1-5-2- فرضیه اصلی دوم:
محافظه کاری در گزارشگری مالی بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثير معنادار دارد.
1-5-2-1محافظهكاري پايين در گزارشگري مالي بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثير معناداري دارد.
1-5-2-2محافظهكاري متوسط در گزارشگري مالي بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثير معناداري دارد.
1-5-2-3محافظهكاري بالا در گزارشگري مالي بر کیفیت اقلام تعهدی مرتبط با سرمایه درگردش، تأثير معناداري دارد.
1-6- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش
1-6-1- متغیرهاي مستقل
متغیرهای مستقل این پژوهش شامل استراتژی های مدیریت سرمایه درگردش اقلام تعهدی و سطح محافظه کاری در گزارشگری مالی هستند.
1-6-1-1 استراتژی های سرمایه در گردش
اولین متغيرهاي مستقل پژوهش استراتژيهاي سرمايه درگردش میباشد، تعريف مفهومي اين متغير به شرح زير است:
استراتژي محافظه کارانه: استراتژي است که در آن نسبت سرمايه درگردش خالص و قدرت نقدينگي بيش از حد بالاست.
استراتژي جسورانه: در اين استراتژي بر خلاف استراتژي محافظه کارانه داراييهاي جاري شرکت در کمترين ميزان ممکن و در عوض بدهيها در بيشترين ميزان ممکن قرار دارد.
استراتژي ميانه رو: اين استراتژي حد وسط استراتژي محافظهکارانه و استراتژي جسورانه است و ميزان داراييها و بدهيهاي جاري يا در بيشترين مقدار ممکن، يا در کمترين مقدار ممکن در شرکت قرار دارد.
که به صورت متغيرهاي کيفي بوده و براي بررسي و تحليل آنها به صورت متغير کمی و در قالب نسبت جاري[15]، نسبتآني[16] و نسبت بدهيجاری[17] (رهنمای رودپشتی و کیایی، 1387) با متوسط صنعت مقايسه کرده و همانطور که بيان شد در حالتهاي مختلف بيانگراستراتژيهاي مختلف است(حسن پور و شیوا، 1388).
1-اگر نسبت جاري و آني هر دو بالاتر از متوسط صنعت باشند:
- نسبت بدهي جاری بالاتر از متوسط صنعت مورد انتظار است نشان دهنده انتخاب استراتژي ميانهرو است.
- نسبت بدهيجاری در حدود متوسط صنعت و يا کمتر از آن نشان دهنده انتخاب استراتژي محافظه کارانه است.
2- اگر نسبت جاري و آني هر دو کمتر از متوسط صنعت باشند:
- نسبت بدهيجاری پايينتر از متوسط صنعت مورد انتظار است نشان دهنده انتخاب استراتژي ميانهرو است.
- نسبت بدهي جاری در حدود متوسط صنعت و يابيشتر از آن نشان دهنده انتخاب استراتژي جسورانه است.
3- اگر يکي از دو نسبت جاري يا آني در حدود متوسط صنعت باشد و نسبت ديگر بالاتر از متوسط صنعت باشد:
- نسبت بدهي جاری بالاتر از متوسط صنعت مورد انتظار است نشان دهنده انتخاب استراتژي ميانهرو است.
- نسبت بدهيجاری در حدود متوسط صنعت و يا کمتر از آن نشان دهنده انتخاب استراتژي محافظه کارانه است.
منظور از «بالاتر» ،«پايينتر» و « در حدود» متوسط صنعت، در زير مشخص شده است:
بالاتر: بيش از ميانگين، با فاصله بيش از 25 درصد انحراف از ميانگين.
در حدود: بيشتر يا کمتر از ميانگين، با فاصله کمتر از 25 درصد انحراف معيار از ميانگين.
پايينتر: کمتر از ميانگين، با فاصله بيش از 25 درصد انحراف معيار از ميانگين.
هدف از اين تقسيم بندي در مقايسه با تقسيم بندي دو حالتي کمتر يا بيشتر از ميانگين، افزايش دقت و تفکيک استراتژيها براي حالت هاي نزديک به متوسط صنعت است (شاه ويسي و سلطانزاده،1391).
نسبت جاري: دارايي جاري بر بدهي جاري
نسبت آني: دارايي دارايي جاري پس از كسر موجودي كالا بر بدهي جاري
نسبت بدهي جاري: بدهي جاري بر كل داراييها(همان منبع).
1-6-1-2- محافظه کاری
محافظه کاری در گزارشگری مالی دیگر متغیر مستقل تحقیق بوده و به معنای عدم تقارن در برخورد با ویژگی قابلیت تایید درآمدها و هزینهها(سودها وزیانها) به منظور شناسایی در متن صورتهای مالی یا افشاء در یادداشتهای همراه است(باسو1997). هر چه عدم تقارن ویژگی قابلیت تایید به عنوان پیش نیاز در شناسایی درآمدها و هزینهها (سودها و زیانها) افزایش یابد درجه یا میزان محافظه کاری بکار گرفته شده در تهیه و تنظیم گزارشهای مالی نیز افزایش مییابد(رحمانی و همکاران1390).
مدل باسو:
باسو با بکارگیری بازده سهام برای اندازه گیری اخبار توانست میزان عدم تقارن زمانی در شناسایی اخبار بد و اخبار خوب را معیاری از رفتار محافظه کارانه مورد آزمون قرار دهد. زیرا این تفسیر از محافظه کاری رابطه سود-بازده را تحت تاثیر قرار میدهد. از این رو، باسو با بهره گرفتن از رابطه رگرسیونی زیر بین سود و بازده سهام، دریافت که پاسخ سود نسبت به اخبار بد(بازده منفی سهام) به هنگامتر از پاسخ سود نسبت به اخبار خوب(بازده مثبت سهام) است.
(1- 1)
دراین رابطه :
E = سود حسابداری
P= ارزش بازار حقوق صاحبان سهام
R= بازده سهام {تفاوت قیمت هرسهم شرکت در پایان دوره و قیمت هر سهم در ابتدای دوره بعلاوه تعدیلات ناشی از عایدات سهام (شامل سود،سهام جایزه و …) تقسیم بر قیمت هر سهم در ابتدای دوره}
D= متغیرمجازی {درصورتیکه اخبار بد وجود داشته باشد برابر یک ودر غیر اینصورت برابر با صفر است}
همچنین در این رابطه b2 ، پاسخ سود را نسبت به بازده های مثبت و b2+b3 ، پاسخ سود را نسبت به بازده های منفی اندازه گیری می کند. محافظه کاری بیانگر این است که b2+b3>b2 یعنی b3>0 باشد. باسو b3 را ضریب عدم تقارن زمان سود نامید و بدین ترتیب معیار عدم تقارن زمانی سود را معیاری برای اندازه گیری محافظه کاری معرفی کرد(کاوه مهرانی و همکاران، 1390).
در این پژوهش ضرایب محافظه کاری برای هر شرکت بوسیله مدل باسو استخراج شده، سپس، شرکتها براساس ضریب محافظه کاری مرتب شده و به سه گروه تقسیم شده اند. یک سوم بالای طیف به عنوان شرکتها با گزارشگری محافظه کارانه بالا، یک سوم پایین طیف به عنوان شرکتها با گزارشگری تندرو(بامحافظه کاری پایین) و مابقی به عنوان شرکتها با گزارشگری میانه رو(محافظه کاری متوسط) در نظر گرفته شده اند.
1-6-2- متغیر وابسته
دراین تحقیق متغیر وابسته کیفیت اقلام تعهدي میباشد. در توضیح آن باید گفت سود خالص قابل تفكيك به دو جزء نقدي و تعهدي ميباشد. جزء تعهدي سود در برگيرنده و منعكس كننده برآوردها و قضاوتهاي مديريت است که بطور بالقوه می تواند متأثر از انگیزه های منفعت جویانه وی نیز باشد. در تحقیق حاضر، جهت اندازهگيري کیفیت اقلام تعهدی از مدل دچو و ديچو (2002) استفاده شدهاست. اين مدل عبارت است از برازش رگرسيون اقلام تعهدي جاري بر جريانهاي نقدي عملياتي سه دوره قبلي، جاري وآتي. در این مدل فرض می شود که اقلام تعهدی با کیفیت بالا، در نهایت، به شکل جریانهای نقدی منعکس می شوند. این در حالی است که اقلام تعهدی که به طور صحیح برآورد نشدهاند، با جریان های نقدی ارتباط ضعیفتری دارند. انتظار میرود مدیرانی که محیط تجاری شرکت را بهتر میشناسند و از ریسکهای آن آگاهی بیشتری دارند، اقلام تعهدی را با دقت بالاتری برآورد کنند(جاکسون،2011)[18]. بر این اساس، چگونگی انعکاس جریانهای نقدی شرکت در اقلام تعهدی کل، از طریق مدل ذیل برآورد می شود.
(1-2) |