فوریه ۲۰۱۰
فاز ۱۱ پارس جنوبی
CNPC چین
۴٫۷ میلیارد دلار
دسامبر ۲۰۱۱
میدان نفتی زاغه
Tatneft روسیه
۱ میلیارد دلار
منبع: (katzman, 2012, pp 53-56)
۳-۸- موقعیت ژئوپلیتیک ایران در صادرات و ترانزیت نفت و گاز
ایران با دارا بودن دومین ذخایر گاز طبیعی و چهارمین ذخایر نفت خام، یکی از غنی ترین کشورهای جهان از لحاظ ذخایر انرژی به شمار می رود. محدوده سرزمینی ایران در مرکز منطقه ای قرار دارد که به هارتلند انرژی[۱۸] معروف است و حدود ۷۰ درصد از ذخایر نفت خام و۴۰ درصد از ذخایر گاز طبیعی جهان را در خود جای داده است.
شکل شماره ۱ : بیضی استراتژیک انرژی ( کمپ و هارکاوی، ۱۳۸۳ ، ص ۱۹۱)
امروزه با تسریع در روند رشد و توسعه کشورها در ابعاد مختلف اقتصادی و رفاهی و نیاز روز افزون آنها به منابع انرژی بویژه نفت و گاز طبیعی، ترانزیت این منابع اهمیت زیادی یافته است. قرار گرفتن ایران در مسیر تلاقی سه قار آسیا، اروپا و آفریقا و موقعیت ممتاز ایران در قلب خاورمیانه و تسلط بر خلیج فارس و تنگه هرمز، بر اهمیت استراتژیک ایران در منطقه بسیار افزوده است. دسترسی ایران به بازارهای عمده ای چون اروپا و کشورهای شرق و جنوب شرق آسیا و همچنین واقع شدن در مسیر ترانزیت انرژی کشورهای تازه استقلال یافته آسیای مرکزی به کشورهای اروپایی و خلیج فارس ( آبهای آزاد بین المللی ) ، زمینه نقش آفرینی ایران در ترانزیت منابع انرژی را بیش از پیش فراهم آورده است. در ادامه به بررسی طرح های صادرات و ترانزیت انرژی توسط ایران و ظرفیت های مناسب و بالقوه ای که در این زمینه وجود دارد می پردازیم. البته استفاده مناسب از این موقعیت بالقوه نیازمند اعتمادسازی در سطح بین المللی، گسترش روابط با کشورهای همسایه، کاهش تشنجات منطقه ای و ارتقاء سیستم مدیریت داخلی در جهت افزایش توان تولید، صادرات و ترانزیت منابع انرژی خواهد بود.
۳-۸-۱- صادرات گاز طبیعی به پاکستان، هند و چین
ایران نزدیکترین کشور صاحب ذخایر عظیم گاز طبیعی به کشورهای پاکستان، هند و چین است که با توجه به حجم ذخایر خود توان تامین بخش عمده ای از گاز مصرفی این کشورها را دارد. در حالی که کشورهای مذکور در مجموع جمعیتی بیش از دو میلیارد نفر دارند، از لحاظ ذخایر نفت خام و گاز طبیعی در رتبه های پایینی قرار دارند، به طوری که بخش اعظم نفت و گاز مورد نیاز خود را از سایر کشورها وارد می کنند. از لحاظ ذخایر گاز طبیعی کشورهای چین، هند و پاکستان به ترتیب در رده های پانزدهم، بیست و پنجم و بیست و هشتم جهان قرار دارند که وضعیت مناسبی به شمار نمی رود (www.energy.eu). رایزنی های ایران برای صادرات گاز طبیعی به بازارهای آسیایی سرانجام به مذاکرات سه جانبه ایران، پاکستان و هند برای صادرات گاز طبیعی ایران از طریق احداث خط لوله به پاکستان و از آنجا به هند منجر شد. خط لوله صلح[۱۹] که قرار بود گاز ایران را به مدت ۲۵ سال و با قیمت توافقی به پاکستان و هند صادر کند، باوجود فراز و نشیب هایی که در روند مذاکرات بین طرفین وجود داشته است به خروج هند از این پروژه بر اثر فشارهای آمریکا منجر شد. در این برهه بر اثر اصرار پاکستان به واردات گاز از ایران، مذاکرات دوجانبه با انصراف هندی ها ادامه یافت، اما در ادامه پاکستان نیز به دلیل فشارهای ایالات متحده به کارشکنی در روند مذاکرات پرداخت. مقامات پاکستانی از کمبود منابع مالی برای احداث خط لوله تا مرز ایران می گویند و اینکه در صورتی می توانند این قرارداد را اجرایی کنند که ایران هزینه احداث این خط لوله را بر عهده بگیرد. بر اساس برآوردهای یک شرکت آلمانی احداث این خطوط لوله برای اجرایی شدن این قرارداد به بیش از یک میلیارد دلار هزینه نیاز دارد که در ابتدا قرار بود بخشی از این هزینه توسط بانک بزرگ پاکستان تامین شود که این بانک به دلیل ترس از آمریکا از حضور منصرف شد و در نهایت یک شرکت چینی قرار شد این هزینه را بر عهده بگیرد که ظاهرا چینی ها هم کنار کشیده اند و در نهایت پاکستان تاکید دارد که باید ایران این هزینه را بر عهده بگیرد( جزایری،۱۳۹۱، خبرآنلاین). مذاکرات در این مورد کماکان ادامه دارد اما به نتایج مشخصی نرسیده است. شایان ذکر است ترکمنستان در خرداد ۱۳۹۱، قرارداد فروش گاز از طریق خط لوله ترکمنستان- افغانستان- پاکستان و هند موسوم به خط لوله تاپی[۲۰] را با شرکت استیت گز سیستمز[۲۱]پاکستان و شرکت دولتی جیل[۲۲]هند امضا کرد. خط لوله ۱۷۳۵ کیلومتری تاپی که هزینه آن هفت میلیارد و پانصد میلیون دلار برآورد شده است، قرار است مجموعا سالانه ۳۳ میلیارد متر مکعب گاز ترکمنستان را به کشورهای افغانستان، پاکستان و هند منتقل کند( آمریکا؛ نگاه نو، ۱۳۹۱ ). در صورت احداث خط لوله صلح ایران می توانست در مراحل بعد به چین نیز گاز صادر کند که با اعمال فشار آمریکا بر هند و پاکستان اجرای این طرح عملا متوقف شده است. اخیرا و با وجود فشارهای آمریکا، دولت پاکستان ساخت خط لوله صلح برای واردات گاز از ایران را به طول ۷۸۵ کیلومتر در داخل این کشور تصویب کرد.در نشست اعضای دولت پاکستان که به ریاست نخست وزیر این کشور برگزار شد، قرارداد یک و نیم میلیارد دلاری با ایران برای ساخت خط لوله صلح تصویب شد. ساخت این خط لوله تا سال ۲۰۱۵ تکمیل خواهد شد و ایران برای تکمیل این طرح ۵۰۰ میلیون دلار به پاکستان کمک می کند. مطابق این قرارداد، ایران از فروردین سال ۱۳۹۳ (۲۰۱۴) روزانه ۲۱ میلیون و ۵۰۰ هزار متر مکعب گاز طبیعی به پاکستان صادر خواهد کرد ( شبکه خبر، ۱۳۹۱ ).
۳-۸-۲- صادرات گاز طبیعی به اروپا
کشورهای اروپایی در کنار آمریکا و چین جزء بزرگترین مصرف کنندگان منابع انرژی بویژه نفت و گاز در جهان می باشند، که به دلیل حجم ذخایر پایینی که در اختیار دارند، بیشتر انرژی مصرفی خود را از سایر کشورها تامین می کنند. همانطور که می دانیم ایران به دلیل دارا بودن ذخایر عظیم نفت خام و گاز طبیعی و نزدیکی به کشورهای اروپایی از موقعیت مناسبی برای صادرات گاز طبیعی به این قاره برخوردار است، هرچند که مذاکرات و تلاش ها در این مورد تاکنون به مرحله عمل و اجرا ختم نشده است. از آنجایی که همکاری دو طرف به طور کامل از مناسبات سیاسی و دیپلماتیک تاثیر می پذیرد، همکاری جدی در بخش انرژی نیازمند اعتمادسازی متقابل و حل بحران های موجود در روابط ایران و اتحادیه اروپا خواهد بود. برای صادرات گاز ایران به اروپا مسیرهای مختلفی وجود دارد که در ادامه به مهمترین آنها اشاره می کنیم. ایران در ابتدا قرار بود گاز طبیعی خود را از طریق خط لوله از مسیر ترکیه و بلغارستان به سایر کشورهای اروپایی صادر کند و در این زمینه مذاکراتی نیز صورت گرفت اما به نتیجه مطلوب منجر نشد. علاوه بر مشکلات سیاسی که مانع از پیشرفت مذاکرات بود ، ناامنی در مناطق کردنشین ترکیه که در مسیر خط لوله صادراتی ایران قرار داشت، یکی دیگر از نگرانی های جمهوری اسلامی ایران بود. مسیر دیگری که برای صادرات گاز ایران به اروپا وجود دارد، صادرات از مسیر ارمنستان، گرجستان و اوکراین است که این طرح نیز به علت عبور بخشی از خط لوله از خاک روسیه و رقابتی که در زمینه صادرات گاز بین ایران و روسیه وجود دارد، به سرانجام مشخصی نرسیده است. طرح دیگری که از طرف ایران جهت صادرات گاز طبیعی به کشورهای اروپایی پیشنهاد شده صادرات گاز ایران از مسیر عراق و سوریه است. جواد اوجی مدیر عامل شرکت ملی گاز ایران در یک نشست مطبوعاتی از امضای قراردادی به ارزش ۱۰ میلیارد دلار میان سه کشور ایران، عراق و سوریه خبر داد و گفت، براساس توافقات صورت گرفته قرار است گاز ایران از طریق یک خط لوله پنج هزار کیلومتری از مسیر عراق، سوریه، لبنان و مدیترانه به کشورهای اروپایی همچون یونان ارسال شود (گستره انرژی،۱۳۹۰ : ۳۳ ). البته در حال حاضر به علت وجود بحران های سیاسی در عراق، لبنان و مخصوصا سوریه اجرای این طرح در هاله ای از ابهام قرار گرفته است.
۳-۸-۳- ترانزیت نفت و گاز آسیای مرکزی به کشورهای اروپایی و خلیج فارس
با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و اعلام استقلال در جمهوری های آسیای مرکزی وقفقاز، بستر مناسبی برای فعال شدن دیپلماسی ایران و استفاده بهینه از شرایط این کشورها که به آبهای آزاد دسترسی ندارند، فراهم شد. کشورهای قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان در این منطقه دارای ذخایر نسبتا زیادی از نفت خام و گاز طبیعی هستند که در این میان ذخایر نفت قزاقستان و گاز ترکمنستان به دلیل حجم زیاد، از اهمیت ویژه ای برخوردارند. محصور بودن این کشورها در خشکی و عدم دسترسی به آبهای آزاد سبب شده است که این کشورها برای صادرات منابع خود چشم به همکاری همسایگان خود داشته باشند. ایران به دلیل حایل شدن در حد فاصل دریای خزر و خلیج فارس نزدیکترین و مناسبترین مسیر برای انتقال نفت و گاز آسیای مرکزی به کشورهای اروپایی و آبهای آزاد ( خلیج فارس ) به شمار می رود. ایران در این زمینه می تواند از دو روش سوآپ و انتقال از طریق خط لوله استفاده کند. اقدام ایران در زمینه سوآپ که در سه فاز طراحی شده است میتواند نفت کشورهای همجوار را از طریق نفتکش به سواحل ایران در بندر تجهیز شده نکا منتقل نموده و پس از عبور از خط لوله نکا – ری در پالایشگاه تصفیه نماید و از سوی دیگر در جنوب کشور معامله توافق شده نفت دریافتی در شمال را تحویل دهد. با توجه به اینکه هزینه انتقال نفت در ایران نسبت به روسیه کم هزینهتر و به صرفهتر میباشد، بنابراین بسیاری از کشورها علاقهمند هستند تا انتقال نفت آنها از طریق ایران انجام شود. مثلا تا کنون قزاقها ۵/۲میلیون تن نفت را از طریق ایران منتقل نمودهاند. در پروژه سواپ نفت کشورهای حاشیه خزر از ایران به سمت جنوب نیز روسیه مشارکت داشته و در حال حاضر ۴۵ هزار بشکه از نفت روسیه از بندر آستخان به بندر نکای ایران حمل و از ایران سواپ میگردد. دومین اقدام در زمینه انتقال نفت دریای خزر، احداث خط لوله کی تی آی[۲۳] است، که مراحل مطالعات مقدماتی را طی میکند و پس از نهایی شدن، نفت قزاقستان و ترکمنستان را از طریق ایران به بازارهای جهانی منتقل خواهد کرد ( قنبری، ۱۳۹۰ : ۱۳۹-۱۴۰ ). همچنین نزدیکترین مسیر برای صادرات گاز ترکمنستان به ترکیه و کشورهایی اروپایی سواحل جنوبی دریای خزر است که از امنیت کامل نیز برخوردار است. البته در اینجا نیز مخالفت های آمریکا و رقابت روسیه با ایران، به اصلی ترین عوامل جلوگیری از گسترش همکاری ها بین ایران و کشورهای حوزه آسیای مرکزی در زمینه انرژی تبدیل شده اند.
۳-۸-۴-بازارهای بالقوه برای صادرات نفت و گاز ایران
ایران علاوه بر مناطقی همچومن اتحادیه اروپا، شرق و جنوب آسیا، توانایی بالقوه زیادی برای صادرات نفت و گاز به مناطقی مانند کشورهای آفریقایی، آمریکای لاتین و کشورهای حوزه خلیج فارس دارد و در همین راستا نیز تلاش ها و مذاکراتی در سالهای اخیر صورت گرفته و قراردادهایی نیز با برخی کشورها به امضا رسیده است. یکی از این بازارهای بالقوه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس هستند.تقاضای برق و گاز طبیعی در کشورهای حاشیه خلیج فارس رو به افزایش است. البته بخش عمده این تقاضای گاز برای تولید برق در این مناطق است. کشورهای بزرگ نفتخیز حوزه خلیج فارس در زمینه گاز طبیعی چندان غنی نیستند. به طورمثال، بزرگ ترین کشور نفت خیز دنیا یعنی عربستان به تنهایی حدود ۲۴ درصد گاز طبیعی تولید شده در خاورمیانه را مصرف میکند در حالی که تنها ۱۰ درصد ذخایر این منطقه در اختیار این کشور بزرگ نفتی است. همچنین کشورهای امارات متحده عربی و کویت نیز وارد کننده خالص گاز طبیعی هستند و پتانسیل افزایش تولید نیز در این کشورها بسیار ناچیز است. این در حالی است که گاز طبیعی تولیدی ایران عمدتا از میادین مستقل گازی است و با سرمایهگذاری کافی میتوان تولید آن را به میزان قابل توجهی افزایش داد. اما حضور کشور قطر در این بازار یک محدودیت جدی برای ایران به شمار میآید. این کشور هم از جهت توسعه پارس جنوبی به مراتب از ایران پیشیگرفته است و هم از جهت سیاسی روابط مناسبتری با کشورهای این حوزه دارد ( طاهری فرد،۱۳۸۹ ، رصد). به گزارش مهر، محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران اخیرا در سفر به قاهره مصر از آغاز قریب الوقوع صادرات گاز طبیعی ایران به کشور امارات متحده عربی خبر داده و تاکید می کند: به زودی دو خط لوله انتقال گاز ایران به امارات می رسد( عصرایران، ۲۸/۱۱/۱۳۹۱ ). عضو هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران اظهار داشته است که ایران پس از اجرای پروژه های نفت و گاز در خلیج فارس، به صادرات گاز به کشورهای عربی آماده است.وی ضمن صحبت در مورد مسئله تحویل گاز ایران به خلیج فارس گفته که برای صادرات گاز به امارات متحده عربی لازم است خط لوله گاز با طول ۴۰-۷۰ کیلومتر ساخته شود و برای تحویل گاز به کشور عمان ساخت خط لوله گاز با طول ۱۳۰-۱۶۰ کیلومتر لازم است. به گفته وی، در صورت تصمیمگیری مثبت در مورد تحویل گاز به کشورهای ذکر شده جزیره سیری، مرکز صادرات گاز به کشورهای خلیج فارس خواهد شد( صدای روسیه، ۲/۱۲/۱۳۹۱ ). از دیگر بازارهای بالقوه برای صادرات نفت و گاز ایران می توان به کشورهای آفریقایی اشاره کرد. تا پیش از افزایش تحریمهای غیر قانونی برخی از قدرتهای غربی علیه صنعت نفت کشور، آفریقای جنوبی تنها بازار سنتی ایران برای صادرات نفت خام در قاره آفریقا بوده است. بعد از تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا علیه صنعت نفت و گاز کشور، بازارهای کشورهای آفریقایی مورد توجه مسئولان ایرانی قرار گرفته و مذاکراتی نیز با برخی از این کشورها صورت گرفته است. سید محمد قمصری با تایید مذاکرات و توافقهای انجام شده با کنیا برای صادرات نفت خام، تاکید کرد: به زودی جزئیات بیشتری از قراردادهای جدید صادرات نفت ایران به کشورهای جدید اعلام می شود. همزمان با اجرای طرح تحریم نفت ایران توسط ۲۷ کشور اروپایی، ایران قرارداد جدید به منظور صادرات روزانه ۸۰ هزار بشکه نفت خام با کنیا امضا کرده است. در همین حال پاتریک نیوک دبیر وزارت نفت کنیا درباره جزئیات این قرارداد نفتی به رویترز گفته است: دولتهای دو کشور ماه گذشته این یادداشت تفاهم را امضا کردند. حجم نفتی که بر این اساس قرار است به کنیا صادر شود ۴ میلیون تن در سال معادل ۳۰ میلیون بشکه در سال یا ۸۰ هزار بشکه در روز اعلام شده است( خبرگزاری مهر، ۱۳/۴/۱۳۹۱ ). از دیگر مناطقی که از پتانسیل بالایی برای صادرات نفت و گاز ایران برخوردار است، منطقه آمریکای لاتین است که بیشتر کشورهای این منطقه به دلیل مخالفت با سیاست های امپریالیستی ایالات متحده آمریکا، روابط سیاسی دوستانه ای با جمهوری اسلامی ایران دارند. از جمله این کشورها می توان به کوبا، ونزوئلا، بولیوی و اکوادور اشاره کرد. ایران اخیرا مذاکراتی را با اکوادور داشته است که هدف از آن سرمایه گذاری ایران در یک پروژه پالایشگاهی به ارزش ۱۲ میلیارد دلار است. به گزارش خبرگزاری فارس، مارکو کارلووپینیا رئیس شرکت پترو اکوادور در مصاحبه با نشریه ال یونیورسو تصریح کرد که تحریم های ایالات متحده و اتحادیه اروپا برای شرکت ها و موسساتی که از سرمایه کشورهای آمریکای شمالی برخوردار هستند و نیز برای اتباع آمریکا لازم الاجرا هستند، اما شرکت ما هیچ ارتباطی با دولت آمریکا ندارد( خبرگزاری فارس، ۱۹/۱/۹۱ ).
۳-۹- جمع بندی
در ابتدای این فصل با نگاهی به تاریخچه اکتشاف و تولید نفت خام در ایران به مبحث مهمترین و سیاسی ترین کالای کشور که بر تاریخ سیاسی و اقتصادی یک قرن اخیر ایران سایه افکنده است، وارد شدیم. ایران با دارا بودن چهارمین ذخایر نفت خام و دومین ذخایر گاز طبیعی در جهان جزء غنی ترین کشورها از لحاظ منابع انرژی محسوب می شود. ایران از لحاظ جغرافیایی در مرکز محدوده ای قرا گرفته است که به بیضی استراتژیک انرژی معروف است. حدود ۷۰ درصد از ذخایر نفت خام و ۴۰ درصد ذخایر گاز طبیعی جهان در این محدوده قرار گرفته است. ایران علاوه بر نزدیکی به بازارهای عمده ای چون اتحادیه اروپا و شرق و جنوب شرق آسیا، به دلیل قرار گرفتن در حد فاصل دریای خزر و خلیج فارس امکان ترانزیت نفت و گاز کشورهای حوزه آسیای مرکزی به اروپا و خلیج فارس را نیز دارا می باشد. هرچند ایران در برهه هایی از تاریخ مانند جنگ اعراب و اسرائیل و متعاقب آن تحریم نفتی کشورهای عربی علیه کشورهای غربی تولید نفت بالایی داشته است، اما در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی با کاهش تولید مواجه بوده است. با تصویب قانون ایلسا در کنگره آمریکا در سال ۱۹۹۶ و ارجاع پرونده فعالیت های هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل در چند سال اخیر، شاهد کاهش سرمایه گذاری ها در صنایع نفت و گاز ایران و به تبع آن کاهش تولید و صادرات نفت و گاز هستیم. ایران در صورتی که موفق به حل مشکلات منطقه ای و بهبود روابط با همسایگان خود شود و از ظرفیت دیپلماتیک خود بهره برداری درستی انجام دهد، می تواند از موقعیت ژئوپلیتیک خود در خاورمیانه حداکثر بهره برداری را به عمل آورد. از مهمترین عواملی که سبب کاهش سرمایه گذاری و حضور کمرنگ ایران در بازارهای بین المللی و صادرات انرژی در سالهای اخیر شده اند، می توان به مواردی مانند: ضعف مدیریت داخلی در بخش انرژی، مصرف بی رویه داخلی، تحریم های شورای امنیت علیه ایران، تهدیدات نظامی آمریکا و اسرائیل و در پی آن کاهش سرمایه گذاری ها در ایران، فشارهای آمریکا بر متحدان بین المللی و منطقه ای خود در جهت انزوای بیشتر ایران و رقابت روسیه با ایران در حوزه انرژی اشاره کرد.
فصل چهارم
اهمیت منابع نفت و گاز برای اتحادیه اروپا
۴-۱- مقدمه
منابع نفت خام و گاز طبیعی برای کشورهای عضو اتحادیه اروپا از اهمیت ویژه ای برخورداراند، به طوری که از کل مصرف ناخالص داخلی انرژی اتحادیه اروپا، ۳۷ درصد به نفت و ۲۴ درصد به گاز طبیعی اختصاص یافته است. این در حالی است که اتحادیه اروپا بیش از ۸۰ درصد نفت مصرفی خود را وارد می کند و از لحاظ تامین منابع گاز طبیعی نیز وابستگی شدیدی به کشورهای روسیه، نروژ و الجزایر دارد. این وابستگی شدید به منابع نفت و گاز سبب شده است که تامین نیازهای مصرفی اتحادیه اروپا و مقابله با چالش ها و موانع موجود در این زمینه همواره یکی از دغدغه های اصلی سیاستگذاران و تصمیم گیران این قطب اقتصادی مطرح در جهان باشد. در فصل چهارم ابتدا سیاست گذاری کلان اتحادیه اروپا در بخش های مختلف تولید، واردات و مصرف انرژی تشریح شده و در ادامه مصرف انواع حامل های انرژی در بخش های مختلف اقتصادی به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته اند. در بخش بعدی به معرفی مهمترین مناطق و کشورهایی پرداخته ایم که تامین کننده اصلی نفت و گاز وارداتی این اتحادیه می باشند. روابط اتحادیه اروپا با روسیه، کشورهای شمال آفریقا، خاورمیانه، آسیای مرکزی و قفقاز در این قسمت مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس مهمترین خط لوله هایی که تامین کننده بخش عظیمی از نیاز اتحادیه اروپا به نفت و گاز می باشند به اختصار معرفی شده اند.
۴-۲- سیاست گذاری انرژی در اتحادیه اروپا
تامین انرژی مهمترین دغدغه کشورهای اروپایی در دوران بعد از جنگ جهانی دوم بوده است و تعدد پیمان ها، قرارداد ها، تصویب نامه ها، بیانیه ها، طرح ها و قوانین مرتبط با حوزه انرژی نشانگر اهمیت این موضوع برای کشورهای اروپایی است. در سال ۱۹۵۱ شش کشور بلژیک، فرانسه، جمهوری فدرال آلمان، ایتالیا، لوکزامبورگ و هلند اختیار منابع فولاد و زغال سنگ خود را به دست یک قدرت فراملی سپردند و به این ترتیب « جامعه فولاد و زغال سنگ اروپا » تشکیل شد. در ژوئن ۱۹۵۵ ، رهبران کشورهای بنلوکس روند همگرایی اروپا را احیا کردند که این روند منجر به امضای معاهده رم در ۲۵ مارس ۱۹۵۷ و ایجاد « جامعه اقتصادی اروپا » و « جامعه انرژی اتمی اروپا » شد. قرارداد جامعه اقتصادی اروپا، تاسیس بازار مشترک بر پایه اشتراک در فعالیت های اقتصادی موجود در شش کشور عضو بود و قرارداد جامعه انرژی اتمی، ایجاد و رشد یک صنعت اتمی اروپایی را هدف قرار می داد. تاسیس « آژانس بین المللی انرژی » در سال ۱۹۷۴ در واکنش به تحریم نفتی اعراب در سال ۱۹۷۰، تصویب منشور انرژی اروپا[۲۴] در سال ۱۹۹۱، انتشار بیانیه سفید انرژی در سال ۱۹۹۵، قطعنامه های مصوب نوامبر ۱۹۹۶، اجرایی شدن منشور انرژی در سال ۱۹۹۸، بیانیه سبز انرژی مصوب سال ۲۰۰۰، بیانیه سبز انرژی مصوب سال ۲۰۰۶ و تدوین برنامه اینوگیت[۲۵] را می توان از دیگر تلاش های کشورهای اروپایی در جهت تامین امنیت انرژی به شمار آورد. در این میان حرکت اینوگیت و منشور انرژی به عنوان حرکتی راهبردی در بازار بلندمدت انرژی محسوب می شود که علاوه بر کاهش دامنه عوامل غیر اقتصادی تاثیرگذار بر عرضه انرژی، تبدیل آن را به کالایی اقتصادی- رقابتی در بلند مدت وجهه همت خود قرارداده است. معاهده منشورانرژی معاهده ای بین المللی است که با محوریت کشورهای تولیدکننده منابع انرژی و با هدف تأمین منافع ایشان، پایه گذاری شده است. این معاهده، به سرعت، رو به گسترش است . درسال ۱۳۸۱ کشور ما نیز به عنوان عضو ناظر، وارد این مجموعه شد و مقرر است پس از انجام اقدامات مقتضی، درخصوص عضویت قطعی ایران تصمیمگیری شود ( علیدوستی، ۱۳۸۶ ، ۳۳۶-۳۳۵ ).
۴-۲-۱- تولید
اعضای اتحادیه اروپا با ۴/۷ میلیارد بشکه ذخیره نفت خام و ۴/۱۴۴ تریلیون فوت مکعب ذخیره گاز طبیعی، روی هم رفته ۷/۱ درصد ذخایر اثبات شده نفت و ۲/۲ درصد ذخایر اثبات شده گاز طبیعی جهان را در اختیار دارند. اعضای این اتحادیه روی هم رفته ۵ درصد از تولید نفت، ۹ درصد از تولید گاز طبیعی و ۸ درصد زغال سنگ جهان را به خود اختصاص داده اند، درحالی که نزدیک به ۱۱ درصد از مصرف جهانی زغال سنگ، حدود ۱۶ درصد از مصرف جهانی گاز طبیعی و مصرف بالغ بر ۱۸ درصد از تولید جهانی نفت خام را به خود اختصاص داده اند( سعیدآبادی، ۱۳۹۰ :۸۶). در قاره اروپا و حوزه دریای شمال پنج کشور عمده تولید کننده نفت خام و گاز طبیعی وجود دارند که به ترتیب اهمیت ذخایر و حجم تولید عبارتند از: نروژ، انگلستان، هلند، دانمارک و آلمان. نروژ و بریتانیا بزرگترین تولید کنندگان دریای شمال با هم دارای ۷/۵ درصد از ذخایر جهانی هستند. در اروپا این دو کشور اکثریت غالب نفت و گاز را در اختیار دارند و ۸۴ درصد از تولید قاره را تامین می کنند و بیش از ۲۵ درصد از کل نیازهای مصرفی نفت قاره را برطرف می کنند(نظری، ۱۳۸۹ :۲۱ ). منابع نفت و گاز دریای شمال به دلایلی چون ثبات سیاسی، نزدیکی به بازارهای عمده اروپایی و ثبات در تولید و عرضه نفت و گاز از اهمیت ویژه ای برای اعضای اتحادیه اروپا برخوردار است. با وجود کاهش ذخایر و تولید نفت و گاز در این حوزه، منابع این منطقه توانسته اند نقش خود را در تامین بخشی از نیازهای مصرفی اتحادیه اروپا کماکان حفظ کنند. با توجه به مطالب فوق، اعضای اتحادیه اروپا تلاش عمده ای را در جهت کاهش وابستگی به سوخت های فسیلی و واردات این محصولات و همچنین جایگزینی آنها با انرژی های نو و تجدیدپذیر در پیش گرفته اند. از سال ۱۹۹۲ تا سال ۱۹۹۹ استفاده از انرژی های تجدید پذیر ( ژئوترمال، بیوماس، انرژی خورشیدی و انرژی باد ) در اروپا دو برابر شده است و انتظار می رود که طی دو دهه آینده مصرف گاز طبیعی و انرژی های تجدیدپذیر بیشترین رشد را در بین سایر حامل های انرژی در بین اعضای این اتحادیه داشته باشند.
۴-۲-۲- واردات
اتحادیه اروپا بخش عمده ای از نیازهای مصرفی خود به نفت خام و گاز طبیعی را از سایر کشورها تامین می کند. اتحادیه اروپا بزرگترین واردکننده و دومین مصرف کننده بزرگ انرژی در جهان است(سعیدآبادی، ۱۳۹۰ :۹۴). آلمان، ایتالیا و فرانسه بزرگ ترین واردکنندگان انرژی و بریتانیا تنها صادرکننده خالص انرژی در بین اعضای این اتحادیه به شمار می رود. آلمان، فرانسه، لهستان، ایتالیا و اسپانیا از واردکنندگان عمده نفت در اتحادیه اروپا محسوب می شوند. میزان وابستگی آلمان به عرضه کنندگان خارجی ۹۷ درصد، فرانسه ۹۵ درصد و لهستان ۹۸ درصد است. در حالی که آلمان و لهستان وابستگی بالایی به روسیه دارند، فرانسه در تامین نفت مورد نیاز خود دارای تنوع بیشتری در تامین کنندگان می باشد(نظری، ۱۳۸۹ :۱۹). بر اساس گزارش کمیسیون اروپا، کشورهای عضو اتحادیه اروپایی در سال ۲۰۱۱ در مجموع ۳ میلیارد و ۶۴۹ میلیون و ۷۸۸ هزار بشکه نفت خام وارد کرده اند که بیشترین واردات به ترتیب از کشورهای روسیه، نروژ، عربستان سعودی، قزاقستان، نیجریه، ایران، آذربایجان، عراق، لیبی و الجزایر صورت گرفته است. مجموع واردات نفت خام اتحادیه اروپا از ایران در این دوره ۲۱۸ میلیون و ۳۷۴ هزار بشکه است که میانگین واردات روزانه از ایران در حدود ۵۹۸ هزار بشکه بوده است (European commission market observatory for energy). بیشترین واردات گاز طبیعی اتحادیه اروپا از طریق خط لوله در سال ۲۰۰۸ به ترتیب از کشورهای روسیه، نروژ، الجزایر و نیجریه صورت گرفته است. همچنین در سال ۲۰۰۹ عمده ترین صادرکنندگان گاز مایع به کشورهای عضو اتحادیه اروپا به ترتیب کشورهای قطر، الجزایر، نیجریه، ترینیداد و توباگو، مصر، نروژ، عمان و لیبی بوده اند (Europe energy position 2010 annual report). اتحادیه اروپا در سالهای اخیر به دلایلی مانند کاهش ذخایر نفت و گاز دریای شمال[۲۶]، وابستگی شدید به واردات از روسیه، افزایش مصرف حامل های انرژی و تنوع بخشیدن به منابع تامین کننده نفت و گاز مصرفی خود، به ارتباط بیشتر با کشورهای صادرکننده نفت و گاز در حوزه دریای خزر، آسیای مرکزی و خلیج فارس روی آورده است. در اوایل دسامبر ۲۰۰۶ ، در سفر رئیس جمهور قزاقستان به بروکسل، اساسنامه تفاهم توسعه همکاری دوجانبه در زمینه انرژی با اروپا به امضا رسید. اتحادیه اروپا متعهد شد تا تمام تلاش های خود را جهت تبدیل شدن قزاقستان به شریکی کامل در بخش انرژی اتحادیه اروپا به کار گیرد، به ویژه مشارکت شان را در کنار ایالات متحده آمریکا و روسیه برای توسعه دالان استراتژیک انتقال انرژی فرا خزر – دریای سیاه و نیز تحکیم سیستم موجود انتقال گاز از آسیای مرکزی به اتحادیه اروپا از طریق روسیه تقویت کند. همچنین این اتحادیه اخیرا اساسنامه تفاهم در مورد انرژی را با آذربایجان نیز امضا کرده و متعهد شده است تا منابع انرژی این کشور، مخصوصا گاز طبیعی را از طریق لوله ناباکو[۲۷]و لوله به هم متصل کننده ترکیه – یونان – ایتالیا به بازارهای اروپا منتقل کند (سعیدآبادی،۱۳۹۰ :۱۰۱). علاوه بر این در بلند مدت ایران و عراق می توانند تامین کننده بخش زیادی از گاز صادراتی به کشورهای اروپایی از طریق خط لوله ناباکو باشند.
جدول شماره۸ : ۱۰ کشور برتر تامین کننده نفت خام اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۱