مطالعات متعدد دیگری وجود داشته اند که آن ها نیز رویه مشابهی را برای سنجش عملکرد تجاری شرکت ها اتخاذ کردهاند. برخی از محققان سازمانی و بازاریابی، عملکرد شرکت را در دو بخش مورد بحث قرار میدهند که شامل یک بعد اثربخشی و یک بعد کارایی است. این رویکرد استاندارد، اثربخشی شرکت را از لحاظ رشد سود، رشد فروش و رشد سهم بازار و کارایی شرکت را از لحاظ سودآوری، بازده فروش (ROS) ، بازده سرمایه گذاری (ROI) ، و بازده دارایی ها (ROA) مورد سنجش قرار میدهد (Menguic et al.., 2007: 318). در جدول ۲-۳ پارامتر هایی را که دانشمندان مختلف علم مدیریت در پژوهش های خویش برای سنجش عملکرد بازاریابی شرکت های تولیدی به کار بسته اند، به اختصار نشان داده شده است:
جدول ۲-۳) متغیر های اندازه گیری عملکرد بازاریابی (Vinod and Uma Kumar, 2009)
ردیف متغیر های عملکرد بازاریابی نام محقق سال ۱ کاهش زمان تحویل / رضایت مشتری Vinod Kumar
Uma Kumar ۲۰۰۹ ۲ رشد حجم فروش / رشد سهم بازار Kim ۲۰۰۹ ۳ رشد حجم فروش / رشد سهم بازار
ارتقای موقعیت رقابتی شرکت
Moen ۲۰۰۸ ۴ افزایش حجم فروش / عملکرد کلی شرکت Morgan ۲۰۰۸ ۵ رشد فروش / رشد سهم بازار
توسعه محصول و بازار / بهبود کیفیت محصول
Molina
Chandler
۲۰۰۷
۲۰۰۰
۵ رشد فروش / رشد سهم بازار
توسعه محصول و بازار / بهبود کیفیت محصول
Molina
Chandler
۲۰۰۷
۲۰۰۰
۶ متوسط رشد سهم بازار در طی سه سال گذشته
متوسط رشد حجم فروش در طی سه سال گذشته
Green
Inmam
۲۰۰۶
۲۰۰۵
۷ رشد فروش / رشد سهم بازار
ارتقای موقعیت رقابتی شرکت
Tracy ۲۰۰۵ ۸ افزایش سهم بازار / ارتقای موقعیت رقابتی شرکت Zhang
Vickery
۲۰۰۱
۱۹۹۹
۹ افزایش حجم فروش / افزایش سهم بازار
توسعه محصول جدید
Pawel
Narver and Slater
۱۹۹۴
۱۹۹۰
۱۰ رشد حجم فروش / رشد سهم بازار
ارتقای موقعیت رقابتی شرکت
Jaworski and Cohli
Claycomb
۱۹۹۳
۱۹۹۹
بخش دوم: یکپارچگی زنجیره تامین
۲-۲-۱) یکپارچگی زنجیره تامین
یکپارچگی عبارت است از استفاده اشتراکی دو یا چند کاربر از اطلاعات یکسان با منبع ذخیره یکسان و پیوند میان بخش های مختلف و متوازن که شامل جهت گیری های راهبردی، تمرکز بر بازار، منابع، مهارت ها و فرهنگ بود و باعث ایجاد رابطه ای متقابل میان اعضای زنجیره تامین میگردد. یکپارچگی، همچنین موجب از بین بردن جزایر و ماژول های اطلاعاتی و فراهم آوردن اطلاعاتی دقیق و به موقع و جامع از وضعیت کل سامانه ی جاری می شود. این یکپارچگی در ابعادی از جمله داده های عملیاتی، انبار داده ها، اطلاعات (داده های پردازش شده)، دانش سازمانی، فرآیندها، منابع انسانی و مسئولیت های ایشان، ساختار سازمانی، کاربردهای هوش کسب و کار مانند وسایل داده کاوی، پژوهش و بررسی بازار، گزارش دهی، نرم افزارهای کاربردی مانند: نرم افزارهای تحلیل آماری و پیشبینی، تحقق مییابد. مهمترین نتایجی که از این یکپارچگی حاصل می شود عبارتند از: کاهش هزینه های حاصل از اطلاعات و داده های مدیریتی، فراهم سازی تجزیه و تحلیل های معناداراز مجموعه فعالیت های زنجیره، دسترسی آنی به داده ها و صرفه جویی در زمان دسترسی به اطلاعات و داده کاوی، مجهز نمودن زنجیره برای انجام همکاری و مشارکت با اعضای مختلف و بررسی تمامی جریانهای نقدی و مالی در زنجیره به صورت آنی (Chou et al.., 2005).امروزه تشریک مساعی بین شرکت های مختلف در زنجیره تامین، برای موفقیت آن زنجیره حیاتی میباشد. معرفی سریع محصولات جدید به بازار، چرخه ی حیات محصولات موجود را کاهش داده و تلاطم در تقاضای بازار، روز به روز عمل پیشبینی را مشکل نموده است. برای پاسخگویی به چنین تغییرات و تغییراتی دیگر و نیز حفظ و ارتقای موقعیت رقابتی، لازم است که توجه بیشتری به وضعیت شرکت ها شود. با توجه به موارد مذکور و نیز با افزایش رقابت جهانی، نیاز برای زنجیره تامین یکپارچه و استراتژی های تشریک مساعی به طور پیوسته در دهه اخیر رشد داشته است. رابطه ی نزدیک بین مشتریان و تولیدکنندگان، فرصت هایی را برای افزایش دقت اطلاعات تقاضا که زمان طراحی محصول تولیدکننده و زمان برنامه ریزی و منسوخ شدن موجودی را کاهش میدهد، ارائه میکند و بنابرین اجازه پاسخگویی بیشتر را به نیازهای مشتری میدهد (Flynn and Flynn, 2004). رقابت جهانی و افزایش انتظارات مشتری، باعث شده تا تولیدکنندگان بیش از پیش بر روی سرعت تحویل، قابلیت اطمینان و انعطاف پذیری تمرکز کنند، برای ارتقای این توانمندی ها، شرکت های زیادی استراتژیهای زنجیره تامین یکپارچه را به کار گرفته اند. از آنجا که همواره یکی از دغدغه های اصلی شرکت های تولیدی، دستیابی به سهم بازار بیشتر میباشد و با توجه به مطالعات موجود، این امر با داشتن هماهنگی و تشریک مساعی در کل زنجیره تامین و در نتیجه دستیابی به توانمندی های رقابتی از جمله داشتن نوآوری، تحویل به موقع، کیفیت محصول و هزینه کمتر و غیره، قابل دستیابی میباشد (Calantone et al.., 2002). مفهوم زنجیره تامین یکپارچه، موضوع نسبتا جدیدی میباشد. در یک زنجیره تامین یکپارچه، شراکت استراتژیکی قوی با تامین کنندگان، درک و پیشبینی آن ها از نیازهای تولیدکننده را به منظور بهتر برآوردن نیازهای متغیر آن تسهیل خواهد کرد. این اشتراک اطلاعات در خصوص محصولات، فرآیندها، زمانبندی ها و توانمندی ها به تولیدکنندگان کمک میکند تا برنامه ی تولیدی خود را توسعه داده و کالاها را به موقع تولید کنند و عملکرد تحویل خویش را بهبود بخشند. بیشتر ادبیات اخیر درخصوص مدیریت زنجیره تامین نیز، بر روی تلاش های تولیدکنندگان برای فرآیندهای یکپارچه سازی و شکل های ائتلاف با تامین کنندگان، تمرکز کردهاند که به طور موثرتر و کارآ تر خرید و بخش عرضه را مدیریت میکند و تحقیقات اخیر بر تعهد تامین کنندگان در طراحی فرایند و محصول و فعالیت های بهبود مستمر، تأکید دارند (Flynn and Flynn, 2004).
“