افزایش سهم بازار شرکت
۱-۷-۲) متغیر مستقل (کیفیت ارتباطات):
تعریف مفهومی: کیفیت ارتباطات دربرگیرندهی عوامل مختلفی در ارتباطات است که منعکس کننده قدرت و شدت کلی رابطه میباشند. کیفیت ارتباطات نشان دهنده میزان تمایل برای به اشتراک گذاری اطلاعات، نگرش رابطه بلندمدت و رضایتمندی از برقراری رابطه بین صادرکننده و مشتریان خارجی آن میباشد (لاگس[۱۷] و همکاران، ۲۰۰۴، ص ۱۱۸۶).
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از عملیاتی کردن کیفیت ارتباطات میانگین نمرات کسب شده از پاسخ به سوالات ۱ تا ۲۰ پرسشنامه ی تحقیق میباشد که از سه مولفهی زیر استفاده شده است که هر یک از این مولفهها پرسشهایی را به شرح زیر در پرسشنامه به خود اختصاص دادهاند.
به اشتراک گذاری اطلاعات (سوالات شماره ۱ تا ۶)
ارتباطات بلندمدت (سوالات شماره ۷تا ۱۲)
رضایت از برقراری ارتباط (سوالات شماره ۱۳تا ۲۰)
۱-۸) قلمرو تحقیق
یک تحقیق علمی بایستی دارای حدود و شمول تا حد امکان مشخصی باشد. زیرا تعیین حدود منطقی و صحیح، به دقت علمی و ارزش علمی پژوهش خواهد افزود. این محدوده مشخص مینماید که پژوهشگر از لحاظ موضوعی، مکانی و زمانی، تحقیق را به چه نحو انجام داده است و تا چه حد توانسته متغیرهای مربوطه را تحت کنترل داشته باشد. با توجه به مطالب عنوان شده قلمرو موضوعی، مکانی و زمانی پژوهش حاضرعبارتند از:
۱-۸-۱) قلمرو موضوعی
قلمرو موضوعی تحقیق حاضر پیرامون بازرگانی بین الملل بوده و به طور خاص بر عملکرد صادرات شرکتها تمرکز دارد.
۱-۸-۲) قلمرو مکانی
جامعه آماری این پژوهش، شرکتهای تولیدی صادرکننده استان اردبیل میباشند.
۱-۸-۳) قلمرو زمانی
قلمرو زمانی مورد بررسی نیز بهار و تابستان سال ۱۳۹۲ می باشد.
۱-۸-۳-۱) قلمرو زمانی از نظر اجرای تحقیق
فرایند اجرای تحقیق حاضر از ابتدای بهار سال ۱۳۹۲ با گردآوری اطلاعاتی در خصوص کیفیت ارتباطات و عملکرد صادراتی شرکت ها و نیز ابعاد و زیر ساختارهای متغیرهای مذکور در صنایع مختلف به خصوص صنایع تولیدی آغاز شده و آخرین روزهای خرداد ماه همان سال به طول انجامید.
۱-۹-۳-۲) قلمرو زمانی از نظر جمع آوری داده ها
پس از تدوین پرسشنامه، در تابستان سال ۱۳۹۲ اقدام به توزیع آن در بین اعضای جامعه آماری گردید و فرایند توزیع تا تحویل پرسشنامه های تکمیل شده تا مرداد ماه همان سال ادامه داشت و سپس به تجزیه و تحلیل نتایج پرداخته شد.
فصل دوم
(ادبیات و پیشینه تحقیق)
۲-۱) بخش اول(مبانی نظری تحقیق)
۲-۱-۱) مقدمه
از گذشته های دور بازرگانان در جستجوی فرصتهای تجاری برون مرزی بوده و در راستای این هدف به بازارهای خارجی روی آوردهاند. در دوره اقتصاد سنتی و پیش از انقلاب صنعتی، ارتباط ارتباط بین ملتها و کشورها بسیارکمتر از امروز و گاه نیز غیرممکن بود اما در هر حال ماجراجویی و انگیزه های اقتصادی، بازرگانان بر آن داشت که برای دستیابی به سود بیشتر به سرزمینهای دور و نزدیک سفر کنند. این تصمیم گیریها عموماً بر پایه تجربیات شخصی و اطلاعات محدود و گاه به شیوه آزمون و خطا انجام میگرفتند. به موازات توسعه اقتصادی و شکوفایی صنعت و پیشرفت علوم بازرگانی، روشها، ابزارها و الگوهایی طراحی و تدوین شدند که مدیریت بازرگانی و بازاریابی را به شدت متحول نمودند. از آن زمان تا کنون، برنامه ریزیها و تصمیم گیریهای بازرگانی از جمله ورود به بازارهای برون مرزی و انجام فعالیتهای تجاری بین المللی در چارچوب روشها و الگوهای نوین بازاریابی بین الملل و بر پایه یک نظام علمی انجام میگیرد (حقیقی، ۱۳۸۹، ص ۲۲۴). در واقع میتوان گفت که امروزه با گسترش تجارت، جهانی شدن محصولات و خدمات و بین المللی شدن شرکتها، بر اهمیت روابط بازرگانی بین الملل افزوده شده است (دعایی و حسینی رباط، ۱۳۸۹، ص ۶۱).
یکی از روشهای ورود به بازارهای بین المللی صادرات میباشد، صادرات فرصت های رشد و توسعه برای شرکت ها ایجاد می کند. با گسترش سطح دسترسی به بازارهای خارجی، شرکت می تواند به سطح بالاتری از تولید برسد. این امر باعث کاهش بهای تمام شده واحد و دستیابی به نرخ های سود بالاتر می شود. صادرات فرصتهای ایجاد تنوع در بازار را برای شرکتها ایجاد می کند. به علاوه به شرکت اجازهی بهره برداری از نرخ های رشد متفاوت در بازارهای متفاوت را داده و وابستگی شرکت به یک بازار خاص را کاهش میدهد. صادرات فرصت یادگیری به واسطه وجود رقابت را برای شرکت فراهم کرده و باعث می شود شرکت توانایی بقاء در محیطهای غیر آشنا و غریبه را کم کم به دست آورد. بسیاری از شرکتها به دلیل فقدان تجربه، منابع محدود یا سایر موانع نمی توانند یا نمیخواهند صادرات را به طور وسیع دنبال کنند (حسینی و همکاران، ۱۳۸۹، ص ۲۲).
۲-۱-۲) دلایل ورود شرکت ها به صحنهی تجارت بین الملل
تا پیش از سال ۱۹۶۰ در مورد چرایی شرکتها به سمت بازارهای بین المللی هیچ بحثی به میان نیامده بود. استفن هایمر[۱۸] (۱۹۶۹)، در نظریه سازمان صنعتی میگوید که هر شرکتی در بازار داخلی خود یک سری مزیتهای درونی نسبت به شرکتهای خارجی دارد و همچنین درک بهتری از محیط کسب و کار خود نیز دارد. این مزایا میتوانند در اصل در رابطه با اندازه ی شرکت، مقیاس تولید، قدرت رقابت بازار و مهارت های بازاریابی، تخصص فناورانه و یا دستیابی به منابع اولیه ارزانتر از جمله منابع مالی باشد. بنابراین تنها با دارا بودن هر یک از مزیتهای مذکور، شرکتها توان رقابت با شرکتهای محلی بازار خارجی را دارند (اکس و آدرلش[۱۹]، ۲۰۰۵، ص ۲۴۳).
۲-۱-۳) فرایند ورود به بازارهای بین المللی
تصمیمات اولیه درمورد نحوه ورود به یک بازار، تصمیمات استراتژیک تلقی میشوند. این تصمیمات با عنایت به جوّ کشور و تواناییهای سازمان و موقعیت رقابتی صنعت اتخاذ میشوند، نحوه ورود به کشور هدف نه فقط با ملاحظه مرزهای قانونی کشور، بلکه با درک نقاط قوت و ضعف شرکت و شناخت قابلیت های آن صورت می گیرد. هر یک از روشهای ورود به ویژگیهای خاص خود را دارد، لذا با عنایت به دو عامل کلی فوق، روشی انتخاب می شود که بتواند موفقیت رقابتی شرکت را تقویت نماید. روش اتخاذ شده می تواند خود عاملی به عنوان مزیت پایدار تلقی گردد. معمولا تصمیمات مذکور برای مدتی طولانی اتخاذ میشوند و تغییر سریع آنها مقدور و به صلاح شرکت نمی باشد. نوع استراتژی های ورود، با توفیق آتی شرکت ارتباط دارد، لذا بررسی عمیق اولیه، پیش از هر اقدامی ضروری میباشد (قره چه و شمشیری، ۱۳۸۹، ص ۶۹).
فرایند بین المللی شدن شرکتها را یک فرایند پنج مرحله ای در نظر گرفتهاند که در نمودار ۲-۱-۱ نیز قابل مشاهد می باشد. مزیت این نگرش در آن است که مراحل این فرایند را با راهبرد سازمان، مرتبط می داند و نیازهای مختلف مشاورهای و اطلاعاتی آنها در هر کدام از این مراحل به تفکیک مشخص شده است (شورورزی و همکاران، ۱۳۹۰، ص ۱۵۰).
مرحله پنجم | |
درگیری متعهدانه | مرحله چهارم |
درگیری فعالانه | مرحله سوم |
درگیری آزمایشی در صادرات | مرحله دوم |