<p>۱۳۳۷ آشنایی با «ابراهیم گلستان» و آغاز همکاری با «گلستان فیلم»<br />۱۳۳۹ بازی وهمکاری در فیلم «خواستگاری» برای موسسه فیلم ملی کانادا<br /><a href="https://nefo.ir/"><img class="alignnone wp-image-61″ src="https://ziso.ir/wp-content/uploads/2021/10/THESIS-PAPER-8.png” alt="پایان نامه - مقاله - پروژه” width="274″ height="82″ /></a><br />۱۳۴۱ سال تهیه ونمایش «خانه سیاه است» درخشان ترین فیلم فروغ<br />۱۳۴۲ بازی در نمایش «شش شخصیت در جستجوی نویسنده» اثر«لوییجی پیراندللو»<br />در زمستان این سال جایزه بهترین فیلم مستند فستیوال «اوبرهاوزن» به «خانه سیاه است» تعلق گرفت<br />انتشار تولدی دیگر<br />۱۳۴۳ سفربه آلمان، ایتالیا وفرانسه<br />۱۳۴۴«سازمان یونسکو» فیلمی نیم ساعته از زندگی او تهیه کرد و «برنارد برتولوچی» نیز فیلمی نیم ساعته از وی ساخت<br />۱۳۴۵ بهار، سفر به ایتالیا و شرکت دردومین فستیوال «فیلم مولف» و پذیرفتن پیشنهاد انتشار اشعارش در آلمان، سوئد، انگلستان وفرانسه<br />زمستان، ساعت چهارونیم عصر دوشنبه ۲۴ بهمن بر اثر تصادف در گذشت. انتشار آخرین متن شعر «ایمان بیاوریم به اغاز فصل سرد» در مجلد کتاب<br /><strong>فصل چهارم: سمبل و نماد در آ</stro
کنترل کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی[۱۲] به عنوان یک کنترل کننده ساده و پر کاربرد شناخته شده است. اما از آنجا که پارامترهای مربوط به سیستم ممکن است تغییراتی داشته باشند، مقاومت کنترل کننده در برابر این نوع از تغییرات باید به نحوی در طراحی در نظر گرفته شود تا در حضور این تغییرات بتواند عملکرد قابل قبولی داشته باشد و خروجی مطلوب را با سیگنال کنترلی مناسب تولید نماید. مرجع [۷]، کنترل کننده پایدار مقاوم تناسبی-انتگرالی-مشتقی را به منظور کنترل تاب خوردگی در جرثقیل با کابل کششی پیشنهاد داده است. در ادامه کنترل کننده پیشنهادی را ارائه و نتایج حاصل را نشان خواهیم داد.
روش پیشنهادی در طراحی این نوع کنترل کننده، از الگوریتم ژنتیک در بهینه سازی ماکزیمم-مینیمم، برای پیدا کردن یک کنترل کننده پایدار مقاوم تناسبی-انتگرالی-مشتقی استفاده می کند. مقاومت کنترل کننده براساس معیار پایداری مقاوم خاریتونوف[۱۳] [۷] آزمایش شده است. از این معیار به دلیل عدم قطعیت موجود در پارامترهای مدل جرثقیل با کابل کششی، استفاده می شود.
در این روش کنترلی از کنترل کننده مشتقی-انتگرالی-تناسبی برای کنترل موقعیت سر جرثقیل و از کنترل کننده مشتقی-تناسبی برای کنترل تاب خوردگی استفاده شده است، که در شکل (۲-۲) قابل مشاهده می باشد.
شکل (۲-۲): نمودار بلوکی کنترل جرثقیل با کابل کششی[۳]
بنابراین میبایست در طراحی کنترل کننده پنج بهره برای کنترل تعیین کرد. با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک این پنج بهره محاسبه میگردند. خروجیهای سیستم، موقعیت سر جرثقیل و زاویه کابل با سر جرثقیل است. ابتدا با آزمایش حلقه باز مدل خطی جرثقیل بدست می آید و سپس با توجه به شکل (۲-۲) تابع تبدیل حلقه بسته[۱۴] محاسبه می شود و در نهایت تابع مشخصه سیستم به صورت زیر بدست می آید:
(۲-۱۳) (۲-۱۴) (۲-۱۵)
,
در روابط بالا بهرههای مربوط به کنترل کننده های مشتقی-انتگرالی-تناسبی و مشتقی- تناسبی میباشند که با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک تعیین میشوند. طول کابل عدم قطعیتی در بازه دارد. پارامتر ثابتی است که در طی آزمایش حلقه باز برای شناسایی پارامترهای مدل خطی بدست می آید. پارامتر نیز از آزمایش حلقه باز بدست می آید با این تفاوت که این پارامتر وابسته به جرم بار میباشد و از آنجا که جرم بار عدم قطعیتی در بازه دارد باعث می شود که نیز دارای عدم قطعیتی در بازه باشد بنابراین ضرایب چند جمله ای بالا به دلیل عدم قطعیت در مدل سیستم که همان تغییرات طول کابل و جرم بار می باشند در بازه ای تغییرات دارند که به این نوع چندجملهای، چندجملهای بازهای گفته می شود.
طبق تئوری خاریتونوف یک چندجملهای بازهای پایدار مقاوم است اگر و فقط اگر همه ریشه های آن اکیدا شامل بخش های حقیقی منفی باشند[۷].
با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک[۱۵] بهرههای مربوط به کنترل کنندهها یعنی تعیین میگردند. تابع مورد کمینه سازی در این الگوریتم به صورت در نظر گرفته شده است که به صورت زیر تعریف شده است.
(۲-۱۶) (۲-۱۷)
در رابطه بالا مدل مرجعی است که طراح، علاقمند است دینامیک موقعیت سر جرثقیل شبیه به آن عمل نماید و تغییرات ، تغییرات زمان نشست را حاصل می شود. دراین طراحی انتخاب شده است که مربوط به زمان نشست[۱۶] ۵ ثانیه است. زمان صعود[۱۷] و زمان نشست میباشد. به طور خلاصه روش پیشنهادی برای کنترل جرثقیل به صورت زیر است: (توضیحات مربوط به مدل را می توانید در مرجع [۷] ببینید)
ساده سازی مدل غیر خطی به یک مدل خطی
تعیین پارامترهای مدل خطی بر اساس پاسخ حلقه باز
بدست آوردن معادله مشخصه حلقه بسته با ضرایب بازهای (چندجملهای بازهای) که در واقع همان اعمال عدم قطعیت موجود در مدل است.
در نظر گرفتن تئوری خاریتونوف (بدست آوردن چند جملهایها به ازای مقادیر ابتدایی و انتهایی ضرایب بازهای)
بدست آوردن بهرههای کنترلی با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک.
بررسی تئوری خاریتونوف با بهره گرفتن از ضرایب بدست آمده در قسمت قبل ( بررسی پایداری مقاوم)
اگر پایداری مقاوم حاصل شد توقف مراحل، در غیر این صورت مجددا بهرههای کنترل کنندهها را با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک بدست میآوریم.
جدول (۲-۲) مقادیر بهرههای کنترل کننده را نشان میدهد که با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک بدست آمدهاند و در عین حال شرط پایداری مقاوم را نیز ارضا می کنند.
جدول (۲-۲): مقادیر بهرههای کنترل کننده مقاوم مشتقی-انتگرالی-تناسبی
PID | PD | |||
۱۹۳۱/۱۲۵ | ۰۰۱۲/۰ | ۲/۹۷ | ۰۰۳۲/۰ | ۹۴۵۴/۱۹۷ |
۲-۲-۲- کنترل کننده تناسبی-انتگرالی-مشتقی بر اساس الگوریتم ژنتیک
در این روش نیز مانند قبل از دو کنترل کننده برای کنترل جرثقیل با کابل کششی استفاده شده است کنترل کننده [۱۸]PD برای مقابله کردن با نوسانات بار و کنترل کننده [۱۹]PID برای کنترل موقعیت سر جرثقیل.[۴]
برای تعیین بهرههای کنترل کننده از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است و هدف آن است که بار، در زمانی قابل قبول با کمترین نوسان به موقعیت مطلوب برسد. در الگوریتم ژنتیک مورد نظر تابع برازش به صورت تعریف شده است که در این رابطه ترکیبی از معیار انتگرال زمان ضرب شده در قدرمطلق خطا ([۲۰]ITAE) و انتگرال قدرمطلق خطا ([۲۱]IAE) و یا میانگین مربع خطا و یا به صورت انتگرال خطا بعلاوه ضریب وزنی از ولتاژ ورودی میباشد. برای بررسی میزان کارایی[۲۲] کنترل کنندهها از معیاری به صورت زیر استفاده شده است [۴].
(۲-۱۸)
در رابطه بالا همانند رابطه قسمت قبل میباشد و مدل مرجعی است که طراح، علاقمند است دینامیک موقعیت سر جرثقیل شبیه به آن عمل مینماید. تغییرات ، تغییرات زمان نشست را حاصل می شود. دراین طراحی انتخاب شده است که مربوط به زمان نشست ۵ ثانیه است. هر چه مقدار P کمتر باشد، میزان کارآیی سیستم بیشتر است.
نمودار مربوط به آن در شکل (۲-۳) نشان داده شده است.
شکل (۲-۳): مدل مرجع مورد نظر طراح برای عملکرد دینامیکی موقعیت سر جرثقیل [۴]
در جدول (۲-۳) بهرههای بهینه بدست آمده کنترل کنندهها با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک به ازای توابع برازش مختلف نشان داده شده است.
جدول (۲-۳): بهره های بهینه کنترل کنندهها با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک
ng><br /><strong>ثار فروغ فرخزاد</strong><br /><strong>فصل چهارم</strong><br /><strong>سمبل و نماد در آثار فروغ فرخزاد</strong><br /><strong>۴-۱ </strong><strong>ساخت نمادها</strong><br />نمادگرایی (بدون توجه به کارکردهای متفاوت آن در هر دوره) از دیرترین روزگاران تا به امروز، در تار و پود روان و ذهن آدمیان جای داشته است. نمادها از دیدگاه روانشناسی پلی هستند برای ارتباط ما با عمیقترین و مرموزترین بخش روانمان؛ بخشی که از دسترس خود آگاهی ما دور است و سرچشمه رفتارها و احساسات ما تلقی میشودنمادها میتوانند آگاهانه یا ناآگاهانه ساخته شوند. گاهی عوامل بیرونی و گاهی عوامل درونی باعث – خلق نمادها میشوند. شاعران معمولاً نمادها را از زمینههای فرهنگی موجود در جامعه و گاهی از سنن ادبی و تلمیحات استخراج میکنند اما باید توجه داشته باشیم که نمادها غالباً ریشه در باورهای کهن مردمی دارند و از ناخودآگاه انسانها سر بر میآورند. هر چند نویسنده و شاعر قادر است به مناسبت بحث، هر چیزی را تبدیل به نماد کند. گاه دو عنصر رویا وتخیل در شعر برخی از شاعران سمبولیست آنقدر اوج می گیرد که ماهیت اشیاء را در نظر آنها دگرگون می سازد آنگونه مه رمبو در سایه این خیال فرا رونده «یک کارخانه را به شکل یک مسجد می دید»<br />نمادگرایی در شعر فروغ در حقیقت از مجموعه <strong>تولدی دیگر</strong> و شعر «باد ما را خواهد برد» شروع می شود و در شعرهای بعدی اش به کمالمی رسد. در دفتر های<strong>اسیر، دیوار و عصیان</strong>، هنوز اثری از نمادگرایی شاعر دیدهنمی شود و آنچه هست تشبیه است و اندکی استعاره. اما در شعرهای مجموعه <strong>تولدی دیگر و ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد، </strong>فروغ بسیاری از عناصر و مظاهر طبیعت را به صورت نمادین در راستای بیان اندیشه هایش به کار می گیرد.<br /><strong>۴-۲ </strong><strong>نماد شناسی آب در اشعار فروغ</strong><br />واژهی آب و دیگر واژه های مرتبط با آن مانند چشمه،جوی و دریا در آثار نخستین فروغ معنای قراردادی خود را القا میکنند و در نهایت وقتی او خواسته است به زبان شعر نزدیک شود این واژه ها را اغلب به عنوان مشبه یا مشبه به در ساختار یک تشبیه ویا استعاره- غالباً مستعمل- بهکار برده است<br />خورشید رفته است و نفس های داغ شب<br />بر سینه های پر تپش آب می خورد<br />«فرخزاد : ۱۳۷۸، ۴۵»<br />کاش بر ساحل رودی خاموش<br />عطر مرموز گیاهی بودم<br />«همان ،۷۴»<br />تو موجی و دریای حسرت مکانت «همان :۸۵»<br />آبها پاکیزه تر از قطره های اشک<br />نهرها بر سبزه های تازه لغزیده<br />«فرخزاد: ۱۳۴۷ ،۳۵»<br />جوی خشکیده همچو چشمی کور<br />خالی از آب و از نشانهی او<br />همچنانکه میبینیم در این نمونه ها واژه های آب، چشمه و جوی در معنای قاموسی خود به کار رفته اند و ذهن مخاطب با شنیدن و دیدن آنها یا مستقیماً به مصادیق بیرونی شان متوجه می شود یا در نهایت به تشبیه یا استعاره می رسد؛ اما پس از تحول فکری فروغ بسیاری از این واژه ها در برخی از اشعار، نه به عنوان یک واژه،بلکه به عنوان نماد به کار رفته اند و روابط متعدد معنایی و زیبایی شناختی، جایگاه آنها را در شعر مشخص کرده است.<br />آب یکی از عناصر چهارگانه ای است که در اعتقاد قدما عنصری بسیط محسوب می شد؛ عنصری که به همراه باد، خاک و آتش درآفرینش جهان به کار رفته است. فروغ در اشعار خود بارها این عناصر را به شکلهای مختلف به کار برده است و اگر به بسامد آنها در دو دفتر واپسین او بنگریم عمق توجه فروغ به آنها رادر می یابیم.<br />چرا توقف کنم<br />من از عناصر چهار گانه اطاعت می کنم<br />و کار تدوین نظامنامه قلبم<br />کار حکومت محلی کوران نیست<br />«فرخزاد: ۱۳۵۵، ۸۱»<br />فروغ به نماد آب از زوایای مختلفی نگریسته و در شرایط متفاوت برداشت های مختلفی از آن داشته است. در شعر <strong>بعد از تو</strong>، آب وسیله ای است برای ایجاد از دست دادن معصومیت کودکی و گرفتار شدن در فضاییکه با روح شاعر سنخیتی ندارد جان شاعر را آزرده و او را به مقامی رسانیده که باید راز از دست دادن معصومیت خویش را به عنوان انسانی نوعی بازتاب دهد و آگاهی خویش را با جامعه در میان نهد. این آگاهی به انحای مختلف در این شعر نمایان می شود<br />برخاستم و آب نوشیدم<br />و ناگهان به خاطر آوردم<br />که کشتزارهای جوان تو از هجوم ملخ ها چگونه ترسیدند<br />«فرخزاد:۱۳۵۵ ، ۳۶»<br />شاعر از خواب بیدارمی شود اما این بیداری به منزلهی آگاهی نیست و چه بسا انسانهایی که در ظاهر بیدارند اما بصیرت کافی را ندارند و چه بسا انسان هایی که نگاه میکنند و نمی بینند.<br />میان پنجره و دیدن / همیشه فاصله ایست» (همان: ۱۹)<br />شاعر علاوه بر بیدار شدن به عواملی دیگر نیازمند است که بتواند به آگاهی برسد. آب در اینجاهمین نقش را ایفا میکند و می تواند تحولی چشمگیر در ادراک شاعر ایجاد نماید. انسانیکه با گذر از کودکی و نگاه به توانایی های ظاهری، خود را خوشبخت می پندارد با مروری دیگر در می یابدکه هر چه بزرگتر می شود از هویت خویش بیشتر فاصله میگیرد. درمی یابد که انسانها رنگ معصومیت را باخته اند و قاتل یکدیگر شده اند. گذر از معصومیت کودکی راه قبرستان را هموار میکند و باعث می شود که شاعر بداند.<br />ما هر چه را که باید<br />از دست داده باشیم، از دست داده ایم «همان:۳۶»<br />نماد آب نمونه های زیادی همراه با واژهی ترس آمده و اغلب شاعر را از آن مصون نگه داشته است. گاه رسیدن به آب باعث مصونیت از بیمی می شود و گاه نترسیدن مقدمه ای برای رسیدن به آب.<sup> </sup>در شعر فتح باغ که چشم زدی به هبوط آدم دارد، فروغ نترسیدن را عامل هبوط می داند. هبوطی که برای انسان منافع و مضاری توامان داشت؛ اگرچه بسیاری تنها جنبهی منفی آن را میبینند. درخت معرفتی که به عقیدهی اخوان باری جز شک و حیرت ندارد .فروغ را به راهی می برد که او می تواند به چراغ و آب و آیینه پیوند بخورد</p>