۱-۷-۱ استراتژی:
- آلفرد چندلر[۳] (۱۹۶۲) استراتژی را تعیین مقاصد بنیادی یک شرکت، انجام دادن یک سلسله اقدامات و تخصیص منابع ضروری برای اجرای مقاصد بنیادی بیان میکند (آهنچی، ۱۳۸۶: ۶۰).
- آنسف[۴] (۱۹۶۵) میگوید، استراتژی عبارتست از: دامنه کالا- بازار، روند رشد و ارتقا، مزایا و پیامدهای رقابتی (آهنچی، ۱۳۸۶: ۶۰).
- استراتژیها عبارت است از، تعیین آرمانها و هدفهای دراز مدت در سازمان، که برای تحققپذیری این اهداف، طراحی یک سلسله اقدامات معین و تخصیص منابع حیاتی برای کسب اهداف ضرورت مییابد(به نقل از سید جوادین، ۱۳۸۴، ۲۲۳).
- استراتژیها وسیلهای هستند که اهداف بلندمدت از طریق آنها برآورده میشوند(دیوید[۵]، ۲۰۰۶).
رقابت پذیری:
- بهرهوری و چگونگی استفاده یک سازمان یا ملت از منبع (پورتر[۶]، ۲۰۰۵).
- رقابتپذیری، فرایندی است که هر نهادی میکوشد تا از آن طریق بهتر از دیگری عمل کرده و از وی پیشی گیرد. (طارق خلیل، ۱۳۸۱: ۴۸).
- سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD): رقابتپذیری عبارت است از توانایی یک کشور در تولید کالاها و خدمات برای ارائه در بازارهای بینالمللی و به طور همزمان حفظ و یا ارتقای سطح درآمد شهروندان در بلند مدت.
- مجمع جهانی اقتصاد: رقابتپذیری مجموعهای از نهادها، سیاستها و عواملی است که سطح بهرهوری یک کشور را تعیین میکنند (حیدری کرد زنگنه، عالیپور، ۱۳۸۹).
استراتژی رقابتی:
ماکیدز استراتژی رقابتی را «هنر خلق جایگاه برتر برای یک شرک» تعریف میکند. (غفاریان، ۱۳۸۵، ۳۲).
۱-۷-۲ رهبری هزینه:
رهبری هزینه شیوهای است برای دستیابی به پیشرو بودن کلی در هزینه از طریق یک سری راهکارهای عملکردی که برای رسیدن به این هدف طراحی شدهاند (پورتر، ۱۳۸۸: ۱۳۶).
تمایز:
مقصود از عرضه موفقیتآمیز محصولات متمایز این است که شرکتی میتواند از نظر عرضه محصول از انعطافپذیری بیشتر برخوردار شود که برای سازگاری با محیط در حال تغییر از توان بیشتری برخوردار است، هزینههای کمتری به مصرف میرساند، برای نگهداری دستگاهها، هزینههای کمتری می کند، آرامش بیشتری دارد و از ویژگیهای بیشتری بهره می برد (پورتر، ۱۳۸۸: ۱۳۸).
تمرکز:
استراتژی مبتنی بر تمرکز بر گروه خاصی از مشتریان هنگامی مؤثر است که بخشی از صنعت دارای اندازه و وسعت کافی و از رشد بالقوه برخوردار باشد و سرانجام این که، این موفقیت، از نظر شرکتهای عمده و رقیب، از اهمیت زیادی برخوردار نباشد(پورتر، ۱۳۸۸:۱۴۰).
استراتژی و ساختار:
شرایطی که طبیعت و جوهره رقابت را در سطح کلان اجتماع تحت کنترل دارد و همچنین راه و روشی که بنگاهها و سازمانها تأسیس، سازماندهی و مدیریت میشوند بر رقابتپذیری تأثیر به سزایی دارد. بنابراین، ساختار و استراتژیهایی که برای مدیریت و راهبری یک بنگاه یا صنعت تدوین و اجرا میگردد، تأثیری مستقیم بر عملکرد و رقابتپذیری آن دارد.
پورتر به منظور ایجاد مزیتهای رقابتی، استراتژیهای عمومی را پیشنهاد میکند. بر اساس این استراتژیها یک کسب و کار از سه راه میتواند برای خود مزیت رقابتی ایجاد کرده و موقعیت رقابتی خود را بهبود ببخشد:
-
- استراتژی رهبری هزینه
-
- استراتژی تمایز
-
- استراتژی تمرکز
هر یک از این استراتژیها میتواند توسط بنگاهها اعمال گردد و یا تنها بخشی از آن را پوشش دهند. هر یک از این استراتژیها موقعیت رقابتی خاصی را برای بنگاه ایجاد میکند.
علاوه بر این، پورتر ماهیت و میزان رقابت در هر محیط صنعتی را به مجموعهای از پنج نیروی مختلف وابسته میداند و معتقد است که با افزایش تعداد رقبا و شدت یافتن رقابت بین این نیروهای پنجگانه، رقابتپذیری کل صنعت و به تبع آن کشور افزایش خواهد یافت. دلیل این مسئله را میتوان در تلاش متقابل رقبا برای افزایش کیفیت و یا کاهش هزینههای محصولات یا خدمات برای کسب رضایت مشتریان دانست که در نهایت موجب افزایش سطح استانداردهای زندگی و رضایت مندی بیشتر در مشتریان خواهد شد (پورتر، ۱۹۹۰: ۲۱۱).
۱-۸ تعاریف عملیاتی
فن آوری اطلاعات بازاریابی:
منظور از فن آوری اطلاعات بازاریابی در این پژوهش مولفه ای است که به وسیله پرسشنامه مقیمی و همکاران (۱۳۹۰) برگرفته از «دورابجی (۱۹۹۸)» سنجیده میشود، که دارای سی و هشت گویه و هشت مؤلفه میباشد.
استراتژی رقابتی:
منظور از استراتژی رقابتی در این پژوهش مولفه ای است که به وسیله پرسشنامه مقیمی و همکاران (۱۳۹۰) برگرفته از «دورابجی (۱۹۹۸)» سنجیده میشود، که دارای بیست گویه و سه مؤلفه میباشد.
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
۲-۱مقدمه
در فصل اول به بیان مسأله و ضرورت و اهمیت پژوهش پرداخته شد و هدف پژوهش و فرضیات مورد پژوهش بیان گردید همچنین با ارائه تعاریف مفهومی و عملیاتی آشنایی مقدماتی با پژوهش حاصل گردید. در این فصل به بیان مبانی نظری و پژوهشهای انجام شده مشابه پرداخته میشود. در ابتدا به بررسی مفاهیم و فن آوری اطلاعات میپردازیم و به صورت ویژه فن آوری اطلاعات بازاریابی را بررسی میکنیم. سپس به کلیاتی در ارتباط با مدیریت استراتژیک، استرتژیهای رقابتی تمرکز، تمایز و رهبری هزینه میپردازیم. در پایان به ارائه مطالبی پیرامون پیشینه پژوهش پرداخته میشود و تاریخچه موضوع ارائه میگردد.
۲-۱- فناوری اطلاعات و ارتباطات
فناوری اطلاعات و ارتباطات به اختصار فاوا[۷]، به اختصار ICT عبارتی کلی در برگیرنده تمام فناوریهای پیشرفته نحوه ارتباط و انتقال دادهها در سامانههای ارتباطی است. این سامانه میتواند یک شبکه مخابراتی، چندین کامپیوتر مرتبط با هم و متصل به شبکه مخابراتی، اینترنت و همچنین برنامههای استفاده شده در آنها باشد(لال، ۱۹۹۶).
ICT یا فناوری اطلاعات وارتباطات، بدون شک تحولات گسترده ای را در تمامی عرصههای اجتماعی و اقتصادی بشریت به دنبال داشته و تاثیر آن بر جوامع بشری به گونهای است که جهان امروز به سرعت در حال تبدیل شدن به یک جامعه اطلاعاتی است(لی و یوگش[۸]، ۲۰۰۳)
جامعهای که در آن دانایی و میزان دسترسی و استفاده مفید از دانش، دارای نقشی محوری و تعیین کننده است. گستردگی کاربرد و تاثیرات آن در ابعاد مختلف زندگی امروزی و آینده جوامع بشری به یکی از مهمترین مباحث روز جهان مبدل شده و توجه بسیاری از کشورهای جهان را به خود معطوف کرده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات از تلفیق سه حوزه اطلاعات، رایانه و ارتباطات پدید آمده است(اولینر و دنیل[۹]، ۲۰۰۰).
بخش رایانه به عنوان سخت افزار و تامین کننده تجهیزات و ادوات لازم، دادهها و اطلاعات به عنوان مواد اولیه در درون شبکه عمل میکنند و ارتباطات مخابراتی وظیفه برقراری ارتباط بین دو بخش بالا را برعهده دارد. فناوری اطلاعات و فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای رابطه نزدیک و منطقی هستند. فناوری اطلاعات از هرکدام از سه بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات سهمی دارد. در حقیقت با اینکه فناوری اطلاعات و ارتباطات اعم از فناوری اطلاعات است ولی هیچ جزئی ازفناوری اطلاعات و ارتباطات را نمیتوان یافت که فناوری اطلاعات در آن نقش نداشته باشد. زیرساخت اطلاعاتی به منزله فنداسیون زیرساخت فناوری اطلاعات و ارتباطات، مطرح بوده که امکان ارائه سرویسها و خدمات اطلاعاتی را با کیفت مطلوب، فراهم میکند. بر همین اساس میتوان فناوری اطلاعات و ارتباطات را مشتمل بر سه بخش اساسی زیرساخت اطلاعات، فناوریهای اطلاعات، کاربردهای اطلاعات در نظر گرفت (پاهجولا[۱۰]، ۱۹۹۸) امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان یکی از فناوریهای نوین بشری، نه تنها خود دستخوش تغییراتی ژرف شده است بلکه در حال تاثیرگذاری بر روی تمام جنبههای مختلف زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میباشد. بالطبع از مهمترین قسمتهایی که فناوری اطلاعات با ورود خود به سازمان در آن تاثیر گذار خواهد بود منابع انسانی و عملکردهای کارکنان و منابع انسانی میباشد و بالطبع ارزیابی عملکرد کارکنان فرآیندی بسیار مهم و از حساسترین مسائل مسئولان در سازمانها میباشد(سعادت، ۱۳۷۵).
امروزه استفاده از فناوری اطلاعات، در کنار سیستمهای اطلاعاتی متنوعی که برای نیاز های مختلف طراحی میگردد گسترش یافته است. فناوری اطلاعات مدیران را قادر میسازد تا با سازمان، محیط و یکدیگر ارتباط بیشتر و بهتری برقرار کنند. مشارکت بیشتر در تصمیمگیری، افزایش سرعت شناسایی مسائل، کاهش ارتفاع هرمهای سازمان، بهبود هماهنگی و افزایش کارکنان متخصص، تنها برخی از تاثیراتی هستند که فناوری اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی بر برخی از سازمانها میگذارند(مهری نژاد ۱۳۸۱، ۲۲۷-۲۲۴).
کوردس و اولتون (۲۰۰۱) نشان دادهاند که تعمیق سرمایه مربوط به فنآوری اطلاعات و ارتباطات و رشد بهرهوری کل عوامل در تولید فنآوری اطلاعات، به رشد بهرهوری نیروی کار در اواخر دهه۱۹۹۰ در انگلستان کمک کرده و کاهش رشد بهرهوری کل عوامل خارج از بخش فنآوری اطلاعات را جبران کرده است. (کودرس و اولتون[۱۱]، ۲۰۰۱ به نقل از طلعتی رحیم، ۱۳۸۵).
در استرالیا، کاردارلی نشان داد که تعمیق سرمایه مربوط به فنآوری اطلاعات و بهرهوری کل عوامل، نقش مهمی را در شتاب بهرهوری نیروی کار داشته است و در سالهای دهه ۱۹۹۰ افزایش بهرهوری و عملکرد کارکنان را شتاب بیشتری داده است. (کاردارلی[۱۲]،۲۰۰۱ به نقل از اسچر، ۲۰۰۶).
نتیجه اینکه فناوری اطلاعات ابزاری جهت جمع آوری دادهها و پردازش آنها و تبدیل دادهها به اطلاعات میباشد. لذا کاربرد فناوری اطلاعات در سازمانها به سرعت در حال گسترش است و سازمانها جهت رسیدن به اهداف و مقاصد خود نیازمند استفاده از فناوری های اطلاعات میباشند. ورود فناوری اطلاعات در سازمانها تغییرات فراوانی را به وجود آورده است. فرایندها، روشهای سازماندهی و شیوههای همکاری جدید، همچنین فعالیت در قالب گروههای کاری و توسعه دانش و مهارت های جدید اغلب به عنوان توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در سازمانها تلقی میشود(اسچر[۱۳]، ۲۰۰۶).
ازطرف دیگر کارکنان نیز از منابع مهم سازمانها میباشند که بیشتر کارهای خود را با اطلاعاتی که توسط فناوری اطلاعات بدست می آیند انجام میدهند به کارگیری فناوری اطلاعات به افزایش دانش و اگاهیهای کارکنان و غنیتر شدن محتوای مشاغل می انجامد. دانش کارکنان موجب تسلط حرفهای آنها بر سازمان میشود و اگر جمله معروف «دانش، توانایی است» را بپذیریم، آنگاه میتوانیم ادعا کنیم در سازمانهایی که فناوری اطلاعات حاکم میشود، کارکنان از قدرت و توانایی بیشتری برخوردارند(صرافی زاده ۱۳۸۸، ۲۵۴).
فناوری اطلاعات و ارتباطات بر کلیه فعالیتهای اجتماعی از جمله فعالیت سازمانها اثر گذاشته و در بسیاری از آنها تحولات اساسی به بوجود آورده است، فناوری اطلاعات شیوههای کسب و کار را تغییر داده است، به صورتی که امروزه حجم عظیمی از داد و ستدهای تجاری از طریق اینترنت و به صورت الکترونیکی انجام میشود. همچنین تأثیر فناوری بر روش های انجام کار در دولت و ارتباط شهروندان با دولت به شکل گیری دولت الکترونیک منجر شده است. سازمانهای مجازی نیز شیوهای نوین از سازمانهای سنتی هستند که با متغیرهای خاص خود روشها و عادات کسب و کار را تغییر دادهاند و در نتیجه، آنچه که در گذشته سازمانها به دنبال آن بوده اند امروزه از طریق فناوری اطلاعات قابل دسترسی است. فناوری اطلاعات کارایی، بهرهوری و اثر بخشی سازمانها را ارتقا داده و ابزاری است برای پاسخ گویی به شرایط حاکم بر سازمانها در هزاره سوم میلادی. رشد و توسعه فناوری اطلاعات در دهه آخر قرن بیستم تأثیرات چشم گیری بر سازمانها و موسسات و نحوه کسب و کار آنها داشت. قدرتمند شدن رایانهها از نظر سرعت پردازش، گسترش دانش شبکهها، توسعه تجهیزات ارتباطات و اینترنت موجب شده است تا تبادل، اشتراک و توزیع اطلاعات در سرتاسر جهان به سرعت انجام شود و در اثر آن شیوههای کسب و کار سنتی تغییر شکل میدهد (صرافی زاده، ۱۳۸۸، ۱۴۹).
فناوری اطلاعات در عصر تغییرات و تحولات شتابنده محیطی نقش حیاتی در ادامه بقای سازمانها دارد و این امکان را برای مدیران فراهم میسازد که با پردازش سریع اطلاعات امکان کنترل و هماهنگی ساختارهای پیچیده تر را داشته باشد، علاوه بر این عملکرد سازمان و مدیریت با انسجام و بازخورد سریع صورت پذیرد. (اوتار خانی، ۱۳۸۷، ۲۰).
۲-۱-۱ تاریخچه فناوری اطلاعات: