«من کیستم؟ از هربن مو چشمهی دردی
طالب، من و مجنون ز یکی سلسله بودیم
بنشسته کف خاکی و برخاسته گردی
من بیهده گویی شدم، او بیهده گردی»
(دلیری مالوانی، ۱۳۸۱: ۱۶۳).
«به طور کلی دوران زندگی طالب را به چهار بخش میتوان تقسیم کرد:
۱-دوران اقامت در مازندران از بدو تولد یعنی سال ۹۹۴ هجری قمری تا سال ۱۰۱۰ هجری قمری.
۲-دوران اقامت در سایر شهرهای ایران ۱۰۱۰ تا ۱۰۱۶ هجری قمری
۳-عزیمت به هندوستان و اقامت در شهرهای مختلف هند ۱۰۱۶ تا ۱۰۲۸.
۴-دوره ملک الشعرائی ۱۰۲۸ تا ۱۰۳۶ که سال مرگ اوست». (گودرزی، ۱۳۵۴: ۴۴-۳۵).
۳-۲-۲ سبک شعری طالب آملی
طالب یکی از تواناترین شاعران سبک هندی است. چه سخنوری چون صائب تبریزی عظمت مقام او را تصدیق کرده و گفته است:
به طرز تازه قلم یاد میکنم
صائب که جای طالب آمل در اصفهان پیداست
(کلیات صائب،۱۳۳۶: ۱۸۴)
طالب در موارد فراوان از تأثیر پذیرفتن سعدی و حافظ شیراز برکنار مانده و از این که شاعر مکتب آنان بوده است میگوید.
ز شاگردان «سعدی» می شمارم خویش را اما
به جان در احترام «حافظ» شیراز میکوشم
(دیوان، ۷۷۳)
«اشعار طالب پخته و لطیف و نمودار ذوق و قریحهی فراوان و تازه جویی و نوخواهی اوست. او در کار تصویرگری یکی از شاعران مضمون آفرین ادب پارسی به شمار میرود. صفت ممتازی که شبلی نعمانی در شاعری طالب ذکر میکند عبارت از ندرت تشبیه و لطف استعاره». (شبلی نعمانی، ۱۳۶۳: ۱۵۶) است.
در دورهای که طالب میزیسته فرهنگ اسلامی در گستردهترین دوره خویش بوده است و برداشت شاعر از قصص اسلامی و سامی در بسیاری از تصاویر شعر او پیداست.
در عناصر صور خیال او اگرچه معانی مشترک به چشم میخورد ولیکن هر یک اذانها از ارزش هنری خاصی برخوردار است.
«گذشته از نفوذ عناصر فرهنگ اسلامی و سامی که در شعر او فراوان دیده میشود طالب با عنصر فرهنگ ایرانی» (شفیعیکدکنی، ۱۳۴۹: ۴۸۶) نیز معانی گونه گون برانگیخته است. مانند زال، تهمتن، کاووس، شیرین، فرهاد، پرویز و نظایر این عناصر که با هر یک مضمونی تازه ساخته و پرداخته است.
اصولاً تصاویری را که طالب ارائه میدهد، از نوع تصاویری است که از نقطهی دید پیشینیان و از کتب و دواوین بازماندهی ایشان فراهم شده است و این تصویرها از نمادهای قراردادی است که در نزد شاعران گذشته معمول بوده است ولیکن طالب در موارد فراوان با دیدی تازه بدانها نگریسته است «در شعر طالب نفوذ زندگی اشرافی کمتر فرصت خودنمایی یافته است و با همهی اینکه تربیت ذهنی او در دستگاه پادشاهان گورکانی شکل گرفته گاهی از شکوه و جلال کاخهای سلاطین هند تبری میجوید و بر پایهی درویشی خود میایستد» (کیمنش، ۱۳۷۵: ۱۱۵-۱۰۲).
طالب آملی، شاعریست چیره دست و یکی از دو، سه شاعر نوآور و صاحب سبک دورهی صفوی، که سخن شناسان او را به همراه (عرفی، نظیری، کلیم و صائب) از ارکان استوار شعر این دوره به شمار میآورند. فخرالزمانی، از سخن سنجان همزمان او، وی را به عنوان «نادرهی عصر، فرید زمان، وحید دوران (تذکره میخانه، ۵۴۵)» معرفی کرده، تقی الدین اوحدی، که به خدمت و صحبت او، مأنوس و مشعوف بوده، معتقد است که طالب «شعر را از چاشنی و تازگی و مزه رتبهی عالی دارد» (عرفات العاشقین، به نقل از پاورقی ص ۵۵۴ تذکره میخانه) و علی ابراهیم خان، صاحب تذکره (صحف ابراهیم)، وی را شاعر لفظ تراش معنی آفرین و موجد طرز تازه میداند؛ و دکتر صفا، سخن سنج همزمان ما نیز، در باره ی مقام ادبی طالب، بدین گونه به اظهار نظر پرداخته است:
«حقیقت امر آنست که طالب به سبب تأثیری که در تحول سبک شعر دوران صفوی دارد، شاعر قابل توجه و تحقیقی است. او در شمار کسانی است که شیوهی شاعری را از آن چه دنبالهی سبک آغاز سدهی دهم محسوب میشده به جانب یک تحول سریع و تغییر قاطع بردند، که در همان سدهی یازدهم به ظهور شاعرانی چون میرزا جلال اسیر و کلیم کاشانی و صائب تبریزی انجامید».(دلیری مالوانی، ۱۳۸۱: ۱۶۷).
۳-۲-۳ ویژگیهای کلام طالب
«شبلی نعمانی، محقق نامدار هندی، ویژگیهای اصلی سخن طالب را دو چیز میداند: «یکی ندرت تشبیه و دیگر لطف استعاره (شبلی نعمانی، ۱۳۳۵: ۱۵۶)»، که توجه به ارسالالمثل و استفاده بیشتر از صنایع لفظی را نیز باید بر آن دو ویژگی افزود. خیال بندی و مضمون آفرینی نیز که ویژگی اصلی شعر همهی گویندگان بزرگ سبک هندی است در کلام او فراوان است. وی خود معتقد است که برای (اختراع سخن خوش قماش) به (خیالبافی) میپردازد:
خیالبافی از آن پیشه ساختم طالب