد. سپس نتیجهی A*B برای بدست آوردن ماتریس M نرمال سازی میشود.
میزان شباهت کاربران نیز توسط فرمول زیر محاسبه میگردد:
که در آن CRu,n به مجموعه بخشهای corated بین u و n دلالت دارد. این فرمول عددی بین ۱ و ۱- تولید میکند که کاربران در موافقت کامل عدد ۱ و در مخالفت کامل عدد ۱- تولید میکند.
تکنیک استفاده از شبکه اجتماعی و پایش مشترک[۴۸]: این تکنیک به چهار قسمت تقسیم شده است: ۱٫ انتخاب یک پروژه نرمافزاری و مطالعه پروژه جهت تعیین لیستی از ذینفعان و نیازمندیها ۲٫ ساخت یک شبکه اجتماعی که کمک بزرگی به تعیین و اولویتبندی ذینفعان میکند ۳٫ توسعهی یک روش که از پایش مشترک جهت تعیین و اولویتبندی نیازها استفاده میکند ۴٫ توسعهی یک ابزار نرمافزاری که فعالیتهای فوق را پشتیبانی میکند [۱۴].
در این تکنیک از ذینفعان خواسته میشود تا ذینفعان دیگر را توصیه کنند و در نهایت یک شبکه اجتماعی ساخته میشود که گرههای آن نمایانگر ذینفعان و ارتباط بین آنها نمایانگر توصیهی آنها میباشد. روشهای متعددی را میتوان جهت اولویتبندی ذینفعان بکار گرفت. تحلیل شبکههای اجتماعی روشی جهت درک روابط بین بازیگرها و الگوهای بین آنها میباشد. شبکههای اجتماعی را معمولاً با گرافها نشان میدهند که شکل ۲-۳ این شبکه را به تصویر میکشد:
شکل ۲-۳: شبکه اجتماعی [۱۴]
پایش مشترک نوعی از سیستمهای توصیه گر میباشند که بر اساس رفتارهای گذشته کار میکنند. به عنوان مثال سایت آمازون در توصیهی کتابها به مشتریان از این نوع سیستم استفاده میکند. مراحل مدل توصیهگر ذینفعان به این صورت میباشد: ۱٫ تعیین یک پروژه بزرگ مقیاس ۲٫ تعیین و اولویتبندی ذینفعان ۳٫ پیش بینی نیازها ۴٫ اولویتبندی نیازها
در مرحله اول تعیین بزرگی پروژه از نظر تعداد ذینفعان انجام میشود. در مرحله دوم همانطور که توضیح داده شد یک شبکه اجتماعی از ذینفعان ایجاد گردیده و از روشهایی چون اندازه گیری ارتباطات و یا نقش ذینفعان میتوان آنها را اولویتبندی کرد. در مرحله سوم با بهره گرفتن از الگوریتم K- نزدیکترین همسایه به پیش بینی نیازهای ذینفعان پرداخته و در مرحله آخر با روشهای متعددی چون AHP، درخت پوشای کمینه، درخت جستجوی دودویی میتوان به اولویتبندی نیازها پرداخت که البته پیشنهاد این تکنیک استفاده از داده کاوی و روشهای یاد گیری ماشین میباشد.
در [۱۵] پژوهشگران معتقدند مسائلی چون عدم ارتباط دقیق بین کاربران و تحلیلگران و همچنین ارتباط زبانی متفاوت بین آنها باعث بروز مشکلاتی در استخراج صحیح نیازمندیها میگردد. از این رو سعی دارند با ارائه روشی این مشکلات را مرتفع سازند. در این مقاله روشی ارائه شده است که شامل سه مرحله میباشد. در مرحله اول خواستهها و تمایلات ذینفعان در قالب داستانهایی مکتوب میگردد و در انتها این داستانها به داستان واحدی مبدل میگردد. در مرحله دوم این داستان واحد از طریق تحلیلگران به سناریوهایی تبدیل شده و در مرحله آخر این سناریوها به موردهای کاربرد[۴۹] تبدیل میشوند. در هر سه مرحله حضور تحلیلگران ضروری بوده و کیفیت نیازهای مستخرج به توانایی آنها بستگی دارد. روند کار این روش را در شکل ۲-۴ میبینید:
شکل ۲-۴ روش مبتنی بر سناریو [۱۲]
نویسندگان مقاله معتقدند در با ارائه روش مذکور محیط مدیریت دانشی جهت کشف و تبادل اطلاعات در طول فاز استخراج نیازمندیها را فراهم کردهاند. اما قابل ذکر است روش مذکور برخورداری از نیروی انسانی حرفهای اعم از تحلیلگران و برنامهنویسان را در اجرای هر چه بهتر روش میطلبد.
پس از آن در [۱۶] نوشین صباحت و همکارانش در سال ۲۰۱۰ پس از مروری بر چالشها و مشکلات بکار گیری روشها سنتی در توسعه نرمافزارهای جامع و سراسری، چارچوبی تکرار پذیر در مهندسی نیازمندیها پیشنهاد کردهاند. نویسندگان مدعی هستند با شواهد موجود، روش مطروحه در ارضای نیازهای مشتریان مؤثرتر از روشهای موجود میباشد. روش پیشنهادی با مرحله استخراج نیازمندیها شروع شده و به مراحل بعد یعنی مذاکره و تحلیل نیازها، تعیین نیازها و در آخر اعتبار سنجی نیازها هدایت میشود. در این روش فازهای استخراج و تحلیل از مهندسی نیازمندیها به صورت مکرر به استخراج مهندسی نیازمندیها به صورت مکرر به استخراج نیازهای مشتریان پرداخته تا یک خروجی مورد قبول بدست آید. در فاز مذاکره و تحلیل وقتی مهندسان هرگونه ابهام و یا نقصی در نیازها مییابند، میتوانند همراه با مشتری به فاز قبل برگشت داشته باشند و یا دادههای جمع آوری شده از مشتریان را با بهره گرفتن از روشهای مختلفی بازنگری کنند. در استخراج نیازهای جامع، مصاحبه و نمونه سازی از مهمترین روشها شمرده شده و همچنین پرسشنامه و سناریو نویسی به عنوان روشهای جایگزین و پشتیبان محسوب میشوند. در نتیجه در روش پیشنهادی از این چهار روش به صورت ترکیبی در مرحله مذاکره و تحلیل استفاده شده است. شکل ۲-۵ نمایانگر روش مذکور میباشد:
۲-۱۱-۳-۱ مقایسه روشهای نوین
شکل۲-۵ مدل تکرار پذیر استخراج نیازهای جامع [۱۶]
در [۲] با بکار گیری داده کاوی جهت استخراج هرم نیازها روش مناسبی را ارائه نکردند. مثالهای نقض آن پیشتر توضیح داده شد.
در تکنیک استفاده از داده کاوی و سیستم توصیهگر [۴] نقطه ضعف بزرگی نمیباشد. در این روش مسائل و مشکلاتی چون توانایی بکار گیری آن در پروژهها و سازمانهای بزرگ مقیاس، اولویت بندی نیازها، جمع آوری نیازها در زمانها و مکانهای جغرافیایی متفاوت ذینفعان، تشخیص و توصیه نیازهای مشابه و پیش بینی نیازها و … به خوبی درک و دیده شده است. قابل ذکر است این روش در انجام یک پروژه نرمافزاری بکار گرفته شده و دارای معایبی همچون پیچیدگی زیاد نیز میباشد.
روش دیگر یعنی استفاده از شبکه اجتماعی و نوعی سیستم توصیهگر یعنی پایش مشترک نیز در بکار گیری در مقیاسهای بزرگ به اثبات رسیده است. این روش نیز دارای نقاط قوتی چون تعیین ذینفعان در مقیاسهای بزرگ، اولویت بندی نیازها، پیش بینی نیازها و … میباشد.
اما در روش بعدی که در آن تبدیل داستانها به سناریو و تبدیل آن سناریو به موردهای کاربرد و تحلیل آنها در هر مرحله توسط تحلیلگران صورت میگیرد، میتوان گفت این روش توانایی بکار گیری در مقیاسهای بزرگ را ندارد. نمیتوان در گسترهای که ممکن است هزاران ذینفع را در بر گرفته شوند از این روش استفاده کرد.
در روش آخر هم که نوشین صباحت و همکارانش در سال ۲۰۱۰ ارائه کردهاند میتوان گفت این روش، روشی ترکیبی از روشهای سنتی استخراج نیازمندیها بوده و تکنیک و روش جدیدی ارائه نگردیده و آنها با این ترکیب فقط سعی به پوشش مشکلات روشهای سنتی در همان مقیاسهای کوچک و متوسط را دارند.
۲-۱۲ تکنیکهایی در افزایش سطح بهبود رضایت ذینفعان در فاز استخراج نیازمندیها
در کنار تلاشهایی که برای ارائه روشهایی در فاز استخراج نیازمندیها میشود، برخی به سمت ارائه تکنیکهایی در افزایش سطح بهبود رضایتمندی ذینفعان جهت گیری نمودهاند. در واقع این تکنیکها در فاز استخراج نیازمندیها سعی به انجام هرچه صحیحتر و کاملتر این فاز داشته که در تبعات خود، افزایش رضایتمندی ذینفعان را که هدف این فاز میباشد به همراه دارند. نمونههای این تکنیکها به شرح زیر میباشند:
در سال ۲۰۱۰ بی بی چوآ[۵۰] و همکارانش در [۱۷] سعی به ارائه بینشی در ارتباط با روش مصاحبه و ارزیابی روشهایی موثر بر جمع آوری نیازهای کامل و سازگار دارند. آنها اظهار دارند برخی روشها برای اعتبار سنجی، برخی برای تعیین صحت و درستی و برخی دیگر برای کامل کردن نیازمندیها مورد استفاده قرار میگیرند.
در این مقاله با استناد به جدولی در [۱۸] نتایج حاصل از مسائل و مشکلات پیش روی نیازمندیها بحث گردیده است. به جدول ۲-۲ توجه کنید:
جدول ۲-۲ مسائلی در ارتباط با نیازمندیهای تطبیق شده [۱۸]
معلول | علت |
نیازمندیهای ناقص | فهم ناقص از خواستهها |
بین نقدشوندگی و بازده غیرعادی سهام رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه های فرعی:
۱- بین نقدشوندگی محاسبه شده براساس شاخص آمیوست وبازده غیرعادی سهام رابطه معنی داری وجود دارد.
۲- بین نقدشوندگی محاسبه شده براساس شاخص آمیهود وبازده غیرعادی سهام رابطه معنی داروجود دارد.
۳- بین نقد شوندگی محاسبه شده بر اساس گردش معاملات و بازده غیرعادی سهام رابطه معنی داری وجود دارد.
۱-۶ جامعه آماری و نحوه گردآوری اطلاعات
در این تحقیق جامعه آماری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و برای انتخاب نمونه آماری از روش حذف سیستماتیک استفاده خواهد شد. بدین منظور کلیه شرکتهای جامعه آماری که دارای شرایط زیر باشند، به عنوان نمونه انتخاب و مابقی حذف خواهند شد:
-
- اطلاعات مالی شرکتهای نمونه در دسترس باشند.
-
- شرکتهای نمونه توقف معاملاتی بیش از ۶ ماه طی دوره زمانی تحقیق نداشته باشند.
-
- سال مالی آنها منتهی به پایان اسفند ماه هر سال باشد.
-
- اطلاعات مربوط به داده های صورتهای مالی از ابتدای سال مالی ۸۵ لغایت ۹۰ در دسترس باشند.
-
- عدم تغییر دوره مالی طی قلمرو زمانی تحقیق داشته باشند.
-
- شرکتهای عضو صنایع سرمایه گذاری، بانکها، هلدینگ، بیمه، نهادهای پولی نباشند.
در این تحقیق دادههای مورد نیاز مدلهای تحقیق از بانک اطلاعاتی رهآورد نوین، سایت رسمی سازمان بورس اوراق بهادار تهران، بانک اطلاعاتی تدبیر پرداز استخراج میگردد و در صورت عدم وجود بخشی از اطلاعات مورد نیاز در نرمافزارهای مذکور، از صورتهای مالی شرکتهای نمونه استفاده خواهد شد. همچنین با مراجعه به منابع کتابخانهای شامل کتب، مجلات هفتگی و ماهنامهها، انتشارات مراکز تحقیقاتی و پژوهشی، پایان نامه های تحصیلی و رسالههای تحقیقی مرتبط، جستجو در پایگاه های الکترونیکی اطلاعات و مراجعه به سازمان بورس و اوراق بهادار تهران، اطلاعات آماری مورد نیاز شرکتها استخراج و برای نتیجهگیری مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.
۱-۷ روش تحقیق
این تحقیق، تحقیقی توصیفی است که در آن درصدد توصیف روابط بین متغیرها (وابسته و مستقل) با بهره گرفتن از آزمون های آماری هستیم. پس از تدوین مدل، ضرایب متغیرهای مستقل و اندازه تاثیر گذاری آنهابر متغیر وابسته (روش های پیش بینی بازده غیرعادی سهام) با بهره گرفتن از روش رگرسیون ، داده های ترکیبی[۱] مشخص خواهد شد . لذا روش تحقیق، توصیفی از شاخه همبستگی می باشد . همچنین این تحقیق از لحاظ هدف، تحقیقی کاربردی و به لحاظ جمع آوری اطلاعات تحقیقی علی پس رویدادی است چراکه از اطلاعات گذشته شرکتهای نمونه استفاده می گردد و از نظر تئوریک در حوزه تحقیقات اثباتی بوده و از نظر استدلال، جزء تحقیقات استقرایی میباشد. از آنجا که در این تحقیق آزمون همبستگی بین متغیرها انجام میشود، از نوع همبستگی بوده و روابط بین متغیرها را بررسی میکند. روش جمع آوری دادهها، نمونهگیری به شیوهی تصادفی از بین شرکتهای متنوع شدهی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و آزمون آماری فرضیهها با بهره گرفتن از اطلاعات شرکتهای نمونه است. اطلاعات مورد نیاز با بهره گرفتن از گزارش شرکتها و آرشیو اطلاعات منتشر شده توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری میشود.
۱-۸ استفاده کنندگان از تحقیق
-
- شرکتهای بورس: پیش بینی دقیق تر و روشن تر تداوم فعالیت شرکت ها توسط سهامداران براساس بازده غیرعادی سهام،
-
- مدیران شرکتها: کمک به مدیران شرکتها جهت تصمیم گیری و اداره بهتر شرکت با توجه به مدیریت نقدشوندگی،
-
- سرمایه گذاران: جهت تصمیم گیری هر چه بهتر سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری مطلوب در سهام و همچنین کاهش ریسک سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران و افزایش بازده برای برخی دیگر با توجه به اهداف آنان،
-
- سرمایه گذاران بالقوه در بورس: جهت انتخاب صحیح تر و تصمیم گیری عاقلانه تر درباره انتخاب از میان راهکارهای مختلف سرمایه گذاری با توجه به بازده سهام شرکت ها،
-
- سایر محققین: کمک به دانشجویان و علاقه مندان به مباحث شاخص نقدشوندگی، ریسک نقدشوندگی و بازده غیرعادی سهام.
۱-۹ تعریف مفاهیم و واژگان عملیاتی
نقدشوندگی بازار: عبارت است از قابلیت تبدیل به نقد شدن آسان، سریع و کم هزینه یک قلم دارایی مالی از طریق خرید و فروش بدون اینکه منجر به تغییر معنی دار قیمت آن در بازار شود. (آمیهود، ۲۰۰۶)
معیار عدم نقدشوندگی آمیهود(Amihud): یکی از کاملترین و متداولترین شاخصهای نقدشوندگی ،مدل آمیهود است که از تقسیم قدرمطلق بازده سهام حجم معاملات تعریف میشود. به طور کلی، معیار عدم نقدشوندگی آمیهود از رابطه زیر به دست می آید: (آمیهود، ۲۰۰۲)
Amihudit =
معیار نقدشوندگی آمیوست(Amivest): این معیار ارزش معاملات یک سهم را به ازای تغییر قیمت ایجاد شده در یک بازده زمانی محاسبه می کند و از تقسیم ارزش معاملات بر قدر مطلق بازده سهام به دست می آید. این معیار برای هر سال به طریق زیر محاسبه شده است:
Amivestit =
نسبت گردش معاملات(Turnover): نسبت گردش معاملات سهام یک شرکت معین عبارت است از نسبت ارزش معاملات به ارزش بازار کل سهام آن شرکت یا به عبارت دیگر معادل نسبت سهام معامله شده به تعداد کل سهام منتشره ودر دست سهامداران است. این معیار به شرح زیر محاسبه شده است: (چای و همکاران، ۲۰۱۰)
Tourit =
ریسک نقدشوندگی: از تقسیم میانگین سهام شناور بر تعداد سهام شناور قابل محاسبه است. سهام شناور هر شرکت با بهره گرفتن از درصد سهام شناور منتشر شده توسط بورس اوراق بهادار و ضرب آنها در آخرین تعداد سهام، محاسبه می شود. (Zhang, F., Tian, Y. & Wirjanto, T, 2007)
از طرفی سهامی با نقدشوندگی بیشتر ممکن است دارای ریسک نقدشوندگی کمتری باشد.
بازده غیرعادی سهام: در واقع بخشی از بازده سهام که فراتر و بیشتر از بازدهایی است که توسط نوسانات بازار پیشبینی شده است، به بیانی دیگر بازده غیر عادی سهام عبارت است از تفاضل بازده بازار از بازده سهام شرکت. (ایزدی نیا،۱۳۸۲، ۱۱۶)
۱-۱۰ ساختار کلی تحقیق
درون مایه این تحقیق طبق روال معمول طرح های پژوهشی، در پنج فصل طرح ریزی شده است. فصل اول به بیان کلیات اختصاص یافته ودرآن، پس از مقدمه به بیان مسئله، ضرورت تحقیق ،اهداف تحقیق، فرضیه های تحقیق، جامعه آماری و نحوه گردآوری اطلاعات، روش تحقیق ،استفاده کنندگان از تحقیق، تعریف مفاهیم و واژگان عملیاتی به اختصار اشاره شده است. فصل دوم مروری بر مبانی نظری و پیشینه تحقیق داشته و محتوای آن در چند بخش ارائه شده است. فصل سوم ابعاد مختلف روش تحقیق را کاملاً مورد بررسی قرار داده است. فصل چهارم تجزیه و تحلیل داده ها و یافته های تحقیق را شامل می شود ودر فصل پنجم هم به بیان نتیجه گیری و پیشنهادها پرداخته شده است.
فصل دوم
ادبیات موضوع و
پیشینه تحقیق
۲- ۱ مقدمه
ریسک ونقدشوندگی سهام یکی از موضوعاتی است که در چند دهه گذشته همواره مورد توجه خاص محققان حسابداری بوده است، به نحوی که تا کنون تحقیقات متعددی برای آزمون توانایی ریسک نقدشوندگی جهت پیش بینی بازده غیرعادی سهام شرکتها انجام و مدل های متفاوتی نیز برای پیش بینی بازده غیرعادی سهام ارائه شده است. با این حال در مورد اینکه کدام یک از مدل ها برای پیش بینی بازده غیرعادی سهام مفیدتر است نظرات متفاوتی وجود دارد.
نقش عامل نقدشوندگی در ارزشگذاری دارایی ها حایز اهمیت است، زیرا سرمایه گذاران به این موضوع توجه دارند که اگر بخواهند دارایی های خود را به فروش رسانند، آیا بازار مناسبی برای آنها وجود دارد یا خیر؟ شواهد تجربی نیز نشان میدهند که عامل نقدشوندگی در تصمیم گیریها نقش مهمی را ایفا مینماید، اما به رغم مطالعات بسیاری که در این زمینه از سوی پژوهشگران صورت گرفته است، هیچ یکنواختی در انتخاب معیار قابل قبول از نقدشوندگی بازار وجود ندارد (۲۰۰۷. (Zhang F., Tian Y., & Wirjanto T.,
۲-۲ تعریف نقدشوندگی
نقدشوندگی مفهوم پیچیده ای است و تعاریف و استنباط های گوناگونی درباره آن ارائه شده است، نقدشوندگی هم در سطح اوراق بهادار انفرادی مانند یک سهم معین و هم در سطح کل بازار سهام قابل بررسی است. در ادبیات مربوط به ریزساختار بازار، همواره تأکید اصلی بر روی نقدشوندگی اوراق بهادار انفرادی بوده است. از عوامل اصلی تعیین کننده نقدشوندگی هر ورقه بهادار می توان به مواردی مانند حجم معاملات، قیمت و نوسان پذیری اشاره کرد در حالی که عوامل مهم مؤثر بر تغییر نقدشوندگی بازار مواردی مانند ریسک موجودی ها و اطلاعات نامتقارن را شامل می شود که در مجموع در چارچوب فعالیت های معاملاتی اثر خود را نشان می دهند .(Cordia et al., 2000)
به طور کلی نقدشوندگی میزان سهولت خرید و فروش یک دارایی بدون تغییر قابل ملاحظه در قیمت آن است. به همین ترتیب عدم نقدشوندگی[۲] ، نمایانگر تاثیری است که روند سفارش برروی قیمت میگذارد. این تأثیر به صورت تخفیف اعطایی فروشندگان یا صرف دریافتی خریداران برای اجرای یک سفارش در بازار است. در عین حال که نقدشوندگی مجموعه متنوعی از تعاریف و تفاسیر را دربر می گیرد در این قسمت به تعدادی از آنها برای نمونه اشاره می شود.
در ساده ترین حالت می توان نقدشوندگی را “توانایی انجام یک معامله بدون هزینه” تعریف کرد. به زعم آمیهود (۲۰۰۶) نقدشوندگی را می توان به عنوان توانایی خرید یا فروش مقدار دلخواه از اوراق بهادار به قیمت بازار و در یک دوره زمانی کوتاه مدت تعریف کرد. نقدشوندگی دارای ارزش است به طوری که در شرایط مساوی، اوراق بهادار با نقدشوندگی بالاتر در مقایسه با اوراق بهادار با نقدشوندگی پایین تر دارای قیمت بیشتری خواهند بود.
برخی محققان درجه نقدشوندگی بازار را توانایی تبدیل به نقد شدن یا خرید و فروش سریع یک قلم دارایی خاص بدون این که منجر به تغییر معنادار در قیمت شود تعریف می کنند. به زعم این گروه، در صورتی یک دارایی از نقدشوندگی بالا برخوردار است که فروش آن سریع، بدون هزینه تبلیغات، با هزینه معاملاتی بسیار پایین و در هر موقعیت و مکانی امکان پذیرباشد.
از دیدگاه اثر قیمتی، نقدشوندگی توانایی بازار برای جذب حجم عظیم معاملات بدون ایجاد نوسانات شدید در قیمت تعریف می شود. علاوه بر این، ویژگی اصلی بازارهای نقد[۳] یا با نقدشوندگی بالا، اندک بودن فاصلۀ بین قیمت های پیشنهادی خرید و فروش است. در این حالت معاملات به روش مقرون به صرفه ای اجرا می شوند. لازمه نقدشوندگی وجود خریدار و فروشنده به تعداد کافی است به نحوی که بازار داد و ستد اوراق بهادار به صورت روان جریان داشته باشد و بتوان اوراق بهادار را به سرعت و با قیمتی نزدیک به قیمت جاری بازار خریداری کرده یا به فروش رساند. به این ترتیب، نقدشوندگی را می توان به صورت احتمال انجام معامله بعدی با قیمتی معادل قیمت معامله قبلی تعریف نمود.
براساس این توصیف کلی، نقدشوندگی بازار اوراق بهادار به شرح زیر تعریف می شود:
“درجه ای که در آن اوراق بهادار می تواند در بازار خریداری یا فروخته شود بدون اینکه تأثیر قابل توجهی بر قیمت آن سهم در بورس بگذارد. این درجه بر اساس سطح فعالیت معاملاتی مشخص می شود".