جدول۲-۱- تفاوت مدل های تصمیم گیری با شاخص ها و اهداف چندگانه(مومنی، ۱۳۸۵)
تعریف معیارها بر اساس | MADM | MODM |
شاخص ها | اهداف | |
هدف شاخص محدودیت تعداد راه کارها موارد استفاده |
غیرصریح و مبهم واضح و روشن غیر الزام آور متناهی (متناظر با اعداد صحیح) انتخاب و ارزیابی |
واضح و روشن غیرصریح و مبهم الزام آور نامتناهی (متناظر با اعداد پیوسته) طراحی |
اپریکویک[۲۰] و تزنگ[۲۱] (۲۰۰۴) گامهای اساسی تصمیم گیری چند معیاره را به صورت زیر تعریف می کنند:
-
- ایجاد سیستم ارزیابی معیارهایی که توانائی های سیستم را به اهداف مرتبط می کند.
-
- ارزیابی گزینه ها بر حسب معیارها
-
- استفاده از یک ابزار یا فن استاندارد تجزیه و تحلیل چند معیاره
-
- پذیرش یک گزینه به عنوان انتخاب بهینه از نتایج گام چهارم
-
- اضافه کردن اطلاعات جدید و تکرار بعدی بهینه سازی چند معیاره اگر جواب بدست آمده مورد قبول نباشد.
انتخاب تامین کننده نیز یک مسئله تصمیم گیری چند معیاره است. به طور کلی هر تامین کننده در بعضی جهات از امتیازاتی برخوردار است و در بعضی جهات نیز دارای نقاط ضعفی است. توانایی تامین کننده در هر یک از زمینه ها نمی تواند همزمان همه استانداردهای خرید را برآورده سازد. در نتیجه خریدار باید در ابتدا چند معیار خرید مناسب را برگزیند، سپس هر تامین کننده را به صورت جامع و سازگار بر مبنای این معیارها ارزیابی کند. سرانجام می توان تامین کننده ای را که بتواند درجه بندی بهینه ای را طی محاسبات سیستماتیک کسب کند برای همکاری انتخاب کرد.
در حوزه مسئله انتخاب تامین کننده معیارهای زیادی مورد بحث قرار گرفته است. این معیارها معمولا به دو گروه تقسیم می شوند: معیارهای ملموس مانند قیمت، ظرفیت و …، و معیارهای ناملموس مثل ابداع، تصویر ذهنی، مارک تجاری، فرهنگ سازمانی، سازگاری با خریدار و … . اگر تصمیم گیرنده بتواند معیارهای مهم و مفید را برگزیند، استراتژی خرید منافع زیادی برای شرکت خواهد داشت.
در متون تحقیق در عملیات، مدل ها و الگوریتم های متعددی جهت تصمیم گیری با شاخص ها و اهداف چندگانه ارائه شده است که فرایند تحلیل سلسله مراتبی و برنامه ریزی آرمانی از آن جمله اند.
۲-۳- فرایند تحلیل سلسله مراتبی
زندگی فردی و اجتماعی انسانها امروزه بسیار وابسته به نحوه تصمیم گیری آنها و اتخاذ تصمیم مناسب می باشد. بسیاری از مسائلی که تصمیم گیرندگان با آن مواجه هستند، مسائل ارزشیابی چند معیاره خصوصا با معیارهای کیفی می باشد، یعنی مسائلی که بایستی از میان چند گزینه یا انتخاب با توجه به معیارهای موثر در دستیابی به هدف، ترتیب اولویت آنها را مشخص کنند. یکی از کارامدترین روش ها، فرایند تحلیل سلسله مراتبی است، که امکان ارزشیابی، رده بندی یا انتخاب گزینه ها را با توجه به معیارهای کمی و کیفی موثر در گزینش فراهم می کند (ساعتی،۱۹۸۵).
فرایند تحلیل سلسله مراتبی یکی از جامع ترین روش های طراحی شده برای تصمیم گیری با شاخص های چندگانه است که به منظور تصمیم گیری و انتخاب یک گزینه از میان گزینه های متعدد تصمیم، با توجه به شاخص هایی که توسط تصمیم گیرنده تعیین می گردد به کار برده می شود که اولین بار توسط توماس ال. ساعتی عراقی الاصل در دهه ۱۹۷۰ ابداع گردید. تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی بر اساس توانایی ذاتی انسان، در برآوردهای ذهنی مسائل خرد، بنا شده است. این تکنیک، تصمیم گیری را از طریق سازماندهی احساسات، ادراکات،برآوردها و قضاوت ها تسهیل می نماید و نیروهای اثرگذار بر تصمیم را شناسایی می کند. روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی شامل سازماندهی مسئله در یک نظام سلسله مراتبی به منظور دستیابی به اهداف بیان شده در مسئله است. فرایند AHP ترکیب معیارهای کمی و کیفی را به طور همزمان امکان پذیر می سازد. این فرایند از مقایسه دو به دوئی متغیرها و معیارهای تصمیم گیری استفاده می نماید. مقایسات زوجی به تصمیم گیرنده این امکان را می دهد که فارغ از هر گونه نفوذ و مزاحمتهای خارجی تنها بر روی مقایسه دو معیار یا گزینه تمرکز کند. به علاوه اطلاعات ارزشمندی در مورد مسئله تحت بررسی فراهم می آورد و باعث بهبود عامل منطقی بودن فرایند تصمیم گیری می شود (مشیری،۱۳۸۰).
توماس ساعتی (۱۹۸۶) چهار اصل زیر را به عنوان اصول فرایند تحلیل سلسله مراتبی بیان نموده و کلیه محاسبات، قوانین و مقررات را بر این اصول بنا نهاده است. این اصول عبارتند از:
اصل اول: شرط معکوسی[۲۲]- اگر ترجیح عنصر A بر عصر B برابر n باشد، ترجیح عنصر B بر عنصر A برابر خواهد بود.
اصل دوم: اصل همگنی[۲۳]- عنصرA با عنصر B باید همگن و قابل مقایسه باشند. به بیان دیگر برتری عنصر A بر عنصر B نمیتواند بی نهایت یا صفر باشد.