جلوه های ظاهری
ارزش های مورد حمایت
باورهای مشترک نهفته
شکل۲-۱)سطوح فرهنگ (شاین، ۱۳۸۳)
فصل مشترکی که از تعاریف فرهنگ می توان استخراج نمود تعریفی است که کارگروه مهندسی فرهنگی شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه داده است که فرهنگ عبارت است از: نظام واژه ای است از باورها و مضروضات اساسی، ارزش ها، آداب و الگوهای رفتاری ریشه دار و دیرپا و نمادها و مصنوعات که ادراکات، رفتارها و مناسبات جامعه را جهت و شکل می دهد و هویت آن را می سازد.(صالحی امیری،۱۳۸۹)
۲-۴)تعریف و مفهوم فرهنگ سازمانی
تعاریف متعددی از فرهنگ سازمانی به عمل آمده است. برخی فرهنگ سازمان را یک نظام اعتقادی می دانند که بین اعضای یک سازمان مشترک است، برخی آن را سلسله ای از ارزشهای مشترک مسلط همبسته می دانند، که با مفاهیم نمادی چون داستانها، اسطوره ها و تکیه کلامها منتقل می شود . (رابینز[۳۲]، ۸۴:۱۳۷۸)
از دیدگاه کوئین (۱۹۹۹)فرهنگ سازمانی عبارت است از ارزشهای اصلی، مفروضات، تفسیرات در رویکردهایی که ویژگیهای یک سازمان را مشخص می کند که در ۴ گونه فرهنگ سازمانی نمایان می شود. این چهار گونه شامل قومی، ویژه سالاری و بازار، سلسله مراتب می باشند. برخی مانند ادگار شاین فرهنگ را الگویی از مفروضات بنیادین می دانند که بر اثر اندوختن از دشواریهای سازگاری بیرونی و یکپارچگی درونی از سوی گروهی معیین، آفریده، کشف و یا پرورده شده است. (طوسی،۱۵۵:۱۳۷۲). برخی دیگر معتقدند، فرهنگ تنها راه منحصر به فردی است که سازمان بر اساس آن فعالیت خود را انجام می دهد. به عبارتی فرهنگ جنبه انسانی سازمان است که با همبستگی هدف مشخص میشود . (دیوس ، ۱۳۷۳). استونروفریمن[۳۳] (۶۹:۱۳۷۵) فرهنگ سازمانی را مجموعه ای از ارزشها، باورها، نگرش ها و هنجارهای مشترک که رفتار و انتظارات اعضای سازمان را شکل می دهد و به بیان وسیع تر فرهنگ سازمانی تعیین کننده نوع رفتار کارکنان است و اولویت ها را تعیین می نماید. هم چنین باربوساوکاردین[۳۴](۲۰۰۷) فرهنگ سازمانی را به عنوان یک کنترل کننده اجتماعی که جهت تقویت رفتارهای مشخص و ارزش های غالب عمل می کند، می دانند. رابینز (۱۹۹۲) فرهنگ سازمانی را سیستمی از معانی مشترک که بوسیله اعضای یک سازمان حفظ می شود و یک سازمان را از سازمان های دیگر جدا می کند تعریف می کند. این سیستم از معانی مشترک و مجموعه ای از ویژگی های کلیدی تشکیل شده است که سازمان برای آن ارزش قابل است .
۲-۴-۱)ویژگی های فرهنگ سازمانی
در حالیکه تنوع قابل ملاحظه ای در تعاریف فرهنگ سازمانی وجود دارد به نظر می رسد که بسیاری از آنها ویژگی های ذیل را دارا باشند:
نظم وقائده مشاهده شده رفتاری:وقتی اعضای سازمان در تعامل هستند آنها زبان ،اصطلاحات ،شعائر،آداب ورسوم مشترکی رابکار می برند
هنجارها:هنجارهای رفتاری در گروه های کاری شکل می گیرد
ارزش ها: به عنوان مثال ارزش هادر مدارس شامل عملکرد سطح بالای اولیا ودانش آموزان،میزان غیبت وترک تحصیل ویاکارایی بالاروش های تدریس
فلسفه:سیاستها، باورهای سازمان را درباره ی چگونگی برخورد کارمندان باارباب رجوع راهدایت می کند.
قوانین:دستور العمل هایی برای سازگاری با سازمان وجود دارد که تازه وارد درسازمان باید آنها را یاد بگیرد تا به عضویت آن درآید
احساسات:جو کلی می باشد که سازمان به وسیله طرح فیزیکی و یک روش در آن اعضا با ارباب رجوع ویاافرادتعامل می یابند(لاننبوریگ[۳۵]،۱۳۸۲)
۲-۴-۲)جلوه های مشخص فرهنگ سازمانی:
آیین ها:مجموعه ای برنامه ریزی شده از فعالیتها یی به نسبت پیچیده ونمایان است که شکلهای گوناگونی از جلوه های فرهنگی رادر هم می آمیزندو اغلب پی آمدهای عملی وبیانی را در بر دارد.
اسطوره:داستانی پرهیجان از رویدادهای خیالی است که به طورمعمول برای توضیح ریشه ها یادگر گونی های چیزی بکار برده می شود.
افسانه:نقل داستانی از رویدادی شگفت انگیز که پایه ای تاریخی داند ولی باجزئیات خیالی پرورده شده است وازگذشته سینه به سینه به مارسیده است.
نماد:هرشی ،عمل،رویداد،کیفیت،یا نسبتی که به صورت محملی برای انتقال معنی بکار می رود این بطور معمول با معرفی چیز دیگری صورت می گیرد.
زبان:روش ویژه ای که باآن اعضای یک گروه صداهای شنیدنی ونشانه های خواندنی را برای انتقال ورساندن معنی به یکدیگر به کار می گیرد.
ایماواشاره:به حرکت هایی از بخش هایی اززبان که برای رساندن معنی به کار برده می شوند.
آرایش ظاهری:آن چیزهایی که بطورواقعی مردم را احاطه می کنندوبرایآنان در زمانی که فعالیتهای نمایان فرهنگی انجام می دهند،محرکهای احساسی فوری فراهم می آورند.
دست ساخته های اشیائ مادی:که بدست مردم ساخته می شود تا فعالیتهای نمایان فرهنگی را آسان سازند.(طوسی،۱۶۱:۱۳۷۲)
۲-۴-۳)عناصر و مولفه های فرهنگ سازمانی
صاحبنظران فرهنگ سازمانی را بر اساس ویژگی ها و عوامل گوناگون طبقه بندی نموده و مدل های متعددی را ارائه کرده اند. د
یدگاه ارائه شده به وسیله رابینز یکی از نمونه های مورد استفاده در مطالعات فرهنگ سازمانی است ، وی در دیدگاه خود ده ویژگی که در کل معرف و نمایان گر عصاره فرهنگ سازمانی است را مطرح می کند. این ویژگی ها به اختصار عبارتند از:
۱) ابتکار فردی: که به میزان مسئولیت، آزادی و استقلال افراد سازمانی می پردازد.
۲) خطر پذیری (مسئولیت پذیری): به بررسی میزان علاقه کارکنان در مواجه شدن با فعالیت هایی که احتیاج به فداکاری، قبول مسئولیت و خطر دارد، می پردازد.
۳) هدایت و سرپرستی: این شاخص به بررسی درجه و میزان تدوین اهداف روشن و انتظارات عملکرد در سازمان می پردازد.
۴) انسجام: به بررسی میزان وجوه همکاری و توافق، اتحاد و پیوستگی در بین گروه ها و واحدها به منظور رسیدن به اهداف مشترک می پردازد.
۵) حمایت مدیریتی: حمایت مدیریتی به بررسی میزان ارتباط سازنده مدیران سازمان با کارکنان به منظور کمک و راهنمایی و حمایت آنها می پردازد.
۶) نظارت در سازمان: این شاخص به بررسی قوانین و راهکارها، سرپرستی مستقیم و نظارت بیرونی جهت کنترل رفتار فردی می پردازد.
۷) هویت: این شاخص نشان می دهد که اعضای سازمان تا چه حد خود را با کل سازمان یکی دانسته و از آن کسب هویت می کنند.
۸) نظام پاداش: به بررسی میزان ارتباط تشویق و پاداش سازمان با عملکرد فردی می پردازد، زیرا یکی از اقدام های موثر در پرورش نیروی انسانی، قدردانی و تشکر از زحمات آنها از راه های گوناگون است.
۹) الگوی ارتباطات: این شاخص به بررسی نوع ارتباط درون سازمانی می پردازد.
۱۰) تحمل اختلاف سلیقه: شاخص تحمل اختلاف سلیقه، حدی است که کارکنان ترغیب به بیان و آشکار کردن انتقادات نظرهای خود می شوند(منوریان،۲۰۰۸)
۲-۴-۴)گونه شناسی فرهنگ سازمانی از دیدگاه نظریه پردازان
دیدگاه شاین(۱۹۹۶)
شاین سه نوع فرهنگ مدیریتی را بیان می کند این فرهنگ ها عبارتند از:
-
- متصدیان(فرهنگ متصدی): گروهی که به نوعی با ما کار می کنند،«متصدیان» نامیده می شوند و نیز به مدیران صف و کارگرانی که در ساخت و تحول تولیدات و خدماتی که رسالت اصلی سازمان را به انجام می رسانند دخالت می کنند، گفته می شود.
-
- فرهنگ مهندسی: در هر سازمانی مرکز تکنولوژیکی زمینه سازمان را تشکیل می دهد و این تکنولوژی بوسیله چندین نوع از مهندسین که دارای یک فرهنگ کاری مشترک می باشند طراحی و نظارت می شود برای مثال طراحان سیستم های تکنولوژی اطلاعات، برنامه های نرم افزاری را طراحی می کنند. طراحان سیستم های مالی یا پژوهشگران برنامه ریزی بازاریابی نیز وابسته به این گروه کاری می باشند یعنی شامل فرهنگ مهندسی می باشند. در این نوع فرهنگ، سیستم های برتر، ماشین ها، قوانین روتین که بطوری خودکار عمل می کنند، کاملا معتبر می باشند.
-
- فرهنگ اجرایی(هیت رئیسه): اگر کسی در سازمانهای وسیع جهانی جستجو کند، یک اجتماع از دفاتر را شناسایی خواهد کرد که مفروضاتی مانند وقایع روزانه، وضعیتها و نقش شان مشترک می باشد از نردبان ترقی در این موقعیتها بالا می روند. ماهیت این نقش قابلیت جوابگویی مالی به سهامداران می باشد و بیشتر در حفظ سهام تجلی می یابد(شاین، ۱۹۹۶).
دیدگاه شولز[۳۶](۱۹۸۷)
شولز در پنج گونه فرهنگی را شناسایی نمود و هر کدام از این فرهنگها در سه بعد متفاوت فرهنگ توصیف می شوند. این ابعاد عبارتند از: