۱-قرآن کریم. ۱۱۳
چکیده
این پژوهش با عنوان « بررسی و مقایسه توکل و رضا در دیوان حافظ و مثنوی مولوی(ج۲-۱) » به بررسی تطبیقی تحلیلی مقام توکل و رضا در مثنوی معنوی و دیوان حافظ می پردازد. پژوهشگر در آغاز به جایگاه توکل و رضا در عرفان و تصوف ایران پرداخته و معنای لغوی و اصطلاحی توکل و رضا را بازگو نموده و سپس به شرح این دو مقام از چهارکتب معتبر تصوّف پرداخته که عبارت اند از : منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری، رساله قشیریه ، الاصول العشره نجم کبری و عوارف المعارف سهروردی. در ادامه پژوهشگر به استخراج معانی متعدد توکل و رضا در مثنوی و دیوان حافظ پرداخته که مقام توکّل در مثنوی شامل سه مبحث ترجیح توکل بر جهد، ترجیح جهد بر توکّل و اقتران توکل و تسلیم می باشد. مقام رضا در مثنوی معنوی هم به دو معنی ثبات احوال عرفانی و استقبال مکروهات استعمال شده است.امّا رضا در دیوان حافظ دارای ۱۶ معنی بوده که به ترتیب عبارت اند از : دشنام دوستی، رضای معشوق رضای تؤام با شکوه عاشق ، رضا به انعامِ معشوق ، رضا به قسمت ازل، ارتباط لازم و ملزومی ارادت و رضا، رضا به قضای الهی ، ترک اعتراض و شکوه ،ارتباط لازم و ملزومی درد عشق و رضا ،اطاعت مطلق لازمه مقام رضا ،تحمّل جور و جفای معشوق ، ارتباط لازم و ملزومی تسلیم و رضا ،تفویض امور به حق تعالی ،ارتباط لازم و ملزومی رضا و سوگند ازلی،رضا و خشنودی حق تعالی ،نظر عاطفت و محبّت،عدم التفات به احوال و مقامات. توکل در دیوان حافظ دو مورد استعمال شده که یکی نشان دهنده رابطه لازم و ملزومی توکّل و کفایت رزق دنیوی است و دیگری کاشف از خرقِ حجبِ نورانی.
کلیدواژه ها : مولوی ، حافظ ، توکل ، رضا ، بررسی تطبیقی.
مقدمه
توکل و رضا دو مقام از مقامات عرفانی هستند که در تصوّف اسلامی و کتب صوفیه بسیار مورد توجه قرار گرفته اند و عرفا و صوفیه در آثار خویش بابی مجزّا را به این دو مقام اختصاص داده اند و حکایات مرتبط با این دو مقام را که کاشف از کرامات و ریاضات صوفیه است در این ابواب گنجانده اند. مولوی و حافظ هم که یکی صوفی و دیگر صوفی مشرب است در آثار خویش-مثنوی و دیوان حافظ- به تبیین و تشریح این دو مقام از منظر قرآنی، روایی ، عرفانی و کلامی پرداخته اند که در مثنوی مبحث توکل و رضا که مباحثی عرفانی هستند با دو مبحث کلامی جبر و اختیار ارتباط یافته اند و حافظ در دیوان خویش به توکل با از منظر قرآنی آن نگریسته است.
در مثنوی معنوی توکل بسامد گسترده ای داشته است . مولوی ، حکایاتی در معنی توکّل به معنای اسباب و جهد دارد ، البته کارآیی اسباب به معنی عزل مسبب الأسباب نیست. همین ابزار و آلات و اعضا و جوارحی که خداوند برای انسان قرار داده است ، بی زبان ، مراد او را در استفاده از آن ها بیان می دارد .
اگرچه اغلب نیازهای انسان با توسل به همین اسباب دنیوی مرتفع می شود ، مولوی بر اساس اعتقادات کلام اشعری ، این نکته را نیز متذکر می شود که قدرت حق ، از برگرداندن جریان اسباب ، ناتوان نیست و هرگاه بخواهد می تواند اثر اسباب را محو سازد.
مولوی در باب توکّل در دو موضع از مثنوی بطور مفصل به بحث توکل پرداخته و در باقی مواضع به اجمال از آن گذشته است. دو بحث مفصل مولوی در باب توکل ، در صورت و محتوا قریب الافق است. نخست در دفتر اول بیت (۹۰۸) به بعد گفت و گویی میان شیر و نخچیران ترتیب می دهد و باریک ترین نکات را به نحو هنرمندانه ای از زبان حیوانات بیان می دارد. چیرگی و شیوایی بیان مولوی در این بحث ، حقّاً که اعجاب انگیز است. دوم در دفتر پنجم بیت (۲۳۸۰) به بعد که گفت و گویی میان خر و روباه بر می سازد و دقایق شگفت انگیزی در باب توکل و نسبتِ آن با سعی و تلاش بنده از زبان آن دو حیوان بازگو می کند. و البته مولوی نقدهایی را به متوکلان زمان خود از زبان شخصیت های داستانی وارد ساخته است ولی مقام رضا بسامد اندکی داشته است زیرا رضا عموماً با تسلیم گره می خورد و سلوک عرفانی مولوی سلوکی است بر پایه اختیار انسانی و نه جبر مطلق. به عکس مثنوی در دیوان حافظ رضا بازتاب وسیعی داشته است چرا که خواجه نگرشی رضای تؤام با تسلیم جبرگرایانه است امّا توکّل در دیوان او چندان بازتابی نداشته است .
توکّل و رضا در اشعار این دو شاعر در معانی متعدد و متنوعی استعمال شده اند و در بعض موارد این معانی با هم اشتراک دارند که حاکی از نگرش عرفانی یکسان دو شاعر به این دو مقوله است و در بعض موارد با هم تفاوت دارند که این تفاوت ها در حقیقت ناشی از نگرش ممتازِ عرفانی این دو شاعر به دو مقوله توکل و رضا می باشد.در کُل نگرش مولوی در باب رضا و توکل در حقیقت دنباله مباحثی است که طیّ قرون و اعصار طولانی در میان سلسله های تصوف استمرار داشته است امّا نگرش حافظ به این دو مقوله نگرشی شخصی و فردی است که با تصوّف و عرفانِ پیش ازو چندان ارتباطی ندارد.
پیشینه ی عمده ی پژوهش حاضر کتاب های عرفانی است که در زمینه ی مقامات و حالات عرفانی نگاشته شده اند.
یافتن اشعار مبتنی بر رضا و توکّل در اشعار این دو شاعر که از بزرگان ادب فارسی هستند بررسی و نقد و کاربردشان در زمان ها و مکان های گوناگون دید و نگرش غالب مخاطبان را نسبت به این دو مقام عرفانی تغییر می دهد به این معنی که توکّل به هیچ وجه منافی با جهد و کوشش و توسّل به اسباب طبیعی دنیایی نیست بلکه آن جا که انسان اسباب را دربرآوردن حاجات و اعطای رزق مؤثر حقیقی بداند ، در توکّلش خدشه وار می گردد و آن جا که سالک در مقام شکوه به حق و نه شکوه از حق برآید در مقام رضای او هیچ گونه خللی واردنمی گردد.
دراین پژوهش که در پنح فصل تهیه وتنظیم شده است برای دستیابی بهتر ومفید تربه اطلاعات ازروش اسنادی وکتابخانه ای استفاده شده است وپژوهشگربامراجعه به منابع ومآخذ نوشتاری اعم از کتاب ومقاله که شامل ابیاتی از مثنوی ودیوان حافظ که دربرگیرنده ی دومقام توکل ورضامی باشندوهمچنین با مراجعه به کتابهای عرفانی که درزمینه مقامات وحالات عرفانی نگاشته شده اند؛اطلاعات وداده های موردنیاز راجمع آوری نموده است .
پژوهش حاضر برآنیم تا به تبیین جایگاه توکل و رضا در مثنوی معنوی و دیوان حافظ و تبیین مشترکات و مفترقات این دو شاعر در باب این دو مقام بپردازیم.
فصل اوّل
کلّیّات
فصل اول
کلیات تحقیق
۱-۱-بیان مسأله
در میان شاعران بزرگ ایران که اشعارشان رنگ و بوی اسلامی دارد و مباحث عرفانی مطرح شده چون رضا و توکّل نمود بیشتری پیدا کرده است که با بررسی اشعار مختلف آنان در این زمینه می توان به دیدگاه و نظر آنان در این زمینه پی برد. در این میان حافظ و مولوی از جمله عرفایی می باشند که به توضیح و تفسیر این دو مبحث عرفانی پرداخته اند که شیوه بیان آنان می تواند نشان دهنده دیدگاه آن ها و چگونگی انتقال دیدگاهشان به مخاطبان باشد. برآنم اشعاری که در توکّل و رضا هستند را از دیوان حافظ و مثنوی معنوی مولوی استخراج و با بررسی و مقایسه این دو اصطلاح و چگونگی استعانت جستن دو شاعر از این دو واژه غنی به مفهوم و نوع کاربرد آن ها پی ببریم.
۱-۲-اهداف تحقیق
۱-شناخت نگاه حافظ و مولوی به رضا و توکل
۲-آشنایی بیشتر با اندیشه مولوی.
۳- آشنایی بیشتر با اندیشه حافظ.
۴-آشنایی با مفاهیم رضا و توکّل در ادب فارسی.
۱-۳-فرضیه های تحقیق
۱-مقام رضا در مثنوی معنوی انعکاس اندکی داشته است.
۲-مقام رضا در دیوان حافظ انعکاس وسیعی داشته است.
۳-مقام توکّل در مثنوی انعکاس گسترده ای داشته و در تعارض با کسب و جهد دانسته شده است.
۴-مقام توکّل در دیوان حافظ انعکاس اندکی داشته است.
۵-معنای توکّل در دیوان حافظ متفاوت از معنای توکّل در مثنوی معنوی است.
۱-۴-سؤال های تحقیق
۱-حافظ چه دیدگاهی نسبت به رضا و توکل دارد؟
۲-مولوی چه دیدگاهی نسبت به رضا و توکل دارد؟
۳-چه تفاوتی بین نگاهشان در رضا و توکل هست؟
۴-رضا و توکّل چگونه می توانند گره از مشکلات انسان ها بگشایند؟
۵-رضا و توکّل چگونه می توانند لازم و ملزوم یکدیگر باشند؟
۶- در ادب فارسی رضا و توکل چه مفهومی دارند؟
۱-۵- روش اجرای تحقیق
۱-۵-۱- مقدمه
در این فصل روش شناسی تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق در واقع ارائه دهنده ی تصویری کلی از آن چه قرار است در این پژوهش انجام شود و به عبارتی بهتر چگونگی اجرای پژوهش است. ” در هر پژوهش نه تنها باید از چند و چندین روش در گرد آوری داده ها استفاده کرد بلکه باید هر روش به درستی و با شناخت کامل برگزیده شود و به درستی به کار آید. ( ساروخانی ، ۱۳۸۲ :۱۷۲)
۱-۵-۲- نوع تحقیق
معمولاً تحقیق ها به نوع تحقیقات بنیادی و تحقیقات کاربردی طبقه بندی می شودند. هر چند برخی از محققین تحقیقات عملی را به عنوان طبقه ی سوم معرفی کرده اند. در تحیقات بنیادی هدف پروراندن نظریه ها از طریق کشف و اصول یا قواعد کلی و کشف مجهولات و فراهم آوردن یافته های اساسی و زیر بنایی است.( بهشتی ، ۱۳۷۹، ۱۱) از آنجایی که در این تحقیق تلاش می شود تا به بررسی تطبیقی اشعار مولوی و حافظ در باب توکل و رضا بپردازد. این تحقیق ، در ردیف تحقیق های نظری قرار می گیرد.
۱-۵-۳- روش تحقیق
در پژوهش حاضر برای دستیابی بهتر و مفید تر به اطلاعات سعی شده است که از روش اسنادی استفاده شود.در این روش که به مشاهده ی غیر مستقیم شهرت دارد ، پژوهشگر با مراجعه به منابع و مآخذنوشتاری و کتابخانه ای اعم از کتاب ، مقاله ، اطلاعات و داده های مورد نیاز را جمع آوری می کند.
۱-۵-۴- روش تجزیه و تحلیل داده ها
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات، مبتنی بر روش تحلیل نتایج حاصله از مطالعات کتابخانه ای و شامل مراحل زیر است :
۱-شناسایی منابع و مدارک موجود
شما نمیتوانید موارد درون زبالهدان را ویرایش کنید. مورد را به بیرون از زبالهدان منتقل و سپس آن را ویرایش کنید.
به باور نورسی، تمام مذاهب اهل قبله، در ایمان تفاوتی باهم ندارند. او سعی کرد تمام مذاهب اسلامی را با همه اختلافات تاریخی، زیر عنوان واحدی جمع و بررسی کند. به نظر او، در بطن اسلام اختلافی نیست، بلکه اختلاف در امور فرعی (که جزی ضروری دین محسوب نمیشود) وجود دارد و علت آن، زندگی اجتماعی و جغرافیایی است. تفاوت مذاهب، رحمت و علت اختلاف عدم بهرهمندی تمام آنها از یک سطح زندگی اجتماعی است. مقام و جایگاه صحابه موضوعی است که نورسی در موارد بسیاری از رسائل خود، ارزش و اهمیت آن را گوشزد کرده است. وی درجایی با ذکر (سوره فتح آیه ۲۹) به راین باور است که اجماع اهل سنت و جماعت دلیل قاطع بر این است که یاران پیامبر (ص) بعد از وی، بافضیلت ترین افراد انسانی هستند.[۱۸۰]
نورسی اساس فقه را اجتهاد دانسته و در رسائل خود بارها بر باز بودن اجتهاد در تمام دورهها تأکید کرده است. وی بااینکه تألیف جداگانهای درباره فقه ندارد، اما به موضوع احکام اسلامی پرداخته است.[۱۸۱]
اخوت و برادری ازنظر وی یک اصل قرآنی است و حیات را نتیجه وحدت و اتحاد میداند که باید آن را جدی گرفت، زیرا با رفتن اتحاد، حیات معنوی هم میرود.[۱۸۲] نورسی در برابر موضعگیریهای خصمانه دشمنان، اتحاد و اخوت اسلامی را قویترین سلاح، سپر، قلعه دانسته است. وی آنچه باعث تزلزل قلعه اسلامی و مخالف وجدان و مصلحت اسلام است، همان دشمنی و بهانههای جزئی میداند.[۱۸۳]
۵-۲ نورسی و سیاست
نورسی ضمن بیان ملیتگرایی در اسلام، سعی میکرد ملیت را از ویژگیهای قومی جدا کند و به جهات فرهنگی بیشتر توجه دهد. وی وجود تفکر ملیتگرایی را محصول غربیها برای بهرهوری و ایجاد اختلاف در سرزمینهای اسلامی میدانست. سپس ضمن تقسیم ملیگرایی به دو بخش مثبت و منفی؛ ملیتگرایی منفی را باعث دشمنی و کینه، اما میلت گرایی مثبت را باعث تعاون، همکاری، اخوت اسلامی و خدمت به اسلام تعریف میکرد.[۱۸۴]
نورسی ارتباط بین مباحث اعتقادی اسلام را بازندگی انسان در دنیای امروز دنبال میکرد و در نظر او ایمان شامل دو قسمت «آفاقی و انفسی» و خداوند غایت و هدف ایمان است.[۱۸۵] وی بابیان اینکه معرفت الهی یکی از اهداف حیات است، پنج هدف برای زندگی ترسیم میکند که عبارتاند از: ۱) معرفت به خداوند، بهگونهای که حق آن بهجا آورده شود. ۲) عبادت با اخلاص و پرستش الهی. ۳) امتحان و آزمایش. ۴) شکر و صبر. ۵) اصلاح.[۱۸۶]
نورسی حل بسیاری از مسائل جدید هر جامعهای را بهوسیله احکام اسلامی ممکن میدانست، زیرا ارزشهای اسلامی برای زندگی روزمره انسان هستند. بهطور مثال او، نمازخواندن را صرفاً نه یک عبادت، بلکه اینکه صدها میلیون نفر به یکشکل و به یک سمت نماز میخوانند، یک همجهتی گسترده سیاسی، اجتماعی، باهم بودن و در کنار هم بودن مینامید.[۱۸۷]
نورسی بهجای فلسفهای خالی از مبانی الهی و اخلاقی، «حکمت قرآنی» را پیشنهاد میکند، زیرا برعکس فلسفه مادیگرا، شاگردان حکمت قرآنی بنده متواضع و ملایم خداوند هستند و در برابر غیر خدا تسلیم نمیشوند و فقط در برابر خدا، فقیر و ضعیف هستند و از همهچیز بینیازند.[۱۸۸] وی ضمن مقایسه عمیق حکمت قرآنی با فلسفه بدون وحی و اخلاق،[۱۸۹] ورود اسرائیلیات، تعالیم یهود و فلسفه یونان در قرون ابتدایی اسلام را تائید میکند.[۱۹۰]
نورسی مهمترین عامل حفظ نظام یک اجتماع و پیشگیری از شکاف طبقاتی عمیق را وجوب «زکات قرآنی» و «ممنوعیت رباخواری» میداند و به آن دستور میدهد. به باور نورسی طبقات بالا و پایین جامعه، نباید آنقدر از یکدیگر فاصله بگیرند که ارتباطشان قطع شود. اسلام از راه واجب کردن زکات و ممنوعیت ربا، ارتباط بین فقرا و ثروتمندان را برقرار کرده و آنها را دعوت به همدردی و احترام به یکدیگر کرده است تا نظم و توازن در جامعه حفظ شود.[۱۹۱]
وی ضمن حمایت از انجمنها و گروههای سیاسی که درصدد اتحاد بودند، نگران فریب خوردن و بازیچه سیاسی قرار گرفتن و عامل تفرقه شدن مردم بود و تقویت وحدت اسلامی موضوعی بود که موجب عضویت وی در «اتحادیه محمدی» شد. نورسی درباره ویژگی این اتحادیه میگوید: راه اتحادیه به ما عشق به عشق و دشمنی با دشمن را یاد میدهد. وی اساس اتحاد را احیای اخلاق و اخلاقیات از راه پایبندی به شریعت و اجرای سنت پیامبر (ص) میدانست و میگفت: ما به پیشرفت اخلاقی بیشتر از اصلاح دولت نیاز داریم. از بهانهها و اتهامات حکومت لائیک ترکیه به نورسی که هر بار موجب آزار، زندانی و یا تبعید وی میشد، عبارت بود از طریقت گرایی و دادن درس طریقت و تشکیل طریقت نقشبندی، وی در جواب این تهمتها با شجاعت و صراحت میگفت: زمان، زمان طریقت نیست، بلکه زمان نجات ایمان است. او شیخ طریقت نیست.[۱۹۲] بلکه یک روحانی است که درس حقیقت میدهد که شامل علوم ایمانی و حقایق عالی است. قصد وی، نجات ایمان و خدمت به اسلام است وگرنه یک نفر پیدا نمیشود که بگوید به او درس طریقت داده است.
وی در انکار تشکیل جمعیت سیاسی هم متذکر میشود که فعالیت آنها برای نجات ایمان بوده و خود را عضو یک جماعت اسلامی مقدس مشتمل بر تمام مسلمانان و اهل ایمان میداند، لذا خود را حزبالله و حزب القرآن دانسته و به آن اعتراف و افتخار میکند.[۱۹۳] درواقع نورسی در دوران جمهوری ترکیه هیچ علاقهای به ارتباط با جریانهای داخلی، خارجی و جماعتهای سیاسی نداشت و شاگردان را از تماس با آنها منع میکرد. وی اولین و مهمترین دلیل دور شدن از سیاست را «اخلاص» (پایه اصلی مشرب نوری) در زمان غفلت عصر خود (درحالیکه میدید بسیاری همهچیز حتی دین را ابزار مشرب دنیای خود قرار داده بودند)؛ و دیگری «مهربانی کردن، ظلم و ضرر نرساندن» (یکی از پایههای چهارگانه رساله نور) میدانست.[۱۹۴]
فصل سوم:
معرفی کلیات رسائل النور
۲-مقدمه
نورسی کلیات رسائل النور را با الهام از قرآن کریم و معانی ایمان در یک شرایط دشواری برای طرفداران و شاگردان خود به هدف نجات ایمان مردم در نه جلد طی سیوچهار سال املا کرده است. این اثر ابتدا به زبان ترکی عثمانی، سپس به ترکی استانبولی (لاتینی) نوشته شد. بهتدریج ترجمههایی از آن به زبانهای مختلف انجام شد. ازجمله احسان قاسم الصالحی، آن را به زبان عربی در هفت مجلد ترجمه کرد. نیز خانم شکران واحده بر ترجمه اللمعات، مکتوبات، لمعات، شعاعات (از کلیات رسائل النور) به زبان انگلیسی اقدام کرد. علاوه بر اینها؛ کلیات به زبانهای آلمانی، روسی، کردی، مالایی، چینی، بوسنی و بسیاری از زبانهای آسیای میانه و غیره ترجمه شد.
۲-۱ بخشهای اصلی رسائل النور
رسائل النور دارای چهار بخش اصلی است. عناوین آنها به زباناصلی (ترکی) و ترجمه عربی آنها به ترتیب عبارتاند از: سوزلر (الکلمات)؛ مکتوبات (المکتوبات)؛ لمعات (اللمعات)؛ شعاعلر (الشعاعات). هریک از بخشهای این کتاب، خود حاوی رسالههای مستقل و متنّوعی درباره علوم اسلامی، بهویژه تفسیر و علوم قرآنی است. تعداد این رسالهها در سه بخش اول ۳۳ رساله و در بخش شعاعلر ۱۵ رساله است. رسائل مشتمل بر بیش از یکصد و سی رساله (پیام) و هرکدام با عناوینی خاص است.
آشنایی با مجلدات رسائل النور، بخشها و رسالههای مهم هر جلد و آگاهی از شرایط زمانی و مکانی نگارش و تدوین هر یک از رسالهها، به فهم و درک بهتر آرای عرفانی نورسی کمک میکند، به همین منظور، ابتدا مجلدات و رسالههای مهم موجود در آن را معرفی میکنیم.
۲-۱-۱کلمات (جلد اول)
شامل سیوسه رساله (کلمه) که نورسی تألیف آن را در سال ۱۹۲۶ م. در تبعید به بارلا به زبان ترکی شروع و بعدها احسان الصالحی آن را به عربی ترجمه کرد. کلمه اول: در بیان قدرت و برکت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»؛ کلمه دوم: تفسیر آیه: (الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ …)
(بقره،۳) را تفسیر کرده است و تبیین اینکه ایمان سعادت و نعمت است؛ کلمه سوم، تفسیر آیه: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ…» (بقره، ۲۱) و درک اینکه عبادت سعادت بزرگ و فسق زیان بزرگی است.[۱۹۵]؛ کلمه چهارم: تفسیر «إِنَّ الصَّلَاهَ کَانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا» (نساء،۱۰۳)؛ کلمه سیزدهم به دو بخش تقسیم میشود. بخش اول: تبیین غنای حکمت قرآن در مقابل فقر و عجز علوم فلسفی و منزه بودن قرآن از شعر و چگونگی اعجاز قرآن است. بخش دوم: راهنمایی انسان و بهویژه جوانان به چگونگی نجات آخرت خود است؛ کلمه هفدهم: برخی از اسرار و رموز زندگی و مرگ را بیان میکند؛ کلمه هیجدهم: نورسی این کلمه را به دو بخش یا مقام تقسیم میکند. وی فقط بخش اول را (مشتمل بر سهنقطه) نوشته است. نقطه اول: نفس خود را بر اساس آیه: «لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ…» (آلعمران، ۱۸۸) مورد عتاب قرار میدهد تا غرور و تکبر آن را بشکند؛ نقطه دوم: شرح و توضیح رازی از اسرار آیه کریمه «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ » (سجده، ۸)؛ و نقطه سوم: تبیین اینکه زیبایی و نیکویی خلقت، دلیل بر پیامبری حضرت محمد (ص) است.[۱۹۶]
۲-۱-۲مکتوبات (جلد دوم)
مجموعه «المکتوبات» از سیوسه رساله یا (مکتوب) تشکیلشده که نورسی در مرحله دوم حیاتش (سعید جدید) آن را تألیف کرده است. مکتوب اول: در آن از مسائل غیبی مانند مرگ و زندگی و جهنم و… سخن میگوید؛ مکتوب دوم: درباره دلایل بینیازیاش از مردم و نپذیرفتن هدیههای آنها و اینکه آن اصلی است که همه زندگی خود را بر آن استوار کرده است؛ مکتوب سوم: در تأمل و تعقل در آیات قرآنی و نکتههای ایمانی و سختی راه گمراهی و آسانی راه توحید است؛ مکتوب بیست و دوم: شامل چندین مبحث: مبحث اول: دعوت اهل ایمان به برادری، محبت و دوری از دشمنی، کینهتوزی و حسادت بر پایه آیه: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُوا بَیْنَ أَخَوَیْکُمْ»(حجرات، ۱۰) و آیه «ادْفَعْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ…» (فصلت، ۳۴) و آیه: «الَّذِینَ یُنفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ …» (آل عمران، ۱۳۴)؛ مبحث دوم: تبیین میزان ضرر و زیان حرص و طمع در زندگی اسلامی است؛ مکتوب بیست و هفتم: ملاحق و پیوستها و دربردارنده مکاتبات بدیع الزمان و شاگردانش شامل سه جزی بزرگ که هر جزی تجربه یک مرحله از مراحل زندگی نورسی تا زمان وفاتش را دربرمی گیرد.[۱۹۷] ملحق (پیوست) بارلا (۱۹۲۷ – ۱۹۳۵ م.)؛ ملحق قسطمونی (۱۹۳۶ – ۱۹۴۴ م.)؛ ملحق امیر داغ (یک) (۱۹۴۴ م. ۱۹۴۷ م.)، ملحق امیر داغ (دو) (۱۹۴۸ م.)
ملحقهای فوق در یک کتاب جداگانه گردآوریشده و بانام «الملاحق فی فقه دعوه النور» و از مشخصه های کلی آن بیانات ارشادی است که اهمیت و ارزش رسائل النور و روش آن در دعوت بهسوی خدا در عصر حاضر را نشان میدهد.[۱۹۸]
۲-۱-۳ لمعات (جلد سوم)
مشتمل بر سیوسه رساله یا (لمعه) و از مهمترین کتب سلسله رسائل النور است. ازجمله بخشهای آن: لمعه اول: در تفسیر آیه «…فَنَادَی فِی الظُّلُمَاتِ أَن لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ» (انبیاء، ۸۷) بیان قصه حضرت یونس (ع) و مناجات او که عظیمترین انواع مناجات است؛ لمعه دوم: درباره مناجات حضرت ایوب (ع) بر اساس آیه: «وَأَیُّوبَ إِذْ نَادَی رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ» (انبیاء، ۸۳) بیان نیاز به صبر در گرفتاریها و بلاها و اینکه مصیبت حقیقی آن است که به دین لطمه و زیان برساند.[۱۹۹]؛ لمعه سوم: تفسیری بر فرموده آیه: «… کُلُّ شَیْءٍ هَالِکٌ إِلَّا وَجْهَهُ…» (قصص، ۸۸) با توجه به جمله (یا بَاقی أنتَ البَاقی) و بیان حقایق آن. نیز نشان دادن نزدیکی دو حس بقا و جاودانگی؛ فنا و نیستی در انسان بهصورت ممزوج و باهم است؛ لمعه چهارم: رسالهای با عنوان «منهاج السنه» که تفسیری بر آیه: «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ» (توبه، ۱۲۸) و نیز «… قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَی…» (شوری، ۲۳) و در آن از مسئله امامت و بیان اختلاف اهل سنت و شیعه و تلاش برای ایجاد توافق بین آنها بهوسیله نهی از افراطوتفریط سخن میگوید؛ لمعه پنجم: در بیان حقیقت آیه کریمه: «وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ»(آلعمران، ۱۷۳) است. نورسی نوشتن آن را به تأخیر انداخت؛ تا اینکه در لمعه بیست و نهم عربی گنجانده شد.[۲۰۰]
۲-۱-۴شعاعات (جلد چهارم)
شعاعات از رساله دوم (الشعاع الثانی) آغاز میشود. نورسی شعاعات را زمان حبس زندان اسکی شهر بهتنهایی و پس از آزادی دوستانش نوشته است. این مجموعه از پانزده رساله یا (شعاع) تشکیلشده است. ازجمله آنها:[۲۰۱] شعاع دوم: در تبیین اسرار ایمان و ثمرات و میوههای فراوان توحید است؛ شعاع سوم: با عنوان «رساله المناجاه» در ارتباط با ربوبیت، رحمت، حکمت و قدرت خدای تعالی و در آن وجوب الوجود، وحدت و احدیت، جلال ربوبیت، بزرگی قدرت، ظرفیت رحمت، فرمانروایی مطلق، علم مطلق و حکمت مطلق… و امثال اینها از اساس ایمان… و نیز اشارههای آن به حشر بسیار قوی است، شعاع چهارم: تفسیر درونی آیه: «… وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَکِیلُ» (آلعمران، ۱۷۳) که مؤلف در خلال آن به تبیین مستتر بودن لذت ایمان بهخودیخود در ایمان و رویکرد ایمان به زندگی و مسائل دیگر آن، پرداخته است؛ شعاع پنجم: با عنوان «اشراط الساعه»؛ شعاع ششم: در بیان معنای شهادتین؛ شعاع هفتم: رساله مهمی با عنوان «آیه الکبری» با استدلالها و برهانهای فراوان مبنی بر وجود خدای تعالی و دلایل وحدانیت است تا انکارکنندگان به سکوت واداشته شوند و بخش پایانی آن بیان اهمیت رسائل نور است.[۲۰۲]
مجموعههای چهارگانه فوق به همراه الحاقات و پیوستهای ارکان کلیات رسائل النور هستند؛ اما علاوه بر اینها نورسی رسائل مستقل و جداگانه دیگری نیز دارد که مهمترین آنها عبارتاند از: ۲/۱صیقل الاسلام: یا «محاکمات عقلیه فی التفسیر و البلاغه و العقیده» شامل: سه موضوع اصلی و در هر یک از آنها مجموعهای از مسائل فرعیتر بررسیشده است که عبارتاند از:[۲۰۳] موضوع اول: درباره تفسیر و شرح برخی قواعد فکری که پیروی آنها در تفسیر، ضروری است؛ موضوع دوم: درباره علوم بلاغت، نظم کلام و فلسفه بیان است؛ موضوع سوم: درباره عقیده و مسائل و دلایل آن است. قزل ایجاز (= خلاصه، شرح، مختصر): حاشیهای بر متن کتاب «سلم المنطق»(علم منطق) شیخ عبدالرحمن اخضری برای متوجه ساختن ذهنها بهدقت در ملاحظه کردن و گشادهرویی در نظر نوشتهشده است.[۲۰۴] تعلیقات: حاشیههایی بر کتاب «برهان للکلنبوی» در علم منطق است. السانحات (= پیش آمدها): تفاسیر آیههای قرآنی در نقد و بررسی مسائل عقایدی بابیان تأثیر آنها در زندگی اجتماعی.[۲۰۵] المناضرات: مجموعه دروسی است که نورسی برای ارشاد عشایر کرد و بیداری دینی و اجتماعی آنها ایراد کرده است.[۲۰۶] المحکمه العسکریه العرفیه (= دادگاه نظامی عرفی) شامل دفاع وی پس از اتهامش در حادثه سی و یکم مارس ۱۹۰۹ م است.[۲۰۷] الخطبه الشامیه: خطبهای که در مسجد اموی هنگام دیدارش از دمشق در سال ۱۹۱۱ م. ایراد و در آن بیماریهای جهان اسلام و علاج ضروری آن را بیان داشته است. الخطوات الست: رسالهای کوتاه که زمان اشغال پایتخت خلافت توسط انگلستان، نوشت و در آن دسیسههای استعمار را افشا و مسلمین را به نبرد دعوت کرد. با رسیدن این رساله به دست انگلیسیها، حکم اعدام او را صادر کردند.[۲۰۸] این تألیفات هفتگانه مذکور در کتاب واحدی پس از ترجمه و تحقیق آن بانام «صیقل الاسلام»- که درواقع نام اولین مجموعه هفتگانه است - جمع شده است و اکنون جلد هشتم از سلسله کلیات رسائل النور است.[۲۰۹]
۲-۲ علل نامگذاری آثار به «رسائل النور»
نورسی درباره علل نامگذاری اثرش به رسائل النور میگوید: واژه «نور» در طول زندگیام همواره در هر جا که قدم گذاشتهام، روبروی من بود، اسم روستایی که در آن به دنیا آمدم «نورس»، اسم مادرم «نوریه»، نام استادم در طریقه نقشبندیه «سید نورمحمد»، استاد دیگرم، در مسلک قادریه «نورالدین»، از معلمان قرآنیام «نوری» و در نام بیشتر شاگردانی که در تحصیل دانش همراه من بودند، واژه «نور» وجود داشت، بهنوعی «نور» در سراسر زندگی من تجلّی و تبلوری خاص داشت.[۲۱۰]
نورسی ضمن کرامت دانستن رسائل النور بر این باور است که خواندن آن موجب پیشرفت و ارتقای خواننده در کشف حقایق ایمانی - بیش ازآنچه از طریقتهای صوفیه بهجامانده- است. ازنظر نورسی نقش و کارکرد این حقایق ایمانی در رسائل به حدی است که میگوید: برخی از شاگردان صادق و درستکار نور از جهتی از اولیای صالح برترند و در آنها مظاهر و اذواق روحی، کشفیات معنوی و کرامات مادی ملموس نظیر اولیا دیده نمیشود. از اینها مهمتر اخلاص شاگردان، باعث میشود تا بهمانند این کرامات و کشفیات نپردازند؛ زیرا نورسی کرامات موقتی در دنیا را هدف ذاتی کسانی میداند که نمیتوانند از نفس اماره خود جدا شوند و در دست مدعیان، موجب فساد اخلاص آنها میشود. درنتیجه نباید اعمال آخرتی را در مقاصد دنیایی به کار گرفت… اما رسائل به شخص اهمیت نمیدهد. رسائل با مشارکت معنوی و فنای در یاران از هزاران کرامت علمی به کسانی که در نشر حقایق ایمانی حرکت میکنند، برکت در معاش شاگردان نور و… را از کرامات الهی به دست میآورند.[۲۱۱]
اهمیت رسائل النور تقویت و نجات ایمان، شناساندن ماهیت انسان، شناخت خدا و رسول (ص) به انسان است: دروس رسائل النور، حقایقی از علم حقیقت که فیض ولایت کبری جاری از سر وراثت نبوی است که نیاز به ورود بهسوی طریقتهای صوفیه بیرون از دایره رسائل النور را برطرف میکند.[۲۱۲] در جای دیگری میگوید: دایره رسائل النور مشرب خلت، دوستی، مسلک برادری و اخوت است. این مشرب نیاز به مراجعه به مرشد را برطرف ساخته است.[۲۱۳] تألیف رسائل النور یک اتفاق عادی نیست و شیوه و اسلوب نورسی در دنیای دعوت گری، متعارف نیست، زیرا تألیف آن عبارت است از شوق برخاسته از زمین به سمت آسمان و از روح و وجدان وی، زیرا حقایق ایمانی اولین هدف در این عصر بوده و تمام امور دیگر در مرتبه دوم قرار میگیرد. لذا بزرگترین وظیفه، همان خدمت به حقایق ایمانی بهوسیله رسائل النور است.[۲۱۴] نورسی ایمان و حقایق ایمانی را اجلتر از هر چیزی در عالم هستی میداند.[۲۱۵] زیرا رسائل درس عبادت و نزدیکی به خداوند است که در آن ذکری کلی، فکری وسیع، تهلیلی بسیار، درس ایمانی قوی، حضوری بی غفلت، حکمت و عبادت فکری والا وجود دارد.[۲۱۶]
اهمیت رسائل، مشتمل بر وظایف آن است؛ زیرا مهمترین چیزی که ارائه میدهد، کشف مکنونات قرآن، جستجو در اعماق، کنه و ذات قرآن است که جز عارفان بدان شناخت ندارند. نورسی دراینباره میگوید: وظیفه ما در این دوره استخراج اسرار قرآنی و استنباط آن است، نه نقل مسائل موجود در بطن کتابها که نقش آنها، درمان مسائل جزئی است[۲۱۷] بلکه قرآن به درمان بنا و اساس جامعه میپردازد. به عبارت دقیقتر؛ رسائل النور به دنبال تأسیس بنایی با همراهی روح و عقل است.[۲۱۸] ورود به بهشت بدون ایمان ممکن نیست درحالیکه بسیاری بدون تصوف وارد بهشت میشوند. تصوف میوه و حقایق ایمانی نان است.[۲۱۹] نورسی با این تفکر در نظر دارد که رسائل النور بهصورت فراگیر برای همه و نه برای گروه خاصی باشد. رسائل النور مرشد و راهنمایی برای دو نور است.[۲۲۰] ازآنجاکه خطاب آن به عقل اسلامی و فطرت پاک است، رد و نقدی بر الحاد، بیدینی، سکولاریسم و فیضی از فیوضات رحمت پروردگار برای مؤلف آن است. این دعوت به خداوند، وظیفهای است که نورسی در آن قدم گذاشته، حتی زمانی که بهصورت مستمر در بارلا تبعید بوده، تجربههایش را در این کتاب آورده است.
۲-۳ خبر از رساله نور و طلبههای آن در قصیده بدیعیه امام علی (ع)
نورسی بر این باور است که حضرت علی (ع) در قصیده بدیعیه به دو شکل از رساله نور خبر داده است. نیز در اشاره به رساله «آیه الکبری» میگوید: «وبالآیه الکبری امنّی من الفجت.» نورسی تأکید میکند که امام (ع) در اینجا به این اشاره دارد که شاگردان نور به خاطر آیه الکبری دچار مصیبت بزرگی میشوند. لذا نورسی بهحق آیه الکبری از خداوند درخواست میکند تا شاگردان وی را از بلا و گرفتاری نجات دهد؛ یعنی این رساله را شفیع میکند. او میگوید: مصیبتی را که به دلیل انتشار آیه الکبری دچار شدیم، دقیقاً رمز غیبی مذکور را تائید کرد. نیز در صفحه مقابل خاتمه اشارات، مرتب به اجزای مهم رساله نور در آن قصیده اشاره و بیانشده است: «فتلک حروف النور فاجمع خواصها و حقق معانیها بها الخیر تُممت»: یعنی تو خواص آنها را جمع کن و معانی آنها را تحقیق کن که خیر و سعادت با آنها تکمیل میشود. معانی حروف را تحقیق کن؛ بلکه مراد و منظور رسالههایی است که «سوزلر» (کلمات) و به معنی کلمهها است، نه حروف هجایی که به قرینه افاده معنایی نمیکند.[۲۲۱]
نورسی به دلیل اتهام به بنیانگذاری طریقت تصوف، به دفاع و مقایسه رسائل النور با آثار صوفیان دیگر پرداخته است. درحالیکه بسیاری از مکتبهای تصوف، هستی حقیقی و ملموس جهان را انکار میکنند یا اینکه تمام اهتمام خود را به معنای دیگر و آن القای اینکه هستی را به فراموشی سپردهاند؛ زیرا که در مکتب تصوف، سلوک الی الله یک مسیر درونی از راه فعال کردن نیروها و استعدادهای درونی به خصوص قلب انسان است و این نوع از شناخت بدیهی و روشن است. او در بخشی از رساله نور که به لاحقه امیرداغ معروف است میگوید: «رساله نور خلاصه و زبده دوازده طریقت بزرگ و اصیل است» و ادامه میدهد: «رساله نور نه از علوم شرق تغذیه کرده است نه از علوم غرب؛ منشأ مطالب مطرحشده در این رساله مستقیماً قرآن است.»[۲۲۲] او در مکتوبات یادآور میشود که تعداد راههای رسیدن به خداوند به تعداد انسانهاست و همه این راهها در شاهراه قرآن مجید قرار دارد.
نورسی بر این باور است که بین راه نورانی که او گشوده و تصوف حقیقی و بی شائبه، هیچ اختلاف جوهری وجود ندارد. هر دو، راههایی هستند که انسان را به رضای خدا و درنتیجه جنت اعلا و دیدار مولا میرسانند؛ بنابراین هر صوفی که در پی هدف بالا باشد، میتواند رسائل وی را با لذت بخواند، زیرا رسائل مراقبهای را که در تصوف وجود دارد بر اساس راه قرآن کریم گستردهتر و تفکر را ورودی خیلی مهم آن قرار داده است.[۲۲۳]
فصل چهارم
آرای عرفانی و سلوکی نورسی
۳ جایگاه تصوف و طریقت در نظر نورسی
ازآنجاکه دستیابی به تصوف و آرای عرفانی نورسی شفاف و آسان نیست، دقت در سیره و آثار نورسی با توجه به شرایط تاریخی و سیاسی ضروری است تا بتوان با دلایل مستند اثبات کرد که نورسی از عارفان و صوفیان دارای یک طریقت عرفانی مخصوص به خود بوده است.
نورسی در مواضع بسیاری خود را نه یک شیخ صوفی، بلکه یک عالم دینی معرفی میکند. ازجمله در زمان محاکمه به دوستان خود و مسئولان حکومتی در پاسخ اینکه شیوخ صوفیه در امور دولتی و سیاسی دخالت میکنند… میگوید: «اقول ایها الساده اینی لست شیخاً صوفیاً… و الاسلام ضروری»[۲۲۴] نورسی خود را صوفی نمیداند، بااینحال همواره از طریقت و تصوف به نیکی یاد و ستایش میکند؛ و هدف طریقت را، معرفت حقایق ایمانی - قرآنی و رسیدن به آن از طریق سیر و سلوک روحانی، در سایه رهبری معراج پیامبر (ص) با قدمهای درونی و به شکل وجدانی و ذوقی میداند. طریقت و تصوف راز انسانی رفیع، کمال بشری و قلب محور حقایق فراوان هستی است. قلب باید به کاری بپردازد که برای آن آفریدهشده است. بدون شک بزرگترین مشغولیت قلب، توجه به حقایق ایمانی، ذکر خداوند در ضمن مراتب ولایت بهوسیله طریقت است. ذکر خدا و تفکر کلیدهای سیر و سلوک و وسیلههای حرکت روحانی است.[۲۲۵]
بااینکه وی از طریقت و تصوف جانبداری میکند اما در مقایسه مسلک خود با دیگر طریقتها میگوید: «البته مسلک ما طریقت نیست، حقیقت است، پس مانند اهل طریقت مجبور نیستیم این رابطه را فرضی و خیالی انجام دهیم که بامسلک حقیقت تناسب ندارد، بلکه باید به سرانجام فکر کرد، البته نه اینکه آینده را به زمان حال بیاوریم؛ بلکه با توجه به حقیقت ذهن باید از زمان حال به آینده برویم و به آن نگاه کند؛ و میتوان بدون نیاز به خیال و فرض به جنازه خود نگاه کرد که تنها میوه موجود از درخت عمر است و اینچنین میتوان علاوه بر دیدن مرگ خود، با نگاه به جلوتر، مرگ ” زمانه خویش” را نیز ببینیم، حتی آنسوتر، مرگ دنیا را نیز ببینیم تا راهی به اخلاص کامل بازکنیم.»[۲۲۶]
همچنین او با کاملتر و جامعتر خواندن مسلک خود از سایر طریقتها میگوید: «شاگردان نور نیازی به طریقت تصوف ندارند…»[۲۲۷] نورسی درباره ولایت و رسالت؛ و طریقت با شریعت هم با بسیاری از عارفان و صوفیان، دیدگاه متفاوت دارد و ولایت را دلیل رسالت و طریقت را برهان و دلیل شریعت میداند.[۲۲۸] و میگوید: «ان الولایه حجه الرساله و ان الطریق برهان الشریعه، ذلک لان ما بلغته الرساله من حقایق الایمانیه تراها “الولایه” بدرجهه ” عین الیقین” بشهود قلبی و تذوق روحانی فتصدقها و تصدیقها هذا حجه قاطعه لاحقیقه الرساله»؛ «و ان ما جائت به ” الشریعه ” من حقائق الاحکام، فان ” الطریقه ” برهان علی احقیه تلک الاحکام و علی صدورها من الحق تبارکوتعالی بما استفاضت منها و استفادت بکشفیاتها و اذواقها»؛ ” نعم، فکما ان ” الولایه و الطریقه ” هما حجتان علی احقیه “الرساله و الشریعه ” و دلیلان علیهما، فانهما کذلک سرّ کمال الاسلام و محوره انواره و هما معدن سمو الانسانیه و رقیها و منبع فیوضاتها بانوار الاسلام و تجلیات اضوائه.»[۲۲۹]: شریعت از حقایق احکام است و طریقت دلیلی بر حق بودن آن احکام است که از حقتعالی صادرشده است و طریقت در کشفیات و اذواق از آنها استفاده میکند؛ بنابراین نورسی ولایت و طریقت را دو دلیل بر حق بودن رسالت، دین و کمال اسلام، محور انوار اسلام، معدن برتری انسان و سرچشمه فیوضات انوار اسلام میشمارد.[۲۳۰]
نورسی، سیر و سلوک در طریق ولایت را با همه سهولت و آسانی دارای سختی و با همه کوتاهی، بسیار بلند و با تمام ارزشمندی و جایگاه والا، پرخطر و با همه گستردگی بسیار تنگ و باریک میداند.[۲۳۱]
۳-۱دلایل و شواهد بر صاحب طریقت بودن نورسی
برخلاف ادعا و اذعان نورسی بر صوفی نبودن و نداشتن طریقت صوفیانه، با توجه به دوران سهگانه زندگیاش و مراجعه به رسائل النور به دست میآید که صاحب طریقت بوده است. برای تائید این سخن به ذکر شواهد و دلایل آن میپردازیم:
۳-۱-۱ گرفتن مرجع علمی و سلوکی از بزرگان طریقتهای مشهور
نام ترکیب جرم مولی° دمای ذوب °° انحلال پذیری درآب |
سانست یلو ۳۷/۴۵۲ ۳۰۰ انحلال پذیر |
° جرم مولی بر حسب گرم بر مول.
°° دمای ذوب بر حسب درجه سانتیگراد.
جدول (۲-۴) خواص فیزیکی حلالهای آلی استفاده شده در استخراج سانست یلو
نام حلال دمای جوش a دانسیته b انحلال پذیری در آب |
اتانول ۳/۷۸ ۷۹/۰ انحلالپذیر متانول ۰/۷۹ ۶۴/۵ انحلال پذیر استونیتریل۰/۷۸۹ ۸۱/۶ انحلال پذیر دی متیل سولفوکسید ۱/۰۹۵۵ ۱۸۹ انحلال پذیر |
a دمای جوش بر حسب درجه سانتیگراد
b دانسیته بر حسب گرم بر سانتی متر مکعب
۳-۲-۳- تهیه محلولهای استاندارد
برای انجام آزمایشها، محلول استاندارد اولیه سانست یلو با غلظت ۱۰۰۰ میلی گرم بر لیتر در آب تهیه شد. غلظتهای مورد نیاز از رقیق سازی حجمهای مشخصی از محلول استاندارد اولیه با آب تهیه شد.
-۴-۲-۳ سایر تجهیزات مورد نیاز
دستگاه و وسایل شامل یک دستگاه دو پرتوئی مرئی فرابنفش مدل Varian 300bio ساخت کشور استرالیا بود.
تنظیم pH با بهره گرفتن از pH متر دیجیتالی مدل ۸۲۷ متروهم ساخت کشور سوئیس مجهز به الکترود ترکیبی کالومل- شیشه انجام شد. ترازوی تجزیهای سارتوریوس مدل BPS221 ساخت کشور آلمان و میکرو پیپتهای متغییر ساخت شرکت اپندروف آلمان به منظور برداشتن حجمهای متفاوت مورد استفاده قرار گرفتند. دستگاه سانتریفیوژCenturion Scientific) Ltd) برای تهنشین کردن فاز آلی به کار برده شد. همچنین لولههای سانتریفیوژ ۱۵میلی لیتری و سرنگ هامیلتونی یک میلی لیتری نیز در طول آزمایش مورد استفاده قرار گرفت.
۳-۲-۵- استخراج سانست یلو با روش استخراج نقطه ابری
برای انجام استخراج ۱۰ میلی لیتر از محلول آبی حاوی سانست یلو با غلظت ۵ میلی گرم بر لیتر درون لوله سانتریفیوژ ۱۵ میلی لیتری ریخته شد (با ۵/۵=pH) سپس مقدار مورد نظر از نمک کلرید سدیم به محلول آبی اضافه کرده و لوله سانتریفیوژ در حمام آب با دمای مشخص قرار داده شد و یک میلی لیتر از محلول سورفکتانت با غلظت مشخص توسط سرنگ یک میلی لیتری با سرعت به درون فاز آبی تزریق شد. با تزریق محلول سورفکتانت به درون فاز آبی محلول کدری ابر مانند حاصل شد. برای جدا کردن فاز آلی حاوی سانست یلو، محلول کدر به مدت ۱۵ دقیقه در ۲۰۰۰ دور بر دقیقه سانتریفیوژ شد.
بعد از سانتریفیوژ، فاز آلی حاوی سانست یلو در ته لوله سانتریفیوژ تهنشین شده و فاز آبی در قسمت بالا قرار گرفت در نهایت فاز آبی دو ریخته شد و فاز آلی با آب و اتانول به حجم سل (۵/۲ میلی لیتر) رسانده شد و آنالیز آن توسط دستگاه UV صورت گرفت. مراحل استخراج نقطه ابری در شکل (۲-۲) نشان داده شده است.
Cloudy solution
Sample solution
Injection of surfactant
centrifugation
Sedimented phase
شکل) ۲-۲) مراحل مختلف استخراج نقطه ابری
-۶-۲-۳ آماده سازی نمونههای حقیقی
قبل از آنالیز و استخراج، نمونههای مختلف (مواد خوراکی حاوی رنگ سانست یلو) از محل مطمئن خریداری شده و در جای مناسب نگهداری شد. به منظور اندازه گیری سانست یلو در نمونههای خوراکی و تخمین میزان بازیابی روش استخراج نقطه ابری، یک گرم از پودر آب پرتقال، پودر ژله پرتقال و پودر هلو را در ۱۰۰ میلی لیتر آب دو بار تقطیر حل کرده و به مدت ۳۰ دقیقه روی همزن هم زده شد تا محلول یکنواختی حاصل شد. محلول حاصل جهت صاف شدن از کاغذ صافی عبور داده شد و در شرایط بهینه سانست یلو موجود در آن استخراج و اندازه گیری شد.
فصل چهارم
بحث و نتیجه گیری
۴-۲-۱- اندازه گیری سانست یلو
برای اندازه گیری سانست یلو از دستگاه جذبUV استفاده شدکه مقدار سانست یلو موجود به وسیله میزان شدت جذب، که در ناحیه ی ۴۱۸ نانومتر پیک مورد نظرظاهر میشد، تشخیص داده شد. در شکل (۲-۳) طیف مرئی-فرابنفش سانست یلو نشان داده شده است.
شکل (۲-۳). طیف مرئی- فرابنفش سانست یلو
پس از استخراج سانست یلو، به منظور دستیابی به بیشترین میزان استخراج توسط روش استخراج نقطه ابری، اثر پارامترهای مختلفی مانند نوع سورفکتانت، نوع حلال استخراجی، pH، غلظت سورفکتانت، درصد نمک و دما بررسی شد. نتایج به طور مشروح در این بخش ارائه شده است.
۴-۲-۱-۱- انتخاب نوع سورفکتانت
در این مطالعه اثر سه نوع سورفکتانت شامل تریتون ۱۰۰-X ، تریتون ۱۱۴-X و تریتون ۴۰۵-X مورد بررسی قرار گرفت شکل ( ۲-۴). که بیشترین میزان جذب برای تریتون ۱۱۴-X بهدست آمد که به دلیل دمای پایین تر نقطه ابری و دانسیته بالای فاز غنی از سورفکتانت میباشد و جدایی فاز توسط سانتریفیوژ را تسهیل کرده است [۸۰]. بنابراین تریتون ۱۱۴-X به عنوان سورفکتانت مناسب برای ادامه آزمایش انتخاب شد. داده های حاصل در جدول (۲-۵) نشان داده شده است.
شکل (۲-۴). تاثیر نوع سورفکتانت بر کارایی استخراج سانست یلو. شرایط استخراج: حجم نمونه آبی، ۱۰ میلی لیتر؛ غلظت سورفکتانت، ۵/۱ درصد(وزنی/ حجمی)؛ ۵/۵pH=؛ غلظت سانست یلو، ۵ میلی گرم بر لیتر؛ درصد نمک، ۱۰ درصد(وزنی/ حجمی)؛ دما، ۶۰ درجه سانتیگراد.
جدول (۲-۵). تاثیر نوع سورفکتانت بر کارایی استخراج سانست یلو
نوع سورفکتانت میزان جذب انحراف استاندارد نسبی (درصد)*
تریتون ۱۰۰-X 1183/0 9/4
تریتون ۱۱۴-X 3997/0 2/3
تریتون ۴۰۵-X 0856/0 8/4
۲-۳-۲-۲-۲- بررسی تعداد اسپرم
برای شمارش اسپرم ها از MAKLER CHAMBER استفاده شد . نمونه هایی که غلظت اسپرم در آنها از بیست میلیون در میلی لیتر کمتر بود از مطالعه حذف شدند. بعد از شستشو به روش Swim-up مستقیم نیز شمارش اسپرم انجام شد.
۲-۳-۲-۲-۲-۱- روش استفاده از MAKLER CHAMBER برای شمارش
برای شمارش، μl10 از نمونه، توسط سمپلر روی قسمت وسط MAKLER CHAMBER قرار داده می شود و سپس لامل آن روی نمونه قرار می گیرد، این لامل از ۱۰۰ خانه ۱۰×۱۰ تشکیل شده است و با بزرگنمایی X20، تعداد اسپرم های موجود در ۱۰مربع عمودی پشت سرهم و یا ۱۰ مربع افقی پشت سر هم را شمارش می شود و یا میانگین این دو گرفته می شود سپس عدد به دست آمده ضرب در ۱۰۶ می شود تا تعداد اسپرم در یک میلی لیتر برحسب میلیون به دست آید .عدسی با بزرگنمایی ۲۰ باید مخصوص برای MAKLER CHAMBER باشد(WHO 2010).
۲-۲- MAKLER CHAMBERبرای شمارش اسپرم استفاده می شود
۲-۳-۲-۲-۳- ارزیابی تحرک
بر اساس استاندارد WHO وقتی نمونه انزالی در محدوده طبیعی قرار می گیرد که حرکت پیشرونده[۸۱] (a+b) در بیشتر از ۵۰ درصد و حرکت سریع[۸۲] (a) در بیش از ۲۵ درصد اسپرم ها مشاهده گردد. تعداد اسپرم در هر میلی لیتر از منی حداقل باید ۲۰ میلیون اسپرم باشد. از آنجا که کمترین حجم نرمال مایع سمینال ۲ میلی لیتر می باشد، بنابراین تعداد کل اسپرم در هر مرتبه از انزال افراد بارور حدود ۴۰ میلیون اسپرم می باشد.
۲-۳-۲-۲-۳-۱- روش کار
۱-برای مشاهده تحرک اسپرم ۱۰ میکرولیتر از سیمن مایع توسط سمپلر برداشته می شود.
۲- نمونه را بر روی MAKLER CHAMBER قرار داده و با لامل پوشانده می شود.
۳- با بهره گرفتن از میکروسکوپ نوری و با بزرگنماییX20 ، انواع حرکت اسپرم ها بررسی می شود.
۴- تعداد اسپرم های دارای حرکت سریع پیشرونده و (a)، آهسته پیشرونده[۸۳] (b)، حرکت درجا[۸۴]©، واسپرم های بیحرکت[۸۵](d) را در مربع های مختلف MAKLER CHAMBER مشاهده وبا کانتر شمار ش می شود تا به صد برسد تا به صورت درصد بیان شود. برای هر نمونه قبل و بعد از شستشو به روش Swin-up Direct نتایج ثبت شد(WHO 2010).
۲ -۳- شکل لامل MAKLER CHAMBER که به صورت ۱۰×۱۰ مدرج شده است.
۲-۳-۲-۲-۴- ارزیابی قابلیت حیات
طبق استاندارد WHO اگر در نمونه انزالی ۵۰ درصد یا بیشتر از اسپرم ها زنده باشند، نمونه مورد نظر در محدوده ی طبیعی قرار داده می شود که تقریباً معادل همان درصد تحرک اسپرم ها ست. هر اسپرم متحرک یعنی اسپرم زنده. این تست در نمونه هایی که دارای تحرک کم می باشند دارای ارزش بیشتری است. ارزیابی قابلیت حیات با تست های مختلف رنگ آمیزی انجام می گیرد، مثل رنگ آمیزی ائوزین و ائوزین-نیگروزین که در این تحقیق از رنگ آمیزی ائوزین- نیگروزین استفاده شد.
۲-۳-۲-۲-۴-۱- روش کار رنگ آمیزی ائوزین-نیگروزین
۱-۱۰میکرولیتر رنگ ائوزین-نیگروزین با سمپلر برداشته و درون یک میکروتیوپ ریخته می شود.
۲-۱۰میکرولیتر نمونه با سمپلر برداشته و درون میکروتیوپ حاوی رنگ ریخته می شود و با عمل پیپتینگ[۸۶] با ائوزین-نیگروزین مخلوط می شود و ۳۰ ثانیه وقت داده می شود.
۳- سپس ۱۰ میکرولیتر از آن را با سمپلر برداشته روی لام گذاشته می شود و به وسیله ی لام دیگری از این اسمیر تهیه می شود تا خشک شود.
۴- بعد توسط میکروسکوپ نوری مشاهده می شود، بهتر است با بزرگنمایی X 100 بررسی شود. اسپرم هایی که رنگ را به خود گرفته اند و قرمز یا صورتی شده اند مرده و آنهایی که سر سفید دارند و رنگ را به خود نگرفته اند زنده اند.
تعداد۱۰۰ اسپرم شمرده می شود. نتایج در قبل و بعد از شستشو به روش Direct swim up ثبت گردید(WHO 2010).
B
A
۲-۳-۲-۲-۵- ارزیابی مورفولوژی
طبق استاندارد WHO ، اگر در نمونه انزالی ۳۰% یا بیشتر از اسپرم ها مورفولوژی طبیعی داشته باشند نمونه در محدوده ی طبیعی قرار داده می شود. برای تعیین مورفولوژی اسپرم از روش رنگ آمیزی پاپانیکولا[۸۷] طبق دستور WHO انجام شد.باید ۱۰۰ اسپرم با بزرگنمایی ۱۰۰ بعد از رنگ آمیزی مطالعه کرد تا بتوان انواع طبیعی را از انواع غیر طبیعی مشخص نمود، تا درصد مورفولوژی نمونه گزارش شود. طیف اشکال غیر طبیعی اسپرم بسیار وسیع است. اشکال غیر طبیعی اسپرم عبارتنداز: اسپرم های دارای دوسر، سر بزرگ، سر کوچک، سر گرد و بدون آکروزوم، سر سنجاقی، اسپرم ها یی با دم های غیر طبیعی بلند یا کوتاه، دو دم، بدون دم، دم پیچ خورده یا زوائد سیتوپلاسمی در ناحیه قطعه میانی وگردن است.
۲-۳-۲-۲-۵-۱- رنگ آمیزی پاپانیکولا
این نوع رنگ آمیزی رنگ آمیزی خوبی برای اسپرم ودیگر سلول ها می باشد. باعث رنگ شدن آکروزوم و بعد از آکروزوم ، قسمت سر و قطعه میانی می شود که سر رنگ آبی و قطعه میانی به رنگ قرمز یا صورتی در می آید. جهت بررسی مورفولوژی نمونه، ابتدا از هر نمونه یک لام فیکس می شود تا بعداً به طور یک جا رنگ آمیزی پاپانیکولا روی آنها انجام می شود. برای هر نمونه یک لام قبل از عمل Swim-up و یک لام بلافاصله بعد از عمل Direct Swim-upبه صورت فیکس شده از اسپرم تهیه شد.
۲-۳-۲-۲-۵-۲- روش فیکس کردن
۱-۱۰ میکرولیتر از سیمن را توسط سمپلر برداشته و روی لام قرار داده می شود.
۲-به وسیله ی لام دیگری از آن اسمیر تهیه می شود و اجازه داده می شود در محیط خشک شود. از لام هایی که در کناره دارای برچسب هستند استفاده می شود تا بتوان لام ها را با مداد شماره گذاری کرد، به عنوان مثال نحوه ی شماره گذاری لام ها به این صورت بود: b1(نمونه شماره یک قبل ازDirect Swim-up ) و a1 (نمونه شماره یک پس ازDirect Swim-up).
۳- لام ها را درون بسکت قرار داده می شود و درون جار حاوی اتانول- اتر(ترکیب مساوی از اتر واتانول ۹۶%) به مدت ۴ دقیقه قرار داده می شود.
۴- بسکت حاوی لام ها از جار خارج کرده و در دمای محیط گذاشته می شود تا خشک شود.
۵-سپس لام ها را در جعبه لام قرار داده و تا زمان رنگ آمیزی در فریزر نگهداری می شود.
۲-۳-۲-۲-۵-۳- روش رنگ آمیزی پاپانیکولا
لام های فیکس شده که در فریزر بودند را بیرون آورده، ۱۹ جار برداشته ودرون آن محلول مورد نظر را ریخته ولام ها را درون بسکت قرار داده و در زمان های مشخص شده طبق دستور العملWHO در جار ها قرار داده می شود.
جدول۲-۲- محلول های لازم برای رنگ آمیزی پاپانیکولا
ماده | زمان مورد نیاز |
۱-اتانول ۸۰% | ۳۰ ثانیه |
۲-اتانول ۵۰% | ۳۰ثانیه |
۳-آب مقطر | ۳۰ثانیه |
۴-Harris,s haematoxylin |