پژوهشهای اخیر نشان دادهاند که آدیپونکتین شاخص پیشگویی کنندهی قدرتمندی برای مقاومت به انسولین ( سندرم متابولیک) است (۱۴۷)، عمل حساسسازی به انسولین که آدیپونکتین باعث آن میشود، این پیشنهاد را مطرح میکند که تولید آدیپونکتین پایین به احتمال زیاد میتواند در ارتباط بین ذخایر چربی احشایی و مقاومت به انسولین نقش داشته باشد (۱۴۸).
این هورمون سوخت و ساز چربی و قند را در بدن تنظیم میکند، و دارای آثار ضد آتروژنیک(از دست دادن خواص ضد انعقاد)، ضد دیابت، و ضد التهابی است که به دلیل نقش ضد التهابی از ایجاد فرایندهای التهابی در دیوارعروق پیشگیری میکند. در واقع آدیپونکتین با مهار ستنز عملکردTNF-a و IL-6 و در نتیجه کاهش تولیدCRP پاسخهای التهابی را مهار کرده و با کاهش بیان ژنی ICAM-1 و بهبود عملکرد اندوتلیال، روند پیشرفت آترواسکلروز را کند میکند (۱۴۸). مثلا نتایج برخی پژوهشها حاکی از آن است که پایین بودن میزان آدیپونکتین باعث تجمع رسوبات در عروق یا تصلب شرایین میشود (۱۴۹-۱۵۲).
عملکرد آدیپونکتین و کبد:
سه عامل مهم در روند ایجاد بیماری کبد چرب، شناخته شدهاند که شامل اسیدهای چرب، واسطه های شیمیایی به نامهای “تی ان اف آلفا و آدیپونکتین هستند. در حالت طبیعی اسیدهای چرب از طریق جریان خون رودهها به کبد منتقل شده در آنجا توسط یکی از اعضاء مهم سلولهای کبدی به نام میتوکندری که منبع تولید انرژی سلولی هستند، تغییر یافته و به صورت فسفولیپیداز کبد خارج میشوند. این روند تحت تاثیر هورمونها و به خصوص انسولین تنظیم میشود. انباشتهشدن چربی در سلول کبدی هنگامی اتفاق میافتد که روند تولید چربیها افزایش یافته و ترشح آنها ازکبد مختل شود. این پدیده زمانی اتفاق میافتد که میزان چربیهای ورودی به کبد افزایش یافته و یا به علت اختلال در میتوکندریها روند تولید و ترشح فسفولیپیدها کاهش یابد. «آدیپونکتین» با جلوگیری از ورود اسیدهای چرب به داخل سلولهای کبدی و افزایش سوخت و ساز چربی در داخل سلولهای کبدی از تجمع چربی در کبد جلوگیری میکند. این واسطه شیمیایی یک عامل مهم حساسکننده کبد به اثر انسولین است. «تی ان اف آلفا» واسطه شیمیایی دیگری است که اثر مخالف اثر واسطه شیمیایی اول یا همان «آدیپونکتین» را داشته و سبب افزایش تجمع چربی در کبد و ایجاد مقاومت به انسولین میشود. با افزایش اثر«تی ان اف آلفا» نسبت به «آدیپونکتین» نه تنها انباشتگی چربی در کبد بوجود میآید بلکه این افزایش سبب تولید مواد سمی(رادیکالهای اکسیژن) در میتوکندریها میشود که در نهایت منجر به ایجاد التهاب، مقاومت به انسولین و مرگ سلول کبدی میشود. یا اعتقاد بر این است که آدیپونکتین در کبد باعث تعدیل سوخت و ساز گلوکز و تحریک کاتابولیسم اسیدهای چرب و از این طریق باعث پاک شدن اسیدهای چرب آزاد از پلاسما میشود و گلوکونئوژنز را کاهش میدهد. در عضلات نیز باعث افزایش اکسیداسیون اسیدهای چرب و جذب گلوکز به داخل عضلات مخطط میشود (۱۵۲).
آدیپونکتین متصل به تعدادی از گیرندههایی است که تا کنون دو گیرنده مشخص شده است، با شباهت به گیرنده های G پروتئین همراه ویک گیرنده شبیه به خانوادهCADHERIN (153, 154).
adiponectin receptpr 1 _ADIPOR =1
adiponectin rcpetor 2 _ADIPOR =2
T_cadherin_CDH1=3
اعمال برخی از اثرات کاهش وزن آدیپونکتین از طریق مغز است. که شبیه عمل لپتین است. اما این دو هورمون اقدامات مکمل دارد و میتواند اثرات هم افزایی داشته باشد (۱۵۳, ۱۵۴). شواهدی وجود دارد که اثر حساسسازی به انسولین آدیپونکتین نیز در نتیجه فعال سازی آنزیم آدنوزین مونو فسفات کیناز است (۱۵۵). در واقع، به نظر میرسد که آدیپونکتین میتواند از طریق اثر مستقیمی که بر تولید گلوکز کبدی دارد و با افزایش اکسیداسیون چربی کبد و عضله که منجر به کاهش ذخایر چربی میشود، حساسیت به انسولین را افزایش میدهد (۱۵۵, ۱۵۶). آدیپونکتین میتواند با تنظیم منفی آنزیمهای کلیدی فرایند گلوکونئوژنز مانند فسفونوال پیروات و گلوکز ۶ فسفات از تولید گلوکز کبد جلوگیری و به این روش اثر انسولین را تقویت کند (۱۵۶). بهعلاوه، آدیپونکتین بر عملکرد درون سلولی انسولین نیز اثرگذار است چرا که کاهش تیروزین فسفوریلاسیون گیرنده های انسولین سلولهای عضلانی به غلظتهای کم آدیپونکتین سرم مربوط میشود و سطح پایین آن نشانهی شروع بیماری دیابت است (۱۵۷). تزریق آدیپونکتین سطح گلوکز گردش خونی را بدون تحریک ترشح انسولین هم در موشهای طبیعی و هم در دیابتی کم میکند (۱۵۸). به همین ترتیب، غلظتهای آدیپونکتین پایین در افراد چاق با افزایش ذخایر چربی درون سلولی و اختلال در عمل انسولین همراه است (۱۵۸, ۱۵۹).
آدیپونکتین و ورزش:
در پژوهشهای مختلف انواع متفاوتی از فعالیتهای بدنی با مدت و شدت مختلف در افرد اعمال شده است، در این میان، بررسیها نشان دادهاند که کوتاهترین طول دورهی فعالیتهای ورزشی همراه با رژیم غذایی که توانسته است بر میزان آدیپونکتین سرم تاثیر بگذارد دو هفته است. یافته های پژوهشی نشان دادهاند که در کنار مدت زمان فعالیت ورزشی، میزان عضلات درگیر در نوع فعالیت نیز از عوامل تاثیر گذار در پاسخ آدیپونکتین سرم است (۱۵۹, ۱۶۰). در برخی پژوهشها اینگونه بیان شده که تغییرات مثبت آدیپونکتین در اثر فعالیت ورزشی به سبب کاهش توده چربی احشایی (مرکزی) و کاهش مقاومت به انسولین رخ میدهد. در چند پژوهش نشان داده شد که آدیپونکتین درمانی در موشها میزان تریگلیسرید عضلانی و گلوکونئوژنز کبدی را کاهش میدهد و این پیشنهاد را مطرح کردند که آدیپونکتین پیام رابط بین بافت چربی و عضلانی است (۱۶۱). بر این اساس؛ آدیپونکتین با فعالسازی مسیر پروتئین کیناز فعال کننده آدنوزین مونو فسفات اکسیداسیون اسید چرب در سلولهای عضلانی را افزایش میدهد. همچنین یکی از مداخلههای رفتاری موثر در تعدیل میانجیهای التهابی، اجرای فعالیت بدنی میباشد.فعالیت این آنزیم با توده عضلانی درگیر در فعالیت ارتباط دارد (۱۵۶). بنابراین، این فرضیه مطرح میشود ورزشکارانی که طی فعالیت ورزشی از توده عظلانی بیشتری بهره میبرند به منظور تنظیم جریان متابولیک به آدیپونکتین بیشتری نیاز دارند (۱۵۶, ۱۶۲). کاهش بافت چربی که به دنبال فعالیت ورزشی روی میدهد، نیز از عوامل اصلی افزایش آدیپونکتین سرم است (۱۶۳). پژوهشگران بر این باورند که کاهش توده چربی بدنی به دنبال فعالیت ورزشی به ویژه چربی شکمی سهم مهمتری در افزایش میزان آدیپونکتین سرم دارد. سطح آدیپونکتین گردش خونی پس از کاهش تودهی چربی در انسانها افزایش مییابد و غلظتهای پایین آدیپونکتین سرم در افراد چاق پس از کاهش وزن؛ طبیعی میشود. توضیح احتمالی کاهش متناقض آدیپونکتین در افراد چاق و افزایش آن پس از کاهش وزن این است که آدیپونکتین به احتمال زیاد در درجهی نخست توسط چربی احشایی تولید میشود (۱۶۴). اما بافتهای چربی احشایی بزرگ با ذخایر تریگلیسرید بیشتر در مقایسه با بافتهای چربی کوچک آدیپونکتین کمتری را تولید میکند چرا که بافتهای چربی بزرگ حساسیت کمتری به انسولین دارند. یافته های پژوهشی نشان دادهاند که غلظتهای آدیپونکتین گردش در خون در نتیجه فالیت ورزشی افزایش مییابد (۱۶۵). همچنین فعالیت بدنی تاثیرات مثبت خود را در جلوگیری از مقاومت به انسولین نشان داده است (۱۶۵, ۱۶۶). به این ترتیب هورمون آدیپونکتین متعاقب ورزش با کاهش چربی خون، کاهش فرآیندهای التهابی و کنترل قند خون در پیشگیری و ارتقائ سلامتی نقش تعیینکننده دارد. ازین رو در سالهای اخیر استفاه از ورزش برای پیشگیری و درمان از طریق افزایش آدیپونکتین مورد توجه بسیاری از پژوهشگران بوده است.
مبانی تجربی تحقیق
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
ناصری و همکاران (۱۳۸۵) یک کارآزمایی بالینی، با هدف ارزیابی تاثیر رژیم پر پروتئین بر کاهش وزن و شاخصهای سلامتی از جمله غلظت پروتئینهای التهابی پلاسما، بر روی ۲۸ زن چاق را انجام دادند. در این مطالعه افراد به مدت ۱۰ هفته، تحت یکی از دو رژیم قرار گرفتند، کم کالری استاندارد (۱۵درصد انرژی از پروتئین) و پر پروتئین (۳۰درصد انرژی از پروتئین). نتایج حاصل از این بررسی نشان داد رژیم پرپروتئین در بهبود شاخص حساسیت به انسولین و کاهش لپتین پلاسما موثرتر از رژیم استاندارد بود. با این حال، میزان کاهـش وزن، تـغـیـیـر پـروفـایـل لــپیـدهای سرم و پروتئینهای التهابی پلاسما در گروهی که رژیم کم کالری با درصد پروتئین استاندارد یا پروتئین بیشتر داشتند، تفاوت معنیداری نشان نداد (۱۶۷).
مظلوم و همکاران (۱۳۸۷) مقایسه اثر دو رژیم غذایی (کم چرب و نمایه گلایسمی پایین) بر روی کاهش وزن و فاکتورهای چربی خون در زنان چاق را انجام دادند. در این کار آزمایی بالینی ۴۶ زن چاق در محدوده سنی ۵۵ - ۱۸ سال با شاخص توده بدن بزرگتر و مساوی۲۷، مراجعه کننده به درمانگاه مطهری شیراز به طور تصادفی به دو گروه رژیمی(کم چرب و نمایه گلایسمی پایین) تقسیم شده و به مدت شش هفته رژیم خاص گروه خود را دریافت کردند. پارامترهای وزن، شاخص توده بدن، نسبت دور کمر به باسن و فاکتورهای چربی خون در ابتدا و انتهای شش هفته انداز ه گیری شد. درنهایت نتیجه گیری شد که هر دو رژیم غذایی در کاهش وزن و فاکتورهای لیپیدی خون به یک نسبت مؤثر هستند (۱۶۸).
ولیاله دبیدیروشن و همکاران (۱۳۸۷) تاثیر یک جلسه دو درمانده ساز را با شدت کم (۵۵ تا ۶۵ درصد)، شدت متوسط(۶۵ تا ۷۵ درصد) و شدت زیاد(۷۵ تا۸۵) حداکثر اکسیژن مصرفی بر مقادیر آدیپونکتین ۳۰ زن سالم را بررسی کردند. زنان دارای میانگین سنی۲۱ سال و وزن ۵۹ کیلوگرم بودند که به طور تصادفی در سه گروه بالا تقسیم شدند. پروتکل آزمونگیری شامل دو پیشرونده تا حد واماندگی روی نوارگردان بدون شیب بود با سه سرعت کم، متوسط و زیاد. خونگیری ۳۰ دقیقه پس از اتمام فعالیت و باشرایط یکسان به دنبال ۱۲ تا ۱۴ ساعت ناشتایی انجام شد. نتایج نشان داد مقادیر آدیپونکتین در هر سه گروه افزایش داشت اما این افزایش فقط در گروه اول با شدت کم معنیدار بود. همچنین این تغییرات بین سه گروه نیز معنیدار نبود. بهعلاوه مقادیر پیشآزمون و پسآزمون مقادیر گلوکز در هر سه گروه و تغییرات انسولین بین دو گروه با شدت متوسط و زیاد معنیدار بود. بر اساس یافته های تحقیق، با افزایش شدت ورزش و در نتیجه کاهش مدت ورزش، تغییرات کمتری در مقادیر آدیپونکتین سرم زنان جوان فعال ایجاد میشود (۱۶۹).
رحمانینیا و همکاران (۱۳۸۷) در پژوهشی آثار حاد فعالیت ورزشی هوازی و مقاوتی بر لپتین سرم و برخی عوامل خطرزای بیماری کرونر قلب در قلب دختران چاق را سنجیدند. در این پژوهش ۶ دختر جوان وچاق با BMI 5/34 شرکت کردند. آزمودنیها به مدت یک جلسه یک تمرین کردند. تمرینات در دو نوع هوازی و تمرینات مقاومتی بود. نتایج میزان لپتین را در تمرینات هوازی با کاهش نشان داد، ولی در تمرینات مقاومتی این تغییر معنیدار نبود. انسولین پلاسما در همه نوبتهای آزمون در طول روز افزایش یافت، اما مقدار این افزایش در روز تمرین هوازی بسیار کمتر از روز های دیگر بود. تغییرات قند، کلسترول تام، تری گلیسیرید،HDL-C و LDL-C سرم در سه روز تجربی و سه زمان اندازه گیری شد و تفاوت معنیداری نداشت. بنابراین یک جلسه تمرین هوازی به کاهش لپتین سرم میانجامد و ریتم شبانهروزی انسولین را سرکوب میکند. در صورتی که یک جلسه تمرین مقاومتی چنین آثاری را در پی ندارد (۱۷۰).
محبی و همکاران(۱۳۸۸) این پژوهش روی ۳۲ موش نر به مدت ۱۲ هفته انجام شد. آنها را به سه گروه تقسیم کردند و به آنها تمرین دادند. گروه اول با شدت زیاد (دویدن با سرعت ۳۴ متر در دقیقه معادل ۸۰ تا ۸۵ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، گروه دوم با شدت متوسط ( دویدن با سرعت ۲۸ متر در دقیقه معادل۷۰ تا ۷۵ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی) و گروه سوم با شدت کم( دویدن با سرعت ۲۰ متر در دقیقه معادل۵۰ تا ۵۵ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی). این گروه ها به مدت ۱۲ هفته، هر هفته ۵ روز و هر روز ۶۰ دقیقه با شدت های تعیین شده روی نوار گردان با شیب صفر درجه به تمرین پرداختند. پس از خونگیری این پژوهش نشان داد که غلظت سرمی آدیپونکتین با وزن مولکولی بالا در اثر فعالیت ورزشی افزایش مییابد و شدت تمرین در چگونگی پاسخ، متغییر مهمی است (۱۷۱).
بهرامی و همکاران (۱۳۸۹) در تحقیقی اثر محدودیت کالری با تمرین هوازی و بدون تمرین هوازی بر ترکیب بدنی، نیمرخ لیپیدی خون، مقاومت به انسولینی و مارکر التهابی در مردان میانسال چاق/ اضافه وزن مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه، ۲۱ مرد کم تحرک به طور تصادفی به دو گروه ۱۲ هفته ای محدودیت کالری (۵۰۰ کیلوکالری) و تمرین ورزشی به همراه محدودیت کالری (۵۰۰ کیلوکالری) تقسیم شدند. ترکیب بدنی، نشانگر خطر قلبی عروقی و پروتئین واکنشی C قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد. یافته ها بعد از ۱۲ هفته مداخله، در گروه تمرین ورزشی به همراه محدودیت کالری کاهش معناداری در وزن بدن، چربی شکمی، مقاومت به انسولین، نیمرخ چربی خون و پروتئین واکنشی C مشاهده شد. در حالی که در گروه محدودیت کالری، فقط بهبود معنیداری در وزن بدن و شاخص مقاومت به انسولین مشاهده شد (۱۷۲).
رحیمیان و همکاران (۱۳۸۹) تاثیر برنامه تمرین هوازی و رژیم غذایی را بر عوامل خطرسازقلبی – عروقی بر روی ۲۱ زن دارای اضافه وزن و چاقی و مبتلا به فشارخون بررسی کردند. نمونه ها بصورت تصادفی در دو گروه ۱۰ و۱۱ نفره تقسیم و گروه اول علاوه بر داشتن رژیم غذایی کم کالری، در برنامه ی تمرین هوازی شرکت کردند و گروه دوم فقط از رژیم غذایی کم کالری مشابه گروه اول استفاده کردند. شاخصهای تن سنجی، اکسیژن مصرفی بیشینه، عوامل خطرسازبیمار یهای قلبی- عروقی و فشارخون در جلسههای اول، هشتم و شانزدهم تمرین، جمع آوری شدند. هر دو گروه کاهش معنیداری در وزن، نمایه توده بدن، میانگین فشارخون سرخرگی، درصد چربی بدن فشار خون سیستولی و افزایش معنیداری در اکسیژن مصرفی بیشینه نشان دادند. تغییرات کاهشی دور کمر و تغییرات افزایشی در هورمون رنین فقط در گروه تمرین هوازی همراه با رژیم غذایی معنیدار بودند. نتیجه گیری: استفاده برنامه ی ترکیبی تمرین هوازی و رژیم غذایی در مقایسه با رژیم غذایی به تنهایی تأثیر مطلوبتری بر کاهش فشارخون داشت (۱۷۳).
ضرغامی و همکاران(۱۳۸۹) پژوهشی مبنی بر ارتباط تغییرات سطح سرمی لپتین با پروفایل لیپید و شاخصهای تن سنجی در زنان با درجات مختلف چاقی را انجام دادند. این پژوهش بر روی زنان سالم در محدوده سنی ۱۵ تا ۴۹ سال انجام شد و آزمودنیها به گروه های نرمال BMI برابر با ۹/۲۴، گروه اضافه وزن و درجات چاقی با BMI بیشتر از ۲۵ مورد پژوهش قرار گرفتند. در این افراد سطوح سرمی لپتین، گلوکز ناشتا و پروفایل لیپیدی (توتال کلسترول، تری گلیسیرید،HDL کلسترول) به ترتیب اندازه گیری گردید. در نهایت سطح سرمی لپتین در زنان نرمال، اضافه وزن، چاق درجه ۱، چاق درجه۲ و چاق درجه ۳ به ترتیب افزایش داشته و اختلاف میانگین سطح لپتین سرم، پروفایل لیپیدی و تن سنجی بین گروه ها از نظر آماری معنیدار بوده است. هم چنین سطح سرمی لپتین همبستگی قوی و معنیداری با BMI داشته است. سطح لپتین سرمی هم همبستگی مثبت و معنیداری با غلظت گلوکز ناشتا و پروفایل لیپیدی داشته است. در حالی که همبستگی مثبت و معنیداری با غلظت HDL-C منفی و معنیدار بوده است. در نهایت این گونه نتیجهگیری شد که سطوح سرمی لپتین همبستگی مثبت و قوی با شاخصهای پروفایل لیپیدی داشته است و سطح آن به طور معنیداری با درجات چاقی افزایشمییابد (۱۷۴).
محبی و همکاران (۱۳۸۹) این پژوهش روی ۱۶ مرد سالم میان سال چاق انجام شد. آنها به دو گروه ۸ نفری کنترل و ورزشی تقسیم شدند. آزمودنیها ۴ جلسه در هفته و در هر جلسه به مدت ۴۵ دقیقه با شدت معادل ۷۵ تا ۸۰ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوار گردان میدویدند. پس از ۱۲ هفته تمرین، آزمودنی ها به مدت یک هفته از هر گونه فعالیت بدنی شدید پرهیز کردند تا ماندگاری آثار تمرین مشخص گردد. پس از خونگیری میزان سطح آدیپونکتین، درصد چربی احشایی و محیطی و مقاومت به انسولین در آنها اندازه گیری شد. نتایج حاکی از کاهش معنیدار وزن و درصد چربی، کاهش غلظت گلوکز و انسولین حالت ناشتا و مقاومت به انسولین و افزایش غلظت آدیپونکتین پلاسما بود که در مقایسه با گروه کنترل معنیدار بود (۱۷۵).
توفیقی (۱۳۸۹) در این تحقیق ۲۰ زن یائسه چاق ۵۰ تا ۵۵ ساله از شهرستان ارومیه با نمایه بدن بالای ۳۰ کیلوگرم شرکت کردند. به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. به گروه تجربی ۱۲ هفته تمرینهای منتخب هوازی و مقاومتی در آب با شدت ۶۵ تا ۷۵ درصد ضربان قلب بیشینه به مدت ۴۵ دقیقه در هر جلسه داده شد. قبل و بعد از تمرین از آنها خون گیری شد و مقادیر آدیپونکتین و انسولین سرم آنها اندازه گیری شد. بر اساس یافته های پژوهش تمرینات هوازی و مقاومتی فزاینده که در آب اجرا میشود با درگیری گروه های عضلانی بزرگتر و افزایش فشار دینامیکی بر استخوانها و عضلات موجب افزایش مصرف انرژی، افزایش آدیپونکتین سرم و کاهش مقاومت به انسولین در زنان یائسه چاق میشود (۱۷۶).
کبیری و همکاران (۱۳۹۰) در تحقیق خود به بررسی اثر رژیم غذایی غنی از روغن زیتون بر سطح سرمی hs-CRP، امنتین و آدیپونکتین در زنان دارای اضافه وزن پرداختند؛ که در این تحقیق تعداد ۱۷ زن سالم دارای اضافه وزن در محدوده سنی ۵۰-۲۰ سال و محدوده kg/m2 9/29-25=BMI شرکت داده شدند. افراد مورد مطالعه با روش تخصیص تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول رژیم غذایی معمولی محدود از انرژی (۵۱ درصد کربوهیدرات، ۱۵ درصد پروتئین، ۳۴ درصد چربی کل، ۱۶ درصد SFA، ۸ درصد MUFA و ۱۰ درصد PUFA) و گروه دوم رژیم محدود از انرژی که غنی از روغن زیتون بود (ترکیب درشت مغذی ها شبیه رژیم معمولی بود ولی میزان SFA و MUFA آن به ترتیب ۸ و ۱۶ درصد بود) مصرف کردند. پس از ۶ هفته تبعیت از رژیم های مذکور، ۲ هفته wash-out برقرار شد و سپس گروه ها رژیم غذایی خود را تغییر دادند و به مدت ۶ هفته از رژیمی که در فاز اول مصرف نکرده بودند تبعیت کردند. سطوح سرمی hs-CRP، امنتین و آدیپونکتین در ابتدا و انتهای هر دو فاز اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد مقایسه تغییرات ایجاد شده در سطح hs-CRP سرمی به دنبال مصرف دو نوع رژیم غذایی غنی از روغن زیتون و معمولی تفاوت آماری معنی داری را نشان نداد. در مورد سطح سرمی امنتین و آدیپونکتین هر چند مقایسه دو رژیم غذایی غنی از زیتون و معمول تفاوت معنی داری از آماری نداشت اما این مقادیر به سطح معنی دار شدن نزدیک شده بود (برای امنتین ۰۵۶/۰=P؛ برای آدیپونکتین ۰۶/۰=P) (177).
حسینی و همکاران(۱۳۹۰) این پژوهش روی ۲۴ مرد ۱۹ تا ۲۶ ساله تمرین کرده داوطلب که به طور تصادفی به دو تمرین(۱۲نفر) و کنترل(۱۲نفر)تقسیم شده بودند صورت گرفت. آزمودنی پس از گرم کردن با دو از آن ها تست بیشینه آستراند گرفته شد که یک فعالیت ورزشی فزاینده درماندهساز هوازی است. پس از خونگیری در سه نوبت قبل و بلافاصله بعد از آزمون ورزشی و ۹ ساعت بعد از اجرای آزمون از افراد بهعمل آمد. نتیجه آزمایش نشان داد که آزمون ورزشی فزاینده درمانده ساز هوازی (تست آستراند) بر لپتین سرمی و لیپیدهای پلاسما تأثیری ندارد (۱۷۸).
شوندی و همکاران (۱۳۹۰) در تحقیقی ارتباط آدیپونکتین با مقاومت انسولینی مردان مبتلا به دیابت نوع دو متعاقب یک دوره تمرین هوازی، را بررسی کردند. در این تحقیق، ۳۰ مرد مبتلا به دیابت نوع دو به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت ۸ هفته، ۳ جلسه در هفته و هر جلسه ۴۰ تا ۵۰ دقیقه به فعالیت هوازی (دویدن بر روی نوارگردان با شدت های ۳۰ تا ۷۵ درصد حداکثر ضربان قلب) پرداختند. نمونه های خون جهت اندازه گیری سطوح سرمی آدیپونکتین و انسولین در دو مرحله، قبل و بعد از هشت هفته تهیه شد. نتایج نشان داد که بین آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولینی متعاقب تمرین، همبستگی وجود ندارد. تمرین در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، سطوح آدیپونکتین را تا ۳۹ درصد افزایش و نمایه توده بدن و وزن بدن را تا ۲۰ درصد و مقاومت انسولینی را تا ۴۸ درصد کاهش داد (۱۷۹).
دبیدیروشن و همکارش(۱۳۹۰) این پژوهش روی ۳۰ زن چاق انجام شد. افراد را به سه گروه ده نفری تقسیم کردند. به این سه گروه فعالیتهای با شدت کم، متوسط و زیاد دادند. پروتکل آزمونگیری عبارت بود از دوی پیش رونده تا حد واماندگی روی نوار گردان که در گروه های فعالیت با شدت کم، متوسط و زیاد به ترتیب با ۵۵ تا ۶۵ درصد، ۶۵ تا ۷۵ درصد و ۷۵ تا ۸۵ در صد حداکثر اکسیژن مصرفی اجرا گردید. پس از خونگیری مشاهده شد شاهد تغییرات معنیداری در هر سه گروه بودند اما با افزایش شدت ورزش و در نتیجه کاهش مدت ورزش، تغییرات کمی در سطوح آدیپونکتین زنان جوان چاق و با وزن طبیعی ایجاد میشود (۱۸۰).
حسینی کاخک و همکاران (۱۳۹۰) در تحقیقی تأثیر تمرینات مقاومتی، هوازی و بی تمرینی بر نیمرخ لیپیدی و CRP در دختران چاق را مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه با بهره گرفتن از گروه کنترل و تجربی تعداد ۲۹ دختر دانشجوی چاق به صورت داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه کنترل (۹ نفر)، تمرین هوازی (۱۰ نفر) و تمرین مقاومتی (۱۰ نفر) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین مقاومتی، به مدت هشت هفته، هر هفته چهار جلسه با شدت ۶۰ تا ۷۰ درصد یک تکرار بیشینه تمرین مقاومتی انجام دادند. آزمودنی های گروه تمرین هوازی، به مدت هشت هفته و هر هفته چهار جلسه هر جلسه به مدت ۶۰ دقیقه با شدت ۶۵ تا ۷۵ درصد ضربان قلب بیشینه تمرین هوازی انجام دادند. نمونه خون قبل از شروع تمرینات، ۲۴ ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و همچنین پس از ۱۰ روز بی تمرینی در حالت ناشتا گرفته شد. یافته ها نشان داد بعد از هشت هفته تمرین، تری گلیسرید در گروه تمرین هوازی و تمرین مقاومتی به ترتیب به میزان ۲/۴ و ۶/۶ درصد کاهش یافت؛ ولی این کاهش از لحاظ آماری معنادار نبود. همچنین بین سه گروه تفاوت معناداری وجود نداشت. TC نیز در دو گروه تمرین هوازی و تمرین مقاومتی کاهش یافت (به ترتیب به میزان ۱۹ و ۹ درصد)؛ ولی از لحاظ آماری معنادار نبود. بین گروه ها نیز تفاوت معناداری در مورد TC وجود نداشت. همچنین پس از تمرین در HDL، HDL2، HDL3، LDL و CRP نیز تغییر معناداری مشاهده نشد. بی تمرینی نیز بر هیچ یک تز متغیرها تأثیر معناداری نداشت (۱۸۱).
منتظری طالقانی و همکارانش(۱۳۹۰) این پژوهش روی ۱۶ زن یائسه کم تحرک در دو گروه تجربی و کنترل انجام شد. که در ده هفته برنامه ترکیبی مقاومتی(۶۰ تا ۴۰ درصد یک تکرار بیشینه) و استقامتی شنا (۶۰ تا ۵۰ درصد ضربان قلب بیشینه)، سه جلسه در هفته، شرکت کردند. سطوح لپتین و آدیپونکتین پلاسما و شاخصهای آنتروپومتریک قبل و ۴۸ ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین اندازه گیری شدند. نتایج مبین افزایش آدیپونکتین پلاسما و بهبود شاخصهای آنتروپومتریک و عدم تغییر معنیدار لپتین بود. در ضمن رابطه معنیداری بین متغییرها مشاهده نشد (۱۸۲).
نایبی فر و همکاران (۱۳۹۱) در تحقیق خود با عنوان تأثیر تمرین مقاومتی و هوازی بر سطوح سرم پروتئین واکنش گر C، نیمرخ لیپیدی و ترکیب بدن زنان دارای اضافه وزن تعداد ۴۵ زن سالم غیر یائسه را به طور تصادفی به سه گروه ۱۵ نفری (شاهد، تمرین هوازی و تمرین مقاومتی) تقسیم کردند. برنامه تمرین هوازی هشت هفته با شدت ۸۰-۶۵ درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت شانزده دقیقه در هفته اول اجرا شد و در هفته هشتم به ۳۰ دقیقه رسید. برنامه تمرین مقاومتی نیز با شدت ۶۵-۵۰ درصد یک تکرار بیشینه به مدت هشت هفته اجرا گردید. این تمرینات چهار جلسه در هر هفته و هر جلسه به مدت ۵۰ دقیقه اجرا شدند. سطح سرمی CRP، نیمرخ لیپیدی خون و شاخص های ترکیب بدنی قبل و ۴۸ ساعت پس از پایان تمرینات اندازی گیری شد. درصد چربی بدن و نسبت دور شکم به دور لگن بعد از هشت هفته، در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه شاهد کاهش معنیدار و حداکثر توان هوازی افزایش معنی دار پیدا کرد. همچنین CRP گروه مقاومتی در مقایسه با گروه شاهد کاهش معنی دار داشت؛ در حالی که در شاخص های CRP گروه هوازی، TG، TC، HDL و LDL سرم هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه شاهد تغییر معنی داری مشاهد نشد (۱۸۳).
حامدی نیا و همکاران (۱۳۹۱) در تحقیقی با عنوان “اثر تمرین های هوازی پنج هفته ای روزانه و ده هفته ای یک روز در میان بر برخی شاخص های بیماری دیابت نوع ۲ در زنان مبتلا” تعداد ۳۶ زن مبتلا به دیابت نوع ۲ را به صورت تصادفی در سه گروه تمرین های هوازی روزانه پنج هفته ای (۱۲ نفر)، تمرین های هوازی روز در میان ده هفته ای (۱۲ نفر) و گروه کنترل قرار دادند. تمرین های هوازی با شدت ۶۰ تا ۷۰ درصد ضربان قلب بیشینه و ۳۰ تا ۶۰ دقیقه در هر جلسه انجام شد. اندازه گیری ها و نمونه گیری خونی در ابتدای پروتکل، پس از پنج هفته و ده هفته از اجرای پروتکل انجام شد. یافته ها نشان داد تمرین های هوازی روزانه پنج هفته ای، اثری معنی دار بر وزن، درصد چربی بدن، BMI، آدیپونکتین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین نداشت. تمرین های هوازی یک روز در میان ده هفته ای نیز اثر معنی داری بر وزن، درصد چربی بدن، آدیپونکتین، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین نداشت، تفاوت معنی داری نیز بین این دو پروتکل تمرین های هوازی وجود نداشت (۱۸۴).
عبدی و همکاران(۱۳۹۱) این پژوهش روی ۲۰ مرد مبتلا به تنگی عروق کرونر انجام شد. این افراد به مدت ۸ هفته(هفتهای ۳ جلسه و جلسهای ۳۰ تا ۴۵ دقیقه)تحت تمرینات بازتوانی قلبی(کار با دستگاه های تردمیل و دوچرخه کارسنج کارسنج دست با شدت ۳۰ تا ۵۰ درصد ضربان قلب ذخیره قرار گرفتند. پس از خونگیریهای قبل و بعد تمرینات شاهد افزایش مقادیر آدیپونکتین و به دنبال آن اثرات سودمند بازتوانی قلبی در بیماران میانسال دچار تنگی عروق کرونر بعد از سکته قلبی بودند (۱۸۵).
عطارزاده حسینی و همکاران (۱۳۹۱) در تحقیقی تأثیر شش هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی بر ترکیب بدنی، پروفایل لیپیدی و شاخص های سندرم متابولیم زنان چاق را مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق تعداد ۱۶ زن داوطلب چاق مستعد و مبتلا به پرفشارخونی با میانگین سنی ۳۰/۴۴ سال به صورت نمونه گیری در دسترس، گزینش شدند. برنامه تمرین هوازی شامل نرم دویدن، حرکات موزون یا ایروبیک فزاینده و حرکات کششی بود که طی ۱۸ جلسه با تواتر سه جلسه در هفته انجام شد و هر جلسه به مدت ۶۰ دقیقه طول کشید. به علاوه رژیم غذایی کم کالری ۵۰۰ کیلوکالری کمتر از انرژی روزانه بود. پیش و پس از شش هفته مداخله سطوح سرمی شاخص های بیوشیمی خون، گلوکز و انسولین ناشتا اندازه گیری شد. یافته های پس از شش هفته مداخله تمرین هوازی و رژیم غذایی کم کالری، کاهش معنی داری در وزن، نمایه توده بدن، درصد چربی، کلسترول تام، تری گلیسرید، لیپوپروتئین کم چگال، مقاومت به انسولین، میانگین فشار خون سرخرگی و افزایش معنی داری در لیپوپروتئین پرچگال و اکسیژن مصرفی بیشینه مشاهده شد (۱۸۶).
حقیقی و همکاران (۱۳۹۲) در تحقیقی تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمل چای سبز بر درصد چربی بدن و نیمرخ لیپیدی سرم زنان چاق و دارای اضافه وزن را مورد بررسی قرار دادند. در این تحقیق ۲۰ زن چاق و دارای اضافه وزن به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. گروه تجربی در یک دوره هشت هفته ای به اجرای تمرینات هوازی و مصرف مکمل چای سبز پرداختند. تمرینات هوازی شامل سه جلسه در هفته، هر جلسه به مدت ۴۵ دقیقه با شدت ۶۵ تا ۸۰ درصد ضربان قلب بیشینه بود. مکمل چای سبز به مقدار ۹ گرم در روز و در سه وعده مساوی مصرف می گردید. در ابتدا و انتهای دوره، پرسشنامه فعالیت بدنی و رژیم غذایی پر شد و خونگیری انجام گردید. یافته های نشان داد ترکیب مکمل چای سبز و تمرین هوازی باعث کاهش معنی دار وزن بدن و درصد چربی بدن شد ولی بر کلسترول تام سرمی، تری گلیسرید، HDL و LDL سرم تأثیر معناداری نداشت (۲۲).
تحقیقات انجام شده در خارج کشور
زوتی[۷] و همکارانش (۱۹۷۶) در تحقیقی بر روی ترکیب بدن زنان ۲۰ تا ۴۵ ساله صورت گرفت، آزمودنیهای تحقیق در سه گروه جداگانه اقدام به کاهش وزن از طریق تعادل منفی ۵۰۰ کیلوکالری در روز کردند: گروه اول فقط از طریق محدودیت رژیم غذایی به میزان ۵۰۰ کیلوکالری در روز، گروه دوم در حالی که رژیم غذایی آنها ثابت بود، فقط با انجام تمرینات ورزشی به میزان ۵۰۰ کیلوکالری در روز، و گروه سوم با ترکیبی از دو روش قبل (۲۵۰ کیلوکالری توسط تمرینات ورزشی و ۲۵۰ کیلوکالری از طریق محدودیت رژیم غذایی). نتایج نشان داد گروه های دوم و سوم نسبت به گروه اول که فقط از محدودیت غذایی استفاده میکردند، از کاهش توده چربی بیشتری برخوردار بودند. همچنین، در گروه های اول و سوم توده بدون چربی بدن کاهش نشان داد و در گروه دوم (گروه فعالیت بدنی) نه تنها کاهش نداشت بلکه افزایش یافت. استقامت قلبی تنفسی نیز تنها در گروه دوم افزایش یافت (۱۸۷).
موفولی[۸] (۱۹۹۲) در یک تحقیق جالب و کاربردی عنوان داشت که اگر کاهش وزن تدریجی از طریق یک رژیم غذایی معمولی(حدود ۵۰ درصد کربوهیدرات) صورت گیرد، عملکرد بی هوازی (آزمون دویدن در سربالایی) آسیب میبیند. وی اظهار داشت که اگر این کاهش وزن تدریجی همراه با یک رژیم غنی از کربوهیدرات (حدود ۷۵ درصد کربوهیدرات) انجام پذیرد، عملکرد بیهوازی آسیبی نمیبیند (۱۸۸).
گالیستل[۹] و همکاران (۲۰۰۱) در تحقیقی اثر یک برنامه مداخلهای شامل افزایش فعالیت بدنی و کاهش انرژی دریافتی بر غلظت لپتین و فاکتورهای التهابی در کودکان و نوجوانان چاق را مورد مطالعه قرار دادند. برای این منظور ۴۹ کودک و نوجوان چاق سفید پوست (۳۱ دختر، ۱۸ پسر) به مدت سه هفته یک برنامه کاهش وزن شامل کاهش انرژی دریافتی و فعالیت فیزیکی منظم را در یک موسسه تجربه کردند. نتایج این مطالعه اثر مثبت کاهش انرژی دریافتی همراه با برنامه منظم ورزشی بر کاهش وزن، ترکیب بدن و هورمونهای آدیپوسیت را تایید میکند (۱۸۹).
ترنوف[۱۰] و همکارانش (۲۰۰۲) بررسی را با هدف تعیین اثر رژیم کاهش وزن بر غلظت لیپیدهای خون و ترکیب بدن در زنان چاق انجام دادند. برای این منظور ۶۱ زن چاق که سابقه بیماری خاصی نداشتند، به مدت سه ماه تحت رژیم کاهش وزن حاوی ۱۲۰۰ کیلوکالری انرژی قرار گرفتند. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که تغییرات وزن بدن بطور مثبتی با کاهش لیپیدهای پلاسما همراه است (۱۹۰).
سولا[۱۱]و همکارانش نتایج بررسی اثر رژیم کاهش وزن بر غلظت لیپیدها و فاکتورهای انعقادی خون را در سال ۲۰۰۲ منتشر کردند. در این تحقیق ۴۱ زن و مرد با چاقی مرضی برای یک ماه رژیم بسیار کم انرژی (روزانه ۴۵۸ کیلوکالری) دریافت کردند. و سپس به مدت دو ماه تحت رژیم کم انرژی (۱۵۰۰ کیلوکالری روزانه برای آقایان و ۱۲۰۰ کیلوکالری برای خانمها) قرار گرفتند. گلوکز تنها فاکتوری بود که در طول مطالعه از لحاظ آماری کاهش یافت و سایر فاکتورها بعد از سه ماه به میزان اولیه خود بازگشتند. یافتههای این بررسی در مجموع نشان داد، رژیم بسیار کم کالری با کاهش معنیداری در شاخص توده بدن و به دنبال آن بهبود گلوکز و فاکتورهای لیپیدی همراه میباشد. هر چند که رژیم کم کالری به تنهایی کاهش قابل توجهی در وزن ایجاد نمیکند (۱۹۱).
اسپوزیتو[۱۲] و همکاران (۲۰۰۳) مطالعهای با هدف بررسی اثر کاهش وزن و تغییر شیوه زندگی بر نشانگرهای التهابی در زنان چاق را مورد مطالعه قرار دادند. برای این منظور ۱۲۰ نمونه بطور تصادفی به یکی از دو گروه مداخله و شاهد تخصیص یافتند. در گروه اول افراد بطور کامل آموزشهای لازم جهت تنظیم برنامه کاهش وزن و افزایش فعالیت بدنی را کسب کردند در حالیکه فقط اطلاعات کلی درباره انتخاب غذای سالم و فعالیت بدنی در اختیار گروه شاهد قرار داده شد. یافتههای این بررسی نشان داد که تغییر شیوه زندگی با هدف کاهش وزن در زنان چاق با کاهش نشانگرهای التهابی و مقاومت به انسولین همراه است (۱۹۲) .
دونلی[۱۳] و همکاران (۲۰۰۳) گزارش کردند، بعد از ۱۶ ماه انجام ورزش به تنهایی از بازگشت مجدد اضافه وزن در زنان پیشگیری شد و در مردان به طور میانگین سبب کاهش وزن قابل توجه به میزان ۲/۵ کیلوگرم در مقایسه با گروه کنترل گردید (۱۹۳).
نیمت و همکاران(۲۰۰۳) در پژوهشی ارتباط آدیپونکتین با ترکیب بدن و آمادگی بدنی را در پسران دوازده و سیزده ساله بررسی کردند و گزارش دادند آدیپونکتین به طور معکوسی با شاخص توده چربی بدن مرتبط است. همچنین،ارتباط مستقیمی بین آدیپونکتین با HDL-C و حداکثر اکسیژن مصرفی در این افراد مشاهده شد (۱۹۴).
سیلها و همکاران(۲۰۰۳) این پژوهش روی ۱۷ نفر مرد وزن لاغر چاق انجام شد. مقادیر آدیپونکتین و لپتین در آنها مقایسه شد. BMI افراد لاغر۲۳ و افراد چاق ۳۴ بود. مقادیر آدیپونکتین در افراد چاق نسبت به افراد لاغر دارای سطح پایینتری بود و در زنان بالاتر بود. سطح لپتین در افراد چاق و زنان بالاتر بود. نتایج نشان داد که مقاومت به انسولین به شدت با میزان لپتین در ارتباط است. ارتباط معنیداری بین آدیپونکتین ومقاومت به انسولین بود (۱۹۵).
یوکایاما و همکاران(۲۰۰۴) در این تحقیق ۴۰ نفر را به دو گروه ۱۱ نفری و ۲۹ نفری انتخاب شدند که گروه اول تحت درمان تغذیه پزشکی به تنهایی و گروه دوم تحت درمان تغذیه ای همراه با ورزش قرار گرفتند. گروه دوم به مدت یک ماه (هفتهای ۵ روز و روزی به مدت ۴۰ دقیقه) ورزش کردند. ورزش آنها شامل دویدن و راهرفتن و ورزش ایروبیک با شدت ۵۰ تا ۸۵ درصد حداکثر ضربان قلب بود. در هر دو گروه شاهد تغییراتی در آدیپونکتین پلاسما بودیم که این تغییرات در گروه دوم معنیدار و بسیار مشهودتر بود. به طوری که شاهد افزایش مقادیر آدیپونکتین پلاسما همراه با کاهش وزن و توده چربی بدن بودند (۱۹۶).
دونالد [۱۴]و همکاران (۲۰۰۵) در تحقیقی اثر یک برنامه مداخلهای ۱۶هفتهای کاهش وزن، شامل تمرین ورزشی به همراه دو نوع رژیم غذایی (پرپروتئین -کم کربوهیدرات و کم پروتئین - پرکربوهیدرات) را برروی ۴۸ زن با میانگین سنی ۴۶ سال و شاخص توده بدن ۳۳کیلوگرم بر مترمربع بررسی شد. این افراد به چهارگروه تقسیم شدند، گروه پر پروتئین، گروه پرکربوهیدرات، پر پروتئین و تمرین و پرکربوهیدرات و تمرین. تمرین بصورت ۳۰دقیقه پیاده روی در روز برای پنج روز در هفته و دو روز هم در هفته تمرین مقاومتی بوده است. نهایتا تمامی گروه ها توانسته بودند به کاهش وزن وکاهش توده چربی دست یابند، ولی گروه پرکربوهیدرات بیشترین کاهش را درتوتال کلسترول داشتند و افراد گروه پر پروتئین بیشترین کاهش را درتری گلیسیرید داشته، همچنین گروه پر پروتئین به همراه ورزش بیشترین تغییر را در طول کاهش وزن در وضعیت ظاهری و ترکیب بندی بدن نشان دادند (۱۹۷).
کوریونی و همکاران (۲۰۰۵) در یک مقاله مروری به بررسی کاهش وزن طولانی و ماندگار به دنبال ورزش و رژیم غذایی پرداختند. و به این نتیجه دست یافتند که رژیم غذایی به همراه ورزش میتواند کاهش وزن با ماندگاری بیشتری را به همراه داشته باشد، هرچند که تحقیقات بیشتری در زمینه دستیابی به الگوهای رژیمی و ورزشی موثرتر در زمینه ماندگاری کاهش وزن را میطلبد (۱۹۸).
مارتین و همکاران (۲۰۰۵) در پژوهشی مقادیر آدیپونکتین را در آزمودنیهای چاق و لاغر بررسی کرده و نتیجهگیری کردند سطوح آن در افراد غیر لاغر دارای سطح پایینتری بود و آدیپونکتین به طور مثبتی با HDL-C و به طور منفی با انسولین، تریگلیسرید و LDL مرتبط بود و این ارتباطات با افزایش چاقی تقویت شد.که این موضوع توسط محققان دیگر نیز گزارش شده و به علاوه ارتباط آدیپوکتین با آمادگی بدنی، ترکیب بدن و چربیهای خونی نیز در چند پژوهش بررسیشد (۱۶۱).
فاتوروس و همکاران(۲۰۰۵) این مطالعه به بررسی اثرات انواع مختلف ورزش و بیتمرینی بر آدیپونکتین و لپتین پلاسمای مردان مسن پرداخته است. شرکتکنندگان پنجاه مرد ۶۵ تا ۷۸ ساله با شاخص توده بدنی ۲۸ تا۳۰ بودند. آنها به سه گروه تقسیم شدند. به گروه اول که ۱۴ نفر بودند ورزش با شدت کم، گروه دوم که ۱۲ نفر بودند ورزش با شدت متوسط و بالا داده شد و گروه سوم ۱۰ نفر که گروه کنترل بود هیچ برنامهای نداشتند. دوره تمرینی شش ماه بود. هفتهای سه روز و روزی ۶۰ دقیقه با دستگاه های بدنسازی مشابه و با شدتهای مورد نظر ورزش میکردند. دوره بیتمرینی نیز شش ماه بود. ازین افراد قبل از ورزش بعد از ورزش و بعد از دوره بیتمرینی خونگیری شد و آدیپونکتین لپتین و درصد چربی در آنها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد تغییرات آدیپونکتین و لپتین با تغییرات شدت ورزش متغییر است و اندازه پاسخ انها وابسته به شدت ورزش میباشد. بعد از دوره بیتمرینی نیز مقادیر لپتین و آدیپونکتین نیز تغییرکرد و نزدیک به زمان قبل ورزش رسید (۱۹۹).
چامیندی و همکاران (۲۰۰۵) پژوهشی روی تجزیه تحلیل چربی و مقادیر آدیپونکتین و بیان گیرنده های آن در عضله اسکلتی طی فعالیت ورزشی انجام دادند. در این پژوهش به ده نفر تمرینات ورزشی با ۵۰ درصد حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت دو ماه و در هر هفته ۳ جلسه و در هر جلسه ۱۲۰ دقیقه دادند. پس از خونگیری قبل و بعد از تمرینات نتایج نشان داد که تغییرات آدیپونکتین با تغییرات محرک جذب اسیدهای چرب آزاد ارتباط معنیداری نداشت. هرچند غلظت آدیپونکتین پلاسما در عضله به وفور افزایش یافت و مقادیر اسیدهای چرب آزاد و اکسیداسیون چربی کاهش یافت اما افزایش غلظت آدیپونکتین با محرکهای جذب اسیدهای چرب آزاد و اکسیداسیون چربی تنظیم نشده بود (۲۰۰).
جوریما و همکاران (۲۰۰۶) در پژوهشی به مطالعه پاسخ آدیپونکتین و لپتین پلاسما تنها در یک جلسه ورزشی روی مردان قایقران پرداختند.این افراد حدود ۲۱ سال سن داشتند و با ۷۵درصد حداکثر اکسیژن مصرفی فعالیت پارو زدن داشتند.حدود ۳۰ دقیقه بلافاصله قبل و بعد از فعالیت از انها آزمایش خون گرفته شد.نتیجه خونگیری نشان داد در مقدارآدیپونکتین تغییر معنیداری مشاهده نشد در صورتی که مقدار لپتین کاهش یافته بود و ارتباطی بین لپتین وآدیپونکتین مشاهده نشد (۲۰۱).
کوکر و همکاران (۲۰۰۹) این پژوهش روی ۱۸ فرد چاق مسن صورت گرفت. که در دو گروه مجزا به مدت ۱۲ هفته با شدتهای متوسط(۵۰ در صد) و شدت بالا(۷۰ در صد حداکثر اکسیژن مصرفی) به فعالیت پرداختند. پس از خونگیری و اندازه گیری درصد چربی مشخص شد هر چند این افراد توانستند درصد چربی خود را کاهش دادند اما تغییرات معنیداری در مقادیر آدیپونکتین پلاسمای آنها مشاهده نشد (۲۰۲).
پاپ وهمکاران (۲۰۱۰) این پژوهش اثر بسیارکوتاه مدت ورزش فیزیکی حاد بر مقادیر آدیپونکتین و لپتین افراد چاق را بررسی کرد. افراد مورد بررسی ۷۹ نفر،۴۲ مرد و۳۷ زن ۵۶ ساله چاق بودند که به دو گروه تقسیم شدند.گروه اول را ۱۹ نفر با شاخص توده بدنی (BMI) 25 تشکیل میدادند و گروه دوم ۶۰ نفر با شاخص توده بدنی (( BMI بیشتر از ۲۵ (دارای اضافه وزن)بودند. به این افراد طی یک جلسه ورزش با شدت بیشیشینه بیشتر از ۸۵ در صدحداکثر اکسیژن مصرفی داده شد. در بعضی افراد گرچه تغییری در مقادیر آدیپونکتین مشاهده نشد اما مقادیر لپتین کاهش پیدا کرد. این تغییرات در زنان چاق نسبت به مردان مشهودتر بود. نتایج حاکی از آن است ورزش کوتاه مدت شدید تاثیر کمی روی مقادیر آدیپونکتین و لپتین میگذارد. اما آدیپونکتین استراحت افزایش یافته و لپتین نیز کاهش قابل توجهی در طی ورزش در زنان دارای اضافه وزن داشت که میتواند به نفع این افراد باشد (۲۰۳).
بلو [۱۵]و همکاران (۲۰۱۲) منتشر شد، اثر حاد تمرین ورزشی و محدودیت کالری دریافتی را بر متابولیسم تریگلیسیرید در زنان مورد بررسی قرار دادند. در این مطالعه تعداد ۱۱زن سالم با میانگین سنی ۵/۲۳ سال و میانگین شاخص توده بدن ۶/۲۱ شرکت نمودند. بررسی در سه روز انجام گرفت، بدین صورت که یک روزمشخص افراد تحت تمرین هوازی با شدت ۶۰ درصد ضربان بیشینه و به مدت۱۲۳دقیقه پیاده روی نموده و حدود ۵۰۰ کالری انرژی مصرف کردند. در روز دیگر همین زنان مورد محدودیت کالری قرارگرفته و۵۰۰ کالری از رژیم روزانه آنها کم شد و در روز سوم که روزکنترل بود همگی استراحت نموده و یک اندازه کالری دریافت نمودند. یافته ها در نهایت نشانگراین مطلب شد که گروهی که تمرین هوازی انجام داده بودند به میزان ۳۰ درصد نسبت به گروه کنترل کاهش درتری گلیسیرید پلاسما نشان دادند و در گروه محدودیت کالری تنها این کاهش مشاهده نشد (۲۰۴).
کلی و همکاران (۲۰۱۲) این پژوهش روی ۱۷زن چاق ۵۵ ساله انجام شد. به این افراد هفت روز متوالی ورزش شدید با شدت ۸۵ درصد حداکثر ضربان قلب استراحت و روزی ۶۰ دقیقه دادهشد. غلظت آدیپونکتین و اکسیداسیون چربی قبل و بعد از هفت روز اندازه گیری شد. آزمایشات خون قبل و بعد از هفت روز نشان داد غلظت آدیپونکتین حتی در میان دوره کوتاه افزایش معنیداری داشت همچنین اکسیداسیون چربی نیز افزایش پیدا کرد (۲۰۵).
خالد وهمکاران (۲۰۱۲) در این پژوهش غلظت آدیپونکتین و لپتین پلاسما را در زنان جوان چاق دارای بیماری سندرم تخمدان پلی کیستیک طی فعالیت ورزشی اندازه گیری کردند. بیست و یک زن حدود سی ساله دارای بیماری و دارای اضافه وزن با شاخص توده بدنی ۳۵ انتخاب شدند و آنها را به دو گروه تقسیم کردند و به گروه دوم شش ماه برنامه منظم ورزشی (آمادگی جسمانی) داده شد. قبل و بعد از برنامه ورزشی از دو گروه خونگیری شد. نتایج حاکی از آن بود که در گروهی که به آنها شش ماه ورزش داده شده بود غلظت آدیپونکتین افزایش، وزن و غلظت لپتین پلاسما کاهش یافته بود (۲۰۶).
در این روش، بار جانبی ناشی از زلزله، استاتیکی و به تدریج بصورت فزاینده به سازه اعمال می شود تا آنجا که تغییر مکان در یک نقطه خاص (نقطه کنترل)، تحت اثر بار جانبی، به مقدار مشخصی ( تغییر مکان هدف ) برسد و یا سازه فرو ریزد.
۲-۳ - ۲ -۳- ۱- ملاحظات خاص مدلسازی و تحلیل
۲-۳ - ۲ -۳- ۱-۱- کلیات
تحلیل استاتیکی غیرخطی میتواند به دو روش کامل و ساده شده انجام شود:
۱- در روش کامل، اعضای اصلی و غیراصلی در مدل وارد شده و رفتار غیرخطی آن ها تا حد امکان نزدیک به واقعیت انتخاب می شود. همچنین اثرات کاهندگی به نحوی وارد محاسبات میشود.
۲- در روش ساده شده، فقط اعضای اصلی مدل می شوند. رفتار غیرخطی اعضای اصلی توسط مدل دو خطی شبیه سازی می شود و از اثرات کاهندگی صرف نظر می شود. هنگام استفاده از این روش، معیار پذیرش مطابق بند(۳-۴-۲-۲) دستورالعمل بهسازی درنظرگرفته می شود. چنانچه تعداد کمی از اعضای اصلی توسط این معیار پذیرفته نشوند، می توان آن ها را در دسته ی اعضای غیراصلی فرض کرده و از مدل خارج نمود.
۱۶
۲-۳ - ۲ -۳-۱-۲- نقطه ی کنترل
فصل۲: مروری بر مفاهیم و مبانی بهسازی لرزه ای ساختمان
در تحلیل استاتیکی غیرخطی، مرکز جرم بام به عنوان نقطه ی کنترل تغییرمکان سازه انتخاب میشود (مرکز جرم سقف خرپشته به عنوان نقطه ی کنترل انتخاب نمی شود).
۲-۳ -۲ -۳-۱-۳- توزیع بار جانبی
توزیع بار جانبی بر مدل سازه باید تا حد امکان شبیه به آنچه که هنگام زلزله رخ خواهد داد، باشد و حالت های بحرانی تغییرشکل و نیروهای داخلی را در اعضا ایجاد نماید .به همین جهت باید حداقل دو نوع توزیع بار جانبی مطابق بند(۳-۳-۳-۱-۳) دستورالعمل به شرح زیر، بر روی سازه اعمال شود.
۱- توزیع نوع اول
به عنوان توزیع نوع اول باید بار جانبی به یکی از سه روش زیر محاسبه و بر مدل سازه اعمال شود. برای سازه هایی که دارای زمان تناوب اصلی بزرگتر از یک ثانیه هستند فقط می توان از روش سوم این نوع توزیع بار استفاده نمود.
۱-۱- توزیع متناسب با توزیع بار جانبی در روش استاتیکی خطی مطابق رابطه(۳-۱۰) دستورالعمل بهسازی، از این توزیع هنگامی می توان استفاده نمود که حداقل ۷۵% جرم سازه در مود ارتعاشی اول در جهت موردنظر مشارکت کند. در صورت انتخاب این توزیع، توزیع نوع دوم باید از نوع یکنواخت انتخاب شود.
۱۷
۱-۲- توزیع متناسب باشکل مود اول ارتعاش در جهت موردنظر، از این توزیع زمانی میتوان استفاده نمود که حداقل ۷۵% جرم سازه در این مود مشارکت کند.
فصل۲: مروری بر مفاهیم و مبانی بهسازی لرزه ای ساختمان
۱-۳- توزیع متناسب با نیروهای جانبی حاصل از تحلیل دینامیکی خطی طیفی، برای این منظور تعداد مودهای ارتعاشی مورد بررسی باید چنان انتخاب شود که حداقل ۹۰% جرم سازه در تحلیل مشارکت کند.
۲- توزیع نوع دوم
به عنوان توزیع نوع دوم باید بارجانبی به یکی از دو روش زیر محاسبه و بر مدل سازه اعمال شود.
۲-۱- توزیع یکنواخت که در آن بار جانبی متناسب با وزن هر طبقه محاسبه می شود.
۲-۲- توزیع متغیر که در آن توزیع بارجانبی برحسب وضعیت رفتار غیرخطی مدل سازه در هر گام افزایش بار با بهره گرفتن از یک روش معتبر تغییر داده میشود.
بار جانبی که به ترتیب فوق انتخاب می شود باید جداگانه در دو جهت مثبت و منفی به سازه وارد شود و رابطه بین برش پایه و تغییرمکان نقطه ی کنترل باید برای هر گام افزایش نیروهای جانبی تا رسیدن به تغییرمکانـی حداقل ۱.۵ برابر تغییرمکان هدف ثبت شود.
۲-۳-۲-۳-۱-۴- مدل رفتار دوخطی نیرو– تغییرمکان سازه
رفتار غیرخطی سازه که ارتباط بین برش پایه و تغییرمکان نقطه ی کنترل را مطابق شکل (۱-۱) مشخص می نماید به منظور محاسبه ی سختی جانبی موثر(Ke) و برش تسلیم موثر (Vy) باید با یک مدل رفتار دو خطی ساده جایگزین شود .برای ساد ه سازی مدل رفتار غیرخطی، نقطه یB باید چنان انتخاب شود که سطح زیر مدل رفتار دو خطی برابر سطح زیرمنحنی رفتار غیرخطی باشد و همچنین طول پاره خط AD برابرAB 6/0 باشد. در آن صورت نیروی مربوط به نقطه ی B برش تسلیم موثر(Vy) بوده و برای برش پایه ی Vy6/0 در منحنی رفتار غیرخطی، مدول سکانت بیانگر سختی جانبی موثر (Ke) می شود. در مدل ساد ه شده باید دقت شود که Vy بزرگ تر از بیشینه برش پایه در منحنی رفتار غیرخطی نشود.
۱۸
۱۹
در سازه هایی که پس از تسلیم دارای سختی مثبت هستند (α > 0 ) مدل رفتاری مطابق شکل (الف) است و در سازه هایی که پس از تسلیم دارای سختی منفی هستند (α <0) مدل رفتاری مطابق شکل(ب) می باشد.
فصل۲: مروری بر مفاهیم و مبانی بهسازی لرزه ای ساختمان
۲-۳-۲-۳-۱-۵- محاسبه ی زمان تناوب اصلی موثر
زمان تناوب اصلی موثر Te در امتداد مورد بررسی براساس مدل رفتار دو خطی برابر است با:
(۲-۳)
که در آن Ti زمان تناوب اصلی ساختمان با فرض رفتار خطی است و Ki سختی جانبی ارتجاعی مطابق شکل (۲-۱) می باشد.
۲-۳-۲-۳-۲-برآورد نیروها و تغییرشکلها
تغییرمکان هدف برحسب نوع دیافراگم مطابق بندهای (۳-۳-۳-۲-۱) تا (۳-۳-۳-۲-۳) دستورالعمل بهسازی تعیین می شود. در سازه هایی که دارای دیافراگم صلب یا نیمه صلب هستند تغییرمکان هدف باید به دلیل پیچش مطابق بند (۳-۲-۳) دستورالعمل بهسازی اصلاح شود.
۱۹
دیافراگم طبقات باید برای نیرویی برابر یکی از دو مقدار بندهای (۳-۳-۱-۵)و(۳-۳-۲-۳) دستورالعمل بهسازی طراحی شود. اثر زلزله در امتداد عمود بر امتداد مورد نظر در صورت لزوم باید مطابق بند (۳-۲-۷) دستورالعمل بهسازی درنظرگرفته شود.
فصل۲: مروری بر مفاهیم و مبانی بهسازی لرزه ای ساختمان
شکل( ۲-۱): منحنی ساده شده نیرو- تغییرمکان[۱]
۲-۳-۲-۳-۲-۱- ساختمان با دیافراگم صلب
تغییرمکان هدف برای سازه با دیافراگم های صلب باید با درنظرگرفتن رفتار غیرخطی سازه برآورد شو د. به عنوان یک روش تقریبی می توان مقدار تغییرمکان هدف را از رابطه (۲-۴) محاسبه نمود.
(۲-۴)
که در آن Te زمان تناوب اصلی موثر ساختمان مطابق رابطه (۱-۳) برای امتداد موردنظر است.
C0 ضریب اصلاح برای ارتباط تغییرمکان طیفی سیستم یک درجه آزادی به تغییرمکان بام سیستم چند درجه آزادی است که برابر یکی از مقادیر زیر انتخاب می شود:
- ضریب مشارکت مود اول
۲۰
۲-۹-۴- تأثیر شوری بر فنل
فنلها ترکیبات آلی ساده با وزن مولکولی پایین میباشند (شکوهی و همکاران، ۱۳۸۴). پلیآمینها با ترکیبات فنلی همیوغ شده، آمیدهای فنلی را بوجود میآورند که در پیوند کووالانسی به ماتریکس دیواره سلولی در ساختار لیگنین وجود دارند. ترکیبات فنلی به عنوان شاخص های تنش اکسیداتیو محسوب میشوند (Gorecka et al, 2007). کاهش رشد در طی تنش عمدتاً به افزایش تجمع فنلها مربوط است که سبب توقف رشد می شود (Schutzendubel et al, 2007). تجمع ترکیبات فنلی در شرایط تنش به عنوان یک علامت برای راه اندازی زنجیرهای از واکنشها عمل می کند و منجربه افزایش مقاومت می شود (Anderson and Jordheim, 2005).
۲-۹-۵- تأثیر شوری بر تانن
پلیمرهای تانن عمدتاً محلول در آب و به شدت واکنشپذیر هستند(Krauns et al, 2003) . تانن و پروتئین مجموعه ای مقاوم به میکروبها را تشکیل می دهند (Bradley et al, 2000). Elfeel و Bakhashwain (2012) گزارش کردند که میزان تانن در درخت اقاقیا تحت غلظتهای مختلف شوری تفاوت معنیداری را نشان داده و با افزایش نمک میزان تانن نیز افزایش یافته است.
۲-۱۰- مکانیسمهای مقاومت به شوری
گیاهان از لحاظ مقاومت به شوری به دو دسته کلی شیرینرست و شوررست تقسیم میشوند. عمده گیاهان زراعی شیرینرست هستند که شوری رشد و عملکرد آنها را کاهش میدهد. در گیاهان شوررست شوری کم یا تاثیری بر رشد ندارد و یا حتی سبب افزایش رشد میشود.
برای تولید محصول در مناطق شور ارقامی موردنیاز است که در شرایط آبیاری با آب شور از رشد مناسب و کافی برخوردار باشند و آستانه کاهش عملکرد و تحمل آنها بالا باشد. برخی گیاهان به وسیله توسعه مکانیسمهایی نمک را از سلولهای خود حذف می کنند یا سلولهای خود را نسبت به نمک متحمل می کنند. گیاهان برای مقابله با شوری مکانیسمهای بیوشیمیایی و مولکولی متعدد ایجاد میکنند که تحمل به تنش شوری را بهبود میبخشد. این استراتژیها شامل تجمع و دفع انتخابی یونها، کنترل جذب و انتقال یونها از ریشه به برگ، بخشبندی یونها در سلول و پیکره گیاه، سنتز اسمولیتهای سازگار، ایجاد تغییر در مسیر فتوسنتزی، دگرگونی در ساختار غشایی، القاء آنزیم های آنتیاکسیدانتی و القاء هورمونهای گیاهی میباشد (Munns, 2008).
از استراتژی های گیاه در تحمل شوری تجمع محلولهای سازشی شامل یونهای ضروری مانند K+، محلولهای آلی اسموتیک شامل قندهای محلول (از جمله گلوکز، ساکارز، فروکتوز، ترهالوز و رافینوز)، قندهای غیر محلول (مانند نشاسته، آمیلوز و آمیلوپکتین) و اسیدهای آمینه چهارگانه (پرولین) در گیاه است (Nuccio et al, 1999). بـرای اجـرای این روش گیاه باید مـواد قابل حل سازگار را در سیتـوزول و ارگـانــلهـای سلـولهـای خـود انباشتـه کنـد و تنظـیم اسمـزی انجـام دهـد (Yokoi et al, 2002).
۲-۱۱- گیاه شناسی ختمی
۲-۱۱-۱ گونه های ختمی
جنس ختمی از خانوادهی پنیرک (Malvaceae)، دارای گونههای زیادی است که برخی از آنها در جدول ۲-۱ گزارش شده است. در این بین گونه Althaea rosea L. به عنوان یک گیاه زینتی و دارویی کشت می شود و گیاهی باغی و پرطرفدار است.
جدول ۲-۱: نام علمی و فارسی برخی گونه های ختمی (سایت گوگل)
ختمی گوشهدار | angulata | Alcea |
ختمی لوبخطی | linearilaba L. | Alcea |
ختمی برگانجیری | ficifolia L. | Alcea |
ختمی درختی | syriacus L. | Hibiscus |
پنیرک | sylvestris L. | Malva |
ختمی دارویی | officinalis L. | Althaea |
ختمی رنگی | rosea L. | Althaea |
ختمی ژاپنی |
مهم ترین شرایطی که اهل کتاب باید مراعات کنند، عبارتند از: ۱- پذیرش پرداخت جزیه.
۲- پرهیز از تظاهر به منکرات اسلامی.
۳- خودداری از اذیت مسلمانان و ارتکاب اعمال فحشا در مورد آنان.
۴- احترام گذاردن به احکام دادگاه اسلامی.
۵- پرهیز از اعمال منافی قرارداد ذمّه، مانند تصمیم گیری بر قیام مسلّحانه و کمک به دشمنان اسلام و مسلمانان.[۶۸۱]
شیخ طوسی درکتاب الخلاف مینویسد:«اگر اهل ذمّه اعمالی را مرتکب شوند که در شریعت آنان موجب حد باشد، مانند زنا، لواط، سرقت و قتل، حد بر آن ها جاری میشود، بدون شک، زیرا آنان به موجب قرارداد ذمّه، جریان احکام ما را پذیرفته اند حتی اگر مرتکب اعمالی شوند که در شرع آن ها حلال است، مانند خوردن گوشت خوک و شراب و ازدواج با محارم، مادام که تظاهر نکنند، دولت اسلامی متعرّض آنان نمیشود، اما اگر به این امور تظاهر کنند، بر امام واجب است که حد بر آن ها جاری کند، به دلیل اطلاق ادلّه حدود و اجماع.»[۶۸۲] مرحوم محقق حلى صاحب کتاب «شرایع
الاسلام»،[شرایط اهل ذمّه را جامعتر از دیگران ذکر کرده است:
۱- پذیرش ذمّه: یعنى یا مسلمان شوند و در جرگه ی مسلمانان داخل شوند و از حقوق و مزایاى یک مسلمان برخوردار شوند و یا پرداخت جزیه را پذیرا شوند.
۲- پرهیز از مخالفت با جامعه اسلامى:یعنى هرگونه اقدام و حرکتى که مخلّ امنیت جامعه اسلامى باشد، براى آن ها ممنوع است و همین طور هر نوع حرکت دیگرى که به صورتى کمک به مشرکین تلقى شود. اگر از این شرط تخلف کنند، از شرایط ذمّه خارج شده، مستحق قتل خواهند بود.
۳- عدم آزار و اذیت مسلمانان: هر نوع اقدامى که موجب آزار و اذیت مسلمانان باشد؛ مثل قتل، تجاوز به نوامیس، سرقت اموال، جاسوسى و. . . براى آن ها ممنوع است و اگر به هر یک از این موارد اقدام کنند، چنانچه در پیمان نامه ی خود با مسلمانان متعهد به رعایت آن شده باشند، به معناى خروج از ذمّه است و استحقاق مجازات قتل را دارند، اما اگر در پیمان نامه ذکر نشده باشد، مانند مسلمانان با آنان رفتار مى شود.
۴- حفظ حریم اولیاى حکومت: شرط دیگر این است که نباید نسبت به حریم اولیاى حکومت اسلامى و دین مقدس اسلام و شخص رسول الله۶و اولیاى دیگر هیچ نوع جسارتى انجام دهند که در این صورت از شرایط اهل ذمّه خارج مى شوند.
۵- عدم تظاهر به منکرات مسلمانان: آن ها حق ندارند به آنچه که در میان مسلمانان منکر نامیده مى شود، تظاهر کنند؛ یعنى گرچه بعضى از امور،مثل شراب خمر و یا نکاح با محارم در ادیان آن ها مجاز باشد، تظاهر به این گونه امور در جامعه ی اسلامى ممنوع است. حق شرب خمر و خوردن گوشت خوک و امثال آن را ندارند. حال اگر تظاهر به این امور کنند، در حکم آن بین فقها اختلاف است بعضى فرموده اند: «نفس تظاهر به این امور نقض عهد است و خروج از پیمان ذمّه»؛ بعضى هم فرمودهاند: «نقض عهد نیست و مجازاتى که در قوانین اسلامى در این گونه تخلفات براى مسلمانان در نظر گرفته شده، درباره ی آن ها نیز اعمال مىشود.
۶- نداشتن معبد و عبادتگاه: شرط دیگر این است که آن ها باید ملزم شوند که هیچ نوع معبد و عبادتگاهى برپا نکنند؛ مثلا مسیحیان در جامعه ی اسلامى ناقوس ننوازند؛ ارتفاع ساختمان هایشان از ساختمان هاى مسلمانان بیشتر نباشد؛ که اگر چنین شود مستحق مجازات خواهند بود.][۶۸۳]
البته در فقه عامه، سخت گیرىهاى بیشترى براى آن ها شده است[۶۸۴] که این نگاه با معارف و فقه شیعه و دستورات اهل بیت:مخصوصا سیره ی حضرت امیرالمؤمنین۷که در دوران حکومتش اهل ذمّه در حکومت اسلامى زندگى مىکردند، منافات دارد. به هر حال، شرایطى که ذکر شد در فقه شیعه و عامه مشترک است. این شرایط یا از آیات کریمه ی قرآن استنتاج مى شود و یا از فحواى روایاتى که از ائمه اطهار:نقل شده است؛ مثلا در روایتى، زراره از امام صادق۷نقل مى کند که حضرت فرمود:«الْجِزْیَه مِنْ أَهْلِ الذِّمَّه عَلَى أَنْ لَا یَأْکُلُوا الرِّبَا وَ لَا یَأْکُلُوا لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ لَا یَنْکِحُوا الْأَخَوَاتِ وَ لَا بَنَاتَ الْأَخِ وَ لَا بَنَاتَ الْأُخْتِ فَمَنْ فَعَلَ ذَلِکَ مِنْهُمْ بَرِئَتْ مِنْهُ ذِمَّه اللَّهِ وَ ذِمَّه رَسُولِهِ۶ قَالَ وَ لَیْسَتْ لَهُمُ الْیَوْمَ ذِمَّه». [۶۸۵]«پیامبر۶به این شرط جزیه را از اهل ذمّه پذیرفت که رباخوارى نکنند، گوشت خوک نخورند، و با خواهران و دختران برادر و دختران خواهر ازدواج نکنند. هر ذمِّى که یکى از این کارها را انجام دهد، از پناه خدا و رسول۶خارج مى شود». بر اساس این روایت، پیغمبر۶به صورت رسمى از آنان پیمان گرفته بود که به محرمات اسلامى تظاهر نکنند. دیگر این که به رباخوارى روى نیاورند؛ گرچه برخى از محرمات در ادیان آن ها جایز شمرده شده است. شاید بتوان گفت که هر نوع آزار مسلمانان توسط اهل ذمّه باعث نقض پیمان مىشود و چون رباخوارى هم نوعى تخریب امور اقتصادى و بازار مسلمانان و در نتیجه آزار آن هاست موجب نقض پیمان مىشود.
در روایت دیگرى که ابى بصیر از امام صادق۷نقل مى کند، آمده است که حضرت فرمودند:«کَانَ عَلِیٌّ ۷ یَضْرِبُ فِی الْخَمْرِ وَ النَّبِیذِ ثَمَانِینَ الْحُرَّ وَ الْعَبْدَ وَ الْیَهُودِیَّ وَ النَّصْرَانِیَّ قُلْتُ وَ مَا شَأْنُ الْیَهُودِیِّ وَ النَّصْرَانِیِّ قَالَ لَیْسَ لَهُمْ أَنْ یُظْهِرُوا شُرْبَهُ یَکُونُ ذَلِکَ فِی بُیُوتِهِم»[۶۸۶]«حضرت على۷ کسانى را که شرب خمر مىکردند هشتاد تازیانه مىزد؛ اعم از این که آزاد بودند یا برده؛ یهودى بودند یا نصرانى. راوى مىگوید: سؤال کردم: چرا؟ یهودى و نصرانى که در مکتب خود مجازند. امام۷فرمود: آن ها در جامعه ی اسلامى اجازه ی تظاهر به منکرات را ندارند و مى توانند داخل خانههایشان به امورى بپردازند که در آئین خودشان جایز است».
همچنین در روایات متعددى تصریح شده است که اگر کسى از اهل ذمّه به رسول اکرم۶جسارت، اهانت و یا سبّ کند، مهدورالدم است. در روایتى که سند آن به عامه برمىگردد، از حضرت امیرالمؤمنین۷نقل است که فرمود:[زنى یهودى به رسول الله۶ جسارت مى کرد یکى از مسلمانان او را کشت؛ پیغمبر۶خون او را هدر دانسته، دیه او را باطل کردند.][۶۸۷]
این که اهل ذمّه مجاز نیستند در بلاد اسلامى کنیسه و کلیسا بسازند و ناقوس به صدا درآورند، مستند آن روایتى از حضرت امیرالمؤمنین ۷است که مى فرمایند:«دَعَائِمُ الْإِسْلَامِ، عَنِ النَّبِیِّ ۶أَنَّهُ نَهَى عَنْ إِحْدَاثِ الْکَنَائِسِ فِی دَارِ الْإِسْلَام»[۶۸۸]«رسول اکرم۶از احداث کلیسا در بلاد اسلامى ممانعت مىکردند.»بر اساس این روایات، اگر از گذشته کنیسه و یا کلیسایى داشتهاند، مانعى ندارد، اما این که بخواهند معابد تازهاى بنیان کنند، مجاز نیستند. روایتى از امیرالمؤمنین۷ نقل شده است که حضرت فرمودند:[أَنَّهُ قَالَ: لَیْسَ فِی الْإِسْلَامِ کَنِیسَه مُحْدَثَه][۶۸۹]«بعد از ظهور اسلام هیچ کلیسایى ساخته نشد».
۱۰-۲- تعهدات حکومت اسلامی به اهل ذمّه
به مقتضاى قرار داد ذمّه، در مقابل وظایفى که براى ذمیان مقرر مىشد، مسئولیتها و تعهداتى نیز متوجه ی جامعه اسلامى بود که دولت مسئول و صلاحیتدار اسلامى مىبایست با تمام امکاناتى که در اختیار دارد در انجام و اجراى آن تلاش نماید. نخستین مسئولیتى که به واسطه ی قرارداد ذمّه بر عهده ی مسلمانان (دولت اسلامى) بود، تعهد مصونیت مطلق و همه جانبه ی متحدان ذمّى بود که بر اساس آن، جان و مال و ناموس آن ها مورد حمایت و حفاظت کامل دولت اسلامى قرار مىگرفت و مانند سایر هموطنان مسلمان، از مصونیت همه جانبه بهرهمند مىگردیدند. این تضمین و تعهد از دو ناحیه ی داخلى و خارجى صورت مىپذیرفت، از ناحیه ی داخلى، همه ی افراد ذمى در سراسر قلمرو اسلامى نسبت به هرگونه تجاوز و سوء قصد به جان، مال و ناموس و سایر حقوق مشروع و قانونى خود مورد حمایت دولت اسلامى قرار مىگرفتند. از ناحیه ی خارجى نیز مسلمانان موظف بودند که در صورت تهاجم نیروهاى بیگانه به اهل ذمّه ساکن قلمرو اسلامى، با تمام قوا به دفع تهاجم اقدام نمایند. مسئولیت دیگرى که مسلمانان بر اساس پیمان ذمّه بر عهده داشتند، اعطاى آزادى مذهبى به ذمیان بود. آن ها مىتوانستند با بهره گرفتن از حق مشروع خود در این زمینه، در مراسم و آداب مذهبى خود از آزادى و امنیت و مصونیت کامل برخوردار گردند. علاوه بر این، کلیه معابد و اماکن آنان نیز مورد احترام جامعه ی اسلامى بوده و از امنیت و مصونیت کامل برخوردار بود. [۶۹۰] اهل ذمّه شرایطى را باید بپذیرند تا در پناه مسلمانان قرار بگیرند و صاحب حق شوند، که در این صورت مسلمانان موظفند حقوق آن ها را مراعات کنند. در دین مبین اسلام به رعایت حقوق اهل ذمّه به طور جدى توصیه شده است؛ نمونه ی بارز آن سیره ی حضرت امیرالمؤمنین۷در زمان خلیفه ی دوم است که اختلافى میان حضرت علی ۷با یکى از یهودیان مدینه بود که به حکمیت و قضاوت خلیفه ی دوم منتهى شد. به هنگام طرح دعوا، خلیفه ی دوم، امیرالمؤمنین على ابن ابى طالب۷را مخاطب قرار مىدهد و مىگوید: «یا اباالحسن! برخیز و در کنار خصمت قرار بگیر». چهره ی حضرت امیرالمؤمنین۷در هم کشیده شد. خلیفه سؤال کرد: آیا از این که تو را امر کردم تا در کنار خصم خود مقابل حاکم و قاضى قرار بگیرى نگران شدى؟ حضرت فرمودند: نه، من نگرانیم از این است که تو به عنوان خلیفه و قاضى مسلمانان، مرا با کنیه خطاب کردى و آن یهودى و ذمى را با اسم صدا کردى. تو مساوات را بین متخاصمین رعایت نکردى.[۶۹۱] براساس این سیره ی حضرت، رعایت مساوات میان آن ها وظیفه حکومت اسلامى است. آن ها نیز باید از همه ی حقوقى که مسلمانان از آن برخوردار هستند، بهره مند باشند؛ البته مشروط به این که التزام عملى به همه ی شرایط عهد و پیمان داشته باشند. همچنین در سیره ی حضرت۷ نقل شده است که در مسیرى با یک یهودى همراه بودند و با یکدیگر گفتگو مى کردند. به جایى رسیدند که باید از هم جدا مى شدند، یهودى دید که على بن ابى طالب۷بر خلاف مسیر اصلى خود، او را همراهى مى کند. از حضرت سؤ ال کرد: مگر شما عازم کوفه نیستید؟ ایشان فرمودند: من عازم کوفه ام، ولى در آئین ما، همراه و همسفر بر همسفر دیگرش حقوقى دارد. از جمله حق مشایعت؛ که من براى اداى آن حق چند قدمى تو را همراهى مى کنم.[۶۹۲] در تعبیر امام سجاد۷این گونه آمده است:«فالحُکمُ فیهم اءَن تَقبَلَ فیهم ما قَبِلَ اللهُ و تَفِىَ بما جَعَلَ اللهُ لهم مِن ذِمَّتِهِ و عَهدهِ»حکم در مورد آن ها این است که آنچه خدا پذیرفته است، سایر مسلمانان هم بپذیرند و به آنچه که خداوند عهده دار شده و به ذمّه گرفته است، وفا کنند.[۶۹۳] یعنى عهد و پیمانى که حاکم اسلامى با اهل ذمّه منعقد مى کند، همان پیمان الهى است و انسان مسلمان به صرف این که فردى یهودى یا نصرانى است، حق ندارد نسبت به او کوتاهى کند. روایتى را یکى از صحابه نقل مى کند که به یکى از غلامانش دستور داده بود گوسفندى را ذبح کند. در حال ذبح گوسفند، او را توصیه کرد که همسایه ی یهودى را فراموش نکند. غلام پرسید: چرا سفارش این یهودى را مىکنى؟ گفت: رسول اکرم۶ آنقدر سفارش همسایه را فرمودهاند که ما گمان کردیم همسایه از همسایه ارث مى برد.[۶۹۴] سفارش به رعایت همسایه به طور مطلق، اعم از این که مسلمان باشد یا غیرمسلمان، از مصادیق همان قاعده ی کلى است که انسان غیرمسلمان که در سایه ی حکومت اسلامى زندگى مى کند، از همه منافع اجتماعى که مسلمانان برخوردارند، بهره مند است. بهترین منبعى که ما را با حقوق انسانى اهل ذمّه آشنا مىکند، نامههایى است که حضرت امیرالمؤمنین۷در دوران حکومتش به حکام و فرمانروایانى مىفرستاد که از جانب آن حضرت در سایر بلاد اسلامى منصوب شده بودند. یکى از آن نامهها، نامه ی حضرت به مالک اشتر است. در بخشى از آن که مربوط به غیرمسلمانان است مى فرمایند:«و تَفَقَّد اءَمرَ الخَراجِ بما یُصلِحُ اءَهلَه فانَّ فى صَلاحِه و صَلاحِهم صَلاحا لِمَن سِواهُم و لا صَلاحَ لِمن سِواهُم الا بهم لاءَنَّ النَّاسَ کُلَّهم عِیال على الخَراجِ و اءَهلِه وَلیَکن نَظَرُکَ فى عمارَه الاءَرضِ اءَبلَغَ مِن نَظَرِکِ فى استِجلابِ لاءَنَّ ذلکَ لا یُدرَکُ الا بالعِمارَه»[۶۹۵] «خراج[۶۹۶] مالیات را دقیقاً زیر نظر داشته باش(نسبت به آن کنجکاو باش)! طورى که صلاح مالیات دهندگان باشد؛ زیرا در بهبودى وضع مالیات و بهبودى حال مالیات دهندگان، بهبودى حال دیگران نیز نهفته است. دیگران هرگز به صلاح و آسایش نمى رسند، جز این که خراج دهندگان در صلاح و بهبودى به سر برند؛ چرا که مردم همه ی عیال و نان خور خراج و خراج گذاران هستند. باید کوشش تو در آبادانى زمین بیش از جمع آورى خراج باشد؛ زیرا که خراج جز با آبادانى به دست نمى آید».در فروع کافى نقل شده است که شخصى از طایفه ثقیف مى گوید:«استَعمَلنى علىُّ بنُ اءَبى طالب۷ علَى بانِقیَا و سوَادِ الکوفَه فقالَ لى. . .ایَّاکَ اءَن تَضرِبَ مُسلما اءَو یَهودیّا اءَو نَصرانیّا فى دِرهَمِ خَراج اءَو تَبیعَ دابَّه عَمَل فى دِرهَم فانَّما اءُمِرنا اءَن نَاءخُذَ منهُمُ العَفوَ.»[۶۹۷] «امیرالمؤمنین۷مرا به بانقیا مأمور کردند و در هنگام اعزام به من فرمودند: بپرهیز از این که براى گرفتن مالیات مسلمان، یهودى و نصرانى را مورد ضرب قرار دهى! مبادا براى گرفتن خراج، آن ها را مجبور به فروش ابزار کارشان کنى! - اگر شکوه کردند که درآمدمان به دلایلى کم است؛ تحقیق و بررسى نکن؛ مدعاى آن ها را بپذیر - به ما دستور داده اند که زیادى مال آن ها را دریافت کنیم ». یا در روایت دیگرى که در منابع عامه نقل شده است، امیرالمؤمنین۷فردى را به زمامدارى منطقه گماردند و به او سفارش کردند:«لا تَضرِبَنَّ رجلا سَوطا فى جِبایَه درهم و لا تَبیعَنَّ لهم رزقا و لا کِسوَه شِتاء و لا صیف و لا دابَّه یَعتَمِلونَ علیها و لا تَقُم رجلا قائما فى طَلَبِ درهم، قال: قلت: یا امیرالمؤمنین۷! اذا اءَرجِعُ الیکَ کما ذهبتُ مِن عندک؟ قال: و ان رَجَعتَ کما ذهبتَ. ویحَکَ انَّما اُمرنا اءن نَاخُذَ منهم العفوَ»[۶۹۸] «حق ندارى هیچ کس را براى گرفتن مالیات تازیانه بزنى؛ و حق ندارى روزى آن ها را بفروشى؛ حق ندارى لباس زمستانى و تابستانى آن ها را بفروشى. حق ندارى وسایل آن ها را توقیف کنى. حق ندارى کسى را براى گرفتن مالیات نزد مردم بگمارى. آن شخص گفت: آیا من مانند وقتى که از نزد شما مى روم، دست خالى برمى گردم؟! حضرت فرمودند: اگرچه همان گونه که مى روى، دست خالى برگردى! واى بر تو، ما مأموریم که زیادى مال آن ها را دریافت کنیم». در تعبیر دیگرى از رسول اکرم۶بیان شده است: «انَّ اللهَ یُعذِّبُ الَّذینَ یُعَذِّبونَ النّاسَ فى الدّنیا»[۶۹۹] «خداوند کسانى را که در دنیا مردم را عذاب مى دهند، عذاب خواهد کرد». در این حدیث این نکته است که چه این مردم مسلمان باشند یا غیرمسلمان؛ عبد باشند یا حرّ. مرحوم صاحب وسائل الشیعه در ابواب قصاص از امام هشتم۷ نقل مى کند که رسول اکرم۶فرمودند:«لَعَنَ اللهُ مَن قَتَلَ غیرَ قاتِلِهِ اَو ضَرَبَ غیرَ ضارِبهِ»[۷۰۰] «آن که بدون حق کسى را بکشد یا کتک بزند، مورد لعن الهى است.»این سفارشها در مورد مطلق مردم که از جمله ی آن ها اهل کتاب و اهل ذمّه هستند بسیار زیاد است.
۱۰-۳- نقض قرارداد ذمّه
صاحب جواهرالکلام گوید: [نقض قرارداد ذمّه عبارتست از خودداری از انجام تعهدات و یا اقدام نمودن به اموری است که اجتناب از آن در قرارداد قید شود و یا خود مقتضای قهری قرارداد ذمّه میباشد. نقض قرارداد ذمّه به دو صورت قابل بحث است:
۱- نقض قرارداد ذمّه از طرف مسلمانان: از نظر قانون اسلام هیچ فرد مسلمان و مقام اسلامی قادر بر نقض قرارداد ذمّه در صورتی که به طور صحیح و قانونی انعقاد یافته باشد نیست و سرپیچی از تعهدات قرارداد ذمّه گناه و جرم بزرگی محسوب می گردد. بنابراین هیچگاه دولت صلاحیتدار اسلامی در نقض قرارداد ذمّه پیشقدم نخواهد شد و مسئوولیت نقض آن نیز متوجه دولت اسلامی می باشد.
۲- نقض قرارداد ذمّه از طرف اهل ذمّه: طبق اصل غیرقابل انکار «لزوم وفای به عهد»که مورد قبول عموم ملل و مذاهب می باشد و پایه ی اصلی و ضمانت اجرای طبیعی و فطری قراردادها محسوب می گردد نقض قرارداد از جانب گروه های مذهبی متعهد نیز جرم و خیانتی نابخشودنی است.][۷۰۱]
در هر صورت نقض قرارداد ذمّه از طرف اهل کتاب در سه مورد زیر قطعی و مورد اتفاق فقها است:الف) امتناع از پرداخت تعهد مالی (جزیه) چنانکه امام صادق۷ فرمود: «هرگاه در دادن جزیه امتناع ورزند و از پرداخت شانه خالی کنند آنان پیمان شکن محسوب خواهند شد و دیگر جان و مالشان مصونیت نخواهد داشت»[۷۰۲].ب) خودداری از قبول احکام قضایی اسلام.[۷۰۳] ج) قیام مسلحانه بر علیه مسلمانان و یا همکاری با دشمنان مسلمانان برای حمله و تجاوز مسلحانه بر علیه مسلمانان.[۷۰۴]
۱۰-۴- حقوق مدنی اهل ذمّه
اقلیتهایی که در تشکیل جامعه ی متحد بزرگ اسلامی به انعقاد قرارداد ذمّه شرکت نمودهاند در مسائل مربوط به حقوق مدنی از قبیل ازدواج و طلاق و ارث و نظایر آن ملزم به پیروی از قوانین اسلام نخواهند بود و مقررات و قوانینی که در این زمینه در آئین آنان مقرر شده است از طرف مسلمانان و دستگاههای قضایی و اجرایی جامعه ی اسلامی به رسمیت شناخته میشود و پیروان آئینهای مزبور هرگروهی میتوانند طبق رسوم و مقررات آئین مورد اعتقاد خود رفتار نموده و از قوانین متبوعه پیروی کنند.
۱۰-۴-۱- آزادی مسکن اهل ذمّه
آزادی مسکن و حق انتخاب اقامتگاه در مورد اهل کتاب متعهد، بدان معنی است که [گروههای مزبور پس از کسب تابعیت پیمانی مانند افراد مسلمانان می توانند در قلمرو حکومت مسلمانان هر نقطه ای را که متناسب با زندگی خویش تشخیص دهند به عنوان مسکن دائمی و یا موقت انتخاب نمایند و این حق شامل آزادی در ترک کشور اسلامی نیز می گردد. نهایت در این صورت پیمان ذمّه خود به خود اثر حقوقی خود را از دست داده و تابعیت پیمانی – به طور قهری – لغو می گردد.
۱- داشتن اقامتگاه دائمی الزامی برای گروه های مذهبی فوق الذکر ضرورتی ندارد و تعیین و انتخاب اقامتگاه تابع اراده و اختیار شخصی آن ها می باشد و هیچگونه الزام و تحمیلی در این مورد وجود ندارد مگر در موارد استثنایی که شرایط قرارداد ذمّه و یا مصالح طرفین تعیین اقامتگاه مشخصی را برای آنان ایجاب میکند.
۲- اقامتگاه تبعه ی پیمانی (اهل کتاب متعهد) ممکن است متعدد باشد.
۳- اقامتگاه برای گروه های نامبرده امر همیشگی نیست و آنان می توانند به اختیار خود هر وقت بخواهند محل اقامت خود را تغییر دهند و از حدود سرزمین های مسلمانان خارج گردند.][۷۰۵]
ذمیان در صورتی که بخش جداگانه ای را برای سکونت خویش انتخاب نمایند می توانند در ساختن بنای منازل و خانه های مسکونی خود از هر نوع نقشه و طرحی استفاده کنند ولی هرگاه بخواهند در محلّات و بخشهای مسکونی مسلمانان اقامت گزینند باید از ایجاد و بنای آپارتمآن های بلند که از نظر بلندی اشراف و امتیاز چشمگیری بر خانه های مسلمانان دارد خودداری نمایند.[۷۰۶]زیرا آزادی اهل کتاب بدان معنا نیست که اسلام تفوق طلبی و امتیازجوئی و تظاهر به برتری آنان را قبول کند روی این اصل فقهاء در محکوم نمودن این گونه برتری جوئی و تظاهر به اصل:«الاسلام یعلو ولا یعلی علیه»[۷۰۷] استدلال کرده اند.نهایت این موضوع در مورد اهل کتاب متعهد نسبت به همسایگانشان الزامی است ولی در صورتی که ساختمان مسکونی آنان با همسایگان برابر باشد بلندی آن نسبت به سایر خانه های محلات دیگری اشکالی نخواهد داشت.[۷۰۸]
۱۰-۴-۲- استقلال قضایی اهل ذمّه
اسلام مطابق قرارداد ذمّه، حق ترافع قضایی را برای احقاق حق اهل کتاب به رسمیت شناخته است. آنان در موارد ذیل می توانند از این حق استفاده کنند:
الف) ذمی، مدعی و مسلمانان، مدعی علیه باشند.
ب)مسلمان مدعی و ذمی مدعی علیه گردد.
ج) طرفین دعوی و اختلاف هر دو از اهل کتاب(ذمیان) باشند. یعنی در مورد اول و دوم که یک طرف دعوا مسلمان است، آن ها می توانند به مراجع قضایی اسلام مراجعه کنند و حکم صادره لازم الاجراست.[۷۰۹] وقتی امام اول شیعیان، حضرت علی۷میبیند که زره جنگیش به سرقت رفته است، حتی وقتی سارقش را پیدا میکند و زره مسروقه را به چشم خویش نزد او میبیند، به هیچ روی از قدرت خود استفاده نمیکند، بلکه همچون یک فرد عادی، برای اقامهی دعوی و احقاق حق خود از طریق قانون به قاضی محکمه مراجعه میکند. و بالاتر از این وقتی میبیند که قاضی برای او احترام بیشتری قائل میشود و در برخورد خود با امام و سارق، مساوات را رعایت نمیکند، خشمگین میشود و محکمه را ترک میگوید!! و این مورد از بارزترین مظاهر عدالت و استقلال قضایی در مورد اهل کتاب است که امام علی۷در زمان حکومت خویش، در دادگاه حضور یافت و در کنار یهودی طرف دعوا نشست و قاضی به نفع یهودی حکم صادر کرد. . . از آنجا که یهودی می دانست حق با علی۷است و«زره»مورد نزاع از اوست، تحت تأثیر رفتار عادلانه ی آن حضرت۷قرار گرفت و مسلمان شد و زره امام۷را به آن حضرت تقدیم کرد.[۷۱۰] و با این روش ادعای مساوات سید قرشی با سیاه حبشی را عملاً به اثبات میرساند و با همین دید خطاب به مالک اشتر میفرماید« وَأَلْزِمِ الْحَقَّ مَنْ لَزِمَهُ مِنَ الْقَرِیبِ وَالْبَعِیدِ، وَکُنْ فِی ذلِکَ صَابِراً مُحْتَسِباً، وَاقِعاً ذلِکَ مِنْ قَرَابَتِکَ خَاصَّتِکَ حَیْثُ وَقَعَ، وَابْتَغِ عَاقِبَتَهُ بِمَا یَثْقُلُ عَلَیْکَ مِنْهُ، فَإِنَّ مَغَبَّه ذلِکَ مَحْمُودَه »[۷۱۱] اگر دو طرف دعوا هر دو اهل کتاب باشند، می توانند به مراجع قضایی اسلام مراجعه کنند، اما اجباری در این کار نیست، چنانکه محکمه ی اسلامی نیز مجبور نیست به درخواست آنان پاسخ مثبت دهد: «سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّلُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَاءُوکَ فَاحْکُم بَیْنهَُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنهُْمْ وَ إِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن یَضرُُّوکَ شَیًْا وَ إِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُم بَیْنهَُم بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ یحُِبُّ الْمُقْسِطِین»[۷۱۲]«آن ها بسیار به سخنان تو گوش مىدهند تا آن را تکذیب کنند مال حرام فراوان مى خورند پس اگر نزد تو آمدند، در میان آنان داورى کن، یا (اگر صلاح دانستى) آن ها را به حال خود واگذار! و اگر از آنان صرف نظر کنى، به تو هیچ زیانى نمىرسانند و اگر میان آن ها داورى کنى، با عدالت داورى کن، که خدا عادلان را دوست دارد!»قرآن کریم دلیل این تخییر را بیان کرده است:« وَ کَیْفَ یُحَکِّمُونَکَ وَ عِندَهُمُ التَّوْرَئه فِیهَا حُکْمُ اللَّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوْنَ مِن بَعْدِذَلِکَ وَ مَا أُوْلَئکَ بِالْمُؤْمِنِین»[۷۱۳]«چگونه تورابه داورى مىطلبند؟! در حالى که تورات نزد ایشان است و در آن، حکم خدا هست. (وانگهى) پس از داورىخواستن از حکم تو، (چرا) روى مى گردانند؟! آن ها مؤمن نیستند.»در هر حال، استقلال قضایی اهل کتاب، امتیازی است که اسلام برای آنان قائل شده است.
۱۰-۴-۳- شهادت اهل ذمّه
درصورت امکان واختیار، شاهدان باید مسلمان وعادل باشند[۷۱۴]؛اما در فرض وجود ضرورت و دسترسی نداشتن به مسلمان عادل، شهادت اهل ذمّه ی عادل در دین خودشان بر اموال، قابل پذیرش دانسته شده است[۷۱۵]««یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا شَهـدَه بَینِکُم اِذا حَضَرَ اَحَدَکُمُ المَوتُ حینَ الوَصِیَّه اثنانِ ذَوا عَدل مِنکُم اَو ءاخَرانِ مِن غَیرِکُم اِن اَنتُم ضَرَبتُم فِىالاَرضِ فَاَصـبَتکُم مُصیبَه المَوت»[۷۱۶] مقصود از «ذَوا عَدل مِنکُم»مسلمانان عادل هستند که در مرتبه اول قرار داشته[۷۱۷] و مقصود از «ءاخَرانِ مِن غَیرِکُم»به نظر بیشتر مفسران اهل ذمّهاند[۷۱۸] که در صورت دسترسى نداشتن به شاهدان عادل و مسلمان مىتوانند به نفع یا ضرر مسلمانان در وصیت شهادت دهند.[۷۱۹] برخى از فقیهان با استناد به جمله ی«إن اَنتُم ضَرَبتُم فِى الاَرض»گفتهاند: شهادت اهل ذمّه تنها در سفر پذیرفته است[۷۲۰]؛ ولى بسیارى از فقیهان حکم مزبور را منوط به تحقق این شرط ندانستهاند.[۷۲۱] در ادامه ی آیه، خطاب به مسلمانان آمده است که اگر در شهادت اهل ذمّه تردید دارید آنان را پس از نماز چنین سوگند دهید که حاضر نیستند شهادت خود را با مال دنیا معاوضه کرده یا کتمان کنند: «یَأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ شهََادَه بَیْنِکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّه اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنکُمْ أَوْ ءَاخَرَانِ مِنْ غَیرٍ کُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبتُمْ فىِ الْأَرْضِ فَأَصَابَتْکُم مُّصِیبَه الْمَوْتِ تحَْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلَوه فَیُقْسِمَانِ بِاللَّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لَا نَشْترَِى بِهِ ثَمَنًا وَ لَوْ کاَنَ ذَا قُرْبىَ وَ لَا نَکْتُمُ شهََادَه اللَّهِ إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الاَْثِمِین»«اى کسانى که ایمان آوردهاید! هنگامى که مرگ یکى از شما فرا رسد، در موقع وصیت باید از میان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد یا اگر مسافرت کردید، و مصیبت مرگ شما فرا رسید، (و در آن جا مسلمانى نیافتید،) دو نفر از غیر خودتان را به گواهى بطلبید، و اگر به هنگام اداى شهادت، در صدق آن ها شک کردید، آن ها را بعد از نماز نگاه مىدارید تا سوگند یاد کنند که: «ما حاضر نیستیم حق را به چیزى بفروشیم، هر چند در مورد خویشاوندان ما باشد! و شهادت الهى را کتمان نمىکنیم، که از گناهکاران خواهیم بود!»[۷۲۲] مقصود از نماز در آیه، نماز عصر یا نماز ظهر و عصر مسلمانان است. برخى نیز گفتهاند: مقصود نماز و عبادت اهل ذمّه است[۷۲۳]؛ اما در مقابل، شهادت مسلمانان برضدّ اهل ذمّه پذیرفته است، به دلیل روایاتى که از پیامبر۶و اهلبیت:نقل شده، چنانکه آیه«وَ کَذَلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّه وَسَطًا لِّتَکُونُواْ شهَُدَاءَ عَلىَ النَّاسِ»[۷۲۴]نیز به این مطلب اشعار دارد.[۷۲۵]در صورتى که کار موجب حد، از اهل ذمّه سرزند به استناد عموم آیات مربوط به حد، اقامه ی حد بر آنان واجب خواهد بود[۷۲۶].فقهای شیعه به پیروی از مفاد صریح آیه ی«فَإِن جَاءُوکَ فَاحْکُم بَیْنهَُمْ أَوْأَعْرِضْ عَنهُْمْ »[۷۲۷] پذیرش دادخواهی گروه های غیرمسلمان را – چه متعهد باشند و چه غیرمتعهد – به صلاحدید و رأی محاکم اسلامی و قضات مسلمان موکول نمودهاند و اجبار دادگاههای اسلامی را به داوری مانند اجبار ذمیان به دادخواهی در محاکم اسلامی مردود شمردهاند. محقق اردبیلی و فقهای دیگر شیعه ضمن نقل نظریه ی مزبور از شافعی رأی فقهای شیعه را با این نظریه موافق دانسته و آن را مورد اتفاق شیعه تلقی نمودهاند. مرحوم جزائری میگوید: روایات ما نیز بر همین نظریه دلالت میکند.[۷۲۸]
۱۰-۴-۴- دادخواهی یهود در حضور پیامبر اکرم۶
در زمان حیات رسول اکرم۶یهودیان مدینه در موارد زیاد برای رفع اختلافات فیمابین و حل منازعات به حضور پیامبر اسلام۶میرسیدند واز آن حضرت تقاضای قضاوت وداوری مینمودند. در مورد مجازات زنا و همچنین دیه ی مقتول، توافق نظر در میان یهودیان مدینه وجود نداشت و همین امر سبب می شد که در بیشتر موارد نزاع و اختلاف در میانشان درگیر شود. یهودیان بنی نضیر از آنجا که به نیرومندی و قدرت خویش متکی بودند و از نظر اصالت و شرافت خود را برتر می شمردند، از قاتلین دیه ی کامل می گرفتند؛ ولی یهودیان بنی قریظه به خاطر ناتوانی، از قاتلین جز نصف دیه نمی توانستند دریافت کنند و در مواردی که قاتل و مقتول از دو قبیله ی مختلف بودند قهراً نزاع در میان آن دو قبیله به وجود می آمد و چه بسا حوادث ناگواری به دنبال آن رخ می داد.این بود که طرفین برای فیصله بخشیدن به این نزاع دیرین از پیامبر اسلام۶تقاضای داوری و قضاوت نمودند و آن حضرت۶ نیز اصل تساوی و محکومیت تبعیض و منطق زور را، پایه ی قضاوت عادلانه ی خویش قرار داده و مقرر داشت که بدون هیچ گونه تبعیض هر قاتلی_از هرقبیله ای که باشد_موظف است که خونبهای مقتول را به هر قبیله که منسوب باشد به طورکامل و تمام ادا نماید.[۷۲۹]
۱۰-۴-۵- فعالیتهای اقتصادی اهل ذمّه
اسلام به فعالیتهای اقتصادی و امور بازرگانی به صورت یک ضرورت حیاتی که مصالح فرد و اجتماع از آن ناگزیر می باشد ارزش و اهمیّت فراوان قائل شده و در موارد زیاد به توسعه ی فعالیتهای مشروع اقتصادی توصیه و تأکید نموده است.[۷۳۰] نظام کلی اقتصاد اسلامی، براساس اصل احترام به مالکیت فردی استوار شده و انواع فعالیتهای اقتصادی و روابط بازرگانی بر این مبنا تنظیم گردیده است. اسلام براساس اصل مزبور مالکیت اقلیتهای دینی را محترم میشمارد و کسی حق ندارد بدون مجوز قانونی در این زمینه دخالت کند. در پیمان های صدر اسلام، به این موضوع تصریح شده است.[۷۳۱] پیامبر اسلام۶و امام علی۷با یهودیان مدینه داد و ستد میکردند و از آنان وام میگرفتند.از بازرگانان ذمی به جز جزیه، مالیات اضافی دریافت نمی شد، البته آزادی فعالیتهای بازرگانی در حیطه ی قانون اسلامی است و ممنوعیت معاملهای که شرعاً حرام است «مانند معاملهی ربوی»یا چیزهایی که از نظر اسلام مالکیت ندارد«مانند خوک، شراب، آلات موسیقی و قمار»همگانی است. این محدودیتها به دلیل آن است که اسلام به سلامت اقتصادی جامعه ی اسلامی علاقه مند است و این حق را دارد که از خطرهای زیانبار داد و ستدهای ممنوع جلوگیری کند، بنابراین مسلمانان میتوانند در فعالیت های بازرگانی، با اهل کتاب شرکتهای تجارتی تشکیل دهند، وام بدهند، وام بگیرند، یا از طریق رهن، ودیعه، مزارعه، مضاربه، مصالحه، وکالت، ضمان، حواله، برات و نظایر آن، روابط اقتصادی برقرار کنند.[۷۳۲]به شهادت تاریخ، روابط بازرگانی در تاریخ مسلمانان، مؤثرترین عامل گسترش روزافزون اسلام بوده است.[۷۳۳] از دیدگاه اسلام، فقط اهل کتاب«اقلیت های دینی»اهلیت انعقاد قرارداد ذمّه را دارند.[۷۳۴] این امتیاز به دلیل احترام خاصی است که اسلام برای پیامبران بزرگ الهی:قائل است، و به همین خاطر به پیروان آنان نیز به دیده ی احترام می نگرد. در مجموع این نتیجه حاصل می شود که هدف از انعقاد قرارداد ذمّه، تحکیم روابط اجتماعی سالم در قلمرو اسلام است.اسلام در محیط امن و همزیستی که با انعقاد قرارداد ذمّه بین مسلمانان و گروه های مذهبی دیگر به وجود آمده است هرگونه فعالیت اقتصادی و از جمله تجارت و فعالیت های بازرگانی را برای اهل کتاب مجاز می شمارد و آزادی آنان را در این زمینه تضمین می نماید. نکته ای که بیشتر جالب توجه است این است که مفهوم آزادی در مورد فعالیت های اقتصادی تنها بدان معنی نیست که اهل کتاب با بهره گرفتن از این حق عملاً در اقدام به هر نوع معامله و تجارت و فعالیت اقتصادی دیگر آزاد می باشند. بلکه مفهوم آزادی شامل این نکته نیز هست که اصولاً اسلام آنان را مجبور به پیروی و مراعات قوانین و مقررات اقتصادی اسلام نمی نماید و پیروان هر یک از مذاهب سه گانه می توانند طبق مقررات آئین خویش به داد و ستد و فعالیت های بازرگانی و اقتصادی دیگر بپردازند.[۷۳۵]در متن پاره ای از عهدنامه هایی که پیامبر اکرم۶با گروه های مذهبی معاصر خود منعقد نموده تصریح شده است که متعهدین باید از رباخواری خودداری نمایند. این قید که با توافق طرفین در متن قرارداد گنجانده میشود گرچه بصورت ظاهر استثنا و محدودیتی را در زمینه ی آزادی مطلق العنان سوداگران و بازرگانان سودجوی اهل کتاب در برمیگیرد ولی نباید از نظر دور داشت که این مطلب به جهت اهمیت حیاتی که دارد جزئی از سیاست قاطع مبارزه با ربا است که اسلام درسیستم اقتصادی جامعه ی اسلامی آنرا با شدتی هرچه تمام تر و قاطع تردنبال می نماید.[۷۳۶] قرآن کریم مسئله ی تحریم ربا را از قانونهای ثابت شرایع و آئین های آسمانی می شمارد و به همین جهت رباخواران یهود را به شدت تقبیح و به عذاب دردناک الهی تهدید می کند.«وَ أَخْذِهِمُ الرِّبَواْ وَ قَدْ نهُُواْ عَنْهُ وَ أَکلِْهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ مِنهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا»[۷۳۷]باید توجه داشت که تضمین آزادی تجارت و فعالیت های اقتصادی برای اهل کتاب همراه با آزادی روابط اقتصادی نیز می باشد، بدین معنی که مسلمانان نیز مجازند با گروه های مزبور روابط آزاد اقتصادی داشته باشند و تنها محدودیتی که درا ین زمینه متوجه مسلمانان است مربوط به داد و ستدها و معاملاتی است که از نظر قانون اسلام ممنوع و یا فاقد ارزش اعلان شده است. اهل کتاب متعهد به جز امور بازرگانی و فعالیت های اقتصادی اصولاً در مورد انتخاب هر نوع شغل و حرفه نیز آزاد و مختار می باشند و می توانند به هر نوع شغل و حرفه ای که با قرارداد ذمّه منافات نداشته باشد و ایجاد مفاسد و اختلال نظام اجتماعی در داخل جامعه بزرگ متحد ننماید؛ اشتغال ورزند.
۱۰-۴-۶- آزادی برپایی مراسم و شعائر مذهبی اهل ذمّه
از جمله آزادیهایی که طبق قرارداد ذمّه، به اهل کتاب اعطا میشود آزادی حق انجام مراسم و عبادات و سایر امور مربوط به مذهب اهل کتاب است. آنان با استفاده از این حق، میتوانند در مراسم و آداب مذهبی مخصوص خود، از آزادی و امنیت کامل برخوردار گردند و بر اساس کسب چنین امتیازی که مسلمانان به آن ها میدهند، اقلیتهای مزبور مجازند به طور انفرادی و یا دست جمعی در معابد و اماکن خود مراسم خود را به پا دارند و کسی حق تعرض به آنان را نخواهد داشت. بدیهی است در برخی از شعائر دینی، ممکن است محدودیتهایی طبق موارد قرارداد مشترک پیش بینی شود، ولی اصل آزادی مراسم مذهبی در هر صورت به عنوان یک حق غیرقابل سلب همچنان برای اهل ذمّه محفوظ خواهد بود.[۷۳۸] اسلام، اعتراف به ادیان آسمانى و پیامبران برگزیده ی الهى و احترام به شریعت آنان را جزء اصول عقاید خود به شمار آورده و در آیات متعدد قرآنى به آن سفارش کرده است:«قُولُواْ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ مَا أُنزِلَ إِلَیْنَا وَ مَا أُنزِلَ إِلىَ إِبْرَاهِمَ وَ إِسمَْاعِیلَ وَ إِسْحَاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْأَسْبَاطِ وَ مَا أُوتىَِ مُوسىَ وَ عِیسىَ وَ مَا أُوتىَِ النَّبِیُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَینَْ أَحَدٍ منْهُمْ وَ نحَْنُ لَهُ مُسْلِمُون»[۷۳۹] بگویید: «ما به خدا ایمان آوردهایم و به آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب:و پیامبران از فرزندان او:نازل گردید، و (همچنین) آنچه به موسى و عیسى و پیامبران(دیگر):از طرف پروردگار داده شده است، و در میان هیچ یک از آن ها جدایى قائل نمىشویم، و در برابر فرمان خدا تسلیم هستیم (و تعصبات نژادى و اغراض شخصى، سبب نمىشود که بعضى را بپذیریم و بعضى را رها کنیم.)»بر این حقیقت در آیات متعددى تأکید شده است.[۷۴۰]در قرآن، تورات کتاب آسمانى و حاوى شریعت الهى[۷۴۱] و انجیل نیز کتاب آسمانى عیسى بن مریم۷معرفى شده است[۷۴۲]. با توجه به آیات قرآن کریم و پیمان با اهل ذمّه که در صدر اسلام بین پیامبر اسلام۶و اهل کتاب منعقد شده است، اهل ذمّه یا اقلیتهاى دینى،ازلحاظ آزادى وحق برپایى مراسم مذهبى درامنیت کامل هستند و اماکن مقدسه ی آنان محترم است. در قرآن کریم صیانت عبادتگاه هاى اهل ذمّه،یکى از اهداف جهاد اسلامى قلمداد شده است[۷۴۳]؛ البته این حکم درباره ی عبادتگاه هاى موجود در زمان انعقاد قرارداد ذمّه است; اما احداث معابد جدید، تابع قرارداد ذمّه است.[۷۴۴]مراجعه به سیره ی عملی پیشوایان مذهبی، به خصوص دوران پنج ساله ی حکومت امیر المؤمنین علی۷به خوبی نمایانگر این وضعیت است. معابد و اماکن مقدسه ی آن ها دارای امنیت می باشد، هر چند در خصوص معابد نوبنیاد بین فقهاء محل بحث است. اصولاً تأسیس تشکلات مذهبی جدید منوط به توافقی است که در متن قرارداد منظور شده باشد.[۷۴۵]قرآن صیانت معابد را به عنوان هدف جهاد و اثر دفاع مشروع و نتیجه ی امنیّت اجتماعی و محصول همزیستی بین ملل مختلف می شمارد و در سوره ی حج شایان دقت و توجه است:«الَّذِینَ أُخْرِجُواْ مِن دِیَرِهِم بِغَیرِْ حَقٍّ إِلَّا أَن یَقُولُواْ رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لهَُّدِّمَتْ صَوَامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَ لَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِىٌّ عَزِیز»[۷۴۶]«همان ها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه مىگفتند: «پروردگار ما، خداى یکتاست!»و اگر خداوند بعضى از مردم را به وسیله ی بعضى دیگر دفع نکند، دیرها و صومعهها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدى که نام خدا در آن بسیار برده مىشود، ویران مىگردد! و خداوند کسانى را که یارى او کنند (و از آئینش دفاع نمایند) یارى مىکند خداوند قوى و شکست ناپذیر است.» علامه طباطبائی گوید:[ کلمه ی«صوامع»جمع«صومعه»است، وصومعه نام معبدهایى است که براى عبادت عابدان و زاهدان، در بالاى کوهها و در بیابان هاى دوردست ساخته مىشد، و معمولاً عمارتى نوک تیز و مخروطى بود. و کلمه ی«بیع»جمع«بیعه»- به کسر با- است که نام معبد یهود و نصارى است. و کلمه ی«صلوات»جمع«صلاه» است که به معناى مصلا و نمازگاه یهود است و اگر نمازگاه یهود را«صلاه» نامیده، از باب تسمیه محل به نام حال است، چون نماز حال در نمازگاه است. و کلمه ی«مساجد» جمع«مسجد»است که نام معبد مسلمین مىباشد.][۷۴۷]فقها سرزمینهائی را که در قلمرو حکومت اسلامی است بر سه قسمت تقسیم کرده اند:
۱- سرزمینهائی که مسلمانان آن را آباد نموده است. هرگاه اهل ذمّه در این گونه سرزمینها و شهرها اقامت گزینند نمی توانند کلیسا و دیر و کنیسه و معبدی ایجاد نمایند زیرا این آبادیها متعلق به مسلمانان است و اقلیتها حقی نسبت بدان ندارند و در صورتی که بدون رضایت مسلمانان اقدام به ایجاد و تأسیس معبدی برای یهودیان و یا مسیحیان و یا زردشتیان گردد هیچ گونه مصونیتی از نظر مسلمانان نخواهد داشت و اصولاً چنین عملی اقدام غیر قانونی تلقی می گردد. مرحوم علامه حلی در تذکره الفقهاء می گوید:[هرگاه با مسلمانان در این باره مصالحه و قراردادی امضاء گردد بی اعتبار خواهد بود.][۷۴۸]
۲- سرزمین هائی که اهالی آن در جنگ با مسلمانان شرکت نموده و پس از پیروزی مسلمانان به طور اجبار به تصرف و اشتغال مجاهدین مسلمان درآمده باشد و از آنجا که بر طبق قانون جهاد این گونه سرزمینها متعلق به عموم مسلمانان می باشد گروه های سه گانه ی مذهبی نمی توانند در این سرزمینها کلیسا و یا معبد دیگری را بنا کنند؛ ولی کلیساها و کنیسه ها و معابدی که به هنگام تصرف این شهرها و آبادیها به جای مانده، به مقتضای قرارداد ذمّه همچنان به حال خود باقی مانده و از امنیّت و مصونیت کامل برخوردار خواهد بود.[۷۴۹]
۴-۲-آمار توصیفی …………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۹۵
۴-۲-۱- ویژگیهای فردی پاسخگویان …………………………………………………………………………………………………………………. ۹۵
۴-۲-۲- وضعیت سپرده در موسسه مهر ………………………………………………………………………………………………………………… ۹۷
۴-۲-۳- میزان فعالیت بازاریابی اجتماعی ………………………………………………………………………………………………………………. ۹۹
۴-۲-۴- مناسب بودن رسانه های بازاریابی اجتماعی ……………………………………………………………………………………………… ۱۰۰
۴-۲-۵- ارزش برند موسسه مالی و اعتباری مهر …………………………………………………………………………………………………..
۴-۲-۶- ارزش سهام موسسه مالی و اعتباری مهر …………………………………………………………………………………………………. ۱۰۴
۴-۲-۷- ارتباطات سهام در رسانه بازاریابی اجتماعی …………………………………………………………………………………………….. ۱۰۶
۴-۲-۸- محتوای پیام رسانه بازاریابی اجتماعی …………………………………………………………………………………………………….. ۱۰۸
۴-۳- آمار استنباطی ………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۱۰
۴-۴- تاثیر رسانه های بازاریابی اجتماعی بر سپردهگذاری در موسسه مالی مهر ………………………………………………………….. ۱۱۵
فصل پنجم : نتیجهگیری و پیشنهادها
۵-۱- مقدمه …………………………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۱۱۹
۵-۲- خلاصه تحقیق ………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۱۹
۵-۳- نتیجهگیری ……………………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۲۴
۵-۴- پیشنهادهای تحقیق …………………………………………………………………………………………………………………………………… ۱۲۷
۵-۴-۱- پیشنهادها براساس نتایج تحقیق ……………………………………………………………………………………………………………… ۱۲۷
۵-۴-۲- پیشنهادها برای تحقیقات آتی ………………………………………………………………………………………………………………… ۱۲۸
«فهرست جداول»
جدول ۲-۱- زیرساختهای تفکری و فعالیتهای بازاریابی مربوط به سیستمهای اطلاعات بازاریابی ……………………………. ۵۰
جدول ۲-۲- زیرساختهای تفکری و فعالیتهای بازاریابی مربوط به برنامه ریزی بازاریابی …………………………………………. ۵۰
جدول ۲-۳- زیرساخت ها و فعالیت های بازاریابی مربوط به اجرای بازاریابی …………………………………………………………… ۵۱
جدول ۲-۴- زیرساخت ها و فعالیت های بازاریابی مربوط به کنترل بازاریابی ……………………………………………………………. ۵۱
جدول ۲-۵- ماهیت تعریف بازاریابی اجتماعی ………………………………………………………………………………………………………. ۶۴
جدول شماره ۴-۱- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب ویژگیهای فردی ……………………………………………………………….. ۹۶
ادامه جدول شماره ۴-۱- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب ویژگیهای فردی ………………………………………………………… ۹۷
جدول شماره ۴-۲- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت حساب در موسسه مهر …………………………………………… ۹۸
جدول شماره ۴-۳- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان فعالیت بازاریابی اجتماعی …………………………………………… ۹۹
جدول شماره ۴-۴- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان مناسب بودن رسانه بازاریابی اجتماعی ………………………… ۱۰۱
جدول شماره ۴-۵- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان تقویت ارزش برند توسط رسانه بازاریابی اجتماعی ………. ۱۰۳
جدول شماره ۴-۶- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان تقویت ارزش سهام توسط رسانه بازاریابی اجتماعی ……… ۱۰۵
جدول شماره ۴-۷- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب ارتباطات سهام و نقش رسانه بازاریابی اجتماعی …………………… ۱۰۷
جدول شماره ۴-۸- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب محتوای قابل ارائه در رسانه بازاریابی اجتماع ……………………….. ۱۰۹
جدول شماره ۴-۹- بررسی رابطه بین ارزش سهام و سپردهگذاری در موسسه مهر ……………………………………………………. ۱۱۱
جدول شماره ۴-۱۰- بررسی رابطه بین ارزش برند و سپردهگذاری در موسسه مهر …………………………………………………… ۱۱۱
جدول شماره ۴-۱۱- بررسی رابطه بین ارتباطات سهام و سپردهگذاری در موسسه مهر ……………………………………………… ۱۱۲
جدول شماره ۴-۱۲- بررسی رابطه بین فعالیت بازاریابی اجتماعی و ارزش سهام در موسسه مهر ……………………………….. ۱۱۲
جدول شماره ۴-۱۳- بررسی رابطه بین فعالیت بازاریابی اجتماعی و ارزش ویژه برند در موسسه مهر …………………………. ۱۱۳
جدول شماره ۴-۱۴- بررسی رابطه بین فعالیت بازاریابی اجتماعی و میزان ارتباطات سهام در موسسه مهر …………………… ۱۱۳
جدول شماره ۴-۱۵- بررسی رابطه بین ارزش سهام و میزان سهام مشتری سهام در موسسه مهر …………………………………. ۱۱۳
جدول شماره ۴-۱۶- بررسی رابطه بین ارزش برند و میزان سهام مشتری سهام در موسسه مهر ………………………………….. ۱۱۴
جدول شماره ۴-۱۷- بررسی رابطه بین ارتباطات سهام و میزان سهام مشتری سهام در موسسه مهر …………………………….. ۱۱۴
جدول شماره ۴-۱۸- میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر قصد سپرده گذاری در موسسه مالی مهر …………………………… ۱۱۶
جدول شماره ۴-۱۹- طبقهبندی ابعاد دو وجهی متغیر وابسته …………………………………………………………………………………. ۱۱۶
جدول شماره ۴-۲۰- مقدار ثابت، ضریب رگرسیونی، نسبت برتری، آماره والد ………………………………………………………… ۱۱۷
فهرست اشکال و نمودارها
نمودار شماره(۱-۱): بررسی تاثیر فعالیتهای رسانهای بازاریابی اجتماعی بر جذب سرمایه ………………………………………….. ۲۳
شکل ۲-۱- فرایند کامل مدیریت بازاریابی …………………………………………………………………………………………………………….. ۴۷
شکل ۲-۲- حوزه های مورد توجه در دیدگاه بازاریابی اجتماعی ……………………………………………………………………………….. ۶۲
شکل ۲-۳- چارچوب بازاریابی اجتماعی مبتنی بر جامعه (CBSM) ……………………………………………………………………….. 68