چنان که ملاحظه می شود اعضای شورای حل اختلاف جز یک نفر- منتخب شورای شهر، بخش و یا روستا- از طرف مراجع رسمی انتخاب می شوند و با حکم صادره از طرف ریاست قوه قضائیه نیز رسمیت می یابند. حتی تأسیس این نهاد منوط به تشخیص رئیس حوزه قضائیه، فرماندار و با مشورت شورای اسلامی شهر یا روستا و موافقت رئیس کل دادگستری استان است (ماده ۱ آیین نامه مذکور). بدین ترتیب اگرچه مقامات رسمی وفق ماده ۶ آیین نامه مذکور از انتخاب شدن به عنوان شورا منع شده اند، لیکن انتخاب کنندگان اعضای شوراهای حل اختلاف اصولاً از جمله مقامات قضایی و اجرایی در قوای قضائیه و مجریه اند.
این شوراها گاه در مقام ضابط قضایی (بند ۱ از قسمت ب ماده ۷ آیین نامه مذکور) و گاه در مقام رسیدگی به دعاوی مدنی و جزایی مطروحه نزد آنها انجام وظیفه می کنند. صلاحیت آنها در امور جزایی ناظر بر رسیدگی به جرایمی است که «مجازات قانونی آنها حداکثر تا مبلغ پنج میلیون ریال جزای نقدی است و یا جمع مجازات قانونی حبس و جزای نقدی پس از تبدیل حبس به جزای نقدی تا پنج میلیون ریال می گردد». به علاوه «رسیدگی به جرایمی که مجازات قانونی آنها کمتر از ۹۱ روز حبس و یا مجازات تعزیری موضوع تخلفات رانندگی باشد» در صلاحیت این شوراهاست (بند ۲ و ۳ از قسمت ب ماده ۷ آیین نامه مذکور).
علاوه بر این وفق قسمتی از بند ۱ ماده ۷ آیین نامه شوراهای حل اختلاف «مذاکره به منظور ایجاد سازش بین طرفین در کلیه امور جزایی که رسیدگی به آن منوط به شکایات شاکی خصوصی بوده و با گذشت وی تعقیب موقوف می گردد» نیز از جمله وظایف این شوراهاست. چنین وظیفه ای در ماده ۱۴ آیین نامه مذکور با تصریح بیشتر مورد اشاره قرار گرفته است.
مطابق ماده مذکور:
«شورا مکلف است در کلیه اختلافات مرجوعه سعی و تلاش نماید تا موضوع به صورت سازش خاتمه یابد. در صورت حصول سازش موضوع سازش و شرایط آن به ترتیبی که واقع شده در صورت مجلس نوشته و این صورت مجلس به امضای اعضای شورا و طرفین می رسد. مفاد سازش نامه که به ترتیب فوق تنظیم می شود نسبت به طرفین و وراث و قائم مقام قانون آنها نافذ و معتبر است که در صورت لزوم مانند احکام دادگاه های دادگستری به موقع اجرا گذاشته می شود».
البته مغایرت یا عدم مغایرت صلاحیتهای شوراهای حل اختلاف با قانون اساسی به ویژه در امور جزایی، موضوعی است که در اینجا مورد بحث نیست. اگرچه ممکن است تأکید بر تکالیف فوق الذکر و نیز فقدان سمت قضایی اعضای شورا، این شائبه را ایجاد کند که شوراهای حل اختلاف یکی از نهادهای مجری عدالت ترمیمی تلقی شوند، لیکن حقیقت آن است که با توجه به اصول و اهداف عدالت ترمیمی و روش های اجرای آن، اصولاً نمی توان شوراهای حل اختلاف را بنا به اهمّ دلایل ذیل ترمیمی محسوب کرد. با این وجود ممکن است با توجه به برخی ظرفیت های آن و از جمله تکلیف مذکور در ماده ۱۴ آیین نامه، این شوراها را بالقوه ترمیمی محسوب کرد. اهم دلایل غیرترمیمی بودن این شوراها عبارتند از:
در برنامه های ترمیمی مشارکت بزه دیده، بزهکار و سایر شرکت کنندگان اختیاری است، در حالی که صلاحیت شوراهای حل اختلاف تعیین شده و الزامی است.
رسیدگی در شوراهای حل اختلاف، بدون مشارکت فعال بزه دیده، چنان که در برنامه های ترمیمی مدنظر است، صورت می گیرد.
پاسخ گویی و احساس مسئولیت و تلاش برای جبران و اعاده وضع، به ترتیب منظور در برنامه های ترمیمی، در شوراهای حل اختلاف مورد توجه قرار ندارد.
امکان مشارکت خانواده، حامیان، دوستان و اعضای جامعه محلی در جلسات رسیدگی شوراهای حل اختلاف وجود ندارد.
نهادهای آموزشی، مذهبی و… که می توانند نقشی در انجام دادن تعهدات بزهکار و ترمیم آثار بزه ارتکابی وی داشته باشند، تشویق می شوند تا در برنامه های ترمیمی مشارکت کنند. در رسیدگی شوراهای حل اختلاف این ضرورت و تکلیف وجود ندارد.
نتیجه اجرای موفقیت آمیز یک برنامه ترمیمی، «توافق» طرفین است. فرایند ترمیمی مانع از ایجاد احساس بازنده- برنده شدن می شود. در شوراهای حل اختلاف، اعضای شورا اقدام به صدور حکم می کنند و مراتب را به مأموران انتظامی جهت اجرای تصمیمات شورا ابلاغ می نمایند.
اصلاح و رفع برخی نکات مذکور می تواند تا حدودی به ترمیمی شدن فرایند رسیدگی در شوراهای حل اختلاف منجر شود. با توجه به مطالب ذکر شده سوال این است که آیا نظام عدالت کیفری ایران به سوی عدالت ترمیمی پیش خواهد رفت؟
آیا با توجه به مبانی نظری و ضرورت ابتنای سیاست گذاری کیفری (جنایی) بر آموزه های فقهی- اسلامی در ایران، امکان اجرای برنامه ها و آموزه های ترمیمی در ایران وجود دارد؟ سهم و جایگاه عدالت ترمیمی در تحولات آتی نظام حقوق کیفری ایران تا چه اندازه است؟ زمینه های اجتماعی- فرهنگی اجرای برنامه های ترمیمی و به ویژه برخی عناصر اساسی آنها همانند گفتگو، احترام متقابل، جبران و اعاده وضع و … در جامعه ایرانی چگونه است؟ هنوز کدام نوع درک و فهم از عدالت در امور کیفری در ایران مهم تر و دارای قابلیت پذیرش بیشتر است؛ سزادهی، بازپروری یا عدالت ترمیمی؟ آیا قانون گذاران و سیاست گذاران هم نقشی در شکل دادن و اصلاح نگرش عمومی از عدالت در امور کیفری دارند؟ هزینه ها و آورده های عدالت کیفری سنتی در ایران تا چه اندازه است؟ این هزینه ها و آورده ها، رضایت بخش و تثبیت کننده آموزه های عدالت کیفری سنتی اند یا حاکی از ضرورت تحول و تأمل اند؟ ظرفیت ها و امکانات، موانع و محدودیتهای گذار آموزه های جدید از مرز دانش و آموزش به عرصه سیاست گذاری و اجرای عدالت ناظر بر امور کیفری در ایران کدام اند؟ این آموزه ها تا چه حد به واقعیتها و نیازهای جامعه ایرانی در امور کیفری دور یا نزدیک هستند؟
پاسخ به پرسش هایی از این قبیل در ایران آسان نیست؛ زیرا مراجع و منابع مؤثر بر سیاست گذاری و تقنین در ایران گاه چنان تفاوتهای اساسی در مبانی نظری و اختلاف در روش های کشف ضرورت یا عدم ضرورت تغییر و تحول، یا ثبات و ایستایی دارند که نه تنها فرایند تغییر را بسیار طولانی خواهد ساخت، بلکه مسیر و حتی هدف آن را نیز غیرقابل پیش بینی می کند.
با وجود این با توجه به تحول حاصله در گفتمان آموزشی و قضایی، ممکن است بتوان گفت حداقل برخی برنامه های ترمیمی در مرحله تهیه پیش نویس بعضی از قوانین پیشنهادی مورد توجه نویسندگان قرار گرفته اند. بدیهی است تصویب یا عدم تصویب و اجرا یا عدم اجرای آنها، دلیل بهتری بر ترمیمی یا غیرترمیمی بودن این برنامه ها- در صورت وقوع و تحقق- در ایران خواهد بود. از جمله اقدامات به عمل آمده در این خصوص می توان به ماده ۱۶ لایحه قانون رسیدگی به جرایم اطفال اشاره کرد که مطابق آن:
«دادسرا یا دادگاه حسب مورد برای حل و فصل شکایت یا جبران خسارت ناشی از جرم یا سازش طرفین، کوشش لازم و جهد کافی به برقراری سازش بین طرفین به عمل خواهد آورد و یا در صورت تشخیص، موضوع را به شورای حل اختلاف محل، مددکاران اجتماعی یا هر شخص صالح دیگری به عنوان میانجی ارجاع می نماید. میانجی نیز کوشش لازم و جهد کافی نسبت به برقراری سازش بین طرفین را به عمل خواهد آورد و در هر صورت گزارش اقدامات خود را برای اخذ تصمیم در مهلتی که دادسرا یا دادگاه تعیین می کند، تسلیم می نماید.
دادسرا پس از وصول گزارش میانجی، دال بر سازش طرفین، با لحاظ مواد ۳۰ و ۳۵ این دادسرا پس از وصول گزارش میانجی حسب مورد قرار موقوفی یا تعلیق تعقیب صادر و یا شروع به رسیدگی می نماید.»
لایحه مذکور در مجلس شورای اسلامی مطرح است و درکمیسیونهای ذی ربط در حال رسیدگی است. بدیهی است در صورت تعقیب این ماده امکان اجرا شدن یکی از برنامه های ترمیمی در خصوص صغار بزهکار فراهم خواهد شد.
البته این امر در صورتی امکان پذیر خواهد بود که در قالب تهیه آیین نامه اجرای این ماده- که متأسفانه به ضرورت آن در متن ماده اشاره ای نشده است- فرایند میانجی گری به ترتیبی که متضمن رعایت اصول عدالت ترمیمی باشد و از جمله مواجهه بزه دیده- بزهکار، ایجاد امکان مشارکت آنها و حتی والدین آنان در حصول به توافق و تصمیم گیری نهایی رعایت و اجرا شود.
علاوه بر لایحه رسیدگی به جرایم اطفال، یکی دیگر از اقداماتی که به واسطه آن امکان اجرای واکنش های ترمیمی فراهم خواهد شد، تهیه لایحه «مجازات های اجتماعی جایگزین حبس» است. این لایحه در تاریخ ۲۷/۳/۱۳۸۴ از طرف دولت به مجلس فرستاده شد و کلیات آن در اردیبهشت ماه ۱۳۸۵ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است.
اگرچه در لایحه مذکور به هیچ کدام از برنامه های ترمیمی اشاره نشده است، لیکن تردیدی نیست که با تصویب این لایحه، امکان اجرای برخی برنامه های ترمیمی از طریق توسل به بسیاری از ضمانت اجراهای پیش بینی شده در لایحه مذکور تسهیل خواهد شد.
از جمله مجازات های اجتماعی پیش بینی شده در این لایحه، دوره مراقبت، خدمات عمومی، جزای نقدی روزانه و محرومیت از حقوق اجتماعی می باشد، با مشارکت مردم و نهادهای مدنی به شرح مواد این قانون، اعمال می گردد.»
مطابق تبصره ماده مذکور نیز:
«مجازات های یاد شده، با ملاحظه نوع و خصوصیات جرم ارتکابی، شخصیت و پیشینه کیفری مجرم، دفعات ارتکاب جرم، وضعیت بزه دیده، آثار ناشی از ارتکاب جرم و سایر اوضاع و احوال جهات مخففه تعیین می شود.»
همچنین طبق لایحه مذکور صدور حکم به مجازات های جایگزین حبس در خصوص آن دسته از جرم هایی که مجازات قانونی آنها تا شش ماه حبس است با رعایت شرایطی الزامی است. دادگاه می تواند در صورت احراز برخی شرایط، به جای مجازات قانونی شش ماه تا دو سال حبس برای جرایم عمومی، حکم به مجازات های جایگزین حبس صادر کند. به علاوه مطابق ماده ۶ این لایحه:
«در جرمهای غیرعمدی، تعیین مجازات های اجتماعی جایگزین زندان الزامی است، مگر در مواردی که حداکثر مجازات قانونی جرم بیش از دو سال حبس باشد که در این صورت، تعیین مجازات های اجتماعی جایگزین حبس برای دادگاه اختیاری است».
علاوه بر این وفق ماده ۷ آن لایحه:
«در جرم های عمومی و غیرعمدی که حداقل مجازات قانونی آنها کمتر از نود و یک روز حبس است، دادگاه نمی تواند حکم به حبس کمتر از نود و یک روز بدهد. در این موارد دادگاه به مجازات اجتماعی جایگزین برای حبس حکم می دهد.»
همان گونه که بیان شد تصویب این لایحه زمینه مناسبی برای اجرای برنامه های ترمیمی و ایجاد زمینه قانونی برای توسل به ضمانت اجراهای جبرانی- مراقبتی فراهم خواهد کرد. به ویژه آنکه وفق ماده ۱۱ لایحه مذکور:
«در جرم های عمدی که حداکثر مجازات قانونی آنها تا شش ماه حبس و نیز در جرمهای غیرعمدی که حداکثر مجازات قانونی آنها تا دو سال حبس است و جرایم مذکور واحد جنبه عمومی نیز می باشد، در صورتی که متهم یا محکوم علیه خسارت های وارده به بزه دیده را جبران کرد. یا موجبات گذشت بزه دیده – اعم زا شخص حقیقی یا حقوقی- را فراهم نماید، این امر موجب تخفیف مجازات اجتماعی جایگزین زندان از سوی قاضی صادر کننده حکم خواهد بود».
تشویق بزهکار با پاسخگو شدن در مقابل نتایج عمل ارتکابی و تلاش وی برای جبران آثار زیان بار ناشی از جرم، از جمله اهداف برنامه های ترمیمی است که در ماده مذکور به آن توجه شده است.
بدین ترتیب می توان امیدوار بود که با درک مشکلات و معضلات ناشی از اجرای ناشی از اجرای سخت گیرانه آموزه های عدالت کیفری کلاسیک و گرایش به برخی اصطلاحات تقنینی- قضایی و ایجاد امکان مشارکت سهام داران عدالت در امور کیفری، تا حدودی زمینه اجرای آموزه های ترمیمی در ایران نیز فراهم شود. چنین امکانی، با اصلاح نظام و ساختار رسیدگی جزایی، تجدید نظر بنیادین در آیین دادرسی کیفری، آموزش قضات به منظور آشنایی با آموزه های جدید و تصحیح درک و فهم عمومی از عدالت در امور کیفری تعمیق خواهد شد.
بخش سوم
رابطه عدالت ترمیمی و امنیت قضائی
فصل اول: تعریف امنیت و رابطه آن با حکومت، عدالت و دادرسی عادلانه
فصل دوم: امنیت قضایی و ارکان آن
فصل اول: تعریف امنیت و رابطه آن با حکومت، عدالت و دادرسی عادلانه
در این فصل به تعریف امنیت و رابطه آن با حکومت، عدالت و دادرسی عادلانه پرداخته شده چرا که امنیت و حکومت و عدالت سلطه جداناپذیر هستند که هر سه آنها برای حفظ نظم در جامعه ضروری هستند و تا رابطه آنها را نشناسیم نمی شود وارد بحث امنیت قضایی شد.
مبحث اول: تعریف امنیت
امنیت همیشه و در طول قرون و اعصار یک مسئله مهم برای مردم، جوامع و دولتها بوده است و در عین حال یک مشکل و معضل هم بوده است چرا که جوامع همیشه با برقراری امنیت مشکل داشته اند چه امنیت داخلی چه امنیت خارجی که البته در این تحقیق امنیت داخلی برای ما مهم می باشد امنیت در لغت به معنی ایمن شدن و در امان بودن آمده است. همچنین امنیت ممکن است در تعاریف مختلف با یکدیگر فرق داشته باشد مثل امنیت فردی، امنیت ملی و امنیت قضایی
«در فرهنگ علوم و فناوری در معنا از واژه امنیت ارائه شده است:
حالتی که در آن ارضای احتیاجات و خواسته های شخصی انجام می پذیرد.
احساس ارزش شخصی، اطمینان خاطر، اعتماد به نفس و پذیرش از طرف گروه.»[۳۸]
علی ایحال باید گفت امنیت دیگر معادل تهدیدهای مرزی و جسمی نیست بلکه با توسعه و پیشرفت جوامع امنیت را باید در تضمین آینده افراد و داشتن یک زندگی خوب دانست
«در گزارشی که در سال ۱۹۴۵ توسط سازمان ملل متحد در اختیار دولتها قرار گرفت به دو موضوع مهم، رهایی از ترس و رهایی از نیاز به عنوان دو جزء مهم، امنیت اشاره شد که بر این اساس اقتصاد قویترین نقش را در مقوله امنیت بازی می کند.»[۳۹]
علی ایحال به نظر می رسد که با توجه به اهمیت، امنیت تعریفی که در شأن این موضوع باشد ارائه نشده لذا به نظر بنده، امنیت عبارت است از آسوده خاطر بودن افراد در جامعه بدون این که خلائی در برآورده شدن نیازهای خود اعم از امرار معاش، قضایی و امنیت فردی احساس کنند. البته تعریف مذکور تعریف صحیحی شاید نباشد اما اگر بخواهیم هر تعریفی دیگری هم بکنیم همین اجزا را باید در آن استفاده کرد.
مبحث دوم: حکومت و امنیت
در حقوق اسلام نیز دریافت کلی این است که حکومت با اعمال و اجرای دستورات الهی به دنبال حل و فصل اختلاف ها و حفظ نظم و امنیت است.
۳۸- مراحل استفاده از فرایند سلسله مراتبی………………………………………………………………………..۷۵
۲-۳۹- محاسبه نرخ سازگاری و ناسازگاری تصمیم……………………………………………………………………….۷۶
۲-۴۰- پیشینه تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………۷۷
۲-۴۱- جمع بندی فصل……………………………………………………………………………………………………………..۸۰
فصل سوم: روش تحقیق
۳-۱- مقدمه………………………………………………………………………………………………………………………………۸۲
۳-۲- روش تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………….۸۲
۳-۳- جامعه آماری ……………………………………………………………………………………………………………………۸۳
۳-۴- نمونه و روش نمونه گیری……………………………………………………………………………………………………۸۳
۳-۵- روش گردآوری اطلاعات……………………………………………………………………………………………………۸۴
۳-۶- روایی پرسشنامه……………………………………………………………………………………………………………….۸۷
۳-۷- پایایی پرسشنامه……………………………………………………………………………………………………………….۸۸
۳-۸- روش تجزیه و تحلیل آماری داده ها………………………………………………………………………………………۹۱
۳-۹- متغیرهای تحقیق…………………………………………………………………………………………………………………۹۱
۳-۱۰- جمع بندی فصل……………………………………………………………………………………………………………….۹۲
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها
۴-۱- مقدمه……………………………………………………………………………………………………………………………..۹۴
-
-
-
- - توصیف داده ها……………………………………………………………………………………………………………۹۴
-
- – تحلیل داده ها……………………………………………………………………………………………………………..۹۷
-
- – جمع بندی فصل………………………………………………………………………………………………………..۱۲۰
-
-
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه…………………………………………………………………………………………………………………………….۱۲۲
۵-۲- نتایج و یافته های تحقیق…………………………………………………………………………………………………….۱۲۲
۵-۳-محدودیتهای تحقیق ………………………………………………………………………………………………………….۱۲۵
۵-۴-پیشنهادات………………………………………………………………………………………………………………………..۱۲۵
پیوست ها ……………………………………………………………………………………………………………………………..۱۲۶
منابع وماخذ
فهرست منابع فارسی …………………………………………………………………………………………………………………۱۳۳
فهرست منابع غیر فارسی…………………………………………………………………………………………………………….۱۳۸
چکیده انگلیسی………………………………………………………………………………………………………………………..۱۴۰
فهرست جداول
جدول۳-۱ آزمون آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی ابزار پرسشنامه تحقیق………………………………………….۹۰
جدول۴-۱ فراوانی پاسخ دهندگان از نظر جنسیت……………………………………………………………………………..۹۴
جدول ۴-۲ فراوانی پاسخ دهندگان از نظر سابقه کاری………………………………………………………………………۹۵
جدول ۴-۳ فراوانی پاسخ دهندگان از لحاظ سطح تحصیلات……………………………………………………………..۹۵
جدول ۴-۴ فراوانی پاسخ دهندگان از لحاظ رشته تحصیلی…………………………………………………………………۹۵
جدول۴-۵ فراوانی پاسخ دهندگان از نظر جنسیت……………………………………………………………………………..۹۶
جدول ۴-۶ فراوانی پاسخ دهندگان از نظر سابقه کاری………………………………………………………………………۹۶
جدول۴-۷ فراوانی پاسخ دهندگان از لحاظ سطح تحصیلات………………………………………………………………۹۶
جدول ۴-۸ فراوانی پاسخ دهندگان از لحاظ رشته تحصیلی…………………………………………………………………۹۷
جدول ۴-۹ فرضیات فرعی پرسشنامه شماره یک ………………………………………………………………………………….۹۸
جدول۴-۱۰ نتایج آزمون فرضیات ………………………………………………………………………………………………۱۰۰
من آن سگم که شیر فلک رشک من برد
ترسم که قصه لب شیرین چو کوهکن
اهلی مرا ز عشق جوانان گزیر نیست
فکر محال بین که در اندیشه ی من است
قصدت شکستن دل چون شیشه ی من است
این خار خار در رگ و در ریشه ی من است
از آن شرف که کوی تو سر بیشه ی من است
بیخ مرا کند که زبان تیشه ی من است
من پیر بت پرستم و این پیشه ی من است
وزن:مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن / بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف
موضوع کلی:سختی ها ومشکلات راه عشق ورنج وعذاب عاشق در زندگی
غزل مردّف با ردیف عبارت فعلی.
۱-دل مجاز به علاقه جزییه به معنی انسان./ جفا پیشه، کنایه از عاشق./ تکرار قافیه پیشه در مصراع اوا وآخر./
۲-سنگ جور، تشبیه بلیغ اضافی./ دل چون شیشه، تشبیه وکنایه از زود رنج بودن./
۳-سوزن مژه، تشبیه بلیغ اضافی./ خار از دل کسی کشیدن، کنایه از به آسایش رساندن کسی./ خارخارکنایه از دغدغه وخلجان خاطر./
۴- من آن سگم، تشبیه ونهایت ذلت وپستی عاشق در برابر معشوق.ویژگی سبکی است./شیرفلک، کنایه از خورشید و برج اسد./ رشک بردن، حسادت کردن./بیشه ، جنگاو کوی تو سر بیشه من است، تشبیه است./
۵-تلمیح به داستان شیرین وفرهاد.رجوع کنید به غزل ۳۰۸/ زبان تیشه ی من است، تشبیه بلیغ اسنادی./
۶-گزیر، چاره./ وواج پ، واج آرایی دارد./
غزل ۳۸۹
گر نمی خواهی مرا،صید دل غمدیده چیست
آفتاب حسنی و ذرّات عالم عاشقت
با پری نسبت کنندت مردمان بی بصر
گر نه بر یاد لبت بر آتشم از دود دل
ای که گفتی دیده گر خواهی مبین آن آفتاب
گر نشد اهلی هلاک غمزه ی آن نوجوان
ور نمی دزدی دلم این دیده ی دزدیده چیست
خاطرت ای آفتاب از بهر من رنجیده چیست
مردمان را این گواهی دادن نادیده چیست؟
آب حسرت دمبدم در دیده ام گردیده چیست؟
صد هزاران جان فدای یک نگاهش، دیده چیست ؟
این چنین پیرانه سر در خاک وخون غلطیده چیست
وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات / بحر رمل مثمن مقصور
موضوع کلی: فدا کردن جان توسط عاشق در راه عشق وقدم دن در راه عرفان
غزل مردّف با ردیف فعلی.
۱-دل کسی را دزدیدن، کنایه از عاشق کردن کسی./ دیده دزدیده، کنایه از پنهانی به کسی نگاه کردن./
۲- آفتاب حسنی و ذرّات عالم عاشقت، هر دو مورد تشبیه بلیغ اسنادی./آفتاب استعاره از معشوق./ از بهر، حرف اضافه مرکب، به معنی برای./
۳-مردمان بی بصر کنایه از انسان های نادان./
۴-بر آتش بودن، کنایه از بی قرار بودن./دیده، چشم / واج آرایی واج د/
۵- آفتاب استعاره از معشوق./ نهایت عشق عاشق به معشوق در مصراع دوم وفنای عاشقانه./
أنبیاء/ ۷ ↑
زمخشری، الکشاف، ج۲، ص۶۰۷؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۰، ص۲۱۱؛ بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۳، ص۲۲۷ ↑
مریم/ ۱۶ ↑
مریم/ ۴۱؛ برای مشاهده نمونههای دیگر رک: مریم/ ۵۱؛ ص/ ۱۷، ۴۱، ۴۵؛ أحقاف/ ۲۱ ↑
بقره/ ۱۷۱ ↑
عنکبوت/ ۴۱ ↑
جمعه/ ۵ ↑
یس/ ۱۳ ↑
تحریم/ ۱۰ ↑
تحریم/ ۱۱ ↑
جوادی آملی، تسنیم، ج۱۳، ص۱۵۳ ↑
همو، قرآن در قرآن، ص۴۳۷-۴۳۸ ↑
عنکبوت/ ۴۱ ↑
تحریم/ ۱۰ ↑
تحریم/ ۱۱ ↑
حسینى، مبانى هنرى قصههاى قرآن، ص۹۶-۹۷ ↑
Abraham Geiger : Judaism and Islam ، Madras ، ۱۸۹۸; Richard Bell : The Origin of Islam and its Christian Environment ، London ، ۱۹۲۶; C . C . Torrey : The Jewish Foundations of Islam ، New York ، ۱۹۳۳; A . I . Kash : Judaism in Islam ، New York 1954 .
عزوزی، مناهج المستشرقین البحثیه فی دراسه القرآن الکریم، ص۲۲-۲۳؛ محمد مهر علی، مزاعم المستشرقین حول القرآن الکریم، ج۱، ص۴ ↑
Abraham Geiger: Was hat Muhammad aus dem Judentum aufgenommen Bonn 1833. ↑
Judaism and Islam, p17
شاکر-فیاض، سیر تحوّل دیدگاه های خاورشناسان در مورد مصادر قرآن، ص۱۲۲ ↑
نولدکه، تاریخ القرآن، ص۷؛ شاکر-فیاض، سیر تحوّل دیدگاه های خاورشناسان در مورد مصادر قرآن، ص۱۲۳ ↑
R,Blachère: Le problème de Mohomet ,PUF –Paris 1952 P 42.
عزوزی، مناهج المستشرقین البحثیه فی دراسه القرآن الکریم، ص۲۲-۲۳ ↑
محمد عامر، المستشرقون والقرآن الکریم، ص۲۰۸؛ عتیبی، شبهه اقتباس القرآن من کتب الأمم السابقه عند المستشرقین، ص۲۰ ↑
رک: شاکر-فیاض، سیر تحوّل دیدگاه های خاورشناسان در مورد مصادر قرآن، ص۱۳۳ ↑
رک: طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۰۸ و ج۱۳، ص۲۹۱ و ج۷، ص۱۶۷-۱۶۸؛ حکیم، القصص القرآنی، ص۲۸-۲۹؛ صاحب اسلام، ادب القصه القرآنیه، ص۹۶ ↑
رک: خویی، البیان فی تفسیر القرآن، ص۴۸-۵۷ ↑
عتیبی، شبهه اقتباس القرآن من کتب الأمم السابقه عند المستشرقین، ص۲۳ ↑
به عنوان نمونه رک: یونس/ ۱۵؛ شعراء/ ۱۹۲-۱۹۴؛ حاقه/ ۴۰-۴۶؛ نجم/ ۳-۱۱ ↑
عتیبی، شبهه اقتباس القرآن من کتب الأمم السابقه عند المستشرقین، ص۲۳ ↑
بقره/ ۱۸۵ ↑
«به راستى در سرگذشت آنان، براى خردمندان عبرتى است..» یوسف/ ۱۱۱ ↑
«خدا مىخواهد براى شما توضیح دهد، و راه [و رسمِ] کسانى را که پیش از شما بودهاند به شما بنمایاند..». نساء/ ۲۶ ↑
«قطعاً پیش از شما سنّتهایى [بوده و] سپرى شده است. پس، در زمین بگردید و بنگرید که فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است؟ این [قرآن] براى مردم، بیانى، و براى پرهیزگاران رهنمود و اندرزى است». آل عمران/ ۱۳۷-۱۳۸ ↑
طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۳۰۸ و ج۱۳، ص۲۹۱ و ج۷، ص۱۶۷-۱۶۸؛ برای مطالعه بیشتر رک: حکیم، القصص القرآنی، ص۲۸-۲۹؛ صاحب اسلام، ادب القصه القرآنیه، ص۹۶ ↑
فولادوند، قرآنشناسى، ص۲۲۰-۲۲۱ ↑
رک: سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن، ص۱۴۵؛ معرفت، شبهات و ردود حول القرآن، ص۴۲۶؛ حکیم، علوم القرآن، ص۳۵۴؛ مصطفى دیب البغا؛ محیى الدین دیب مستو، الواضح فی علوم القرآن، ص۱۸۳؛ فولادوند، قرآنشناسى، ص۲۲۲ ↑
رک: اعراف/ ۹۵ و اعراف/ ۶۵؛ سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن، ص۱۴۶؛ معرفت، شبهات و ردود حول القرآن، ص۴۲۷؛ حکیم، علوم القرآن، ص۳۵۶؛ مصطفى دیب البغا؛ محیى الدین دیب مستو، الواضح فی علوم القرآن، ص۱۸۴؛ فولادوند، قرآنشناسى، ص۲۲۳-۲۲۴ ↑
رک: اعراف/ ۵۹ و هود/ ۲۵-۲۹؛ سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن، ص۱۴۹-۱۵۰؛ حکیم، علوم القرآن، ص۳۵۹-۳۶۰؛ فولادوند، قرآنشناسى، ص۲۲۶-۲۲۷ ↑
رک: سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن، ص۱۵۱-۱۵۳؛ معرفت، شبهات و ردود حول القرآن، ص۴۲۹-۴۳۰؛ حکیم، علوم القرآن، ص۳۶۰-۳۶۲ ↑
رک: سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن، ص۱۵۳-۱۵۴؛ حکیم، علوم القرآن، ص۳۶۲-۳۶۳؛ فولادوند، قرآنشناسى، ص۲۲۸-۲۲۹ ↑
رک: سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن، ص۱۵۴؛ معرفت، شبهات و ردود حول القرآن، ص۴۳۰؛ حکیم، علوم القرآن، ص۳۶۳؛ فولادوند، قرآنشناسى، ص۲۲۹ ↑
سید قطب، التصویر الفنی فی القرآن، ص۱۴۴-۱۵۵؛ معرفت، شبهات و ردود حول القرآن، ص۴۲۵-۴۳۱؛ حکیم، علوم القرآن، ص۳۵۴-۳۶۵؛ مصطفى دیب البغا؛ محیى الدین دیب مستو، الواضح فی علوم القرآن، ص۱۸۳-۱۸۶؛ سعید عطیه علی مطاوع، الإعجاز القصصی فی القرآن، ص۱۱۸-۱۳۲؛ احمد عمر ابوشوفه، المعجزه القرآنیه، ص۲۰۹؛ مناع القطان، مباحث فی علوم القرآن، ص۳۰۷؛ فولادوند، قرآنشناسى، ص۲۲۲-۲۳۰ ↑
صفار، بصائرالدرجات، ص۳۲؛ تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم، ج۲، ص۱۷۰؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۶؛ مفید، الاختصاص، ص۲۱؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۴۴۱؛ بحرانی، البرهان فى تفسیر القرآن، ج۳، ص۸۲۹ ↑
مجلسی، بحارالأنوار، ج۲۴ ص۱۵۵-۱۵۶ ↑
کلینی، الکافی، ج۲، ص۸۸؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۶۰؛ بحرانی، البرهان فى تفسیر القرآن، ج۲، ص۴۱۵ ↑
مجلسی، بحارالأنوار، ج۶۸، ص۶۵ ↑
خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۴، ص۲۶۷ ↑
فاطر/ ۳۹ ↑
راغباصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۹۴ ↑
ابنفارس، معجم مقائیس اللغه، ج۲، ص۲۱۰ ↑
طوسی، التبیان، ج۱، ص۱۳۱ ↑
رضایت جزئی: یک پاسخ عاطفی(احساسی) توسط مشتری نسبت به جزئیات معامله اخیر با شرکت.
در محیط رقابتی امروزی، رضایت(کلی و جزئی) مشتری نقشی حیاتی در دستیابی به موفقیت دارد[۱۶]. رضایت مشتریان، عکسالعملهای آتی آنان را در قبال سازمان تحت تأثیر قرار خواهد داد؛ بهبیاندیگر رضایتمندی و وفاداری مشتریان، اثر مهمی بر رفتار مشتریان در آینده دارد. مشتریان راضی، از خرید خود لذت برده و به احتمال زیادی به رابطه خود با شرکت ادامه خواهند داد. بنـابراین هر صاحب کسـبوکاری باید معیارهای مـؤثر بر رضایتمندی مشتریانش را شناسایی کرده و در بهبود این عوامل تلاش نماید.
توجه به رضایت مشتری بخصوص در صنایع خدماتی از اهمیت بالاتری برخوردار است، چراکه در این دسته از صنایع حفظ مشتری بهمراتب اهمیت بالاتری نسبت به جذب مشتری دارد. ازاینرو، با افزایش شرکتهای ارائهدهنده خدمات سفـر، انـدازهگیری رضـایت مشتری در حـال تبدیل شدن به یک استراتژی مهم برای شـرکتهاست؛ تا از این طریق به مزایای رقابتی دست یابند. در ادامه تعدادی از مطالعات انجامشده در زمینه رضایت مسافران در صنعت حملونقل مورد بررسی قرار گرفتهاند.
داشتن ارتباطی مناسب و شایسته می تواند در ایجاد رضایت مشتریان تأثیر بسزایی داشته باشد[۱۷]. این ارتباط مناسب امروزه تحت عنوان کیفیت ارتباط[۱۸] بیان میگردد. کیفیت ارتباط را میتوان سطح درک متقابل شرکتکنندگان در ارتباط، از یکدیگر تعریف کرد. هرچه کیفیت ارتباط بالاتر باشد، افراد یکدیگر را بهتر درک کرده و رضایت بالاتری از آن ارتباط دارند. کیفیت ارتباط تحت تأثیر دو عامل “اعتماد” و “رضایت” میباشد[۱۷]. در سال ۲۰۰۸، چنگ[۱۹] و همکاران [۱۷]، به بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر کیفیت ارتباط مسافران هوایی و شرکت هواپیمایی پرداختند. آنها برای بررسی عوامل تأثیرگذار بر کیفیت ارتباط، ۵ عامل را معرفی کرده و با بهره گرفتن از مدل CFA[20] به بررسی نحوه تأثیرگذاری این عوامل بر کیفیت خدمات پرداختند. این ۵ عامل عبارتند از:
مشتری مداری[۲۱]: اغلب بهعنوان شاخصی برای اندازه گیری کیفیت روابط مشتری-فروشنده در نظر گرفته می شود. مشتری مداری نوعی فرهنگ سازمانی است که به مؤثرترین و کارآمدترین شکل، رفتارهای لازمه جهت ارزش و ارج نهادن به مشتریان به برترین شکل را ایجاد می کند. به بیانی دیگر، مشتری مداری یعنی درک، اندازه گیری و برآورده کردن نیازهای مشتری در جهت رضایت او. فروشندگان مشتری مدار قادر به همدردی و درک و ارضای بهتر نیازهای مشتریان هستند. هرچه میزان مشتری مداری فروشندگان بالاتر باشد، اعتماد و رضایت مشتریان نیز بالاتر میرود.
تخصص[۲۲]: بهطورمعمول بیانگر سطح دانش و تجربه ارائهدهنده خدمات میباشد. تخصص همانند آینهایست که صلاحیتها و تخصصهای ارائهدهنده خدمت را منعکس می کند. داشتن تخصص و مهارت باعث متمایز شدن شرکت از سایر شرکتها می شود. با توجه به شرایط حاکم در صنعت هوایی، هر لحظه امکان وقوع اتفاقات غیرمنتظره زیادی وجود دارد؛ در چنین شرایطی استفاده از نیروهای متخصص می تواند در ایجاد اعتماد و رضایت مسافران تأثیر بسزایی داشته باشد.
روابط فردی[۲۳]: روابط بین فردی، فرآیندی است که در آن یک فرد اطلاعات و احساسات خود را از طریق پیامهای کلامی و غیرکلامی به یک فرد یا افراد دیگر میرساند. این توانایی موجب تقویت رابطه گرم و صمیمی با دیگران و رفع تضادها و تعارضها می شود. روابط فردی عمیق می تواند به شناسایی نیازها و ترجیحات مشتریان کمک کرده و باعث افزایش رضایت آنها شود.
بهبود خدمات[۲۴]: در هر فعالیتی احتمال شکست و یا اجرای نادرست وجود دارد. پروازهای هوایی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. مشکلاتی که تحت تأثیر عوامل داخلی و یا خارجی در پروازها بوجود می آید می تواند نارضایتی مشتریان را بدنبال داشته باشد. “بهبود خدمات” شامل فعالیتهایی است که مشتری را از حالت ناراضی به حالت راضی برمیگرداند.
فناوری اطلاعات[۲۵]: شرکتهای هوایی در بسیاری از فعالیتهای خود نظیر سیستم فروش بلیت، رزرو، مدیریت درآمد و… از فناوری اطلاعات بهره میبرند. استفاده از IT شرکتها را توانا کرده است تا بتوانند بهطور مؤثر مشتریان خود را دستهبندی کرده و نیازهای آنها را شناسایی کنند. استفاده از IT در ایجاد ارتباط شخصیسازی شده با هر مشتری در قالب CRM می تواند در راضی نگهداشتن مشتریان نقش بسزایی داشته باشد.
نتایج مطالعه [۱۷] نشان میدهد که مشتری مداری، تخصص، روابط فردی و بهبود خدمات تأثیر بیشتری بر کیفیت ارتباطات دارند. نتایج مطالعه [۲] نیز نشان میدهد که کیفیت ارتباطات و تعاملات نهتنها بهطور مستقیم بلکه از طریق تأثیرگذاری بر تجربه مشتری، بهطور غیرمستقیم بر رضایت مشتریان تأثیر دارد.
عامل دیگری که بر رضایت مسافران تأثیرگذار است، قیمت است. قیمت یک عامل برجسته در انتخاب خطوط هوایی توسط مسافران است. ارائه خدمات با هزینه پایینتر یک مزیت رقابتی مهم است که شرکتهای هوایی سعی در استفاده از آن دارند. قیمت گذاری یکی از تکنیکهای کارا در مدیریت ارتباط با مشتریان است. مدیران با توجه به شرایط موجود، قیمتهای مختلفی را برای سفرها ارائه می کنند. هدف از متغیر بودن قیمتها، غلبه بر شرایط بازار و حفظ و جذب مشتری است. یکی از استراتژی های شرکتها در تعیین قیمت، توجه به یکطرفه یا دوطرفه بودن سفر است؛ بهعنوانمثال، قیمت بلیت یکطرفه شرکت هواپیمایی لوفتانزا[۲۶] در مسیر میلان به بارسلونا در ۲۲ جولای ۲۰۱۴، برابر €۶۹۸ بوده، درحالیکه قیمت بلیت دوطرفه شرکت در همان تاریخ و در همان مسیر برابر €۲۴۰ میباشد(شکل۲- ۴). همانگونه که از قیمتهای ارائهشده مشخص است، شرکتها ارزش بالایی برای سفرهای دوطرفه داشته و سعی می کنند با کاهش حاشیه سود مستقیم خود، مشتریان را به خرید بلیت دو سفره ترغیب کنند.
شکل۲- ۴ سفر دوطرفه |
تمامی استراتژی های طراحی شده در قیمت گذاری بلیت سفر، حالت برد-برد[۲۷] داشته و سودآوری شرکت و رضایت مشتری را در نظر میگیرند. در جدول۲- ۳، چهار استراتژی پرکاربرد در قیمت گذاری بلیت در شرکتهای هواپیمایی معرفی شده اند.
جدول۲- ۳ استراتژی های قیمت گذاری بلیت(منبع:[۱۸])
استراتژی | |
۱ | فروش بلیت شهر پنهان(Hidden city ticketing)(شکل۲- ۶) |
۲ | فروش بلیت غیرمستقیم(شکل۲- ۵) |
۳ | فروش بلیت دو سفره(Throwaway ticketing)(شکل۲- ۴) |
۴ | فروش بلیت تودرتو(Nested ticketing) |
همانگونه که در جدول۲- ۳ نشان داده شده است، استراتژی دوم، استراتژی فروش بلیت غیرمستقیم است. در این استراتژی، شرکت برای پوشش بیشتر مناطق و تکمیل ظرفیت پروازها، بجای پرواز مستقیم از مبدأ به مقصد، با یک مقصد واسط اقدام به حملونقل مسافران می کند. در این روش بهمنظور جلوگیری از نارضایتی مسافران به دلیل افزایش طول و زمان سفر، قیمتها کاهش مییابد.
شکل۲- ۵ استراتژی فروش بلیت غیرمستقیم
قیمت گذاری بلیت هواپیما همواره تحت تأثیر طول مسافت نبوده، بلکه در بعضی از مواقع، شرایط بازار و فشارهایی که از طرف رقبا بر شرکت وارد می شود، عاملی تعیینکننده در تعیین قیمت است. استـراتژی ” فروش بلیت شهر پنهان” نیز از یکی استراتژیهایی است که در آن قیمت تحت تأثیر فشار رقبا تعییـن می شود. همانگونه کـه در شکل۲- ۶، نشان داده شده است، قیمت مسیر A به C تحت تأثیر فشار رقبا کمتر از مسیر A به B میباشد. در این صورت مشتری که قصد سفر از مبدأ A به مقصد B را دارد، اقدام به خرید بلیت AC کرده و در مقصد B سفر خود را خاتمه میدهد. با بهره گرفتن از این استراتژی، شرکت مشتریان مقصد B خود را حفظ کرده و از شرایط بازار نیز عقب نمیافتد.