مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل پنجم
از جهت نوع، تعداد و نحوه تدوین فرضیه های تحقیق: پژوهش نیازآذری و تقوایی شامل چهار فرضیه اصلی است در صورتی که پژوهش حاضر از سه فرضیه اصلی ، ده فرضیه فرعی و یک سوال اصلی تشکیل شده است.
از جهت روش شناسی (متدولوژی )تحقیق: هر دو تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش علمی می باشند.
از جهت ابزار و نحوه گردآوری داده ها: هر دو پژوهش از پرسشنامه با توجه به ماهیت سازمان و نوع جامعه آماری استفاده کرده اند.
ابزار و نحوه تجزیه و تحلیل داده ها: برای گردآوری داده ها در این پژوهش از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین به کمک نرم افزار لیزرل در سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی از آزمونهای تی تک متغیره یکطرفه، فریدمن و تحلیل عاملی (اکتشافی و تاییدی) ا ستفاده گردیده است که شباهت بسیار زیادی با تحقیق حاضر دارد.
از جهت نتیجه تحقیق:در تحقیق نیازآذری و تقوایی یزدی میزان تاثیر بیست مولفه در چهار رویکرد ساختاری، مدیریتی، انگیزشی و مشارکتی در توانمندسازی مدیران بیشتر از حد متوسط بوده است و چهار فرضیه اصلی مورد تایید قرار گرفت. در صورتی که در تحقیق حاضر سه بعد و ده مولفه با توانمندسازی نیروی انسانی دارای ضریب همبستگی بالایی بوده و همچنین مدل تحقیق دارای برازش مناسبی است.
تشابه: تحقیق حاضر از نظر برخی متغیرهای مستقل و متغیر وابسته همچنین از نظر روش شناسی، ابزار و نحوه گردآوری داده ها و ابزار و نحوه تجزیه و تحلیل بسیار با تحقیق نیازآذری و تقوایی یزدی شباهت دارد.
در پژوهشی که توسط سید مجتبی میرآقایی و همکاران تحت عنوان «توانمندسازی روانشناختی کارکنان: ابعاد و اعتبارسنجی بر اساس مدل معادلات ساختاری» انجام گرفته است و مقاله مذکور در فصلنامه پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، پاییز ۱۳۹۰ به چاپ رسیده است. موارد زیر در تشابه و تمایز با پژوهش حاضر ارائه می گردد:
از جهت هدف اصلی تحقیق: هدف اصلی پژوهش میرآقایی و همکارانش، طراحی و تبیین مدل توانمندسازی و شایستگی حرفه ای کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول است. در حالی که هدف اصلی پژوهش حاضر مدلسازی توانمندسازی کارکنان استانداری و فرمانداری های تابعه در افق ۱۴۰۴ می باشد.
۱۱۴
از جهت نوع و تعداد متغیرهای تحقیق:در تحقیق میرآقایی و همکارانش توانمندسازی به عنوان متغیر وابسته و شایستگی حرفه ای متغیر مستقل می باشد. در حالی که پژوهش حاضر دارای سه متغیر مستقل و ده متغیر فرعی و متغیر مستقل توانمندسازی می باشد.
مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل پنجم
ازجهت مدل مفهومی تحقیق: پژوهش حاضر بر اساس مدل سه شاخگی می باشد. در حالی که پژوهش میرآقایی و همکارانش بر اساس مدل باون و لاور و مولفه های شایستگی حرفه ای رویکرد ویکوم مورد سنجش قرار گرفت. اگرچه نقطه تشابه به هر دو پژوهش متغیر وابسته توانمندسازی است ولی نظریه و مدل مورد استفاده در تحقیق حاضر جامع و یک مدل جدید است.
از جهت نوع، تعداد و نحوه تدوین فرضیه های تحقیق: پژوهش میرآقایی و همکارانش دارای یک فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی است در حالی که پژوهش حاضر دارای سه فرضیه اصلی و ده فرضیه فرعی می باشد.
از جهت روش شناسی (متدولوژی ) تحقیق: روش شناسی تحقیق حاضر ترکیبی است از دو روش کمی و کیفی که به منشور رد یا قبول فرضیه های تحقیق انجام شده است. در حالی که متدولوژی تحقیق آقایی و همکارانش به صورت کیفی می باشد. همچنین هر دو پژوهش به صورت پیمایشی می باشد.
از جهت ابزار و نحوه گردآوری داده ها: ابزار گردآوری در هر دو تحقیق، پرسشنامه است.
ابزار و نحوه تجزیه و تحلیل داده ها: ابزار و نحوه تجزیه و تحلیل داده در تحقیق میرآقایی و همکارانش آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی بوده است. در حالی که پژوهش حاضر علاوه بر دو آزمون به کار رفته در پژوهش میر آقایی و همکارانش از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن نیز استفاده شده است.
از جهت نتیجه تحقیق: در تحقیق حاضر ارتباط معناداری بین توانمندسازی با ابعاد سه گانه ساختار، رفتار و محیط مشاهده شد. همچنین نتیجه آزمون فریدمن نشان دادکه عوامل محیطی بیشترین اهمیت و عوامل ساختاری کمترین اهمیت را دارد. مدل مفهومی تحقیق پس از آزمون معادله ساختاری با ابعاد برازش بسیار مناسبی داشت. در تحقیق میرآقایی و همکارانش نیز مولفه توانمندسازی با شایستگی حرفه ای ارتباط معناداری دارد. همچنین مدل مفهومی تحقیق پس از آزمون معادله ساختاری با داده ها برازش مطلوب داشت.
۱۱۵
تشابه: متغیر وابسته در هر دو پژوهش توانمندسازی می باشد. همچنین روش تحقیق، ابزار گردآوری داده ها و تجزیه و تحلیل آن نیز یکسان و در هر دو تحقیق از نرم افزار لیزرل استفاده شده است.
مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل پنجم
در پژوهشی که توسط منوچهر انصاری و همکارانش با عنوان« شناسایی عوامل و طراحی مدل مفهومی توانمندسازی نیروی انسانی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات (مطالعه موردی) انجام شدو در فصلنامه مدیریت دولتی ،پاییز ۱۳۹۰ به چاپ رسید، موارد زیر در تشابه و تمایز با پژوهش حاضر ارائه می گردد:
از جهت هدف اصلی تحقیق: هدف از مقاله انصاری و همکارانش شناسایی و بررسی رابطه عوامل تاثیرگذار با توانمندسازی کارکنان ستاد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و ارائه مدل مفهومی این مجموعه استو تشابه آن با تحقیق حاضر ارائه مدل مفهومی توانمندسازی می باشد با این تفاوت که عوامل تاثیر گذار بر مدل متفاوت می باشند.
از جهت نوع و تعداد متغیرهای تحقیق: پژوهش انصاری و همکارانش دارای هشت متغیر مستقل غنای شغلی، کارتیمی، چالشی بودن شغل، ارائه بازخور، خلاقیت و نوآوری، مرکز کنترل، تعهد سازمانی و ابهام نقش و متغیر وابسته توانمندسازی می باشد. در حالی که تحقیق حاضر دارای متغیر های مستقل بیشتر و بررسی آنها در یک طبقه بندی نظام یافته می باشد.
از جهت مدل مفهومی تحقیق: تحقیق انصاری و همکارانش بر اساس مدل مفهومی محقق ساخته در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می باشد. در حالی که اساس مدل مفهومی حاضر مدل سه شاخگی است و تنها تشابه در محقق ساخته بودن مدل تحقیق می باشد.
از جهت نوع ، تعدادو نحوه تدوین فرضیه های تحقیق: پژوهش حاضر دارای سه فرضیه اصلی و ده فرضیه فرعی می باشد. در حالی که پژوهش انصاری و همکارانش دارای هشت فرضیه است که در دو مورد با پژوهش حاضر یکسان هستند.
از جهت روش شناسی (متدولوژی ) تحقیق: پژوهش انصاری و همکارانش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ جمع آوری داده ها پژوهشی توصیفی است که با تحقیق حاضر بسیار شباهت دارد.
از جهت ابزار و نحوه گردآوری داده ها: در هر دو پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است.
۱۱۶
ابزار و نحوه تجزیه و تحلیل داده ها: در پژوهش انصاری و همکارانش به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد و از آزمونهای تحلیل عاملی و اکتشافی و واریانس فریدمن استفاده شده است. در حالی که در پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع از نرم افزار کیفی لیزرل و آزمونهای تحلیل عاملی (اکتشافی و تاییدی) ، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون فریدمن استفاده شده است .
مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل پنجم
از جهت نتیجه تحقیق: در تحقیق انصاری و همکارانش نتایج نشان می دهد بین توانمندسازی کارکنان و عوامل غنای شغلی، کارتیمی، چالشی بودن شغل، ارائه بازخور، خلاقیت ، مرکز کنترل، تعهد سازمانی و ابهام نقش رابطه ای معنادار وجود دارد. در حالی که در تحقیق حاضر عوامل توانمندسازی بر اساس طبقه بندی تئوری های مدیریت یعنی مدل سه شاخگی و نظام مند مورد بررسی قرار گرفته اند و نتایج نشان داد مدل مفهومی تحقیق دارای برازش مناسبی با ابعاد و گویه های تحقیق است . همچنین عوامل محیطی به عنوان موثرترین و عوامل ساختاری به عنوان کم تاثیرترین عوامل موثر بر توانمندسازی کارکنان شناخته شدند.
تشابه: هر دو پژوهش در دو متغیر مستقل و یک متغیر وابسته با هم مشابه هستند . همچنین هر دو مدل ، مدل مفهومی محقق ساخته می باشند . روش تحقیق و ابزار جمع آوری داده ها نیز یکسان می باشند.
در پژوهشی که توسط بارانی و همکارانش با عنوان« بررسی عوامل سازمانی زمینه ساز توانمندسازی کارکنان پژوهشگاه نفت» انجام شد و در تابستان ۱۳۹۱ در فصلنامه مدیریت صنعتی دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج به چاپ رسید، موارد زیر در تشابه و تمایز با پژوهش حاضر ارائه می گردد:
از جهت هدف اصلی تحقیق: هدف اصلی پژوهش بارانی بررسی عوامل سازمانی زمینه ساز توانمندسازی کارکنان صنعت نفت می باشد و آزمون فرضیات و بررسی رابطه علی بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق است. در حالی که پژوهش حاضر تعیین یک مدل بومی را برای دستگاه حاکمیتی استانداری و فرمانداری های تابعه می باشد.
از جهت نوع و تعداد متغیرهای تحقیق: در پژوهش بارانی عوامل سازمانی به عنوان متغیرهای مستقل و توانمندسازی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده اند. تمایز این تحقیق با تحقیق حاضر در تعداد و نوع متغیرهای مستقل است.
۱۱۷
از جهت مدل مفهومی تحقیق: پژوهش حاضر بر اساس مدل سه شاخگی تدوین شده است . در صورتی که پژوهش بارانی و همکارانش بر اساس مدل وتن و کمرون و اسپریتزر و میشرا می باشد.
مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل پنجم
از جهت نوع، تعداد و نحوه تدوین فرضیه های تحقیق: تحقیق بارانی و همکارانش از پنج فرضیه تشکیل شده است که رابطه بین ساختار سازمانی، پاداش دهی، دسترسی به منابع، ماهیت شغلی، اهداف روشن و شفاف را با توانمندسازی روانشناختی می سنجد. باید توجه داشت که تحقیق حاضر توانمندسازی کارکنان استانداری و فرمانداری های تابعه را در افق زمانی بلند مدت و به طور کلی بررسی می کندو از یک بعدی نگاه کردن به متغیر وابسته اجتناب می کند و کلیه سوال ها در پژوهش حاضر تایید شده اند. در صورتی که در پژوهش بارانی و همکارانش فرضیه چهارم در خصوص رابطه ماهیت شغلی با ابعاد توانمندسازی روانشناختی حذف گردید.
از جهت روش شناسی (متدولوژی) تحقیق: تحقیق بارانی و همکارانش از حیث هدف کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی می باشد که از این لحاظ با تحقیق حاضر مشابه است.
از جهت ابزار گردآوری داده ها: ابزار گردآوری در هر دو تحقیق، پرسشنامه است.
ابزار و نحوه تجزیه و تحلیل داده ها: در تحقیق بارانی و همکارانش جهت سنجش اعتبار سازه از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید و آزمون فرضیات و بررسی رابطه علی بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق با روش مدلسازی معادلات ساختاری، با کمک نرم افزار لیزرل انجام شد. در صورتی که در پژوهش حاضر گستردگی استفاده از آزمونهای کیفی و کمی بیشتر است.
از جهت نتیجه تحقیق: با توجه به نتایج و یافته های تحقیق بارانی و همکارانش بین عوامل سازمانی و توانمندسازی روانشناختی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین مشخص گردید که بین ماهیت شغلی و توانمندسازی کارکنان رابطه وجود ندارد. در صورتی که در تحقیق حاضر ارتباط معناداری بین توانمندسازی با ابعاد سه گانه ساختار،رفتار و محیط مشاهده شد و نتیجه آزمون فریدمن نشان داد که عوامل محیطی بیشترین اهمیت و عوامل رفتاری کمترین اهمیت را دارند. مدل مفهومی تحقیق پس از آزمون، معادله ساختاری برازش بسیار مناسبی با ابعاد و شاخص ها داشت.
۱۱۸
تشابه: هر دو تحقیق از جهت متغیر وابسته، ابزار و تحوه گردآوری داده ها و تا حدودی ابزار و نحوه تجزیه و تحلیل داده ها با هم شباهت دارند.
مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری و فرمانداری های استان فصل پنجم
در پژوهش داود کیاکجوری و محمد مصطفی قدوسی با عنوان «بررسی ، تبیین و طراحی مدل توانمندسازی های منابع انسانی در واحدهای دانشگاهی با بهره گرفتن از مدل معادلات ساختاری» که در فصلنامه مدیریت بهار ۱۳۹۱ به چاپ رسید، موارد زیر در تشابه و تمایز با پژوهش حاضر ارائه می گردد:
منابع پایان نامه با موضوع مدلسازی توانمندی کارکنان استانداری چهارمحال و بختیاری و ...