شاخص استراتژیک
×
هدف ۴
شاخص استراتژیک
۳-۲-۵- بررسی نیاز به بازطراحی
پس از تکمیل جدول چارچوب بررسی روابط در گام چهارم (بخش ۳-۲-۴، جدول ۳-۲)، فرآیندهایی که به واسطه شاخصها دارای ارتباطی تنگاتنگ با اهداف استراتژیک تشخیص داده شدند، بهعنوان فرآیندهای اصلی معرفی میَشوند. جهت بازبینی و صحهگذاری بر طراحی فرآیندهای اصلی، میتوان این ارتباطات دوبهدو را با خبرگان و متخصصان بررسی و بازبینی کرد تا در صورت عدم تایید، گامهای ۱ الی ۴، مجددا بررسی و پیموده شود. در پژوهش حاضر، صحت و کفابت روابط استخراجی مابین اهداف استراتژیک و فرآیندهای کلیدی، با بهره گرفتن از یک پرسشنامه امتیازدهی و میزان همراستایی سنجیده میشود.
در صورت صحت داشتن روابط ترسیمی، با در نظر گرفتن فرآیندهای انتخابی بهعنوان فرآیندهای اصلی، میتوان به گام بعدی رفت.
۳-۲-۶- طراحی مجدد نقشه فرآیندها
با تائید صحت روابط ترسیم شده مابین اهداف استرتژیک و فرآیندها، مدل وارد گام ششم و آخر خود میشود. در این گام فرآیندهای دارای ارتباط تنگاتنگ با اهداف استراتژیک، بهعنوان فرآیندهای اصلی سازمان، در دستیابی به اهداف و مضامین استراتژیک شناخته میشوند. با بهره گرفتن از این فرآیندها و روابط آنها با اهداف استراتژیک، میتوان نقشه فرآیندی با همراستایی مدنظر را طراحی و یا در صورت نیاز بازطراحی کرد. حال انتظار میرود تا ساختار شکل گرفته در مرحله پایانی از مدل، با یک چارچوب استاندارد همخوانی داشته باشد. پیش از این نیز گفته شد که PCF یکی از چارچوبهای خوب در دسته بندی و مدلسازی گروههای فرآیندی میباشد(آفسی، ۱۹۹۷؛ هه[۱۵۷] و همکاران، ۲۰۱۰؛ بابا[۱۵۸] و همکاران، ۲۰۰۶؛ معصومی[۱۵۹] و همکاران،۲۰۱۳). فرآیندهای تیین شده به همراه اهداف آنها، در مدل PCF مطالعه میشوند و جایگاه قرارگیری آنها در چارچوب PCF مشخص میشود و سنجههای استاندارد با سنجههای فرآیندهای اصلی سازمان تطابق داده میشوند.
همچنین در این مرحله با توجه به جایگاه فرآیندهای اصلی، میتوان سنجههای عملکردی متناظر تعریفشده در ساختار PCF را بررسی کرد و از آنها در طراحی مجدد نقشه فرآیندی و یا بررسی صحت و در صورت نیاز اصلاح نقشه فرآیندی سازمان که پیش از این طراحی شده، استفاده کرد. این پژوهش مدعی است که نقشه فرآیندی طراحی شده با بهره گرفتن از روابط دوبهدوی فرآیندها و اهداف استراتژیک، یک نقشه فرآیندی همسو خواهد بود که در آن فرآیندهای کلیدی با اهداف استراتژیک سازمانی در چارچوب کارت امتیازی متوازن همراستا میباشد.
۳-۳- جمعبندی
در این فصل، مدل مفهومی پژوهش ارائه و تشریح شد. این مدل شش مرحلهای، در راستای ایجاد همسویی مابین اهداف استراتژیک و فرآیندهای کلیدی ارائه گردید و مدعی بود که نقشه فرآیندی ترسیم شده با بهره گرفتن از گامهای این مدل، ارائه دهنده یک نقشه با خاصیت همراستایی فرآیندهای کلیدی و اهداف استراتژیک میباشد.
همچنین در این فصل سعی شد تا گامهای ارائهشده، با ساختار لازم برای مدلهای همراستایی طبق گفته پریتو و کاروالهو (۲۰۱۱)، تطابق داشته باشد. در این راستا در مورد اول فاکتورهای تاثیرگذار بر این همراستایی را، طبق شرحی که بر مدل رفت، میتوان شامل پیچیدگی فرایند، پیچیدگی اهداف استراتژیک و شاخصهای تعریفی برای هر یک از اهداف و فرآیندها نام برد؛ چراکه میتوانند ابعاد مسئله و نیز تکنیک تصمیم گیری لازم در مورد اوزان را تغییر دهند.
هدف از این همراستایی نیز، همانطور که تشریح شد، همراستایی فرآیندهای کلیدی سازمان با اهداف استراتژیک میباشد، تا آنچه در سازمان شکل میگیرد، در راستای اهداف تعریفشده باشد. برای ابزار سنجش همراستایی نیز، مطالعه حاضر، در کنار مرور روابط شکل گرفته مابین اهداف و فرآیندها با بهره گرفتن از تیم متخصصین، استفاده از یک پرسشنامه را جهت امتیازدهی روابط استخراجی و سنجش صحت و کفایت آن، پیشنهاد داد.
در فصل پنجم جهت بررسی مدل ارائهشده به صورت کاربردی و بررسی اعتبار آن، مدل مفهومی تشریح شده در قالب یک سازمان پیادهسازی و گامهای مدل به ترتیب بررسی میشود.
فصل چهارم
مطالعه موردی
شرکت طرحهای آب و انرژی فرآب
۴-۱- مقدمه
با توجه به مدل مفهومی ارائهشده در فصل چهار، در این فصل مدل موردنظر در یک شرکت بزرگ پیادهسازی و به ارزیابی فاکتورهای همسویی در شرکت مذکور میپردازد. در این فصل کاربردی بودن و عملکرد مدل در ساختار سازمان بررسی میشود.
۴-۲- شرکت فرآب
شرکت فرآب در سال ۱۳۷۰ با مشارکت بخش دولتی و بخش خصوصی تأسیس شده است. این شرکت که ازنظر ماهیت عملیات اجرایی، بهعنوان یک شرکت پیمانکار اصلی فعالیت دارد، از اعتبار خاصی در زمینه طراحی، تأمین، نصب و راهاندازی نیروگاههای آبی برخوردار است. از دیگر زمینههای کسبوکار این سازمان میتوان به نیروگاههای حرارتی، طرح تابلوهای کنترل هوشمند، طرحهای ریلی و نیروگاههای بادی اشاره کرد. یکی از مأموریتهای اصلی فرآب آن است که با بهرهگیری از توانمندیهای فنی و کارشناسی کارکنان خود و تلفیق آنها با قابلیتهای بالقوه در سایر شرکتهای وابسته، به نیازهای موجود در بازارهای داخلی و خارجی در رابطه با کسبوکارهای خود، به شکلی مقتضی پاسخ دهد. با تکیهبر این توانمندیها است که شرکت میتواند هر پروژه را بهصورت کلید در دست (کلید گردان[۱۶۰]) اجرا نموده و درنهایت رضایت کامل کارفرما را فراهم آورد.
در این پایاننامه، سازمان مذبور بهعنوان یک پیمانکار پروژههای طراحی مهندسی، تامین تجهیزات و ساخت مطالعه میگردد. سازمان مذبور استراتژی خود را در سال ۱۳۹۱ مبتنی بر کارت امتیازی متوازن تدوین و در سازمان جاری کرده است. همچنین نقشه فرآیندی، برای سازمان بهعنوان پیمانکار طرحهای مهندسی[۱۶۱]، تامین[۱۶۲] و ساخت[۱۶۳] و نیز به عنوان پیمانکار مهندسی، تامین، ساخت و سرمایهگذاری[۱۶۴] طراحی شده است. هر دو طرح یا قرارداد EPC و EPCF ازجمله ویژگیهای قرارداد کلید چرخان میباشد. در این قراردادها مسئولیت طراحی، اجرا و راهاندازی بهطور کامل بر عهده پیمانکار است بهگونهای که بعد از تکمیل پروژه کارفرما فقط با چرخاندن یک کلید قادر خواهد بود فاز بهرهبرداری از پروژه را آغاز کند. تفاوت EPCF با EPC در این است که پیمانکار خود بهعنوان سرمایهگذار طرح پروژه را شروع و درنهایت بهرهبرداری میکند. همانطور که گفته شد در مطالعه حاضر، فرآیندهای سازمان بهعنوان پیمانکار EPC تشریح و مطالعه خواهد شد.
۴-۳- استراتژی، ماموریت، کارت امتیازی متوازن و نقشه فرآیندی
جهت پیادهسازی گامهای مدل همسویی در شرکت فرآب، ابتدا اطلاعات زیر از شرکت گردآوری گردید:
ماموریت، چشمانداز و ارزشهای سازمان
نقشه استراتژی
کارت امتیازی متوازن
نقشه فرآیندی
اطلاعات فوق ضمن هماهنگی با مدیران ذیربط از طریق رجوع به اسناد و مدارک موجود سازمان تهیه گردید و در گامهای مدل مفهومی، مورد بهرهبرداری واقع شد. این اطلاعات در بخشهای بعد به اقتضا ارائه خواهد شد.
۴-۴- پیادهسازی مدل مفهومی در سازمان
مدل ارائهشده در فصل چهارم، ضمن پیادهسازی در سازمان فرآب مورد تجزیهوتحلیل واقع شد. سازمان استراتژی خود را بر مبنای مدل BSC اجرا و ارزیابی میکند و با بهره گرفتن از کارت امتیازی و نقشه استراتژی سازمان، اهداف سازمان در ابعاد چهارگانه مالی، مشتری، فرآیندهای داخلی و رشد و یادگیری قابل حصول میباشند. همچنین بهواسطه پیادهسازی نظام مدیریت یکپارچه در سازمان، نقشه فرآیندی سازمان، مشتمل بر فرآیندهای اصلی در سازمان فرآب بهعنوان یک پیمانکار EPC و نیز EPCF در اسناد این سازمان تدوین و قابل بهرهبرداری بود. این نقشه همچنین فعالیتهای پشتیبانی سازمان را نیز به همراه تشریح سطوح زیرین فرآیندهای اصلی و پشتیبانی در برمیگیرد. لذا شرکت فرآب ازلحاظ سازمانی جهت پیادهسازی و بررسی مدل مفهومی همسویی بسیار مستعد میباشد. چراکه از طرفی سازمان از مدل BSC تبعیت میکند که مطابق با ساختار همسویی موردمطالعه در این پژوهش میباشد. از طرف دیگر، نقشه فرآیندی این سازمان با مدل پورتر تطابق کامل دارد.
۴-۴-۱- نقشه فرآیندی، اهداف استراتژیک و شاخصها
باوجود نقشه فرآیندی، استراتژی و نیز کارت امتیازی متوازن، گامهای ۱ الی ۳ مدل مفهومی، حصول میگردد. همانطور که گفته شد، نقشه فرآیندی سازمان فرآب در قسمت فرآیندهای اصلی، برای سازمان فرآب تحت عناوین پیمانکار EPC و EPCF ترسیم شده است. در این پژوهش ساختار EPC جهت ادامه مطالعات برگزیده میشود. فرآب بهعنوان پیمانکار EPC دارای فرآیندهای اصلی به شرح زیر میباشد:
تهیه پیشنهاد مذاکره/ مناقصه و عقد قرارداد
طرحریزی و سازماندهی