۲-۴ مقدمه :
در این بخش به بررسی عوامل موثر در بازار سرمایه و بازار بورس و شاخص های کلیدی آن خواهیم پرداخت همچنین به بررسی ابزار های ارزیابی عملکرد مالی شرکت ها خواهیم پرداخت .
۲-۵ بازار سرمایه ایران :
بازار سرمایه در ایران از سابقه ای در حدود ۳۶ سال برخوردار است .فعالیت اصلی این بازار ، عمدتاً در بورس اوراق بهادار تهران و بر معاملات سهام ، متمرکز بوده است . ابزار های موجود در بازار اولیه ، براساس قوانین موجود عبارتند از:
۱- اوراق قرضه؛
۲- اوراق مشارکت ؛
۳- سهام .
به موجب قانون تجارت ، شرکتهای سهامی عام تحت شرایطی که در قانون تجارت تعیین شده ، مجاز به انتشار و عرضه عمومی سهام و همچنین انتشار سهام جدید به منظور افزایش سرمایه شرکت ، در بازار اولیه می باشند. براساس «قانون انتشاراسنادخزانه و اوراق قرضه دولتی » و «قانون تجارت » ، تنها دولت یا مؤسسات دولتی و شرکتهای سهامی عام ، مجاز به انتشار اوراق قرضه می باشند.پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، تمایل افراد و مؤسسات بخش خصوصی به خرید اوراق قرضه به دلایل گوناگون ، ازجمله ربوی بودن این اوراق، به تدریج کاسته شدو از سال ۱۳۶۳ با اجرای «قانون عملیات بانکی بدون ربا» اوراق قرضه جدیدی برای عرضه به مردم، منتشرنشد. بنابراین معرفی اوراق جانشین اوراق قرضه ، بیش از پیش ضروری می نمود. به این منظور در سال ۱۳۷۳ اوراق مشارکت ، با هدف افزایش مشارکت مردم در فعالیتهای اقتصادی و ایجاد تنوع در ابزار های مالی طراحی گردید و در سال ۱۳۷۶ برای قانونمند نمودن انتشار اوراق مشارکت ، «قانون نحوه انتشاراوراق مشارکت » به تصویب رسید. بازار ثانویه ایران ، شامل بازار بورس اوراق بهادار و بازار خارج از بورس است. به موجب قانون تأسیس بورس اوراق بهادار مصوب ۱۳۴۵، بورس اوراق بهادار تهران ، فعالیت خود را در سال ۱۳۴۶ آغاز نمود . فعالیت اصلی این بازار از بدو تأسیس تاکنون عمدتاً برروی معاملات سهام ، متمرکز بوده است . (راعی, رضا و تلنگی, احمد, ۱۳۸۷)
۲-۶ شاخص های مالی کارت امتیازی متوازن
در تحقیقی که حمید الهیاری در پایان نامه خود انجام داده است سنجه های مالی را مورد ارزیابی قرار داده است که نتیجه این تحقیق نشانگر اولویت های این سنجه هامی باشد که به شرح زیر بیان می شود:
۱- سود عملیاتی[۲۰] : آندسته از سود شرکت است که به واسطه عملیات شرکت محقق می شود که در صورت سود و زیان پس از کاهش هزینه های عمومی و اداری فروش و افزایش سایر درآمد های عملیاتی از سود ناخالص بدست می آید. این نوع سود در شرکت ها بدلیل اینکه عملیات شرکت را از لحاظ فعالیت های عملیاتی خود کمّی و ارزیابی می نماید حائز اهمیت است. بنابراین می تواند ابزار خوبی برای ارزیابی در حوزه عملیاتی شرکت باشد.
۲- سود خالص[۲۱] : این نوع سود که در پایان صورت سود زیان پس از کسر مالیات به بدست می آید نشان از برآیند فعالیت های شرکت از بعد عملیاتی و غیره عملیاتی دارد. این سود برای صاحبان سهام بسیار حائز اهمیت است و بستانکاران شرکت می توانند این نرخ را برای خود ملاک عمل فعالیت شرکت قرار دهند. این سود به عنوان یکی از اصلی ترین شاخص های محاسباتی در نسبت های مالی شرکت ها برای ارزیابی عملکرد شرکت در ابعاد مختلف با دارایی ها ، بدهی ها ، سرمایه و فروش شرکت مقایسه می شوند و ملاکی برای ارزیابی سایر بخشهای شرکت می باشد.
۳- درآمد کل[۲۲] : تعریفی از درآمد که بیشتر متداول است عبارت از افزایش در دارائیها یا خالص دارائیهای شرکت می باشد که در نتیجه فروش کالا یا انجام خدمات حاصل میشود. این تعریف برداشت هیئت اصول حسابداری مالی آمریکا است که در بیانیه شماره ۳ مفاهیم حسابداری مالی بیان شده، معهذا تعریف فوق اندازهگیری و زمان تشخیص درآمد را با فرایند درآمد در هم آمیخته است. بطور کلی هنگام فروش یا تحویل کالاها یا انجام خدمات، دارائیها افزایش یافته یا بدهیها تسویه می شوند و میزان درآمد بطور متداول از طریق اندازهگیری ارزش نقدی دارائیهای دریافتی تعیین می شود. لذا، این تعریف با روش های سنتی عملی، مطابقت دارد ولی دیدگاه وسیعتری از فرایند اندازهگیری و زمان تشخیص درآمد را ارائه نمیکند.در آمد کل نیز به مجموعه درآمد شرکت که در طی کلیه فعالیت های شرکت بدست می آید ، گفته می شود.
۴- بازده سرمایه گذاری[۲۳] : اگر یک دارایی را هر نوعی که باشد (اعم از حقیقی یا مالی) بخرید ، منفعت (یا زیان) ناشی از این سرمایه گذاری ، بازده سرمایه گذاری نامیده می شود. این بازده معمولاً دو جزء دارد :۱) ممکن است در مدت زمانی که مالک دارایی هستید ، مستقیماً مقداری وجه نقددریافت کنید . این وجه نقد، درآمد (حاصل از) سرمایه گذاری[۲۴] نامیده می شود۲)غالباً ، ارزش دارایی خریداری شده (در طی زمان)تغییر می کند. در این حالت، یک منفعت سرمایه ای[۲۵] یا زیان سرمایه ای[۲۶] حاصل می شود.(جهانخانی، علی و شوری ، مجتبی؛ ۱۳۸۷)
۵- جریان نقدی[۲۷] : یکی از مهمترین اجزای اطلاعات مالی را که به صورت جزء جزء از صورت های مالی جمع آوری می شود ، جریان نقدی است . منظور از جریان نقدی مابه التفاوت مقدار وجوه ورودی و خروجی شرکت است . یکی از مباحث بسیار مهم در مدیریت مالی ، تجزیه و تحلیل جریان نقدی است. این شاخص یکی از شاخص های مهم ارزیابی عملکرد مالی شرکت ها می باشد.به طور مثال تنها معیار قابل اعتماد در ارزیابی توانایی شرکت های متقاضی وام در بازپرداخت بدهیها می باشد؛ یا ارزیابی مالی پروژه های سرمایه گذاری بر اساس جریانات نقدی صورت می پذیرد.
جریان نقدی ناشی از بکارگیری دارایی ها شامل سه جز است که عبارتند از : جریان نقدی عملیاتی[۲۸] ، مخارج سرمایه ای[۲۹] و افزایش سرمایه در گردش خالص . جریان نقدی عملیاتی ، جریان نقدی است که با فعالیت های روزانه شرکت ، یعنی تولید و فروش ایجاد می شود. هزینه های مربوط به تأمین مالی دارایی ها ، در این گروه جای نمی گیرد، چون هزینه عملیاتی نیستند.مخارج سرمایه ای به خالص سرمایه گذاری در داراییهای ثابت اشاره دارد. همچنین به مبلغی که در سرمایه در گردش صرف می شود افزایش سرمایه در گردش خالص گفته می شود. این مبلغ با محاسبه افزایش مقدار مانده سرمایه در گردش در طی دوره زمانی خاص ، تعیین می شود و معرف خالص افزایش دارایی های جاری منهای خالص افزایش بدهیهای جاری است. (جهانخانی،علی و شوری،مجتبی؛ ۱۳۸۷)
۶- سود باقیمانده[۳۰]: سود باقیمانده عبارتست از سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات منهای هزینه سرمایه . برای محاسبه سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT) ، اثر ثبت های غیر نقدی حسابداری حذف و صرفه جویی مالیاتی از هزینه های تامین مالی از سود کسر می گردد.
(RIسود باقیمانده ( =هزینه سرمایه – سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات
RI=NOPAT – CapChg
۷- ارزش افزوده اقتصادی[۳۱] : برابر با سود های عملیاتی منهای هزینه سرمایه ای تعریف می شود که برای ایجاد آن به کارگرفته شده است. در اندازه گیری عملکرد بر مبنای سود سنتی حسابداری ، تنها تأمین مالی از طریق بدهی منظور می شود در حالی که در محاسبه ارزش افزوده اقتصادی، هزینه تأمین مالی از طریق بدهی و سهام ، هر دو در نظر گرفته می شود. در مفهوم ارزش افزوده اقتصادی ، علاوه بر مبلغ سود، کیفیت آن نیز مهم است ، اینکه سود با چه میزان سرمایه گذاری حاصل شده و هزینه سرمایه چقدر بوده است ؟ ارزش افزوده اقتصادی را می توان به دو روش عملیاتی و مالی محاسبه کرد که نتیجه هر دو روش یکسان است. با توجه به اهمیت این معیار جدید ارزیابی عملکرد ، تحقیقات زیادی درباره محتوای اطلاعاتی ارزش افزوده اقتصادی انجام و با محتوای اطلاعاتی سود مقایسه شده است اما نتابج بیشتر تحقیقات نشان داد که سود هنوز مهم ترین معیار ارزیابی عملکرد است. (وکیلیان, مهدی , ودیعی , محمد حسین, و حسینی معصوم, محمد رضا ۱۳۸۹)
نحوه محاسبه ارزش افزوده اقتصادی : ارزش افزوده اقتصادی عبارتست از اختلاف بین بازده سرمایه و هزینه سرمایه با احتساب تعدیلات حسابداری . ارزش افزوده اقتصادی از رابطه زیر محاسبه می گردد.
EVA=Capital (r-c) = NOPAT – Capital *C
D*Kd (۱-t) – EVA = NOPAT – Equity *Ke
که در آن ® نرخ بازده سرمایه ، © نرخ متوسط هزینه سرمایه ، Capital سرمایه عملیاتی بکار گرفته شده در ابتدای دوره ، NOPAT سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات ، Equity سرمایه سهامداران ، D سرمایه قرض دهندگان ، Kd,Ke نرخ بازده مورد توقع سهامداران و قرض دهندگان و Capital*C مبلغ هزینه سرمایه یا Capital Charge می باشد. (جهانخانی, علی و سهرابی, جمشید, ۱۳۸۸)
۲-۷ نسبت های مالی
نسبت های مالی را به چهار گروه کلی می توان طبقه بندی کرد:
۱- نسبت های سودآوری
۲- نسبت های کارآیی ( فعالیت )
۳- نسبت های اهرمی ( بدهی )
۴- نسبت های نقدینگی
نسبت های سودآوری
این نسبت ها میزان موفقیت واحد تجاری را در کسب سود نشان می دهند. که مهمترین آن عبارتند از : سودناخاص به فروش ، سودخالص به فروش ، بازده مجموع داراییها (ROA) ، سودعملیاتی به فروش ، بازده حقوق صاحبان سهام(ROI) و … (اکبری, فضل اله, ۱۳۸۴)
۲-۷-۱ نسبتهای کارایی ( فعالیت )
این نسبت ها کارآیی مدیران را در کاربرد داراییها ( منابع مالی در اختیار مدیران ) نشان می دهند. یا بعبارت دیگر می توان درجه کارآیی شرکت را از نظراستفاده مؤثر از منابع تعیین کرد. هر کسری که در صورت آن مبلغ فروش واحد تجاری یا بهای تمام شده کالای فروش رفته قرار داشته باشد و در مخرج آن یکی از اقلام ترازنامه قراربگیرد را می توان نسبت فعالیت نامید. مهمترین نسبت های فعالیت عبارتند از: گردش موجودی کالا ، دوره گردش کالا، دوره وصول مطالبات ، گردش مجموع داراییها و… . (اکبری, فضل اله, ۱۳۸۴)
۲-۷-۲ نسبت های اهرمی
این نسبت ها نشان می دهند که هرگاه واحدتجاری زیان به بار بیاورد و کاربه تصفیه بکشد، تاچه اندازه طلبکاران و وام دهندگان به آن واحد تجاری به مطالبات خود می رسند. همچنین این نسبت ها طرز ترکیب سرمایه شرکت را به معنی آن که کلیه منابع مالی را در بر می گیرد نشان می دهد.این نسبت ها خود به دو دسته کوچکترتقسیم می شوند: نسبتی که در آن میزان سرمایه گذاری در دارایی ثابت سنجیده می شود نسبتهایی که رابطه منابع مالی مورد استفاده واحد تجاری را از لحاظ بدهیهای جاری و بلند مدت با ارزش ویژه تعیین می کنند که در واقع به این دسته نسبت های بدهی یا اهرمی گفته می شود.(اکبری, فضل اله, ۱۳۸۴)
۲-۷-۳ نسبت های نقدینگی
به نسبت هایی اطلاق می شوند که توانایی واحد تجاری را در واریز بدهیهای کوتاه مدت نشان می دهد. مهمترین این نسبت ها عبارتند از: نسبت جاری و نسبت آنی. این نسبت ها از مقایسه داراییهای جاری یا اقلام تشکیل دهنده آن با بدهیهای جاری بدست می آیند و بیشتر به صورت عدد و یا درصد نشان داده می شوند.(اکبری, فضل اله, ۱۳۸۴)
۲-۸ بازده سهام :
منظور از بازده کلی مجموعه مزایایی است که در طول سال به سهم تعلق می گیرد . مجموعه این مزایا شامل موارد زیر است :
-
- افزایش قیمت سهم در آخر سال مالی نسبت به ابتداری سال مالی مورد محاسبه (تفاوت نرخ اول و آخر سال مالی سهم شرکت )
-
- سود نقدی ناخالص در سهم طبق مصوبه مجمع عمومی صاحبان سهام که بعد از کسر مالیات پرداخت می گردد.
-
- مزایای ناشی از حق تقدم خرید سهام که قابل تقویم به ارزش ریالی است .
-
- مزایای ناشی از سود سهام یا سهام جایزه
مجموعه این مزایا که در طول سال به سهم تعلق می گیرد ، به نسبت قیمت سهم یا به نسبت آخرین قیمت سهم می تواند مورد محاسبه قرار گیرد و نرخ بازده کل سهام محاسبه گردد.
۲-۹ تفاوت نرخ :
آخرین قیمت سهام در پایان سال مالی نسبت به اولین قیمت سهام در ابتدای سال مالی را در نظر گرفته و تفاوت آنها را بدست می آورند ، این تفاوت اگر مثبت باشد ، عامل فزاینده نرخ بازده کل بوده و اگر منفی باشد ، عامل کاهنده نرخ بازده کل است .
۲-۱۰ سود نقدی ناخالص هر سهم :
این سود عبارت است از سود سهام پیشنهادی ناخالص تصویب شده در مجمع عمومی صاحبان سهام تقسیم بر تعداد در تاریخ تصویب سود سهام پیشنهادی ناخالص تصویب شده در مجمع عمومی صاحبان سهام تقسیم بر تعداد سهام در تاریخ تصویب سود سهام پیشنهادی توسط مجمع عمومی صاحبان سهام .
۲-۱۱ مزایای حق تقدم :
مجموعه مزایایی که در هنگام افزایش سرمایه به سهامداران سابق تعلق می گیرد مزایای حق تقدم محسوب می گردد. فرمول زیر محاسبه مزایای حق تقدم را ارائه می دهد . منظور از تعداد سهام افزایش یافته آن تعداد سهامی است که در افزایش سرمایه به کل تعداد سهام قبلی شرکت تعلق می گیرد . به عنوان مثال اگر شرکتی ۲۰۰% افزایش سرمایه دهد به ازای هر سهم قبلی ، ۲ سهم دیگر در حقوق حق تقدم آن جای دارد . این مزایا نیز بعد از محاسبه در فرمول محاسبه نرخ کل بازده سهام مود استفاده قرار می گیرد .