یاقوت حموی نیز در معجم البلدان پس از ذکر توضیحی مختصر راجع به اینکه جمع کثیری از اهل علم از اهالی ارّجان بودند از محدثین شهر ارجان مثل ابو سهل احمد بن سهل ارّجانی، ابو عبدالله محمد بن حسن ارّجانی و ابو سعد احمد بن محمد بن أبی نصر ضریر ارّجانی یاد می کند.[۸۲۱] او همچنین هنگام ذکر از شهرهای ارّجان از محدثین این شهرها نیز یاد می کند. از جمله در هنگام ذکر از شهر جنابه از محمد بن علی بن عمران جنابی و ابو عبدالرحمان جعفر بن خداکار جنابی یاد نموده است.[۸۲۲] او همچنین از از ابوالقاسم یوسف بن محمد بن احمد بن محمد مهروبانی در هنگام توضیح در مورد شهر مهروبان یاد نموده است،[۸۲۳] و در اخر نیز در ذکر شهر بندری سینیز نیز از کسانی مثل ابوسلیمان داود بن حبیب سینیزی و قاضی ابوالحسن احمد بن عبدالله بن عبدالکریم سینیزی به عنوان روایان حدیث در این شهر یاد نموده است.[۸۲۴]
علی بن مهزیار:
علی بن مهزیار در کتاب رجال طوسی در ذیل یاران امام صادق (ع)، امام الجواد (ع) و امام هادی (ع) ذکر شده است[۸۲۵] در این کتاب طوسی بیش از از سی و سه جلد کتاب از جمله کتاب الحسین بن سعید و زیاده، حروف القرآن، الانبیاء، البشارات و …. را به او نسبت داده است.[۸۲۶] علی ابن مهزیار پیش از آنکه در سلک یاران امامان معصوم (ع) قرار گیرد، از نصارای ولایت ارّجان به شمار می رفت. در رجال کشی آمده است که علی بن مهزیار فردی نصرانی از ولایت هندوجان یا هندوکان بود، که همان هندیجان است که از توابع ارّجان به شمار می رفت. او سپس در اهواز اقامت گزید. رجال کشی نیز تعداد آثار و کتب او را بیش از سی عدد ذکر می نماید.[۸۲۷] درکتاب رجال حلی نیز آمده است که او ابتدا نصرانی بود و سپس اسلام آورد. او فردی جلیل القدری بود که روایات بسیاری دارد، و ایشان نیز تعداد آثار او را بیش از سی وسی کتاب نقل نموده اند.[۸۲۸]
نتیجه گیری:
کوره ارّجان یکی از از کوره های پنج گانه فارس بود، که در زمان ساسانیان مهد فرهنگ و تمدن ایران را به خود اختصاص داده بود. اکثر منابع دوره اسلامی به ساخت این شهر به دست قباد ساسانی اشاره نموده اند، امّا شواهد و مدارک باستان شناسی حاکی از آن است، که ارّجان با این نام یا اسامی دیگر در دورۀ قبل از ورود آریایی ها به ایران نیز دارای تمدن باشکوهی بوده، و بر تارک منطقه می درخشیده است. شواهد باستان شناسی سال ۱۳۶۱ه. ش حداقل قدمت آن را به دوره ایلام نو می رساند، همچنین کتیبه های تنگ سولک در حوالی آن حاکی از قدمت آن در دورۀ قبل از ورود آریایی ها به ایران می باشد. این مسائل همه حاکی از قدمت بسیار زیاد این منطقه در طول تاریخ است. سرحدات آن بین سالهای ۹۵۱-۸۴۸م/۲۲۶-۳۲۹ ش در جهت تقویت اقتصادی کوره ارّجان تغییراتی پیدا کرد و قسمت های ثروتمند گناوه و سینیز در منطقه ساحلی خلیج فارس نیز به آن پیوستند. و از اینجا می توان گفت که شاید در تاریخ ارّجان یک نقطه عطف بوجود آمده باشد، زیرا با افزوده شدن این شهرهای بندری علاوه بر وسعت سرزمین، از نظر ارتباطی و تجّارت دریایی، می توان گفت منافع سرشاری به این کورۀ تاریخی رسید. این مسائل حکایت از قدرت وسیع اقتصادی ارّجان در قرون نخستین هجری دارد.
می توان گفت که یکی از ادیانی که تأثیر بسزایی در عرصۀ جهانی ایفا نموده است دین اسلام بود، که از ابتدای ظهور خود در شبه جزیرۀ عربستان زمینۀ تغییر و تحولات اساسی را در زمینه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… ایجاد نمود. به دنبال پیگیری فتوحات مسلمانان پس از مرگ پیامبر و در دورۀ خلافت عمر ارّجان تحت انقیاد اعراب در آمد. کورۀ ارّجان در طول سالها تسلط حکومت های بنی امیه و بنی عباس و حکومت های محلی بر آن، از جوانب مختلف فراز و نشیب های بسیاری را پشت سر نهاد. در طی دوران امام علی (ع) تا مدّت ها گریزگاه گروه های مختلفی از جمله خوارج و بنی ناجیه بود، که با آن امام همام از در مخالفت در آمدند، و مدّت ها درگیری های این گروه های متواری از دست حکومت، به نواحی مختلف ارّجان می افتاد، و نقش بسزایی را در به هم زدن توازن سیاسی در این منطقه ایفا می نمود. علاوه بر نبرد بنی ناجیه در ریشهر از توابع ارّجان، می توان از نبردهای مختلف خوارج در توج، آسک و غیره که اینها نیز از توابع ارّجان به شمار می رفتند یاد نمود، که اینها حاکی از قدرت و اهمیت خوارج در این ناحیه از ایران می باشد. در دورۀ امام علی (ع) زیاد ابن ابیه یکی از زیرکان حیله ورز عرب به عنوان والی در فارس، که ارّجان نیز از جمله پنج کورۀ مهم آن بود انتخاب شد، امّا پس از شهادت آن امام (ع) معاویه موفق شد این فرد را به سوی خود جلب نماید و به امارت فارس، عراق عرب، کرمان، خراسان و سیستان بفرستد. در ماجرای شورش عبدالله بن معاویه علیه حکام وقت نیز پای درگیری های آن به بلاد شابور که از نواحی ارّجان بود کشیده شد، اینها همه حاکی از اهمیت سیاسی ارّجان برای این گروه ها دارد، و نقش استراتژیک سیاسی این منطقه را روشن می نماید. می توان گفت که ارّجان و نواحی آن در طول دو قرن اول هجری بیشتر حالت گریزگاهی داشت، و نبرد های بسیاری از گروه های متواری از دست حکومت های بنی امیه و بنی عباس در این مناطق رخ می داد. در اواخر قرن سوم یکی از نواحی ارّجان یعنی جنابه در پی ریزی و تداوم جنبش قرمطیان نیز نقش بسزایی داشت. چنانچه یکی از مهم ترین مؤسسان این جنبش که دعوت خود را در بحرین، یمامه و فارس منتشر نمود ابوسعید جنّابی بود. ابوسعید از اهالی جنّابه یکی دیگر از کوره ها و رساتیق ارّجان بود. او و نوادگانش تا سال ۳۶۷ ه. ق حکومت کردند و این حاکی از نقش بسزای نواحی ارّجان در این جنبش مهّم تاریخی است. نقش سیاسی ارّجان به این جنبش ها محدود نمی شود، و در طول حکومت صفاریان که توسط عیارمرد سیستانی یعقوب بن لیث بنیان گذاشته شد نیز نقش بسزایی ایفا نمود. پس از یعقوب در دورۀ عمرو لیث بن علی بن اللیث نیز پای برخی نبرد های مهم به منطقه استراتژیکی ارّجان کشیده شد. بنابراین می توان گفت که در دورۀ صفاریان نیز این منطقه استراتژیکی نقش بسزائی را در جنگ و گریزهای این دوره ایفا نموده است. در این دوره نیز حکومت پایداری در این مناطق پی ریزی نشد، و ارّجان و نواحی آن بیشتر حالت منطقه جنگی داشت. این حالت ادامه پیدا می کند تا اینکه با تصرف ارّجان توسط علی عماد الدوله این منطقه به اوج شکوفایی سیاسی خود رسید.
اوج عظمت و درخشندگی سیاسی ارّجان از زمانی آغاز می شود، که علی عماد الدوله امیر مقتدر آل بویه توانست در سال ۳۱۹ یا ۳۲۰ ه. ق بر ارّجان سیطره پیدا کند. در واقع می توان گفت با تسلط آل بویه بر ارّجان فصلی تازه در تاریخ این منطقه گشوده شد، که می توان آن را یک نقطه عطف سیاسی دانست. در حقیقت می توان گفت که فتح این ناحیه، کلیدی برای فتوحات بعدی آل بویه شد، و بسیاری از نبرد ها و فتوحات بعدی آل بویه از اینجا کلید خورد. از نامه ها و مراسلاتی که پس از فتح ارّجان برای عماد الدوله فرستاده شد می توان به اهمیت ارّجان و عمادالدوله در این دوره پی برد. او از ارّجان بود که برای شکست یاقوت برنامه ریزی کرد و سپس شیراز را تصرف نمود و آن را به عنوان پایتخت خود انتخاب نمود. در حقیقت می توان گفت که عمادالدوله با تصرف ارّجان که از لحاظ سوق الجیشی اهمیت اساسی داشت، توانست در خوزستان یعنی ولایت با ارزشی که فارس و عراق را به هم متصل می ساخت جای پایی به دست آورد. در دورۀ جانشینان عماد الدوله نیز ارّجان به عنوان یک نقطه خیلی مهم سوق الجیشی عمل کرد. می توان گفت ارّجان و نواحی آن در سراسر دوره آل بویه یک منطقه استراتژیک سیاسی و اقتصادی به شمار می رفته است و اکثر فرمانروایان آل بویه سعی داشتند که منطقه را به حوزه متصرفات خود اضافه نمایند. چنانکه از آثار مورخان قرون اول هجری بر می آید بسیاری از جنگ و گریزهای فرمانروایانی مثل بهاء الدوله، صمصام الدوله، شرف الدوله، ابوشجاع فناخسرو بن بهاء الدوله، ابومنصور بن رکن الدوله ( مؤید الدوله)، بختیار، ابوالفوارس، مشرف الدوله و… در این منطقه شکل می گرفت، که این موارد نقش استراتژیک ارّجان را در این دوره بدیهی تر می نماید. عاقبت پس از مرگ ابوکالیجار فرزندش الملک الرحیم به عنوان جانشین او انتخاب شد، و دوره او مصادف با حمله سلجوقیان و انقیاد خلیفه عباسی توسط طغرل بیگ گردید، و مناطق تحت سیطره آل بویه یکی پس از دیگری به تصرف سلجوقیان در آمدند. در این میان ارّجان که منطقه استراتژیکی مهمی برای آل بویه بود بین سلجوقیان و آل بویه دست به دست می شد، تا اینکه در سال ۴۴۷ ه. ق که تاریخ ورود طغرل بیک به بغداد است الملک الرحیم به دست او اسیر شد، و خلیفه عباسی دستور داد تا خطبه در بغداد به نام سلجوقیان خوانده شود. هر چند بعد از او فولاستون تا یک سال دیگر در فارس حکومت داشت امّا قطع خطبه بغداد از نام الملک الرحیم را باید به منزله ختم حکومت آل بویه تلقی نمود. بنابراین می توان در مورد وضعیت سیاسی ارّجان در طول چهار قرن اول هجری به این نتیجه رسید، که منطقه ارّجان در سه قرن اول هجری بیشتر حالت گریزگاهی و منطقه جنگی داشته است، و بسیاری از نبرد ها از این منطقه برنامه ریزی و کلید خورد. تا اینکه در دورۀ آل بویه ارّجان به اوج اقتدار سیاسی خود دست پیدا کرد، و تا پایان دورۀ آل بویه یکی از مناطق تأثیر گذار در تحولات سیاسی این دولت بوده است.
از لحاظ اقتصادی ارّجان در این قرون نقش بارزی در اقتصاد دولت های مسلط بر این ناحیه داشته است، که این نقش خود مدیون علل و عواملی بسیاری مثل ارتباط مناسب، تجارت دریایی و زمینی، کشاورزی پر رونق، موقعیت شهر و … بوده است. می توان گفت که اوج رونق و شکوفایی اقتصادی ارّجان در دورۀ آل بویه بوده است. عماد الدوله اساساً مرد عمل بود و سعی می کرد که از دادن خراج مرسوم به خلیفه بغداد طفره رود و از وصول اموال رعایای ثروتمند تر خود خزانه را سرشار سازد، و زمین ها را مصادره نماید و آنها را به ازای مواجب به اقطاع صاحب منصبان نظامی خود دهد. او هر چند با این سری از کارها بار مالی دولت را سبک می نمود، امّا این کار به بهای فقر مالی مملکت تمام می شد. در زمان رکن الدوله بیش از نیم میلیون درهم از مالیات ارّجان به او می رسید. می توان گفت در اوایل عصر آل بویه اصطخر و فسا بیشتر نقش نظامی، شیراز نقش اداری، کازرون نقش تجاری و ارّجان نقش ویژه اقتصادی را بر عهده داشتند، و ارّجان نقش بارزی را در زمینه اقتصادی در این زمان ایفا می نمود. چنانکه رکن الدوله گفت من بین النهرین را بخاطر نامش، و ارّجان را بخاطر عایداتش می خواهم. در حقیقت می توان ارّجان را به عنوان اقامتگاه امیر الامرا دست کم تا مرگ رکن الدوله دانست. اگر دایره به قطر پانصد مایل در این زمان رسم می گردید که ارّجان در مرکز آن باشد، بغداد در مغرب، ساحل جنوبی دریای خزر در شمال و کرمان در مشرق در داخل این دایره قرار می گرفتند. در این میان یکی از وجوه بارز رشد اقتصادی ارّجان را در شبکه ارتباطی وسیع آن می توان جستجو کرد. می توان گفت اهمیت راه ها و طرق ارتباطی در زندگی بشری امری بدیهی است و رشد و تعالی تمدن بشری با جاده ها ارتباط مستقیم داشته است. شهر ارّجان که یکی از مناطق مهّم ارتباطی، و گذرگاهی بوده است که فلات ایران را به بین النهرین مرتبط می ساخت، مدت ها بخاطر این شبکه ارتباطی، اقتصاد و فرهنگی درخشان داشته است. در این میان ارّجان در ابتدای دو مسیر مهم ارتباطی با بغداد قرار داشته است. استان های فارس و خوزستان از طریق شهر ارّجان و از طریق راه بصره - بغداد یا واسط - بغداد به مرکز خلافت اسلامی مربوط می شدند. در واقع از همین مسیرها بود که ارّجان با شهرهای ساحلی ارتباط می یافت. مسیر مهروبان به ارّجان برای همه کسانی که از طریق دریا به خوزستان سفر می کردند و از بصره به خوزستان، فارس و اصفهان می آمدند، اهمّیت بسیاری داشت. همچنین راهی میان ارّجان و شهر بندری سینیز وجود داشت، و میان سه بندر ارّجان یعنی مهروبان، سینیز و گناوه مسیر ارتباطی وجود داشت، که به شیراز منتهی می شده است. مسیرهای ارتباطی دیگری در شبکه داخلی در میان شهرها وجود داشته است. همچنین از وجود پل های مناسب بر روی رودخانه های پر آب این ناحیه، چه در دوره اسلامی و چه در دوره قبل از اسلام مثل دوره ساسانی، می توان اهمیت راه و ارتباطات را در کوره ارّجان استنباط نمود. شبکه ارتباطی خود به دو قسمت دریایی و زمینی تقسیم می شد، که در این میان ارّجان هم از راه های زمینی مناسب برخوردار بود، و در ابتدای دو مسیر مهّم ارتباطی با بغداد قرار گرفته بود. در واقع از همین مسیر ها بود که ارّجان با شهرهای ساحلی ارتباط می یافت، و هم با داشتن شهرهای بندری مثل سینیز، جنابه، مهروبان و … از وجود راه هایی دریایی بهره می برد، و تا مدت ها به عنوان انبار فارس و عراق و بار انداز خوزستان و اصفهان عمل می کرد. وجود این شبکه ارتباطی گسترده زمینه ساز یکی دیگر از ارکان مهّم اقتصادی یعنی تجّارت می شده است. در واقع می توان گفت که بین تجّارت و قدرت اقتصادی یک منطقه رابطه مستقیم وجود دارد. در این میان ارّجان هم با راه های مناسب خشکی زمینه تجارت زمینی را فراهم کرده بود، هم با وجود شهرهایی مثل مهروبان، جنّابه، سینیز و … که در کرانه دریا قرار داشتند، زمینه را برای تجّارت دریایی را فراهم نموده بود. می توان استنباط نمود که شریان های حیاط اقتصادی در این منطقه بوسیله تجارت دریایی و درآمدهای سرشار ناشی از آن می چرخیده است. در سینیز نیز مانند جنّابه و ریشهر کار عمده و منشاء درآمد مردم باید از تجّارت دریایی بود.
کشتی های که میانه چین - هند و بنادر در ایران رفت وآمد داشتند الزاماً در مسیر خود از کنار بنادر سیراف جنّابه، سینیز، مهروبان و بصره می گذشته اند، گاه اجناس تجّاری بازرگانان را داد وستد می کردند، و از بازرگانان بذر کتان، بافته های نرم مشهور به سینیزی و روغن چراغ این شهر را جهت تجّارت خریداری می کردند. در مورد اهمیّت بندر مهروبان همین را بس، که اولین بندری بود که کشتی ها وقتی از بصره به سوی هندوستان حرکت می کردند به آنجا می رسیدند و لنگر می انداختند، و این باید در تجارت و دادو ستد دریایی این ناحیه داری تأثیر بسیار عمیقی بوده باشد. در کنار اینها می توان به اهمیت مروارید جزیره خارک اشاره نمود، که برخی جغرافیا نویسان آن را جزو کورۀ ارّجان به شمار آورده اند. همچنین می توان علاوه برتجارت دریایی، از سایر شهرهایی که در این منطقه بیشتر از طریق خشکی به کار تجّارت می پرداختند نیز اشاره نمود. چنانچه دوشاب معروف شهر آسک که از جمله نواحی ارّجان بود به سایر نقاط صادر می گردید. اکثر شهرها و رساتیق این کوره چنانچه جغرافیا نویسان اشاره کرده اند خود دارای بازارهای معمور بوده اند. از شهر ارّجان نیز محصولات کشاورزی و صنعتی به سایر نقاط قلمرو اسلامی حمل می گردید. در ارّجان نوعی مومیایی وجود داشت که به عنوان انواع زخم و استخوان شکستگی به کار می رفت و مدت ها به عنوان التیامی بر دردها و زخم های دلاوران در دوران پر ازجنگ و گریز آن زمان بود. این شهر علاوه بر میوه ها دارای محصولات مهم صنعتی و صادراتی نیز بوده است، همچنین وجود دروازه های مختلف و بازار بسیار مناسب آن شهر که اکثر جغرافیا نویسان به آن اشاره کرده اند، حاکی از بستر های مناسب اقتصادی در این شهر می باشد. چنانچه ناصر خسرو هنگام عبور از این شهر آن را به صورت بسیار آباد و با جمعیت زیاد وصف می کند.
در زمینه فرآوردههاى صنعتى کارگاههاى ابریشمبافى، صنعت پارچه بافی تولید صابون و صید ماهی نیز در ارّجان رواج داشت، و شیره خرما و انگور نیز به دست می آمد. فعالیت ضراب خانۀ ارّجان در دورۀ صفاریان، نشان از اهمیت سیاسی و اقتصادی آن دارد. شهرهایی مثل سینیز دارای جامه سینیزی، جنّابه دارای کتان جنّابی و ریشهر دارای کتان ریشهری بوده اند. پارچه های سینیزی به نحوی مشهور بوده، که حتی به گفته بارتولد در سمرقند و دیگر نواحی ماوراءالنهر به پارچه های نرم و معطر سینیزی می گفته اند، که این شهرت عالم گیر هم بر رونق آن شهر می افزوده، و هم چشم طمع اعراب مسلمانان آن گوشه خلیج فارس را به خود جلب می کرده است، و این حاکی از پیشرفت صنعت بافندگی در نواحی مختلف ارّجان در آن دوره می باشد. محصولات صنعتی ارّجان از قبیل، پارچه، سفره، دستمال و صابون در آن زمان شهرت فراوان داشت. بنابراین می توان گفت محصولات صنعتی مختلفی که از ارّجان و نواحی و رساتیق آن به سایر نقاط صادر می گردید، منابع اقتصادی سرشاری را در اختیار اهالی قرار می داد، تا علاوه بر رفع احتیاجات خود توانایی گسترش صنایع و رونق کار خود را داشته باشند. در زمینه مالیاتی ارّجان درآمد سرشاری داشته، چندانکه عضدالدوله دیلمی(۳۳۸-۳۷۲ ق) به گرد آری مالیات آن اهمیت بسیار می داده است. از اینجا می توان به ارزش درآمد های ناشی از گرفتن مالیات در ارّجان و نواحی و رساتیق آن برای حکومت های اسلامی و امیران محلی این منطقه پی برد، که در آمد سرشاری از طریق گرفتن مالیات در این مناطق عاید آنها می شد.
علاوه بر صنعت، تجارت، مالیات و شبکه ارتباطی مناسب، یکی دیگر از وجوهی که تأثیرات بارزی در وضع اقتصادی این منطقه داشته است، کشاورزی پر رونق بود. جاری بودن رودهای مهّمی مثل طاب و شیرین، و چشمه ها و چاه های پر آبی مثل صاهک، و هوای معتدل در نواحی و رساتیق ارّجان زمینه رونق کشاورزی را در آن فراهم نموده بود. در این منطقه زمین داران مهمی به کار اداره زمین های کشاورزی مشغول بوده اند. علاوه بر این یکی از مزیت های دیگر این شهر وجود کوه های در اطراف این شهر بود، که در دما و بارش این منطقه تأثیرگذار بودند. از دیگر خصوصیات این منطقه که تأثیر به بسزایی در وضع کشاورزی و محصولات آن داشت چند اقلیمی بودن این ناحیه بوده است. وجود آب و هواهای متنوع در نقاط مختلف این کوره اهمیتی اساسی در رونق کشاورزی و کاشت و برداشت محصولات مختلف داشت، زیرا متناسب با انواع آب وهوا درختان مختلف و همچنین محصولات مختلف کشاورزی کاشت و برداشت می شد. این خاصیت همچنین باعث می شود زمانی که کشت یک محصول در منطقه پایان می یابد کشت دیگری در منطقه دیگر از آن آغاز گردد، و این کمک وسیعی به رونق اقتصادی و کشاورزی در آن منطقه می کند. با توجه به اینکه وجود آب و کشاورزی از عوامل اصلی ساخت تمدّن های اولیه بودند، می توان به اهمیت آنها در این کوره پی برد. رونق کشاورزی سینیز کتمان ناپذیر بود. اگر چه در اوایل آن را از مصر وارد می کردند، ولی کارگاه هایی فراوان بافندگی سینیز احتمالا کشت آن را بعدها در این شهر اثبات می نماید. همچنین در بلادشاپور یکی دیگر از توابع ارّجان در به دلیل قرار گرفتن در کنار رود طاب، هوای معتدل و زمین های مناسب زمینه کشاورزی پر رونق فراهم بود.
بنابراین می توان گفت ارّجان با شبکه ارتباطی پویا، تجّارت دریایی و زمینی، صنایع گوناگون، کشاورزی پر رونق و … تأثیر بسزایی در شکوفایی اقتصاد سرزمین های اسلامی در طول چهار قرن اول هجری قمری داشته است.
یکی دیگر از وجوه بارز درخشندگی تمدن در یک منطقه وجود پیشینیان فرهیخته و توجه به وضعیت علوم در آن منطقه می باشد. در این میان ارّجان با داشتن موسیقی دانان، صوفیان، پزشکان و … بر تارک علمی منطقه می درخشیده است. یکی از وجوه بارز علمی در ارّجان را در طول این قرون ابراهیم ارّجانی و نوادگان و شاگردانش در زمینه موسیقی رقم زدند. می توان گفت ابراهیم و فرزندش اسحاق، موسیقی قبل از اسلام و بعد از اسلام را با هم تلفیق نمودند، و آن را به صورت نوینی به جهان اسلام عرضه نمودند. آنها شاگردان بسیاری را تربیت نمودند. یکی از شاگردان اسحاق ارّجانی زریاب بود که این شیوه موسیقی را به اندلس اسپانیا برد، و از آنجا این موسیقی در موسیقی کشورهای اروپایی رسوخ نمود و تأثیرات خاص خود را ایفا نمود. می توان گفت موسیقی اروپا امروزه وامدار موسیقی ارّجانیان بود. همچنین ارّجان با صوفیانی مثل بندار شیرازی و پزشکانی مثل ابوزید ارّجانی در این زمینه نیز تأثیرات خاص خود را داشت. بنابراین می توان گفت ارّجان در زمینه علمی و فرهنگی در این قرون، تأثیرات بسزایی در پیشرفت وضع علمی، بخصوص علم موسیقی، در حوزه تمدن اسلامی داشته است.
از لحاظ دینی می توان گفت ارّجان یکی از مناطقی بود که پذیرای ادیان و مذاهب مختلفی در طول تاریخ خود بوده است. این ادیان و مذاهب تأثیرات شامخی در تمامی جنبه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از جمله در وضعیت آداب و رسوم، شیوه پوشش، آداب دینی، چگونگی سلوک و رفتار فردی و … داشته اند. در این میان یکی از نخستین ادیان این منطقه که تأثیرات بارزی در وضع آن داشته است، دین بزرگ زردشتی بوده است، که حتی تا مدت ها بعد از رسوخ اسلام در این منطقه، هنوز به عمر خود در این منطقه ادامه داده است. می توان گفت که فارس از قدیم الایام یکی از گهواره های بسیار مهّم دین زردشتی در ایران بوده است، و در این میان کوره ارّجان یکی از پنج کورۀ مهم آن به شمار می رفت. بنابراین زردشتیان تا مدت ها در این منطقه قدرت دینی خود را حفظ کرده بودند؛ و قلعه الجص تا مدّت ها پرچمدار حفظ و صیانت از آیین زردشتی در این منطقه وسیع بوده است؛ و آثار دینی زردشتیان تا مدت ها در منطقه حفظ و نگهداری می شد. علاوه بر زردشتیان در قرون نخستین هجری باید تأثیر مسیحیان را نیز در این منطقه، مخصوصا در شهر ریواردشیر بارز دانست؛ چنانچه کلیسا های مختلفی در این منطقه ساخته شد؛ و افراد سرشناسی از پیروان دین مسیحیت از این منطقه بر خاسته اند. علاوه بر این پای زد و خورد های خوارج در همان قرن اول هجری نیز به این منطقه کشیده شده است، و این گروه در مناطق مختلف ارّجان مثل آسک، ارّجان، بلاد شاپور و غیره به جنگ و گریز و نشر اعتقادات خاص خود پرداخته اند. از سایرگروه هایی که تأثیر بسزایی در وضع دینی مردم در دوره اسلامی داشته اند می توان به معتزلیان و اهل حدیث اشاره نمود، که پای عقاید آنها به منطقه ارّجان نیز کشیده شده است، و چنانچه از سفرنامه ناصر خسرو بر می آید معتزلیان در این منطقه رسوخ کرده بوده اند. علاوه بر این این منطقه مدت ها تحت سلطه امیران آل بویه قرار داشت، که حمایت از اهل تشیع را وجه همّت خود قرار داده بودند، و قطعاً این منطقه در این زمان نمی تواند از تأثیرات دین و مذهب امیران آل بویه برکنار مانده باشد. در دوره بنی عباس که یکی از مخوف ترین دوره ها برای امامان شیعه بوده بود، یکی از راه هایی را که ائمه اطهار برای نشر اسلام ناب برگزیده بودند، تربیت شاگردانی بود که نشر دین بر عهده آنها بوده است. در این میان نیز برخی از اصحاب و شاگردان امامانی مثل امام صادق(ع)، امام جواد (ع) و امام هادی (ع) از اهالی مردم ارّجان بوده اند، و در نقل و روایت و احادیث از این بزرگواران نقش بسزایی را ایفا نموده اند. امّا می توان گفت با توجه به کثرت راویان اهل حدیث در این منطقه احتملاً این منطقه تحت تأثیر شدید اهل حدیث قرار داشت و بسیاری از اهل حدیث نیز از مردم این سرزمین بوده اند و مدت ها نقش بارز خود را در این حوزه از سرزمین های حکومت اسلامی ایفا نمودند. بنابراین می توان گفت که در قرون نخستین هجری هنوز منطقه ارّجان تحت تأثیر ادیان مختلفی زردشتی و مسیحیت بود، چنانچه جغرافیانویسان مختلف نیز در این قرون به اکثریت زردشتیان اشاره نموده اند. در قرون بعد اسلام به تدریج توانست دین زردشتی را به عقب براند، چنانچه بعدها در این منطقه بیشتر حرف از اهل حدیث، معتزله، شیعه و سایر مذاهب اسلامی در منابع آمده است.
پیشنهادات: ۱- این پژوهش تمامی جوانب سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و … ارّجان را مورد بررسی قرار داده، لذا هر کدام از این جوانب می تواند به صورت مجزا و مفصل تر مورد پژوهش قرار گیرد. ۲- این پژوهش تنها وقایع قرن اول هجری تا پایان دورۀ آل بویه را بررسی نموده، لذا سایر دوره های زمانی نیز می تواند موضوع پژوهش جداگانه ای باشد.
منابع و مآخذ
منابع فارسی:
آذری، علاء الدین و دیگران: « اوضاع اجتماعی و سیاسی و آثار تاریخی اصفهان در دوره دیالمه»، میان رشته ای، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دوره اول، شماره۶، سال ۱۳۵۰٫
آل داوود، سید علی ( گردآورنده): دو سفرنامه از جنوب ایران، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۸٫
ابن اثیر جزرى: تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، ترجمه عباس خلیلى و ابو القاسم حالت، مؤسسه مطبوعات علمى، تهران،۱۳۷۱٫
ابن بلخی: فارسنامه، تصحیح و تحشیه: گای لیسترانج، رینولد الن نیکلسون، انتشارات اساطیر، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۵٫
ابن حوقل، ابوالقاسم محمد بن علی: سفرنامه ابن حوقل، ایران در صوره الارض، ترجمه: جعفر شعار، انتشارات امیر کبیر، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۶٫
ابن خردادبه، ابوالقاسم عبیدالله بن عبدالله: (م۲۷۲ه. ق) المسالک و الممالک، تصحیح: دخویه، ترجمه: حسین قره چانلو، نشر مترجم، تهران، ۱۳۷۰٫
ابن خلدون، عبد الرحمن: العبر یا تاریخ ابن خلدون، ترجمه: عبد المحمد آیتى، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، چ اول، ۱۳۶۳٫
ابن خلدون، عبد الرحمن: مقدمه ابن خلدون، ترجمه: محمد پروین گنابادى، انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، چ هشتم، ۱۳۷۵٫
ابن الفقیه، ابو بکر احمد بن محمد بن اسحاق همدانى (م ۳۶۵): ترجمه مختصر البلدان (بخش مربوط به ایران)، ترجمه: ح. مسعود، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، ۱۳۴۹ش.
ابن مسکویه، احمدبن علی: تجارب الامم، ترجمه: ابو القاسم امامى و على نقى منزوى، ناشر سروش / توس، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۹ / ۱۳۷۶ ش.
ابن ندیم، محمد بن اسحاق: الفهرست، ترجمه: محمد رضا تجدد، انتشارات اساطیر، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱٫
اشپولر، برتولد: تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامى، ترجمه: جواد فلاطورى و مریم میر احمدى، انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، چاپ چهارم، ۱۳۷۳٫
اصطخری، ابواسحق ابراهیم: مسالک و ممالک، ترجمه: محمدبن اسعدبن عبدالله تستری، به کوشش: ایرج افشار، مجموعه انتشارات ادبی و تاریخی موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، شماره ۵۲، ۱۳۷۳٫
اصفهانی، حمزه بن حسن: تاریخ پیامبران وشاهان (تاریخ سنی الملوک الارض وانبیاء)، ترجمه: دکتر جعفر شعار، تهران، چاپ دوم، انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۷٫
اعتماد السلطنه، محمد حسن خان: تاریخ منتظم ناصرى، محقق / مصحح: محمد اسماعیل رضوانى، انتشارات دنیای کتاب، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۷٫
افضل الملک، غلامحسین: افضل التواریخ، محقق / مصحح: منصوره اتحادیه و سیروس سعدوندیان، نشر تاریخ ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۱٫
اقتداری، احمد: خوزستان و کهگیلویه و ممسنی، سسله انتشارات انجمن آثار ملّی، تهران، ج۳ درمجموعه آثار خوزستان، ۱۳۵۹٫
الهامی، داود: « حفظ آثار فرهنگی ایران در پرتو گذشت مسلمانان»، درسهایی از مکتب اسلام، شماره ۷، سال سیزدهم، مرداد ۱۳۵۱٫
الهامی، داود: « آل بویه نخستین سلسله قدرتمند شیعه»، فلسفه و کلام درسهایی از مکتب اسلام، شماره ۴، سال۴۰، تیرماه ۱۳۷۹٫
الهامی، داود: « به قدرت رسیدن آل بویه»، فلسفه و کلام، درسهایی ااز مکتب اسلام، شماره ۵، مرداد۱۳۷۹٫
امام شوشتری، سید محمد علی: « تأثیر موسیقی ایرانی در موسیقی عربی»، مجله وحید، شماره ۵۲، فروردین ۱۳۴۷٫
امیری پری، فاطمه: « ژرفای تاریخ» کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره۱۵۷، خرداد۱۳۹۰٫
امینی، فرشید: « پیشینیان فرهیخته، ابوزید ارجانی»، کتاب ماه علوم و فنون، شماره ۱۰۴، مرداد۸۷٫
امین، سید حسن: « امام رضا(ع) و سفرش به ایران با نگاهی به قصاید فارسی در مدح او»، حافظ، شماره ۵۴، شهریور ۱۳۸۷٫
بارتولد، و: جغرافیای تاریخی ایران، ترجمه: حمزه سردادور، انتشارات توس، تهران، چاپ دوم، ۱۳۵۸٫