عناصر نابرابری آموزشی
نکات کلیدی
تعریف نابرابری آموزشی
تفاوت در رسیدن به اهداف و سطح رضایتمندی
عوامل ایجادکنندهی نابرابری
عامل وراثتی
محیط
سطح فرهنگ خانواده ها
اقتصاد خانواده ها
افق حاکم بر جامعه
نوع مدارس
نادیده گرفتن علایق و نیازهای افراد
ناتوانی دوره های ضمن خدمت
عدم تطابق دانش با اطلاعات روز جهان
فقدان ارزیابیهای دقیق
پیامدها
ناامیدی و یاس عمومی
ناهنجاریهای اجتماعی
بازتولید فرهنگی و اجتماعی
۴-۱-۴-۱- تعریف نابرابری آموزشی
ت۴م۴:برای امر آموزش و تعلیم و تربیت، بسترها و امکاناتی نیاز است که این امر محقق شود. اگر در این قضیه تفاوت از لحاظ امکانات مادی، فرهنگی و تغییر بسترها وجود داشته باشد نابرابری است؛ به عبارتی نابرابری آموزشی یعنی تفاوت در رسیدن به اهداف و سطح رضایتمندی.
۴-۱-۴-۲- عوامل ایجادکنندهی نابرابری
ن۱م۴
عامل وراثتی: زمینه های وراثتی مانند بهره های هوشی، ناهنجاریهای نمودار رشد و غیره میتوانند در امر نابرابری مدخلیت داشته باشند که به این جنبه ها به عنوان جنبه های غیرارادی یاد میکنند.
ن۲م۴
محیط: محیط به عنوان عاملی که در نابرابریها تاثیر بسزایی دارد قابل توجه است. اینکه فرد در چه محیطی شکل گرفته باشد میتواند در فراهم آمدن بستر اولیه موثر باشد. قطعاً افرادی از این بسترهای اولیه برخوردار هستند و افرادی برخوردار نیستند. این برخورداری و عدم برخورداری عاملی میشود برای شکل گرفتن نابرابریها در جامعه و ریشهی پنجاه درصد ناکامیها به نوع محیط خانوادگی برمیگردد.
ن۳م۴
سطح فرهنگ خانواده ها: سطح فرهنگ و آگاهی افراد در دامن زدن به نابرابریها موثر است. خانوادههایی که ممکن است از امکانات کمتری برخوردار باشند ولی فرهنگ حاکم به خانواده ها میتواند بر دانشآموزان تاثیر بگذارد. ما در جامعه میبینیم کسانی که از فرهنگ خانوادگی خوبی برخوردارند، از امکانات بیشتری بهره میگیرند.
ن۴م۴
اقتصاد خانواده ها: بعد از بعد فرهنگی، آنچه که بسیار موثر است پشتیبانی و توانمدی مادی خانوادههاست. هر چه خانوادهای از نظر مادی توانمند باشد مسلماً فرزند آنها نیز از امکانات و تجهیزات بیشتری برخوردار میشود پس عدهای محرومند چون به لحاظ سطح اقتصادی خانواده در ردهی پایین جامعه قرار دارند.
ن۵م۴
افق حاکم بر جامعه: نگاه حاکم بر جامعه اگر نگاهی عدالتمحور باشد و نگاهی از بالا به پایین نباشد که افراد را طبقهبندی کند نابرابریها کمتر صورت میگیرد اما متاسفانه به این دلیل که نگاه حاکم بر جامعهی ما یک نگاه طبقاتی و تمرکزگرا است ازاینرو طبقات شکل میگیرد و همین طبقات موجب شکاف در جامعه میگردند در نتیجه افراد جامعه نیز با یکدیگر فاصله میگیرند که همین امر نیز به نهادها و به خصوص آموزش و پرورش سرایت میکند.
ن۶م۴
نوع مدارس: این موضوع که دانشآموز وارد چه مدرسهای میشود مهم است چرا که توزیع امکانات در مدارس متفاوت است. مدارس متععدی که در جامعه وجود دارد از جمله مدارس نمونه دولتی، تیزهوشان و غیره به این دلیل که از حمایتها و امکانات و نیروهای بهتری برخوردارند و تنها عدهای خاص از این مدارس برخوردارند و برای عموم اینگونه نیست، نابرابری ایجاد میگردد.
ن۷م۴
نادیده گرفتن علایق و نیازهای افراد: متاسفانه نظام آموزشی کشور ما نیازها و علایق افراد را نادیده میگیرد و به همین علت متناسب با نیازها و علایق اصول، اهداف و روشها تدوین نمیشوند. به همین منوال شیوه های اجرا نیز به درستی اعمال نمیشود و خواه ناخواه منجر به بیعدالتی در آموزش و پرورش میگیرد.
ن۸م۴
ناتوانی دوره های ضمن خدمت: دوره های ضمن خدمت معمولاً به این دلیل که روشها و قوانین به معلمان دیکته میشود، در جهت نابرابری عمل میکند. چراکه این امر از معلم سلب آزادی میکند به همین دلیل خلاقیت، ابتکار، اکتشاف و مشارکت صورت نمیگیرد.
ن۹م۴: عدم تطابق دانش با اطلاعات روز جهان
ن۱۰م۴: فقدان ارزیابیهای دقیق