۲۰۰۲

منابع: لاننبرگ و اورنستین، ۲۰۱۲؛ مولینز، ۲۰۰۲؛ رابینز و جاج، ۲۰۰۸، شرمرهورن وهمکاران، ۲۰۰۳
از آنجایی که هر نوع از این نظریه ها به درک ما از انگیزش منجر می‌شود ولی هر یک به تنهایی توضیح کاملی را ارائه نمی‌کنند. بنابراین از بینش بدست آمده از این نظریه ها برای ایجاد یک دیدگاه التقاطی استفاده می‌کنند که می‌توانند در خلق پویایی های انگیزشی مؤثر و مفید در محیط کاری کمک کند. کاربردیترین زوایای انگیزش در سازمان در مسائل مربوط به طراحی شغل و هدف‌گذاری می‌باشند. به عنوان مثال، افرادی مانند هوی و میسکل (۲۰۰۸) با توجه به سه عامل نیازها، اهداف و باورها به تلفیق یک مدل ساده از انگیزش در محیط کار پرداختند.

نیازهای انگیزش- بهداشت(هرزبرگ)
نیازهای ویژه:
عزت نفس(دسی و رایان) و تحقق(مک کللند)
نیازهای اصلی(مزلو)
نیازها
رضایت/عدم رضایت
پیامدهای عملکرد
تعدیلگرهای ‌هدف
بازخورد
تعهد
توانایی
پیچیدگی وظیفه
ویژگیها:
تلاش
خاص بودن
اهداف
(لاک و لاتام)
سازوکارها:
جهت
تلاش
استقامت
استراتژی ها
باورها
باورهای علیت
(وینر)
باورهای خودکارآمدی
(باندورا)
باورهای برابری
(گرینبرگ)
شکل ۲-۶ : مدل ساده شده انگیزش کاری
منبع: هوی و میسکل(۲۰۰۸، ص ۱۶۶)

۲-۳-۹-۵- نقش انگیزش در رفتار

انگیزش نیز به همراه ادراک، شخصیت، نگرش و یادگیری نقش بسیار مهمی در ادراک رفتار افرادبازی میکند و مانند مابقی فرایندها قابل مشاهده نیست. تمام آنچه که می‌توان دید رفتار ناشی از آن است. انگیزش هم یک سازه فرضی است که برای تبیین رفتار به کار می‌رود و نباید آنرا با رفتار برابر دانست. از طرف دیگر مدیران سازمان توافق دارند، که انگیزش یک عامل تعیین کننده عملکرد در سازمان است برخی آن را به عنوان دلایلی که در زیر رفتار پنهان می‌باشند معرفی می‌کنند (گوای^[۱۶۰]، ۲۰۱۰) که این دلایل مشتمل بر فرایندهایی در درون فرد است که رفتار را تحریک می‌کند و در مسیرهایی آن را هدایت می‌کند که باید به طور کلی به نفع سازمان باشد یا شامل نیروهایی در درون یا بیرون فرد هستند که عامل اصلی جهت تمایل فرد برای تلاش در تحقق اهداف خاص است. انگیزش سه معنا دارد: فرد سخت کار می‌کند، سر کار خود حضور مستمر دارد و رفتار خودش را به سمت اهداف مناسب هدایت می‌کند (لاننبرگ و اورنستین، ۲۰۱۲) و شدت، جهت و استقامت تلاش یک فرد را برای رسیدن به آن هدف محاسبه می‌کند (میشل، ۱۹۹۷). ولی به طور ساده می‌توان گفت انگیزش شامل نیروهایی است که موجب می‌شود افراد به گونه ای خاص رفتار کنند (لوتانز، ۱۹۹۲). مثلاً دانشجویی برای گرفتن نمره تمام شب را بیدار می‌ماند و دانشجویی دیگر با وقت گذرانی فرصت مطالعه را از دست می‌دهد ولی هر دو دارای انگیزش هستند.
مهارتها
ورودی فرد
توانایی، دانش شغل، مفروضات، خصایص،عواطف، باور، ارزش
محتوای شغل
محیط فیزیکی، طراحی شغل، پاداش، حمایت، هنجار، فرهنگ
فرایند انگیزشی
شدت، توجه، برانگیختن
رفتارهای انگیزشی
تمرکز: جهت