احمد و همکاران ( ۲۰۰۲ ) نشان دادند که شرکت های بزرگ، از روش های حسابداری محافظه کارانه بیشتری نسبت به سایر شرکتها استفاده می کنند. همچنین نتایج تحقیق آنها نشان داد که اگر تضاد منافع میان وام دهندگان و سهامداران در تقسیم سود وجود داشته باشد ، در آن صورت مدیران شرکتهای وام گیرنده، احتمالاً اشتیاق بیشتری به استفاده از رویه های محافظه کارانه حسابداری دارند (احمد،بیلینگ و مارتون ۲۰۰۲، ۷۷).
کریشنان وهمکاران( ۲۰۰۳ ) رابطه بین تخصص صنعت حسابرس و سطح مطلق اقلام اختیاری صاحبه کار را بررسی می نماید. او به این نتیجه دست یافت که صاحبه کارانی که از حسابرسان متخصص صنعت استفاده نمی کنند،نسبت به آن هایی که استفاده می کنند، دارای اقلام تعهدی اختیاری بالاتری هستند.(کریشنان و فرانسیس ۲۰۰۳).
واتز ( ۲۰۰۳ ) معتقد است اگر قراردادهای شرکت باگروه های مختلف مانند سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان براساس ارقام حسابداری تنظیم شود، آن گاه به علت وجود تضاد منافع میان مدیران و آن گروه ها،مدیران شرکت ها سعی خواهند کرد تا با انجام رفتار های جانبدارانه، آن ارقام را به نفع خود دستکاری نماید . مثلاً سود و یا دارایی ها را افزایش و بدهی ها را کاهش می دهند. در این میان، محافظه کاری به عنوان یک مکانیزم قراردادی موثر از طریق به تأخیر انداختن شناخت سود و دارایی و شناخت به موقع زیان و بدهی ، رفتار جانبدارانه مدیر را خنثی می کند(واتس۲۰۰۳)
کیم و همکاران(۲۰۰۴) طی تحقیقاتی که در بازارکره انجام دادند دریافتند سطح اقلام تعهدی اختیاری به دنبال تغییر حسابرس کاهش می یابد. به اعتقاد آنها اعمال هرگونه محدودیت بر روابط حسابرس و صاحبکار، کیفیت حسابرسی را بهبود میدهد(کیم و یی ۲۰۰۴).
همیلتون و دیگران( ۲۰۰۵) در خصوص رابطه دوره تصدی حسابرس و محافظه کاری معتقدند با افزایش دوره تصدی، محافظه کاری کاهش مییابد. به اعتقاد آنها در سالهای ابتدایی کار حسابرسان با صاحبکاران جدید، حسابر سان ممکن است به دلیل ترس از طرح دعاوی حقوقی علیه آنها که ممکن است در پی عدم شناخت کافی از فعالیت های صاحبکار پدید آید رویه های محافظه کارانه تری از سوی صاحبکاران خود درخواست کنند. اما با گسترش روابط و احتمالاً کاهش استقلال، تمایلی برای مقاومت در برا بر خواسته های مدیریت صاحبکار نداشته و به این ترتیب مدیران به گونه ای خوش بینانه به گزارشگری بپردازند (همیلتون و روبوک و تیلر۲۰۰۵).
جنکینز و ولوری(۲۰۰۶) بر این باورند تعاملات طولانی مدت حسابرس و صاحبکار منجر به افزایش بکارگیری رویه های محافظه کارانه توسط صاحبکار می شود. به اعتقاد این گروه از صاحبنظران، از آنجایی که حسابرسان جدید معمو لا فاقد شناخت کافی درباره فعالیتهای تجاری و سیستم های کنترل داخلی صاحبکار هستند مجبور می شوند بیشتر روی تصمیمات مدیران در رابطه با گزارشگری مالی اتکا کنند و در نتیجه احتمال بیشتری وجود دارد که با رویه های فرصت طلبانه مدیران موافقت کنند . این امر می تواند منجر به کاهش استفاده از رویه های محافظه کارانه شود . اما با افزایش دوره تصدی و بدست آوردن شناخت بیشتر، هوشیاری آنها نسبت به کار بیشتر شده و از هرگونه ریسک حسابرسی بالقوه اجتناب می کنند مثلاً درخواست استفاده از رویه های محافظه کارانه تری را از مدیریت خواهند داشت .(جنکینز و ولوری۲۰۰۶).
احمد و دولمان ( ۲۰۰۷ ) به بررسی رابطه محافظه کاری با سازوکارهای راهبری شرکتی پرداختند، آنها از اندازه ی شرکت، بدهی و فرصتهای رشد به عنوان متغیرهای کنترلی استفاده کردند. با بهره گرفتن از سه معیار محافظه کاری عدم تقارن زمانی، اقلام تعهدی، و ارزشهای بازار نشان دادند که بین اندازه ی شرکت و محافظه کاری اندازه گیری شده با بهره گرفتن از: الف. معیار اقلام تعهدی، رابطه مثبت و معنادار، ب. معیار ارزش بازار، رابطه منفی و معنادار و ج. معیار عدم تقارن زمانی، رابطه معناداری وجود ندارد. نسبت بدهی با محافظه کاری اندازه گیری شده با بهره گرفتن از: الف. معیار اقلام تعهدی، دارای رابطه مثبت و معنادار، با معیار ارزش بازار، فاقد رابطه معنادار، و ج. معیار عدم تقارن زمانی، فاقد رابطه معنادار است )احمد و دولمان ۲۰۰۷ ،۴۳)
در استرالیا نیز بال کریشنا و همکاران ( ۲۰۰۷ ) نشان دادند که ۴۰درصد شرکتهای نمونه ی تحقیق طی دوره ۱۰ ساله ۱۹۹۳ الی ۲۰۰۳ زیان گزارش و میزان محافظه کاری شرطی نیز افزایش یافته است ) بال کریشنا ۲۰۰۷ ،۴۷)
نتایج پژوهش قوآنگ ( ۲۰۰۷ ) نشان داد که محافظه کاری شرطی و غیر شرطی نقش ها ی متفاوتی در هر یک از تفاسیر محافظه کار ی بازی می کنند . تفسیر قراردادی منجر به محافظه کاری شرطی و تفسیر دعاوی حقوقی منجر به هر دو شکل محافظه کاری شرطی و غیر شرطی می شود. سایرتفاسیر نیز منجر به محافظه کاری غیر شرطی می گردند. او هم چنین دریافت که با افزایش محافظه کار ی غیر شرطی، محافظه کاری شرطی کاهش می یابد بنابراین لازم است تا نوعی تعادل میان آنها ایجاد گردد )قوانگ ۲۰۰۷ ،۸۲) .
گیولی و همکاران ( ۲۰۰۷ ) اشاره دارند که برای محاسبه شاخص محافظه کاری، همزمان باید از مدلهای مختلف استفاده نمود . آنها در پژوهش خود نشان دادند که نتایج مدل باسو با سایر مدلها متفاوت است و با توجه به اینکه محیط گزارشگری از نظر نوع صنعت ، کشور و دوره زما نی متفاوت است باید همزمان از مدل های متفاوت استفاده نمود(گیولی و هین ۲۰۰۷،۸۲)
احمد و دلمان( ۲۰۱۰ ) در تحقیق دیگری نتیجه می گیرد ، محافظه کار ی حسابداری مانع سرمایه گذاری مدیران در پروژهایی با بازده منفی می شود . همچنین او در می یابد که رابطه مستقیمی بین درصد سهام متعلق به اعضای هیئت مدیره و محافظه کار ی وجود دارد(احمد ودلمان ۲۰۱۰،۳)
کمیته مطالعاتی اراسمو( ۲۰۱۰)به سرپرستی دکتر کنوپس این نتیجه رسید که با افزایش بدهی های شرکتها تقاضا برای محافظه کاری نیز بیشتر میشود(اراسمو۲۰۱۰).
ازیبی و دیگران ( ۲۰۱۰ ) در مورد شرکتهای فرانسوی بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ نشان داده است که بین سرمایه گذاران نهادی خارجی و کیفیت حسابرسی رابطه مثبتی وجود دارد(ازیبی ۲۰۱۰).
لارا و پنالو(۲۰۱۱) در مقاله ای دریافتند که رابطه منفی معنی داری بین محافظه کاری شری و متوسط بازده سهام همچنین رابطه منفی و معنی داری بین محافظه کاری و هزینه سرمایه وجود دارد(لارا و پنالو ۲۰۱۱،۱۶)
اتریدیس (۲۰۱۱) نشان داد که شرکتهایی که افشاهای حسابداری با کیفیت بالا را عرضه می کنند، محافظه کاری شرطی بالاتر و محافظه کاری غیر شرطی کمتری را نشان میدهند(اتریدیس ۲۰۱۱،۲۰)
-
-
-
-
-
- تحقیقات داخلی
-
-
-
-
اگرچه پیرامون موضوع محافظه کاری تحقیقات متعددی در داخل کشور صورت گرفته است، ولی درخصوص موضوع تحقیق یعنی رابطه بین محافظه کاری و ویژگیهای حسابرس شواهدی مشاهده نگرید، و یافته ها گاها نشان دهنده بررسی تعداد اندکی از مؤلفه های حسابرسی به طور جداگانه با موضوع محافظه کاری بوده است که برخی از آنها در ذیل آمده است .
کردستانی و امیربیگی ( ۱۳۸۷ )رابطه بین عدم تقارن زمانی سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام را مورد بررسی قرار دادند. آنها در این پژوهش دریافتند که بین عدم تقارن زمانی سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام، رابطه ای منفی اما معنی دار وجود دارد و هر چه دوره برآورد معیار عدم تقارن زمانی سود طولانی تر شود، این رابطه نیز منفی تر می شود(کردستانی و امیربیگی۱۳۸۷،۵۲)
رضازاده و آزاد( ۱۳۸۷ )رابطه عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و درجه محافظه کاری اعمال شده در صورتهای مالی را مورد بررسی قرار دادند. شواهد تجربی نشان می دهد که هرگاه عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری بین سرمایه گذاران باشد، شرکتها سود و زیان را با محافظه کاری بیشتری گزارش می کنند. همچنین شناسایی نامتقارن درآمدها و هزینه ها در صورتهای مالی متناسب با سطح عدم تقارن اطلاعاتی تغییر می کند. به علاو ه میزان محافظه کاری در تهیه صورتهای مالی به دنبال افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران، افزایش مییابد. (رضازاده و آزاد ۱۳۸۷،۱۵)
نیکومرام و بنی مهد(۱۳۸۸)در پژوهشی اثرات محافظه کاری حسابداری را بر سودمندی اطلاعات صورتهای مالی مورد بررسی قراردادند. یافته های پژوهش نشان داد محافظه کاری حسابداری اثری بر سودمندی اطلاعات حسابداری برای تصمیم گیری در بورس اوراق بهادار ایران ندارد. این موضوع ممکن است متأثر از عدم کارایی بازار ایران باشد که به اطلاعاتی غیر از اطلاعات حسابداری و مالی وابسته است و کمتر تحت تأثیر اطلاعات مالی و حسابداری قرار دارد. (نیکومرام و بنی مهد ۱۳۸۸)
کرمی وبذر افشان(۱۳۸۸)نتایج تحقیق دلالت بر وجود یک رابطه مستقیم و معنادار بین دوره تصدی حسابرس و محافظه کاری دارد. درمجموع، یافته های تحقیق مبین این نکته هستند که در دوره تصدی کوتاه، محافظه کاری کمتر است. بنابراین ممکن است چرخش اجباری حسابرس اثر معکوسی روی محافظه کاری سود داشته باشد. (کرمی و بذرافشان ۱۳۸۸،۷)
جمالیان پور و ستایش(۱۳۸۹)جمالیان پور و ستایش در پژوهشی با موضوع بررسی وجود وحافظه کاری در گزارشگری مالی به بررسی محافظه کاری پرداختند و نتایج پژوهش حاکی از آن است که در اکثریت موارد ، پاسخ نامتقارن میان سود حسابداری و بازدهی سهام وجود ندارد. (ستایش و جمالیان پور ۱۳۸۹،۱)
خالقی مقدم واحمد خان بیگی)۱۳۹۰(نتایج تحقیق بررسی رابطه بین محافظه کاری و به هنگام بودن سود خالص با اندازه شرکت و اندازه مؤسسه حسابرسی ، بیانگر آن است در حالی که سود خالص شرکت ها به طور کلی محافظه کارانه است اما در طی زمان بهنگام تر و محافظه کارانه تر نشده است. دو عامل اندازه شرکت و اندازه مؤسسه حسابرسی نیز تأثیری بر روی دو ویژگی مورد بررسی سود خالص در این پژوهش نداشته اند؛ به گونه ای که سود خالص شرکتهای بزرگ نسبت به کوچک و سود خالص شرکتهای حسابرسی شده توسط سازمان حسابرسی نسبت به سود خالص شرکت های حسابرسی شده توسط مؤسسات حسابرسی معتمد بورس اوراق بهادار به هنگام تر و محافظه کارانه تر نیستند. (خالقی مقدم واحمد خان بیگی ۱۳۹۰،۱۸)
بزرگ اصل و شایسته مند (۱۳۹۰) در تحقیقی دریافتند با افزایش تداوم انتخاب حسابرس، احتمال مدیریت سود، چه در جهت کاهش و چه در جهت افزایش، بیشتر می شود (بزرگ اصل و شایسته مند ۱۳۹۰،۴)
پورحیدری و غفارلو)۱۳۹۰(در تحقیقی دریافتند بین نسبت تمرکز و محافظه کاری مشروط بر اساس پیشبینی ها ارتباط معکوس، ولی ضعیف مشاهده میشود. همچنین بین ساختارهای رقابتی محصولات و محافظه کاری مشروط در گزارشگری مالی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد (پورحیدری و غفارلو ۱۳۹۰،۲)
رحمانی،اثنی عشری و ولی زاده )۱۳۹۰(دریافتند سود خالص شرکتهای مورد بررسی محافظه کارانه بوده و این محافظه کاری از محتوای اطلاعاتی سود خالص می کاهد . همچنین محافظه کاری در تهیه اطلاعات حسابداری به کسب بازده بیشتر برای سرمایه گذاران منجر نمی شود. (رحمانی،اثنی عشری و ولی زاده ۱۳۹۰،۶۴)
ثقفی و سدیدی)۱۳۹۰( دریافتند که شاخص کیفیت سود معرفی شده بر مبنای شاخص محافظه کاری می تواند بخشی از تفاوت نرخ بازده داراییهای عملیاتی و نرخ بازده سهام جاری را با سال بعد بیان کنند. . (ثقفی،سدیدی و احمدی ۱۳۹۰،۶)
۲-۱۲) خلاصه فصل
در این فصل ابتدا مفهوم متغیر وابسته که محافطه کاری حسابداری می باشد و دیدگاه ها و معیارها و پیامدهای آن بررسی شد . سپس به تتوضیح در مورد تک تک متغیرهای مستقل و متغیرهای کنترلی پرداخته شد.
در پایان به پیشینه های خارجی و داخلی در خصوص موضوع تحقیق پرداخته شد.
فصل سوم
روش اجرای تحقیق
-
-
-
- مقدمه
-
-
در این فصل ابتدا در رابطه با روش تحقیق ، جامعه آماری و نمونه آماری بحث می شود. در ادامه فرضیات و مبانی نظری آنها را بحث خواهیم کرد و سپس شیوه استخراج مدلها را بررسی کرده و تعریف عملیاتی متغیرهای اصلی و متغیرهای کنترلی را بیان خواهیم کرد.
آخرین بخش نیز شامل روش های گردآوری اطلاعات ، روش های آماری مورد استفاده برای آزمون فرضیه ها و خلاصه فصل است.