۲
۳
۴
معاون پژوهشی
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد بندرعباس
چکیده:
درسالیان اخیردو تحول بزرگ درسیستمهای قدرت رخداده است. یکی از این تغییرات مربوط به تجدید ساختار صنعت برق و تبدیل محیط متمرکز سنتی به یک محیط غیرمتمرکز میباشد. تحول دیگردر زمینهٔگسترش استفاده از منابع تولیدپراکنده بخصوص منابع تجدیدپذیردرصنعت برق هست. نکته مهم اینکه در محیط رقابتی بدون اتخاذ راهکارهای مناسب، سرمایه گذاران بر روی این منابع سرمایه گذاری نخواهند کرد. دلیل عمده این مسئله وجود عدم قطعیت زیاد در توان تولیدی منابع تجدیدپذیر، هزینه سرمایه گذاری بالای این منابع و همچنین عدم قطعیت در سیاستهای حمایتی از این منابع میباشد. در این پایان نامه، بهره برداری همزمان از منابع تولیدپراکنده تجدیدپذیر در کنار ذخیرهسازهای انرژی و با در نظر گرفته راهکارهای مدیریت مصرف انجام شده است.ذخیرهسازها دارای این قابلیت هستند که در بعضی از ساعات شارژ و در ساعاتی دشارژ گردند. خودروهای برقده قابل اتصال به شبکه یکی از انواع ذخیرهسازهایی هستند که طی سالیان اخیر در مطالعات سیستم قدرت رقابتی و شبکه های هوشمند قدرت بهوفور از آنها صحبت شده و کارهای متنوعی در این زمینه صورت گرفته است. در این پایان نامه نیز تأثیر این منابع یعنی خودروهای برقده در نظر گرفته شده است. بهطورکلی خودروهای الکتریکی با قابلیت اتصال به شبکه خودروهایی هستند که قابلیت اتصال به شبکهی قدرت در نقاط تعریف شده معینی را دارا هستند و از این طریق میتوانند در تبادل توان الکتریکی با شبکهی قدرت شرکت نمایند. زیرساختهای فنی و مخابرات لازم بهمنظور بهرهبرداری بهینه از این خودروها میبایست فراهم باشد. این خودروها دارای این قابلیت هستند که در بعضی از ساعات شارژ و در ساعاتی دشارژ گردند. بنابراین این خودروها میتوانند در یک بازی همکارانه در کنار منابع بادی مورد بهره برداری قرار گیرند. علاوه بر این و با توجه به اینکه در سیستم قدرت هوشمند، علاوه بر منابع سمت تولید، منابع سمت مصرف نیز این قابلیت را دارند که در بازار برق شرکت کرده و در تسویه قیمت بازار سهیم باشند، لذا در این پایان نامه نیز تأثیر راهکارهای مدیریت مصرف نیز در نظر گرفتهشده است. برای اجرایی کردن این راهکار بار مشترکین بهصورت الاستیک در نظر گرفتهشده و بار تابعی خطی از قیمت برق میباشد.
واژه های کلیدی: منابع تولیدپراکنده بادی، برنامه ریزی بهره برداری، خودروهای برقده قابل اتصال به شبکه، راهکارهای مدیریت مصرف
فصل اول
مقدمه
۱-۱-کلیات
هدف اصلی مسئله برنامه ریزی بهره برداری در ساختار سنتی مدیریت صنعت برق، کمینه کردن
هزینه های برنامه ریزی و بهره برداری با در نظر گرفتن سطح تعریفشدهای از پایایی بود.در محیطهای سنتی دارای ساختار متمرکز، بیشتر مدلهای برنامه ریزی بهره برداری بلندمدت بر اساس روشهای بهینهسازی یا روشهای تحلیل ریسک trade-offچند معیاره بوده است. این روشها، روشهای مفید و مناسبی بودند؛ چراکه برنامه ریزی بهصورتمتمرکز و با عدم قطعیتهای کمتری صورت میگرفت[۱و۲]. تنها عدم قطعیتهایی که وجود داشت مربوط به قیمتهای سوخت، شرایط بار و تولیدات برخی از منابع تولید از قبیل نیروگاههای آبی بود. اما آنچه باعث شد تا اکثر کشورهای دنیا به بازنگری در تئوریهای انحصار طبیعی صنعت برق متمایل شوند، بحرانهای نفتی دهه ۷۰ بود[۳].
پسازآن دولتها با این واقعیت انکارناپذیر مواجه شدند که انحصار صنعت برق در دست دولت، منابع مالی را برای سرمایهگذاری در زیرساختها برای پاسخگویی به رشد مصرف انرژی الکتریکی با مشکل مواجه میسازد.
تجدید ساختار در صنعت برق علاوه بر تغییر در اهداف و محدودیتهای حاکم بر بهرهبرداری سیستم قدرت، برنامهریزی بهره برداری را نیز متحول ساخته است[۱۰-۴]. بهطوریکه تولیدکنندگان برق و سرمایه گذاران بخشهای خصوصی برای ورود به بازارهای رقابتی باید استراتژی های خود را برمبنای ملاحظات اقتصادی و زیستمحیطی بالحاظ عدم قطعیتهای فراوانی که در سیستم اقتصادی حاکم است، تدوین نمایند.در این ساختار، روشهای مربوط به برنامه ریزی سنتی دیگر جوابگو بودند، چراکه بازیگران تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری خود را در یک محیط بیثبات[۱] میگرفتند[۱۲-۱۱]. در مورد تحولات صورت گرفته در سیستم قدرت و ورود به عرصه رقابتی میتوان به دو عامل و محرک اصلی اشاره کرد؛ یکی گرایش به کارآیی هزینه و تأکید بیشتر به ایجاد فضای رقابتی و دیگری آگاهی جامعه و دولت از پیامدهای زیستمحیطی ناشی از افزایش مصرف انرژی در جهان میباشد. افزایش نگرانیهای زیستمحیطی نیز به وضع مقرراتی بهمنظور کنترل آلودگیهای ناشی از تولید برق توسط نیروگاهها منجر شده است. فراهم نمودن زمینه برای تجارت مجوز تولید برق توسط انرژیهای تجدیدپذیر و مالیات بر آلودگی نمونههایی از این مقررات به شمار میآیند. درحالیکه محرک اول که تأکید بیشتری به ایجاد فضای رقابتی در بازار دارد و باعث پیچیدهتر شدن مسئله برنامه ریزی بهره برداری میگردد، محرک دوم یعنی نگرانیهای زیستمحیطی نیز مقررات دیگری را به سیستم اضافه نموده است که خود می تواند منجر به افزایش عدم قطعیتها در مسئله برنامه ریزی بهره برداری تولید گردد[۱۳].
از یک نقطهنظر دیگر میتوان گفت که مسئله برنامه ریزی بهره برداری از دو دیدگاه قابلبررسی است. از نگاه قانونگذار سیستم، که مهمترین مأموریت آن برقراری بازاری پایدار در بلندمدت است. به این منظور، ضمن هدفگذاری در شاخص های مهم پایداری بازار، برنامهریزی بهره برداری باهدف بهینهسازی رفاه اجتماعی، قابلیت اطمینان مطلوب، در نظر گرفتن مسائل و مباحث زیستمحیطی و وضع مقررات حمایتی و تشویقی برای سرمایهگذاری در این بخش و راهنمایی شرکتهای تولید برای توسعه توسط قانونگذار ضروری است. بعلاوه، باوجود عدم قطعیتهای متنوع و هزینه بالای سرمایهگذاری و غیرقابلبازگشت بودن تصمیمگیری در این حوزه، باید از رویکردها و چارچوبهای معتبری استفاده گردد تا دستیابی به اهداف بلندمدت و میانمدت را در کنترل سیستم قدرت و بازار برق محقق نماید[۱۲].
از طرف دیگر چنانچه بحث برنامه ریزی بهره برداری از نگاه سرمایهگذاران مورد بررسی قرار گیرد، ملاحظه میشود که سرمایه گذاران همانند تمام سازمانها برای بقای خود در بازار باید برنامه ریزی بهینهای را در میانمدت و بلندمدت در دستور کار خود قرار دهند. برخورداری از سهم بازار و ترکیب بهینه فناوریهای تولید تحت مالکیت از مهمترین اهداف کلان شرکتهای تولید در بازارهای برق به شمار میروند. در بحث برنامه ریزی بهره برداری در محیط رقابتی که در این پایان نامه مدنظر است، چند نکته بسیار مهم وجود دارد:
- در نظر گرفتن انواع مختلف منابع
- توافق بین معیارهایی که با هم تداخل دارند و سازگار نیستند.
- تأثیر دادن انواع مختلف عوامل عدم قطعیت
- پیش بینی شرایط آینده از طریق یک روش مؤثر
در نظر گرفتن یک فرایند برنامه ریزی که عدمقطعیتها را نیز بهحساب آورد، جهت برنامه ریزی بهره برداری از منابع بسیار ضروری است. در مورد تنوع منابع نیز در این پایان نامه منابع سنتی در کنار منابع بادی، ذخیرهسازهای انرژی در کنار اجرای راهکارهای مدیریت مصرف مدنظر میباشد.
به این منظور لازم است شرکتهای تولید برنامه ریزی بهره برداری را براساس دستیابی به اهداف میانمدت و بلندمدت، انجام دهند. باوجود محدودیتها و عدم قطعیتهای زیادی که شرکتهای تولید در کوتاهمدت و بلندمدت با آنها مواجهاند، ارائه چارچوبها و روشهای توانمند برای برنامهریزی بهره برداری از نیازهای ضروری سیستم قدرت میباشد.
عدم قطعیتهای بار پیشبینیشده، بهای سوخت واحدهای تولیدی و عدم قطعیت استراتژیک رقبا ازجمله موارد مهمی هستند که بازیگران در برنامه ریزی بهره برداری با آنها مواجهاند. همانطور که بیان شد، عدم قطعیت استراتژیک بازیگران از اهمیت زیادی برخوردار میباشد؛ چراکه نوسانات قیمت ناشی از رفتار استراتژیک بازیگران بازار در میانمدت تأثیرقابلتوجهی بر سودهای عملیاتی این شرکتها دارد. لذا ضروری است از روشهای مناسبی برای مدلسازی این عدم قطعیتها در برنامهریزی بهره برداری استفاده گردد.
در این پایان نامه که هدف برنامه ریزی بهره برداری منابع تولید پراکنده، ذخیرهسازها و راهکارهای مدیریت مصرف در محیط رقابتی میباشد، باید منابعی در نظر گرفته شوند که ضمن اینکه تکنولوژی نوین و بهروزی در سیستم قدرت هستند، مباحث جالبی را از لحاظ آکادمیک و علمی ایجاد کنند. یکی از این منابع، منابع تجدیدپذیر میباشد که در بین منابع تجدیدپذیر نیز منابع بادی ازنظر رشد تکنولوژی و قابل رقابت بودن با منابع سنتی از اهمیت بیشتری برخوردار میباشد. با در نظر گرفتن منابع بادی به خاطر اهمیت مسائل زیستمحیطی و با توجه به عدم قطعیت در تولید این منابع و فقدان سیاستهای حمایتی جامع، ریسک مسئله برنامه ریزی بهره برداری افزایش مییابد. بدین منظور در کنار این منابع از ذخیرهسازهای انرژی نیز استفاده شده است. خودروهای برقده قابل اتصال به شبکه یکی از انواع ذخیرهسازهایی هستند که طی سالیان اخیر در مطالعات سیستم قدرت رقابتی و شبکه های هوشمند قدرت بهوفور از آنها صحبت شده و کارهای متنوعی در این زمینه صورت گرفته است.