۱۶٫ در خواست عذاب از ولیّ خدا و فروفرستادن آن
در پی نافرمانی قوم حضرت صالح(علیه السلام) و درخواست عذاب از سوی آنها، عذاب الهی بر آنها فرود آمد.[۲۹۵]
گفت صالح چون که کردید این حسد بعد ســه روز از خـدا نقمـت رسـد[۲۹۶]
و در اینجا در پی سرپیچیشان نشانهای دیگر نیز از صالح(علیه السلام) سر زد و آن اینکه به قوم خویش فرمود: «تَمَتَّعُوا فی دارِکُمْ ثَلاثَهَ أَیَّامٍ ذلِکَ وَعْدٌ غَیْرُ مَکْذُوبٍ»پیش از نزول عذاب الهی، تنها تا «سه روز در سرایتان بهرهمند گردید.»[۲۹۷] و پس از آن، بلایی بر شما خواهیم فرستاد و چنین هم شد.[۲۹۸]
گفت صالح چونک کردید این حسد شد سیه روز سوم روى همه |
بعد سه روز از خدا نقمت رسد[۲۹۹] حکم صالح راست شد بىمَلْحَمه[۳۰۰] |
۱۷٫ خوابهای راستین
شاید در مدت عمر هر انسانی حتی برای یکبار هم که شده، رؤیای صادقهای رخ دهد اما هر خوابی شگفتی به بار نیاورده و نخواه آورد. اما خوابهای حضرت یوسف(علیه السلام) هماره با تأویلهای عجیب و سرنوشتسازی همراه بوده است از این رو از آن خوابها، در قرآن کریم به عنوان خوابهای راستین یاد شده است.
۱۷-۱٫ خواب یوسف(علیه السلام)در کودکی
یعقوب(علیه السلام) راز خواب راستین کودک راستگو را برای او میگشاید و از رؤیای او، آیندهاش را به مینمایاند، اما او را به سر به مُهر بودن آن رازواره توصیه میکند تا از بداندیشی برادران به دور بدارد. «إِنِّی رَأَیْتُ أَحَدَ عَشَرَ کَوْکَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَیْتُهُمْ لی ساجِدین…: من یازده ستاره و خورشید و ماه را به [خواب] دیدهام. آنها را براى خود سجدهکنان دیدم… پروردگارت تو را بر مىگزیند و از تأویل احادیث (تعبیر خواب) به تو مىآموزد و نعمتش را بر تو و بر فرزندان یعقوب تمام مىکند چنان که آن را پیش از این بر دو نیایت، ابراهیم و اسحاق تمام نمود.»[۳۰۱]
دید یوسف آفتاب و اختران اعتمادش بود بر خواب درست |
پیش او سجده کنان چون چاکران در چَه و زندان جز آن را مىنجست[۳۰۲] |
۱۷-۲٫ تعبیر خواب یوسف(علیه السلام) برای همزندانیهایش در زندان
تعبیری که آیندهی تلخ و شیرین دو جوان همزندان یک ولیّ خدا را برایشان آشکار ساخت. آنگاه که به آنها فرمود: «أَمَّا أَحَدُکُما فَیَسْقی رَبَّهُ خَمْراً وَ أَمَّا الْآخَرُ فَیُصْلَبُ فَتَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْ رَأْسِهِ: یکى از شما به سرور خویش شراب خواهد نوشاند و امّا آن دیگر به دار آویخته خواهد شد.»[۳۰۳]
۱۷-۳٫ بازخوانی خواب پادشاه از سوی یوسف(علیه السلام) دربارهی آیندهی مصر
یوسف(علیه السلام) خوابی را تعبیر کرد که سرنوشت تیرهی مصر باستان و سرزمین فرعونها را به تدبیری متمدنانه بدل نمود: «سَبْعَ بَقَراتٍ سِمانٍ یَأْکُلُهُنَّ سَبْعٌ عِجافٌ وَ سَبْعَ سُنْبُلاتٍ خُضْرٍ وَ أُخَرَ یابِسات…: هفت گاو فربهى که هفت [گاو] لاغر آنها را مىخورند و هفت خوشه سبز و [هفت خوشه] دیگر خشک…»، «گفت: هفت سال پیاپى کشت کنید، آن گاه هر چه بدروید، آن را با خوشهاش بگذارید، مگر اندکى از آنچه مىخورید»، «آن گاه پس از آن، هفت [سال] سخت [و قحطى] پیش مىآید [که مردم] آنچه را که از پیش براى آن [سال] ها ذخیره کرده بودید، مىخورند مگر اندکى از آنچه که [براى کشت دوباره] انبار مىکنید»، «آن گاه، پس از آن [هفت سال] سالى مىآید که مردم باران مىبینند و در آن [سال افشردنیها] را بفشرند»….[۳۰۴]
۱۸٫ جوشیدن شگفتانگیز آب از زمین
بهجز چشمههای سرازیر از کوه و طبیعی، راه رسیدن به آب از زمین، کندن مقداری از آن است که البته در مناطق آب و هوایی و جنس خاک مختلفه عمق حفر چاه متغیر است اما اینکه به یکباره بیاندک زحمتی چشمهای پدید آید و آبی فوران کند امری است بس شگفت و از هر کسی ساخته نیست.
۱۸-۱٫حیرتآوری در رهایی پیامبری شکیبا، حضرت ایوب(علیه السلام)
حضرت ایوب(علیه السلام)، آن پیامبر و ولیّ خدا، همین که دردهای جسمیاش به رنجش انداخته بود به پیشگاه حق برد و اجابت شد و پا به زمین کوبید چشمهای نمایان گشت که هم، آب گرمش مهیای غسل بود و هم آماده سرد نوشیدن، و هم دوای دردهایش. چرا که ما «[فرمان دادیم:] ارْکُضْ بِرِجْلِکَ هذا مُغْتَسَلٌ بارِدٌ وَ شَراب: پایت را به زمین بزن. [به ناگاه] آن [چشمهاى شد] مهیّاى غسل، خنک و آشامیدنى.»[۳۰۵]
۱۸-۲٫ فواره کردن آب از تنور
نخست امر شگفتی که در روند ساخت کشتی حضرت نوح(علیه السلام) رخ داد آنگاه بود که کشتی آماده شد ناگاه از تنور، آب فوران کرد: «وَ فارَ التَّنُّور: و [آب از] تنور فوران کرد»[۳۰۶] و سیاق سخن، گواه بر این است که ای پیامآور بزرگ من، این کار شگفتانگیز، نشانه عذاب الهی بر رویگردانان از دین خداست. که از تو و سالیان دراز هدایتگریات طرْفی نبستند، به کژ راهه رفته و راه شماری را نیز بستند.
۱۸-۳٫ جوشش آب از صخره ای خشک با وارد کردن و زدن عصا بر آن
یکی از نشانه های شگفت آور موسی(علیه السلام) برای بهانه جویان بنی اسرائیلی این بود که به عصای خود به سنگی زد و یک باره از دوازده گوشه آن سنگ چشمه وار آب جوشید. تا آنان بنوشند و به گفته های او باور بیاورند: «اضْرِبْ بِعَصاکَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَهَ عَیْنا».[۳۰۷]
۱۹٫ انجام کاری زمانبر، در اندک زمان
در بیشتر نوشته های عرفان و تصوف که برای شدنی نشان دادن انجام کرامات از سوی وحی و
قرآن، گواه آورده میشود همین مورد شگفتآفرینی آصف بن برخیا در انجام کاری زمانبر، در
اندک زمان را میآورند. یعنی خارق عادتی که یکی از دستیاران بزرگ سلیمان پیامبر(علیه السلام)
یا وزیر ایشان رو نمود. او با اعلان و اعلام خود، ماهها کار را در کمتر از چشم بههمزدنی انجام داد:
«أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُک». البته کس دیگری این بار از جنّیان نیز در آن مجلس
بودند که میگفت میتوانم همین کار را در کمتر از بلند شدن آدمی از جایش به پایان رساند.[۳۰۸] این
دو به دنبال پرسش سلیمان(علیه السلام) به بزرگان حکومتش از آوردن تخت پادشاه سبأ به پیشگاه ایشان بود.[۳۰۹]
نکتهی قابل یادکرد این است که قرآن کریم، آنچه مایه و زیربنای آن شد که آن بزرگوار (آصف)، توانِ انجام این کار شگفت را داشته باشد و اعلان قدرت کند را «عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ»[۳۱۰] بخشی از علم کتاب الهی میداند. «کسى که به نزدش علمى از کتاب [الهى] داشت، گفت: من پیش از [یک] چشم به هم زدنت آن را نزد تو مىآورم. و چون آن را در نزد خود مستقر یافت….»[۳۱۱]