۱۹۴۶
فیلیپین
۱۹۳۶
۱۹۳۷
ونزوئلا
۱۹۴۶
۱۹۴۷
ایران با برخورداری از سابقه بیش از یکصدسال برگزاری انتخابات، از نظر کیفیت انتخابات و انتخاب نامزد های شایسته دچار ضعف های زیادی است . دربرخی مقاطع تاریخی مانند دهه های ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ شمسی انتخابات صرفاً سرپوشی برای دیکتاتوری بوده و قادر به تامین حق انتخاب مردم نبوده است. یکی از عوامل اصلی این سیر قهقرایی، دیکتاتوری ناشی از ثروت نفت بوده است. به منظور بررسی رابطه نفت و انتخابات، در ادامه این فصل، تحولات انتخابات کشور را بصورت اجمالی مورد بررسی قرار می دهیم.
انتخابات در دوره پهلوی دوم
سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۰ شمسی ، آغاز دوره ای از فضای باز سیاسی بود که بهار زودگذر انتخابات، احزاب و مطبوعات سیاسی را به دنبال داشت. اگرچه در این دوره نیز نارسایی هایی مانند تقلب و دخالت دولت در انتخابات مجلس شورای ملی وجود داشت اما نسبت به دوره ۱۶ساله دیکتاتوری رضاشاه، شرایط برای رقابت سیاسی فراهم شده بود. انتخابات مجلس چهاردهم که در سال ۱۳۲۲ برگزار شد با انتخابات مجالس دوره رضاشاه کاملاً متفاوت بود؛ این انتخابات بسیاررقابتی بود. مبارزات انتخاباتی که از خرداد ۱۳۲۲، شش ماه پیش از پایان مجلس سیزدهم شروع شده بود، در برخی حوزه ها تا ۳ ماه بعد از افتتاح مجلس چهاردهم ادامه داشت. نتایج این دوره را نه دولت که قدرت های وابسته به نیروهای اجتماعی رقیب، احزاب سیاسی، فراکسیون های پارلمانی و حامیان آنها در متن بوروکراسی تعیین می کردند. در این دوره کشور شاهد انتخاباتی پرشور بود. حتی متفقین در مناطق تحت اشغال خود بر انتخابات تسلط مطلق نداشتند و بجای دیکته کردن نتایج انتخابات، به پشتیبانی از برخی نامزدها بسنده می کردند.[۳۰۲]
علاوه بر رونق انتخابات، جایگاه مجلس نیز در این دوره ارتقاء یافت. کاهش قدرت شاه و تقسیم قدرت میان شاه، متفقین و گروه های سیاسی باعث دستیابی مجلس شورای ملی به سطح بالاتری از قدرت سیاسی گردید. بخشی از این اقتدار، عامدانه از سوی شاه جوان و به منظور جلب حمایت گروه های سیاسی به مجلس واگذار گردید و بخشی دیگر بصورت ناخواسته و در سایۀ تحولات سیاسی بویژه جنگ جهانی دوم و اشغال کشور ایجاد شده بود.
در این دوره شاه مراسم سوگند را در برابر نمایندگان مجلس برگزار کرد، مصونیت پارلمانی نمایندگان را دوباره معتبر دانست و از مجلس دعوت کرد تا دوباره در روند تشکیل کابینه مشارکت کند؛ رضاشاه، نخست وزیر انتخابی خود را با فرمان سلطنتی برای گرفتن رأی اعتماد به مجلس می فرستاد اما با شروع دوره سلطنت پهلوی دوم، ابتدا نمایندگان نخست وزیر را انتخاب می کردند و برای گرفتن فرمان به حضور شاه می فرستادند و در پایان به برنامه ها و کابینه او رأی اعتماد می دادند.[۳۰۳] نتیجه تحول در انتخابات و اقتدار مجلس، اقداماتی مانند مخالفت با قرارداد الحاقی نفت، طرح موضوع موازنه منفی، تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت، پیشنهاد نخست وزیری مصدق و… بود که در روند توسعه سیاسی کشور نقش به سزائی داشتند. در این دوره شاخص هایی مانند میزان مشارکت در انتخابات و میزان رقابت انتخاباتی و شاخص دموکراتیک بودن نه تنها در مقایسه با دوره رضاشاه بلکه در مقایسه با دوره بعد (۱۳۵۵-۱۳۳۲) نیز بهتر بوده است.
جدول شماره ۴ ،داده های تجربی معرف دموکراتیزاسیون در عصر پهلوی دو(۴۸)
دوره پارلمان وسال برگزاری انتخابات
مشارکت در انتخابات
شاخص رقابت انتخاباتی
شاخص دموکراتیزاسیون
چهاردهم ۱۳۲۲
۱۴/۳۵
۳۲
۵۷/۳۳
پانزدهم ۱۳۲۶
۲۴/۵۱
۷/۲۵
۵۸/۳۸
دوره شانزدهم ۱۳۲۸
۲۴/۳۴