با گسترش نظام فنآوری اطلاعات و حرکت اقتصادهای درونزا به سمت اقتصادهای جهانی شده، مالیاتها نیز دچار تغییر و تحول شدهاند. مالیاتها امروزه به عنوان یکی از ارکان اصلی نظامهای انتخاباتی تبدیل شدهاند و به جز آثار اقتصادی واجد ویژگیهای اجتماعی، سیاسی و اطلاعاتی فراوان شدهاند. هرچند که اصول مندرج در بیانیههای کلاسیکها و تئوری کنیز همچنان رواج دارد و بسیاری از نظامهای مالیاتی با آن سامان یافتهاند، لیکن براساس نیازهای روز و برخی تعاملات بینالمللی و مسائلی که در اجرای سیستم مالیاتی بروز میکند، برخی اصول جدید به اصول قبلی مالیاتها افزوده شده است.
الف- اصل تشخیص محل خرج:
برایناساس، محل خرج و مصرف مالیاتها باید برای مالیاتپردازان مشخص باشد. این اصل یک کارکرد مهم توزیعی درون خود دارد که نظارت مردمی را میپذیرد و عموماً مالیاتها را به سمت کاهش نابرابری سوق میدهد. البته، کارشناسان اعتقاد دارند این اصل بیشتر جهت مالیاتهای محلی و عوارض کاربرد دارد ( هاشمی، ۱۳۸۶).
ب– اصل سهولت تمکین داوطلبانه مالیاتی:
این اصل بیشتر ناظر بر روشهای اجرایی و عملیاتی است. کیفیت تشکیلات مالیاتی برفضای سرمایهگذاری و توسعه بخش خصوصی و همچنین کارکردهای مالیات مؤثر است.
نظام مالیاتی باید به سمتی برود که سرعت تمکین (پذیرش) داوطلبانه مالیاتهای تشخیصی و افزایش خوداظهاری را گسترش دهد. تمکین مالیاتی، عبارت است از قبول و ترتیب پرداخت داوطلبانه مالیات قانونی یا تشخیص شده در یک تشکیلات مالیاتی
به هر اندازه که سیستم مالیاتی با تمکین بیشتری روبرو شود، میزان درآمدهای وصولی بخش مالیاتی افزایش و شاخصهای کلان اقتصادی مانند نسبت مالیات به تولید ناخالص تولید داخلی افزایش و نسبت درآمد مالیاتی واقعی به درآمد مالیاتی پیشبینی شده در بودجه افزایش خواهد یافت و از طرفی با کاهش شکاف مالیاتی بین طبقات مختلف درآمدی، توزیع درآمد بهبود مییابد (هاشمی، ۱۳۸۶).
ج– اصل مشارکت:
گسترش نهادهای مدنی و در اختیار داشتن بخش اعظم ثروت ملی توسط بخش خصوصی باعث شده که بدون مشارکت نهادهای مدنی و عموم مردم، وصول مالیات قانونی امکانپذیر نباشد. از این روی، بسیاری از تشکلها و نمایندگان صنوف و نهادهای مدنی در مورد اصلاح قانون، نحوه وصول، تعیین ضرایب مالیاتی با دستگاه مالیاتی همکاری و مشارکت میکنند که این مشارکت شکل قانونمند به خود گرفته است. چون این اصل، کیفیت وصول درآمدهای مالیاتی را بهبود میبخشد و موجبات ارتقاء فرهنگ مالیاتی و به تبع آن درآمدهای مالیاتی را فراهم میکند ( هاشمی، ۱۳۸۶).
۲-۶- اهمیت نظام مالی
از لحاظ اقتصادی:
- جذب درآمد برای دولت
- توزیع شفاف کالاها و خدمات اقتصادی
- کمک به کارایی نهادهای اقتصادی
از لحاظ اجتماعی:
- تقویت فرهنگ کار
- رشد مردمسالاری(ثاقب فر، ۱۳۸۶)
۲-۷- تمکین و عدم تمکین مالیاتی چیست؟
تمکین مالیاتی به مفهوم پایبندی مؤدیان به تکالیف مالیاتی و رعایت قانون مالیاتی از سوی آنها میباشد. تمکین کامل مالیاتی از جمله اهداف مهمی است که همه سیستمهای مالیاتی در آرزوی دستیابی به آن هستند، و درواقع میتوان گفت که درجه تمکین مالیاتی در هر کشوری معیار سنجش کارایی سیستم مالیاتی آن کشور است. در مقابل تمکین مالیاتی، مسأله عدم تمکین مالیاتی از سوی مؤدیان مطرح است. میزان عدم تمکین مالیاتی را میتوان با “شکاف مالیاتی” اندازهگیری نمود. شکاف مالیاتی عبارت است از میزان مالیات وصولی منهای مالیاتی که در صورت تمکین کامل مؤدیان قابلحصول بود ( آقائی، ۱۳۸۰).
۲-۸ - فرار مالیاتی و عوامل مؤثر بر آن
هر گونه تلاش غیرقانونی به منظور نپرداختن مالیات مانند ندادن اطلاعات لازم در مورد فواید و منافع مشمول مالیات به مقامات مسئول، فرار مالیاتی خوانده میشود. تعریف فرار مالیاتی برای انواع مالیاتها یکسان است. هدف اصلی در بیتمایلی به پرداخت مالیات، فعالیتی غیرقانونی است ( ضیایی بیگدلی و طهماسبی بلداجی، ۱۳۸۳، ۱۱۹).
فرار از مالیات انگیزه اصلی روی آوردن به اقتصاد زیرزمینی است. در بسیاری موارد دیده شده که تولیدکنندگان کالا یا خدمتی رسمی برای فرار از مالیات تمام یا بخشی از درآمد خود را به مراجع مالیاتی اعلام نمیکنند. این امر در مورد مالیاتهای مستقیم و غیرمستقیم صدق میکند. ولی حقوق و عوارض گمرکی که بر واردات وضع میشود نیز نوعی مالیات است. کالای همراه مسافر به طور کل معاف از مالیات بر واردات است. در این مورد باید گفت در صورتی که تجار و بازرگانان کالای خود را به مراجع گمرکی اظهار نکنند، یا مالیات و عوارض متعلقه را پرداخت نکنند، مرتکب نوعی عمل قاچاق شده، کالای وارداتی قاچاق محسوب شده و جزء فعالیتهای اقتصادی زیرزمینی یا بخش نامنظم به حساب میآید ( شکیبایی، ۱۳۸۰، ۷۵).
در فرار مالیاتی به رغم تطبیق فعالیت با قوانین، در اجرای فعالیت، یک یا چند ضابطه مصوب مراجع ذیربط عمداً نادیده گرفته میشود ( عربمازاریزذی، ۱۳۷۹، ۳۶).
از دیگر عوامل مرتبطی که باعث ضعف مدیریت مالیاتی میشود، میتوان به قوانین و روشهای مالیاتی با پیچیدگی زائد، نظامهای اطلاعاتی ضعیف و فساد و دخالتهای سیاسی در مدیریت مالیاتی اشارهکرد ( سید نوراتی، ۱۳۸۸، ۱۰).
در کشورهای توسعهیافته که سطح درآمد شرکتهای بزرگ و مالیات متعلق به آنها در سطح بالایی قرار دارد، تکنیکهای بسیار پیشرفته تنظیم امور مالیاتی پدید آمده و وجود صنعت ترفند مالیاتی در این کشورها مطرح است.
از جمله مهمترین ترفندهای مالیاتی در زمینه مالیات بر شرکتها، ایجاد تغییراتی در ساختار حقوقی شرکتها و دستیابی به صورت حقوقی مناسب برای پرداخت مالیات کمتر است. در این روش یک یا چند شرکت بیآن که دست به تسویه بزنند، منحل شده و کلیه دارایی و بدهی آنها به یک شرکت موجود دیگر منتقل میشود و با ادغام چند شرکت صورت حقیقی جدیدی پدید میآید که مالیات کمتر پرداخت شود ( آقائی، ۱۳۸۰).
۲-۹- تمایز فرار مالیاتی و اجتناب مالیاتی
تمایز مفهومی بین فرار مالیاتی و اجتناب از مالیات به قانونی یا غیرقانونی بودن رفتار مؤدیان مرتبط میشود. فرار مالیاتی نوعی تخلف از قانون است. وقتی که یک مؤدی مالیاتی از ارائه گزارش درست درباره درآمدهای حاصل از کار یا سرمایه خود که مشمول پرداخت مالیات میشوند، امتناع میکند وی یک نوع عمل غیررسمی انجام میدهد که اورا از چشم مقامات دولتی و مالیاتی کشور در امان نگه میدارد (سید نورانی، ۱۳۸۸، ۱۱).
اجتناب مالیاتی از خلأهای قانونی در قانون مالیات نشأت میگیرد و فرد نگران این نیست که عمل او افشا شود. د راینجا فرد به منظور کاهش قابلیت پرداخت مالیات خود دنبال راههای گریز میگردد ( سندمو[۱۳]، ۲۰۰۴، ۳۱).
همانگونه که اشاره شد ترفندهای مالیاتی از طریق متغیرهای قانونی صورت میگیرد. اما فرار مالیاتی استفاده از روشهای غیرقانونی برای نپرداختن مالیاتی است. در کشورهای توسعهیافته که از فرهنگ مالیاتی بالایی برخوردارند و سیستم مالیاتی این کشورها مجهز و کارا میباشد کمتر امکان فرار مالیاتی وجود دارد و مؤدیان مالیاتی از ترفندهای مالیاتی بیشتری استفاده میکنند. اما در ایران به دلیل پائین بودن سطح فرهنگ مالیاتی و عدم وجود سیستم مالیاتی مجهز، فرار مالیاتی در سطح گستردهای مطرح است و همین امر موجب گردیده که میزان وصول مالیاتی با وجود منابع درآمدی بالقوه در سطح پائین قرار بگیرد (آقائی، ۱۳۸۰).
معمولاً هدف درآمدی سیستم مالیاتی مورد توجه مسئولین قرار میگیرد به نحوی که حداکثر کردن وصولی کل مالیات به صورت تنها وظیفه مدیران مالیاتی جلبتوجه می کند. اما باید در نظر داشت که بهترین مدیریت مالیاتی صرفاً آن نیست که بیشترین درآمد مالیاتی را وصول نماید. این مسأله که چنین درآمدی چگونه وصول شده است یعنی اثر آن بر عدالت مالیاتی، عواقب سیاسی آن برای دولتهاو تأثیر آن بر رفاه اقتصادی نیز به همان اندازه مهم است. یک مدیریت مالیاتی ضعیف ممکن است از بخشهایی که وصول مالیات از آنها به سادگی امکانپذیر است، مثلاً حقوقبگیران، میزان متنابعی مالیات وصول نماید؛ درحالیکه از وصول مالیات بر درآمد شرکتها و یا صاحبان مشاغل عاجز باشد. بنابراین سطح وصول مالیاتی یک معیار ساده برای اندارهگیری کارایی مدیریت مالیاتی است. یک معیار دقیقتر اندازهگیری کارایی مدیریت مالیاتی، درجه تمکین مؤدیان در میان بخشهای مختلف جامعه مؤدیان است (کرچلر[۱۴]، ۲۰۰۸).
۲-۱۰- انگیزههای فرار مالیاتی در ایران
انگیزه فرار مالیاتی در بین افراد کشور، ریشه در شرایط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی مذهبی کشور دارد. از این رو است که با وجود آن که بسیاری از مردم کمابیش می دانند که مالیات از منابع مهم سهم درآمدی دولت برای اجرای طرحها و برنامههای کشور میباشد اما به علل مختلف تا حد امکان از پرداخت آن اجتناب میکنند.
از جمله عوامل مهم در این زمینه عدم وجود سازوکارهای مجهز و کارا در ردیابی و شناسایی و ثبت درآمدها در مقاطع ایجاد آنها، عدم شناخت کافی تمامی افراد جامعه از اهمیت و ضرورت مالیات و نقش آن در اقتصاد و پائین بودن سطح فرهنگ مالیاتی در کشور است که از علتهای فرار مالیاتی در کشور به شمار میرود (آقائی، ۱۳۸۰).
وجود برخی عقاید مذهبی از زمانهای گذشته و قبل از انقلاب اسلامی نیز موجب تقویت انگیزههای فرار از مالیات شده است. قبل از انقلاب اسلامی و ایجاد حکومت جمهوری اسلامی عقیده بر این بود که چون حکومت ظلم و جور بر کشور حاکم است و پرداختن مالیات کمک به تحکیم آن تلقی میشود، مراجع عظام و علمای دین مردم را از دادن مالیات نهی میکردند، لذا انگیزه فرار از مالیات به صورت یک امر دینی شکل گرفت و جزئی از فرهنگ و عادات مردم گردید. این طرز تفکر در حال حاضر نیز ( هرچند به صورت ضعیفتر) همچنان وجود دارد ( سیدنورانی، ۱۳۸۸، ۱۳).
علاوه بر علل فوق، تقابل و عدم تفاهم و اعتماد بین مأموران تشخیص و مؤدیان مالیاتی نیز به عنوان یکی دیگر از علل فرار مالیاتی مطرح است. برخی مؤدیان مالیاتی بر این باورند که حتی اگر درآمدهای واقعی خود را در دفاتر قانونی ثبت و اسناد و مدارک مربوط به آن را مطابق با واقعیت تنظیم و تحریر نمایند و درآمد مشمول مالیات واقعی را در اظهارنامه مالیاتی ابراز دارند، باز هم موردقبول مأموران تشخیص مالیات قرار نخواهد گرفت و آنان اصل را بر عدمصحت این اظهارات خواهند گذاشت. به همین سبب سعی میکنند دفاتر قانونی و اظهارنامه متکی بر آن را به گونهای تنظیم نمایند که مأموران تشخیص قادر به دستیابی به واقعیت نباشند و مالیات واقعی آنها را تشخیص ندهند. ازسوی دیگر مأموران تشخیص مالیات نیز عقیده دارند که مؤدیان مالیاتی اعتقادی به پرداخت مالیات ندارند و سعی در کتمان درآمد واقعی خود دارند و با این کار دست به ترفند و حیلهای میزنند و حتی گاهی برخی از آنان دفاتر مخصوص برای ارائه به وزارت امور اقتصاد و دارایی تنظیم میکنند (عرب مازاریزدی، ۱۳۷۹، ۳۹).
وجود نرخ نهایی بالای مالیاتی نیز انگیزههای فرار مالیاتی و اجتناب از پرداخت مالیات را افزایش میدهد و همین امر باعث گسترش اقتصاد زیرزمینی[۱۵] و همچنین فعالیتهای تولیدی و خدماتی شده است که هیچگونه منع قانونی برای انجام آنها وجود ندارد. (صرفاً با هدف و انگیزه عدم پرداخت مالیات) برای جلوگیری از فرار مالیاتی و مسدود نمودن ترفندهای مالیاتی باید تمامی عوامل و انگیزههای موجود در این زمینه که به برخی از آنها اشاره شد، از بین برود (سیدنورانی، ۱۳۸۸، ۱۳).
مهمترین اقدام در این رابطه، تجهیز نظام مالیاتی کشور برای ردیابی و شناسایی افرادی که مقررات مالیاتی رعایت نمینمایند و همچنین اقدامات قانونی در زمینه جلوگیری از استفاده از ترفندهای مالیاتی است. همچنین اشاعه فرهنگ مالیاتی و افزایش سطح آگاهی و اطلاع عمومی مردم در مورد پرداخت مالیات برای اجرای برنامه های دولت، عامل مهم و مؤثری در کاهش میزان فرار مالیاتی میباشد (آقائی، ۱۳۸۰).
۲-۱۱- نحوه برخورد با انواع فرار مالیاتی
الف- فرار مالیاتی توأم با تقلب: مؤدیان باید مورد رسیدگی قرار بگیرند که خصیصههای آنها با توجه به حسابرسی قبلی زمینه ارتکاب به تقلب را نشان میدهد. در این حالت راهبرد باید متکی بر اعمال مجازاتهای شدید باشد. هدف عمده راهبرد، تنبیه شخص مقصر به ارتکاب تقلب نیست، بلکه شاخص نمونه قرار دادن چنین شخصی است. مجازات باید شدید بوده و ضمناً علتی باشد تا به عنوان یک عامل بازدارنده عمل نماید.
ب- فرار از مالیات بدون تقلب: شیوه برخورد باید متفاوت باشد. فرارکننده از پرداخت مالیات باید از ارتکاب به فرار منصرف شود. از این لحاظ منظور این نیست که اجتنابکننده از پرداخت مالیات جهت الگو قرار دادن در مقابل دیگران مورد تنبیه قرار گیرد، بلکه هدف این است که از تکرار عمل جلوگیری شود.
ج- ترفند مالیاتی: ترفند مالیاتی رفتار مؤدیانی است که از راههای گریز قانونی بهرهجویی میکنند تا مالیات خود را کمتر از واقع اعلام نمایند. برنامههای حسابرسی باید به همین منظور انجام پذیرد و برنامه رسیدگی و حسابرسی باید جنبه منعکننده نیز داشته باشد. از جمله مسائلی که میتواند در بهبود تمکین در نظام مالیاتی نقش ایفا کند، فرهنگ مالیاتی، مدیریت مالیاتی، اطلاعات و آموزش و نیز خدماتی است که به شیوههای مختلف همانند دیگر کشورها به مؤدیان ارائه میشود که در ادامه به این موضوع پرداخته خواهد شد (سیدنورانی، ۱۳۸۸،۱۵).
۲-۱۲- فرهنگ مالیاتی
اگرچه نیل به اهداف نظام مالیاتی بدون برخورداری از “مؤدی خوب” مالیاتی امکانپذیر نمیباشد، ولی نمیتوان چنین اظهار نمود که نقش مؤدی مالیاتی در یک نظام مالیاتی نقش محوری است. از جمله مسائلی که میبایست در راه رسیدن به اهداف موردتوجه قرار گیرد موضوع “فرهنگ مالیاتی” جامعه است. میدانیم که پرداخت مالیات در فرهنگ و سنتهای حاکم بر جامعه هنوز جایگاه واقعی خود را نیافته و این امر ریشه در سنتها، باورها، طرزتلقیها و نیز عملکرد دولت در طی قرون گذشته دارد (آقائی، ۱۳۸۰).
به زبان ساده فرهنگ مالیاتی را میتوان مجموعهای از طرزتلقی، بینش و عکسالعمل اشخاص در قبال سیستم مالیاتی دانست. این طرزتلقی به طور قطع با یک قانون مناسب و نیز عملکرد مأمورین مالیاتی در بهکارگیری قانون در مواجهه با مؤدیان نقش اساسی دارد. بدیهی است فرهنگ مالیاتی تا حد زیادی متأثر از فرهنگ عمومی و نیز عوامل ایدئولوژیکی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه است. بدیهی است سطح دانش، فرهنگ، آرمانها، ارزشهای سیاسی و اجتماعی و قوانین عواملی هستند که فرهنگ مالیاتی را در جامعه تحتتأثیر قرار میدهند ( سید نورانی، ۱۳۸۸، ۱۷).
فصل سوم
روش شناسی پژوهش
مقدمه
روش انجام تحقیق مهم ترین و اصلی ترین بخش در هر پژوهش است که تعیین می کند پژوهش به طور صحیح انجام شده است یا خیر. در این فصل تمام روش های استفاده شده در تحقیق که شامل روش علمی تحقیق، متغیر های تحقیق، جامعه ی آماری، نمونه های آماری، روش نمونه گیری، ابزارهای اندازه گیری، شیوه گردآوری داده ها و روش تجزیه و تحلیل آماری به اختصار تشریح می گردد.
۳-۱ روش تحقیق
از آنجایی که تحقیق به توصیف اطلاعات بدست آمده پرداخته و هیچ دخل و تصرفی در اطلاعات و نتایج بدست آمده ندارند از نوع تحقیقات توصیفی- پیمایشی بوده و به شکل میدانی انجام گرفته است.
۳-۲ روش و ابزارگرد آوری اطلاعات
ابزار به وسیله ای اطلاق می شود که از طریق آن اطلاعات جمع آوری می شود، در این تحقیق از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات در مورد فرضیه ها استفاده شده.در این پژوهش به دلیل نبود پرسشنامه استاندارد داخل کشور محقق با بررسی منابع ومقالات مرتبط به ترجمه پرسشنامه تهیه شده توسط فونیک و همکارانش(۲۰۰۴)پرداخت.با توجه به ماهیت این تحقیق از دونوع پرسشنامه اطلاعات فردی و انگیزه و انگیزههای حضور تماشاگران استفاده شده است. از بین۳۰۰ پرسشنامه توزیع شد که پس از جمع آوری آنها تعداد ۲۷۸ مورد بر اساس فرمول کوکران و تجزیه و تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت.
۳-۲-۱ پرسشنامه انگیزه های حضور تماشاگران
برای اندازه گیری حضور تماشاگران از پرسشنامه ای که به همین منظور نوسط فونک و همکارانش در سال۲۰۰۴طراحی شده بود استفاده شد.این پرسشنامه در مطالعات گوناگون برای بررسی انگیزه های حضور تماشاگران بکار رفته است و پایایی آن در مقاله فونک و همکارانش۸۸% می باشد.انگیزه های مورد بررسی در این پرسشنامه عبارتند از:حمایت از تیم، علاقه به بازیکنان، بازی پایاپای، سرگرمی، هیجان مسابقه، پرسنل و کارکنان(خدمات رفاهی)گریز، دانش(علم به ورزش مورد رقابت)،پیروزی نیابتی؛ البته تعداد انگیزه های بررسی شده در پرسشنامه مرجع بیشتربود که تعداد از آنها بخاطر عدم همخوانی با فرهنگ کشور مرتبط بودن با ورزش زنان و همچنین برای کم کردن تعداد سوالات حذف شدند و انگیزه هایی که به نظر محقق در کشور مهم تر می باشد در پرسشنامه استفاده شدند.هرکدام از این انگیزه ها با سه سوال مورد اندازه گیری قرار گرفته است.پرسشنامه شامل دو بخش می باشد که در بخش اول با هفت سوال به اندازگیری عوامل جمعیت شناختی ومیزان و مسابقه حضور تماشاگران می پردازد که شامل متغیرهای عینی مانند سن، وضعیت تاهل، سابقه و میزان حضور در مسابقات میزان تحصیلات میزان درآمد ماهیانه وشغل می باشد.
بخش دوم سوالات انگیزه ها وعوامل موثر بر حضور می باشد که شامل ۲۷سوال می باشد.در بخش عوامل انگیزه میزان حمایت از تیم با سولات۸،۱۰،۱۳، عوامل انگیزش علاقه به بازیکنان با سوالات۹،۱۱،۱۲، بازی پایاپای با سوالات ۱۴،۱۷،۱۹،سرگرمی با سوالات۱۸،۱۵،۱۶،هیجان مسابقه با سوالات۲۵،۲۰،۲۲،وپرسنل و کارکنان(خدمات رفاهی)با سوالات۲۶،۲۱،۲۳،گریز با سوالات۲۹،۲۴،۲۷،دانش(علم به ورزش مورد رقابت)با سوالات۳۰،۳۳،۲۸،پیروزی نیابتی با سوالات۳۴،۳۱،۳۲ اندازه گیری قرار می گیرند.در این پرسشنامه از مقیاس۵ارزش لیکرات استفاده شده که عدد۵ نشانه موافقت و عدد۱نشانه مخالفت کامل با عبارات مطرح شده می باشد
۳-۳ جامعه و نمونه آماری
جامعه آماری عبارت است از تعدادی از عناصر مورد نظر که حداقل دارای یک صفت مشخصه باشند، جامعه مورد مطالعه در این تحقیق شامل تمام علاقه مندان و تماشاگران به مسابقات کاراته در شهر تهران می باشند که در تاریخ ۵/۷/۱۳۹۲ در مجموعه ورزشی شهید شیرودی تهران که در نوبت صبح و عصر برگزار گردید بر اساس تخمین محقق و نظر مسئولان برگزاری مسابقات تعداد تماشاگران را حدود ۱۰۰۰نفر بوده است. با توجه به جامعه آماری در نظر گرفته شده محقق تعداد ۳۰۰ پرسشنامه در اختیار تماشاگران قرار داد که از این پرسشنامه ها ۲۷۸ پرسشنامه بر اساس فرمول کوکران مورد تجزیه و تحلیل آماری قرارگرفت.
۳-۴ روش نمونه گیری
با بهره گرفتن از روش نمونه گیری تصادفی است.
۳-۵ متغیر های تحقیق
متغیر هایی که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفتند به دو دسته متغیرهای مستقل و متغیر وابسته تقسیم شده اند که متغیرهای مستقل شامل انگیزه های :
۱٫حمایت از تیم : نظر آزمودنی ها راجع به حمایت از تیم در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۲٫علاقه به بازیکن خاص : نظر آزمودنی ها راجع به علاقه به بازیکن خاص در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۳٫گریز : نظر آزمودنی ها راجع به گریز در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۴٫سرگرم کنندگی مسابقات : نظر آزمودنی ها راجع به سرگرم کنندگی مسابقات در مسابقه ها که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۵٫خدمات رفاهی : نظر آزمودنی ها راجع به خدمات رفاهی در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۶٫هیجان مسابقات: نظر آزمودنی ها راجع به هیجان مسابقه ها در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۷٫آگاهی و اطلاعات در زمینه کاراته : نظر آزمودنی ها راجع به آگاهی آنها به کاراته در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۸٫پیروزی نیابتی : نظر آزمودنی ها راجع به پیروزی نیابتی در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۹٫بازی پایاپا : نظر آزمودنی ها راجع به بازی پایاپا در مسابقات که بوسیله ۳ سوال به مقیاس پنج ارزشی لیکرت، اندازه گیری می شود.
۳-۶ اعتبار پرسشنامه
پژوهشگر به منظور بررسی روایی پرسشنامه، اینکه آیا سؤالات مطرح شده اهداف مورد نظر را پوشش می دهد و مانعی از نگارش و ابهامات در جملات ندارد، آن را در اختیار اساتید راهنما، مشاور و اساتید صاحب نظر دیگر قرار داد. آنها پس از بررسی دقیق شایستگی سنجش ویژگی مورد نظر را تأیید نموده اند. اعتماد یا پایایی مسئلهای کمی و تکنیکی است و بیشتر ناظر به این سوال است که ابزار اندازهگیری با چه دقت و صحتی پدیده یا صفت مورد نظر را اندازهگیری میکند.
در تحقیقات اجتماعی محقق به کمک یک سری از روشها حدود اعتماد یا پایایی ابزارهای اندازهگیری را مشخص میکند. مهمترین این روشها عبارتند از: روش بازآمایی، روش موازی یا آزمون همتا، روش آلفای کرونباخ و …. اگر چه بسیاری از این روشها قابل محاسبه در نرم افزار spss میباشند اما به دلیل اینکه استفاده از آلفای کرونباخ از عمومیت بیشتری برخوردار است. اصولا این روش برای محاسبه انسجام درونی ابزار اندازه گیری یا مقیاسها بکار میرود. زمانی که مقیاسها از نوع لیکرت وجود داشته باشد و محقق بخواهد از طریق گویههای مختلف مفهوم پیچیده را اندازهگیری کند، برای انسجام درونی میتواند از آماره آلفای کرونباخ استفاده کند. پرسشنامه تدوین شده بر روی یک نمونه کوچک ۳۰ نفری از جامعه مورد نظر به صورت تصادفی و آزمایشی داده شد و در محاسبات انجام شده برای آلفا، ضریبی معادل ۷۴/۰ بدست آمده است که نشانگر اعتبار مناسب پرسشنامه میباشد.
۳-۷ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
برای تجزیه و تحلیل آماری یافته ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده در بخش نخست، تجزیه و تحلیل توصیفی یافته ها به صورت جداول توزیع فراوانی و نمودارها ارائه شده است. در بخش دوم برای بدست آوردن رابطه بین انگیزه ها و میزان حضور از آزمون خی دو و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و رسم نمودارها از نرم افزار آماری spss استفاده شده است.
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل دادهها
۴-۱ بخش اول: تجزیه و تحلیل توصیفی
جداول یک بعدی
جدول شماره ۴-۱: توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن
فراوانی | درصد | درصد تجمعی | |
۱۳-۲۲سال | ۴۱ |
- منظور از “الماسهای خون” الماسهایی هستند که درآمد حاصل از فروش آنها صرف هزینههای جنگ داخلی میشود. ↑
- Ibid., pp. (604 – ۷, ۶۰۹, ۶۱۵). ↑
- Appellate Body Report, “US – Gasoline”, op.cit., para. 22. ↑
- Appellate Body Report, “US – Shrimp”, op.cit., para. 156. ↑
- Ibid., para. 157. ↑
- Ibid., para. 159. ↑
- Appellate Body Report, “US – Gasoline”, op.cit., para. 23. ↑
- Ibidem. ↑
- Ibid., 28 – ۹. ↑
- Appellate Body Report, “US – Shrimp”, op.cit., para. 150. ↑
- Ibid., paras. (164, 165, 177). ↑
- Appellate Body Report, US Shrimp (Article 21.5-Malaysia), paras. (145-8). ↑
- نهاد استیناف اشاره به تصمیم نهاد تجارت و محیط زیست، اعلامیه ریو راجع به توسعه و محیط زیست و دستورالعمل ۲۱ و کنوانسیون حفاظت از انواع مهاجر حیوانات وحشی میکند. ↑
- Appellate body Report, “US – Shrimp”, op.cit., para. 169. ↑
- Appellate body Report, “US – Shrimp”, op.cit., para. 166. ↑
- برای مثال، ایالات متحده هیچ تلاشی راجع به طرح موضوع مرگ و میر لاک پشتهای دریایی، که در نتیجه صید میگو حادث شده بود در کمیته CITES (کنوانسیون تجارت بینالمللی گونههای جانوران و گیاهان وحشی در معرض خطر انقراض)، به عنوان موضوعی که نیازمند عملکرد هماهنگ دولتهاست، به عمل نیاورد. ↑
- Ibid, para. 172. ↑
- “(Article 21.5 Malaysia)US – Shrimp’: http://www.World trade law. net/reports/wto appellate bodies/ US – Shrimp (Article 21.5 Malaysia) (appellate body). pdf, paras. (115 – ۳۴). visited on 20.10.2007. ↑
- Appellate body Report, “US – Shrimp”, op.cit., paras. (173-5). ↑
- Ibid -, para. 176. ↑
- Appellate body Report, “US – Gasoline”, op.cit., para. 25. ↑
- Panel Reports, “EC – Asbestos”, op.cit., para. 5.236.
پانل اشاره میکند که هر چند این روش نسبت به ماده (۴)۳ گات ۹۴. پیشرفت کرده است، اما هیچ دلیلی وجود ندارد که چرا نبایستی در دیگر موارد، تعیین اقدامی که به جهت اهداف حمایتی، ضرورت مییابد، قابل اعمال نباشد. ↑
- Panel Report, “US – Shrimp (Article. 21. 5 – Malaysia)”, op.cit., paras. (5. 138 – ۵.۱۴۴). ↑
- Appellate Body Report, “US – Gasoline”, op.cit., paras. (29-30). ↑
- Appellate body Report, “US – Shrimp”, op.cit., paras. (185, 186). ↑
- Vanden Bossche, Peter, op.cit., pp. (615 – ۲۳, ۶۲۹). ↑
- “GATT Panel`s Statement in USA- Nicaragua”, in GATT activities 1986, pp. (58 – ۹). Quoted in vanden Bossche, op.cit, p. 630. ↑
- GATT/CP.3/SR.22, Corr.1. ↑
- GATT Analytical Index (WTO, 1995), 601, 603, 604. Quoted in vanden Bossche, op.cit, p. 631. ↑
- GATT Panel Report, “US – Trade Measures Affecting Nicaragua”, L/ 6053, 13 October 1986, para. 5.3.
این گزارش هرگز به تصویب نرسید. ↑
- Vanden Bossche, Peter, op.cit., pp. (512 – ۹۵). ↑
- Appellate body Report, “Argentina – foot wear (EC)”, op.cit., para. 94. ↑
- ماده ۵ موافقتنامه راجع به کشاورزی، به موازین حفاظتی خاص بر واردات محصولات کشاورزی اشاره میکند. ماده ۶ موافقتنامه منسوجات و البسه به موازین حفاظتی موقتی بر واردات منسوجات اشاره میکند. ↑
- Vanden Bossche, Peter, op.cit., pp. (113 – ۱۵). ↑
- مطابق ماده ۱۰ گاتس، نتایج مذاکرات نبایستی دیرتر از اول ژانویه ۱۹۹۸ اجرایی شود. اما روند مرده مذاکرات باعث شده است که تاکنون مکرراً، به تعویق افتد. ↑
- “Ministerial Conference Ministerial Declaration”, ۱۴ November 2001, WT/MIN (01)/ DE/1, 20 November 2001, para.15. ↑
- VERs : Voluntry export restrictions; VRAs : Voluntry restraint arrangements; OMAs : Orderly Marketing Arrangements; Vanden Bossche, Peter, op.cit., pp. (449- 50) ↑
- Ibid., pp. (638 – ۴۰). ↑
- “Korea – Diary”و http://www.World trade law. net/reports/ WTO appellate bodies/ korea – Diary (appellate body). pdf, para. 77, visited on 11.2.2009. ↑
- Appellate body Report, “Argentina – Foot Wear (EC)”, op.cit., para. 83.
بنابراین، نهاد استیناف نتیجه گیری پانل، مبنی بر اینکه شرایط ماده ۲۱ گات ۹۴ در موافقتنامه اقدامات حفاظتی منعکس نشده است و لذا به موجب شرایط موافقتنامه اخیر، منسوخ شده است را رد کرد. ↑
- اما این امر پانل یا نهاد استیناف را از اعمال اقتصاد حقوقی در رابطه با دعوای نقض ماده ۲۱ که اقدام حفاظتی مورد بحث را مغایر با موافقتنامه اقدامات حفاظتی میدانست، منع نمیکند.
Vanden Bossche, Peter, op.cit., pp. (240 – ۱). ↑
- Ibid., p. 636 ↑
- Vanden Bossche, Peter, op.cit., pp. (419 – ۲۱). ↑
- Ibid., pp. (541 – ۹). ↑
- مطابق ماده ۶، دوره زمانی یک اقدام حفاظتی موقتی، ماکزیمم ۴ سال است.
Article 7.1 of the Agreement on Safeguards. ↑
- Article 7.4 of the Agreement on Safeguards. ↑
- Article 7.3 of the Agreement on Safeguards.
انتخاب داده های TPS
شکل ۲ ـ ۳ : ساختار یک سیستم گزارش دهی مدیریت
منبع: مأخوذ از «صرافی زاده» و «پناهی»، ۱۳۸۴، ص ۲۰۹
۲ـ ۴ـ۳ ـ سیستمهای اطلاعات مدیران اجرایی[۷۱] (EIS)
سیستمهای اطلاعات مدیران اجرایی که نیازهای مدیران ارشد یا اجرایی را تأمین میکنند، این سیستمها بالاترین سطح را از نظر ترکیب دادهها دارا میباشند و معمولاً شامل گزارشات به شکل استاندارد بوده و از جدیدترین سیستمهای اطلاعاتی هستند. راولی (۱۳۷۹) سیستمهای اطلاعات مدیران اجرایی را به شرح زیر تعریف نموده است:
سیستمهای اطلاعات مدیران اجرایی مبتنی بر کامپیوتر میباشند و تصمیم گیری و فعالیتهای اثربخش در سطوح بالای یک سازمان را پشتیبانی میکنند. این سیستمها ضمن جمع آوری اطلاعات از منابع داخلی و خارجی سازمان، آنها را در قالب مطلوب و با توجه به اطلاعات کلیدی در دسترس مدیران عالی قرار میدهند. برای بکارگیری این سیستمها لازم است مدیران از بخشهای مختلف سازمان، محیط و عوامل بیرونی آن آگاه باشند (ص ۱۱۰).
سیستمهای اطلاعات مدیران اجرایی (برین[۷۲]، ۱۹۹۷) سیستمهایی هستند که بسیاری از خصوصیات سیستمهای پشتیبانی تصمیم و سیستمهای پشتیبانی مدیریت را با یکدیگر ترکیب میسازند. این سیستمها برای اولین بار که ایجاد شدند بر تحقق نیازهای استراتژیک مدیریت عالی متمرکز بودند. روساخر و اولسون[۷۳] (۲۰۰۸) عقیده دارند که “اولین هدف سیستمهای اطلاعاتی مدیران اجرایی فراهم آوردن امکاناتی جهت دسترسی سریع و آسان مدیریت اجرایی، عوامل حیاتی موفقیت[۷۴]، که به معنی عوامل کلیدی که در تحقق اهداف استراتژیک سازمان حیاتی است، میباشد” (ص ۷۰). بنابراین سیستمهای اطلاعاتی مدیران عالی، اطلاعاتی را که به مدیران دید و بینش واضح تری از روندها و وقایع حساس و کلیدی، قبل از اینکه نسبت به انجام آنها خیلی دیر شده باشد، را تحلیل میکنند و نمایش میدهند.
۲ ـ ۴ ـ ۴ـ سیستم خودکار اداری[۷۵] (OAS)
مدی سان و دارتون[۷۶] (۱۹۹۶) اظهار میدارند که “سیستم اتوماسیون اداری، سیستمهای مبتنی بر کامپیوتر هستند که در تسهیل ارتباطات و افزایش بهره وری مدیران و کارکنان اداری از طریق مستندسازی کمک میکنند” (ص ۹۸).
رواج ریز کامپیوترها در ادارات (صرافی زاده و پناهی، ۱۳۸۴)، با انتشار روزافزون محصولات جدید ارتباطی، کامپیوتری و ذخیره سازی اطلاعات و تغییرات اساسی در روش اجرایی امور اداری همراه بوده است. در ابتدا از سیستمهای کامپیوتری برای مکاتبات به صورت مستقل استفاده میشد، اما به مرور زمان کامپیوترها به یکدیگر مرتبط گردیدند. این ارتباط به کاربران اجازه میدهد نه تنها از فایلهای مکاتبات به صورت مشترک استفاده نمایند، بلکه میتوانند برای یکدیگر ارسال نمایند. در جدول زیر انواع سیستم خودکار اداری و کاربرد آنها شرح داده شده است.
جدول ۲ ـ ۲ : انواع ابزارهای اتوماسیون اداری
برنامه سیستم خودکار اداری OAS | کاربرد |
کلمه پرداز | تهیه اسناد و مدارک |
پست الکترونیکی | دریافت و ارسال پیام |
تابلوی اطلاعات الکترونیکی | انتقال نامه و مکاتبات از طریق خطوط تلفن |
پست صوتی | پشتیبانی از جعبههای پستی و صوتی و ارائه خدمات پیچیده تلفنی |
پردازش تصویر | دسترسی on-line به مکاتبات و اسناد دیگر |
سیستم نوشتاری گروهی | ارتباط رو در رو بدون مسافرت |
OAS جامع | ترکیب اسناد و پیامها |
مهمترین دلیل توسعه کشور ژاپن، توجه به تربیت نیروی متخصص واصلاحات در نظام آموزشی است که با حکومت میجی آغاز شد. حکومت میجی در تاریخ ژاپن نقطهی عطفی محسوب می شود. او سیستم آموزشی سنتی ژاپن را تغییر داد وکشور را وارد تحولات عصر تجدد نمود (ناظری، ۱۳۸۸).
در سال ۱۸۶۸ میجی روش دموکراتیک را رواج داد که این روش دو قرن بعد در سراسر دنیا مورد تایید قرار گرفت نظام سیاسی ژاپن که تحت سیستم امپراتوری اداره میشد از این روش حمایت می کرد وساختار نظام آموزشی مدرن ونوگرا ایجاد شد. از وظایف مهم آموزشگران ژاپنی در دهههایی ۱۹۲۰ و۱۹۳۰، یافتن راهی برای ترویج باور فرهنگ ژاپنی با دانش غرب در بحبوحه توسعه صنعتی کشور بود. کوشش در جهت پایبندی سخت به روح ژاپنی از یک سو وکسب پیگیرانه دانش غربی از سوی دیگر، وایجاد دایره آموزش اجتماعی در سال ۱۹۲۹ در وزارت آموزش وپرورش جهت گسترش اخلاق وروح ملی در عموم مردم بویژه نوجوانان وجوانان، گامی در این جهت محسوب میشد(سایتو و ایمای، ۲۰۰۴).[۲۸] این سیستم در پایان جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۵ واژگون واز بین رفت وتحت تأثیر قدرت حرفه ای آمریکا قرار گرفت. در آن هنگام موسسه Japanese Diet در۳ نوامبر ۱۹۴۶ تصویب شد. نظام دموکراتیک در این دوره در کشور حکمفرما شد ونظام امپراتوری قدرت سیاسی خویش را از دست داد وفقط جایگاه نمادین خود را حفظ نمود. این امر موجب شد که قدرت سیاسی به مردم واگذارشود که این قدرت از سوی موسسهDiet اعمال شد (سایتو وایمای، ۲۰۰۴). از آن پس امپراتور امور کشور را که براساس قانون اساسی تعیین شده بود، اداره میکرد. مجلس بالاترین قدرت در کشور بود که تنها مرجع تدوین قانون محسوب میشد (سرکارانی، ۱۳۸۲).
در چنین فضایی بودکه نظام آموزشی به طور اساسی دوباره سازمان داده شد. اصول دموکراسی قطعاً از آمریکا متأثر شده بود بهطوریکه کارشناسان آموزشی آمریکا در سال ۱۹۴۶ به ریاست جورج دیاستادرد به ژاپن فرستاده شدند وکارشناسان گروه آموزشی که آنها را همراهی میکردند شامل: جورجاس.کانتس وجاندیویی مربی وفیلسوف آموزشی(۱۹۷۸) مورا(۱۹۷۹) وتوشی موشی(۱۹۹۱) بودند( سایتو و ایمای، ۲۰۰۴).
اندیشه تربیتی هیئت اعزامی متاثر از فلسفه دیویی و تعلیم وتربیت پیشرو و همچنین آرمانگرایان نیودیل آمریکایی بود (اُتا، ۱۹۷۸، ۷۹)[۲۹]. مورا (۱۹۷۹) خاطرنشانکرد دموکراسی بر بهرهگیری دیویی از این مکتب دلالت دارد وایدهآل است که همبستگی همگانی یا عمومی میان مردم از طریق تعلیم وتربیت ایجاد شود (همان منبع،۵۸۴). دموکراسی آیین یا رسم نیست بلکه ابزار مناسبی برای آزاد کردن توانایی فردی است که اجازه میدهد حداکثر توانایی های خود را به نمایش بگذارند. مسئولیتپذیری ماهیت آزادی است. کارشناسان آمریکایی بر این عقیده بودند که دموکراسی کاملا با مذهب تصور میشود، برای جستجو یا طلب زندگی معنوی دموکراسی بر مقام وارزش فردی انسان تأکید دارد. از طرف دیگر به ویژگیهای نوع دوستی که برای همه مشترک است، تاکید دارد ومعتقدند ژاپنیها خود در جهت معنای کامل ارزشهای فردی حرکت میکنند (ماموریت آموزش وپرورش ایالات متحده به ژاپن، ۱۹۴۶)[۳۰].
بر طبق اصول دموکراتیک برابری فرصت آموزشی حق همه افراد یا همگان است بطوری که این مسئله در اساسنامه جدید مطرح شده است. قانون اساسی تعلیم وتربیت در ۱۹۴۷ توسط دولت ژاپن تصویب شد که در آن دستور شاهنشاهی در مورد تعلیم وتربیت در نظر گرفته نشد که براین اساس، قانون اساسی تعلیم وتربیت ناظر بر اصول دموکراتیک گردید که امروزه نیز همین سیستم آموزشی در کشور ژاپن رایج است. فلسفه تعلیم وتربیت در این دوره برپایه دموکراسی باقی مانده اما از نظر آموزشی تغییرات اندکی در این نظام صورت پذیرفته است (سایتو و ایمای، ۲۰۰۴، ۵۸۴) .[۳۱]
یکی از ویژگیهای این دوره رشد آموزش وپرورش پیشرو بود که بعد از جنگ نیز در ژاپن پدیدهی جدیدی نبود؛ بلکه از پایان جنگ جهانی اول تا اوایل سال ۱۹۳۰ یعنی زمانی که ملیت-گرایی و نظامیگرایی دوباره قدرت خود را به دست آورد، رایج شد. از این رو با زنده شدن پیشرفتگرایی در ژاپن، شماری از پیروان دیویی ومربیان باتجربه کوشش کردند آموزش عملی وتجربی را در آموزش کودکان گسترش دهند (کوبایاشی، ۱۹۴۶)[۳۲] .
مورا میگوید: نهضت دموکراتیک به مدت طولانی دوام نیاورد زیرا آزادی مدارس پیشرفته ژاپن بر اثر کنترل دولتی محدود شد. حال آنکه آموزش وپرورش پیشرفتگرا به عنوان یک مکتب فلسفی قبل از جنگ جهانی دوم به ارث رسیده بود. در این دوره اندیشه های دیویی حکمفرما بود وتعلیم وتربیت بر تجربه کودک (کودکمحوری) تاکید داشت (مورا، ۱۹۷۹)[۳۳].
در اواسط سال ۱۹۵۰ جنگی میان دو کشور کره جنوبی و ژاپن رخ داد که این امر تغییراتی را در نظام آموزشی ژاپن ایجاد نمود. در این دوره اندیشه های دیویی مورد انتقاد بسیارقرارگرفت که این انتقاد غیرمنطقی، بدون هدف وغیرعملی بود. نظام آموزشی، تنزل اخلاقی وعملکرد ضعیف تحصیلی کودکان را مورد انتقاد قرار داد وآموزش وپرورش پیشرو را به تدریج اصلاح نمود (سایتو وایمای، ۲۰۰۴ )[۳۴].
آموزش وپرورش جدید پیشرو به طور ناگهانی پیشرفت کرد اما خیلی تداوم نداشت. به دو دلیل آموزش وپرورش پیشرفتگرا در فلسفه تعلیم وتربیت ژاپن باقی نماند:
۱-آموزش وپرورش پیشرفتگرا بعد از جنگ در معرض انتقادهایی از گروه های مختلف فلسفه تعلیم وتربیت قرار گرفت زیرا تعلیم وتربیت پیشرو کودک محور بود وساختار کلاسی را نادیده میگرفت به همین دلیل مورد انتقاد مارکسیست ها که از اصلاح گرایان بودند، قرار گرفت.
۲-در نظر گرفتن جنبه ای از پیشرفت تاریخی فلسفه آموزش وپرورش ژاپن بعد از جنگ است و آن هم وارد شدن به ایدئولوژی سیاسی است. این امر نتیجه تمایل اصلاح گرایان ملیگراست که اولین بار سال ۱۹۵۲ زمانی که ژاپن به کمک آمریکا قدرت دوبارهاش را به دست آورد مصرانه توسط حزب محافظه کار مورد تشویق وتایید قرارگرفت. نیاز به بازگشت به آموزش اخلاقی کنفوسیوسی که هسته آموزش مدرسه ای ژاپن قبل از جنگ بود در این دوره احساس گردید (Lbid,P 585 ).
در سال ۱۹۵۵ آموزش اخلاقی به طور قانونی دارای قدرت شد. در سال ۱۹۵۶ سیستم نمایش کتاب درسی به منظور کنترل بر روی محتوی کتب درسی توسط دولت مرکزی معرفی شد. در این مرحله تمرکزگرایی رواج یافت وحتی دولت برنامه ریزی درسی را براساس آن پایهگذاری نمود که این گونه اصلاحات وتغییرات در سیاستها در مباحث فلسفه آموزش وپرورش و تعلیم وتربیت تأثیراتی به جا گذاشت. خصوصا بین وزارت آموزش وپرورش ومعلمان اختلاف به وجود آمد. برگرداندان سیاستهای آموزشی قبلی باعث شد موقعیت معلمان مورد حمایت قرار گیرد. سرانجام در سال ۱۹۵۸ آموزش اخلاقی وارد نظام آموزشی شد(Lbid,P 586 ).
بعد از سال ۱۹۶۰رشد اقتصادی نیرومند زیر نظر حزب محافظه کار به عنوان تغییر اساسی جامعه ژاپن اتخاذ شد وبه هر فرد القا شد که سرمایه آموزشی باید به عنوان سرمایهای برای زندگی گردآوری شودکه این سیستم فلسفی آموزش محور بود.کاماتا میگوید در این سیستم کودکان در مدارس به عنوان محصولی تلقی میشدند که نیازمند کنترل بودند ومعلمان به عنوان کارگران در کارخانه تعلیم وتربیت در نظر گرفته میشدند. این نظام آموزشی مدعی است که پیچیدگی این نظام مربوط به ایدئولوژی ملیگرایی است وسرمایه انسانی مستقیماً به وسیله نیازهای اقتصادی به جلو برده میشود (Lbid,P 586 ).
اوایل ۱۹۷۰نیازهای اقتصادی کاهش یافت ونیاز فردی به تعلیم وتربیت به وجود آمد. مردم از موفقیت علمی اشتیاق یافتند که این امر در نظام آموزشی با آغاز مدرنیزه شدن ژاپن درقرن نوزدهم با هدف برابری اجتماعی ادامه یافت (Lbid,P 587 ) .
با پایین آمدن رشد صعودی اقتصادی، مشکلات آموزشی نیز شروع شد. در اواخر سال ۱۹۷۰ قوانین مدرسه خصوصاً، برای دانش آموزان سختتر گردیده و به واسطه این سختگیری ها، نظام آموزشی آموزش محور گردید.
در سال ۱۹۸۰ مسیر جدیدی بر سیاست آموزشی آغاز شد در سال ۱۹۸۴ شورای آموزشی ادهوک تشکیل شد. آنها عقیده داشتند که آموزش وپرورش تا حد زیادی تحت کنترل دولت است، همچنین برفراهم آوردن فرصتهایآموزشی برابر برای همه کودکان تاکید داشتند. ازطرف دیگر محدودیتهای آموزشی را از بین بردند وکنترل ونظارت دولت را کاهش دادند، خصوصیسازی مورد تشویق قرار گرفته وطرحهای آن به مرحله اجرا درآمد. آنها سیاستهای آموزشی را برای ده سال آینده تعیین نمودند که در نتیجه آن وحدت میان اقتصاد و منافع ملی و نیاز فردی منعکس شد، روندی که تدریجاً از سال ۱۹۷۰ بیشتر آشکار گردید (Lbid,P 589 ).
امروزه آموزش وپرورش هنوز در جستجوی مسیر جدید است. سیاستهای غیرمتمرکز وخصوصی سازی همچنان جریان دارد که این نشان میدهد ژاپن نمونه ای از یک جامعه دموکرات صنعتی است که اکنون در جستجوی آموزش وپرورش به سبک جدید برای افراد میباشد که شایسته جهانی شدن وتحت شعارهای فردگرایی وجهانی شدن، قدرت زندگی کردن وآزادی برای فرصت داشتن وفعالیتهای خلاقانه است. اما این موارد درحد شعار باقی ماند وژاپن به پایینترین سطح موفقیت آموزشی خود رسید به طوری که دانشآموزان دچار افت تحصیلی شدند وآزادی در انتخاب برنامه درسی ومدارس کاهش یافت. این امر نشان میدهد که نظام آموزش وپرورش ژاپن در این دوره به سوی آزادی خواهی (لیبرال) حرکت کرده است (فوجیتا، ۲۰۰۱).
پژوهشگران ژاپنی نظیر موبناساتو و…از روند لیبرال کردن تعلیم وتربیت به عنوان پایگاه ایدئولوژی لیبرالیسم نو که با رقابت وانتخاب آزاد در اقتصاد جهانی ارتباط دارد، انتقاد میکند. این لیبرالیسم در حقیقت افزایش نابرابری وهدایت به سوی طبقاتی کردن بیشتر جامعه است (هیی،۱۹۹۷)[۳۵].
از طرف دیگر تاکید حزب محافظه کار نمایش دادن تقویت آموزش وپرورش اخلاقی میباشد. با توجه به انحطاط اخلاقی جوانان در سال ۱۹۹۷ وزارت آموزش و پرورش برنامهای تحت عنوان تعلیم وتربیت هرت را به سیستم آموزشی واردکرد ودر واقع به فلسفه تربیتی اخلاقی رجوع نمود(کوسگی،۱۹۹۷)[۳۶].
در این راستا در سال ۲۰۰۲ کتاب راهنما برای آموزش اخلاقی معلمان، دانش آموزان ووالدین تهیه شد وتوسط دولت در اختیار مدارس ابتدایی وراهنمایی قرار گرفت. این سیاست محافظهکارانه با درونیسازی فرهنگ همراه گشت که بر هویت فرهنگی وارزشهای سنتی بر ملیتگرایی تاکید دارد. با این وجود جهانی شدن میتواند به عنوان پوشش دفاعی برای مقابله با فرهنگ دمکراسی آمریکایی باشد که حرکتی برای تغییر قانون اساسی آموزش وپرورش میباشد که در ابتدا بعد از جنگ جهانی دوم وبرپایه دموکراسی آمریکایی اجرا شد که اخیراً توسط دانشمندان چپگرا که در بازگشت خودکامهگرایی ونظامیگری ژاپن قبل از جنگ، محافظهکار بودند، سرعت گرفت (تاکاهاشی ومیاک، ۲۰۰۳ ) [۳۷].
روشن است که راز پیشرفت ژاپنیها در آموزش وپرورش، در فلسفه تعلیم وتربیت، اقتصاد ودیگر عرصه ها چند بعدی است. با این حال، درک درست این پدیده بدون توجه به تأثیر ونقش فرهنگی که این پیشرفتها از آن ناشی شده، غیرممکن است.
۴-۳-۲اهداف آموزش وپرورش
هدف آموزش وپرورش در قانون اساسی این کشور چنین آورده شده است: «رشد کامل وتربیت افراد متکی به خود برای جامعهای صلح طلب وآزادمنش که به آزادیهای انسانی ارج نهد وعدالتجو بوده وبرای کارکردن حرمت قایل شوند وعمیق احساس مسئولیت نمایند».
از این رو طبق بند ۲۶ قانون اساسی کشور ژاپن برای هر فرد حق برخورداری از تعلیم وتربیتی در حد استعداد خود، وطبق قانون پیش بینی شده قائل است. هر فرد بدون استثنا به پسران ودخترانی که تحت سرپرستی او قرار دارند، طبق قانون آموزش ابتدایی بدهد. آموزش اجباری رایگان است. (آقازاده، ۱۳۸۱)
طبق این قانون، هدف بنیادی تعلیم وتربیت در عین حال که عبارت از پرورش شخصیت است، همواره پرورش روح وجسم ملت را نیز مدنظر دارد تا دوستدار حقیقت وعدالت بوده به ارزش هر یک از آنها احترام بگذارند؛ برای کار وشخصیت ارزش قائل شوند وهمواره یک روحیه استقلال طلب راهنمای آنها باشد. برای رسیدن به این هدف، قانون کنونی بر تساوی دسترسی به آموزش ومدارس وممنوعیت یک نوع خاص از آموزش سیاسی وآموزش مذهبی در موسسات آموزشی عمومی تکیه میکند. این قانون با در نظرگرفتن تساوی مردم در دسترسی به آموزش، که بسیار مهم میباشد، تبعیض در مسایل نژادی، اعتقادی، موفقیتهای اجتماعی واقتصادی ویا امکانات و شرایط خانوادگی را ممنوع میکند. علاوه بر این، قوانین داخلی آموزشی موسسات آموزشی، قوانین متفاوت دیگر واحکام مربوط به تعلیم وتربیت اصول بنیادی تعلیم وتربیت ژاپن را مشخص میکند (صفوی، ۱۳۶۴).
برنامهی دیگری که مطالعات آن انجام شده وقرار است از سال ۲۰۰۳ در همهی مدارس اجرا شود. بازنگری در برنامههای درسی مدارس است. به نحوی که فرصت لازم برای یادگیری تلفیقی یا مطالعه تلفیقی در برنامههای آموزشی ودرسی مدارس فراهم شود. هدف اساسی این برنامه، برقراری ارتباط مؤثر میان عناصر وموضوعات مختلف برنامهیدرسی در فعالیتهای آموزشی مدارس است. معمولا وبهطور سنتی، در برنامههای آموزشی مدارس، میان موضوعات درسی، دیوار محکمی کشیده شده است وهر مادهیدرسی، صرفنظر از سایر مواد، بهطور مستقل، آموزش داده میشود. تصمیم به بازبینی برنامههای درسی وآموزشی مدارس وفراهم ساختن فرصتهای جدید یادگیری در قالب یادگیری تلفیقی برای دانشآموزان، بیشتر به منظور کوتاهتر ومنعطفترکردن دیوارهای مستحکم میان موضوعات ومواد درسی است (شاوردی، ۱۳۸۵).
در عین حال، به مدارس توصیه شده است که با توجه به موقعیت خود، تا حد ممکن، به این موضوعات توجه داشته باشند: تفاهم وارتباط بین المللی، مهارتهای لازم زندگی در دنیای اطلاعات وارتباطات، مسائل محیط زیست، بهداشت وایمنی فردی واجتماعی، مشارکت دانشآموزان در ادارهی مدرسه، مشکلات فرهنگی واجتماعی جامعه ژاپن و….روش آموزش، بیشتر کاربردی، عینی وتجربی است و کمتر از روشهای معمول سخنرانی، آن هم در فضای کلاس، استفاده میشود. دانشآموزان، فعالانه در فرایند یاددهی- یادگیری مشارکت میکنند وخود در تهیه محتوا، ارائه درس، تجربهی عینی وارزشیابی آن نقش اساسی دارند (شاوردی، ۱۳۸۵).
نکتهی مهم دیگری که دربارهی سومین اصلاحات آموزشی باید بدان اشاره کرد، حرکت به سوی تمرکززدایی در نظام آموزش و پرورش است. در زمینه اصلاحات، مسؤولان و طراحان برنامههای اصلاحی آموزش و پرورش، بر این باورند که اصلاح کمی و کیفی آموزش و پرورش باید از مقاطع پایینتر تحصیلی آغاز شود، تا بتوان شرایط تحولات را برای مقاطع بالاتر مهیا کرد. آنان بر این نکته تأکید دارند که بازسازی و اصلاح آموزش وپرورش، فرایندی نیست که با یک اقدام ضربتی، آنهم از رأس و قله هرم آموزشی، آغاز شود، بلکه اقدامات اصلاحی متناسب و سنجیده، باید از قاعده هرم آموزشی، یعنی از سطح آموزش قبل از دبستان و تعلیمات ابتدایی، شروع شود، تا بتوان آن را به صورت فرایندی فراگیر پرورش شخصیت انسانی وهمهجانبه به سطوح بالای آموزش(دوره متوسطه وآموزش عالی)هدایت کرد (شاوردی، ۱۳۸۵).
اهداف کلی آموزش وپرورش ژاپن شامل:
پرورش شهروندان سازنده ومسئولیت پذیر
پرورش وحدت ملی ودرک ملیت
حفظ ارزشها، سنتها
مدرنیزه کردن از طریق علوم و تکنولوژی
شایستگی و تساوی در حقوق
آمادگی جهت دنیای کار
آمادگی جهت آموزش بیشتر
توسعه ظرفیت افراد برای مشارکت در امر رفاه عمومی مردم
ترفیع آگاهی، همکاری و-صلح بین المللی(جعفریان، ۱۳۷۳)
۴-۳-۳ اهم سیاستهای آموزشی آموزش وپرورش
۱-توسعه همه جانبه شخصیت وپرورش جسمی
۲-تربیت افرادی سالم که به حقیقت وعدالت عشق میورزند.
۳- به حقوق افراد احترام بگذارند.
۴- برای کار ارزش قائل باشند.
۵-احساسی عمیق نسبت به مسئولیتهای خود داشته باشند.
۶-به عنوان سازندگان جامعه واز کشوری صلح طلب با روحیهای سرشار از استقلال وآزادی زندگی کنند.
۴-۳-۴مقاطع آموزشی:
مراحل آموزشی در ژاپن شامل دوره های قبل از دبستان، تعلیمات ابتدایی وتعلیمات متوسطه و بالاخره مرحله آموزش عالی میباشد (آقازاده،۱۳۸۱) .
آموزش قبل از مدرسه: آموزش وپرورش لازم در این دوره در مهدکودکها و کودکستانها ارائه میشود. سن ورود به این دوره ۳تا۵ سالگی است. اجباری نمیباشد وتحت مقامات ملی ومحلی آموزش وپرورش اداره می شود (سرکار آرانی،۱۳۸۲).