صابر
فرایند خلق ابتکارها و نوآوریها و ایجاد کسب و کارهای جدید در شرایط خطر خیز از طریق کشف فرصتها و بهره گیری از منابع
۱۳۸۱
اقتصادی
(مأخذ: رکن الدین افتخاری و همکاران، ۱۳۹۳)
۲-۲-۵- انواع کارآفرینی
به طور کلی، ادبیات کارآفرینی نشان میدهد که کارآفرین در سه قالب ذیل شکل میگیرد:
کارآفرین فردی[۵۵]: کارآفرینی فردی فرایندی است که در آن فرد به اتکای به منابع مالی غالباً شخصی و متکی بر ویژگیهای شخصیتی نظیر فعالیت، ریسکپذیری و اهل عمل بودن اقدام به تأسیس یک کسب و کار جدید مینماید و آن را تا رسیدن به موفقیت هدایت می کند (هیسریچ[۵۶] و همکاران، ۱۹۹۸) .
کارآفرین درون سازمانی[۵۷]: کارآفرین درون سازمانی، مسؤلیت به ثمر رساندن یک خلق نوآور در درون سازمان است، به عبارت دیگر، کارآفرینی درون سازمانی فرایندی است که در آن محصولات یا فرایندهای نوآوری شده از طریق ابقاء و ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تأسیس شده به ظهور می رسند (کرباسی و دیگران، ۱۳۸۱).
کارآفرینان سازمانی[۵۸]: کارآفرینان سازمانی به معنای اجرای فرایند کارآفرینی در داخل سازمان و با بهره گرفتن از خصوصیاتی همچون روحیه پشتکار، ریسک پذیری، خلاقیت و نوآوری می باشد که طی آن گروهی از افراد درون سازمان تبدیل به موتور توسعه آن میگردند ( آپتون[۵۹] و همکاران، ۱۹۹۹). به عبارت دیگر، کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعهد یک سازمان به ایجاد و مصرف محصولات جدید، فرایندهای تازه و نظام سازمانی نوین است (کرباسی و دیگران، ۱۳۸۱).
۲-۲-۶- توسعه کارآفرینی
توسعه کارآفرینی عبارت است از افزایش احتمال و نرخ وقوع رفتار کارآفرینانه در کلیه ابعاد کارآفرینی، به عبارت دیگر افزایش فرصتهای کارآفرینی، افزایش علاقه و انگیزه شهروندان برای انجام فعالیتهای کارآفرینان و توانمندسازی آنها برای موفقیت در اجرای فرایند کارآفرینی (کیاکجوری و همکاران، ۱۳۹۱).
توسعه کارآفرینی فرایندی پیچیده، بلند مدت و فراگیر است که البته نقش بسزایی در رشد و توسعه اقتصادی کشورها دارد، به طوری که امروزه کارآفرینی به راهبردیترین و مهمترین ابزار اقتصادی جوامع پیشرفته تبدیل شده است. در واقع رشد و توسعه اقتصادی کشورها مرهون کارآفرینان و فعالیتهای کارآفرینانه است. از این رو لازمه دستیابی به توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها، توسعه کارآفرینی است (امینی و همکاران، ۱۳۸۹).
دیدهبان جهانی کارآفرین[۶۰]، عوامل و شرایط مؤثر در توسعه کارآفرینی که به ایجاد کسب و کارهای جدید کمک می کند را به این ترتیب معرفی مینماید: پشتیبان ملی، سیاستهای دولت، برنامه های دولت، آموزش و تربیت، انتقال تحقیق و توسعه، زیرساختهای تجاری و حرفهای، باز بودن (یا موانع ورود) بازار، دسترسی به زیرساختهای فیزیکی، هنجارهای فرهنگی و اجتماعی (دیده بان جهانی کارآفرین، ۲۰۰۸) .
۲-۲-۷- عوامل مؤثر بر توسعه کارآفرینی
کارآفرینی را از پایه با دو عامل، فرصت[۶۱] و تمایل[۶۲] به کارآفرین شدن تعیین می کنند. عوامل اصلی فرصتهای محرک شامل تواناییهای درونی کارآفرینانه، اقدام به سرمایه گذاری، سادگی ورود به بازار و محیط عمومی اقتصاد کلان است. در توسعه کارآفرینی، عوامل مختلفی تأثیر گذار است که به دو گروه کلی ۱- عامل فردی و عوامل محیطی تقسیم می شود. از دید اقتصادی، تمایل فردی، از راه محرکهای بازار که در دسترس کارآفرین هستند، از جمله سود و منافع اقتصادی تأثیر پذیرفته است. بنابراین، کارآفرین به عوامل فردی و شرایط اقتصاد عمومی وابسته است. موارد زیر را می توان از عوامل مؤثر بر کارآفرینی شمرد:
الف) انگیزشها (محرک) کارآفرینی: یکی از تعابیر قدیمی درباره ی محرکهای کارآفرینی، نیاز به موفقیت[۶۳] است. مک کللند[۶۴] (۱۹۳۵) به این نکته پیبرد که افراد نیازمند به موفقیت بیشتر، نسبت به آنهایی که نیاز به موفقیت در آنها کمتر است، بسیار حساس هستند تا فرصتهای اقتصادی را تغییر دهند. این حساسیت به آنها کمک می کند تا فرصتها رابشناسند و کسب و کارهایی را شروع کنند. از دیگر محرکهای کارآفرینی، میل به استقلال است. طبق یافتههای هاگن[۶۵] (۱۹۶۲)، کارآفرینان تحمل قدرت بالاسری ندارند وبه دنبال استقلال[۶۶] هستند. بسیاری از مطالعات گذشته اشاره می کنند که عدم رضایت شغلی[۶۷] از جمله محرکهایی است که باعث می شود کارآفرینان کسب و کار جدیدی را شروع کنند. وجود نقش کارآفرینانه نیز از عوامل دیگری است که کارآفرینان را به شروع کسب و کاری ترغیب می کند. همچنین، عموماً درصد زیادی از کارآفرینان، پدران کارآفرین داشتند. از جمله محرکهای دیگر، میل به ریسک پذیری[۶۸] است، میل به ریسک پذیری اساس کارآفرینی است.
ب) عوامل محیطی ( محیط های انگیزشی و حمایتی)[۶۹]: این محیطها نشان دهنده میل فرد نسبت به انجام کار و فعالیت، سروسامان دادن به محیط مادی و اجتماعی خود، پیروز شدن بر موانع، زیاد کردن رقابت از راه تلاش بیشتر برای انجام دادن کار و پیشی گرفتن بر دیگران است ( هزار جریبی، ۱۳۸۴). بنابراین، یکی از عوامل زمینه ساز کارآفرینی، محیط تصمیم گیری است، اصولاً، تصمیم گیری در مورد تغییر شیوه زندگی با شغل دشوار است. برای این منظور، به کارگیری انرژی زیاد و داشتن جسارت تغییر و انجام کاری متفاوت از گذشته، ضروری است. برای موفقیت افرادی که تصمیم به تغییر می گیرند، وجود محیط مناسب و مستعد و محیطی انگیزش و حمایتی بسیار حیاتی و لازم است. محیط تأثیر زیادی بر شکل گیری روحیه کارآفرینی در بین جوانان و افراد مختلف می گذارد. چرا که برخی از افراد در محیطهایی پرورش مییابند که زمینه برای تحریک انگیزه ها و پرورش ویژگیهای آنان فراهم است. مطالعات نشان داده است در صورتی که این افراد کسب و کاری را شروع کنند، اغلب با موفقیت همراه خواهند بود، اما بیشتر مردم در چنین محیطهایی قرار ندارند، بنایراین لازم است از راه برنامه های آموزشی به ایجاد انگیزه و پرورش ویژگیهای آنان اقدام کرد. این ویژگیها شامل مواردی همچون، آموزش تفکر خلاق، بالابردن ریسک پذیری، بالابردن قدرت تحمل ابهام، ایجاد اعتماد به نفس، فرصت شناسی و دادن اطلاعات آموزشی نسبت به ویژگیهای روانی از جمله، مرکز کنترل درونی است.
ج) محیط فرهنگی – اجتماعی: یکی از اصلیترین عوامل مؤثر بر کارآفرینی در هر جامعهای، فرهنگ حاکم بر آن جامعه است. فرهنگی که برای افراد کارآفرین ارزش قائل است، افراد زیادی را به کارآفرینی تشویق می کند. در رابطه با فرهنگ کارآفرینانه، جوامع میتوانند سیاستهایی را ایجاد کنند تا رفتار کارآفرینانه را تشویق کنند. منظور اینست که در کل، مردم یک جامعه یا اجتماع میتوانند کمتر یا بیشتر کارآفرین شوند. رابطه قوی میان فرهنگ مردم و تمایل به کارآفرینی وجود دارد. برای شناسایی و درک پایه های اجتماعی یا فرهنگی یک اجتماع یا منطقه خاص- برای نمونه، جامعه روستایی- میتوان یک نقطه آغاز مناسبی برای ایجاد اقتصاد و جامعه کارآفرینانه فراهم کرد (لورد کیپاندیر[۷۰]، ۲۰۰۲).
د) محیط سیاسی- حقوقی: توجه و تمرکز بر افرادی که انگیزه، سرمایه و مهارت های لازم برای شروع کسب و کاری دارند و دخالت دولتها در تحریک و ایجاد فضای مناسب کارآفرینی برای این گروه، بسیار ضروری است. یکی از پیش نیازهای خود اشتغالی و کارآفرینی در کشور، تدوین یک چارچوب مشخص سیاستگذاری و حمایتهای دولتی در این زمینه است. نداشتن سیاست معین و شفاف کارآفرینی و خود اشتغالی اول، توسعه این بخش را با مشکل روبه رو کرده و دوم، بهرهوری در کسب و کارهای خود اشتغال و بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط موجود را کاهش میدهد. برای مثال، بخش چشمگیری از افراد کارآفرین با عدم امنیت و نبود حتمیت درآمدی روبه رو می شوند که این بر میزان دسترسی یا برخورداری آنها از خدمات اجتماعی دولتی و خصوصی تأثیر می گذارد (شعبانعلی فمی و همکاران، ۱۳۸۶).
سیاستهای کلان به سه گروه سیاستهای مالیاتی[۷۱]، پولی[۷۲] و سیاستهای مقرراتی[۷۳] ( قوانین و مقررات تنظیمی) تقسیم می شود. سیاستهای مالیاتی، شامل شیوه های مالیاتبندی است. اگر میزان مالیات برای کارآفرینان از نرخ مالیات کمتر باشد، مشوق خوبی برای آنان خواهد بود. منظور از سیاستهای پولی، سیاستهای مربوط به تامین سرمایه و نرخ بهره است. با رشد کارآفرینان، نیاز به سرمایه افزایش پیدا کرده و همچنین میزان نرخ بهره نیز حیاتیتر می شود. در بنگاههای اقتصادی کوچک که نیاز به سرمایه به نسبت کمتر است، حساسیت به نرخ بهره نیز پایینتر است. سیاستهای مقرراتی (تنظیمی) نیز همان هزینه های اداری، تشریفات و مقررات مربوط به آغاز کسب و کار است (لوردکیپاندیز، ۲۰۰۵).
و) وضعیت زیر ساختی – تکنولوژیکی: توسعه کارآفرینی افزون بر فرهنگ کارآفرینانه، اقتصاد کارآفرینانه با ابعاد دیگری همچون جو کارآفرینانه، زیر ساختها و حمایتهای کارآفرینانه نیز مرتبط است. جو کارآفرینانه، فضا یا محیط عمومی است که کارآفرینان در آن فعالیت می کنند. زیر ساختهای کارآفرینانه عناصری همچون تسهیلات و امکانات زندگی (آب، برق، جاده و… )، خدمات و عوارض هستند که برای کارآفرینان بسیار مهم هستند. منظور از حمایتهای کارافرینانه، فعالیتهای عمومی یا خصوصی است که به طور مستقیم از کارآفرینان حمایت می کنند (لوردکیپاندیز[۷۴]، ۲۰۰۲) . شکل ۲-۱ شمای کلی از فضای کارآفرینی که متشکل از عناصر عمومی، خصوصی و محیطی است را نشان می دهد.
شکل ۲-۱ : شمای کلی از فضای کارآفرینی
(مأخذ: لوردکیپاندیز، ۲۰۰۲)
عناصر بخش خصوصی جو کارآفرینی عبارتاند از: سرمایه[۷۵]، خدمات تخصصی[۷۶]، حمایت از کسب و کار[۷۷] و بازار کار. نقش اصلی بخش خصوصی، تهیه سرمایه و سرمایه گذاری در مسائل اقتصادی است که در کنار سودآوری خود، موجب رشد و توسعه جوامع نیز میشوند. عناصر بخش عمومی که وابسته به دولتها بوده و نقش مهمی در رونق کسب و کارها دارند. عبارتاند از: سیاستهای کلان، زیرساختهای فیزیکی، تحقیق و توسعه(R&D)، سیاستهای تجاری و امنیت عمومی و عناصر محیطی نیز شامل فرهنگ، آموزش و کیفیت زندگی
است(لوردکیپاندیز، ۲۰۰۲)البته افزون بر موارد مذکور می توان خلاصه ای از نگرش صاحب نظران به توسعه کارآفرینی و شاخص های مؤثر در توسعه ی کارآفرینی را مطابق جدول ۲-۲ ارائه داد (رکن الدین افتخاری و همکاران، ۱۳۹۳) :
جدول ۲-۲: نگرش به توسعه کارآفرینی و شاخص های سنجش آن
محقق
سال
نگرش به توسعه کارآفرینی
شاخص های موثر در توسعه کارآفرینی
آلیسون[۷۸]
۱۹۹۰
زمینهای، سازمانی و محیطی
ژنتیک، خانواده، آموزش، تجربیات، مکان جغرافیایی، مهارت ها و دانش کسب شده، ارتباط افراد کارآفرین، تجربه فعالیت در کارهای کوچک، شرایط اقتصادی، دسترسی به سرمایه های موجود، فرصتهای دسترسی به مشاوره، دسترسی به خدمات حمایتی، مشتریان و افراد مورد نیاز
لردکیپانیدز و مایاک