دانش موتور تولید کننده درآمد است
دانش یک دارایی مهم و استراتژیکی سازمانی میباشد
رشد روز افزون مشاغلی که بر پایه ایجاد و استفاده از دانش قرار دارند
همگرایی فناوریهای اطلاعات و ارتباطات و آمدن ابزارهای جدید در این زمینه
اگر کشورهای در حال توسعه همچون کشورهای توسعه یافته به دانش توجه نکنند، فاصلهعلمی اقتصادی بین کشورهای ثروتمند و فقیر افزایش مییابد
اقتصادی: نزدیک به ۶۰ درصد ارزش افزوده در سازمانها، از راه دانش به دست آمده است (کاویانی و نیازی، ۱۳۸۶).
۲-۱-۹ اهمیت و ضرورت مدیریت دانش در سازمانهای دولتی
مدیریت دانش در سازمانهای دولتی چه کاربردی میتواند داشته باشد؟ آیا ماهیت و نقش سازمانهای دولتی میطلبدکه در مورد مدیریت دانش در آنها صحبت شود؟ سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) در گزارشی در سال ۲۰۰۳ میلادی، اهمیت و ضرورت مدیریت دانش در سازمانهای دولتی را مورد بررسی قرار داده است. از نظر OECD، سازمانهای دولتی بنا به دلایل ذیل باید به سمت مدیریت دانش حرکت کنند(ابطحی و صلواتی، ۱۳۸۵، ۱۲۱-۱۲۰) :
الف) تبدیل شدن دانش به مهمترین منبع اثربخشی فعالیتها و اقدامات سازمان
ب) اعمال حاکمیت به جای تصدی گری
ج) جهانی شدن
د) توانمندی بخش خصوصی
ه) افزایش دانش شهروندان
مدیریت دانش دارای یک اهمیت فزاینده برای دولت جهت مواجهه با مخاطراتی است که توسط اقتصاد دانش محور ایجاد میشود. این مخاطرات در جنبههای زیر مورد توجه قرار میگیرد.
دانش به یک عامل حیاتی تعیین کننده برای رقابتپذیری در بخش دولتی تبدیل شده است. خدمات رسانی و سیاستگذاری دو فعالیت اصلی دولتها هستند. در یک اقتصاد دانش محور، دولتها به شدت در هر دو زمینه با رقابت بینالمللی و حتی ملی مواجه شدهاند برای مثال در سطح بینالمللی، سازمانهای غیر دولتی و دولتها با سازمانهای خارجی که خدمات مشابه ارائه میدهند در حال رقابت هستند. مؤسسات تحقیقاتی برای جذب بهتر محققان و سرمایه گذاران در حال رقابت با یکدیگرند در حالی که دانشگاهها نیز به دنبال بدست آوردن بهترین سرمایه گذاریها، دانشجویان و استادان هستند. در سطح ملی نیز رقابت افزایش یافته است. در بخش دولتی کالاها و سرمایهها که به عنوان مهمترین فاکتور رقابتی شناخته میشود. دانش مهمترین فاکتور رقابت و منبع اصلی و مرکزی دولت است. کارکرد اثربخش دولت در گرو انتشار دقیق و مؤثر دانش است.
شرکتهای خصوصی به تولید کالا و خدمات میپردازند که مستقیماً در رقابت با کالا و خدمات بخش دولتی است. آموزش، دانش، امنیت و علم از جمله زمینههای رقابت بین این دو بخش است. برای مثال آموزش از راه دور و به ویژه آموزش از طریق اینترنت توسط شرکتهای خصوصی، ارائه خدمات آموزشی توسط دولت را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. وقتی مشتریان بتوانند نیازهای خود را به صورت دلخواه و سفارشی توسط بخش خصوصی برطرف کنند ناخودآگاه چنین انتظاری را از بخش دولتی نیز خواهند داشت.
بازنشسته شدن کارمندان دولت و همچنین انتقال آنها بین بخشهای مختلف، چالش جدیدی برای ابقاء دانش و حفظ حافظه سازمانی و متعاقب آن آموزش کارکنان جدید ایجاد میکند. به مرور زمان کارمندان فعلی دولت تا چند سال آینده بازنشسته خواهند شد. این به عنوان یک مشکل اصلی پیش روی بسیاری از دولتهاست. سازمانهای دولتی نیازمند این هستند که با ابتکار عمل، دانش کارکنان را حفظ کنند زیرا در غیر این صورت ارائه خدمات به بخش خصوصی دچار مشکل خواهد شد. بنابراین، کسب دانش از کارکنان ارشد و سپس انتقال آن به سایر کارکنان و همچنین روزآمد کردن آموختهها طی زمان امری بسیار حیاتی است.
افزایش روزافزون شهروندان دانش مدار، دولت را مجبور میکند تا در رأس دانشهای ایجاد شدهو به روز قرار گیرد. مدیریت دانش بیان میکند که مهمترین منابع ارزشمند هر سازمان، دانش کارکنان آن است. این تأکید و تمرکز با توجه به شتاب روز افزون تغییراتدر سازمان ودر کلجامعه انجام میگیرد. مدیریت دانش بیان میکند که امروزه تقریباً تمامی امور مستلزم انجام کار دانش محور هستند و لذا تمامی کارکنان باید به نوعی به کارکنان دانش محور تبدیل شوند (کار انجام شده توسط کارکنان به جای اینکه به نیروی بازوی آنها وابسته باشد به دانش آنها متکی است) این بدان معنا است که خلق، تسهیم و استفاده از دانش یکی از مهمترینفعالیتهای هر فرد در هر سازمان است (نوروزیان، ۱۳۸۴).
۲-۱-۱۰ مزایای مدیریت دانش
اندازه گیری مزایای سرمایههای مرتبط با دانش، به یکی از مشکلترین و چالشترین مباحث کسب و کارهای امروزی مبتنی بر دانش تبدیل شده است. کمی کردن دانش، غیرممکن و اندازه گیری نتایج مستقیم مدیریت دانش چندان ساده نیست. مزایای بکارگیری فعالیتهای مدیریت دانش، از سطح فنی تا سطح راهبردی، بر فرهنگ و بهرهوری کل سازمان مؤثر خواهد بود (اورمزدی، ۱۳۸۷). توروچ (۲۰۰۱) چهار دلیل عمده را برای محوریت دانش در اقتصاد جدید که برمبنای دانش بنا شده است ارائه میکند:
حجم زیاد و رو به افزایش کالاهایی که منبع اصلی برای تولید آنها دانش است و سوددهی آنها بستگی زیادی به دانش بکار رفته در آن و نه نحوه توزیع و پخش آنها دارد.
دانش ذاتاً در هنگام رشد، تمایل به شکستن به شاخههای گوناگون دارد و باز تولید سریعترو اثربخشتر دانش مساوی است با منبع اصلی مزیت رقابتی.
تخمین ارزش سرمایه گذاری در دانش، کار بسیار مشکلی است چرا که نتیجه آن میتواند هم ناامیدی و هم رشد و سود عالی باشد.
حتی هنگامی که سرمایه گذاری در دانش منجر به تولید سود اقتصادی قابل توجه شود، نمیتوان سهم تأثیر سرمایه گذاری در دانش را بر آن مشخص کرد. در اقتصادهای مبتنی بردانش، مزیت رقابتی قابلیت سازمان در برتری یافتن نسبی بر همترازان خود در آن حوزه تعریف میشود، که تنها با قابلیت تولید، نگهداری و مدیریت دانش امکان پذیر است (توروچ، ۲۰۰۱).
رادینگ، مجموعه مزایای مدیریت دانش را صرفه جوییها و کاراییها، فرصتهای جدید، تغییر و نوآوری، به کارگیری بهتر منابع انسانی، سرعت فرایند تداوم در کار، جلوگیری از افت دانش، بهبود تصمیم گیری، انعطافپذیری و انطباقپذیری، مزیت رقابتی، توسعه دارایی، افزایش محصول، مدیریت مشتری، به کارگیری سرمایه گذاریها در بخش سرمایه انسانی ذکر میکند (رادینگ، ۱۳۸۶، ۷۷-۷۶). از دیگر مزایای عمده مدیریت دانش؛ تسهیم رقابت گسترده، ارتقای تصمیم گیری و پرهیز از به هدر رفتن زمان و انجام دوباره کاریها، ارتقای سطح پاسخگویی به مشتریان، ترغیب کارکنان خارج از شبکه طبیعی برای تسهیم دانش و سطحبندی دستیابی به اطلاعات، بالابردن میزان حمایت از کارکنانی که در تولید و تبادل دانش مشارکت دارند، ارتقای کارایی افراد و عملکردها و محصولات و خدمات بهتر معرفی میکند (حمیدی زاده، ۱۳۸۵).
اورمزدی به نقل از سیوان، به مزایای مدیریتدانش اشاره کرده است:
بهبود پاسخ رقابتی- توانمند ساختن سازمانها برای پاسخگویی به تغییرات بازار و تسریع زمان ارائه محصولات به بازار.
کاهش هزینههاو اجتناب از به هدر رفتن سرمایههای ذهنی- در اختیار گرفتن دانش ضمنی این اجازه را به سازمان میدهد که آن دانش را به کار ببرد تا فرآیندها را برای کاربردهای آتی حفظ کند و هزینههایآموزش مجددکارکنان و متخصصان را از میان بردارد.
برطرف کردن نیاز برای جهانی عمل کردن-عملیاتهایی که از نظر جغرافیایی پراکندهاند، چالشهای خاصی را در زمینه فرهنگی و مدیریت دانش میطلبند. سازمانهایی که دارای فرهنگ اثربخش در زمینه مدیریت دانش هستند، میتوانند به روحیه «آنها و ما»خاتمه دهند، هر آنچه که هست «ما» شود و استفاده کارآمد از منابع پراکنده را حداکثر سازند.
اثربخشی شغلی-به کارگیری زیر ساخت مدیریت دانش، محدودیتهای سنتی را از میان بر میدارد، تسهیم دانش را در میان کارکنان افزایش میدهد و در نتیجه، اثربخشی را ارتقاء میبخشد.
اثربخشی سازمان-ابزارها، الگوها، و بهترین کاربردهای مدیریت دانش که با فرهنگ تسهیم دانش همراه است، محیط کاری را شکل میدهد و بر اثربخش کردن سازمان میافزاید.
تعیین جهت راهبردی- استفاده از فرهنگ دانش، خلاقیت و نوآوری را ارتقاء میدهد و در نتیجه بر جهت راهبردی تأثیر میگذارد (اورمزدی، ۱۳۸۷).
۲-۱-۱۱ چرا باید از مدیریت دانش بهره جست؟
مهمترین اهداف یک مؤسسه در زمینه مدیریت مطلوبتر دانش شامل حفظ و نگهداری اعضای کلیدی سازمان، ارتقاء سیستم انگیزشی، شناخت محیط و بهبود خدماتدهی به ارباب رجوع میباشد. تحقیقات، بیشترین موارد بهره گیری سازمانهاو مؤسسات مختلف از مدیریت دانش را کسب و اشتراک دانش (۷/۷۷%)، مهارت آموزی و یادگیری سازمانی (۴/۶۲%)، ارتباط بهینه با مشتریان (۵۸%)، ایجاد مزیت رقابتی (۷/۵۵%)، تعیین نموده است (مینگ یو، ۱۳۸۴). باقی هدف شرکتها را از بکارگیری مدیریت دانش تسهیم بهتر دانش موجود (تجاری کردن ایدهها به منظور بهرهوری بیشتر) معرفی میکند(باقی، ۱۳۸۱). مهمترین هدف به کار گیری مدیریت دانش در انواع مؤسسات، انطباق سریعبا تجهیزات محیط پیرامون به منظور ارتقاء کارایی و سودآوری بیشتر است. بنابراین مدیریت دانش به فرایند چگونگی خلق، انتشار و بکارگیری دانش در سازمان اشاره دارد، به عبارت دیگر هدف نهایی مدیریت دانش شامل اشتراک دانش در میان کارکنان به منظور ارتقاء ارزش افزوده دانش موجود در سازمان میباشد. حوزه مدیریت دانش شامل مفاهیم و اصولی است که توانایی بکارگیری و اشتراک دانش در مؤسسه را ارتقاء بخشیده (نظیر تخصصها، مهارتها و تجربیات کارکنان) و نقش کلیدی در توسعه و بهبود خلاقیت، بهرهوری و سوددهی سازمان ایفا می کند (مینگ یو، ۱۳۸۴).
۲-۱-۱۲ مشکلات نبود مدیریت دانش
نبود مدیریت دانش در سازمان، مشکلات و زیانهایی نظیر موارد زیر به همراه دارد
عدم نشانههای ابتکار و ابداع
عدم اولویت بندی واستفاده از انواع دانش
دانش خارجی دیده نمیشود
دانشگرهای جدید را نمیتوان جذب کرد
مدیریت سیستم اطلاعاتی، استفاده یا پذیرش نمیشود
مخفی و سیاسی کردن اطلاعات
جداشدن کارشناسان از سازمان باعث ایجاد شکاف در سازمان میشود
احتکار دانش به جای ازدیاد آن
کارکنان دانش داخلی را نمیتوان پیدا کرد
موارد مهم و اساسی فراموش میشود
استفاده محدود از دانشهای موجود
نبود مستندات در خصوص تجربیات بدست آمده از پروژهها و کارها
تولید خودکار دانشهای بی اهمیت و بی ربط
در مجموع در این مرحله از پیشگیری، تلاش میشود تا مجرمان قدیمی با جامعه سازگاری بیشتری پیدا کنند و با مداخله در بازسازی و اصلاح مجرمان، از تکرار جرم آنان جلوگیری به عمل آید(رجبیپور:۱۳۸۲، ۲۰).
۳-۲-۴-پیشگیری وضعی و اجتماعی
۳-۲-۴-۱- پیشگیری وضعی
وجود فرصتها و مناسبتهای ارتکاب جرم، همواره یکی از عوامل مهم در بروز بزهکاری بوده و بزهکار را به ارتکاب عمل ترغیب می نماید. تردیدی نیست هرچه افراد، ضعف نفس بیشتری داشته باشند، در مقابل فرصتهای ارتکاب بزه، آنگاه که منافع حاصله از جرم را سهل الوصول میبینند، دچار وسوسه بیشتری شده و زودتر به آستانه تحریک میرسند. برخی از جرم شناسان اثر فرصت ها در بروز بزهکاری را یک عامل قطعی و تعیین کننده دانسته و معتقدند شخص مجرم به عنوان یک عامل ثابت، با ارزش صفر قلمداد میشود و فرصتهای جرم به عنوان متغیرهایی که اگر ارزش مثبت داشته باشند، غنیمت شمرده میشوند و جرم ارتکاب مییابد. با توجه به وجود این گونه متغیرها و به منظور کاهش اثرات آن در بروز جرم، یکی از انواع پیشگیری از جرایم که همان پیشگیری وضعی از جرم است، مطرح می شود که هدف آن عبارت است از اتخاذ تدابیر لازم به منظور افزایش بهای عمل مجرمانه نسبت به سود حاصل از آن(میرخلیلی:۱۳۷۸، ۱۵۶).
این نوع پیشگیری مبتنی بر تغییر وضعیتهای قبل از جرم است که به تجربه با تحدید فرصتهای ارتکاب جرم و یا مشکلتر کردن تحقق این فرصتها برای مجرمین بالقوه سعی دارد، شرایط را به گونهای ایجاد نماید که پاسخ شخص به آن موقعیت، ارتکاب رفتار مجرمانه نباشد یا دست کم چنین پاسخ هایی تقلیل یابند. این نوع پیشگیری با توجه به شرایط بزهکار، نوع جرم، اهداف و موضوعات جرم و خصوصیات بزه دیده، اقداماتی را به اجرا میگذارد که فرایند آنها از بین رفتن و یا تضعیف موقعیتها و فرصتهای ارتکاب جرم خواهد شد. کاهش فرصتها و موقعیتهای ارتکاب جرم با توسعه امنیت فیزیکی یا طراحی ساختمان و محله ها که در نهایت موجب خطرناک و پرهزینه تر شدن اعمال مجرمانه می شود، همراه است(نجفی توانا:۱۳۹۴، ۵۵).
در این روش، کنترل و ابتکار برای پیشگیری، جانشین برخورد کیفری و مجازات و یا انفعال میشود. در واقع هدف جرم مورد حمایت قرار گرفته و از پیشرفت مراحل ارتکاب جرم جلوگیری میگردد. در این شیوه از پیشگیری، مدیریت پیشگیری از جرم باتغییر و اصلاح روش زندگی افراد، محیط سکونت آنان، هدف خنثی سازی عملیات مجرمانه را دارد(نجفی توانا:۱۳۹۴، ۵۶).
این قبیل اقدامات در واقع مکمل کار پلیسی است و پلیس در این زمینه میتواند نقش مهمی را ایفا نماید. مثل آموزش و اطلاع رسانی به اهالی یک محل یا مغازه داران شاغل در یک پاساژ که خود نیز نظارت کافی بر محل کار وزندگی خود داشته باشند، تا احتمال بروز حوادث و خطرات کاهش یابد. این مدل از پیشگیری برخلاف پیشگیری کیفری مثل واکسن در جلوگیری از شیوع بیماری عمل میکند نه مانند معالجه پس از وقوع بیماری. بدین ترتیب میتوان تعریف زیر را در خصوص پیشگیری وضعی از جرم ارائه کرد : «پیش بینی، شناخت و ارزیابی خطر جرم و انجام اقداماتی برای رفع یا تقلیل آن» که گاهی از این روند تحت عنوان «مدیریت کردن خطر جرم» نام برده میشود که شامل موارد زیر است:
ـ از بین بردن کامل برخی از خطرات
ـ تقلیل بعضی از خطرات با کاستن از دامنه خسارت وارده
ـ تقلیل برخی از خطرات بوسیله انجام اقدامات امنیتی مثل نصب تلویزیون های مداربسته یا افزایش تعداد افراد پلیس و نظایر آنها جهت ترساندن و بازداشتن درمان بالقوه از ارتکاب جرم
ـ انتقال برخی از خطرات به وسایلی مثل تسهیل بیمه و نظایر آن
ـ پذیرفتن برخی از خطرات که اجتناب ناپذیر بوده و یا رفع آنها هزینه های غیرقابل تحملی را تحمیل می نماید
۳-۲-۴-۲- پیشگیری اجتماعی
بیتردید مهمترین و نزدیکترین عاملی که در بروز جرم نقش اساسی و مستقیمی را ایفا میکند، اراده مجرم است که گذار از مرحله انگیزه و تصمیم به ارتکاب بزه را تا تحقق کامل آن، هموار میکند. واقعیت آن است که دو دسته از عوامل، موجب بروز افکار و اراده مجرمانه میشود. دسته اول عواملی هستند که مثل مشکلات حاد روانی از درون بر افکار و اراده فرد اثر میگذارد و او را به سمت بزه سوق میدهد، دسته دوم نیز شامل علل و عوامل بیرونی از قبیل محیطهای ناسالم و جرم زا و وضعیت فرهنگی، اجتماعی و تربیتی است که زمینه ارتکاب جرم در فرد را فراهم میآورد. بنابراین کنترل جرم بدون در نظر گرفتن عواملی که بر اراده و انگیزه مجرمانه تأثیر داشته باشد، عملاً امکانپذیر نمیباشد. سالهاست که در جهان، اهتمام زیادی جهت کاهش نرخ جرم صورت میگیرد، لکن متاسفانه تأثیر عملی آن کمتر ملموس بوده است. شاید علت عمده عدم موفقیت، به کار نگرفتن درست عوامل پیشگیرانه، عدم توجه به منافع واقعی موجود در جوامع و ویژگیهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی جامعه است. پیشگیری اجتماعی بر این نکته تأکید دارد که انسان تحت تأثیر علل و عوامل اجتماعی، زیستی و … به سمت جرایم کشیده میشود. از جمله عواملی که در این راستا اراده مجرم را تحت تأثیر قرار می دهد، عبارت است از محیط خانواده که پایه اساسی در پیشگیری اجتماعی از جرایم است. ناهنجاریهای خانوادگی، بزهکاری اعضاء خانواده، اعتیاد، طلاق و … از جمله عواملی هستند که تأثیر بسزایی در افزایش جرایم ارتکابی افراد دارد(میر خلیلی: ۱۳۷۸، ۱۱۳-۱۱۴).
در تعریف پیشگیری اجتماعی میتوان بیان نمود: پیشگیری اجتماعی شامل مجموعه اقدامات پیشگیرانه از جرایم است که به دنبال حذف یا خنثی کردن آن دسته از عواملی میباشد که در تکوین جرم موثر است. این نوع پیشگیری بر مبنای علت شناسی جرم استوار است و با دخالت در محیطهای اجتماعی مانع از شکل گیری جرم و خنثی سازی عوامل جرمزا میگردد(شاکری:۱۳۸۲، ۱۱).
در واقع در تدابیر پیشگیری اجتماعی، نقش خانواده، آموزش، وسایل ارتباط جمعی و سیاستهای کلی اجتماعی بسیار اهمیت دارد. به طور کلی میتوان گفت که در این نوع پیشگیری با رویکرد کلان به عوامل بروز جرایم از قبیل فقر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی توجه می شود و با توسعه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… در جامعه از بروز جرایم جلوگیری میگردد(زینالی:۱۳۸۱، ۱۰۳).
در پیشگیری اجتماعی بر ایجاد تغییرات و اصلاحات فردی و محیطی که منجر به اصلاح جامعه و فرد و همچنین منجر به جلوگیری از جرایم به صورت پایدار و همیشگی میگردد، تأکید شده است. در این نوع پیشگیری، هدف هماهنگ سازی اعضا جامعه با قواعد اجتماعی بوده و محوراقدامات در پیشگیری، فرد است. به عبارت دیگر، پیشگیری اجتماعی همانند پیشگیری کیفری، مجرم مدار و فردمدار است. در حالی که پیشگیری وضعی بزه دیده مدار و آماج مدار می باشد. نکته مهمتر آن است که پیشگیری اجتماعی از طریق آموزش، تربیت، ترغیب و تنبیه درصدد آن است تا معیار شناخت اعمال خوب و بد را به فرد القاء کند و قدرت ارزشیابی عملکرد خویش را به او بدهد. این نوع پیشگیری از اقداماتی تشکیل میشود که بر انواع محیط های پیرامون فرد تأثیر میگذارند. کلیه این محیطها در فرایند جامعه پذیری یک فرد نقش داشته و دارای کارکردهای اجتماعی هستند. هریک از محیطهای خانه، مدرسه، دانشگاه، دوستان، همسالان و … دریک مقطع خاص زمانی بر فرد اثرات مستقیم و بیشتر داشته و فرایند جامعه پذیری را تسهیل میکند(رجبیپور:۱۳۸۲، ۲۲).
در پیشگیری اجتماعی تلاش میشود که با انجام برنامههای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، رفاهی و نظایر آنها و درمان نارساییهای اجتماعی و بالابردن ارزشهای اجتماعی و اخلاقی شرایط یک منطقه و نیز وضعیت مجرمان بالقوه، اعتلا یافته و این روند به کاهش میزان جرایم بیانجامد. نکته اساسی در این مدل از پیشگیری، تخصص و اندیشه و تلاش مضاعف است، زیرا به جهت گستردگی و پیچیدگی موضوع، ممکن است علیرغم سرمایه گذاریهای هنگفت و کلان، نتیجه مورد نظر در کاهش جرایم حاصل نیاید(میرمحمدصادقی:۱۳۸۲، ۲۱).
پیروان مدل پیشگیری اجتماعی(اصلاحی) بر این عقیدهاند که از طریق شناخت علل جرایم و برطرف کردن آنها با انجام اصلاحات فردی واجتماعی مثل درمان بیماریها و نارساییهای جسمی و روحی و تبیین و بالابردن ارزشهای اجتماعی و ثبات و وابستگی به آنها، تقویت نهادهای اجتماعی مثل خانواده، مدرسه، توسعه و تعالی فرصتهای اقتصادی، تحصیلی، تفریحی، مسکن و امثال اینها می توان از بروز جرایم جلوگیری کرد و نهایتاً افراد را از غرق شدن یا کشیده شدن به سوی جرایم نجات داد. افتخار این طرز تفکر با تمامی گرایشات آن در این است که مدعی مبارزه با علت و خشکاندن ریشه جرایم است. در این رویکرد، به رغم وجود زاویه دید کاملاً متفاوت به جرم و مجرم، همه جرایم معلول یک سری عوامل شناخته شده فرض شدهاند و بنابراین مثل رویکرد پیشگیری کیفری، همه انواع جرایم را با یک روش قابل پیشگیری فرض میکند، هرچند شیوهها و ابزار آن تا اندازهای متفاوت است.
۳-۳-امکان پیشگیری در نـظریههای جرمشناسی
امکان توسل به پیشگیری، مورد قبول همه نظریههای جرمشناسی نیست. مکاتب جرمشناسی که بیش یا کم به صورت آشکار، امکان پیشگیری مؤثر از بزهکاری را انکار میکند، متعدد میباشند.
۳-۳-۱-پیشگیری در مکتب تحققی و نظریه عقلانی بودن جرم
جرمشناسی الهام گرفته از بینش تحققی، ضمن اعتقاد به جبرگرایی، علت بزهکاری را سازمان زیستی، روانی و اجتماعی افراد میداند. این دیدگاه دستهای از افراد با ویژگیهای زیستی-روانی-خاص محکوم به ارتکاب جرم هستند، دستهای که با انسانهای عادی به واسطه وجود نشانههای متعدد جسمانی و رفتارهای روانشناختی تفاوت آشکار دارند، یعنی بازماندگانی از انسانهای دوران اولیه در یک تمدن پیشرفته که نمیتوانند خود را با محیط اطراف سازگار کنند و لذا ناسازگار باقی میمانند(گسن: ۱۳۸۵، ۶۴).
اما فرضیه مبنای نظریه انتخاب عقلانی، دقیقا مخالف جبرگرایی لومبروزو است و اعتقاد دارد عمل بزهکار یک عمل سنجیده است، یک راه و وسیلهای برای رسیدن به هدف. لذا از موقعیتها و فرصتها استفاده میکند و به منظور اجتناب از خطرات بیش از اندازه، احتیاطات لازم را انجام میدهد. با این نگاه، میتوان واکنش احتمالی بزهکاران بالقوه را در موقعیتهایی که قصد ارتکاب جرم دارند پیشبینی کرد. بدین ترتیب، از جمع بین ملاحظات تجربی و تأملات نظری راجع به عقلانیت عمل جنایی پیشگیری وضعی متولد شد. نتیجه عملی این امر، این است که میتوان از طریق اقدام در وضعیت و موقعیتها بر تصمیم بزهکاران بالقوه تأثیر گذاشت(صفاری:۱۳۸۰، ۲۹۲).
پیشگیری وضعی عبارت است از تغییر در موقعیتهای خاصی که احتمال ارتکاب جرم در آن زیاد است، به منظور دشوار و پرخطر کردن یا جاذبهزدایی برای کسانی که قصد ارتکاب دارند(گسن: ۱۳۸۵، ۱۹-۲۰).
این راهبرد پیشگیری، از این تفکر نشئت میگیرد که عده زیادی از بزهکاران بالقوه کاملا غیرعقلانی اقدام نمیکنند و از انطباق خود با وضعیت و موقعیتها ناتوان نمیباشند. نتیجه اینکه، تغییر در موقعیتهای نزدیک به جرم، آنها را مجبور به پذیرش این واقعیت میکند که منافع عدم ارتکاب جرم در وضعیت جدید، از ارتکاب آن بیشتر است. در واقع به جای سرمایهگذاری در پیشآمادگی فردی بزهکار، با کمک تدابیر خاص، از طریق مداخله در موقعیتها، تصمیمهای بزهکاران تحتالشعاع قرار داده میشود. لذا نظریه پیشگیری وضعی بر شش گزاره مبتنی است:
-
- انتخاب عقلانی جرایم نتایج انتخاب موقعیتهاست، را با موقعیتها منطبق کرده و برای رسیدن به هدف یا حل مشکل از وسایل و شیوههای راحتتر استفاده میکنند. بیتردید، کمبود وقت و اطلاعات و محدودیتهایی که مانع هر فرد انسانی در رسیدن به حداکثر فایدهمندی است، مانع از آن میشود که آنها کاملا عقلانی فکر و عمل کنند(میرخلیلی: ۱۳۷۸، ۶۲).
-
- از یکسو، بیشتر انسانها بین انتخاب ارتکاب و عدم ارتکاب جرم مردد هستند. ضعف انسانی در بیشتر انسانها وجود دارد. از سوی دیگر، بزهکاران مزمن همانند ماشین خودکار مرتکب جرم نمیشوند، بلکه موقعیتسنج بوده و از فرصتها استفاده میکنند. این عده، به تحریکات واکنش نشان داده و تحت تأثیر موقعیتها قرار میگیرند. بنابراین، دسته مذکور نیز دست به انتخاب میزنند، هرچند انتخاب آنها بیش از اندازه تحت تأثیر دادههای فوری بوده و بیتوجه به نتیجه دراز مدت اعمالشان اقدام کرده باشند. بهطور خلاصه، پیشگیری وضعی همچنان که بر اکثریت بزهکاران اتفاقی تأثیرگذار است، میتواند بر اقلیت بزهکاران مزمن نیز مؤثر واقع شود.
-
- وضعیتهای پیشجنایی نیز انتخاب ارتکاب یا عدم ارتکاب جرم را تحت تأثیر قرار میدهد، زیرا این وضعیت، دورنمای بسیار متغیر از منافع، مشکلات و خطرات را بیان میکند. محاسبه هزینه-فایده در علت عمل جنایی نقش دارد، به همین دلیل فراوانی یک گونه جرم با فرصتهای ارتکاب آن رابطه مستقیم دارد. در خصوص جرایم علیه مالکیت، زمانی که بزهکار بالقوه در مقابل یک آماج جذاب و آسیبپذیر قرارگیرد، موقعیت و وضعیت مناسب محسوب میشود.
-
- عوامل کلان در یک محیط مشخص، مانند: ۱-میزان آماجهای جذاب،۲-سبک زندگی مردم و احتیاطهای آنان،۳-مکان،زمان و محیط فیزیکی و در دسترس بودن تسهیلکنندهها، یعنی وسایل و آلات که ارتکاب را ممکن یا تسهیل میکند.
-
- ارتکاب جرم مستلزم تقارن زمانی و مکانی یک بزهکار انگیزهمند و یک آماج (بزهدیده)جذاب و جالب و آسیبپذیر است. این تقارن فرصت ایجاد میکند.
-
- جرایم شدید، اغلب نتیجه استمرار ارتکاب جرایم خرد هستند. روابطی که جرایم خرد و جرایم شدید را به هم پیدند میدهد، در جرمشناسی شناخته شده است:
الف. فردی که به ارتکاب جرم سرقت ساده عادت دارد، ممکن است به تدریج به سمت ارتکاب جرایم شدید تمایل پیدا کند. مرتکبان تکرار اغلب دمدمی مزاج هستند و جرایم متنوعی را مرتکب میشوند.
ب. سارقان به عادت نوعی از زندگی را پیشه کردهاند که در آن، بهطور طبیعی مواد مخدر و خشونت جایگاه بالایی دارد(ابراهیمی و رجبی:۱۳۸۹، ۱۸).
۳-۳-۲-پیشگیری در نظریههای جامعهشناسی
جامعهشناسانی که آشکارا یا به طور ضمنی بر «بهنجار» بودن جرم تأکید میکنند، در توضیح شکست تجربههای پیشگیری از جرم معتقدند، جرم پدیدهای «بهنجار» است و حتی برای آن کارکردهای اجتماعی نیز قائل میشوند و بدین ترتیب دورنمای تحقق جامعه عاری از جرم را غیر واقعبینانه ترسیم میکنند. به عنوان مثال، دورکهیم معتقد بود که جرم در همه مکانها و زمانها در طول تاریخ وجود داشته است و بشر، به رغم استفاده از مجازاتهای شدید، نتوانسته آن را مهار کند. پس باید برای جرم کارکردهای اجتماعی متصور شد. البته دورکهیم، جرم را ستایش و تأکید نمیکند، بلکه به لحاظ عمومیت آن در همه زمانها و جوامع، کارکردهایی برای آن در جامعه در نظر گرفته است. بدین ترتیب، عمومی بودن جرم در این نظریه، به معنای وجود افراد بیمار و منحرف که براساس دیدگاه مکتب تحققی، به دلیل اختلالات زیستی-روانی مرتکب جرم میشوند نیست، بلکه به این دلیل است که بزهکاری در جوامع انسانی کارکردهای اجتماعی دارد(نجفی ابرندآبادی: ۱۳۸۷، ۴۰۱).
۳-۳-۳-پیشگیری در نظریه مدیریت ریسک جرم
طرفداران کیفرشناسی نوین یا عدالتسنجشی، عدالت تخمینی یا محاسبهگر با نگاه نظارتی، کنترلی، مدیریتی و اقتصادی خود به بزهکاری و بزهکاران، معتقدند که نمیتوان جرایم را کلا محو کرد، بلکه باید آن را در سطح قابل تحمل برای جامعه کاهش داد. بدین منظور، باید گروه های خطردار و افراد ریسکدار، از نظر ارتکاب جرم یا تکرار جرم را تحت نظر و کنترل قرار داد و به طرد بزهکاران و توانگیری از خطرناکی مجرمانه آنان توسل جست(ماری: ۱۳۸۳، ۲۳۳).
این رویهها و سیاستهای کنترل جرم، ساز و کارهای حقوق کیفری و جرمشناسی را به منزله وسایل و ابزار مدیریت خطر یا ریسک جرم و تکرار جرم به کار میگیرند و از این رهگذر، آنها را از کارکرد اخلاقی و کارکردهای بازدارندگی و بالینی خود که در واقع ناظر به بازدارندگی و پیشگیری از تکرار جرم است دور میکند(نجفی ابرند آبادی: ۱۳۸۷، ۷۲۳).
۳-۳-۴-پیشگیری در اندیشههای مارکسیستی
مارکسیستها نیز بر این اعتقادند که بزهکاری، جزء ذاتی نظام سرمایهداری است و هر نوع اقدام پیشگیرانه در جوامع سرمایهداری، چیزی جز تلاش برای کنترل نیروی کار و طبقه زحمتکش و کارگر به منظور استمرار یافتن سلطه سرمایهداری نخواهد بود. براساس این دیدگاه، جرم ساخته وپرداخته دست حکومتهای سرمایهداری است و جرمانگاری جنبه طبقاتی دارد و جز ابزاری برای حمایت از ارزشهای طبقه حاکم نیست. به عبارت دیگر، جوامع سرمایهداری، به لحاظ ساختاری، نمیتوانند عاری از جرم باشند و پیشگیری از جرم نیز جنبه روبنایی دارد. بنابراین با فروپاشی نظام سرمایهداری و استقرار نظام اشتراکی و سوسیالیستی، بزهکاری خودبهخود از میان خواهد رفت(ابراهیمی و رجبی: ۱۳۸۹، ۲۰).
۳-۳-۵-پیشگیری در نظریههای جرمشناسی واکنش اجتماعی
براساس نظریههای مختلف جرمشناسی واکنش اجتماعی، بین مجرم و غیرمجرم تفاوتی نیست و جرم نتیجه نوع کارکرد نظام عدالت کیفری است. در این دیدگاه، رفتار مجرمانه اشخاص، دیگر محصول تأثیر نوع بافت شهری، شهرنشینی، شرایط فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نیست، بلکه حاصل فرایند پویا میان کنش افراد با اطرافیان خود و به ویژه ضابطان و نهادهای قضایی است. به عقیده این جرمشناسان، قانونگذار با جرمانگاری اعمال و رفتارهایی در چارچوب قوانین کیفری و با اعمال و اجرای این قوانین در جامعه، بعضی افراد را متصف به وصف بزهکار میکند. بدین ترتیب، این واکنش اجتماعی علیه جرم و نهادهای مربوط به آن است که بزه و بزهکار را به وجود میآورد و نه علل و عوامل شخصی و محیطی. با چنین انتقادی علمی-عقیدتی به جرمشناسی، پیشگیری از جرم موضوعیت خود را از دست میدهد(نجفی ابرندآبادی:۱۳۸۸، ۲۳).
اما برعکس، همانطور که پیشتر گفته شد، تمام نطریههای علتشناسی با رویکرد روانشناسی-اجتماعی و نیز روانشناسی-اخلاقی بر این نکته تأکید دارند که پیشگیری از بزهکاری، از لحاظ تجربی امکانپذیر است. همچنان که نظریههای تکمیلی پویایی عمل جنایی که به وضعیت پیشجنایی یا شخصیت مرتکب در گذر از اندیشه به فعل نقش اساسی قائل میشوند، را نیز باید به گروه اخیر افزود(سیگل:۱۳۸۵، ۱۸۹).
تاکنون برنامههای پیشگیری متعددی در دنیا و به ویژه در کشورهای غربی اجرا شده است. نتیجه تحقیقات در مورد افزایش حضور«گشتهای پلیس» نیز به نوبه خود، نشان داده است که جز در حالت «اشباع» حضور نیروهای پلیس در تمام سطوح جامعه که البته بودجه زیادی را به خود اختصاص خواهد داد، منجر به جابجایی بزهکاری میگردد. البته، در زمینه اقدامات پیشگیرانه ناظر به محدود کردن فرصتهای مجرمانه(پیشگیری وضعی) نتایج امیدوار کنندهای به دست آمده است. در نهایت اینکه با توجه به داده های نظری و عملی، چنین به نظر میرسد که اگرچه پیشگیری امری غیرممکن نیست، لیکن قلمرو اجرا و نتایج و آثار آن، نامحدود نمیباشد(ابراهیمی و رجبی: ۱۳۸۹، ۲۰).
۳-۴-گستره محدودیتهای پیشگیری
پیشگیری و کارایی آن با محدودیتهای مختلف در حوزههای متعدد مواجه است. برخی از این محدودیتها، به نوع جرایم، افراد و تابعان پیشگیری، شیوههای مورد استفاده در پیشگیری از لحاظ امکان استفاده از آن در سطح گسترده و نه به صورت آزمایشی، هزینههای به کارگیری تدابیر مختلف و به حوزه حقوق و آزادیهای فردی مربوط میشود. برخی از این حقوق مطلق بوده و امکان تحدید آن به بهانه پیشگیری وجود ندارد و محدودیت برخی دیگر که از حقوق نسبی محسوب میشود، مستلزم رعایت برخی شرایط است که در اسناد و موازین حقوق بشر بدان اشاره شده است. بدین ترتیب محدودیتها را میتوان در دو دسته محدودیتهای جرمشناختی و محدودیتهای حقوق بشری مورد بررسی قرارداد:
۳-۴-۱-محدودیتهای جرمشناختی
NFI[19]
NF I ≥ ۰٫۸۰
۰٫۸۵
مطلوب
NNFI[20]
NNFI ≥ ۰٫۸۰
۰٫۸۴
مطلوب
CFI[21]
CFI ≥ ۰٫۹۰
۰٫۹۰
مطلوب
IFI[22]
IFI ≥ ۰٫۹۰
۰٫۹۱
مطلوب
GFI[23]
GFI ≥ ۰٫۹۰
۰٫۹۳
مطلوب
AGFI[24]
AGFI ≥ ۰٫۹۰
۰٫۸۶
نامطلوب
شاخص های برازش میزان شایستگی مدل مفهومی تحقیق را در سنجش جامعه تحقیق مورد نظر نشان میدهند یا به عبارت دیگر حاکی از آن هستند که تا چه اندازه دادههای جمع آوری شده از مدل تحقیق حمایت میکنند. نکته قابل ذکر آن است پارامترهای تاثیر گذار بر این شاخص ها متفاوت است برای مثال برخی از آنها به شدت به حجم نمونه حساس میباشند. لذا در مورد تناسب مدل بایستی به تمامی شاخص ها نگریسته شود و پایین بودن شاخص های برازش مدل در یک یا چند شاخص، به معنای عدم تناسب مدل نیست.
۴-۶٫ جمع بندی
یکی از اهداف هر تحقیقی پس از جمع آوری دادهها، تبدیل آن به اطلاعات است زیرا داده های خام به تنهایی قابل استفاده نیستند. لذا سعی هر محققی بر آن است که با تجزیه و تحلیل های مناسبی که روی داده ها صورت می دهد استفاده آسان و بهینه را برای کاربران مورد نظر خود فراهم آورد.
در فصل حاضر ما از آمار توصیفی و استنباطی جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده کردیم. در قسمت آمار توصیفی با ارائهی جداول فراوانی و همچنین نمودارهای فراوانی سوالات جمعیت شناختی سعی شد بیشتر از طریق بصری، اطلاعاتی در اختیار خواننده قرار گیرد. جهت تایید روایی و تایید و یا رد فرضیه ها ما از آمار استنباطی استفاده نمودیم که جهت انجام این کار از نرم افزار LISREL 8.54 بهره بردیم. روایی سوالات و ابعاد متغیرهای مکنون برونزا و درونزا را در دو سطح مرتبه اول و دوم مورد بررسی قرار دادیم و جهت تایید یا رد فرضیات نیز از تحلیل مسیر استفاده نمودیم.
مطابق نتایج بدست آمده از دو فرضیه اصلی تحقیق، فرضیه اول که رابطه مستقیم و مثبت شخصیت کارآفرینی و رفتار کارآفرینانه را بررسی میکرد تایید و فرضیه دوم که همین رابطه را به طور غیر مستقیم و از طریق متغیر میانجی عوامل انسانی تسهیم دانش مورد سنجش قرار می داد رد شد. همچنین از دو فرضیه فرعی تحقیق حاضر، فرضیهای که رابطهی بین شخصیت کارآفرینی و عوامل انسانی تسهیم دانش را بررسی میکرد تایید شد.
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱٫ مقدمه
در رابطه با ویژگی های شخصیتی در داخل و خارج از کشور تحقیقات زیادی انجام شده است. این تحقیقات از دیدگاه های محققان مختلف ارائه گردیده است که بیشترین تعداد تحقیقات مربوط به مدل پنج عاملی بزرگ شخصیت می باشد. پژوهش حاضر علاوه بر توجه به ویژگی های شخصیتی کارآفرینی، تاثیر این متغییر را بر روی بروز رفتارهای کارآفرینانه نیز سنجش می کند و تسهیم دانش به عنوان متغییر میانجی می باشد.از این رو پژوهش حاضر از جنبه نوآورانه ای برخوردار است. با این تفاسیر این پژوهش با مدل مفهومی ارائه شده تاکنون در داخل و خارج از کشور انجام نگرفته است.
در فصل اول، کلیات پژوهش، شرح موضوع، بیان اهمیت پژوهش، سوالات، فرضیات و اهدافی که محقق به دنبال آن است، مطرح گردید.
روشهای انتخاب لاین خالص، روش شجرهای و تلاقی برگشتی مخصوصا جهت انتقال صفت مقاومت به بیماری از گونههای مقاوم به گونههای حساس تجاری و انتخاب دورهای از دیرباز برای اصلاح کلزا استفاده شدهاند [۱۴۹]. اصلاح با روش دابلهاپلوئید از طریق کشت بساک و کشت میکروسپور نیز در کلزا اجرا شده است [۱۰۸، ۱۳۸، ۱۵۲، ۱۷۰]. با توجه به وجود دگرگشنی در کلزا تهیه هیبرید و استفاده از قابلیت هتروزیس نیز یکی از روشهای مناسب و مفید در اصلاح کلزا میباشد. در کشورهای چین، استرالیا و کانادا به طور وسیعی ارقام هیبرید کشت میشوند [۸۲، ۱۷۲]. مهندسی ژنتیک نیز در زمینه تولید ارقام تراریخت کمک بسیار شایانی در جهت تولید ارقام تجاری جدید نموده است [۱۳۲، ۱۶۶]. با بهره گرفتن از موتاژنهای شیمیایی و فیزیکی تنوع قابل ملاحظهای را در جوامع گیاهی کلزا ایجاد کردهاند. با بهره گرفتن از کشت بافت و جهشزایی به کمک مواد شیمیایی توانستهاند در ترکیب اسید چرب روغن دانه کلزا تغییر ایجاد کنند [۱۶۷]. تلفیق روشهای اصلاحی نوین با روش های اصلاحی کلاسیک آینده درخشانی را برای اصلاح کلزا رقم خواهد زد.
۲-۱۶- تجزیه تحلیلهای چند متغیره
روش های تجزیه و تحلیل چند متغیره که بدون از بین بردن مقدار زیادی از اطلاعات مفید قادر به کاهش حجم داده های مورد مطالعه جهت تجزیه و تحلیل دقیقتر برای بهنژادگران هستند، از اهمیت ویژهای برخوردار میباشند [۷۸]. در این خصوص استفاده از ضرایب همبستگی بین صفات متداول میباشد که مبین روابط علی و معلولی خصوصیات مورد مطالعه نمیباشد، چرا که تعدادی عامل ناشناخته در این ارتباطات نقش دارند که کاربرد همبستگی در درک و تفسیر آنها کافی نیست [۲۹، ۱۰۵].
در واقع تجزیه چند متغیره عبارت از کاهش حجم داده ها در روشهایی است که با تعداد زیادی اندازه گیری(متغیر) روی یک یا تعداد بیشتری نمونه به صورت همزمان سر و کار دارد. در تجزیه چند متغیره پیرامون روابط همزمان متغیرها بحث میشود .در تکنیکهای آماری چند متغیره پیرامون میانگین و یا واریانس یک متغیر و یا رابطه دو متغیر بحث نمیشود بلکه کوواریانسها و همبستگیهای میان سه متغیر یا بیشتر بررسی میشود. بطور کلی می توان هدفهای استفاده از روش های آماری چند متغیره را در تحقیقات علمی به صورت کاهش داده ها و ساده کردن ساختار مورد مطالعه، پی بردن به ارتباط بین متغیرها، پیش بینی ارزش متغیرها، گروهبندی و ساختن فرضیه و آزمون آن خلاصه کرد [۴۱].از انواع روش های آماری چند متغیره می توان به رگرسیون و همبستگی چندگانه، تجزیه و تحلیل ضرایب مسیر،تجزیه به مولفه های اصلی، تجزیه به عاملها، تجزیه خوشه ای و تجزیه تابع تشخیص نام برد [۲۰، ۱۱۷].
۲-۱۶-۱- همبستگی بین صفات
همبستگی بین صفات یکی از معیارهای اندازهگیری ارتباط بین دو یا چند متغیر است. عدم لحاظ این ضرایب در برنامههای اصلاحی و انتخاب برای بهبود یک یا چند صفت ممکن است نتایج مطلوبی بدنبال نداشته باشد. لذا توجه به همبستگی بین صفات در برنامههای اصلاحی از اهمیت ویژهای برخوردار است [۶۰، ۶۵، ۷۵].
مطالعات تونکترک و سیفتسی [۱۵۸] نشان داد که با افزایش تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه و تعداد شاخه های فرعی در بوته، عملکرد دانه در گیاه کلزا افزایش یافته و همبستگی مثبت و معنیداری بین این صفات و عملکرد دانه وجود داشته است.
در مطالعهی دیگری مارجانویک جیرومیلا و همکاران [۱۲۲] همبستگی مثبت و معنیداری را بین هر کدام از صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه های فرعی، تعداد غلاف در بوته و وزن هزار دانه با عملکرد دانه در گیاه کلزا گزارش کردند. ایوانوسکا و همکاران [۹۹] نیز با مطالعه بر روی ارقام کلزا در دو محیط نشان دادند که عملکرد دانه با صفات تعداد شاخه فرعی، طول غلاف، وزن هزار دانه و تعداد غلاف در هر دو مکان همبستگی مثبت و معنیداری وجود داشته و با ارتفاع بوته در یکی از محیطها همبستگی داشته است. اوزر و همکاران [۱۳۱] ارتباط معنیداری را بین ارتفاع بوته و عملکرد دانه در بوته گزارش کردند و آنها همچنین بیان داشتند بین طول مدت گلدهی با عملکرد دانه ارتباط معنیداری وجود داشته است.
۲-۱۶- ۲- رگرسیون گام به گام
زمانی که تعداد متغیرهای مستقل زیاد باشند برای پیدا کردن تأثیرگذارترین آنها بر متغیر تابع (مثلاً عملکرد) و برآورد معادله رگرسیون روشهای متعددی وجود دارد که متداولترین آنها رگرسیون گام به گام میباشد [۵۹، ۶۶]. در این روش ابتدا مهمترین متغیر مستقل رگرسیون که باعث افزایش سریع R2 میشود، وارد معادله رگرسیونی میگردد و به همین ترتیب متغیرهای بعدی وارد مدل میگردند [۸۴]. به این ترتیب با بهره گرفتن از روش رگرسیون مرحلهای میتوان سهم هر صفت و میزان تأثیر آن بر عملکرد را تعیین کرد و صفاتی که بیشترین تأثیر را بر عملکرد دارند، در برنامههای اصلاحی و برای بهبود ژنتیکی عملکرد مورد توجه قرار داد [۱۲۸]. استفاده از رگرسیون گام به گام در کلزا نشان داده است که ۵ صفت شامل تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه، و تعداد گره در ساقه در مدل رگرسیونی قرار گرفته و عملکرد دانه کلزا را توجیه نمودند[۶۲]. در مطالعه مذکور، صفت تعداد غلاف در بوته با ضریب تبیین ۴۱/۰ به تنهایی بخش عمدهای از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کرد و در مطالعات مشابهی [۹۹، ۱۲۹] نیز تجزیه رگرسیون گام به گام نشان داد که دو صفت تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در غلاف نقش تعیین کننده و مهمی در توجیه عملکرد دانه داشتهاند. در مطالعه دیگر انجام رگرسیون گام به گام برای عملکرد دانه در مقابل سایر صفات در کلزا نشان داده است که صفت وزن هزار دانه با ضریب تبیین ۶۴% به تنهایی بخش عمدهای از تغییرات مدل رگرسیونی را توجیه کرد و دیگر صفت وارد شده در مدل صفت پایان دوره گلدهی با ضریب تبیین ۷% بود [۲۲].
۲-۱۶-۳- تجزیه و تحلیل ضرایب مسیر
وقتی تعداد زیادی متغیر همبسته وجود دارد، نمیتوان از آثار غیر مستقیم صفات بر روی یکدیگر چشمپوشی نمود و ضرایب همبستگی تحت تأثیر اثر غیرمستقیم صفات دیگر واقع شده که در این صورت تفسیر صحیحی از آنها به دست نمیآید [۶۹، ۱۰۵]. تجزیه مسیر روش مناسبی برای تعیین سهم نسبی این آثار میباشد. از این جهت در مطالعات مختلف، برای تشخیص مهمترین جزء مؤثر بر عملکرد از تجزیه مسیر استفاده میشود. همچنین روابط بین صفات را میتوان برای تعریف شاخص انتخاب جهت گزینش ژنوتپهای برتر مورد استفاده قرار داد [۱۶، ۸۱]. در تجزیه ضرایب باید متغیرهای شرکت کننده در تجزیه را بر اساس روابط علی و معلولی، دانش قبلی محقق از ارتباط موجود بین متغیرها، روابط فیزیولوژیک بین صفات و یا براساس رگرسیون مرحلهای انتخاب نمود [۲۰، ۵۸، ۱۱۸].
در آزمایشهای مشابهی بر روی کلزا گوا و همکاران [۹۱] و صباغنیا و همکاران [۱۳۹] گزارش کردند که وزن هزار دانه دارای بیشترین اثر مستقیم مثبت بوده است و برخی محققین نیز گزارش کردند که صفت وزن هزار دانه و صفت پایان گلدهی بیشترین اثر مستقیم مثبت را روی عملکرد دانه نشان دادهاند و تعداد روز تا پایان گلدهی و وزن هزار دانه به صورت غیر مستقیم همبستگی منفی با عملکرد دانه داشته است [۲۲، ۶۲].
۲-۱۶-۴- تجزیه به عاملها
تجزیه به عاملها روشی برای کاهش حجم دادهها میباشد. در این روش مجموعهای از متغیرها به چند دسته تقسیم میشوند که هر یک از این دسته ها را یک عامل میگویند [۷]. در تجزیه به عاملها کوواریانس یا همبستگی موجود در بین چندین متغیر بوسیله تعداد کمی عامل یا متغیر پنهانی غیر قابل اندازهگیری توصیف میشود. مزیت تجزیه به عاملها این است که اگر متغیر یا عامل جدیدی خلق شد، در این روش تفسیر آسانتری خواهد داشت و در صورتی که محقق قصد ایجاد تعداد عامل کمتر با در برداشتن بیشترین اطلاعات را داشته باشد این روش مفیدتر است [۱۰۴]. ضرایب عوامل پنهانی به عنوان بار عاملها معرفی میشود و نشان دهنده میزان تأثیر عاملها در توجیه تغییرات متغیرها میباشد. تجزیه به عاملها میتواند بر روی ماتریس همبستگی و یا ماتریس واریانس–کوواریانس انجام شود [۱۰۴]. در صورتی که عاملها به راحتی و با اطمینان قابل تفسیر و توضیح دادن نباشند، از دوران عاملها استفاده میشود که با این کار عاملهایی به دست میآیند که به آسانی قابل تفسیر هستند [۷].تجزیه به عامل ها در مطالعات ضابط و همکاران [۳۲] نشان داد که ۳ عامل اول بیشترین تغییرات را توجیه میکردند و عامل اول مهمتر از سایر عوامل بوده است و این عامل ها شامل صفات تعداد روز تا گلدهی، تعداد روز تا رسیدگی، شاخص برداشت و عملکرد اقتصادی بوده است.
در مطالعه دیگری صفات شاخص برداشت، تعداد غلاف در بوته، ارتفاع بوته، سرعت فتوسنتز و هدایت روزنه ای به ویژه در مرحله گلدهی و طول دوره رشد گیاه نقش مثبتی در افزایش عملکرد کلزا داشتهاند[۵۰]. همچنین در مطالعه موسوی و همکاران [۴۸] چهار عامل اول مجموعاً ۵۹ درصد از تغییرات موجود بین صفات را توجیه نمودند، به طوری که عامل اول ۲۲ درصد از واریانس بین صفات را به خود اختصاص داد و نقش مهمی را از طریق متغیرهای طول غلاف و تعداد دانه در غلاف ایفا نموده است، لذا این عامل تحت عنوان عامل مخزن نامگذاری کردهاند. عامل دوم ۱۵ درصد از واریانس را توجیه نموده است و با توجه به ضرایب عاملی، روز تا گلدهی و روز تا غلافدهی که بیشترین نقش را داشتند عامل دوم به نام عامل سرعت رشد نامگذاری شده است. در مطالعه فوق، عامل سوم۱۲ درصد از واریانس بین صفات را به خود اختصاص داد و نقش مهمی را از طریق ارتفاع و عملکرد بیولوژیک ایفا نموده و لذا این عامل را تحت عنوان عامل عملکرد بیولوژیک نامگذاری نموده اند. عامل چهارم ۸ درصد از واریانس بین صفات را به خود اختصاص داد و نقش مهمی را از طریق متغیرهای تعداد غلاف در بوته و تعداد شاخه فرعی ایفا نمود، لذا این عامل را تحت عنوان عامل اجزای عملکرد نامیدند.
۲-۱۶-۵- وراثتپذیری
اهمیت نسبی عوامل وراثتی در تعیین ارزش فنوتیپی به قابلیت توارث معروف است و بسته به اینکه به ارزش ژنوتیپی یا اصلاحی ربط داده شود، دو مفهوم متفاوت پیدا می کند. نسبت واریانس افزایشی به واریانس فنوتیپی را قابلیت توارث خصوصی گویند که نشان دهنده میزان شباهت نتاج به والدین و ارثی بودن یک صفت می باشد [۵].
مطالعه علی و همکاران [۵۷] روی شاخصهای انتخاب برای بهبود عملکرد کلزای زمستانه نشان داد که حداکثر وراثت پذیری عمومی با ۹۰% برای روز تا رسیدگی به دست آمد و پس از آن به ترتیب روز تا گلدهی، وزن هزار دانه و عمکرد دانه قرار داشتند. صدیقی و همکاران [۱۴۷] به مطالعه تنوع ژنتیکی حاصل از القاء جهش در کلزا با اشعه گاما و اتیل متیل سولفونات به تنهایی و به صورت ترکیبی پرداختند وآنها بیشترین میزان وراثتپذیری را به ترتیب برای صفات تعداد غلاف در بوته (۷۸/۸۱%)، شاخه های اولیه (۱/۸۱%) وعملکرد دانه (۵/۷۹%) مشاهده کردند.
۲-۱۶-۶- ضریب تغییرات
از ضریب تغییرات برای تعیین دقت آزمایش و مقایسه طرحهای مختلف با یکدیگر و همچنین ارزیابی میزان تنوع ژنتیکی و فنوتیپی ایجاد شده، استفاده میشود [۴۱].
ضریب تغییرات ژنتیکی و فنوتیپی به عنوان معیار مناسبی برای ارزیابی تنوع حاصل از القاء جهش در مطالعات جهش به کار رفته است [۱۴۷]. مطالعه شیخ و همکاران [۱۴۴] روی نسل های M1 تا M4 حاصل از القاء جهش شیمیایی با EMS در خردل اتیوپیایی نشان داد که بیشترین تنوع حاصل از جهش با توجه به معیار ضریب تغییرات ژنتیکی و فنوتیپی به تعداد شاخه های ثانویه (۲/۲۹% ضریب تغییرات فنوتیپی و ۷/۲۵%ضریب تغییرات ژنتیکی) وکمترین آن به صفت روز تا رسیدگی اختصاص داشت. صدیقی و همکاران [۱۴۷] حداکثر میزان ضریب تغییرات را در صفات عملکرد دانه در بوته (۹/۳۷%)، تعداد غلاف در بوته (۳۰%) و وزن هزار دانه (۴/۲۸%) در موتانتهای کلزای حاصل از تیمار با اشعه گاما و اتیل متان سولفونات مشاهده کردند.
فصل سوم مواد و روشها
۳-۱- مکان آزمایش
این آزمایش در سال زراعی۹۱-۱۳۹۰ در مزرعه پژوهشی کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان واقع در۴۰ کیلومتری جنوب غربی اصفهان اجرا شد. ارتفاع مزرعه از سطح دریا ۱۶۳۰ متر که دارای اقلیم نیمه خشک و خنک با تابستانهای خشک میباشد. میانگین بارندگی و دمای سالیانه به ترتیب۱۴۰ میلی متر و ۵/۱۴ درجه سانتیگراد می باشد. بافت خاک مزرعه لوم رسی با جرم مخصوص ظاهری ۴/۱ گرم بر سانتیمتر مکعب و میانگین pH آن حدود ۵/۷ است.
۳-۲- عملیات زراعی
زمین محل آزمایش در اسفندماه شخم و قبل از کشت دیسک زده شد. به منظور تأمین فسفر و ازت مورد نیاز گیاه، قبل از کاشت از فسفات آمونیوم به مقدار ۲۰۰ کیلوگرم در هکتار استفاده گردید. در تاریخ ۲۸/۱۲/۱۳۹۰ بذور هر لاین به صورت نواری بر روی یک ردیف به طول ۲ متر و با فاصله بین ردیف ۵۰ سانتیمتر و فاصله روی ردیف حدود ۵ سانتیمتر به عنوان یک واحد آزمایشی کشت گردیدند. آبیاری اول بلافاصله بعد از کشت و آبیاری های بعدی به طور تقریبی هر ۱۰-۷ روز یکبار انجام گردید. جهت تکمیل ازت مورد نیاز گیاه در مرحله به ساقه رفتن از کود اوره به صورت سرک و به میزان ۱۰۰ کیلوگرم در هکتار استفاده گردید. کنترل علفهای هرز در آزمایش طی چتد مرحله به صورت دستی انجام گرفت. در مرحله پرشدن دانهها جهت مقابله با شته کلزا از سم کنفیدور با غلظت cc5/0در لیتر استفاده گردید. هنگام برداشت نهایی نیز کل بوتههای هر لاین برداشت گردید. اندازه گیریها برای هر واحد آزمایشی به صورت میانگین ۵ بوته محاسبه گردید.
۳-۳- مواد ژنتیکی و طرح آماری مورد استفاده
مواد ژنتیکی مورد استفاده در این مطالعه شامل ۹۴ لاین نسل M3 حاصل از تیمار اشعه گاما بر روی ارقام ساریگل و RGS003 و همچنین ارقام والدینی بودند. این لاینها از بخش دانههای روغنی موسسه اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج تهیه شدند که بر اساس استاندارد توصیه شده [۸۷] با اشعه گاما در دزهای صفر(شاهد)، ۸۰۰، ۱۰۰۰ و ۱۲۰۰ گری پرتوتابی شده بودند. عمل پرتوتابی با منبع کبالت ۶۰ سازمان انرژی اتمی در آبان ۱۳۸۶ انجام گرفته و پس از طی مراحل غربالگری در آزمایشگاه، به مدت دو سال در مزرعه کشت گردیده است [۳۸]. این لاینها در قالب طرح مربع لاتیس ساده ۱۰×۱۰ در ۲ تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. دو رقم مادری (شامل رقم RGS003 و رقم ساریگل) هر کدام با سه مرتبه کشت در هر تکرار بعنوان شاهد مورد استفاده قرار گرفت.
۳-۴- خصوصیات مورد بررسی و نحوه اندازهگیری آنها
روز تا ۵۰ % گلدهی: تعداد روز از تاریخ کاشت تا زمانی که ۵۰% بوتههای هر واحد آزمایشی به گل رفتند.
روز تا رسیدگی: تعداد روز از تاریخ کاشت تا زمانی که حداقل ۵۰% غلافها در هر واحد آزمایشی قهوه ای شده باشند.
ارتفاع بوته: ارتفاع تعداد ۵ بوته تصادفی از محل طوقه تا بلندترین قسمت بوته بر حسب سانتیمتر و پس از خاتمه گلدهی در ساقه اصلی اندازه گیری شد و میانگین آن ها منظور گردید.
تعداد غلاف در بوته: میانگین کل تعداد غلاف های ۵ بوته تصادفی (ساقه اصلی و شاخه های فرعی) اندازه گیری شد.
تعداد دانه در غلاف : میانگین تعداد دانههای موجود در ۵ غلاف از ۵ بوته تصادفی در هر لاین مورد محاسبه قرار گرفت.
وزن هزار دانه: برای تعداد ۵ نمونه از هر لاین با بهره گرفتن از سینی های شمارش بذر توزین شده و میانگین آن بر حسب گرم ثبت شد.
عملکرد دانه در بوته:بر اساس میانگین وزن دانههای به دست آمده از ۵ بوته تصادفی بر حسب گرم محاسبه گردید.
۳-۵- تجزیه آماری اطلاعات
تجزیه واریانس برای صفات مختلف بر اساس طرح آماری لاتیس ساده انجام گرفت و در صورت معنی دار بودن F، تیمارها به روش حداقل تفاوت معنیدار (LSD) مقایسه گردیدند. ضرایب همبستگی فنوتیبی و ژنتیکی بین صفات مورد محاسبه قرار گرفتند. از تجزیه رگرسیون مرحلهای به منظور تعیین صفاتی که بیشترین توجیه را در تغییرات عملکرد دانه داشتند، استفاده شد. با بهره گرفتن از نرم افزار Path analaysis نیز تجزیه ضرایب مسیر برای تعیین آثار مستقیم و غیر مستقیم اجزای عملکرد بر عملکرد دانه استفاده شد. جهت یافتن عوامل پنهانی، تجزیه به عاملها به وسیله نرم افزار SAS انجام شد. اجزاء متشکله واریانس با بهره گرفتن از امید ریاضی میانگین مربعات طرح آماری برآورد گردید و سپس ضرایب تنوع فنوتیپی و ژنتیکی محاسبه گردید. برآورد وراثت پذیری عمومی صفات بر مبنای میانگین رقم محاسبه گردید. تجزیه آماری به کمک نرم افزارهای SAS، MSTATC، SPSS و ویرایش دادهها، ترسیم نمودارها و جداول به کمک نرم افزار Excel صورت گرفت.
جدول ۳-۱: امید ریاضی تجزیه واریانس طرح لاتیس ساده
منابع تغییرات | درجه آزادی | امید ریاضی |
۲۴ درصد تفاوت بین پیشرفت تحصیلی گروه ها
پریشانی و همکاران
(۱۳۹۰)
تاثیر آموزش فعال فناورانه زیست شناسی بر انگیزه تحصیلی
برانگیزه تحصیلی تفاوت معنا دار دارد
فصل سوم
روش شناسی پژوهش
۳-۱- مقدمه:
این پرسش که «چگونه داده ها گردآوری شود و مورد تفسیر قرار گیرد، به طوری که ابهام حاصل از آنها به حداقل ممکن کاهش یابد» مربوط به روش شناسی[۷۴] پژوهش است. دستیابی به هدفهای علمی یا شناخت علمی میسر نخواهد بود، مگر زمانی که با روش شناسی درست صورت پذیرد. به عبارت دیگر پژوهش از حیث روش است که اعتبار مییابد. بنابراین پژوهش گر باید توجه داشته باشد که اعتبار دستاوردهای پژوهش به شدت تحت تأثیر روشی است که برای پژوهش خود برگزیده است (خاکی، ۱۳۸۳، ص۱۵۵).
از اصطلاح روش پژوهش معانی خاص و متمایزی در متون علمی استنباط میشود که یکی از تعاریف جامع بصورت زیر میباشد: روش پژوهش مجموعهای از قواعد، ابزار و راه های معتبر (قابل اطمینان) و نظامیافته برای بررسی واقعیتها، کشف مجهولات و دستیابی به راهحل مشکلات است (خاکی،۱۳۸۳، ص ۲۰).
به طور کلی هر پژوهشی در ابتدا در پی طرح مشکل یا مسألهای مطرح میشود. مشکل یا مسألهای که پرسش های زیادی را در ذهن پزوهش گر ایجاد میکند، و موجب پیدایش فرضیاتی میشود. پژوهش گر با جمعآوری اطلاعات و آمار مورد نیاز و تجزیه و تحلیل آنها به پاسخ پرسش های پژوهشی، تأیید و یا رد فرضیات مطرح شده میپردازد. در این فصل به طرح و چگونگی پژوهش به تفصیل پرداخته خواهد شد و پس از بیان روش پژوهش به بررسی جامعه آماری، تعداد افراد جامعه و روش نمونه گیری از این جامعه، پرداخته خواهد شد. در ادامه ابزار و روش های گردآوری اطلاعات و چگونگی سنجش روائی و پایائی این ابزار تشریح گردید و سپس متناسب با فرضیات پژوهش و اطلاعات جمع آوری شده در این فصل، روش تحلیل داده ها مشخص میگردد.
۳-۲- روش پژوهش
پژوهش حاضر باتوجه به ماهیت موضوع، اهداف و فرضیه های آن و به دلیل استفاده از نتایج آن در زمینه آموزش و یادگیری، از بعد هدف، کاربردی و از نوع شبه آزمایشی می باشد. طرح از دو گروه آزمودنی تشکیل شد که هردو گروه سه بار مورد اندازه گیری قرار گرفتند. اندازه گیری اول با اجرای پیش آزمون و اندازه گیری دوم با اجرای پس آزمون انجام پذیرفت. اندازه گیری سوم نیز بااجرای پس آزمون مجدد (آزمون یادداری) پس از گذشت ۳ هفته از آخرین جلسه اجرا انجام گرفت. ذکر این نکته ضروری است که پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه یکسان بودند. آموزش برای گروه کنترل در کلاس درس معمولی و با بهره گرفتن از روش تدریس معمول (سخنرانی ) و برای گروه آزمایش در آزمایشگاه و با روش تدریس فعال فناورانه ( TEAL) انجام گرفت تا تاثیر متغیرمستقل برمیزان یادگیری و یادداری در درس شیمی ۳ و آزمایشگاه مورد بررسی قرار گیرد.
۳-۳- جامعه آماری
جامعه آماری در این پژوهش تمامی دانش آموزان دختر رشته تجربی سال سوم مقطع متوسطه شهرستان ایوان غرب که در نیمسال دوم سال تحصیلی ۹۳/۱۳۹۲ مشغول به تحصیل بوده اند تشکیل می دهند. تعداد ۱۴۹ نفر دانش آموز دختر در قالب ۷ کلاس درس جامعه آماری تحقیق را تشکیل می دهد. جدول ۳-۱ جامعه آماری تحقیق را به تفکیک مدرسه و کلاس نشان می دهد.
جدول ۳-۱: جامعه آماری
ردیف
نام مدرسه
تعداد دانش آموز دختر
تعداد کلاس
۱
حضرت فاطمه زهرا (س)
۵۸
۳
۲
کوثر
۵۶
۲
۳
حضرت زینب (س)
۱۲
۱
۴
غیر انتفایی نساء