در پژوهش حاضر ابتدا ادبیات نظری شبکه های دانش در منابع دست اول مورد بررسی قرار گرفت و سوابق شرکت پیشرو دنیا در این زمینه مرور شد. بر همین اساس با روش فرا تحلیل چارچوب مفهومی اولیه تحقیق طراحی شد. در گام بعد با بهره گرفتن از مدل ترکیبی نگاشت شناختی (CM) و روش شناسی سیستم های نرم (SSM)، مدل مفهومی بومی تحقیق برای هاب های پژوهش و فناوری وزارت نفت طراحی شده که چگونگی اجرای آن طی مراحل هفتگانه متدولوژی سیستم های نرم در فصل چهارم رساله حاضر تشریح شده است.
به همین منظور نگاشت شناختی برای ۸ نفر از خبرگان حوزه پژوهش و فناوری وزارت نفت انجام شده و بر اساس آن نقشه شناختی برای دو جناح فکری حاصل شد. در ادامه جهت حصول اجماع نظر میان جناح های فکری و دستیابی به نقشه شناختی گروهی، پس از استخراج نقشه های شناختی جناح های فکری خبرگان، به ساخت مدل اجماع وظیفه پرداخته شد. ساخت مدل نهایی اجماع وظیفه اولیه با بهره گرفتن از نگاشت شناختی در این روش شناختی، موجب ارائه تصویر کاملی از ادراکات ذهنی ذینفعان مختلف در مسئوله مورد مطالعه شده و ابزاری برای ترکیب نظرات خبرگان را در چارچوب این مدل ایجاد نموده است تا تحلیلگر مجبور به انتخاب مدلی تحت یک نگرش خاص نباشد.
در نهایت نیز بر اساس اصول روش شناسی سیستم های نرم، مدل مفهومی شبکه های دانش با دنیای واقعی هاب های پژوهش و فناوری وزارت نفت مقایسه شد و هر یک از ابعاد و مولفه های موجود در مدل اجماع وظیفه اولیه، در جداول مقایسه قرار گرفتند و پیشنهادات مربوطه ارائه شدند که این جداول چهارده گانه (مربوط به ۳ بعد و ۱۱ مولفه مدل) در بخش ۲-۶ فصل چهارم رساله حاضر ارائه شده است. در این مرحله با کمک خبرگان و با بهره گرفتن از جداول مقایسه، تغییرات پیشنهادی و در نهایت پیشنهادات مطلوب وامکان پذیر جهت اجرا بدست آمدند و بر حسب هدف های مورد نظر، راهکارهای ریشه ای و مستدلی ارائه شدند.
-
- جمع بندی و تفسیر نتایج تحلیل عاملی
همانطور که در فصل قبل اشاره شد، پس از اینکه الگوی توسعه شبکه های دانش در هاب های پژوهش و فناوری صنعت نفت با کمک نقشه شناختی گروهی ترسیم شد، به منظور بکارگیری روش های آماری و کمّی برای اعتباریابی مدل تحقیق، از روش تحلیل عاملی استفاده شده است که نتایج آن نشان دهنده تاثیر گذاری کلیه عوامل در توسعه شبکه های دانش می باشد.
در همین راستا بر اساس چارچوب مفهومی تحقیق، نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم برای سازه عوامل زمینه ای (محیطی) و متغیرهای پنهان و متغیرهای آشکار مشاهده شده آن نشان می دهد بارهای عاملی کلیه متغیرهای مشاهده شده و شاخص ها معنادار بوده و در نتیجه می توان اینطور نتیجه گیری نمود که کلیه شاخص های تصمیم گیرندگان کلان پژوهش کشور، قوانین و مقررات ابلاغی هیئت دولت، فرهنگ تولید و به اشتراک گذاری دانش در کشور، جهت گیری های سیاسی کلان کشور، و وضعیت اقتصاد کلان کشور بر مولفه محیط کلان تاثیرگذارند، کلیه شاخص های قوانین و مقررات حاکم بر صنعت نفت، تعاملات شرکتهای نفتی مصرف کننده محصولات دانشی، و استراتژی و نقشه راه فناوری بر مولفه محیط بخشی صنعت نفت تاثیر گذارند و کلیه شاخص های فرهنگ سازمانی مناسب برای تولید و به اشتراک گذاری دانش، حمایت مدیران ارشد، فناوری اطلاعات، و ساختار سازمانی مستقل و منعطف بر مولفه محیط سازمانی هاب های پژوهش و فناوری تاثیرگذار می باشند.
نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم برای سازه عوامل ساختاری و متغیرهای پنهان و متغیرهای آشکار مشاهده شده آن نشان می دهد بارهای عاملی کلیه متغیرهای مشاهده شده و شاخص ها معنادار بوده و در نتیجه می توان اینطور نتیجه گیری نمود که کلیه شاخص های تعاملات دانشگاه های مرتبط با صنعت نفت با شبکه دانش و تعاملات مراکز علمی پژوهشی دارای مجوز از وزارت علوم بر مولفه مولفه قطب های علمی تاثیرگذارند، کلیه شاخص های تعاملات سازندگان تجهیزات مورد نیاز صنعت نفت و تعاملات پیمانکاران صنعت نفت بر مولفه توسعه دهندگان محصول در سطح تجاری تاثیر گذارند، کلیه شاخص های سامانه مدیریت دانش، سامانه CPMIS، سامانه ارزیابی عملکرد BSC و سامانه قطب بندی مراکز علمی پژوهشی بر مولفه سامانه های اطلاعاتی تاثیرگذارند، و کلیه شاخص های دانش های فنی و دانش های راهبردی تعریف شده در نظام جامع پژوهش و فناوری صنعت نفت بر مولفه درخت دانشی تاثیر گذار می باشند.
همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم برای سازه عوامل محتوایی و متغیرهای پنهان و متغیرهای آشکار مشاهده شده آن نشان می دهد بارهای عاملی کلیه متغیرهای مشاهده شده و شاخص ها معنادار بوده و در نتیجه می توان اینطور نتیجه گیری نمود که کلیه شاخص های سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی، و سرمایه ارتباطی بر مولفه دانش سازمانی تاثیرگذارند، کلیه شاخص های مرکز اسناد و پایگاه های داده ای بر مولفه بانک دانشی تاثیرگذارند، کلیه شاخص های تجربیات مستند شده و دانش های ضمنی بر مولفه دانش افراد تاثیرگذارند، و کلیه شاخص های گزارش مکتوب پروژه و محصول تولید شده پروژه بر مولفه دانش طرح ها و پروژه های صنعت نفت تاثیگذار می باشند.
لذا در مجموع نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم برای سازه های فوق نشان می دهد که کلیه ابعاد عوامل زمینه ای (محیطی)، عوامل ساختاری و عوامل محتوایی با مولفه ها و شاخص های ذکر شده آنها به صورت مستقیم در توسعه شبکه های دانش صنعت نفت تاثیر گذار می باشند.
بر همین اساس چارچوب نظری و مفهومی نهایی تحقیق که مورد تایید قرار گرفته است را می توان به صورت زیر نشان داد:
چرخه های
تکرار
کارکردهای
شبکه دانش
عوامل محتوایی
دانش پروژه ها
بانکهای دانشی
دانش سازمانی
عوامل ساختاری
توسعه دهندگان
قطبهای علمی
توسعه
شبکه های دانش
محیط کلان صنعت نفت
محیط بخشی صنعت نفت
محیط سازمانی هاب ها
دانش افراد
سامانه های اطلاعاتی
درخت دانشی
نمودار ۵-۱: چارچوب مفهومی تایید شده تحقیق
همانطور که در مدل فوق نشان داده شده است، مولفه های محیط کلان صنعت نفت، محیط بخشی صنعت نفت و محیط سازمانی هاب های پژوهش و فناوری به عنوان عوامل زمینه ای بر شبکه های دانش تاثیر گذارند و همچنین توسعه شبکه های دانش متشکل از ابعاد ساختاری و محتوایی می باشد که مولفه های هر کدام از ابعاد نیز در مدل فوق نشان داده شده است. در نهایت نیز خروجی توسعه شبکه های دانش بایستی با کارکردهای آن در هاب های پژوهش و فناوری، مزیت های خود را نشان دهد.
همچنین وجود چرخه های تکرار در مدل نهایی تحقیق نیز ضروری می باشد. به عبارت دیگر شبکه های دانش با کارکردهایی که در کل صنعت نفت دارد، با ایجاد چرخه دانشی و بازخورد با عوامل ساختاری، عوامل محتوایی و عوامل زمینه ای (محیطی) ذکر شده در مدل، موجب اصلاح و توسعه مستمر این عوامل خواهد شد و به این ترتیب علاوه بر ایجاد هم افزایی بین بخش های مختلف، هدف اصلی شبکه های دانش که همان تسهیم و به اشتراک گذاری دانش می باشد، به صورت کامل محقق خواهد شد.
-
- پاسخ به پرسش های اصلی و فرعی تحقیق
در فصل اول گزارش پژوهش حاضر، پرسش های پژوهش را در دو دسته پرسش اصلی و پرسشهای فرعی گروه بندی کردیم. در این قسمت پایانی از این گزارش نیز بر اساس نتایج تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات که در فصل چهارم گزارش ارائه شده اند و همچنین تفسیر این نتایج که در بخش های پیشین فصل پنجم ارائه شدند، تلاش شده است که پاسخ های نهایی پرسش های تحقیق به اجمال بیان شوند. لازم به ذکر است که در فصل ها و بخش های قبلی گزارش نیز به صورت تلویحی پاسخ اکثر این پرسش ها ارائه و مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.
در همین راستا به منظور یافتن پاسخ کامل و مورد اعتماد برای پرسش اصلی پژوهش حاضر، نخست می بایست مراحل روش شناسی تحقیق به صورت کامل طی شده و به کلیه پرسش های فرعی تحقیق پاسخ داده شود.
پرسش فرعی اول پژوهش حاضر این بود که الگوی توسعه شبکه های دانش دارای چه ساختاری می باشد و اجزای تشکیل دهنده آن چه رابطه ای با یکدیگر دارند؟
در پاسخ به پرسش فرعی اول می توان اینطور بیان نمود که بر اساس نتایج نگاشت شناختی خبرگان و تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی انجام شده، الگوی توسعه شبکه های دانش دارای دو بعد عوامل ساختاری و عوامل محتوایی می باشد. مولفه های مربوط به هر کدام از عوامل ساختاری و عوامل محتوایی از پیش مشخص نبودند، بلکه طی انجام تحقیق و اجرای متدولوژی ترکیبی SSM و CM جهت کشف ساختار ذهنی کنشگران و تصمیم گیرندگان اصلی در خصوص توسعه شبکه های دانش در صنعت نفت بدست آمده اند و با تحلیل عاملی تایید شده اند که گزارش کامل اجرای این روش در فصل چهارم رساله به صورت کامل ارائه شده است.
در همین راستا عوامل ساختاری متشکل از چهار مولفه به شرح زیر می باشند:
۱) مولفه قطب های علمی: وزارت نفت به منظور حل معضلات علمی و پژوهشی صنعت نفت کشور و استفاده روزافزون از توان علمی و پژوهشی استادان و محققان دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور و شرکتهای دانش بنیان و برقراری ارتباط مستمر با این مراکز و گسترش روحیه پژوهش محوری و تبیین و توسعه فرآیندها و دانش فنی موجود و دستیابی به فناوری های نو، اقدام به تشکیل و حمایت از قطب های پژوهشی می نماید. بر اساس شاخص های بدست آمده برای این مولفه، برای توسعه شبکه های دانش در صنعت نفت، تعاملات دانشی با دانشگاه ها و تعاملات دانشی با مراکز علمی پژوهشی دارای مجوز از وزارت علوم، تحقیقات و فناوری که مرتبط با صنعت نفت هستند بسیار مهم می باشد. این تعاملات مزیت های دوسویه برای صنعت نفت و دانشگاهها دارد، به این صورت که صنعت نفت از دانش های خلق شده در دانشگاه ها استفاده می کند و دانشگاه ها نیز می توانند با بهره گرفتن از دانش های ضمنی و تجربیات موجود در صنعت نفت، چرخه مدیریت دانش خود را تکمیل نمایند و به کاربرد برسانند.
۲) مولفه توسعه دهندگان محصول در سطح تجاری: بر اساس شاخص های بدست آمده برای این مولفه، برای توسعه شبکه های دانش در صنعت نفت، تعاملات دانشی با سازندگان تجهیزات مورد نیاز صنعت نفت و تعاملات دانشی با پیمانکاران صنعت نفت بسیار مهم می باشد. این تعاملات باعث جریان یافتن دانش های اکتساب شده توسط سازندگان تجهیزات و پیمانکاران در شبکه دانش صنعت نفت شده و امکان بهره مندی از این دانش ها را توسط دانشکاران بخش های مختلف وزارت نفت فراهم می سازد.
۳) مولفه سامانه های اطلاعاتی: بر اساس شاخص های بدست آمده برای این مولفه، برای توسعه شبکه های دانش در صنعت نفت، استفاده از سامانه مدیریت دانش، سامانه CPMIS، سامانه ارزیابی عملکرد BSC و سامانه قطب بندی مراکز علمی پژوهشی بسیار مهم می باشد. لذا راهکار نرم افزاری برای توسعه شبکه های دانش در صنعت نفت بایستی در برگیرنده قابلیت ها و دانش های موجود در سامانه های اطلاعاتی فوق الذکر باشد.
۴) مولفه درخت دانشی: بر اساس شاخص های بدست آمده برای این مولفه، برای توسعه شبکه های دانش در صنعت نفت، دانش های فنی و دانش های راهبردی تعریف شده در نظام جامع پژوهش و فناوری صنعت نفت بسیار با اهمیت می باشد که این دانش ها در پیوست شماره سه بیان شده است.
همچنین بخش اصلی دیگر شبکه های دانش مربوط به عوامل محتوایی آن می باشد که این عوامل متشکل از چهار مولفه به شرح زیر می باشند:
۱) مولفه دانش سازمانی: بر اساس شاخص های بدست آمده برای این مولفه، وجود سرمایه های ناملموس شامل سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی، و سرمایه ارتباطی برای توسعه شبکه های دانش در صنعت نفت دارای اهمیت بالایی می باشد. لذا شبکه های دانش با مستندسازی سرمایه های دانشی ناملموس و یا امکان برقراری ارتباط میان کاربران، خبرگان و ذینفعان، از سرمایه های ناملموس سازمان استفاده می نماید.
۲) مولفه بانک دانشی: بر اساس شاخص های بدست آمده برای این مولفه، استفاده از منابع دانشی موجود در مرکز اسناد و پایگاه های داده ای هاب های پژوهش و فناوری، اهمیت زیادی در توسعه شبکه های دانش خواهد داشت.
۳) مولفه دانش افراد: بر اساس شاخص های بدست آمده برای این مولفه، استفاده از تجربیات مستند شده خبرگان و کارکنان و همچنین امکان برقراری ارتباط با خبرگان جهت استفاده از دانش های ضمنی ایشان، اهمیت زیادی در توسعه شبکه های دانش خواهد داشت.