سؤال جزئی دهم: آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفهی پرداخت کافی و منصفانه با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟ مطابق با ، به دلیل آنکه مقدار Zob بدست آمده برای این مؤلفه در محدوده عدم پذیرش قرار میگیرد (-۰٫۴۹۳۴)، بنابراین در پاسخ به این سؤال باید گفت که تفاوت میان ضرایب همبستگی میان مؤلفهی پرداخت کافی و منصفانه با استرس شغلی کتابداران در دو سازمان مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود ندارد. در نتیجه از لحاظ آماری نمی توان گفت که ضریب همبستگی این دو متغیر در کتابداران وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کمتر از کتابداران وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است.
سؤال جزئی یازدهم: آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفهی محیط ایمن و بهداشتی با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟ مطابق با ، به دلیل آنکه مقدار Zob بدست آمده برای این مؤلفه نیز در محدوده عدم پذیرش قرار میگیرد (-۱٫۳۳۹۹)، میتوان گفت که تفاوت ضرایب همبستگی مؤلفهی محیط ایمن و بهداشتی با استرس شغلی در دو سازمان مورد بررسی از لحاظ آماری معنادار نمی باشد.
سؤال جزئی دوازدهم: آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفهی تأمین فرصت رشد و امنیت با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟ تفاوت میان ضرایب همبستگی مؤلفهی تأمین فرصت رشد و امنیت با استرس شغلی در کتابداران دو سازمان مورد بررسی معنادار نیست، به این دلیل که مقدار Zob بدست آمده در محدوده عدم پذیرش قرار گرفته است (۰٫۱۸۶۰)
سؤال جزئی سیزدهم: آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفهی قانونگرایی در سازمان با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟ مقدار Zob بدست آمده در مورد مؤلفهی قانونگرایی در سازمان در محدوده عدم پذیرش قرار میگیرد (-۰٫۸۴۰۷)، بنابراین تفاوت میان ضرایب همبستگی در این مورد معنادار نیست.
سؤال جزئی چهاردهم: آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفهی وابستگی اجتماعی زندگی کاری با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟ در این مورد نیز، به دلیل آنکه مقدار Zob بدست آمده در محدوده عدم پذیرش قرار میگیرد (-۱٫۲۸۹۰)، نمی توان تفاوت موجود را معنادار قلمداد کرد.
سؤال جزئی پانزدهم: آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفهی فضای کلی زندگی با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟ به دلیل آنکه مقدار Zob بدست آمده در محدوده عدم پذیرش قرار میگیرد (۰٫۲۰۶۳)، در این مورد هم تفاوت معناداری مشاهده نمی شود.
سؤال جزئی شانزدهم: آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفهی یکپارچگی و انسجام اجتماعی با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟ در این مورد نیز، به دلیل آنکه مقدار Zob بدست آمده در محدوده عدم پذیرش قرار میگیرد (-۱٫۵۰۸۵)، نمی توان تفاوت موجود را معنادار قلمداد کرد.
سؤال جزئی هفدهم: آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفهی توسعه قابلیت های انسانی با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه های عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟ بر اساس اطلاعات ارائه شده در ، مقدار Zob بدست آمده در مورد مؤلفهی توسعه قابلیت های انسانی بیش از مقدار ۱٫۹۶ است (۲٫۰۴۲۵)؛ بنابراین با ۹۵ درصد اطمینان میتوان اظهار کرد که تفاوت میان ضرایب همبستگی مؤلفهی توسعه قابلیت های انسانی با استرس شغلی در دو سازمان مورد مطالعه معنادار است. بدین معنا که همبستگی میان مؤلفهی توسعه قابلیت های انسانی با استرس شغلی در کتابداران کتابخانه های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی بیش از این مقدار در سازمان دیگر است، و این اختلاف واقعی میباشد، یعنی از لحاظ آماری معنادار بوده و از روی تصادف و احتمال بدست نیامده است.
سؤال جزئی هجدهم: همانطور که در قابل ملاحظه است، هرچند ضرایب همبستگی متغیر کیفیت زندگی کاری با استرس شغلی کتابداران در دو سازمان متفاوت است، اما با توجه به مقدار Zob بدست آمده (-۰٫۹۷۸۵) میتوان استنباط کرد این تفاوت معنادار نیست و از لحاظ آماری نمی توان گفت که میزان این همبستگی در کتابداران کتابخانه های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بیش از این میزان در سازمان دیگر است.
۴-۵٫ جمعبندی فصل
در این فصل تحلیلی از اطلاعات گردآوری شده در طول روند پژوهش ارائه شد. از آنجایی که دو گروه هدف در این پژوهش مطرح بود، اطلاعات ارائه شده به تفکیک گروه ها مطرح شده بود. اطلاعات جمعیتشناختی به عنوان بخش اول فصل مطرح شد، سپس فصل را با ارائه اطلاعات مربوط به آمار توصیفی فصل ادامه دادیم. در نهایت، فرایند تعمیم نتایج بدست آمده از نمونه مورد مطالعه با بهره گرفتن از آمار استنباطی بررسی شد.
فصل پنجم: تجزیه و تحلیل نتایج
فصل پایانی این پژوهش به ارائه نتایجی در مورد یافتههای پژوهش در رابطه با مسئله، سؤالات، و فرضیه های تحقیق می پردازد. همچنین به بحث در مورد کاربردهای نظری و عملی پژوهش خواهیم پرداخت و محدودیتهای پژوهش نیز بررسی خواهند شد. سرانجام، توصیههای کاربردی و پیشنهادهایی جهت انجام تحقیقات و پژوهشهای آتی بخش پایانی این فصل را تشکیل می دهند.
مرور پیشینههایی که در فصل دوم به آنها پرداخته شد، شکافهایی را در تحقیقات گذشته مشخص کرد. نخست آنکه دانستیم که تا کنون پژوهشهای بسیار کمی- چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی- وجود دارند که کیفیت زندگی کتابداران را مورد بررسی قرار داده باشند. دوماً، تحقیقات انجامشده در زمینه کیفیت زندگی کاری بیشتر محدود به این متغیر بوده و رابطه آن را با سایر متغیرهای سازمانی بررسی نکرده اند و یا متغیرهای دیگری غیر از رضایت و استرس شغلی را مورد مطالعه قرار دادهاند. و در نهایت، این پژوهش علاوه بر اینکه باعث کاهش شکاف موجود می شود، به گسترش ادبیات مرتبط با این موضوع هم کمک خواهد کرد.
۵-۱٫ خلاصهی پژوهش
کتابداران، عاملی مهم جهت موفقیت در انجام مأموریت کتابخانه ها و مراکز اطلاعرسانی محسوب میشوند و عملکرد مناسب آنها کلید این موفقیت خواهد بود. رضایت و استرس شغلی از مهمترین متغیرهای سازمانی هستند که میتوانند به طور مستقیم و غیر مستقیم بر عملکرد آنها در انجام خدمات کتابخانهای تأثیرگذار باشند. این متغیرهای سازمانی خود میتوانند توسط عوامل و متغیرهای دیگری دستخوش تغییراتی شوند. کیفیت زندگی کاری، به عنوان یک مؤلفهی سازمانی تأثیرگذار، از نیمه دوم قرن بیستم در مباحث مربوط به مدیریت و سازمان مطرح شده است. بر اساس کارها و تحقیقاتی که تا کنون در این زمینه انجام گرفته است، بسیاری از محققان بر این باورند که کیفیت زندگی کاری یکی از موضوعاتی است که در عصر حاضر به عنوان کلید موفقیت هر سازمان تلقی می شود. اجرای برنامه های کیفیت زندگی کاری در سازمان، علاوه بر آنکه می تواند باعث بهداشت روانی بیشتر کارکنان شود، برآیندهای اقتصادی و خدماتی سازمانها و مؤسسات را نیز افزایش خواهد داد.
کیفیت زندگی کاری، یکی از مهمترین متغیرهایی است که می تواند در میزان رضایت و استرس شغلی کارکنان تأثیرگذار باشد. از این رو، بررسی ارتباط کیفیت زندگی کاری با سایر متغیرهای سازمانی، میتواند دانش مهمی را در مورد کارکنان در اختیار مدیران سازمانها قرار دهد، تا بهتر بتوانند منابع انسانی سازمان خود را مدیریت کنند. برنامه کیفیت زندگی کاری شامل هر گونه بهبود در فرهنگ سازمانی است که حامی رشد و تعالی کارکنان در سازمان میباشد.
بر این اساس، پژوهش حاضر در صدد بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی کاری با رضایت و استرس شغلی در کتابداران کتابخانه های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی کشور و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران برآمده است. مدل کیفیت زندگی کاری والتون، به عنوان مدل نظری بکار گرفتهشده در این مورد مطرح و برای بررسی رضایت و استرس شغلی کتابداران از پرسشنامه های رضایت شغلی میرکمالی و اچ.اس.ای استفاده شد. به منظور گردآوری داده های پژوهش، نظرات تعداد ۲۲۶ کتابدار (از دو سازمان مورد مطالعه) از طریق یک پرسشنامه برخط مورد پیمایش قرار گرفت. سپس، در مرحله بعدی داده های گردآوری لشده با بهره گرفتن از ویرایش شانزدهم نرمافزار اس.پی.اس.اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ضمن وجود همبستگی میان اکثر مؤلفه های کیفیت زندگی کاری با استرس و رضایت شغلی کتابداران، سعی شد تا مقایسه ای نیز میان همبستگیهای بدست آمده صورت گیرد. و همچنین، با بهره گرفتن از رگرسیون چندگانه نقش هر کدام از مؤلفه های کیفیت زندگی کاری در پیش بینی رضایت و استرس شغلی کتابداران مورد مطالعه تجزیه و تحلیل شد. نهایتاً، محقق به این نتیجه رسید که مدل کیفیت زندگی کاری قادر به پیش بینی رضایت و استرس شغلی کتابداران کتابخانه های عمومی شهر تهران میباشد. در ادامه، فرضیه های تحقیق و سؤالات پژوهشی به طور مجزا مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
۵-۲٫ نتیجهگیری در مورد فرضیههای تحقیق
فرضیه حدس بخردانهای است که یک محقق در پی رد یا تأیید آن بر می آید. برای بررسی فرضیه ها باید آنها را با داده های تجربی آزمود. روشهای زیادی برای بررسی و آزمودن فرضیه ها وجود دارد. در این پژوهش برای آزمودن فرضیه های تحقیق از آزمونهای آماری در آمار استنباطی استفاده شده است.
۵-۳-۱٫ فرضیهی اول
میان مؤلفه های کیفیت زندگی کاری با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانه های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه های عمومی کشور ارتباط مثبت وجود دارد.
نتایج پژوهش نشان داد که ارتباط میان تمام مؤلفه های کیفیت زندگی کاری و میزان رضایت شغلی کتابداران هر دو سازمان مورد مطالعه با ۹۹ درصد اطمینان معنادار است. و بنابراین فرض صفر تحقیق رد و فرض مخالف پذیرفته خواهد شد. در کتابداران وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی، مؤلفه های تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، پرداخت کافی و منصفانه، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، قانونگرایی در سازمان، توسعه قابلیت های انسانی، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، محیط کار ایمن و بهداشتی، و فضای کلی زندگی، به ترتیب دارای ضریب همبستگی بیشتری با رضایت شغلی این کتابداران بوده اند. از طرف دیگر، در کتابداران وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مؤلفه های یکپارچگی و انسجام اجتماعی، پرداخت کافی و منصفانه، محیط کار ایمن و بهداشتی، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، قانونگرایی در سازمان، توسعه قابلیت های انسانی، و فضای کلی زندگی، به ترتیب دارای بیشترین میزان ضریب همبستگی با رضایت شغلی این کارکنان بوده اند. به علاوه، ارتباط کیفیت زندگی کاری (به عنوان یک کل) با رضایت شغلی کتابداران در هر دو سازمان نیز با سطح اطمینان ۹۹ درصد معنادار بوده است.
بنابراین، میتوان نتیجه گیری کرد که کتابدارانی که از کیفیت زندگی کاری (و مؤلفه های آن) بیشتری برخوردارند، از شغل خود رضایت بیشتری نسبت به سایر کارکنان دارند. به عبارت دیگر، هر چه کیفیت زندگی کاری کتابداران کاهش یابد، میزان رضایت شغلی آنها نیز پایینتر خواهد آمد.
در بررسی تطابق نتایج این پژوهش با تحقیقات پیشین میتوان به این نتیجه رسید که اکثر تحقیقات انجامشده وجود رابطه مثبت معنادار میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی را تأیید می کنند. از این رو، نتایج این پژوهش با نتایج بدست آمده توسط نارنجی ثانی (۱۳۸۶) مطابقت دارد. نارنجی ثانی در پژوهشی که بر روی اعضای هیئت علمی دو دانشگاه تهران و صنعتی شریف انجام داد، به این نتیجه رسید که ارتباط میان تمام مؤلفه های کیفیت زندگی کاری اساتید با رضایت شغلی آنها در سطح ۹۹ معنادار است. همچنین، ضابطیان (۱۳۹۰) نیز به نتایج مشابهی دست یافت؛ او پس از بررسی این موضوع بر روی ۷۲ داور لیگ برتر، فرضیه تحقیق خود را مبنی بر وجود ارتباط مثبت میان رضایت شغلی و کیفیت زندگی کاری نمونه مورد مطالعه با ۹۹ درصد اطمینان تأیید می کند. هرچند، هدف این پژوهش بررسی تمام مؤلفه های کیفیت زندگی کاری نبوده است، اما او در نتایج جانبی تحقیق به این مسئله هم می پردازد و نتایجی مشابه با نتایج این تحقیق را بدست می آورد.
تحقیق حسین و اسلام (۱۹۹۹) بر روی پرستاران بیمارستانهای دولتی کشور بنگلادش؛ تحقیق فوری (۲۰۰۴)؛ پایان نامه لاوری کی (۲۰۰۵)؛ پژوهش ریکوانا (۲۰۰۴)؛ پژوهش هو (۲۰۰۶) بر روی مأموران تحقیق اداری؛ مطالعه چیروز و همکاران (۲۰۰۶) بر روی مدیران صنعت برق مناطق آزاد تجاری مالزی؛ پژوهش سارا سد و همکاران (۲۰۰۸)؛ پژوهش داوودی (۱۳۷۷)، بر روی کارکنان عملیاتی شاغل در فولاد مبارکه؛ تحقیق تدینی (۱۳۸۸)، بر روی پرسنل بهداشت خانواده مرکز بهداشت کرج؛ پژوهش ساعدی و همکاران (۱۳۸۹)، بر روی کارکنان زن و مرد دانشگاه آزاد اسلامی؛ و مطالعه قاسمیزاد، امیریان، و باقری (۲۰۱۲)، بر روی مدیران و معلمان مدارس، از پژوهشهای دیگری هستند که نتایج بدست آمده را تأیید می کنند. بنابراین همانگونه که مشاهده می شود، با تحقیقاتی که در جوامع متفاوت و بر روی مشاغل گوناگون به انجام رسیده است، مشخص شده است که ارتباط معنادار و مثبتی میان کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی کارکنان وجود دارد و با بهبود کیفیت زندگی کاری کارکنان میزان رضایت شغلی آنها بالاتر میرود.
رضایت شغلی کتابداران به عنوان یک متغیر مهم سازمانی، تحت تأثیر سلامت روانی و هیجانی، سلامت فیزیکی و جسمی، حقوق و مزایای دریافتی از سازمان، محیط و فضای کاری در کتابخانه، ارتباط با سرپرستان و مدیران قرار دارد (لندری[۱۴۳]، ۲۰۰۰). همچنین بسیاری از مطالعاتی که به انجام رسیده است به این نکته اشاره می کنند که رضایت شغلی کارمندان تحت تأثیر ویژگیهای فردی آنها است. لندری (۲۰۰۰) در مقاله خود با عنوان “تأثیر رضایت از زندگی و رضایت شغلی بر کتابداران مرجع و کارشان"، به این نکته اشاره می کند که میان رضایت از زندگی با رضایت شغلی رابطه و همبستگی محکمی وجود دارد. به نظر او، رضایت از زندگی می تواند تا حد زیادی رضایت شغلی کتابداران را تضمین کند.
لیسن و بویدستون[۱۴۴] (۲۰۰۹) اظهار می کنند که کتابداران با تجربه و متخصص میزان رضایت بیشتری نسبت به کتابدارانی دارند که تخصص آنها کمتر است و آموزشهای کمتری در زمینه کتابداری و اطلاعرسانی کسب کرده اند. از نظر آنها آموزشهایی که کتابداران جهت حل مسائل و همچنین انجام فعالیتهای کتابخانهای دریافت می کنند تأثیر بسزایی بر تسلط آنها بر کار کتابداری دارد و این امر می تواند منجر به رضایت شغلی بیشتر در آنها شود. بنابراین، لازم است که برای کتابداران آموزشهای ضمنخدمت تدارک دیده شود تا آنها بتوانند دانش و تجارب خود را همگام با پیشرفت تکنولوژی بهروز کنند و رضایت شغلی آنها نیز ارتقاء یابد، این فرایند می تواند شامل طیف گستردهای از اقدامات، شامل مطالعه نشریات تخصصی، برگزاری کنفرانسها، دریافت آموزشهای تخصصی از طریق آموزشهای ضمنخدمت، و … باشد. به علاوه، به اعتقاد آنها کارهای تکراری و تک بعدی باعث می شود تا کتابداران دچار روزمرگی بیشتری شوند و در نتیجه از شغل خود رضایت کمتری داشته باشند و کار خود را اجباری تلقی کنند.
ارائه جوایز، حقوق، و مزایا به کارمندان نیز می تواند بر روی رضایت شغلی آنها مؤثر باشد. در محیط کار، جوایز و تشویقهای میتوانند اشکال مختلفی داشته باشند. جوایز نقدی، تشویقهای لفظی، تشویق توسط همکاران، و یا ارتقاء تنها تعداد محدودی از اشکال ممکن در این زمینه است (لیسن و بویدستون، ۲۰۰۹). فرصت رشد و ارتقاء نیز به عنوان یکی از موارد مهم تأثیرگذار بر رضایت شغلی قلمداد می شود. کتابداران اگر نسبت به این مسئله آگاه باشند که در سازمان امکان رشد و ارتقاء وجود دارد، مطمئناً تلاش بیشتری خواهند کرد تا نظر مسئولان و مدیران را به خود جلب کنند و بنابراین فعالیتها و وظایف کاری برای آنها جذاب خواهد شد، و در نتیجه رضایت شغلی آنها افزایش خواهد یافت (لیسن و بویدستون، ۲۰۰۹).
اینکه کارکنان بدانند موقعیت شغلی آنها ثابت است و از امنیت کافی برخوردار است، میتوانند بر رضایت شغلی کارکنان تأثیرگذار باشد. امنیت شغلی به کارکنان فرصت خواهد داد تا با آرامش و سلامت روانی بیشتری وظایف خود را به انجام برسانند و این آرامش خاطر می تواند برای آنها رضایت شغلی به ارمغان بیاورد (لیسن و بویدستون، ۲۰۰۹؛ کیلی و برت، ۱۹۹۷).
کیفیت مدیریت و اداره سازمان می تواند سهمی در میزان رضایت کارکنان داشته باشد. شیوه مدیریتی که منطبق با نظرات کتابداران باشد، و اینکه کتابداران بتوانند به مدیران کتابخانه اعتماد کنند، می تواند میزانی از رضایت شغلی را برای کارمندان به همراه آورد. ارزیابی و سنجش فعالیتهای کتابداران نیز به عنوان یک عامل مهم و یک فرایند مداوم سازمانی باید در دستور کار نظام مدیریتی کتابخانه ها قرار گیرد. کتابداران باید احساس کنند که کاری که انجام می دهند حائز اهمیت است و نظارت مناسبی روی آن وجود دارد. این مسئله باعث می شود کتابداران اهمیت بیشتری به کار و شغلشان دهند و به مرور زمان رضایت شغلی آنها افزایش یابد. البته، استقلال در عمل نیز تأثیر بسزایی بر رضایت شغلی کتابداران خواهد گذاشت. اگر درجهای از آزادی در انجام وظایف روزانه به کتابداران داده شود، آنها احساس استقلال بیشتری در شغل خود خواهند کرد و رضایت شغلی آنها می تواند از این طریق دستخوش تغییر شود (لندری، ۲۰۰۰).
فرهنگ محیط کار شامل عناصر غیر ملموس زیادی می شود که در رضایت شغلی کارکنان کتابخانه مؤثر واقع میشوند. یک عامل مهم و بزرگ در این فرهنگ روابط میان همکاران است. روابط اجتماعی افراد، چه در جامعه و چه در اجتماع، می تواند کنتل کننده رفتار آنها باشد. در محیط کاری کتابخانه نیز داشتن روابط مثبت با همکار و مافوق تشکیلدهنده بخش مهمی از ساعات کاری کتابداران خواهد بود. هر چه این روابط مثبتتر و صمیمیتر باشد، می تواند تأثیر بیشتری بر رضایت شغلی کتابداران داشته باشد.
رینن[۱۴۵] (۱۹۹۸) استفاده از تواناییهای کتابداران و کارمندان کتابخانه را نیز یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار رضایت شغلی میداند. به اعتقاد او کارمندانی که بهای بیشتری به دانش تخصصی آنها داده میشوند و امکان بهکارگیری تخصصشان در محل کار وجود دارد، از شغل خود رضایت بیشتری دارند. دانشی که توسط افراد کسب می شود، اگر بدون استفاده باقی بماند باعث ایجاد تعارضهایی در فرد می شود و این فرایند بر روی کاهش و عدم رضایت شغلی کتابداران تأثیرگذار خواهد بود. وجود خدمات و وظایف متعدد در کتابخانه ها به افراد اجازه بهکارگیری تواناییهای بالقوهی خود را خواهد داد و باعث بهبود وضعیت رضایت شغلی در آنان خواهد شد.
۵-۳-۲٫ فرضیهی دوم
میان مؤلفه های کیفیت زندگی کاری با میزان استرس شغلی کتابداران کتابخانه های عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانه های عمومی کشور ارتباط مثبت وجود دارد.
تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که ارتباط میان هفت مؤلفه (از هشت مؤلفه) کیفیت زندگی کاری و میزان استرس شغلی کتابداران هر دو سازمان مورد مطالعه با ۹۹ درصد اطمینان معنادار و در جهت منفی است. اما، ارتباط مؤلفهی فضای کلی زندگی با استرس شغلی در کتابداران هر دو سازمان معنادار نبوده است؛ و بنابراین فرض صفر تحقیق در مورد این مؤلفه پذیرفته می شود. در کتابداران وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی، مؤلفه های توسعه قابلیت های انسانی، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، یکپارچگی و انسجام اجتماعی، پرداخت کافی و منصفانه، قانونگرایی در سازمان، محیط کار ایمن و بهداشتی، و وابستگی اجتماعی زندگی کاری، به ترتیب دارای ضریب همبستگی بیشتری با استرس شغلی این کتابداران بوده اند. از طرف دیگر، در کتابداران وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، مؤلفه های یکپارچگی و انسجام اجتماعی، محیط کار ایمن و بهداشتی، قانونگرایی در سازمان، تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، وابستگی اجتماعی زندگی کاری، پرداخت کافی و منصفانه، و توسعه قابلیت های انسانی، به ترتیب دارای بیشترین میزان ضریب همبستگی با استرس شغلی این کارکنان بوده اند. به علاوه، ارتباط منفی کیفیت زندگی کاری (به عنوان یک کل) با استرس شغلی کتابداران در هر دو سازمان نیز در سطح اطمینان ۹۹ درصد معنادار بوده است.
بنابراین، میتوان نتیجه گیری کرد که کتابدارانی که از کیفیت زندگی کاری (و مؤلفه های آن) بهتری برخوردارند، در شغل خود با استرس کمتری نسبت به سایر کارکنان مواجه میشوند. به عبارت دیگر، هر چه کیفیت زندگی کاری کتابداران کاهش یابد، میزان استرس شغلی آنها افزایش خواهد یافت.
مقایسه نتایج این پژوهش با تحقیقات پیشین نشان میدهد که ارتباط اکثر مؤلفه های کیفیت زندگی کاری با استرس شغلی معنادار و در جهت منفی بوده است. برای مثال، نتایج این تحقیق با نتایج پژوهش رینا (۲۰۰۹)، بر روی کتابداران و متخصصان اطلاعرسانی کشور هند، همسو است. هرچند، او در تحقیق خود کیفیت زندگی کاری را به عنوان یک متغیر به شمار آورده و مؤلفه های متعدد آن را به طور جداگانه مورد بررسی قرار نداده است. پژوهش کوهپیما (۱۳۹۰) نیز نشان داد که میان کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی کارکنان شرکت سایپا ارتباطی منفی وجود دارد که در سطح ۹۹ درصد معنادار است. کوهپیما، اظهار می کند که نتایج بدست آمده پژوهش او مشابه با استدلال مزلو در رابطه با سلسله مراتب نیازهاست که در آن افراد از نیازهای مختلفی برخوردارند و سازمانها نقش مهمی در رفع آنها دارند. زمانی که نیازهای آنها برآورده شود، استرس شغلیشان کاهش مییابد. همچنین، فلاحی و همکارانش (۱۳۸۹) نیز از تحقیق خود نتیجه میگیرند که میان کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی ارتباط منفی و معناداری وجود دارد. ضابطیان (۱۳۹۰) نیز این ارتباط را منفی گزارش کرده است. لازم به ذکر است که در تحقیق ضابطیان بر روی داوران لیگ برتر فوتبال، ارتباط منفی تمام مؤلفه های کیفیت زندگی کاری با استرس شغلی آنها معنادار بدست آمده است. خاقانیزاده و همکارانش (۱۳۸۷) نیز در مطالعه خود بر روی پرستاران شاغل در بیمارستانهای منتخب نیروهای مسلح، ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و استرس شغلی را معکوس و معنادار ارزیابی کرده اند. هو (۲۰۰۶) نیز در پژوهش خود در رابطه با ارتباط میان کیفیت زندگی کاری و فشار شغلی مأموران تحقیق اداری به نتایج مشابهی دست یافت.
تکنولوژی بر تمام فعالیتهای کتابخانه و کتابداری تأثیر بسزایی گذاشته است. وظایف کتابداران در اکثر بخشهای کتابخانه با تکنولوژیهای جدید پیوند خورده است و این تغییرات روز به روز شدت بیشتری پیدا می کند. از این رو، کتابدارانی که به دانش و مهارت لازم جهت کار در این محیط تکنولوژیکی تجهیز نشوند در کار خود دچار استرس بیشتری میشوند و بخشهای کتابخانه به فضاهایی استرس زا برای آنها تبدیل می شود. بنابراین، آموزش مهارت ها و دانش لازم به کتابداران برای مقابله با مسائل این چنینی امری اجتنابناپذیر به نظر میرسد. آموزشهای ضمنخدمت به کتابداران می تواند تا حد زیادی باعث کاهش استرس شغلی آنها در محل کارشان شود. بهروز نگهداشتن سطح این آموزش و مهارت ها از مسائل دیگری است که باید از طرق متفاوت مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد (لیسن و بویدستون، ۲۰۰۹). صاحبنظران این فرایند را تکنواسترس نامگذاری کرده اند. به علاوه، انتظارات جدید و تغییر مداوم نقش کتابداران در نتیجه طبیعت پویای اطلاعات و شیوه های نوین انتقال آن باعث شده است که فضای کتابخانه برای کتابداران به یک محیط استرس زا تبدیل شود (آجالا، ۲۰۱۱).
باید توجه داشت که یکی از انواع استرس، استرس فیزیکی است؛ استرس فیزیکی در کتابخانه می تواند علل مختلفی داشته باشد. یکی از مهمترین علتها، می تواند تغییر محیط کتابخانه ها از فضای سنتی به فضای دیجیتال باشد. شرایط محیطی، از قبیل آب و هوا، دمای مناسب، نور و روشنایی کافی، و … نیز می تواند بر استرس کارکنان تأثیرگذار باشد. به عنوان مثال، نشستن جلو رایانه برای ساعات متمادی یا کار کردن در یک محیط بسته که از لحاظ دما و رطوبت مناسب نیست، میتوان باعث ایجاد بیماری و استرس شغلی کتابداران شود. افزایش بار کاری، کمبود استراحت، و یا تغذیهی نامناسب از دیگر عواملی هستند که میتوانند استرس شغلی را تا حدودی کنترل کنند. از سوی دیگر، حالات روانی ذهن یک فرد، که شامل انتظارات، ترسها، و تأثرهای او می شود، جنبه دیگر استرس، یعنی استرس روانی را تشکیل میدهد (آجالا، ۲۰۱۱).
تأثر اقتصاد بر استرس شغلی به طور کامل توسط کینمان (۱۹۹۸) تشریح شده است. به عقیدهی او، در دنیایی امروز مسائل اقتصادی بر روی تمام جنبه های زندگی تأثیر گذاشته و این تأثیر روز به روز شدت بیشتری به خود میگیرد. اگر افراد در جامعه از لحاظ اقتصادی تأمین نباشند، نمی توانند با آرامش خاطر به زندگی خود ادامه دهند و همیشه نگران این موضوع خواهند بود. در نتیجه، کارمندانی که از شرایط اقتصادی مناسبی برخوردار نباشند دچار دلواپسی خواهند شد و این امر باعث به وجود آمدن استرس و فشار روانی در آنها خواهد شد. افرادی که مشغول انجام دادن کاری هستند، به مرور زمان کنترل خود را بر روی این استرس از دست خواهند داد و وظایف خود را به درستی نمی توانند انجام دهند. مجموع این عوامل می تواند استرس شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار داده و امکان مبتلا شدن کارمندان به بیماریهای روانی و جسمی نیز وجود خواهد داشت. بنابراین، هرچه شرایط اقتصادی کارکنان بهتر باشد، میتوان استرس شغلی کمتری از آنها انتظار داشت.
جو، فرهنگ، و ساختار سازمانی نیز از دیگر عوامل کنترل کننده استرس شغلی کتابداران هستند. فرهنگ سازمانی، اعتقادات و انتظارات موجود در محل کار، و برخورد اعضا و کارمندان سازمان میتوانند استرس شغلی را کاهش یا افزایش دهند. کارمندی که کنترل مستقیم را بر کار خود تجربه می کند- بدون توجه به اینکه در چه سطحی از سازمان مشغول بکار است- از شغل خود لذت بیشتری میبرد و استرس کمتری در محل کار تجربه می کند (آجالا، ۲۰۱۱).
۵-۴٫ نتیجهگیری در مورد سؤالات پژوهش
چهار سؤال کلی به عنوان سؤالات مورد مطالعه این پژوهش مطرح شده بودند. هر کدام از سؤالات کلی اول و دوم خود به هفت سؤال جزئی تقسیم شده بودند که پاسخ آنها در فصل چهارم این پژوهش داده شد. در هر صورت، نتیجه گیری در مورد سؤالات پژوهش در ادامه مطرح خواهد شد.
۵-۴-۱٫ سؤال کلی اول
آیا میان ضرایب همبستگی مؤلفههای کیفیت زندگی کاری با میزان رضایت شغلی کتابداران کتابخانههای عمومی وابسته به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و نهاد کتابخانههای عمومی کشور تفاوت معنادار وجود دارد؟
با توجه به تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، نتایج تحقیق نشان میدهد که تفاوت میان ضرایب همبستگی مؤلفه های کیفیت زندگی کاری با میزان رضایت شغلی کتابداران در دو سازمان مورد مطالعه، تنها در مورد مؤلفهی تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم معنادار بوده و در مورد هفت مؤلفهی دیگر و همچنین کیفیت زندگی کاری (به عنوان یک کل) معنادار نیست و نمی توان گفت همبستگی میان متغیرها در یک سازمان بیش از سازمان دیگر است.
اما، در مورد مؤلفهی تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم، میتوان ادعا کرد که ضریب همبستگی میان این مؤلفه با رضایت شغلی کتابداران در کتابخانه های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های کشور بیش از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران است. بنابراین، تفاوت در نظام مدیریتی دو سازمان در این رابطه، تنها در مورد مؤلفهی تأمین فرصت رشد و امنیت مداوم صدق می کند. رشد حرفهای و تخصصی، تعلیم و آموزش، تشویق به ادامه تحصیلات، رشد فردی، امنیت شغلی، و امکانات شغلی در دسترس کتابداران از مواردی هستند که توانسته اند باعث ایجاد همبستگی بیشتری با رضایت شغلی در کتابداران کتابخانه های عمومی وابسته به نهاد کتابخانه های عمومی شوند.
به نظر میرسد میزان اهمیتی که نهاد کتابخانه های عمومی کشور به رشد جوانب گوناگون کتابداران شاغل در این سازمان میدهد نسبت به سازمان دیگر بالاتر بوده و این توجه باعث شده است تا این مؤلفه ارتباط قویتری با رضایت شغلی کتابداران برقرار کند. بنابراین، هرچه نهاد کتابخانه های عمومی کشور تأکید بیشتری بر مؤلفهی مذکور داشته باشد، میزان رضایت کتابداران وابسته به این سازمان نیز به نسبت سازمان دیگر افزایش بیشتری خواهد یافت. با استناد به سند چشمانداز نهاد کتابخانه های عمومی (درباره نهاد کتابخانه های عمومی کشور، ۱۳۹۱)، مبنی بر ارتقای جایگاه کتابخانه های عمومی کشور در رتبهی اول در منطقه، احتمالاً رشد و تعالی کتابداران شاغل در کتابخانه های عمومی وابسته به این سازمان نیز به عنوان یکی از عوامل کلیدی جهت دستیابی به این چشمانداز در نظر گرفته شده است. هرچند، یکی از بندهای دهگانه منشور اخلاق حرفهای کتابداران نهاد کتابخانه های عمومی کشور تعهد نسبت به همت گماشتن به رشد و ارتقای دانش خود کتابداران به ویژه دانش تخصصی کتابداری و اطلاعرسانی آنها است.