نتیجه : حرکت در مسیر تحقق چشمانداز
ویژگیهای برنامهریزی استراتژیک
منطقی و تحلیلی
رسمی و مبتنی بر گامهای تعریف شده است
سازماندهی مطالب موجود
نتیجهگیری بر مبنای گذشته و یا اقتباس از دیگران
تمایل به محاسبه و تحلیل ریاضی
نتیجه : برنامهریزی مفصل
۲-۱-۱۷-۲)ﮐﺎرﮐﺮد ﺗﻔﮑﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ
کارﮐﺮد اﺻﻠﯽ ﺗﻔﮑﺮ اندیشهگرایی اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ، ﺧﻠﻖ چشمانداز اﺳﺖ. چشمانداز، ﺳﻤﺖ و ﺳﻮی ﻣﻄﻠﻮب ﺑﺮای ﺣﺮﮐﺖ ﺳﺎزﻣﺎن را ﻣﺸﺨﺺ میکند. اﺳﺘﺮاﺗﮋی در راﺳﺘﺎی چشمانداز ﺷﮑﻞ میگیرد و ﺳﺎزﻣﺎن را ﺑﻪ ﺳﻮی آن ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ در میآورد. چشمانداز از ﺗﻌﺎﻣـﻞ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ در کسبوکار و ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﯾﯽ ﺑﻪ آنها ﺷﮑﻞ میگیرد و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﯾﮏ آرﻣﺎن ﻣﺸﺘﺮک، ﺳﺎزﻣﺎن را ﯾﮑﭙﺎرﭼﻪ و هم انگیزه میسازد. ﺣﺎﺻﻞ ﮐﺎر، ﺧﻠﻖ ﺑـﺎﻻﺗﺮﯾﻦ ارزش ﺑﺮای ﻣﺸﺘﺮی، ﻣﺰﯾﺖ رﻗﺎﺑﺘﯽ ﺑﺮای ﺳﺎزﻣﺎن و ﺗﻤﺎﯾﺰ از رﻗﺒﺎﺳﺖ. ( رضاییان ۱۳۸۴ :۵۶-۵۲)
۲-۱-۱۷-۳)ﺧﺼﻮﺻﯿﺎت ﯾﮏ ﻣﺘﻔﮑﺮ اﺳﺘﺮاﺗﮋﯾﮏ
اﯾﻦ خصیصهها در ﭼﻬﺎر زﻣﯿﻨﻪ زﯾﺮ ﻣﻌﺮﻓﯽ میشود:
-
- آﯾﻨﺪهﻧﮕﺮ ﺑﻮدن: ﯾﮑﯽ از روشهای ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮای آیندهنگری، برنامهریزی دﻗﯿﻖ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ اﺣﺘﯿﺎج ﺑﻪ اﻣﮑﺎﻧﺎت، آموزشها و ﻧﯿﻞ ﺑﻪ ﯾﺎدﮔﯿﺮی دارد. اﯾﻦ روش ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮان ﮐﻤﮏ میکند ﺗﺎ ﻃﺮز ﻓﮑﺮ ﺧﻮد را ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎً ﺗﻐﯿﯿﺮ دﻫﻨﺪ .
-
- ﻫﻤﻔﮑﺮی: ﻫﻤﻔﮑﺮی عبارت است از ﺑﻪ ﺷﺮاﮐﺖ ﮔﺬاﺷﺘﻦ ﺗﺠﺮﺑﯿﺎت و ﻣﺤﺼﻮﻻت -ﭼﻪ ﺑﺎ ﻣﺸﺘﺮی و ﭼﻪ ﺑﺎ شرکتهای دﯾﮕﺮ- ﯾﮏ ﺷﺮﮐﺖ و ﺧﻂ ﺗﻮﻟﯿﺪ آن هیچگاه ﻧﺒﺎﯾﺪ از ﻓﮑﺮ ﮐﺮدن ﺑﺎﯾﺴﺘﺪ، ﻫﻤﻮاره ﺑﺎﯾﺪ ﭘﻮﯾﺎ و زﻧﺪه و در ﺣﺎل ﻃﺮاﺣﯽ طرحهای ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺮای ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺎﺷﺪ.
-
- ﻣﻮﻓﻖ ﺑﻮدن ﺑﻪ ﺷﯿﻮه ﻣﺘﻔﺎوت: ﻣﺘﻔﺎوت ﺑﺎزی ﮐﺮدن، ﯾﮑﯽ از ﻧﮑﺎت ﻣﻬﻢ ﺑﺮای ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ شرکتها اﯾﻦ اﺳﺖ. اﮔﺮ رﻗﺒﺎ ﺑﺮای ﺑﻪ دﺳﺖ آوردن ﺳﻮد ﯾﮏ روﻧﺪ ﯾﺎ ﯾﮏ ﭘﺮوژه را ﻃﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺷﺮﮐﺖ ﺑﺎﯾﺪ از ﯾﮏ ﻣﺤﺼﻮل ﺟﺪﯾﺪ و ﯾﺎ ﯾﮏ آﮔﻬﯽ ﺗﺒﻠﯿﻐﺎﺗﯽ ﻣﺘﻔﺎوت و ﻣﺆﺛﺮ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺑﮕﯿﺮد. (غفاریان،۱۳۸۵ :۷۷)
-
- ﯾﺎﻓﺘﻦ فرصتهای ﺟﺪﯾﺪ: ﺑﺴﯿﺎری از ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدﻫﺎ ﺑﺮای ﻣﺤﺼﻮﻻت ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺳﺆال درﺑﺎره ﺟﺰﺋﯿﺎت اﻃﻼﻋﺎت و ﯾﺎ اﺣﺘﯿﺎﺟﺎت ﺟﺪﯾﺪ مشتریها ﺷﮑﻞ میگیرد. اﻓﺰاﯾﺶ ﺣﻤﺎﯾﺖ ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز در ﻫﺮ ﻣﺮﺣﻠﻪ از ﭘﯿﺸﺮﻓﺖ، ﻣﺜﻞ ﺗﺨﺼﯿﺺ وﻗﺖ ﺑﯿﺸﺘﺮ در پروژههای ﺷﻐﻠﯽ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺮای ﺑﻪ راه اﻧﺪاﺧﺘﻦ ﺧﻂ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﺟﺪﯾﺪ، ﻣﺆﺛﺮ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ
۲-۱-۱۸)جایگاه موضوعات استراتژیک
هدف بررسی محیط بیرونی و محیط درونی و بررسی ذینفعان، شناخت، کشف و فرمولبندی موضوعات استراتژیک است. چرا که جان مایه برنامه ریزی استراتژیک موفق، تشخیص موضوعات استراتژیک است. معموالً در دنیای واقع با موضوعات استراتژیک برخورد درستی نمیشود، واکنشهای معمولی در قبال موضوعات استراتژیک چنین است:
ندانستن و عدم تشخیص موضوعات استراتژیک
عدم تشخیص بین موضوعات مهم و غیر استراتژیکیا عملیاتی
طفره رفتن از باز گویی موضوعات
تعویق در پرداختن به موضوعات )امروز و فردا کردن
اتخاذ رویکرد عدم شفافیت یا پاک کردن صورت مسئله
ارائه راهکارهای سرسری، زودگذر و غیر عمیق
عدم جرأت در ابراز موضوعات استراتژیک
موضوعات استراتژیک به دو قسمت تقسیم میشوند. یک دسته گزینههای استراتژیک نام دارد که به ایدهها و روش های جایگزین و متفاوت حرکت سازمان در آینده هستند. مثالً سازمان میتواند دامنههای فعالیت )مشتریان جدید-
بازارهای جدید( را تغییر دهد، یا به حوزه های دیگر بپردازد؟)محصوالت و مأموریت متفاوت( معموالً گزینه ها راجع به مواردی است که اکنون وجود ندارد و میتواند بالقوه مطرح و ممکن باشد به عبارتی دیگر راجع به مواردی است که با ورود سازمان به دنیاهای جدید سر و کار دارد. این بخش از موضوعات استراتژیک به دنبال فرصتها و امکانات منفعتهای بالقوه است. (غفاریان،۱۳۸۵)
اما دسته دوم، سؤاالت یا مسایل استراتژیک هستند که راجع به چالشها، مشکالت و موانع موجود هستند و در موردآنها سؤال یا ابهام وجود دارد. برخالف گزینههای استراتژیک این دسته از موضوعات استراتژیک، معموالً راجع به مواردی صحبت میکنند که اکنون وجود دارد یا در آینده مستتر در وضعیت موجود قابل پیش بینی است.
بدین ترتیب در نوع اول موضوعات بیشتر به سراغ نظرها، ایدهها و خلق راهکارهای ممکن و متصور برای آینده میرویم. در این قسمت بیشتر ابتکار، خالقیت، شهود و قضاوت مدیریتی و تجربه نقش دارد. در صورتی که نوع دوم موضوعات، یعنی سؤاالت بیشتر با آمار، اطالعات، اعداد و ارقام و وضعیت جاری سر و کار داریم. در این حالت بررسیهای تحلیلی، کارشناسی و تخصصی نسبت به روش های پیش گفته بیشتر مطرح است. موضوعات استراتژیک هستند که پیش برنده مسیر تفکر استراتژیک مدیران هستند و نه انبوهی از داده های خام و بی ربط.
۲-۱-۱۹)متدولوژی برنامه ریزی استراتژیک پیشنهادی
بر اساس مبانی نظری پیش گفته، فازهای اصلی متدولوژی برنامه ریزی استراتژیک عبارتند از:
-
- برنامه ریزی برای برنامه ریزی
-
- تعیین بیانیه جهتگیری (منشور راهبردی سازمان)
-
- تجزیه و تحلیل محیط داخلی و خارجی سازمان و تجزیه و تحلیل ذینفعان
-
- تعیین موضوعات، و مسایل استراتژیک سازمان
-
- تعیین اهداف استراتژیک و استراتژیهای سازمان و سایر تصمیمات استراتژیک
فاز ۱: برنامه ریزی برای برنامه ریزی
اولین مرحله از فرایند پروژه عبارت است از: آماده سازی جهت انجام پروژه قبل از شروع، یعنی برنامه ریزی برای
برنامه ریزی که قدم اول مینامیم، تشکیل سازمان انجام پروژه، تشکیل کمیته راهبری و کمیته کارشناسی پروژه، آموزش و سازماندهی اجرای پروژه برنامه ریزی و ….. از جمله مواردی است که در برنامه ریزی برای برنامه ریزی اتفاق میافتد و موفقیت برنامه ریزی استراتژیک را حتی پیش از اقدام به تهیه برنامه ریزی استراتژیک تضمین میکند. دوفعالیت کلیدی این مرحله در ادامه توضیح داده میشود.
۱- تهیه رهنمودهای برنامه ریزی: مصاحبه با صاحبنظران داخل برای دریافت نظرات اصلی و کلیدی در مورد مسایل کلیدی که باید روی آنها توجه خاص شود و مواردی که تمرکز فرایند برنامه ریزی باید بدانها معطوف گردد. که این مهم با شناخت افراد صاحبنظر و با تجربه در این زمینه و برگزاری جلسات معارفه و مصاحبه و پر کردن پرسشنامه ها امکان پذیر است. (کیانی،۱۳۷۳)
۲- تدوین منشور پروژه برنا مهریزی استراتژیک: دو قدم قبلی مقدمه ای است بر تدوین طرح پروژه برنامه ریزی استراتژیک، بر طبق رهنمودهای دریافت شده از صاحبنظران و همچنین بررسی و ارزیابی عملکرد گذشته و دیگر مطالب باید طرح پروژه برنامه ریزی استراتژیک نوشته شود که شامل موارد زیر میشود:
محدوده پروژه
مکانیزمهای مدیریت کیفیت پروژه برنامه ریزی استراتژیک
موانع حتمی و احتمالی )ر یسکهای( پروژه و بررسی نحوه برخورد با آنها