فقدان دانش و اطلاعات کافی در مورد بازارهای خارجی
رویه های صادارتی پیچیده
۳- ریسک موجود در تجارت خارجی
در پژوهش دیگری که توسط شارکی و اتال (sharkey and etal, 2001) در سال ۲۰۰۱ تحت عنوان تجزیه تحلیل موانع صادراتی شرکت های کوچک انجام گرفته است ۵ عامل زیر به عنوان موانع اصلی صادرات مطرح نموده است :
مسائل مربوط با سیاست های دولت
پیچیدگی فنی یا رویه ای
تفاوت های زمینه ای
محدودیت های استراتژیک
رقابت موجود در شرکت های داخلی
بارت و ویکنسون) (Barret et al,2000 درسال ۲۰۰۰ عمده ترین مشکلات شرکتهای صادرکننده را در ناتوانی شرکتها دردستیابی به قیمتهای رقابتی و هزینه های بالای حمل و نقل معرفی میکنند .
شرینگهوس و راجسون (Seringhaus et al,2001) موانعصادراتی را دردستهبندیکلیعملیاتی، اطلاعاتی، انگیزشی و دانشی قرارداده و شرکتهای غیرصادرکننده را نیز به ۴ دسته زیر تقسیممینمایند:
شرکت های بی تفاوت
شرکت های ضعیف ( از نظر توان رقابتی )
شرکت های با گرایش فعالیت داخلی
کسب و کار های کوچک
کریستنز و سنتنر (christensn ,1995) در سال ۱۹۹۵ مهمترین موانع صادراتی صادرکنندگان را شامل موارد ذیل می دانند:
نداشتن نیروهای متخصص
مشکلات مربوط به حمایت های فنی ، خدماتی پس از فروش ، دانش کم در مورد بازار جهانی
مقررات سخت در مورد صادرات ، بالا بودن هزینه تأمین مالی
قوانین و مقررات در بازار بین المللی و شدت رقابت در بازار خارجی نوسانات نرخ ارز
دایت و کولمایر(Dicht ,2005) عوامل اثر گذار بر صادرات را به موارد زیر تقسیم می کنند:
متغیرهای محیطی (شامل فاصله جغرافیایی،زیربنای اقتصادی،دولت)
متغییرهای مربوط به شرکت (شامل ویژگی های مدیریتی و ارتباطات و فعالیت های بازاریابی)
استراتژی شرکت(شامل استراتژی محصول ،استراتژی قیمت ،استراتژی کانال توزیع)
در تحقیق دیگری بارکر و کینا(Barker et al,2002) در سال ۲۰۰۲ عوامل موثر بر عملکرد صادراتی را به شرح زیر تقسیم بندی کرده اند :
عواململموس(شامل:شرایطکانال توزیع،محصول،برخوردبامشتری،تحقیق وتوسعه،تکنولوژی، مالی)
عوامل نا ملموس( شامل: مسائل نگرشی (مانندتعهد مدیریت)، مهارتی(مانند مهارت های ارتباطی و مهارت های بازاریابی و عوامل دانشی ( از قبیل دانش تخصصی در بازاریابی بین المللی ) )
حضور رقابتی پایدار
شرکت ها وکشورها درجهان امروز به اهمیت توجه به بازارهای جهانی وتلاش جهت حضور موفق درآنها پی برده اند. حال دیگر موسسات بزرگ تولیدی وخدماتی به افقی فراتراز مرزهای داخلی برای بسط و توسعه امورتجاری خویش می نگرند.دراین راستا دغدغه بزرگ سازمان ها وکشورهای فعال در بازار جهانی چگونگی دستیابی به یک حضور پایدار دراین عرصه رقابتی است. چراکه رقابت درعرصه جهانی بسیار چالشی وتنگاتنگ است ورقبا ازکوچکترین نقاط ضعف حریف درجهت تامین اهداف شان بهره می گیرند. در حیطه حضور رقابتی پایدار در بازار تحقیقات مختلفی توسط صاحب نظران انجام گرفته که در ذیل به عمده ترین آنها اشاره می شود :
پیشینه تحقیق
تحقیقات داخلی
تحقیقی باعنوان ارائه الگوی بهبودعملکردصادراتی باتاکیدبر اثرهماهنگی بین استراتژیبازاریابی بینالملل با ابعادمحیطی سازمان و زیرسیستمهای بازاریابی بینالملل بر عملکرد صادراتی(صنعت خدمات فنی و مهندسی( در چهارمین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک توسط سید محمد اعرابی ارائه شده است. مقاله حاضر نتیجهتحقیقی میدانی است که بهدنبال پاسخگویی بهاینسوال اساسی است که تاثیر هماهنگی استراتژیهای بازاریابی بینالملل با ابعاد محیطیسازمان(هماهنگی بیرونی) و زیرسیستمهای بازاریابیبینالملل هماهنگیدرونی) برعملکردصادراتی شرکتهای صادرکننده خدمات فنی و مهندسی چگونه است؟ جامعه آماری تحقیق شرکتهای صادرکننده خدمات فنی ومهندسی بوده که براساس روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی( نظرکارشناسان) ۴۱ شرکت بهعنوان نمونهآماری تحقیق انتخاب شدند که حدود ۹۵ درصد صادرات خدمات فنی و مهندسی کشور را تحتپوششقرارمیدهند. نتایج تحقیق نشان میدهد که دومتغیر هماهنگیبیرونی و هماهنگیدرونی واثرتعاملی آنها برعملکردصادراتی اثرمیگذارند . همچنین نتایج تحقیق نشان میدهدکه اثر هماهنگی درونی نسبت به هماهنگی بیرونی برعملکرد صادراتی بیشتر است ، مدل کمی تحقیق که حاصل تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام می باشد نیزنشانمیدهد که سهم متغیر هماهنگیدرونی در پیشبینی عملکردصادراتی شرکتها، ۲۲٫۵ بوده ولی سهم متغیر هماهنگی بیرونی ۱۶٫۲ بوده که خود تاییدکننده تاثیر بیشتر متغیر هماهنگی درونی بر عملکردصادراتی شرکت ها می باشد.
مقاله ای با عنوان تبیین تاثیر ویژگی های بنگاه و تحقیقات بازار بر عملکرد : شرکت های صادر کننده ایران توسط علی اشرف احمدیان در سال ۱۳۸۹ در پنجمین کنفرانس بین المللی مدیریت استراتژیک ارائه شده است . تحقیقات بازار در موفقیت شرکت ها برای حضور در بازارهای خارجی نقش کلیدی ایفا میکند شرکتها با بهره گرفتن از مطالعات بازار ریسک وعدم اطمینان ورود به بازارهای خارجی را به حداقل رسانده و از این راه به یک مزیت رقابتی پایدار دستمییابند. این پژوهش درصدد است عوامل موثر بر کوششهای شرکت ها در امر تحقیقات بازار را شناسایی کند و ضمن بررسی رابطه متغیرهایی چون اندازه، نوع صنعت و عوامل راهبردی بر تحقیقات بازار نحوه تاثیرآن برعملکردصادراتی شرکتها مطالعه شود باتوجه به ماهیت پژوهش روش تحقیق توصیفی و از بعد نحوه گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شدهاست نمونهگیری به روش تصادفی طبقهبندی شده انجام گرفت و تعداد ۱۵۲ شرکت صادرکننده از استان های تهران، خراسان رضوی، اذربایجان شرقی و استان مرکزی به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد تحقیقات بازار بر عملکرد صادراتی شرکت های صادرکننده موثر است.
پایان نامه ای با عنوان شناسایی و سنجش عوامل تعیین کننده عملکرد صادراتی در صنعت مواد غذایی در دانشگاه تهران در سال ۱۳۸۶ دفاع شده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سنجش عوامل تعیینکننده عملکردصادراتی درصنعت موادغذایی انجامگرفتهاست. دراین پژوهش مطالعاتانجامگرفته در زمینه عملکردصادراتی وانواع مدلهای عملکردصادراتی بررسیشد و ازمدلی برای شناسایی عوامل تعیین کننده استفادهگردید که این مدل بیانمیداردکهاندازهشرکت،تجربهصادراتی، محرکهایصادراتی، مشکلات صادراتی، مزیت رقابتی، تعهد صادراتی، محصول، قیمت، تبلیغات و کانال های توزیع، عوامل تعیینکننده عملکردصادراتی هستند. درتحقیقحاضر، از روشتوصیفی از نوع همبستگی برای گردآوری داده استفاده شده است و چون جامعه هدف محدود به شرکت های تولید کننده صادراتی مواد غذایی در استان تهران بود بنابراین از روش سرشماری استفاده گردید و سپس پرسشنامه ها میان این شرکتها توزیع گردید و داده های مورد نیاز جمع آوری گردید و سپس به کمک مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر تأییدی) این داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت تابدین ترتیب به بررسی وضعیت هر یک از عوامل دهگانه مدل برای صنعت موادغذایی پرداختهشود. یافتهها ونتایج این تحقیق نشانداد که همه عوامل فوق الذکر، به عنوان عوامل تعیین کننده در عملکرد صادراتی صنعت مواد غذایی مطرح هستند، براساس این پژوهش ترتیب اثرگذاری عوامل برروندصادرات مواد غذایی درایران به صورت زیرمی باشد. ۱- محرک های صادراتی ۲- کانال های توزیع ۳- مشکلات صادراتی ۴- تجربه صادراتی ۵- تعهد صادراتی ۶- محصول ۷- تبلیغات ۸- اندازه شرکت ۹- قیمت ۱۰- مزیت رقابتی در پایان این پژوهش، پیشنهادها و راهکارهایی برای بهبود و ارتقای وضعیت عملکرد صادراتی در صنعت مواد غذایی ارائه گردیده است.
۲٫۱۵٫۲ تحقیقات خارجی
کاسیکید و همکارانش ( ۲۰۰۵) با ارئه مدلی به بررسی تاثیر سه عامل خصوصیات عینی شرکت ، متغیرهای مرتبطبادرک صادرات(اندازه وتجربه صادراتی، انگیزهصادرات، مشکلات صادرات، مزیتهای رقابتی) وتعهدبهصادرات (بخش مجزای صادرات،ورود به بازارخارجی و معیارهای انتخاب مشتری، بازدید مداوم از بازارصادراتی ،برنامه ریزی وکنترل صادرات ) برروی عملکرد صادراتی درکشورهای اروپایی پرداختند. وایت وگریفیت و ریانز نیز به تجزیه و تحلیل تعدادی از روش های اندازه گیری عملکرد صادراتی در بخش خدما ت پرداختند. والاس و بیکر نیز در استرالیا مدلی را برای متغیرهای موثر بر عملکرد صادراتی ارائه دادند. آنها در این مطالعه متغیرها را به دو دسته متغیرهای غیرملموس (گرایشی ، مهارتی ، دانشی) و ملموس ( توزیع ، محصول ، ارتباط با مشتری ، کنترل ، عرضه کنندگان ) تقسیم نمودند. تیرکل و رمضانی به بررسی تاثیر صلاحیتها ( تکنولوژی ، دانش بازار ، صادرات و کیفیت) گرایش بازاریابی ،ویژگیهای شرکت، استراتژی ومحیط برعملکرد صادراتی شرکتها پرداختند. در مدل ارائه شده توسط آنها ویژگی های شرکت به واسطه تاثیر گذاری بر استراتژی، عملکرد صادراتی راتحت تاثیرخود قرار می دهد. شوهام وکروپ به بررسی تاثیر متغیرهای آمیخته بازاریابی (محصول، قیمت، مکان،ارتقا و پیشبرد فروش) بر عملکرد صادراتی پرداختند . در همان سال نیز زو و استن با مروری بر مطالعات گذشته، چهارچوبی ۲*۲ را برای دسته بندی عوامل مختلف موثر بر عملکرد صادراتی معرفی نمودند. این چهارچوب، عوامل موثر بر عملکرد صادراتی را به طور موثری به دوبعد کنترل پذیری درمقابل غیرقابل کنترل وبعد درون سازمانی درمقابل برون سازمانی دسته بندی می نماید. از ترکیب این ابعاد با یکدیگر چهارخانه جهت تقسیم بندی عوامل موثر بر عملکرد صادراتی به وجود می آید. در سال ۲۰۰۰ دیل ،تامنگوچ و پل مایرز به بررسی تاثیر عوامل ویژگی های شرکت ( اندازه شرکت، میزان موانع ورود درک شده و سال های اشتغال شرکت درکسب وکار )صلاحیت شرکت (تجربه صادراتی)واستراتژی های بازاریابی صادرات (تمرکز بر بازار در مقابل متنوع بودن و همچنین فعال بودن در مقابل انفعالی عمل کردن) بر عملکرد صادراتی شرکت پرداختند.درهمان سال بالدائف ، کراونسو واگنر با ارائه مدلی به بررسی رابطه میان ویژگی های محیطی( اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی )، ویژگی های شرکت ( جمعیت شناختی و انگیزه های مدیریت ) استراتژی های کسب وکار( متنوع سازی یا هزینه پایین ) با عملکرد صادراتی پرداختند . در سال ۲۰۰۲ شوهام ، ادانگلیستا وآلباوم با تقسیم بندی شرکت های صادرکننده به سه دسته مدافعین ، تحلیل گران و جویندگان ( علاقمندان ) متغیرهای متنوعی را در هر یک از این انواع شرکت ها،که بر عملکرد صادراتی بودند، معرفی نمودند. آنها درتحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که در شرکت هایی از نوع تحلیلگر، میان تولیدکالای جدید، مدیریت تولید،گرایش بازار واستراتژی های کنترل ازیک سو وعملکرد صادراتی ازسوی دیگر رابطه معناداری وجود دارد. درهمان سال، روز و شوهام ، به بررسی تاثیر برخورداری شرکت از گرایش بازار بر سود و فروش صادراتی آن پرداختند. در سال ۲۰۰۲ کیسیک ، پاترسن و شوهام با ارائه مدلی ، سه متغیر طرز تلقی صادراتی ، موانع صادراتی و حمایت مدیریت را به عنوان سه متغیر موثر بر عملکرد صادراتی معرفی نمودند. دومتغیر اول علاوه بر تاثیرگذاری مستقیم، باتاثیرگذاری خود بر متغیر حمایت مدیریت، به طورغیرمستقیم برعملکرد صادراتی تاثیر می گذاشتند. در همان سال لئونادیو ،کاتسیکیز و سمیعی با انجام تجزیه و تحلیلی مضاعف بر تحقیقات قبلی، به ارائه مدلی پرداختندکه درآن، متغیرهای موثر به ۵ دسته ( ویژگی های مدیریت ، فاکتورهای سازمانی، فشارهای محیطی، هدفگذاری صادرات و عناصر استراتژی بازاریابی صادرات ) تقسیم بندی شده است . سه متغیر اول بر دو متغیر بعدی به طور مستقیم بر عملکرد صادراتی تاثیر گذار بوده اند .
مدل تحقیق
متغیر مستقل شامل انعطاف پذیری استراتژیک در ادبیات موضوع چنین تعریف شده است: توانایی شرکت برای انطباق و پاسخگویی به تغییرات محیطی . Combe and Greenley, 2004,p. 1456)) این متغیر توسط سه متغیر تجربه صادرات، تصمیم گیری و هماهنگی ارزیابی می شود.
متغیر وابسته شامل عملکرد صادراتی است که از طریق معیارهای مالی و غیر مالی ارزیابی می شود و متغیر توسعه بازار است که توسط بررسی سهم بازار ارزیابی می شود.
تجربه صادرات
عملکرد صادرات
تصمیم گیری
انعطاف پذیری استراتژیک در صادرات
ابعاد
هماهنگی
دانلود فایل ها با موضوع : بررسی تاثیر انعطاف پذیری استراتژیک بر عملکرد صادراتی شرکت ...