۵۱
۱/۱۹
۴۶/۷
۰/۸۹
۰۵/۱
۱/۰
۱۷
۶۰
۲۳
۳/۱۰
۳۷۰
۲-۲- عملیات آماده سازی زمین
زمین آزمایش ابتدا در پاییز سال قبل شخم عمیق و مجددا در اردیبهشت ۱۳۹۱ شخم سطحی زده شد و سپس در دو نوبت و به طور عمود بر هم دیسک زده شد. سپس با بهره گرفتن از نیروی کارگر ردیف هایی با فاصله ۵۰ سانتی متر ایجاد شد و هر واحد آزمایشی شامل کرت هایی در ردیف های کاشت به طول ۳ و عرض ۵/۲ متر (۵ ردیف کاشت) در نظر گرفته شد. فاصله بوتهها از هم ۱۵ سانتیمتر بود.
۲-۳- مشخصات طرح آزمایش
آزمایش به صورت اسپلیت پلات در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با ۳ تکرار انجام گرفت. در این آزمایش نیتروژن در سه سطح (اوره، نیتروکسین و شاهد) با عنوان کرت اصلی و محلولپاشی عناصر کم مصرف به عنوان کرت فرعی در در چهار سطح (اسید بوریک، سولفات آهن، سولفات روی و شاهد) بر روی گیاه لوبیا چیتی مورد ارزیابی قرار گرفت.
۲-۴- عملیات زراعی کاشت، داشت، برداشت
پس از آماده سازی خطوط کاشت، کاشت در ششم خرداد ماه با دست و به صورت هیرم کاری با فواصل ۱۵سانتی متر روی ردیف و در عمق ۵-۳ سانتی متری خاک انجام شد. برای اطمینان از دستیابی به تراکم مطلوب در هر کپه ۳-۲ عدد بذر کاشته شد و در موقع تنک کردن در مرحله ظهور برگ های سه برگچه ای برای تنظیم فاصله مورد نظر بین بوته های روی ردیف بوته های اضافی حذف شدند. طی فصل رشد در موقع لزوم وجین با دست صورت گرفت. بیماری خاصی در مزرعه مشاهده نشد.
۲-۵- صفات اندازه گیری شده
صفات اندازه گیری شده عبارت بودند از:
۱- طول غلاف، ۲- تعداد دانه در غلاف، ۳- تعداد غلاف در بوته، ۴- وزن خشک غلاف، ۵- وزن خشک بوته، ۶- ارتفاع بوته، ۷- وزن صد دانه، ۸- درصد پروتئین دانه، ۹- عملکرد پروتئین، ۱۰ عملکرد دانه، ۱۱-عملکرد بیولوژیک، و ۱۲- شاخص برداشت دانه.
برای اندازه گیری از هر واحد آزمایشی در انتهای فصل رشد تعداد ۵ بوته به تصادف برداشت شده و ارتفاع بوته (بر حسب سانتی متر)و توسط خط کش، طول غلاف در هر بوته بر حسب سانتیمتر و توسط خط کش اندازه گیری شد. همچنین تعداد غلاف در بوته و تعداد دانه در هر غلاف در ۵ بوته مورد اشاره شمارش گردید. درصد پروتئین نیز توسط دستگاه کجلدال مدل v40 اندازه گیری شد.
۲-۵-۱- وزن هزار دانه
از عملکرد دانه برداشت شده به ازای هر کرت ۴ تکرار ۱۰۰ تایی شمارش و توزین شدند و میانگین آنها برای محاسبه وزن هزار دانه مورد استفاده قرار گرفت.
۲-۵-۲- عملکرد دانه
به منظور تعیین عملکرد در هر کرت دو ردیف کناری (از ۵ ردیف موجود) و نیم متر از ابتدا و انتهای آنها حذف و بقیه کرت جهت تعیین عملکرد دانه برداشت شد و در نهایت عملکرد دانه با ثابت شدن وزن آنها با رطوبت ۱۳ درصد محاسبه شد و بر حسب کیلوگرم در هکتار گزارش شد.
۲-۵-۳- عملکرد بیولوژیک
برای تعیین عملکرد بیولوژیک در هر کرت از سطحی که برای عملکرد دانه در نظر گرفته شده بود، ابتدا دانه ها از بوته جدا و سپس بوته ها به همراه پوسته غلاف ها و برگ ها به مدت ۴۸ ساعت در آون با دمای ۷۵ درجه سیلسیوس نگهداری و سپس توزین شدند و بر حسب کیلوگرم در هکتار گزارش شد.
۲-۵-۴- شاخص برداشت
برای این منظور از رابطه زیر استفاده شد
×۱۰۰
عملکرد اقتصادی
(فرمول ۲-۱). = شاخص برداشت(HI)
عملکرد بیولوژیک
۲-۵-۵- درصد پروتئین دانه
یک گرم از دانه های رسیده و آسیاب شده را همراه با ۵ گرم کاتالیزور (سولفات مس، سولفات پتاسیم و اکسید سیلسیوم) و ۲۰ میلی لیتر اسید سولفوریک در لوله ها ریخته و در دستگاه کجلدال قرار داده شد. دمای دستگاه را روی ۲۵۰ درجه سیلسیوس تنظیم و پس از سپری شدن این مدت، دمای دستگاه را روی ۴۱۰ درجه سیلسیوس تنظیم کرده و به مدت یک و نیم ساعت زمان گرفته شد سپس نمونه ها را خارج کرده و پس از خنک شدن به هر کدام ۲۰ میلی لیتر آب مقطر اضافه کرده و در دستگاه دوم کجلدال قرار میدهیم. بعد از اضافه کردن سود سوز آور در دستگاه، نمونه ها از دستگاه کجلدال خارج و با اسید سولفوریک تیترازول تیتر مینمائیم. مقدار اسید مصرف شده در تیتراسیون را در فرمول ذیل گذاشته و میزان نیتروژن مشخص میشود. درصد پروتئین از حاصل ضرب نیتروژن در عدد ۲۵/۶ به دست میآید.
وزن نمونه/ (۰۰۰۱۴/۰ × مقدار اسید مصرف شده در تیتراسیون)}= درصد نیتروژن}× ۱۰۰
۲۵/۶× درصد نیتروژن = درصد پروتئین
۲-۵-۶- عملکرد پروتئین دانه
از حاصل ضرب درصد پروتئین دانه و عملکرد دانه هر تیمار، عملکرد پروتئین دانه به دست آمد و بر حسب کیلوگرم در هکتار بیان شد.
۲-۶- تجزیه آماری داده ها و نرم افزار های مورد استفاده
تجزیه آماری داده ها بر اساس مدل آماری طرح مورد استفاده توسط نرم افزار MSTATC و SAS انجام شد. لازم به ذکر است که قبل از تجزیه واریانس، آزمون نرمال بودن داده ها و اشتباهات حاصله بر اساس مدل آماری طرح مورد استفاده انجام شد. مقایسه میانگین های هر صفت با آزمون دانکن در سطح احتمال ۵ درصد انجام گرفت همچنین برای رسم نمودار ها از نرم افزار Excel استفاده گردید.
فصل سوم- نتایج و بحث
۳-۱- طول غلاف
نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که اعمال تیمارهای نیتروژن و محلولپاشی عناصر کم مصرف اثر معنی داری را بر طول غلاف لوبیا به ترتیب در سطح احتمال ۵ و ۱ درصد داشت (جدول ۳-۱). طویل ترین غلاف در اثر مصرف نیتروکسین بهدست آمد که تفاوت معنیداری با مصرف اوره نشان نداد. کوتاه ترین طول غلاف لوبیا مربوط به تیمار شاهد بدون مصرف کود بود (نمودار ۳-۱). از لحاظ محلولپاشی عناصر کم مصرف با توجه به نمودار ۳-۲ مشاهده گردید که بیشترین طول غلاف مربوط به تیمار محلولپاشی اسید بوریک بود و کمترین مقدار را تیمار شاهد به خود اختصاص داد. بر پایه گزارش رحیمزاده و همکاران (۱۳۹۰) استفاده از کود زیستی نیتروکسین به طور معنیداری نسبت به تیمار شاهد باعث افزایش طول غلاف میشود. کاپولنیک و همکاران (۱۹۹۱) گزارش کردند که تلقیح گندم و سورگوم با کودهای نیتروژنه باعث تسریع در ظهور سنبلهها و گلدهی میشود و طول سنبله و تعداد سنبلچهها را افزایش میدهد. بهبود شرایط تغذیه ای و نقش مثبت آهن، روی و منگنز میتواند در فتوسنتز و عملکرد فتوسیستمهای نوری در افزایش شاخصهای رشد از قبیل ارتفاع بوته و طول غلاف موثر باشد. کمبود عناصر کم مصرف به علت تاثیر سوء بر بیوسنتز اکسین میتواند باعث کاهش ارتفاع ساقه، طول غلاف و عملکرد گیاه شود (ملکوتی و طهرانی، ۱۳۷۷). تحقیقات نشان میدهد مصرف برگی عناصر ریزمغذی آهن، روی و منگنز با افزودن بر ارتفاع بوته و طول غلاف موجب افزایش عملکرد ماده خشک در ذرت میشود (وایتی و چامبلیس، ۲۰۰۵). رحیمی و مظاهری (۱۳۸۷) اظهار نمودند که فراهم آوری عنصر آهن موجب افزایش در خصوصیات فنولوژیکی گیاه میگردد.
نمودار۳-۱- مقایسه میانگین تیمارهای مختلف نیتروژن روی طول غلاف گیاه لوبیا چیتی
نمودار۳-۲- مقایسه میانگین تیمارهای مختلف محلولپاشی عناصر کم مصرف روی طول غلاف گیاه لوبیا چیتی
۳-۲- تعداد دانه در غلاف
براساس نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها، اثر نیتروژن و محلولپاشی عناصر کم مصرف و همچنین اثر متقابل نیتروژن و محلولپاشی عناصر کم مصرف روی تعداد دانه در غلاف در سطح احتمال یک درصد معنیدار بود (جدول ۳-۱). با توجه به نمودار مقایسه میانگین صفات (نمودار۳-۳) بیشترین تعداد دانه در غلاف از تیمار اوره و محلولپاشی سولفات آهن بدست آمد و کمترین مقدار نیز مربوط به تیمارهای شاهد بود. کاهش تعداد دانه در بوته در شرایط کمبود مواد تغذیه ای نشان دهنده اثر این مواد در آمادگی اعضای رویشی برای تولید دانه است (رز و همکاران، ۲۰۰۵). عناصری مانند آهن که در فعالیتهای فتوسنتزی شرکت میکنند میزان تولید شیره پرورده را در گیاه بالا میبرند و چنانچه میزان صادرات فتوسنتزی به اندام های گیاهی در مرحله گل دهی به خوبی صورت پذیرد، باعث افزایش تعدا دانه در گیاه میشود. علت بالا بودن تعداد دانه در گیاه را شاید بتوان در عدم وجود محدودیت منبع در شرایط مصرف کودهای حاوی عناصر کم مصرف دانست. فراهم آوردن عنصر آهن در ذرت باعث افزایش صفاتی چون تعداد دانه در ردیف و تعداد دانه در بلال شد (چاکرالحسینی و همکاران، ۱۳۸۱). افزایش تعداد دانه در گیاه در اثر محلول پاشی روی نیز توسط موحدی و همدرس ثانوی (۱۳۸۵) در گلرنگ گزارش شده است .کاهش تعداد دانه در شرایط کمبود مواد تغذیه ای نشان دهنده اثر منفی عدم استفاده از این مواد بر آمادگی اعضای زایشی برای تولید دانه است (رز و همکاران، ۲۰۰۵). شرفی و همکاران (۱۳۷۹) اعلام داشتند که وجود نیتروژن کافی در خاک و گیاه در کنار غلظت مناسب عناصر کم مصرفها در عصاره گیاهی از سقط بیش از حد دانه ها جلوگیری می کند. لذا در صورت عدم وجود محدودیت منبع، محدودیت مخزن نیز کمتر پیش می آید.
نمودار۳-۳- مقایسه میانگین اثر متقابل تیمارهای مختلف نیتروژن و محلولپاشی عناصر کم مصرف روی تعداد دانه در غلاف
۳-۳- تعداد غلاف در بوته