۱۱
نمونه گیری در هفته های ۶و ۱۱ از تمامی بزغاله ها تهیه گردید.
جدول (۴-۵): نشان دهنده مقایسه میانگین تأثیر سطوح مختلف اسانس مرزه و نوع دانه غلات بر تولید نیتروژن آمونیاکی شکمبه است: نتایج نشان می دهد که بین سطوح اسانس ها در تولید نیتروژن آمونیاکی اختلاف معنی داری وجود دارد طوری که بیشترین میانگین مربوط به صفر میلی گرم اسانس مرزه با ۷۴/۷ میلی گرم بر دسی لیتر و کمترین میانگین مربوط به ۲۰۰ میلی گرم اسانس مرزه با ۶۱/۴ میلی گرم بر دسی لیتر می باشد. همچنین تأثیر دانه غلات معنی دار نبوده به طوری که بیشترین میانگین مربوط به دانه جو با ۸۵/۶ میلی گرم بر دسی لیترو کمترین میانگین مربوط به دانه ذرت با ۲۴/۶ میلی گرم بر دسی لیترمی باشد.
تحقیقات انجام گرفته به وسیله گروه رووت[۲۱] پیشنهاد می کند که بازدارندگی های انتخابی در شکمبه توسط مخلوط خاصی از ترکیبات موثره اسانسهای گیاهی ایجاد می شود که شامل: تیمول، ایوگینول، وانیلین ولیمونین می شود (McIntosh et al., ۲۰۰۳). موافق با نتایج ما در آزمایشی بر روی شیرابه شکمبه جمع آوری شده از گاوهای شیری که با جیرهای بر پایه ذرت سیلو شده تغذیه می شدند و هر رأس گاو روزانه یک گرم از مخلوطی از اسانس های گیاهی دریافت می کرد، انکوباسیون این شیرابه ها به مدت ۴۸ ساعت در محیط بسته آزمایشگا هی منجر به کاهشی ۹ درصدی در فعالیت آمین زدایی دراین شیرابه ها گردید((McIntosh et al., ۲۰۰۳٫ اثر بازدارندگی این مخلوط اسانس های گیاهی بر روی فعالیت آمین زدایی بعدها در آزمایشی دیگر که توسط نیوبولد و همکاران (۲۰۰۴) و به مدت ۲۴ ساعت انکوباسیون انجام شده بود، تایید گردید. دراین آزمایش که برروی گوسفندانی که روزانه ۱۱۰ میلی گرم از مخلوط اسانس های گیاهی را دریافت میکردند انجام شد و کاهشی ۲۵ درصدی در فعالیت آمین زدایی مشاهده شد. بر خلاف نتایج ما در آزمایشات بیولوژیک بعدی، غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه تحت تأثیر افزودن مخلوط اسانسهای گیاهی تجاری قرار نگرفت.
چاوز و همکاران (آ۲۰۰۸)، هیچ تغییری در غلظت نیتروژن شکمبه ای بره های تغذیه شده با جیره برپایه جو و ذرت مکمل سازی شده که با ۲۰۰ میلی گرم اسانس های گیاهی به ازای هر کیلوگرم ماده خشک مصرفی با مکمل شده بودند، مشاهده نکردند.
با سکونت و همکاران (۲۰۰۶)، در آزمایشی که در محیط بسته آزمایشگاهی و به مدت ۲۴ ساعت انکوباسیون انجام دادند، با بهره گرفتن از اسانس گیاهی مرز نجوش و همچنین ترکیب اصلی این اسانس بنام کارواکرول (هر دو به میزان ۳۰۰ میلی گرم در هر لیتر محیط)، در هر دو تیمار کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی را مشاهده کردند و نتیجه گرفتند که کارواکرول ماده موثره اسانس مرز نجوش بوده و عامل ایجاد فعالیت ضد میکروبی این اسانس می باشد. یک گزارش اولیه توسط بورچز (۱۹۶۵)، منتشر گردیده که بیان می کند افزودن تیمول (۱۰۰۰ میلی گرم در هر لیتر) به مایعات شکمبه حاوی کازئین منجر به تجمع نیتروژن اسید آمینه ای و کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی می شود که فرضیه را قوت می بخشد که باعث کاهش فعالیت آمین زدایی میکروارگانیسم های شکمبه می شود.
کاستیلجوس و همکاران (۲۰۰۶ و ۲۰۰۷)، به منظور شناخت کامل پتانسیل اسانس آویشن و ترکیب اصلی این اسانس یعنی تیمول و ایجاد تغییرات دلخواه در محیط شکمبه، یکسری آزمایشات در محیط های مختلف آزمایشگاهی (سیستم های بسته و محیط کشت پیوسته) انجام دادند. بطور کلی در سطوح پایین تر مصرف (۵ تا ۵۰ میلی گرم در هر لیتر)، تیمول اثری بر روی متابولیسم نیتروژن نداشت. در سطوح بالاتر مصرف تیمول (۵۰۰ تا ۵۰۰۰ میلی گرم در لیتر)، نتایج متناقضی بدست آمده که به روش و تکنیک آزمایشگاهی بکار رفته ارتباط داشت.
در مطالعات بعدی مکینتاش و همکاران (۲۰۰۳) مشاهده کردند که مخلوطی از اسانس های گیاهی می توانند رشد سویه هایی از باکتری ها که مقدار زیادی نیتروژن آمونیاکی تولید می کنند (مانند: کلستریدیوم استیک لاندی و پپتواسترپتوکوکوس آن انائروبیوس) را محدود کرده در حالی که همزمان اثری بر رشد برخی دیگراز باکتری های این دسته نظیرکلستریدیوم آمینوفیلوم نداشتند. برخلاف نتایج ما کاستیلجوس و همکاران (۲۰۰۵ و ۲۰۰۷)، مشاهده کردند زمانی که اسانسهای گیاهی را به محیط کشت پیوسته آزمایشگاهی به میزان های ۵/۱، ۵، ۵۰ و ۵۰۰ میلی گرم در هر لیتر محیط کشت در اسیدیته ثابت (۴/۶pH=) اضافه کردند و مشاهده کردند که این مخلوط در تغییر متابولیسم نیتروژن در شکمبه بی تأثیر می باشد (غلظت های نیتروژن آمونیاکی، نیتروژن پپتیدهای بزرگ، پپتیدهای کوچک همراه با نیتروژن های اسید آمینه ای، جریان نیتروژن جیرهای و باکتریایی، تجزیه پذیری نیتروژن و بازده سنتز پروتئین میکروبی توسط میکروب ها تحت تأثیر قرار نگرفت). علت موثر نبودن مخلوطی از اسانسهای گیاهی در چنین مطالعاتی احتمالاً مربوط به کافی نبودن و یا بیشتر بودن مقدار اسانس استفاده شده در آزمایش و عدم توانایی آن در تغییر جمعیت میکروبی شکمبه است. مکینتاش و همکاران (۲۰۰۳) گزارش کردند برای آن که اسانس های گیاهی بتوانند رشد برخی از باکتریهای غالب شکمبه مانند باکتری هایی که مقدار زیادی نیتروژن آمونیاکی تولید می کنند ( ماند: کلستریدیوم استیک لاندی و پپتواسترپتوکوکوس آن آنائروبیوس) را محدود سازند، بایستی حداقل به مقدار ۴۰ میلی گرم در هر لیتر استفاده شوند. این مقدار پیشنهاد شده ازمقادیر استفاده شده در آزمایشات درون تنی می باشد (Hart et al., ۲۰۰۸).
اسانس آویشن به علت دارا بودن کارواکرول وتیمول موجود در آن که دارای خاصیت ضد میکروبی است در سه مرحله از اتلاف پروتیین حقیقی جلوگیری میکند: الف- تبدیل پروتیین به پپتید را افزایش میدهد همانطورکه میدانیم پروتئینها در برخی از خوراکها باند شده هستند و امکان دارد اگر به روده هم برسند هضم نشوند ولی اگر به پپتید تبدیل شود پپتید تولید شده در روده حتما هضم و جذب خواهد شد. ب- از تبدیل پپتید به اسیدآمینه جلوگیری میکند که اگر پپتید به اسیدآمینه تبدیل شود اسیدآمینهی تولید شده به احتمال قوی به پروتیین میکروبی و آمونیاک تبدیل خواهد شد و بهتر است که پپتید تجزیه نشود. ج- از تبدیل اسیدآمینه به آمونیاک جلوگیری میکند همانطورکه میدانیم اسیدآمینه ۱۰۰ درصد به پروتیین میکروبی تبدیل میشود ولی آمونیاک هم امکان دارد جذب بدن شده و به اوره تبدیل شود و هم ممکن است به پروتیین میکروبی تبدیل شود. پس بهتر است اسیدآمینه نیز به آمونیاک تبدیل نشود. در حالت طبیعی کربوهیدرات جیره در شکمبه تبدیل به هگزوزها میشود و هگزوز بهدست آمده در اثر سوخت و ساز نهایتاً به پروپیونات، بوتیرات و استات تبدیل میشود. پروپیونات و بوتیرات هیدروژن محیط را جذب میکنند ولی استات به محیط هیدروژن اضافه میکند که میتواند در حضور دیاکسیدکربن به متان تبدیل شود. تیمول موجود در اسانس مرزه باعث میشود تا در مسیر تبدیل هگزوزها به استات اختلال ایجاد شده و هگزوزها با گرفتن هیدروژن از محیط عمدتا تبدیل به پروپیونات و بوتیرات تبدیل شوند و از این طریق باعث کاهش تولید متان میشود( Castillegos et al., ۲۰۰۷).
با توجه به اینکه اسانس آویشن ومرزه از لحاظ ماده های فعال خود باهم مشابه هستند میتوان این احتمال و داد که اسانس مرزه هم به همین طریق باعث کاهش اتلاف پروتیین حقیقی می شود.
همچنین تیمول و کارواکرول موجود آویشن باعث کاهش باکتریهای گرم مثبت و افزایش فعالیت باکتریهای گرم منفی میشود و باکتریهای گرم منفی در شکمبه باعث افزایش تولید پیروات میشود و از طرفی تولید متان، استات و لاکتات از پیروات را کاهش میدهد ولی تولید پروپیونات از پیروات را افزایش میدهد( Castillegos et al., ۲۰۰۷).
جدول ۴- ۶ غلظت فراسنجه های خونی در بزغاله های تحت آزمایش (میلی گرم دردسی لیتر و میلی مول بر لیتر۱,۲).
احتمال معنی داری
اسانس
جو
اسانس
ذرت
اسانس × غلات
زمان
اسانس
غلات
SEM
۴۰۰میلی گرم
۲۰۰میلی گرم
۰میلی گرم
۴۰۰ میلی
گرم
۲۰۰میلی
گرم
۰ میلی
گرم
هفته
صفات اندازه گیری