۹۸/۱-
lnDISij
۵۸/۰-
۰۰۰/۰
۶۳/۱۰-
C
۸۲/۲۴
۰۰۰/۰
۷۷/۸
Wald chi2(6)=81/717
Prob > chi2=000/0
منبع: یافتههای پژوهش
با توجه به نتایج تمامی متغیرها در سطح اهمیت ۵% معنادار هستند. ضریب متغیرهای درآمد سرانه اثرگذاری مثبت این متغیرها را بر حجم تجارت دوجانبه نشان میدهد. با افزایش یک درصدی درآمد سرانه کشورهای مبدا و مقصد به ترتیب به میزان۶۸/۱ درصد و ۵۲/۱ درصد در تجارت خدمات گردشگری افزایش اعمال می شود. افزایش درآمد سرانه هم در کشور مبدا باعث افزایش گردشگری و تجارت خدمات گردشگری می شود و همچنین در کشور های مقصد افزایش در درآمد سرانه موجب افزایش ارائه خدمات گردشگری بیشتر و با کیفیت مناسب تر می شود و به دنبال این افزایش امکان مبادله، تجارت این خدمات افزایش می یابد. با توجه به جدول (۴-۴) مشخص است که تاثیر افزایش در درآمد سرانه کشورهای مبدا در افزایش تجارت بین الملل به مراتب بیشتر از افزایش درآمد سرانه در کشورهای مقصد است. تغییرات نرخ ارز نشان دهنده اثرات منفی این متغیر بر حجم تجارت است هر چه تغییرات نرخ ارز بیشتر شود حجم تجارت کاهش مییابد؛ زیرا هزینه سفر بیشتر شده و امکان استفاده بیشتر از خدمات گردشگری را کاهش میدهد. تغیرات نرخ ارز همچنین بر قدرت خرید افراد اثر گذار است و افزایش نرخ ارز در کشور مبدا باعث کاهش قدرت خرید افراد این کشور خواهد بود. فاصله جغرافیایی با علامت منفی نشان میدهد که هر چه فاصله بین مبدا و مقصد گردشگری کمتر باشد حجم تجارتی که صورت میگیرد بیشتر می شود. در زمان بحران به علت شرایط بد مالی مقاصدی که فاصلهی کمتری داشتند بیشتر مورد توجه قرار گرفتند زیرا شرایط بد مالی هزینه های حمل و نقل را به میزان زیادی تحت تاثیر قرار داد. باید توجه شود که برای تجارت خدمات گردشگری، فاصله جغرافیایی در هزینه های حمل و نقل اثر می گذارد بنابراین گردشگران پس از سفر به مقاصد مورد نظر (که قابلیت جایگزینی با سایر مقاصد را نداشته باشد)، از سایر خدمات گردشگری بدونه توجه به فاصله مقصد و مبدا استفاده می کنند و تجارت خدمات گردشگری نسبت به تجارت خدمات کمتر تحت تاثیر فاصله جغرافیایی است. در بررسی که در این پژوهش صورت گرفت کشورهای مقصد منحصر به فرد نبوده و با توجه به نتایج جدول (۴-۴)، در زمان بحران مالی مقاصد نزدیکتر به جای این کشورها جایگزین شده اند.
شاخص بحران دارای علامت منفی است که نشان دهنده اثر منفی شرایط مالی بحرانی است. در شرایط بد مالی امکان تجارت و سفرهای گردشگری به شدت کاهش می یابد که این به علت افزایش در هزینه های گردشگری و همچنین کاهش در درامد واقعی و اسمی در زمان بحران و شرایط بد مالی است.
۴-۳-خلاصه و نتیجه گیری:
در این فصل اثر بحران مالی بر تجارت خدمات بر مبنای الگوی تصریح شده در ابتدای این فصل، در دو بخش اثر بحران مالی بر تجارت خدمات و اثر بحران مالی بر تجارت خدمات گردشگری با بهره گرفتن از داده های تابلویی تخمین زده شد و نتایج برآورد الگوها بیان شده است. سپس آزمونهای صورت گرفت ذکر شده است.
نتایج کلی بیان می کند تغییرات شرایط مالی اثر مستقیم بر تجارت دوجانبه خدمات گردشگری و کل خدمات دارد. در الگوهای برآورد شده متغیرهای درآمد سرانه دو کشور شریک تجاری، نرخ ارز دو کشور، فاصله جغرافیایی بین دو کشور و شرایط مالی بر تجارت خدمات گردشگری و کل خدمات موثر و معنادار هستند.
فصل پنجم:
نتیجه گیری و پیشنهاد
مقدمه:
بحرانهای مالی و اقتصادی هر از چندگاهی به واسطه اتخاذ نادرست سیاستهای پولی و مالی، شاخص های مختلف اقتصادی را تحت تاثیر قرار می دهند. یکی از مهمترین شاخص های اقتصادی، تجارت بین الملل است که در دو بخش تجارت کالا و تجارت خدمات صورت میگیرد. بحران اخیر در سال ۲۰۰۸ از آمریکا شروع و از طریق شاخص های تجاری و سرمایه گذاری به دیگر کشورها وارد شد.
با توجه به آمارهای ارائه شده از سازمانهای مختلف، بحران مالی تاثیر کمتری بر تجارت خدمات نسب به تجارت کالا داشته است؛ از این رو سیاستگذاری صحیح بر این بخش می تواند در زمان بحران اقتصادی کاهش کمتری را در حجم کل تجارت بین الملل ایجاد کند. لذا در این مطالعه به بررسی اختصاصی اثر بحران مالی بر تجارت بین الملل بخش خدمات پرداخته شده است و با توجه به اینکه گردشگردی یکی از مهمترین زیر بخشهای خدمات است یک بررسی موردی در این زمینه نیز صورت گرفته است.
۵-۱-خلاصه پژوهش:
هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر بحران مالی سال۲۰۰۸ بر تجارت دوجانبه خدمات گردشگری و کل خدمات در بین کشورهای عمده شریک تجاری ایران در بخش خدمات است. بر این اساس فصل اول به بیان کلیات پژوهش اختصاص داده شده است. به طوری که پس از بیان مساله و اهداف پژوهش، فرضیه های پژوهش تدوین گردیده است. سپس ضمن توضیح روش پژوهش، جامعه آماری، ابزار مورد استفاده بیان شده است. در فصل دوم، ابتدا تعاریف، مفاهیم و رویکردها ذکر شده است و در ادامه مبانی نظری پژوهش و شواهدی از اثرگذاری بحران بر بخش گردشگری بیان شده است. در نهایت مروری بر مطالعات گذشته داخلی و خارجی انجام شده در زمینه پژوهش مورد توجه قرار گرفته است. فصل سوم، به بسط الگوی اثرگذاری بحران مالی ۲۰۰۸ بر تجارت بخش خدمات و تجارت خدمات گردشگری پرداخته شده است. طبق مبانی نظری برای بررسی تجارت دوجانبه از الگوی جاذبه استفاده شد. سپس متغیرها، منابع آماری و روش مورد استفاده برای برآورد این الگوها در قالب داده های تابلویی شرح داده شده است. در فصل چهارم نتایج برآورد هر یک از الگوهای بیان شده در فصل سوم و الگوهای تصریح شده در فصل چهارم، بیان و تحلیل شده است. در فصل حاضر ابتدا نتایج و دستاوردهای پژوهش ذکر می شود و سپس پیشنهاد و توصیههای سیاستی بر اساس یافتههای پژوهش ارائه می شود.
۵-۲-تحلیل کلی نتایج:
یافتههای پژوهش نشان میدهد که درآمد سرانه دو شریک تجاری، تغییرات نرخ ارز، شاخص بحران مالی و فاصله جغرافیایی بر حجم تجارت خدمات و تجارت خدمات گردشگری موثر است. کشش درآمد سرانه برای خدمات گردشگری کمتر از کل خدمات است زیرا کشورهای که در این پژوهش بررسی شدند اکثرا کشورهایی هستند که خدمات گردشگری جزء کالای لوکس این کشورها نیست.
تاثیر بحران بر خدمات بیشتر از خدمات گردشگری است زیرا خدمات گردشگری طی سفرهای بین المللی مبادله می شود و معمولا سفرهای بین المللی با برنامه ریزی صورت میگیرد و عوامل آنی کمتر تاثیرگذار است. اما کل خدمات شامل خدماتی از جمله خدمات مالی است که این گونه خدمات به صورت آنی صورت میگیرد و عواملی چون شرایط مالی و نرخ ارز تاثیر مستقیم و بیشتری را بر روی کل خدمات نسبت به خدمات گردشگری می گذارد. زمانی که گردشگر برای سفر بین المللی برنامه ریزی کرده است و به آن سفر میرود؛ از برخی از خدمات نمیتواند صرف نظر کند بنابراین تغییرات نرخ ارز یا شرایط مالی تاثیر کمتری بر خدمات گردشگری دارد.
فاصله جغرافیایی به طور مستقیم بر هزینه های مبادله اثر می گذارد و همچنین زیاد شدن فاصله جغرافیایی هزینه های غیر از هزینه حمل و نقل را نیز افزایش میدهد، از جمله این هزینهها میتوان به هزینه بیمه اشاره کرد که هرچه فاصله بیشتر باشد به علت افزایش خطرات احتمالی هزینه بیمه بیشتر می شود بنابراین تجارت کاهش مییابد. در زمان بحران مالی فاصله جغرافیایی بر تجارت خدمات حاصل از گردشگری نسبت به تجارت کل خدمات تاثیر کمتری می گذارد. زیرا خدماتی گردشگری در مقصد گردشگری استفاده می شود و در برگیرندهی هزینه حمل و نقل نیستند. تنها تاثیری که فاصله جغرافیایی بر گردشگری دارد از طریق هزینه بلیط سفر از کشور مبدا به کشور مقصد است. افزایش هزینه بلیط در دوران بحران مالی باعث شد گردشگران به مقاصد نزدیکتر سفر کنند. بنابراین در زمان بحران مالی فاصله جغرافیایی بر تجارت خدمات گردشگری تاثیر کمتری گذاشت.
۵-۳-آزمون فرضیه های پژوهش
در این قسمت ابتدا آزمون فرضیه های پژوهش آورده شده و با توجه به نتایج حاصل از برآورد الگوهای پژوهش، فرضیه های پژوهش به شرح زیر ارزیابی شده است.
۵-۳-۱-آزمون فرضیه اول:
بحران مالی بر تجارت دوجانبه خدمات در کشورهای عمده شریک تجاری ایران در بخش خدمات اثرگذار است.
با توجه به تئوری بیان شده در فصل دوم و نتایج حاصل از برآورد الگوی (۴-۲) عوامل اثرگذار بر تجارت دوجانبه خدمات شامل درآمد سرانه دو کشور شریک تجاری، تغییرات نرخ ارز، وضعیت مالی و فاصله است. نتایج جدول (۴-۲) بیان می کند که درآمد سرانه در کشورهای وارد کننده هر چه بیشتر شود تجارت این کشورها بیشتر می شود. کشش درآمد سرانه برای کشور وارد کننده مثبت و دارای مقدار ۶۷/۱ است که به این معناست که افزایش یک درصدی در درآمد سرانه میزان تجارت دوجانبه بین دوکشور شریک تجاری را به میزان ۶۷/۱ درصد افزایش مییابد. در مورد کشور صادر کننده، کشش درآمد سرانه آن برابر با ۳۵/۱ است که نشان میدهد به ازای افزایش یک درصدی درآمد سرانه کشور صادر کننده تجارت شدوجانبه کشور با شریک تجاریش به میزان ۳۵/۱ درصد افزایش مییابد. افزایش درآمد سرانه کشور صادر کننده موجب افزایش سرمایه گذاری در خدمات و افزایش عرضه خدمات می شود که امکان افزایش در تجارت خدمات را ایجاد می کند.
تغییرات نرخ ارز نیز به علت ایجاد نااطمینانی در بازار و فضای مبادله موجب کاهش تجارت می شود. در زمان بحران مالی معمولا نرخ ارز افزایش مییابد و این موضوع برای دو کشورهای وارد کننده و صادر کننده صادق است. افزایش نرخ ارز در کشور وارد کننده باعث بی ارزش شدن پول این کشور می شود و باعث کاهش تجارت میگردد. از طرفی افزایش نرخ ارز در کشور صادر کننده به معنای ارزان شدن خدمات این کشور است و باعث افزایش صادرات این کشور می شود. اما این افزایش نرخ ارز به علت واگراییهای موجود اثر منفی بر حجم تجارت دارد. از طرفی همان طور که در فصل چهارم بیان شد در شرایط بحران مالی پیش شرطهای اقتصادی لزوما صادق نیست. بنابر دو مورد عدم همگرایی و شرایط بحران مالی اثر منفی افزایش نرخ ارز بر تجارت دوجانبه برای کشورهای وارد کننده و صادر کننده وجود دارد.
شاخص بحران مالی همان طور که در فصل چهارم ذکر شد تاثیر مستقیم بر حجم تجارت دارد. در تاثیرگذاری این شاخص بر حجم تجارت، نااطمینانی نقش به سزایی دارد. بحران مالی حتی ساز و کار متغیرهای دیگر نظیر نرخ ارز را نیز تا حدودی تغییر میدهد.
عامل دیگر که بر حجم تجارت موثر است فاصله میباشد که در هر شرایطی اثر منفی بر حجم تجارت دارد. با افزایش فاصله بین دو شریک تجاری هزینه های مبادله افزایش مییابد و کاهش تجارت دوجانبه بین این دو شریک تجاری را باعث می شود. در جدول (۴-۲) نشان داده شده است که با افزایش یک درصدی در فاصله میزان تجارت به میزان ۵/۰ درصد کاهش مییابد.