صاحبان سهام
صاحبان سهام کسانی هستند که سرمایه های خود را برای راه اندازی واحدهای تجاری و اقتصادی در اختیار گذاشته و انتظار دارند، مدیران امانت دار مطمئنی برای آنها باشند. مدیران از طریق سیستم حسابداری، اطلاعات مناسب و ارائه گزارش های دقیق و صحیح، سهامداران را از وضعیت فعالیت ها و عملکردهای سازمان مطلع کرده و به تعهد خود نسبت به صاحبان سهام عمل می کنند. از طرف دیگر، مدیران باید با زمینه های مسئولیت عملکرد مناسب و خوب خود باعث شهرت و خو ش نامی سازمان شده و از راهبردهای مدیران عالی و صاحبان سهام و نیز ارزش ها و هنجارهای ارسالی که بنیانگذاران آنها بنا نهاده اند، حمایت کنند. (گریفین، ۱۹۸۷)
کارکنان
بخش عمده ای از نیروی انسانی هر جامعه ای در سازمان ها و مؤسسات مختلف مشغول به کار هستند و از آنجا که اکثر مردم، بیشترین وقت خود را در درون سازمان ها می گذرانند، این انتظار از مدیران وجود دارد که به کارکنان تحت امر خود توجه بیشتری داشته باشند. به عبارت دیگر، مردم از مدیران می خواهند که به نیازهای کارکنانشان بیشتر توجه کرده و تلاش کنند نیازهای آنها را برآورده سازند. جامعه از مدیران این توقع را دارد که یار و غمخوار کارکنان خود بوده، به شخصیت آنها به عنوان یک همنوع احترام گذارده و در زمان لازم به عملکرد خوب آنها پاداش دهند. همچنین، امروزه جامعه اعمال تبعیض آمیز مدیران نسبت به کارکنان خود را زشت قلمداد کرده، آنان را از چنین رفتاری برحذر می دارند. با وجود این، چون نیروی انسانی جز ء مهم ترین منابع هر جامعه ای است، این توقع را هم از مدیران و سازمان ها دارد که از کا رکنان خود به بهترین شکل استفاده کرده و بهره وری نیروی انسانی خود را بالا ببرند. همچنین، ازمدیران انتظار می رود که با اختصاص حداکثر زمان ممکن برای هدایت و آموزش پرسنل زیردست خود، آنها را در انجام صحیح وظایفشان راهنمایی کنند و در صورت ارائه روش های جدید و طرح های نو از سوی آنها، از طرح های فوق استقبال کنند و تلاش به خرج دهند تا حس نوآوری در افراد تقویت شود. (هرسی و بلانچارد، ۱۳۷۱)
مشتریان
در مجموعه زمینه های مسئولیت اجتماعی سازمان ها نسبت به جامعه، مسئولیت نسبت به مشتریان از اهمیت خاص برخوردار است؛ چراکه اساساً سازمان براساس یک خواسته اجتماعی به وجود می آید. به عبارت دیگر، شکل گیری سازمان به خاطر وجود مشتریانش است و این می تواند ملاک خوبی برای تعهد خدمت مدیران به شمار رود. اگر سازمان به درستی به مسئولیت اجتماعی خود عمل نکند، اولاً، مشتریان خود را از دست داده ، ثانیاً، باعث می شود که دولت از طریق قوانین و مقرارت و مجازات های مختلف، آن را مجبور به انجام این مهم کند. بر این اساس، جامعه از سازمان ها انتظار دارد که در زمینه های مختلف نسبت به مشتریان احساس مسئولیت کنند، از جمله اینکه به موقع و به درستی نیازهای مشتریان را بشناسد و محصول سالم و خدمات درست به آنها عرضه کنند، آنها را از جنبه های مختلف محصول و نظارت ایمنی نسبت به آنها مطلع کنند و نیز این حق را به مشتریان بدهند که آنچه را که دولت داشته و تمایل دارند، ابتیاع نمایند. چنانچه مشتری از مصرف کالا یا دریافت خدمتی، زیانی متحمل شد، خسارت وی را تقبل و تلاش کنند که رضایت او را جلب سازند. به علاوه، مردم از سازمان ها می خواهند در ازای ارائه محصول یا خدمت به مشتری، رعایت انصاف را به عمل آورده و نسبت به آن اجحاف نکنند.
محیط طبیعی
با آغاز انقلاب صنعتی و گسترش روز افزون صنایع مختلف، آلودگی های گوناگون زیست محیطی رشد فزاینده یافت؛ به نحوی که امروزه یکی از اساسی ترین زمینه های مسئولیت اجتماعی سازمان ها، حفظ محیط زیست است. افزایش گازهای سمی در نتیجه فعالیت واحدهای مختلف سازمان های تولیدی و ایجاد آلودگی در هوا و آب رودخانه و دریاچه ها بر اثر ریختن پساب های صنعتی و مواد زائد، صدای شدید برخورد چرخ های ماشین های صنعتی و … که همگی حاصل فعالیت مؤسسات تولیدی است، باعث شده اند که محیط زیست آلوده ای در اطراف خود داشته باشیم. کارخانجات و مؤسسات تولیدی با اشاعه آلودگی های مختلف (اعم از آلودگی هوا، آلودگی زمین، آلودگی آب، آلودگی صدا و بخش ضایعات ) ادامه حیات را برای نسل انسان با مشکل همراه کرده اند (اعضای آکادمی علوم اتحاد جماهیر شوری، ۱۳۷۲)
ارزش ها و هنجارهای فرهنگی
هرچند جامعه از سازمان ها می خواهد که به تولید و ارائه کالاها و خدمات مورد نیاز بپردازند، ولی در عین حال این انتظار را هم دارد که در انجام فعالیت های اقتص ادی خود، اصول اخلاقی را نیز در نظر داشته باشند. امروز بیش از پیش، از سازمان ها این انتظار می رود که در زمان تصمیم گیری های خود، اصول اخلاقی و ارزش را مد نظر داشته و همواره تلاش کنند که تعادلی بین امور اقتصادی و اخلاقی برقرار سازند. جوامع مختلف بشری، اخلاقیات خود را به شکل قانون یا مقررات، سنن و آداب و رسوم و اعتقادات مذهبی در وجدان تک تک افراد جامعه حک می کنند. از این رو، مشکلات و مسائل اخلاقی زمانی برای یک سازمان به وجود آید که در عمل، از نظرات جامعه درخصوص امور اخلاقی انحراف بورزد. این موضوع، در کشور ما از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چراکه اصول اخلاقی و ارزش های اجتماعی، حاکمیت خاصی بر مردم دارد، به نحوی که مردم نسبت به عدم رعایت آنها حساسیت خاص دارند. بدیهی است که سازمان، خود از عدم رعایت موازین اخلاقی و ارزش های اجتماعی متنفر می شود؛ چراکه بی توجهی به ارزش ها، به شهرت و آبروی سازمان لطمه وارد کرده و باعث می شود که سازمان، مشتریان، سهامداران و حتی کارکنان خود را از دست بدهد . بنابراین اخلاق خوب و کار خوب محبوب می شود. (داویس و فردریک،۱۹۸۴)
اگر پایبندی به ارزش های انسانی از جانب مسئولان و مدیران جامعه رعایت نشود و ارزش های انسانی تحت الشعاع ایمان شخصی و منافع صنفی و گروهی قرار گیرد، ضد ارزش ها و ناهنجاری ها، جای ارزش های را می گیرند و معیارها و میزان ها متزلزلم ی شوند. از این رو، ایجاد جامعه سالم، زمانی میسر است که همه افراد و سازمان ها و تمام نهادهای اجتماعی دست در دست یکدیگر نهند و با وحدت نظر و وحدت هدف و احساس این نکته که ،« کلکم راع و کلکم مسئول » همواره از نهال طهارت، قداست ، کرامت و تقوی اجتماعی خود پاسداری کنند (بابایی، ۱۳۷۳)
با تعیین ارزش های اجتماعی و شاخص های آن، به مدیران مسئولی که پایبند به این دسته ارزش ها بوده و دراجرای آنها اهتمام می ورزند، پاداش مناسب داده می شود.
رفاه عمومی
توجه به رفاه عمومی جامعه در اصول اخلاقی و اعتقادات و ارزش های مذهبی ما نیز وجود داشته و درجا ی جای کتب و نوشته های اجتماعی و مذهبی ما به این مهم ، تأکید و توجه شده ا ست. خداوند متعال در کتاب آسمانی خود، مسلمانان را نسبت به یکدیگر مسئول دانسته و با صراحت و دقت، مسئولیت آنان را نسبت به یکدیگر تعیین و مشخص نموده است . بدین جهت بسیاری از مردم معتقدند که سازمان ها و نهادهای اقتصادی باید در بهبود و گسترش رفاه عمومی جامعه مشار کت داشته باشند ؛ مشارکت در مسائلی همچون کمک به مؤسسات و انجمن های خیریه و غیر انتفاعی، فقرا و مستضعفان، افراد سالخورده و کودکان بی بضاعت. گریفین، ۱۹۸۷)
مشارکت در حل مسائل و مشکلات اجتماعی
جامعه، خود می داند که انتظار اینکه مؤسسات خصوصی، بار مشکلات جتماعی را به تنهایی به دوش بکشند، نه واقعی است و نه منصفانه. در عین حال، مردم هم این انتظار را ندارند که دولت به تنهایی، همه مشکلات اجتماعی را برطرف سازد. از این رو، خواه ناخواه جامعه به نحوی شکل می گیرد که با همیاری یکدیگر، راه حل قابل قبولی برای مشکلات اجتماعی می یابند. (داویس و فردریک)
وفای به عهد و انجام به موقع تعهدات
وفای به عهد و پایبندی به تعهدات، از نظر اسلام از عالی ترین فضایل انسانی است. قرآن کریم و آثار ائمه معصومین (ع)حاکی از این است که وفای به عهد یکی از شرایط اساسی ایمان محسوب می شود و تخطی از آن، در حکم بی دینی و بی ایمانی است (فاضل لنکرانی، ۱۳۶۶) از این رو ، مسلمانان حق ندارند قراری را که با دیگران می بندند، نادیده گرفته و نسبت به آن خلف وعده نمایند (قوچانی؛ ۱۳۷۴). مسلمانان باید نسبت به تعهدات و پیمان های خود وفادار باشند. (تقوی دامغانی، ۱۳۷۳)
ستیزه جویی یا رقابت
مردم به هیچ عنوان انتظار ندارند که نهادهای اقتصادی به جای یک رقابت سالم، با یکدیگر در ستیزه جویی باشند. در فر ایند ستیزه جویی، گروه ها سعی می کنند به شیوه های ناصحیح و غیراخلاقی، مانع رسیدن گروه های دیگر به هدف مشترکشان شوند. در نتیجه یک رقابت ناسالم و ستیزه گرانه، جامعه متحمل زیان های سنگینی خواهد شد.
ابعاد مسئولیت اجتماعی سازمان ها
مسئولیت اجتماعی دارای چهار بعد است: (بزرگی، ۱۳۸۳)
بعد اقتصادی : مهم ترین بعد مسئولیت اجتماعی سازمان ها، بعد اقتصادی است که در آن فعالیت ها و اقدامات اقتصادی مدنظر قرار می گیرد. به عبارت دیگر، مسئولیت اولیه هر بنگاه اقتصادی کسب سود است، لذا وقتی سازمان سود لازم را به دست آورد و حیات خود را تضمین کند، می تواند به مسئولیت های دیگر بپردازد. در حقیقت اهداف اولیه سازمانی در این بعد مورد توجه قرار می گیرد.
بعد قانونی : دومین بعد مسئولیت اجتماعی، بعد قانونی (حقوقی) است و سازمان ها ملزم می شوند که در چارچوب قوانین و مقررات عمومی عمل کنند. جامعه این قوانین را تعیین می کند و کلیه شهروندان و سازمان ها، موظف هستند به این مقررات به عنوان یک ارزش اجتماعی احترام بگذارند بعد قانونی مسئولیت اجتماعی را» التزام اجتماعی» نیز می گویند.
بعد اخلاقی : سومین بعد مسئولیت اجتماعی سازمان ها، بعد اخلاقی است. از سازمان ها انتظار می رود که نظیر دیگر اعضای جامعه به ارزش ها، هنجارها، اعتقادات و باورهای مردم احترام گذاشته و شئونات اخلاقی را در فعالیت های خود مورد توجه قرار دهند . بعد اخلاقی مسئولیت اجتماعی را» پاسخگویی اجتماعی « می گویند.
بعد عمومی و ملی : چهارمین بعد مسئولیت اجتماعی ، بعد ملی است که شامل انتظارات، خواسته ها و سیاست های مدیران عالی در سطح کلان است. انتظار می رود مدیران و کارگزاران سازمان ها با نگرش همه جانبه و رعایت حفظ وحدت و مصالح عمومی کشور، تصمیمات و استراتژی های کلی را سرلوحه امور خود قرار داده و با دید بلندمدت تصمیم گیری کنند. بعد ملی مسئولیت اجتماعی را«مساعدت اجتماعی» می نامند. پاسخگویی اجتماعی در واقع پاسخگویی و تعهد در قبال مسئولیت واگذار شده است. از این رو پاسخگو بودن، دلالت بر نوعی رابطه رسمی دارد که در آن اختیارات از یک طرف به طرف دیگر محول شده است. ریچارد هیکس در یک تقسیم بندی، پاسخ گویی را در شش بعد مورد بررسی قرار می دهد:
۱- پاسخگویی مدیریتی: این پاسخ گویی در برابر مدیر ارشد یا مدیر بالادست صورت می گیرد.
۲- پاسخگویی سیاسی: این پاسخ گویی در برابر نهادی است که مشروعیت سیاسی آن سازمان است.
۳- پاسخگویی مالی: مدیران سازمان در مقابل وجوهی پاسخگو هستند که بابت اجرای طرح یا پروژه دریافت می کنند.
۴- پاسخگویی عمومی: مدیران سازمان دولتی در برابر شهروندان یا نمایندگان منتخب آنان پاسخگو هستند.
۵- پاسخگویی حرفه ای: در مقابل همکاران متخصص و حرفه ای خود پاسخگو هستند.
۶- پاسخگویی قانونی: این پاسخگویی در برابر مراجع قضایی صورت می گیرد. اما تعهدات اخلاقی، مبانی فلسفی مسئولیت اجتماعی است که این تعهدات را می توان به سه دسته تقسیم بندی کرد:
الف: تعهدات اخلاقی فردی؛
ب: تعهدات اخلاقی سازمانی؛
ج: تعهدات اخلاقی عمومی.
مسئولیت اجتماعی سازمان ها و منافع آن
مسئولیت اجتماعی سازمان ها، عامل اساسی بقای هر سازمانی است که با توجه به ارتباطات کلیه سازمان ها با جامعه، به موضوع اجتناب ناپذیری تبدیل شده است. مسئولیت اجتماعی سازمان ها، برای تعریف، قاعده مند کردن و به تصویر کشاندن نقش و مسئولیتی جدید برای سازمان ها است تا سازمان ها تمرکز و توجه خود را با محوریت رسالت انتفاعی تعریف شده، بر حوزه ای به نام اجتماع خود معطوف دارند. از لحاظ تاریخی، سازمان ها با رویکرد ایجاد سود برای سهام داران خود پایدارمانده اند. اما امروزه این رویکرد برای تضمین بقا کافی نیست .در دنیای مدرن، سازمان ها با هر اندازه و در هر بازاری، باید برای بقا خود رضایت جامعه را کسب و حفظ کنند و این رضایت فقط در صورتی حاصل می شود که جوامع باور داشته باشند عملیات سازمان ها تأثیر سودمندی بر انسان ها و محیط زیست باقی می گذارد. مردم عادی، سرمایه گذاران بالقوه، سیاست مداران و طیف وسیعی از دیگر ذی نفع ان سازمان ها را مسئول اثرات اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی می دانند. مسئولیت اجتماعی سازمان برای بسیاری از سازمان ها یک حوزه ناشناخته است و آنها الزاماً برای مقابله با چالش های آینده مجهز نشده اند. سه بعد مسئولیت اجتماعی سازمان عبارت ند از ،« اجتماعی»، «محیط زیستی» و» اقتصادی» که به ترتیب دربرگیرنده مردم، کره زمین و سود است.
مسئولیت اجتماعی سازمان ها برای تمام ذی نفعان جذابیت ویژه ای دارد که عبارتند از: (گلچوبیان، ۱۳۸۶: ۱-۲)
۱- برای حکومت ها جذاب است، چون وظایف سنتی دولت ها را در سیاست گذاری و حمایت های اجتماعی کاهش می دهد. از سوی دیگر، با افزایش مقبولیت اجتماعی سازمان ها، امنیت اجتماعی و محلی نیز افزایش می یابد و در نتیجه ثروت و مالیات بیشتر به دنبال خواهد داشت.
۲- برای شهروندان نیز جذاب است، چرا که در کنار آلودگی های زیست محیطی و تغییرات فرهنگی و اجتماعی ناشی از حضور سازمان ها، می توانند رفاهی را بیش از آنچه دولت و نسل های قبلی برایشان خواسته اند، در غالب انواع خدمات و توجهات اجتماعی سازمان ها دریافت کنند.
۳- برای کارکنان جذاب تر است، چون هم از منظر شهروندی درون سازمانی، هم از منظر شهروندی اجتماعی ، نتایج مادی و حتی معنوی قابل توجهی را برایشان به ارمغان خواهد آورد.
۴- برای سها مداران بیش از سایرین جذاب است، چراکه نقش خود را از مهمانی بیگانه به شهروندی مسئول و قابل احترام در جامعه تغییر یافته می بینند و البته آغوشی امن تر از قوانین تجاری برای خود می سازند؛ آغوشی در بطن جامعه که از دست دادن این آغوش حتی حکومت ها را با تزلزل روبه رو می سازد، چه رسد به شرکت ها. سازمان ها و مدیران در مقابل مسئولیت ها و تعهدات اجتماعی به چهاردسته تقسیم می شوند که عبارتند از:(رحمانی، ۱۳۸۳)
دسته اول، استراتژی تدافعی دارند. این دسته از مدیران، تعهد اخلاقی ندارند و به محیط و کارکنان را طعمه می زنند و سعی در غارت آنان دارند.
دسته دوم، استراتژی واکنش ی دارند. این دسته از مدیران، تعهد اخلاقی ندارند، اما بر اثر فشار عوامل خارجی، به تعهدات خود عمل می کنند.
دسته سوم، استراتژی انطباقی دارند .این دسته از مدیران، تعهد اخلاقی را پذیرفته اند و بدون تهدید و فشار، به انجام آن اقدام می کنند.
دسته چهارم، استراتژی اثرگذار دارند. این دسته از مدیران، تعهد اخلاقی را پذیرفته اند و با میل و رغبت و در جهت خدمت، به انجا م آن اقدام می کنند.
برای شناخت مقوله مسئولیت های اجتماعی سازمان ها و مدیران آنها می توان از دو زاویه به موضوع نگاه کرد. (امینی، ۱۳۸۷)
مباحث قدیمی مرتبط با تعامل جامعه و کسب و کار را می توان زیر عنوان «اخلاق کسب و کار» دسته بندی کرد. برای رسیدن به تعر یف ساده از اخلاق کسب و کار، بهتر است از منظر کاربری اصول و ارزش های اخلاقی انسان متعارف در هدایت کسب و کار به آن توجه شود. از این منظر، اخلاق کسب و کار تفاوتی با دیگر شعب اخلاق عملی نظیر اخلاق پزشکی یا اخلاق اجتماعی ندارد. تا این مرحله اگر مسئولیتی برای کاسب یا پیشه ور تصور می شود، از حد صداقت و انصاف تجاوز نمی کند. به عنوان مثال، آهنگری را تصور کنید که با چند شاگرد در روستایی فعالیت می کند. جامعه روستایی از او چه انتظاری دارد:
۱- تولید کالای مرغوب و فروش منصفانه؛
۲- ایفای به موقع تعهدات؛
۳- رفتار انسانی و بهنجار با شاگردان و مراجعان.
مسئولیت اجتماعی کسبه و پیشه وران تا پیش از ظهور دوران جدید(یعنی عصر فعالیت های گسترده صنعتی و تولیدی) در همین حد بود در آن دوران، نسبت های غیراخلاقی منتسب به کسبه و پیشه وران عبارت بودند از : کم فروشی، تقلب در کیفیت کالا، تقلب در وزن و حساب، بهره کشی ظالمانه از کارکنان، گران فروشی، رباخواری، دزدی و بدرفتاری با مراجعان.
در صد سال گذشته و به خصوص در دهه های اخیر، قلمرو اخلاق کسب و کار گسترده تر و ماهیت آن پیچیده تر شده است. جک ماهونی استاد مدرسه تجارت لندن، برای اخلاقیات کسب و کار جدید، سه ویژگی را در نظر گرفته است که عبارتند از:
۱- جواب گویی: اگر در گذشته، کاسب یا پیشه ور ملزم به رعایت اصول اخلاقی بود، در دوران معاصر بر اثر رشد چشمگیر بنگا ه های پرقدرت، توجه از فرد به بنگاه معطوف شده است . البته این حرف به معنای دوری افراد از مسئولیت های اخلاقی نیست ، بلکه در شرایط جدید، آنها نماینده بنگاه و کارگزار آن شناخته می شوند و در چارچوب فعالیت بنگاه، مسئول و پاسخگو هستند. تأکید اجتماعی بر این مقوله سبب شده است حتی برخی از بنگاه ها برای خود اصول اخلاقی درون سازمانی تدوین کنند.
۲- مسئولیت اجتماعی: کارول، در مطالعه ای که با عنوان «هرم مسئولیت اجتماعی سازمان»منتشر کرده، برای هر سازمان چهار دسته مسئولیت اجتماعی قائل شده است. به تعبیر دیگر، مسئولیت اجتماعی هر سازمان برآیند چهار مؤلفه زیر است: