۱-کنترل فشار: هر چه فشار کم باشد امکان تشکیل هیدرات کم می شود ولی در خطوط انتقال گاز به علت تقویت فشار جهت انتقال آن، این امر غیر ممکن است.
۲-کنترل دما: با گرم شدن سیستم توسط حرارت الکتریکی از رسیدن به نقطه تشکیل هیدرات جلوگیری می شود.
۳-تزریق بازدارندههای شیمیایی: این بازدارندهها جلوی تشکیل هیدرات گازی را میگیرند و نسبت به سایر راههای موجود از اولویت برخوردارند و به صورت گسترده در صنایع گاز استفاده میشوند. بازدارندههای شیمیایی را به دو دسته مهم به نام بازدارندههای ترمودینامیکی و بازدارندههای غیرترمودینامیکی تقسیم می کنند.
۴- نمزدایی از گاز: بخار آب موجود در خطوط لوله را توسط هیدراته کردن حذف می کنند با این وجود، در یک عملیات میدان صنعتی، از لحاظ اقتصادی، آّب را فقط تا فشار بخار خاصی میتوان حذف کرد[۱۴].
۱-۷-۱- بازدارندههای ترمودینامیکی
بازدارندههای ترمودینامیکی به این صورت عمل می کنند که عوامل مورد نیاز برای تشکیل هیدرات را یا حذف کرده یا کنترل می کنند که این عوامل عبارتند از حضور مولکولهای مهمان تشکیلدهنده هیدرات، حضور آب، فشار بالا و دمای پایین. مولکولهای سنگینتر مثل n-بوتان، سیکلوپنتان و سیکلوهگزان فقط در حضور گازهای کمککننده از تشکیل هیدرات جلوگیری می کنند [۱۴]. از پرمصرفترین بازدارندههای ترمودینامیکی، اتیلنگلیکول، دیاتیلنگلیکول و متانول میباشد. این بازدارندهها گران و برای محیط زیست مخرب هستند و همچنین سمّی و فرّار میباشند.
۱-۷-۲- بازدارندههای غیرترمودینامیکی
به طور کلی، بازدارندههای غیرترمودینامیکی رشد بلورها و به دامافتادن هیدروکربنها در شبکهی بلوری هیدرات گازی را به تأخیر میاندازند. زمان تأخیر، زمان جریان گاز در خط لوله تا لحظهی تشکیل هیدرات گازی میباشد. اثر آنها به این شکل است که روی مولکولهای آب جذب سطحی میشوند و جلوی تشکیل پیوندشیمیایی مولکولهای گازی با آب را میگیرند. این بازدارندهها با غلظت پایین به خطوط لوله اضافه میشوند. از معروفترین بازدارندههای غیرترمودینامیکی میتوان به پلیوینیلپیرولیدین، پلیوینیلکاپرولاکتام و پلیمتیلوینیللاکتامید اشاره کرد. این بازدارندهها هزینهی کمتری نسبت به بازدارندههای ترمودینامیکی داشته و سمّی هم نیستند [۱۴].
۱-۷-۳- معیارهای بازدارنده
برای انتخاب بازدارنده باید ابتدا وابستگی آن به سیالهایی که باید انتقال یابد معین شود. مواد شیمیایی باید از نظر محیطی مسئلهساز نباشند و بتوانند در محدوده معین از غلظت مؤثر باشند. مواد باید تا بالاترین دمایی که در سیستم مواجه میشوند، قابل حل باشند. این دما ممکن است ۱۰۰-۹ درجهی سانتی گراد باشد. مواد نباید ویسکوز باشند، چون تزریق آنها با مشکل مواجه می شود [۱۴].
یکی دیگر از راههای جلوگیری از تشکیل هیدرات، استفاده از فرایند جذب است که در بخش بعدی به آن پرداخته شده است.
۱-۸- جذب
در هیدراتزدایی در روش جذب، آبگیری از گاز با بهره گرفتن از تماس گاز با یک مایع خاص صورت میگیرد. عموماً گلیکول بهعنوان این مایع مورد استفاده قرار میگیرد. هیدراتزدایی بهوسیلهی جذب با بهره گرفتن از گلیکول از لحاظ اقتصادی مقرونبهصرفه است[۱۴].
گلیکولهایی که برای هیدراتزدایی گاز طبیعی مورد استفاده قرار میگیرند، اتیلنگلیکول، دیاتیلنگلیکول، تریاتیلنگلیکول و تتراگلیکولاست. به طور معمول از یک نوع گلیکول خالص در هیدراتزداها استفاده می شود. از میان گلیکولها تریاتیلن گلیکول، به طور جهانی بهخاطر تنزل نقطهی شبنم، هزینههای عملیات، قابلیت اطمینان عملیات در هنگام استفاده، قابل قبولتر و پراستفادهتر از سایرین است. افزایش ویسکوزیتهی گلیکول، ممکن است باعث مشکلاتی در گازهایی با دمای پایین شود. از جهتی، حرارت دادن گاز طبیعی نیز مطلوب نیست، چرا که جریانهای خیلی داغ از گاز باعث تبخیر تریاتیلنگلیکول میشوند، بنابراین این جریان دما را ابتدا در یک فرایند سرد می کنند[۱۴].
فصل دوم
شبیهسازی دینامیک مولکولی
شبیهسازی رایانهای یکی از بهترین روشهای موجود برای بررسی ساختار مواد است. شبیهسازیهای رایانهای روشی مناسب برای بررسی سامانهها میباشد و معمولاً نتایج به دست آمده از آن دارای تطابق خوبی با نتایج تجربی است. تعداد روشهای شبیهسازی زیاد است که بهعنوان مثال میتوان به روشهای دینامیک مولکولی[۱۱]، مونتکارلو[۱۲]، دینامیک تصادفی[۱۳]، مونتکارلوی کوانتومی[۱۴]، دینامیک مولکولی آغازین[۱۵]، نظریه تابعی چگالی و … اشاره کرد [۱۷].
۲-۱- تاریخچه شبیهسازی
روش دینامیک مولکولی ابتدا توسط آلدر[۱۶] و وینرایت[۱۷] [۱۹،۱۸] در اواخر دهه ۱۹۵۰ میلادی به منظور مطالعه برهمکنشهای مدلی از کرات سخت معرفی شد. از این مطالعه، ایدههای بسیار مهمی درباره رفتار مایعات ساده حاصل شد. پیشرفت عمدهی بعدی در سال ۱۹۶۴ میلادی زمانی حاصل گردید که رحمان[۱۸] [۲۰] نخستین شبیهسازی را با بهره گرفتن از پتانسیل لنارد- جونز برای آرگون انجام داد.
اولین شبیهسازی روی پروتئین توسط مککامن[۱۹] [۲۱] و همکاران در سال ۱۹۹۷ میلادی روی بازدارندههای تیپسین در لوزالمعدهی گاو انجام شد. امروزه نمونههای زیادی از شبیهسازی روی پروتئینهای حلشده، کمپلکسهای پروتئین-DNA و سامانههای لیپیدی در مقالهها یافت می شود که شامل بررسی ترمودینامیکی پیوند لیگاند و تاخوردگی پروتئینهای کوچک میباشند. شبیهسازی رایانهای با معرفی روشهای تعادلی در تعیین خواص انتقالی و با در نظر گرفتن اثرات مکانیک کوانتومی توسعه یافته است.
۲-۲- شبیهسازی دینامیک مولکولی
دینامیک مولکولی شکلی از شبیهسازی رایانهای است که در آن اتمها و مولکولها اجازه دارند برای یک بازهی زمانی معین تحت قوانین خاص باهم برهمکنش داشته باشند و طرحی از حرکت اتمها را ارائه کنند.
دینامیک مولکولی روشی مناسب برای محاسبهی خواص تعادلی و انتقالی سامانهها میباشد. در شبیهسازی دینامیک مولکولی قوانین مکانیک کلاسیک به ویژه قوانین نیوتن برای بررسی تحول زمانی اتمها به کار برده می شود. در این شبیهسازی، ابتدا نمونه اولیه تهیه شده یا به زبان شبیهسازی، مکانها و سرعتهای اولیه ذرات سامانه مشخص می شود. سپس مدل پتانسیل برای محاسبهی نیروی وارد بر ذرات موجود در سامانهی Nذرهای انتخاب می شود. پس از حل معادلات حرکت که در مورد سامانههای کلاسیکی می تواند معادله نیوتن باشد، مکانها و سرعتهای جدید سامانه محاسبه می شود و این کار تا زمانی ادامه دارد که سامانه به تعادل برسد. پس از رسیدن به تعادل، اندازه گیریهای واقعی برروی سامانه انجام می شود. نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که شبیهسازی دینامیک مولکولی نیز مانند سایر روشها با خطا همراه است. برای کاهش میزان خطای آماری، زمان شبیهسازی و یا تعداد اندازه گیریها برای عمل متوسطگیری باید افزایش یابد.
۲-۳- سامانههای مدل و پتانسیلهای برهمکنش
بزرگترین جزء سازنده در یک شبیهسازی، مدلی است که برای یک سامانهی فیزیکی مورد مطالعه بهکار میرود. در شبیهسازی دینامیک مولکولی، واقعیت[۲۰] با یک مدل بیان می شود. هر چند یک سامانهی واقعی بسیار پیچیده است، اما در یک شبیهسازی با سادهسازی و استفاده از تقریبها و به بیان دیگر با ارائه یک مدل میتوان نتایجی نزدیک به واقعیت بهدست آورد. یک مدل از دو قسمت تشکیل شده است:
برهمکنش بین مولکولهای سازندهی سامانه
برهمکنش بین مولکولها و محیط اطراف
هدف در شبیهسازی دینامیک مولکولی، محاسبهی موقعیت و اندازه حرکت مولکولها در مدل است. ایده اصلی در این محاسبات، بررسی حرکت مولکولهای سازندهی سامانه یعنی موقعیتها، سرعتها و تغییرات آنها است. بنابراین میتوان گفت مهمترین مرحله در دینامیک مولکولی، طرح یک مدل مناسب برای توصیف سامانه است. برای شبیهسازی یک سامانهی فیزیکی این نکته به معنی انتخاب یک پتانسیل پیکربندی مناسب است. پتانسیل پیکربندی، پتانسیل حاکم بر ذرات موجود در سامانه است، وقتی که آن ذرات پیکربندی ویژهای دارند. در واقع اهمیت اساسی در بررسی یک سامانه، شناخت حالت سامانه است. در مکانیک کلاسیک، حالت سامانه با آگاهی کامل از موقعیت و اندازهحرکت آن تعیین می شود. اگر موقعیت و اندازهحرکت ذرهای مشخص باشد، آیندهی آن معین خواهد بود. با دانستن پتانسیل پیکربندی، میتوان نیروهای حاکم برسامانه را با بهره گرفتن از معادله حرکت نیوتن محاسبه کرد:
(۲-۱)
در معادله (۲-۱) ، Fi نیروی وارد شده بر ذرهی iام در یک سامانهی Nذرهای، توسط N-1 ذرهی دیگر است. m جرم ذره، r بردار مکان، V پتانسیل پیکربندی و rN نمایندهی مجموعه بردارهای مکانی مرکز جرم اتمها است: rN={r1, r2, r3, …, rN}. در واقع، rN پیکربندی سامانه را مشخص می کند. با بهره گرفتن از انتگرالگیری از معادله (۲-۱) میتوان مکان و اندازهحرکت هر ذرهی سازندهی سامانه را با گذشت زمان به دست آورد.
سادهترین روش برای استفاده از پتانسیل پیکربندی V، استفاده از تقریب جمعپذیر جفتگونه است:
(۲-۲)
که براساس معادله (۲-۲) ، V حاصل جمع پتانسیلهای جفتهای موجود در سیستم و ϕ پتانسیل جفت است.
۲-۴- معرفی مدل پتانسیل برای برهمکنش بین مولکولهای سازندهی سامانه
به طور معمول در مدلهای مکانیک مولکولی، یک مولکول را به صورت مجموعه ای از گلولهها (اتمها) و میلهها (پیوندها) نمایش می دهند. میدان نیرو تابعی ریاضی شامل مجموعه ای از پارامترهای بینمولکولی و درونمولکولی است که تابع انرژی پتانسیل سامانهی U(r,N) توسط آنها بیان می شود. به طور کلی، تابع انرژی پتانسیل در سامانهی مولکولی را میتوان به صورت معادله (۲-۳) خلاصه کرد:
(۲-۳)
سه جمله اول برهمکنشهای پیوندی درونمولکولی را شامل میشوند و بهترتیب سهمهای انرژی مربوط به کشش پیوندی، خمش زاویهای و حرکت پیچشی (چرخش حول پیوندهای ساده) را نشان می دهند.
برهمکنشهای بینمولکولی (ناپیوندی) نیز در جمله انتهایی مشخص شده است که شامل دو سهم انرژی برهمکنش واندروالسی با پتانسیل لنارد- جونز و انرژی برهمکنشهای الکتروستاتیک با پتانسیل کولنی است. پتانسیل مورد استفاده، پتانسیل لنارد- جونز میباشد که این پتانسیل دارای جاذبهای با برد بلند و یک نقطهی کمینه در حوالی σ۱۲۲/۱ است. جمله دافعهای در فواصل کم غالب و جمله جاذبهی در فواصل زیاد غالب است.
۲-۵- معرفی مدل پتانسیل برای برهمکنش بین سامانه و محیط
قسمت دوم مدل در شبیهسازی شامل شرایط مرزی است که توصیفکننده چگونگی برهمکنش مولکولها با محیط اطراف آنها میباشد. ویژگی شرایط مرزی به طور عمده تحت تأثیر شرایط فیزیکی سامانهای است که شبیهسازی روی آن انجام می شود.
۲-۵-۱- شرایط مرزی دورهای[۲۱]
به کمک شرایط مرزی دورهای میتوان با بهره گرفتن از تعداد نسبتاً کمی از ذرهها یک شبیهسازی را به گونه ای انجام داد که نیروهای وارد بر ذرهها مشابه شرایط تودهی یک سیال واقعی باشد. یک جعبهی مکعبی محتوی ذرهها را در نظر بگیرید که تا بینهایت در تمام جهات فضا تکرار شده و یک آرایهی متناوب را تولید کرده است. در شکل (۲-۱) یک جعبهی دوبعدی نشان داده شده است[۲۳] که، هر جعبه با ۸ جعبهی همسایه احاطه شده و در حالت سهبعدی، هر جعبه دارای ۲۶ همسایهی نزدیک[۲۲] است. مختصات ذرهها در جعبههای مجازی را میتوان بهسادگی با اضافه-کمکردن مضربهای صحیحی از ابعاد جعبه بهدست آورد. بنابراین، نیازی به ذخیرهکردن تمام این مختصات (که تعداد آنها بینهایت است) وجود ندارد. اگر در حین شبیهسازی ذرهای جعبه را ترک کند، یک ذره مجازی از وجه مقابل جعبه وارد و جایگزین این جعبه می شود؛ بنابراین، تعداد ذرهها (یا دانسیتهی تعداد) در جعبهی مرکزی ثابت میماند شکل (۲-۱).
شکل (۲- ۱) شرایط مرزی دورهای [۲۳]
سلول مکعبی[۲۳] سادهترین سیستم متناوب است که تجسم و برنامهسازی آن بهراحتی امکان پذیر است. با این حال، ممکن است یک شبیهسازی خاص، مستلزم استفاده از شکل دیگری از سلول متناوب باشد. این امر به ویژه در شبیهسازی سیستمهای متشکل از یک مولکول و یا کمپلکسهای بینمولکولی که با حلال احاطه شده اند، اهمیت دارد. در چنین سیستمهایی معمولاً رفتار مولکول حلشونده مرکزی است که بیشترین اهمیت را دارد [۱۷].
۲-۵-۲- قطع پتانسیل و قرارداد نزدیکترین تصویر
اعمال شرایط مرزی دورهای در شبیهسازی سلول مکعبی به طول L، تعداد همسایهها را به نسبت کم می کند و باعث صرفهجویی در زمان می شود. این امر مشخصکننده قرارداد حداقل تصویر برای بهدست آوردن نیروها است. براساس این قرارداد، به ازای هر ذرهی i از بین ذرهی j و همه تصاویر آن، نزدیکترین ذره انتخاب می شود و بقیهی ذرات کنار گذاشته میشوند. در حقیقت، فقط نزدیکترین ذره برای برهمکنش در نظر گرفته می شود. اعمال این شرایط اجرای برنامهی دینامیک مولکولی را فوقالعاده ساده می کند [۲۲].
پتانسیلهای جفتی کوتاهبرد با افزایش فاصلههای بینمولکولی سریعاً از بین میروند. برای پتانسیل لنارد- جونز در فاصلههای بیشتر از σ۵/۲ سریعاً به صفر میرسد. میتوان از برهمکنش جفتی مربوط به فاصلههای بزرگتر از σ۵/۲ در پتانسیل لنارد- جونز صرفنظر کرد. فاصلهی σ۵/۲ را فاصله قطع[۲۴] مینامند و با rc نمایش می دهند. فاصلهی قطع فاصلهای است که در فواصل بیشتر از آن، جفت ذرات یکدیگر را نمیبینند. فاصلهی قطع نباید بیشتر از باشد (L طول جعبهی شبیهسازی است)، تا با قرارداد حداقل تصویر سازگاری داشته باشد [۲۲].
۲-۶- الگوریتم انتگرالگیری زمانی
اساس محاسبات دینامیک مولکولی، بر پایه الگوریتم انتگرالگیری زمانی از معادله حرکت است. در واقع، براساس این الگوریتم، از معادله حرکت، بر حسب زمان انتگرالگیری و مسیرها (موقعیت و اندازهحرکت) محاسبه می شود. الگوریتم انتگرالگیری زمانی بر پایه روش «اختلاف ناچیز[۲۵]» است که در آن زمان، به شبکه های[۲۶] کوچک و محدود قسمت می شود. یک گام زمانی Δt فاصلهی بین دو نقطهی متوالی در شبکه است. به این ترتیب اگر اطلاعات موقعیت و دیگر خصوصیات وابسته به زمان در لحظه t مشخص باشد، میتوان با انتگرالگیری از معادله حرکت، مقادیر مشابه را برای زمان بعدی t+Δt محاسبه کرد. با ادامه این محاسبه، میتوان تحول زمانی[۲۷] سامانه را در یک زمان طولانی بررسی و دنبال کرد.
۲-۶-۱- الگوریتم ورله
الگوریتم ورله[۲۸]، متداولترین روش انتگرالگیری از معادلههای حرکت در شبیهسازیهای مولکولی است. این روش با بهره گرفتن از r(t)، a(t) و r(t-δt) موقعیتهای جدید بعدی، r(t+δt) را محاسبه می کند. این کار با بهره گرفتن از معادله (۲-۴) انجام می شود:
(۲-۴)
همانطور که مشاهده می شود، سرعتها به طور مستقیم در این الگوریتم وارد نمیشوند. سرعتها هنگام جمعکردن معادلههای حاصل از بسط تیلور حول r(t) در دو جهت مختلف حذف می شود:
(۲-۵)
دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با محاسبات انرژی آزاد گیبس برای تعویض مهمان در هیدرات ...