معرفتی در کنار سایر سطوح معارف
۱۱۷
۹۰
حرفهای چون سایر حِرَف
۶۷
۹/۵۰
جمع
۱۵۰
۱۰۰
جمع
۱۵۰
۱۰۰
میزان رضایت شغلی و عوامل مؤثر بر آن
۴/۱ درصد پاسخگویان دارای رضایت شغلی بسیارپایین، ۴/۱ درصد آنها دارای رضایت پایین، ۵/۱۲ درصد آنها متوسط و ۳/۴۷ درصد آنها بالا و ۵/۳۷ درصد آنها دارای رضایت شغلی خیلیبالایی هستند. میانگین رضایت شغلی پاسخگویان ۱۸/۴ میباشد که در فاصله نمرات ۱ تا ۵ میانگین بالایی است.
عوامل نارضایتی شغلی به دو دسته تقسیم شدهاند. یکدسته نارضایتیها را بیشتر به عوامل بروننهادی و عمدتاً به جهان پایه که جهانی دینی است نسبت میدهند و دستهای دیگر نارضایتیها را بیشتر به عوامل دروننهادی؛ یعنی علم و ایدئولوژی همراه آن نسبت میدهند. نتایج به دست آمده نشانگر آن است که ۲/۱۵ درصد پاسخگویان خیلیکم، ۲/۲۳ درصد آنها کم، ۵/۲۷ درصدمتوسط، ۴/۱۷ درصد آنها زیاد و ۷/۱۶ درصد آنها خیلی زیاد نارضایتی شغلی خود را به عوامل بروننهادی نسبت میدهند. میانگین انتساب نارضایتی شغلی به عوامل بروننهادی ۹۷/۲ است. همچنین ۸/۲۷ درصد پاسخگویان خیلیکم، ۸/۲۳ درصد آنها کم، ۶/۲۰ درصدمتوسط، ۵/۱۳درصد آنها زیاد و ۳/۱۴ درصد آنها خیلی زیاد نارضایتی شغلی خود را به عوامل دروننهادی نسبت میدهند. میانگین انتساب نارضایتیهای شغلی به عوامل دروننهادی ۶۲/۲ است. از مقایسۀ میانگینها این نتیجه به دست میآید که پاسخگویان نارضایتی شغلی خود را بیشتر به عوامل برون نهادی نسبت میدهند تا عوامل درون نهادی اگرچه این تفاوت خیلی زیاد نیست. این آماره از این جهت حائز اهمیت است که عوامل دروننهادی بیشتر ناظر به آسیبهای درون نهاد علم یا ایدئولوژی همراه آن است و عوامل بروننهادی بیشتر ناظر به تنگناهایی است که جهان اجتماعی دینی برای نهاد علم ایجاد میکنند.
تعلق صنفی ـ تخصصی
در این پژوهش شغل را یکی از دالانهای مهم ارتباط افراد با جهانهای اجتماعی دینی و دنیوی دانستیم و میان متغیرهای شغلی ـ تحصیلی و متغیرهای روانی ـ اخلاقی افراد قائل به همتغییری شدیم. حلقه واسط این ارتباط را احساس تعلق صنفی ـ تخصصی افراد میدانیم. فرد به میزانی که حاضراست خود را با تعلق صنفی ـ تخصصی معرفی کند و پیوند و عضویت حرفهاش را ارج بنهد، میتوان به تأثیر نهاد علم بر ویژگیهای اخلاقی فرد اطمینان حاصل کرد. این متغیر یک بار به طور مستقل و یک بار در مقایسه با سایر پیوندهای اجتماعی فرد از قبیل تعلقات خانوادگی، دینی، ملّی و …. سنجیده شده است.
۸/۸ درصد پاسخگویان دارای تعلق صنفیـ تخصصی بسیار پایین، ۳/۲۴ درصد آنها پایین، ۲۵ درصد آنان متوسط، ۹/۱۴ درصد آنان بالا و ۲۷ درصد آنان دارای تعلق صنفی ـ تخصصی بسیار بالا هستند. میانگین تعلق صنفیـتخصصی پاسخگویان ۲۷/۳ است که در فاصله نمرات ۱ تا ۵ میانگین متوسطی است. این نتایج در مقام مقایسه با سایر تعلقات هویتی نیز به دست آمده است. ۳/۹ درصد پاسخگویان تعلق صنفیـ تخصصی خود را در قبال سایر تعلقات هویتی از قبیل پیوندهای دینی، خانوادگی، ملّی و … دارای اولویت خیلیپایین(اولویت پنجم)، ۵/۱۷درصد آنها دارای اولویت پایین(چهارم)، ۸/۲۷ درصد آنها بینابین(اولویت سوم)، ۶/۲۰ درصد آنان دارای اولویت بالا(اولویت دوم) و ۷/۲۴ درصد آنها دارای اولویت بسیار بالا(اولویت اول) دانستهاند. میانگین تعلق صنفی ـ تخصصی در مقایسه با سایر هویتهای اجتماعی افراد ۳۴/۳ است که در فاصله نمرات ۱ تا ۵ نیز نزدیک میانگین متوسطی است. این متغیر با پرسشهایی سنجیده و در جدول شماره ۱۵-۴ خلاصه شده است.
۱۵-۴- توزیع پاسخگویان برحسب میزان اثر پذیری از نهاد علم و دانشگاه
ویزگی
رضایت شغلی
عوامل مؤثر بر رضایت شغلی
هویت صنفیـ تخصصی
عوامل بروننهادی
عوامل دروننهادی
مطلق
نسبی(درمقایسه با سایر هویتها)
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
تعداد
درصد
خیلیپایین
۲
۴/۱
۲۱
۲/۱۵