کتاب رسالۀ حسنیه در قطعی کوچک به ابعاد ۱۳×۲۱ سانتی متر ۱۷سطری و در ۱۵۸صفحه به سال ۱۲۳۹ق. در تهران به چاپ رسیده است، نسخۀ منحصر این کتاب در کتابخانۀ مسجد اعظم قم موجود می باشد. بنابراین از تاریخ جمادی الثانی سال ۱۲۳۹ق. است که زین العابدین تبریزی با مشارکت معتمدالدوله با پشتکاری ستودنی اقدام به چاپ و نشر نزدیک به صد جلد کتاب به شیوۀ چاپ حروفی می نمایند. و این فعالیت تا هنگام مرگ زین العابدین تبریزی در حدود سال ۱۲۵۹ق. استمرار داشته است. (غلامی جلیسه، ۱۳۹۰: ۵۴)
سومین کتابی که در ایران و در تبریز به چاپ رسیده، قطع به یقین گلستان سعدی شیرازی است، که به اهتمام میرزا جعفر به سال ۱۲۳۶ق./۱۸۲۱م. به چاپ رسیده است. بنابر گفتۀ مهدی بامداد ماشین چاپی که میرزا صالح همراه خود آورده بود در اختیار میرزا جعفر بوده است، هرچند الیمپیادا پاولونا شگلوا این قضیه را مشکوک دانسته است (دانشور، ۱۳۵۱: ۴۲)
برزین که در سال ۱۲۵۰ق. /۱۸۴۳م. در تبریز بوده از میرزا جعفر یاد کرده و وی را بنیان گذار چاپ در تبریز می شمارد. تربیت در مقالۀ نخستین خود که ادوارد براون از آن نقل کرده گفته است که میرزا جعفر را عباس میرزا به سال ۱۲۴۰ق. برای فراگیری فن چاپ به مسکو فرستاد و او در بازگشت ماشین چاپ با خود آورد. تربیت در دیگر مقالۀ خود دربارۀ فرستاده شدن میرزا جعفر به مسکو چیزی نگفته، ولی اشاره کرده است که میرزا جعفر مشهور به امیر در سال ۱۲۳۸ق./ ۱۸۲۲م. ماشین چاپ به تبریز آورده و در سال ۱۲۴۰ق./ ۲۵-۱۸۲۴م. گلستان سعدی رابه چاپ رسانیده است. این در حالی است که در مجلۀ آسیایی منتشره به سال ۱۸۲۲م. خبر چاپ گلستان به سال ۱۸۲۱م. درج شده است. (غلامی جلیسه، ۱۳۹۰: ۵۵):
با نگاهی به اولین کتاب های چاپ شده نام اشخاصی چون محمد علی بن محمد حسین تبریزی، زین العابدین بن ملک محمد تبریزی، میرزا جعفر، محمد باقر تبریزی [۶] عبدالله بن خلیل تبریزی [۷] و… دیده می شود. این در حالی است که در میان اسناد نیز می توان دیگر فعالان به صنعت چاپ را شناسایی نمود، و متأسفانه ضعف عمدۀ تاریخ نگاری صنعت چاپ در ایران، بخش اسناد می باشد که عدم دسترسی به اسناد چه در داخل و چه در خارج از کشور دست ما را از رسیدن به بخش قابل توجهی از نقاط مجهول تاریخ نگاری صنعت چاپ کوتاه نموده است. از باب نمونه خانم شگلوا در کتاب خود سندی از صورت جلسه ای کمیسیون باستان شناسی قفقازی عرضه می کند که بسیار قابل توجه است. طی این سند ژنرال ولیامینف نامه ای به عباس میرزا به تاریخ ۵مارس۱۲۳۶ق./ ۱۸۲۱م. فرستاده که دربارۀ بازگشت استاد ایرانی به تبریز بعد ازآموزش کار چاپ در تفلیس است (دانشور، ۱۳۵۱: ۱۴) دراین نامه آمده است: «فرستاده جناب عالی، هنرمند نقاش الله وردی پس از رفتن فرماندۀ کل قوا از گرجستان، به تفلیس رسید… برای آموزش هنر چاپ به این نقاش… به بهترین چاپگر دستور دادم نه تنها هنر چاپ رابه نقاش شما نشان دهد، بلکه همۀ فنها رابه او بیاموزد. اکنون او در این هنر کامل شده در بازگشت یک ماشین چاپ کامل با لوازم مورد نیاز برای چاپ همراه او به سوی حضرت عالی می فرستم»(دانشور، ۱۳۵۱: ۴۷)
۲-۳-۲- دلایل تأخیر ورود چاپ به ایران
شروع تاریخ چاپ به معنای امروزی را می توان همزمان با انتشار اولین کتاب توسط گوتنبرگ یعنی انجیل چهل دو سطری به تاریخ ۸۵۹ق./۱۴۵۵م. دانسته و تا ورود این صنعت برای انتشار کتاب به زبان فارسی و عربی به ایران در سال ۱۲۳۳ق. /۱۸۱۸م. شاهد وقفه ای ۳۷۴ساله هستیم، یعنی حدوداً چهار قرن از اختراع صنعت چاپ می گذرد که این صنعت وارد ایران می گردد و حرکت خود را آغاز می نماید. . (غلامی جلیسه، ۱۳۹۰: ۵۶)
رفت و آمد سیاحان اروپایی به ایران، مخصوصاً از زمان سلطنت صفویه رونق فراوان یافت و نتایج زیادی برای ایرانیان در بر داشت، که از آن جمله می توان به معرفی صنعت چاپ به ایرانیان اشاره نمود. شاردن در سفرنامه اش می گوید که شاه و بزرگان دربار از او خواستند که دستگاه چاپ را از اروپا به اصفهان بیاورد اما بعد از درگذشت شاه عباس دوم جانشین شاه و درباریان او به این مسئله علاقه مند نبودند و حاضر نبودند که وجه لازم را برای این منظور بپردازند (شاردن، ۱۳۸۷: ۱۵۵)
هرچند از علاقه شاه عباس به ایجاد چاپخانه زیاد یاد شده است با این حال حتی سال ها بعد از سلطنت صفویه نیز خبری از ورود صنعت چاپ به ایران نبوده است. دلایل فراوانی را می توان در باب تأخیر ورود صنعت چاپ به ایران ارائه نمود که از آنجمله به موارد زیر اشاره می شود:
۲-۳-۲-۱- عدم شیوع چاپ
همانطور که در بخش ورود چاپ به جهان عرب و مشرق زمین گذشت سال ها به طول انجامید تا صنعت چاپ راه خود، به مشرق زمین را باز نماید و از جمله دلایلی که منتج به طولانی شدن ورود این صنعت به ایران گردید عدم گسترش چاپ در ممالکت عربی و یا فارسی زبان همسایه است. بطوری که گذشت اولین چاپخانه به زبان عربی در امپراطوری عثمانی به سال ۱۱۱۸ق. در حلب راه اندازی گردید و همچنین در کشور هند نیز از اولین کتاب فارسی به سال ۱۱۹۴ق. منتشر شد و این در حالی است که طی این سال ها ما با کشورهای همسایه نه تنها مراودات فرهنگی و سیاسی نداشته بلکه در حال جنگ بوده ایم. از باب نمونه در همین سال ها با کشور روسیه که سال ها قبل به صنعت چاپ دستیابی نموده بود روابط چندان خوشایندی نداشته ایم. در نتیجه کندی حرکت صنعت چاپ در ورود به جهان اسلام و مشرق زمین را می توان از مهمترین دلایل تأخیر ورود این صنعت به ایران دانست. . (غلامی جلیسه، ۱۳۹۰: ۵۷)
۲-۳-۲-۲- عدم تمایل حاکمان وقت به شیوع علم
هر چند با توجه به گزارشاتی که سیاحانی چون شاردن و دلاواله داده اند شاه عباس صفوی تمایل بسیاری به ایجاد چاپخانه در ایران نشان می داد اما به نظر می رسد که شاه عباس و پادشاهان بعد از وی کمترین تلاشی برای راه اندازی صنعت چاپ در ایران ننموده اند. به گونه ای که شاردن نیز به این قضیه اشاره می کند که جانشینان شاه عباس دربند این امور نیستند و هرچه دانشمندان و خیراندیشان تشویق می کنند، فایده نمی بخشد.
شاید از دلایل بی میلی حاکمان به راه اندازی چاپخانه بتوان به تمایل پادشاهان و صاحب منصبان به در جهل نگهداشتن مردم جهت استثمار جسمی و فکری آنان نام برد. نفع طبقات بالای جامعه در این است که رعیت در بی اطلاعی و جهل بسر ببرد تا هر آنقدر که می توان از فکر و جسم رعیت برای اهداف سود جویانۀ خود استفاده و این با شیوع علم منافات دارد و تأسیس چاپخانه و در ادامه تولید علم و تکثیر آن در بین جامعه سمّی مهلک برای این نوع از اندیشه به شمار می رود. چنانکه رنسانس در اروپا بعد از شیوع صنعت چاپ در اروپا جان گرفت و به اوج رسید. سیاح فرانسوی والنی در باب فواید شیوع چاپ در اروپا آورده است که چاپ، مصدر انقلاب هایی بود که در جوامع اروپایی طی سه قرن اتفاق افتاد؛ چرا که انتشارات کتاب در بین عموم مردم منتج به شیوع تفکر و شناخت در بین طبقات مختلف اجتماع گردید. . (غلامی جلیسه، ۱۳۹۰: ۵۸)
از آنجا که راه اندازی چاپخانه به جهت مشکلات فراوان اقتصادی که در بدو تأسیس آن وجود داشت صرفاً از طریق دستگاه حاکمیت امکان پذیر بود، اما با این وجود هیچ نوع گزارشی در خصوص اهتمام حاکمان به ما نرسیده است و حتی در عصر قاجار نیز اگر نبود ارق میهن پرستی عباس میرزا و حمیت او در آبادانی کشور، در سلسلۀ قاجار نیز شاید این اتفاق رخ نمی داد.
۲-۳-۲-۳- بی سوادی عامه مردم
بی سوادی عامۀ مردم و انحصار علم در طبقات خاصی از جامعه را نیز می توان از جمله دلایل تأخیر ورود صنعت چاپ به ایران دانست. در عصر صفوی و حتی در دوران های بعد از آن، جمعیت کمی از جامعه سواد و تمایل به یادگیری و مطالعه داشتند و این عده نیز احتیاجات خود را با بهره گرفتن از نسخه نویسان و کاتبان تا حد لازم برطرف می نمودند. و از آنجا که هدف از ایجاد چاپخانه تولید کتاب در تیراژ بالاست، همین عدم تقاضا خود دلیل بر سستی حاکمان و صاحب منصبان و تاجران بر عدم اهتمام به تأسیس چاپخانه بود. این در حالی است که همانطور که گذشت حاکمان سعی بر در جهل نگاهداشتن مردم داشتند و تبعیض طبقاتی و تمایل به بی سواد نگاهداشتن مردم به جهت استحمار ملت خود دامن بر اشاعۀ بی سوادی عامه مردم داشت. البته در این میان خود حاکمان و البته قاطبۀ جامعۀ ایران به جهت عدم ارتباط با دیگر کشورها، خاصه کشورهای اروپایی در ناآگاهی فراوانی از دنیای پیرامون خود به سر می بردند، که مضرات فراوانی در پی داشت. شاید عدم ورود صنعت چاپ به ایران تنها نمونه ای کوچک از این عقب ماندگی به حساب می رود. . (غلامی جلیسه، ۱۳۹۰: ۵۹)
در این خصوص شاردن در سفرنامۀ خود آورده است: «مشرق زمینی ها آن قدر از اخبار دنیا بی خبرند که شرح دادنش دشوار است.» (شاردن، ۱۳۸۷: ۱۵۵)
۲-۳-۲-۴- عدم ارتباط بصری
از دیگر دلایل تأخیر ورود صنعت چاپ به ایران می توان از عدم ارتباط بصری با این شیوه از تولید کتاب دانست. عالمان و اندیشمندان ایرانی سال های سال به مطالعۀ کتاب هایی می پرداختند که مشحون از ظرافت های هنری بود. کتاب هایی که عمدتاً از شروع تولید آن در کارگاه های کاغذسازی تا اتمام تولید در کارگاه های صحافی یکپارچه غرق در هنرورزی استادانی بود که تمامی شور و ذوق خود را در تولید این کتاب به کار می بستند، تا نه تنها اثری علمی، بلکه اثری هنری را تولید نموده و در اختیار خوانندگان خود قرار دهند.
این در حالی است که در صنعت چاپ مخصوصاً در دهه های نخستین شروع این صنعت تنها یک اصل اهمیت داشت و آن تولید کتاب در تیراژ بالا بود و همین امر موجب از بین رفتن بسیاری از ظرافت های هنری و قابلیت های بصری بود که پیش از این در کتاب های خطی به چشم می خورد. به همین جهت با وجود ورود کتاب های چاپی به ایران کمترین تمایلی برای استفاده از این صنعت در راستای تولید کتاب به چشم نمی خورد. . (غلامی جلیسه، ۱۳۹۰: ۶۰)
۲-۳-۲-۵- دشواری بومی سازی صنعت چاپ
از بزرگترین مشکلات ورود صنعت چاپ به ایران باید از عدم امکان تولید صنایع مورد نیاز این صنعت در ایران و از همه مهمتر عدم امکان بومی سازی این صنعت باید نام برد.
عمدتاً حروف چاپ تولید شده در کشورهای اروپایی حروف عربی بوده اند که امکان انتشار کتاب به زبان فارسی را برای ایرانیان فراهم نمی نمود. این در حالی است که کلاً به جهت اتصال حروف در زبان عربی فارسی و همچنین وجود اشکال مختلف در یک حرف به زبان عربی و فارسی تولید حروف به زبان عربی نسبت به حروف زبان لاتین بسیار سخت و مشکل می نمود. از باب نمونه حرف «ب» باید به چهار شکل تولید می گردید (ب)، ( ـب )،(ـبـ )، ( بـ ) این در حالی است که در حروف لاتین حرف (B) نهایتاً به دوشکل (B) و(b) تولید می شد. این مشکل زمانی دو چندان می شد که در خصوص کتاب های عربی نیاز به اعرابگذاری نیز احساس می گردید و صد البته تولید حروف با اعراب های مختلف فتحه، ضمه، کسره، انواع تنوین، سکون و تشدید باعث می گردید برای یک حرف تا ده ها نمونۀ متفاوت طراحی شود.
از دیگر مشکلات بومی سازی صنعت چاپ، بالا و پایین بودن حروف نسبت به خط کرسی به شمار می رود، از باب نمونه حروفی مانند (ا)، (ط)،(ک) بالای خط کرسی قرار می گیرند و حروفی مانند (ع)،(س) و(ق) پایین کرسی قرار می گیرند و همین امر طراحی حروف در قالب را سخت تر می نمود و باعث می شد تا نیاز به مساحت بیشتری در حروفچینی خط عربی و فارسی باشد و کار را مشکل می نمود. این در حالی است که در حروف لاتین چنین مشکلی وجود نداشت. (غلامی جلیسه، ۱۳۹۰: ۶۱)
۲-۳-۲-۶- عدم توجیه اقتصادی برای ورود صنعت چاپ
از جمله مهمترین موانع ورود صنعت چاپ به ایران انتقال آلات و ادوات این صنعت از کشورهای اروپایی و تولید کنندۀ صنایع چاپ بود. دوری مسافت و هزینۀ زیاد تهیۀ صنایع مورد نیاز و هزینۀ انتقال تجربۀ استفاده از این صنایع همه و همه دست به دست هم می داد که موجبات سستی تجّار و صاحب منصبان دولتی در انتقال این تکنولوژی به ایران را فراهم نماید.
هر چند سال ها بعد از اختراع این صنعت توسط گوتنبرگ، صنعت چاپ بوی و رنگ یک صنعت تجاری را به خود گرفته بود و به انواع دلایل به عنوان یک صنعت تجاری در اروپا جای خود را باز نموده بود، اما به دلیل عدم اطلاعات از این منافع، تجار و صاحب منصبان ایرانی کمترین علاقه ای به هزینه در این صنعت از خود نشان نمی داده اند. این در حالی است که اروپاییان ضمن تسلط بر بازار علم و فرهنگ در کشورهای مختلف اروپایی فعالیت خود برای تولید کتاب به زبان های عربی و فارسی و دستیابی به این بازار را نیز آغاز نموده بودند. (غلامی جلیسه، ۱۳۹۰: ۶۱)
جدول ۲-۱- سالشمار تاریخ چاپ در جهان
۱۴۳۶م. | اختراع چاپ توسط گوتنبرگ |
۱۴۵۵م. | چاپ انجیل چهل دو سطری |
۱۴۸۶م. | چاپ اولین صفحه از یک کتاب به زبان عربی |
۱۵۱۴م. | چاپ اولین کتاب به زبان عربی |
۱۵۳۸م. | چاپ اولین قرآن به زبان عربی |
۱۶۳۹م. | چاپ اولین کتاب فارسی در جهان |