گليسين بتايين
بتا- آلانين بتايين
محافظ اسمزي
محافظ اسمزي
در گياهان، استرسهاي سرما، خشكي و شوري، تجمع اسميتها و آنتي اكسيدانهاي سازگار را تحريك ميكنند . در مخمر و جانوران، مسيرهاي پروتئين كينازهاي فعال شده با ميتوژن (MAPK)، مسئول توليد اسميتها و آنتي اكسيدانهاي سازگار هستند. اين مسيرهاي MAPK بوسيله دريافت كنندهها/ حسگرهايي چون پروتئين تيروزين كيناز، دريافت كنندههاي جفتي G-protein و هيستيدين كينازهاي دو جزئي، فعال ميشوند. از بين اين پروتئينهاي دريافت كننده، هيستيدين كينازها بطور واضح در گياهان شناسايي شدهاند .
1-14-5-1-پرولین
بيش از 70 درصد ترکيبات آمينی توليد شده در زمان تنش شوری را پرولين تشکيل میدهد. در واقع پرولين مهمترين ترکيب آمينی تجمع يافته در گياهان در زمان وقوع تنش شوری میباشد و به نظر میرسد تجمع ساير ترکيبات آمينی در زمان تنش شوری، اهميت کمتری داشته باشد .[Karamanos, 1995] اگرچه پرولين در تمام اندامهای گياه در طی تنش تجمع میيابد، ولی سريعترين و وسيعترين انباشت را در برگها دارد ] حيدری شريفآباد، 1380[. تجمع پرولين تحت شرايط تنش با افزايش ميزان پيشمادههای بیوسنتز پرولين نظير اسيد گلوتاميک، اورنیتين و آرژنين در ارتباط میباشد ]اشرف و فولاد، 2007[. افزايش توليد پرولين در اثر تنش شوری باعث می شود، گلوتامين که پيشماده ساخت کلروفيل و پرولين است، کمتر در مسير بيوسنتز کلروفيل شرکت داشته باشد ] حيدری شريفآباد،1380[. نحوه سنتز پرولين به صورت دياگرام شکل (1-4) میباشد ]اشرف و فولاد، 2007[.
شکل1-9-مراحل سنتز پرولين
رهنمون و همکاران ]1392[، تأثير سطوح مختلف شوري را بر تغييرات پرولین در 47 ژنوتیپ بادام بررسی و گزارش کردند که به موازات انباشت يونهاي سديم و كلر در برگ، ميانگين محتواي پرولين آزاد به طور معنيدار و با الگوي خطي از 7/37 در ژنوتيپ هاي بادام شاهد به 9/117ميكرومول بر گرم مادة تر در ژنوتيپهاي تحت 75 ميلي مول نمك افزايش یافت.
] غلامی و راحمی، 1389[ اثر تیمار شوری را بر برخی از خصوصیات بیوشیمیایی پایه GF677 بررسی و گزارش کردند که میزان پرولین با افزایش غلظت شوری تا 60 میلی مولار به طور معنیداری نسبت به گیاهان شاهد افزایش یافت. افزایش بیشتر غلظت شوری تا 75 میلیمولار، تاثیر معنیداری بر افزایش غلظت پرولین نداشت.
]دژمپور و همکاران، 1391[، اثر تنش شوری کلریدسدیم در چهار سطح (0، 3، 6 و 9 دسی زیمنس بر متر) را بر تغییرات محتوای پرولین برخی از پایه های جنس پرونوس شامل HS302 (P. armeniaca × P. cerasifera)، پایه بذری HS312 وHS314 (Prunus amygdalus × P. persica)، پایه GF677 و رقم سهند، بررسی و گزارش کردند، اگر چه غلظت پرولين برگ با افزايش سطوح شوري افزايش معنیداری داشت، اما در اين خصوص ژنوتيپ ها، عكس العمل متفاوتي از خود نشان دادند .بیشترین میزان افزایش در محتوای پرولین در پایه بذری HS314 و در تیمار شوری 9 دسی زیمنس بر متر، مشاهده شد.
با اعمال تنش خشکی روی نهالهای دو رقم بادام به نامهای راميلت و گاريگوس گزارش شد، در اثر تنش خشکی در رقم گاريگوس مقدار زيادی تنظيمکننده های اسمزی در برگها تجمع پيدا کرد که در حفظ تورژسانس برگها در اين شرايط نقش مهمی دارد .
بنحسنی و همکاران ، با بررسی اثر کلرید سدیم با غلظتهای 100، 200 و 400 میلیاکی والان بر لیتر بر روی پایه آتلانتیکا عنوان کردند که میزان پرولین بهطور معنیداری در همه تیمارها افزایش یافت و بیشترین میزان پرولین در تیمار 400 میلیاکی والان بر لیتر مشاهده شد. ایشان گزارش کردند که محتوای پرولین در پایه آتلانتیکا بسیار زیاد است که این نشان میدهد که پایه آتلانتیکا میتواند بهعنوان پایه مقاوم به شوری برای گونه ورا مورد استفاده قرار گیرد.
]جلیل مرندی و همکاران، 1388[، تحمل دو پايه سيب گمي و M26 را به غلظتهاي مختلف نمک کلرورسديم در محيط کشت نودسونسي مورد ارزيابي قرار دادند. نتایج تحقیقات آنها نشان داد که غلظت پرولین در پایه گمی تا تیمار 80 میلی مولار و در پایه M26 تا تیمار 60 میلی مولار کلروسدیم به طور معنیداری نسبت به گیاهان شاهد افزایش یافت. در مجموع، آنها گزارش کردند که پایه گمی در مقایسه با پایه M26 در شرایط کشت درون شیشه ای، تحمل بیشتری به شوری داشت.
1-14-5-2-کربوهیدراتهای محلول و نامحلول
در بيشتر درختان ميوه در اثر تنشهای شوری و خشکی، تخريب و هيدروليز مولکولهای درشت تر نظير نشاسته و تبديل آنها به ترکيبات قندی نظير ساکاروز و بعد به مولکولهای کوچکتری مانند گلوکز و فروکتوز باعث منفیتر شدن پتانسيل آب در سلولها و تنظيم اسمزی می شود . در واقع بين افزايش تجمع اين ترکيبات و مقاومت به تنش درگياهان، ارتباط مستقيمی وجود دارد .
] غلامی و راحمی، 1389[ اثر تیمار شوری را برخی از خصوصیات بیوشیمیایی پایه GF677 بررسی و گزارش کردند که میزان قندهای محلول در شرایط تنش شوری با غلظتهای کمتر (15، 30 و 45 میلی مول در لیتر) کمی کاهش یافت ولی در تیمار شوری با غلظتهای بالاتر ( 60 و 75 میلی مول در لیتر) نسبت به گیاهان شاهد مقداری افزایش نشان داد. کاهش میزان قندهای محلول می تواند به دلیل کاهش میزان آسیمیلاسیونCO2 و کاهش میزان فتوسنتز در شرایط تنش شوری و خشکی باشد و افزایش میزان قندهای محلول در شرایط تنش شوری در غلظتهای 60 و 75 میلی مول در لیتر به دلیل کاهش و توقف رشد رویشی در اثر کاهش رطوبت و کاهش جذب آب می باشد [Levitt, 1980]
با بررسی اثر تنش شوری بر رشد رويشی و توليد ميوه دو رقم توت فرنگی السانتا و کرونا گزارش شد که در هر دو رقم با افزايش سطح شوری، مقدار گلوکز، فروکتوز، سوکروز و نشاسته کاهش يافت و کاهش در ميزان اين کربوهيدراتها در رقم السانتا بيشتر از رقم کرونا بود. محققين کاهش ميزان کربوهيدراتها را به دلیل کاهش سطح برگ در نتيجه کاهش فتوسنتز گياه دانستند .
بنحسنی و همکاران ، با بررسی اثر کلرید سدیم با غلظتهای 100، 200 و 400 میلیاکی والان بر لیتر بر روی پایه آتلانتیکا گزارش کردند که بیشترین تجمع قندهای محلول در تیمارهای 200 و 400 میلیاکی والان بر لیتر مشاهده شد.
]جلیل مرندی و همکاران، 1388[، تحمل دو پايه سيب گمي و M26 را به غلظتهاي مختلف نمک کلرورسديم در محيط کشت نودسونسي مورد ارزيابي قرار دادند. نتایج تحقیقات آنها نشان داد که غلظت قندهای محلول در پایه گمی تا تیمار 100 میلی مولار و در پایه M26 تا تیمار 80 میلی مولار کلروسدیم به طور معنیداری نسبت به گیاهان شاهد افزایش یافت.
چارتزولاکيس و همکاران ، اثر تیمار شوری را روی نهالهای 5 ساله دو رقم زيتون کورونيکی و ماستويديس بررسی و گزارش کردند شوری باعث افزايش ميزان مانيتول تا حد 3/41 درصد در رقم ماستويديس و تا حد 8/15 درصد در رقم کورونيکی شد.
ديچيو و همکاران ، با تحقيقی روی برخی از ارقام زيتون بيان کردند که تنظيم اسمزی در شرايط تنش خشکی و شوری باعث افزايش مقاومت گياهان نسبت به تنش می شود و مکانيسمی است که گياهان را از اثرات منفی تنش محافظت می کند و از آنجايی که درختان زيتون قادرند به خوبی در شرايط تنش خشکی تنظيم اسمزی را انجام دهند، لذا مقاومت آنها به خشکی بيشتر است. تنظيم اسمزی در اين درختان با تجمع يک سری ترکيبات سازگار در سلولهای گياهی انجام میگيرد و با بهره گرفتن از اين ترکيبات تورژسانس سلولها حفظ شده و روزنهها در طول دوره تنش نيز میتوانند باز بمانند و همين مسئله باعث می شود که درختان زيتون در طول دوره شوری و خشکی نيز، فتوسنتز خود را حفظ کنند.
1-14-6- اثرات تنش شوری بر پراکسیداسیون لیپیدها در بادام و ساير درختان ميوه
اسیدهای چرب غیر اشباع[35] (PUFA) از مهمترین ترکیبات لیپیدهای غشاء هستند که در برابر پراکسیداسیون بسیار آسیبپذیر هستند. یکی از اصلیترین اثرات تخریبی و مضر ROS ها، توانایی آنها برای شروع واکنشهای زنجیرهای اکسیداتیو اسیدهای چرب غیراشباع است که منجر به پراکسیداسیون لیپیدها و تخریب غشاء می شود . پراکسیداسیون لیپیدها با حمله رادیکالهای فعال اکسیژن آغاز می شود. رادیکال هیدروکسیل و اکسیژن یکتا، میتوانند با گروه متیلن PUFA واکنش داده و رادیکالهای پروکسی و هیدرو پراکسیدها مزدوج را تولید نمایند .
PUFA-H+X•PUFA•+X-H
PUFA•+O2PUFA-OO•
رادیکال پروکسیل تشکیل شده، بسیار واکنشپذیر است و قادر است تا زنجیره واکنشهای پراکسیداسیون را تشویق کند.
PUFA–OO•+PUFA–HPUFA–OOH+PUFA•
تشکیل دیانهای مزدوج تغییر یافته وقتی اتفاق میافتد که رادیکالهای آزاد، به هیدروژنهای گروه متیل حمله می کنند و باند دوگانه را جدا کرده و منجر به آرایش مجدد باندها شوند ،(شکل 1-5).
شکل 1-10- یک دیان معمولی با باند دوگانه (A) که در اثر حمله رادیکالهای آزاد باندهای دوگانه آرایش مجدد و متفاوت با فرم اولیه پیدا می کنند به عنوان دیان ای مزدوج تغییر یافته شناخته میشوند (B).
آنزیم لیپواکسیژناز (لینولئات: اکسیژن اکسیدوردوکتاز)، یکی از آنزیم های اکسیداتیو است که هیدرو پراکسیداسیون اسیدهای چرب غیر اشباع را کاتالیز می کند و پراکسیداسیون لیپیدها را سرعت میبخشد . افزایش فعالیت لیپواکسیژناز، نشانه افزایش پراکسیداسیون لیپید تحت شرایط تنش است .
اندازه گیری محصولات نهایی پراکسیداسیون لیپیدها، یکی از راههای تشخیص تنش اکسیداتیو است [Smirnof, 1993]. درنتیجه پراکسیداسیون اسیدهای چرب غیر اشباع، آلدئیدهای غیر اشباع α و β مانند 4-هیدروکسی نوننال[36] (4-HNE) و مالون دیآلدئید[37] (MDA) تولید میشوند. این ترکیبات ثانویه آلدئیدی حاصل از پراکسیداسیون لیپیدها، به طور معمول به عنوان شاخص تنش اکسیداتیو محسوب میشوند .
مالون دیآلدئید یک آلدهید فعال و ترکیبی الکترون دوست است که معمولاً به شکل خالص دیده نمیشود . تجمع مالون دیآلدئید در شرایط تنش سبب افزایش نفوذپذیری غشاء پلاسمایی شده و نشت یونی افزایش مییابد ]ریزی و همکاران، 2009[.
اثر تنش شوری در چهار سطح 0، 40، 80 و 120 میلی مولار بر تغییرات محتوای مالون دیآلدئید در 8 جنس مختلف بادام شامل P. reuteri، P. lycioides ،P. glauca ، P. elaagnifolia، P. arabica،P. oreientalis ، P. communis و P. scoparia بررسی و گزارش شد که در جنس P. lycioides با افزایش غلظت شوری تا 120 میلی مولار، غلظت مالون دیآلدئید به طور معنیداری افزایش یافت در حالیکه در جنسهایP. elaagnifolia،P. oreientalis و P. communis با افزایش غلظت شوری تا 120 میلی مولار، غلظت مالون دیآلدئید به طور معنیداری کاهش یافت. در سایر جنسهای مطالعه شده، ابتدا با افزایش غلظت شوری تا 40 میلی مولار، غلظت مالون دی آلدهید افزایش و سپس با افزایش بیشتر غلظت شوری، غلظت آن کاهش یافت. آنها پیشنهاد کردند که بررسی تغییرات غلظت مالون دیآلدئید نمیتواند به عنوان یک فاکتور تعیین کننده به منظور تشخیص جنسهای حساس از متحمل به شوری بهکار رود .
حبیبی و امیری ]1392[، تغییرات در محتوای مالون دیآلدئید را در دو پاية نارنج و پونسیروس تحت شرایط تنش شوري درون شيشه اي با غلظتهای 0، 50، 100، 150 و 200 میلی مولار بررسی و گزارش کردند که محتوای مالون دیآلدئید با افزایش غلظت شوری در هر دو پايه افزایش يافت. در مجموع، پاية پونسیروس میزان مالون دیآلدئید بيشتري نسبت پاية پونسيروس داشت. طبق نتايج به دست آمده، پاية نارنج در شرايط درون شيشهاي، مقاومتر از پاية پونسيروس به تنش شوري بود و تحمل بيشتري در سطوح بالاي شوري داشت.
بررسی واکنشهای بیوشیمیایی پنج رقم انگور در چهار سطح پتانسیل آب خاک نشان داد پایداری نسبی غشاء سلولی، با افزایش شدت تنش خشکی کاهش یافت. درصد پایداری نسبی در 5/1- مگاپاسکال در ارقام خوشناو، شاهانی و بیدانه سفید نسبت به بقیه ارقام بطور معنیداری کاهش یافت .
در مطالعه دیگری، دو پایه حساس و مقاوم سیب به تنش خشکی بررسی و نتایج نشان داد، در اثر تنش خشکی میزان مالون دیآلدئید در پایه حساس افزایش بیشتری یافت .
1-15- اثرات تنش شوری بر وضعیت عناصر غذایی در بادام و ساير درختان ميوه
مكانيسمهاي مختلفي در جهت تحمل شوري وجود دارند كه از جمله آنها میتوان به توزيع يكنواخت يونهاي نمكي در داخل واكوئل هاي سلول، تجمع متابولیتهاي متعادل كننده اسمزی در داخل سيتوپلاسم، قابليت كاهش جذب كلر يا سديم توسط ريشهها و عدم انتقال كلر يا سديم به قسمت های هوايي اشاره کرد .
در تحقیقات انجام شده روی گیاهان مختلف تحت شرایط تنش شوری نشان داده شده است که سديم، باعث عدم تعادل اسمزی، تخريب غشاهای سلولی، کاهش رشد، جلوگيری از تقسيم و بزرگشدن سلولها می شود، ولی پتاسيم در حفظ تعادل اسمزی، باز و بسته شدن روزنهها و فعالسازی تعدادی از آنزيمها نظير پيرواتکيناز موثر میباشد . گياه به صورت انتخابی جذب پتاسیم را به سدیم ترجيح میدهد ولی در صورت بيشتر بودن غلظت يون سديم در محلول خاک، کمبود پتاسیم در گياه قطعی است .
پتاسيم علاوه بر ايفاي نقش اساسي در متابوليسمهاي حياتي، در شرايط تنش شوري بسيار با اهميت جلوه ميكند به نحوي كه مديريت كارآمد پتاسیم در مقابل سدیم در گياه در بقاي آن در شرايط شوري اساسي است . برخي گياهان توانايي اين را دارند كه سيتوپلاسم سلولهاي خود را از كاهش شديد مقادير پتاسیم محافظت كرده و از واكوئلها به عنوان مخزني براي بافر كردن يون پتاسيم بهره ببرند. در همين رابطه گياهان متحمل توانايي آن را دارند كه مقادير پتاسیم سيتوسولي خود را در حضور کلرید سدیم بهتر حفظ نمايند .
نیتروژن یکی از اجزای تشکیل دهنده بسیاری از مولکولهای مهم از قبیل پروتئین ها، اسیدهای نوکلئیک، برخی هورمون ها (از قبیل ایندول استیک اسید و سایتوکینین) و کلروفیل می باشد ]حیدری شریف آباد، 1381[. درختان میوه می توانند نیتروژن را به فرم نیترات[38] و یا به فرم آمونیوم[39] و همچنین مولکول اوره از خاک جذب نمایند. سپس نیتروژن به گروه آمینی که از بنیانهای ساختمانی پروتئین ها و آنزیمها، هستند تبدیل می گردد ]بابالار و پیرمرادیان، 1387[. نیتروژن به عنوان یک فاکتور اصلی تعیین کننده رشد گیاه می باشد. تاثیر نیتروژن روی رشد رویشی، گلدهی، تشکیل میوه، محصول دهی، رسیدگی و مسایل فیزیولوژی پس از برداشت برای اکثر محصولات باغبانی ثابت شده است ]ملکوتی و طباطبایی، 1384[. کاهش جذب نیتروژن در محیط شور می تواند به علت کاهش تراوایی ریشه گیاه، کاهش فعالیت میکروبی خاك، کاهش جذب نیترات در اثر عرضه زیاد آنیون کلر در محیط ریشه و کاهش فعالیت نیتراتی شدن در خاك باشد ]حیدری شریف آباد، 1382[. همچنین گزارش شده است، کاهش ميزان تجمع نيتروژن در برگ گیاهان تحت شرایط تنش شوری می تواند ناشي از اثر آنتاگونيسی يون كلر درجذب نيترات، كاهش متابوليسم نيتروژن در اثر كاهش فعاليت آنزيم نيترات ردوكتاز برگ و كاهش مصرف آب بدليل كاهش جذب آب توسط گياه باشد . کمبود نیتروژن در گیاهان تحت شرایط تنش شوری به صورت زرد شدن برگها یا رنگ پریدگی (کلروز[40]) به خصوص در برگهای پیر گیاه مشاهده می شود ]کافی و همکاران، 1378[. به علاوه کمبود نیتروژن در گیاه ممکن است سبب باریکی و اغلب چوبی شدن ساقه شود. این چوبی شدن ممکن است ناشی از ساخت بیش از حد کربوهیدرات ها باشد ]کافی و همکاران، 1378[.