توسعه های جزیی در امتداد حاشیهشرقی.
گاراژهای جدید در جوانب شمالی و غربی شهر.
اتمام خیابانهای پهلوی و رشید یاسمی (نوابصفوی) که شاهبختی (معلم فعلی) خیابان پهلوی را به خیابان سپه (شاپور) متصل میکردند احداث شدند و خیابان شیروخورشید از میدان شاه و خیابان رفعتیه از خیابان فردوسی به طرف مغرب امتداد مییابد.
این دوره را میتوان توسعه حاشیهای شهر نامید. در این دوره آخرین تغییرات در بافت کالبدی شهر قدیم انجام شد. که به دنبال آن میدان قدیمی شهر در محل (میدان آزادی فعلی) تخریب و میدان جدید شکل گرفت. همچنین ایجاد میدانهای شاپور (آزادی)، سپه (جهاد) و شاه (کاشانی). بعد از احداث خیابان چهلمتری مطهری (سیروسسابق) و تعریض خیابانهای وکیلآقا و صابونی و ایجاد خیابان سیلو میتوان آخرین دخالتهای سازمانیافته در بافت قدیم شهر و همچنین تأثیرات این روند در رکود بیشتر شهرسازی در بافت کالبدی و تخریب بیشتر آن و همچنین گسترش تعداد این بافتها با معماری مدرن و جدید کرمانشاه ارزیابی نمود. به بیان دیگر، با گذشت بیش از ۶۰ از آن دوران هسته قدیمی شهر در مرکز شهر قرار گرفته و به دلیل ساختار شعاعی و مرکزی آنها نقش اصلی در هدایت توسعه شهر را دارد. بافت قدیم شهر کرمانشاه یک بافت ارگانیک و انسانگرا بوده است که در گذشته دور، همه عناصر آن با یکدیگر در تعادل و تعامل سازمان فضایی خاصی قرار داشته اند و بازار قدیم شهر محور اصلی حیاتی آن را تشکیل میداده است (گزارش اداره راه و شهرسازی کرمانشاه، ۱۳۷۶).
۳-۱۵-۱-۴. دوره معاصر (پس از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون)
فرایند توسعه کالبدی دوره معاصر رابطه مستقیم، بین مسئله امنیت و رشد شهر کاملاً مشهود میباشد. در عین حال جهات و نحوه گسترش شهر کماکان از شرایط جغرافیایی پیروی کرده است (برومندسرخابی ،۳۰۲:۱۳۸۸). دوران حاضر را میبایست دوران تحولات ساختاری و اجتماعی در بافت قدیم شهر کرمانشاه ارزیابی نمود. روابط اجتماعی را که طی قرنها در شهر قدیم شکل گرفته بود، را تضعیف و یا از هم میپاشد. علل عمده تغییرات ساختاری– اجتماعی بافتهای قدیم شهر کرمانشاه در این دوران را میتوان به شرح ذیل بیان کرد:
تحولات ساختاری کالبدی در عصر پهلوی.
جنگ و بمبارانهای هوایی که موجب تخریب شدید بافت قدیم شده و موجبات خالی شدن آن را فراهم ساخت.
فرسایش شدید کالبدی شهر قدیمی و گسترش بخشهای مخروبه در این بخش از شهر.
تداوم بیتوجهی به بافت قدیم و گسترش بخشهای مخروبه در این بخش از شهر.
گسترش بیرویه افقی در اراضی اطراف در سالهای بعد از انقلاب و کاهش تراکم مراکز شهر.
اقدامات و مداخلات بیبرنامه و غیرتخصصی در سالهای اخیر. (گزارش اداره راه و شهرسازی کرمانشاه، ۱۳۷۶). گسترش شهر در این دوران باعث رشد لجام گسیخته شهر و فرسودگی و تهیشدن شهر از درون و گسترش افقی شهر میباشد. بالطبع با افزایش جمعیت نیاز به تزاید فضاهای زیستی، عمومی و عملکردی بدون در نظر گرفتن توقعات شهروندان از این فضاها، که فقط تأکید بر جنبه کالبدی آن مورد نظر بوده است موجب گسترش شهرنشینی و رشد شهر کرمانشاه از نظر کالبدی شده است (گزارش اداره راه و شهرسازی کرمانشاه، ۱۳۷۶).
۳-۱۵-۲. نقاط شهری منطقه
کرمانشاه در دهههای اخیر، تغییر شکلهای عمیقی را از سر گذرانده است. در واقع هسته اصلی شهر در دوران زندیه و قاجاریه به شکوفایی رسید. اما در دوران پهلوی اول دستخوش تغییرات جدی شد و خیابانکشیهای جدید این هسته را به پارههای مختلفی تقسیم کرد. شهر قدیم و میانی با بافت کالبدی تقریباً همگون و متفاوت در درون شهر جدید که حاصل توسعه سریع دوران معاصر بود قرار گرفت. این شهر به صورت قطعه قطعه و پراکنده رشد نمود. هرچند که گسترش، عمدتاً به سوی جنوب بوده ولی اکنون، شهر در تمامی جهات بدون هدف پیش رفته است (برومندسرخابی،۳۰۴:۱۳۸۸). بافت قدیمی شهر درهم و فشرده و متراکم میباشد. مهمترین عامل دریافت و تحولات شهری، بازار و مراکز تجاری و اقتصادی میباشد و بعد از بازار عامل قومی یا اقلیمی و فرهنگی در ریخت و بافت شهر مؤثر بوده است (سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح،۱۳۸۱: ۲۱۱). توسعه های پیرامون هسته اولیه شهر، از رشدی «شعاعی» برخوردار بود. در حالی که گسترش در دشتهای اطراف، از شبکه شطرنجی تبعیت کرده است. رشد بخش شمالی که از توسعه سالهای اخیر است ترکیبی از بافتهای روستایی حاشیه شهر و تداوم «شبکه شطرنجی» است. تفاوت معناداری بین سه حوزه «بافت قدیم»، «شهر میانی» و «شهر جدید» میتوان دید. به خاطر تغییر سیمای معابر «شهر جدید» و فضاهای وسیع رها شده در این بافت سازمان کالبدی و فضایی بخش معاصر شهر متفاوت جلوه می کند (برومندسرخابی،۳۰۵:۱۳۸۸).
به طور کلی، محدوده شهر به ۵ پارهشهر (مرکزی- شرقی- غربی- شمالی- میانی) تقسیم شده است. هر یک از پارهشهرهای شمالی و مرکزی به نوبه خود به دو حوزه شهری تقسیم شده و محدوده مرکزی شهر نیز به عنوان محدودهای خاص در پاره شهر میانی مورد توجه قرار گرفته است. محدوده پارهشهرها عبارتنداز:
۱- پارهشهر شمالی (پارهشهر۱): در شمالیترین پهنهی شرقی- غربی شهر کرمانشاه واقع شده است مجموعه ای از شهرکهای قدیم و جدید را در خود دارد که در بیشتر آنها اغتشاش فضایی و کمبود شهری به چشم میخورد.
۲- پاره شهر میانی (پارهشهر۲): در جنوب پارهشهر۱ واقع شده و رودخانه قرهسو از منتهیالیه شرقی و غربی آن عبور می کند عمدتاً دارای بافتی روستایی میباشند.
۳- پارهشهر مرکزی (پارهشهر۳) : محدودهی میانی شهرکرمانشاه را شامل می شود که محدوده مرکز شهر، هسته اولیه شکل گیرنده شهر، در داخل آن واقع است.
۴- پارهشهر شرقی (پارهشهر۴) : در محدوده شرقی شهر واقع شده است.
۵- پارهشهر شرقی (پارهشهر۵) : محدوده غربی شهر کرمانشاه را شامل می شود جدول (۳-۴) (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه،۱۳۸۵).
جدول (۳-۴) : تراکم جمعیتی، سرانه ها و تغییرات آن در پاره شهرهای پنجگانه شهر کرمانشاه، سال۱۳۸۱ (نفر در هکتار) (مترمربع)
*مأخذ: (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه، ۱۳۷۶)
جدول بالا نشان میدهد که پارهشهر۴ با تراکم خالص مسکونی ۹/۶۶۴ نفر در هکتار متراکمترین، و پارهشهر ۲ با تراکم خالص مسکونی ۱/۲۷۱ نفر در هکتار کم تراکمترین پارهشهرها هستند.
۳-۱۵-۳. توزیع فضایی جمعیت در نقاط شهری کرمانشاه
با ظهور کلانشهرها و مناطقی با تراکم جمعیتی بالا، نیاز به آگاهی از توزیع جمعیت و تجزیه و تحلیل آن احساس می شود. بنابراین مناطق پرازدحام، برنامهریزی دقیقتر و توجه بیشتر را میطلبد. مساحت شهر کرمانشاه ۳/۹۵ کیلومترمربع و یا به طور تقریبی بالغ بر ۱۰۰۰۰ هکتار میباشد. تراکم جمعیت در شهر کرمانشاه ۱۲۱/۹۶ نفر در هکتار است. جمعیت، مساحت و تراکم در مناطق شهری (هشتگانه) کلانشهر کرمانشاه در سال ۱۳۹۰ به شرح ذیل در جدول شماره (۳-۵) آمده است. همچنین پراکندگی جمعیت در نواحی شهری در سال ۱۳۸۱در شکل (۳-۴) آمده است.
جدول (۳-۵): جمعیت، مساحت و تراکم در مناطق هشت گانه شهرداری کرمانشاه ۱۳۹۰
*مأخذ: (معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرمانشاه،۱۳۹۳،اصلاح نگارنده)
شکل (۳-۴): پراکندگی جمعیت در نواحی شهر کرمانشاه در سال ۱۳۸۱
*مأخذ: (معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرمانشاه،۱۳۹۳)
۳-۱۵-۴. تغییر و تحولات جمعیتی منطقه کرمانشاه
شهر کرمانشاه مرکز استان به عنوان بزرگترین شهر و نهمین کلانشهر کشور با جمعیت ۸۵۱۴۰۵ نفر (تا سال ۱۳۹۰) در میانه غربی کشور یکی از توانمندترین شهرها در این منطقه میباشد. تراکم نسبی جمعیت شهر کرمانشاه در سال۱۳۹۰، ۱۴/۸۵ نفر در هکتار بوده است، در اولین سرشماری غیررسمی در فوریه ۱۹۴۱ میلادی (بهمن۱۳۱۹) حدود ۸۸۶۲۲ نفر جمعیت داشته است. تغییرات جمعیتی در فاصله زمانی سالهای ۱۳۹۰-۱۳۳۵ در کلانشهر کرمانشاه بدین شرح است که، جمعیت این شهر در سال ۱۳۳۵ اولین دوره سرشماری عمومی نفوس و مسکن ۱۲۵۴۳۹ نفر بوده، در سال ۱۳۴۵ به ۱۹۲۰۷۲ نفر، در سال ۱۳۵۵ به ۲۹۷۷۳۴ نفر، در سال ۱۳۶۵ به ۵۶۰۶۶۲ نفر، در سال ۱۳۷۵ به ۶۹۳۱۵۷ نفر، در سال ۱۳۸۵ به ۷۹۴۸۶۳ نفر و در سال ۱۳۹۰ به ۸۵۱۴۰۵ نفر رسید جدول (۳-۶). رشد بالای جمعیت شهر از یک طرف و روند رو به افزایش مهاجرت به شهر کرمانشاه در طی دهههای اخیر (مرکزیت سیاسی– اداری، بروز جنگ و غیره) از سوی دیگر، سبب افزایش جمعیت شهر کرمانشاه شده است. نرخ رشد جمعیت در شهر کرمانشاه طی ۵۵ سال گذشته یعنی در طول ۶ دوره سرشماری عمومی نفوس و مسکن از فراز و نشیبهای متعددی برخوردار بوده است. براساس آمارهای جمعیتی سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ نرخ رشد جمعیت در شهر کرمانشاه همواره رقم بالایی را نشان میدهد، در طول دوره ۵۵ ساله (۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰) جمعیت ساکن شهر حدود ۸ برابر شده است. نرخ رشد جمعیت در شهر کرمانشاه در طول ۶ دوره سرشماری از ۱۳۹۰-۱۳۳۵ به ترتیب: ۳۵/۴، ۴۸/۴ ، ۵۳/۶، ۹۷/۱، ۵۵/۱ و ۴/۱% بوده است، با توجه به ارقام ملاحظه میگردد نمودار (۱-۱). بیشترین رشد جمعیت شهر کرمانشاه ۵۳/۶% مربوط به دهه ۵۵- ۶۵ میباشد (گزیده نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن،۱۳۳۵-۱۳۹۰، اصلاح نگارنده،۱۳۹۰). چشمانداز تحول جمعیتی شهر کرمانشاه در سال ۱۳۹۵، در حالت اول ۱۲۳۵۶۰۰ نفر و در حالت دوم ۱۱۱۶۹۰۰ نفر، در طول دوره طرح جامع شهر کرمانشاه پیش بینی گردیده است. جمعیت شهر کرمانشاه تا پایان سال ۱۴۰۰ با احتساب افزایش ۱۴۰۲ به ۱۲۳۷۰۰۲ نفر، و با تداوم روند با افزایش۱۲۸۷ به ۱۱۱۸۱۸۶ نفر، تغییر خواهد یافت. ضریب افزایش کلی جمعیت شهر در طول دوره بیست ساله ۱۳۹۵-۱۳۷۵ در دو حالت یاد شده، به ترتیب، ۸/۱ و ۶/۱% خواهد بود. نکته مهم آنکه شورایعالی شهرسازی و معماری ایران به تبع پیشنهاد و کمیته فنی خود روند تحول جمعیت شهر بر مبنای حالت دوم را به عنوان روند محتمل تغییر جمعیت شهر تصویب نموده است (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه، اصلاح نگارنده،۱۳۸۵).
جدول (۳-۶) : تغییرات جمعیتی در فاصله زمانی سالهای ۱۳۹۰- ۱۳۳۵ در کلان شهر کرمانشاه
*مأخذ : (نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن، سالهای۱۳۹۰- ۱۳۳۵)
نمودار (۳-۴) : تغییرات جمعیتی در فاصله زمانی سالهای ۱۳۹۰- ۱۳۳۵ در کلانشهر کرمانشاه
۳-۱۵-۵. جایگاه کرمانشاه در تحولات تحرک جمعیتی و مهاجرت کشور
در شرایط متعارف همواره، تعدادی از جمعیت یک شهر به سایر مراکز جمعیتی مهاجرت می کنند و در همان زمان، تعدادی از جمعیت سایر مراکز جمعیتی به آن شهر وارد میشوند. خالص مهاجرت جمعیت هر شهر برآیند این دو تغییر جمعیتی غیرهمسو است.
وضع و تحول جمعیتی شهر کرمانشاه در دهههای اخیر نشانگر آن است که دارای خصلت مهاجرپذیری خالص بوده است. با این حال به علت بازگشت بخشی از مهاجران جنگی به موطن اصلی خود و نیز موقعیت نسبتاً ضعیف نظام اقتصادی شهر برای نگهداشت جمعیت بیشتر، خالص مهاجرتپذیری شهر کمتر شده است و رشد واقعی جمعیت تنها ۳۴/۰% بیشتر از رشد طبیعی آن بوده است. در حالی که پیش از این اثر جمعیتی خالص مهاجرت جمعیت به شهر کرمانشاه نقش قابل ملاحظهای در افزایش جمعیت شهر داشته است (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه، ۱۳۸۵). نتایج حاصل از برآورد مهاجران وارد شده به شهرستانهای استان کرمانشاه طی سالهای۱۳۹۰-۱۳۸۰ در کل استان١١٣,۶۱۲ نفر مهاجرت صورت گرفته است که از این مقدار ۶۵٧٧٢ نفر، مهاجر وارد شهرکرمانشاه شده است و کمترین مهاجرت در بین شهرستانهای استان نیز مربوط به شهرستان دالاهو، با ١۴۶۴ نفر، مهاجر وارد شده به این شهرستان میباشد. در کل علل مهاجرت صورت گرفته از جمله جستجوى کار و یا کار بهتر، انتقال شغلى، تحصیل، انجام یا پایان خدمت وظیفه، دستیابی به مسکن مناسبتر، پیروى از خانوار، سایر موارد و اظهار نشده میباشد (سالنامه آماری استان،۱۳۹۰، اصلاح نگارنده).
۳-۱۵-۶. روند تمرکزگرایی در منطقه شهری کرمانشاه
جمعیت مجموعه شهرها از چهار عامل نشأت میگیرد اول، جمعیت مقیم شهر و افزایش طبیعی آن (تفاضل موالید و مرگ و میر) طی مدت معین. دوم، مهاجرتهایی که از نقاط دیگر اعم از شهر و روستا و حتی سایر کشورها به شهرها صورت میگیرد. سوم، ادغام حومهها و اقمار شهری به محدوده شهرها و چهارم، تبدیل نقاط روستایی به شهر در نتیجه رشد شهری و جاذبه جمعیتی شهرها و یا در نتیجه فرا رفتن از ضابطه حداقل جمعیت شهری است (امانی،۱۳۸۰). در حال حاضر بسیاری از قسمتهایی که قبلاً به عنوان مراکز روستانشین اطراف شهرها بودهاند در سالهای اخیر جزء شهر به حساب آمدهاند (گزارش سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کرمانشاه،۱۳۹۳). جمعیت ایران در سال ۱۴۰۰ به احتمال قریب به یقین، به ۱۳۰ میلیون نفر خواهد رسید که نزدیک به ۱۰۰ میلیون نفر از این جمعیت در شهرها زندگی خواهند کرد (ابراهیمزاده و نگهبانیمرئی،۱۶۳:۱۳۸۳). بررسی چگونگی توزیع فضایی جمعیت در نظام شهری ایران طی سالهای ۱۳۸۵-۱۳۳۵ نشان میدهد که تعداد شهرهای کشور از ۱۹۹ شهر در سال ۱۳۳۵ به ۱۰۱۲ شهر در سال ۱۳۸۵ رسیده است. به عبارت دیگر طی ۵ دهه، تعداد شهرهای کشور بیش از ۵ برابر شده است. جمعیت شهری کشور نیز با متوسط نرخ رشدی معادل ۴/۳% طی ۶۰ سال اخیر افزایش یافته، بنابراین نسبت شهرنشینی کشور نیز از ۴/۳۱% در سال ۱۳۳۵به ۴/۶۸% در سال ۱۳۸۵رسیده است و نشان میدهد که توزیع فضایی جمعیت کشور به نفع شهرها پیوسته در حال افزایش بوده است. در حالی که میزان شهرنشینی ایران و جهان در سال ۱۳۳۵ تقریباً برابر بوده است (فرهودی، زنگنهشهرکی،ساعدموچشی،۱۳۸۸). به طور کلی، افزایش تعداد شهرها تا سال ۱۳۷۵ روندی ملایم داشته است و به یکباره در سال ۱۳۸۵ به شدت افزایش مییابد (۶۶% افزایش از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵) از دلایل مهم افزایش سریع میزان شهرنشینی در سال ۱۳۸۵، افزایش تعداد شهرهای کشور است (نتایج تفصیلی سرشماری عمومی نفوس و مسکن،۱۳۹۳).
نظر به اینکه، تا قبل از سرشماری سال ۱۳۵۵ برتری جمعیت در استان کرمانشاه با مناطق روستایی بوده است. اما بتدریج به خصوص از سرشماری ۱۳۶۵ به بعد، جمعیت شهری از روستایی پیشی گرفته است. فاصله جمعیتی کلانشهر کرمانشاه با سایر شهرهای منطقه در تمام دورهها ۱۳۸۵- ۱۳۵۵ زیاد بوده و به عنوان یک بزرگسر در میان شهرهای منطقه خودنمایی می کند (لطفی،۱۳۹۲). شهر کرمانشاه به مثابه دومین شهر بزرگ و پرجمعیت منطقه غرب و شمالغربی کشور )پس از شهر تبریز(، بزرگترین شهر استان و منطقه زاگرس محسوب می شود. این شهر مهمترین کانون جذب مهاجرین روستایی استان کرمانشاه و بخشی از استانهای ایلام و کردستان است (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه،۱۳۷۶).
۳-۱۵-۷. تراکم جمعیت در استان و شهرستان های آن
شهرهاى بزرگ منطقه استان کرمانشاه، شامل۴ شهر کرمانشاه اسلامآبادغرب، هرسین و کنگاور است که در مجموع ۸۰ % جمعیت شهرى استان را در خود سکنى داده است. به طوری که، کلانشهر کرمانشاه به تنهایى حدود ۳۹% جمعیت کل استان و ۶۳% جمعیت شهرنشین استان را در خود جاى داده است که نمایانگر پدیده ماکروسفالى یا بزرگسرى شهر مرکزى در قبال سایر شهرهاى استان است. شهرهاى میانى یا متوسط شامل ۴ شهر سنقر، جوانرود، صحنه و سرپلذهاب است که در مجموع ۱۲% از جمعیت شهرنشین استان را فرا مىگیرند. شهرهاى کوچک شامل ۴ شهر پاوه، گیلانغرب، روانسر و قصرشیرین است که در مجموع ۵/۵% از جمعیت شهرى استان را شامل مىشوند و شهرهاى خیلى کوچک یا روستا- شهرها که غالباً در سالهاى اخیر با تأسیس شهردارى در شمول تعریف شهر قرار گرفتهاند شامل ۸ شهر است. به ترتیب حجم جمعیت عبارتنداز: کرند، تازهآباد، نودشه، بیستون، باینگان، نوسود، رباط و سومار است. حجم جمعیت ۸ شهر گروه آخر معادل ۵/۲% از کل جمعیت شهرى استان کرمانشاه مىباشند (گزارش اداره راه و شهرسازی کرمانشاه،۱۳۹۳).
۳-۱۶. تاریخچه و روند شکل گیری سیستم حمل و نقل شهری کرمانشاه
همزمان با استقرار حکومت پهلوی در سال ۱۳۰۴ ه.ش سیاست عمومی کشور در راستای تمرکز سیاسی– اداری، تبدیل اقتصاد کشاورزی سنتی به تولید ماشینی و بنیانگذاری اقتصاد سرمایهداری و صنعتی قرارگرفت. برنامه های نوسازی و تجدد و تحولات زیربنایی ناشی از آن موجب تغییر حیات و سیمای شهرهای ایران از جمله کرمانشاه شد. توسعه و نوسازی شهرها، احداث و شبکه ارتباطی منطبق با شرایط و ضرورتهای جدید به همراه حضور «ماشین» در زندگی شهری یکی از مهمترین مظاهر این تحولات محسوب می شود (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه،۱۳۷۶). ورود اتومبیل و مطرح شدن «خیابان» در بافت شهری ایران، عملاً در دوران پهلوی صورت گرفته است (برومندسرخابی،۲۶۶:۱۳۸۸). همراه با روند سیاستهای جدید، رواج حمل و نقل «ماشینی» و توسعه راه های نوین ارتباطی، نظام شهرنشینی تغییر ماهیت داد. احداث شبکه جادههای جدید، تعریض و تجهیز راههای قبلی و همچنین احداث شبکه خیابانهای جدید و تجهیز و تعریض شبکه های قبلی شهر از تحولاتی است که با دخالت دولت در برنامه ریزیهای شهری و نوسازی شهرها به صورت سیاست عمومی در آمد (گزارش طرح جامع شهر کرمانشاه،۱۳۷۶).
شکل (۳-۵): سیمای حمل و نقل کرمانشاه در سال ۱۲۴۰
۳-۱۷. توزیع و اهداف سفرهای درون شهری کرمانشاه
معمولاً سفرهای شهری به قصد بهره گیری از فرصتهای اجتماعی، آموزشی، تجاری، تفریحی و غیره صورت میگیرد. از مطالعات مبدأ- مقصد سفر، الگوی سفرهای فردی و جابجایی کالا در منطقه مورد نظر مشخص می شود. سفرهای انجام شده در شهر کرمانشاه به دو منظور اساسی صورت میگیرد، نخست، به منظور جابجایی مسافر از نقطهای به نقطهی دیگر و دوم، در راستای جابجایی کالا. در تقسیم بندی سفرهای فردی نیز سه گروه قابل تصور است. گروه اول، سفرهای که بوسیله ساکنین شهر کرمانشاه و در داخل محدوده شهر انجام می شود. گروه دوم، سفرهایی که مبدأ (مقصد) آنها در محدوده شهر کرمانشاه میباشد ولی مقصد (مبدأ) آنها در بیرون شهر قرار دارد و سفر از طریق پایانه ها، فرودگاه و یا یکی از محورهای ارتباطی شهر انجام میگیرد. گروه سوم، سفرهای عبوری از شهر کرمانشاه هستند که مبدأ و مقصد آنها خارج از محدوده شهر کرمانشاه میباشد.
تنها بخش پرحجم حمل و نقل همگانی در شهر کرمانشاه اتوبوسرانی است که در حال حاضر ۵۴ خط با طولی حدود ۶۴۵ کیلومتر در مسیرهای رفت و برگشت است که حدود ۴۵ خط آن به مرکز شهر (میدان آزادی) مربوط می شود. تعداد ۳۳۰ دستگاه اتوبوس درون شهری در ناوگان حمل و نقل کرمانشاه وجود دارد که ۲۰۰ دستگاه آن با عمر متوسط بیش از ۲/۶ سال فعال است. حدود ۳۰۰۰۰ مسافر مبدأ– مقصد در یک ساعت اوج صبح، و ظرفیت یک اتوبوس در روز ۱۶۹۴۰۰ میباشد. کل مسافت پیاده طی شده مسافرین برای دسترسی به سیستم اتوبوسرانی حدود ۴۰۰۰۰ کیلومتر و همچنین کل زمان انتظار مسافرین حدود ۳۵۰۰ ساعت میباشد. متوسط سرعت در شبکه اتوبوسرانی شهر کرمانشاه حدود ۱۴ کیلومتر بر ساعت و متوسط فاصله زمانی آنها حدود ۱۳ دقیقه میباشد و نیز متوسط ضریب استفاده از ظرفیت اتوبوسها در مسیرهای رفت و برگشت نیز حدود ۵/۰ به دست آمده است (مطالعات جامع حمل و نقل و ترافیک شهرداری کرمانشاه،۱۳۸۴). بررسی عملکرد سیستم اتوبوسرانی شهر کرمانشاه دارای ضعف و تنگنا میباشد از جمله زیاد بودن تعداد مسافرین انتقالی بین خطوط که در حدود ۳۵% از جابجاییها به خطوط را مسافرینی تشکیل می دهند که برای رسیدن به مقصد خود، یک یا چند بار بین خطوط جابجا میشوند ناشی از ضعف ساختاری شبکه اتوبوسرانی است. زیاد بودن سرفاصله زمانی در بعضی از خطوط و بالا بودن متوسط ضریب استفاده از ظرفیت اتوبوس در بعضی از خطوط است که ناشی از تخصیص ناوگان به خطوط مربوط می شود.