(۲۰۰۸)
L. Martucci, B.Kovalerchuk
طرح مشکل تلفیقیِ ادغام/چیدمان/ترکیب تصویر و جهت در محصولات جغرافیا-فضایی با تمرکز بر جنبه آوردن راه حل به بازار تجاری
کیفی/ سناریونویسی
محصولات فضازمینی
-
- لیسانس
-
- نماینده انتقال فناوری و فعالیت مالکیت فکری در سازمان اختراع کننده و تعیین ارزش بالقوه مالکیت فکری جهت ثبت و حفاظت،
-
- تعیین ارزش مالکیت فکری در تناسب با کشور و توجه به متفاوت بودن قابلیت پتنت شدن و اعتبار پتنت در کشورهای مختلف،
Scopus-99 (S99)
(۲۰۰۳)
J. Gansa, S. Stern
ارائه چارچوب ترکیبی جهت شناسایی عوامل اصلی استراتژی تجاری سازی شرکت نوپا و کاربردهای این عوامل برای پویایی های صنعتی
کیفی/ترکیبی
شرکت های کارافرینی با فناوری پیشرفته
-
- رقابتی
-
- همکاری
-
- دارایی مکمل تخصصی
-
- قدرت منع
سیستم حفاظت از حقوق مالکیت فکری
(S4عدم وجود سیستم متعادل حفاظت از حقوق مالکیت فکری موجب کمرنگ شدن تغییرات فنی حتی در سطوح پایین توسعه اقتصادی خواهد شد. زیرا اختراعات بیشتر و نوآوری محصول که هدف بازارهای محلی است، زمانی برنگیخته و موجب منفعت خواهند شد که امکان محافظت داخلی از انواع عمده دارایی های مالکیت فکری همانند اختراع و نمانام تجاری وجود داشته باشد. علاوه بر این، سیستم حفاظت از IPR نوعی دریافت پاداش خلاقیت محسوب شده و به پذیرش ریسک بین سازمان ها و کارافرینان جدید کمک خواهد کرد. از آنجا که سرمایهگذاران صنایع دانشی در جستجوی رژیمی از IPR در کشورهای مختلف خواهند بود که بیشترین حفاظت را از سرمایه آنها بعمل می آورد، لازم است تا کشورها سیستم حفاظت ازIP خود را تقویت کنند. کشورهایی که با استانداردهای ضعیف سیستم حفاظتIP ادامه می دهند، وابسته به شرکت های بی کفایت تکنولوژیکال و متکی به جعل و تقلید باقی خواهند ماند. شرکت های مبتکر در اقتصادهای توسعه یافته متمایل به جهت دهی برنامه های تحقیقاتی خود به سمت محصولات و فناوریهایی هستند که برای آنها تقاضای جهانی بزرگی مورد انتظار است و همچنین حفاظت شده توسط سیستمIP هستند. این مطلب به این معنی خواهد بود که مقدار کم و نامتناسبی ازR&D جهانی بر نیازهای اقتصادهای در حال توسعه با درآمد پایین و حفاظت ضعیف از IPR متمرکز شده است. تلاش هایی جهت قوت بخشیدن به حفاظت از IP در کشورهای در حال توسعه مثل هند موجب القاء بیشترR&D با هدف تمرکز بر نیازهای خاص کشور خواهد شد.
شواهد نشان دهنده آن است که محافظت از حقوق مالکیت فکری می تواند فعالیت های اقتصادی بین المللی و نوآوری بومی بیشتری تولید کند. البته چنین اثرتی مشروط به شرایطی می باشد که این شرایط در میان کشورهای مختلف بسیار متفاوت بوده و اثرات مثبت سیستمIP بر فعالیت های اقتصادی در کشورهای با سیاست های مکمل و متناسب به مراتب بیشتر خواهد بود.
از آنجا که افزایش استاندارد سیستم IP و محافظت بیشتر از انواع عمده دارایی های فکری موجب افزایش تجاری سازی از طریق لیسانس و سایر قراردادهای مشابه در عرصه ملی و بین المللی به دلیل ممانعت از تقلید یا اختراع لیسانس گیرندگان حول پتنت ثبت شده خواهد شد، لازم است تا علاوه بر متقاعدسازی ذینفان در افزایش سرعت بازدهیِ سرمایه انها با وجود سیستمIP، به صاحبان نوآوری نیز نحوهی انعقاد قرارداد و استخراج سود از نوآوری هایشان در فن آوری های سنتی و یا مدرن با بهره گرفتن از زیر ابزارIP و تجاریسازی آنها از طریق استراتژیهای ذکر شده آموزش داده شود.
Chinho Lin (S34 و همکاران (۲۰۱۰) در مطالعه خود با هدف شناسایی قابلیت های R&D به عنوان عامل اصلی رانش استراتژی تجاری سازی شرکت های نوپا، بر خلاف ادبیات پیشین رابطه معناداری بین حفاظت از مالکیت فکری و تعقیب همکاری در قابلیتهای تحقیق و توسعه، ساخت و بازاریابی به عنوان استراتژی بهره برداری نیافتند و اینچنین نتیجه گرفتند که استراتژی واقعی برای صاحبان حقوق مالکیت فکری مشارکت در توانمندیها نمی باشد بلکه استراتژی غالب آنها، ورود به بازار محصول چه از طریق ساخت منابع خود و چه از طریق کسب شرکت های دیگر خواهد بود. Fiedlera & Welpe (S41(2010) نیز در مطالعه خود با هدف بررسی میزان اثر حقوق مالکیت فکری بر تصمیم به تعقیب استراتژی همکاری در مقابل استراتژی تجاری سازی مستقل در حوزه نانوفناوری کشور آلمان و با توجه به اهمیت مالکیت فکری، به بحث روشنی در مورد اثر حفاظت از مالکیت فکری بر انتخاب استراتژی همکاری تجاری سازی اختراعات در مطالعه خود پرداختند. به این عنوان که گرچه ادبیات پیشین حمایت کننده رابطه بین حفاظت از مالکیت فکری و تجاری سازی همکارانه می باشند، اما بطور ناباورانه ای چنین رابطه ای در نمونه شرکت های کوچک و متوسط مورد مطالعه این پژوهش یافت نشد. یافته های تحقیق نشان میدهد که برای شرکت های کوچک و متوسط فعال در صنعت نانوفناوری کشور آلمان: ۱) روابط معناداری بین حفاظت از مالکیت فکری و تعقیب همکاری بعنوان استراتژی بهره برداری وجود ندارد. ۲) استراتژی غالب برای صاحبان حقوق مالکیت فکری، همکاری نبوده بلکه ورود به بازار محصول از طریق ساخت منابع خود یا کسب شرکت های دیگر است. دلایل مختلفی برای این نتایج قابل توضیح است: ۱) ماهیت نوظهور نانوفناوری همراه با بازارهای نامشخص، کاربردهای نامعین و بازیگران ناشناخته، یافتن شرکای تجاری یا لیسانس مناسب فناوری خود را با دشورای مواجه ساخته است. ۲) برخلاف این واقعیت که نوآوری نانوفناوری شرکتهای بزرگ به خوبی توسط مکانیسم های مالکیت معنوی قابل محافظت میباشد، عدم تخصیص دفاتر ثبت اختراع در رابطه با ماهیت میان رشته ای نانوفناوری موجب تداخل پتنت ها و دعاوی بسیاری شده است. ۳) ممکن است شرکت های نواور به جای تقبل هزینه های لیسانس یا فروش زیر قیمت خود در موقعیت کنونی، تصمیم به تقویت موقعیت چانه زنی خود گرفته و به منظور ایجاد پورتفولیویی از پتنت و دارایی های مکمل مورد نیاز به جای تصمیم به لیسانس و تسهیم منافع آن تلاش کنند. ۴) شرایط مناسبی مانند قیمت های پایین و طیف وسیعی از شرکا جهت اکتساب در بازارهای نانوفناوری کشور آلمان وجود دارد که موجب جذابیت تجاری سازی از طریق اکتساب منابع مکمل در این کشور شده است. علاوه بر این شرکت هایی که دارای موقعیت قوی حفاظت از مالکیت فکری هستند، به شدت در R&D سرمایه گذاری کرده که این موضوع همچنین باعث افزایش توانایی آنها در شناسایی و جذب دارایی های مکمل بازار شده و بنابراین جذب این اطلاعات اکتساب شرکت های دیگر را با در نظر گرفتن قدرت مالی آنها منطقی می سازد. ۵) نهایتاً وجود زیاد شرکت های شیمیایی پیشرو در حوزه نانوفناوری در منطقه مورد مطالعۀ پژوهش آنها موجب توجیه خرید به جای استراتژی همکاری شده است.