۹۸۰۱۷۱/۱ D.W=
۷۳۲۰۴/۱۰ = F
۷۸۹۷۴۹/۰=
همانطور که از جدول (۴-۱۰) مشاهده می شود، اثر سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه بر بهرهوری کل عوامل مثبت و در سطح ۹۵/۰ تأیید می شود یعنی، یک درصد افزایش در سرمایه گذاری در بخش تحقیق و توسعه سبب افزایش ۰۰۸۴/۰ درصد در بهرهوری کل عوامل می شود.
همچنین اثر الگوی تجاری بر بهرهوری کل عوامل نیز مثبت و در سطح ۹۵/۰ تایید می شود. یک درصد افزایش در الگوی تجاری که همان سهم فروش بنگاه i- ام نسبت به سایر بنگاههاست، موجب افزایش ۰۳۵۷/۰ درصدی در بهرهوری کل عوامل می شود. روند متغیرها نیز بصورت معنادار و منفی بر بهرهوری کل عوامل تأثیر داشته است.
نتایج به دست آمده حاکی از آن است که درصنایع خودرو سازی در ایران تغییر ساختار تجاری اثر مثبت و معناداری بر بهرهوری کل عوامل دارد. به عبارت دیگر تغییر در ساختار تجاری باعث افزایش بهرهوری کل عوامل تولید در صنایع خودرو سازی در کشور می شود. به این دلیل که، افزایش بهره وری موجب کاهش هزینه تولید و کاهش قیمت کالاهای نهایی تولیدی می شود و در نتیجه زمینه رقابت داخلی و خارجی کالاها را فراهم می سازد، که این باعث افزایش تولید کالا در مرحله بعدی است، بنابراین بنگاهها با افزایش بهرهوری که به افزایش تولید منجر می شود، تقاضا برای عوامل تولید را افزایش میدهد.
فصل پنجم
خلاصه و نتیجه گیری
۵-۱-مقدمه
در این فصل به بیان چکیدهای از پایان نامه و مطالب فصول میپردازیم و پس از آن با توجه به نتایج ارائه شده در فصل چهارم، نتیجه گیری ارائه می شود. در پایان فصل نیز پیشنهاداتی برای آینده ارائه میدهیم.
۵-۲-خلاصه
هدف کلی و اصلی در این پژوهش، بررسی تأثیر جریانات تجاری بر بهرهوری کل عوامل در صنعت خودروسازی در کشور ایران میباشد که برای دوره زمانی ۱۳۸۶-۱۳۷۶ مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل دوم مطالعات انجام شده داخلی و خارجی پیرامون موضوع تحقیق بیان شد. همچنین بیان کردیم که در برخی از این مطالعات صورت گرفته، به جای بهرهوری از عواملی چون تأثیر پیشرفتهای تکنولوژی و یا تأثیر فنآوری اطلاعات و ارتباطات استفاده شده است. همچنین در این مطالعات بیان شد که، جریانات تجاری ممکن است به صورت غیرمستقیم بر بهرهوری تأثیرگذار باشند که، به عنوان مثال از تجارت خارجی یا میزان صادرات و واردات به جای جریان تجاری نام بردیم. در فصل سوم به بررسی مبانی نظری و ساختار الگو پرداختیم. در این بخش ابتدا به بررسی بهرهوری، تاریخچه و شاخص های آن و عوامل مؤثر بر بهرهوری و ساختار تجاری پرداخته، سپس ساختار الگو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت به بررسی کلی از آزمونهای تشخیص و آزمون ایستایی پرداخته شد. در فصل چهارم نیز ابتدا به تعریف متغیرها پرداخته و سپس بر اساس سرمایه گذاری بدست آمده از داده های مرکز آمار و پرسشنامه جامع صنعتی و نرخ استهلاک سرمایه در بخش صنعت که در کشور ۰۵/۰ تعیین شده است، متغیر موجودی سرمایه را با روش روند نمایی بدست آوردیم. جهت بدست آوردن بهرهوری کل عوامل تولید نیز با بهره گرفتن از ساختار ارائه شده در تحقیق، ابتدا تابع تولید اولیه را برآورد نموده و سپس میزان مقادیر ثابت[۹۴] و باقیماندههای[۹۵] بدست آمده از این برآورد را که بر اساس مدل سولو تخمین زدهایم را با هم جمع نموده و با گرفتن لگاریتم طبیعی، آن را در معادله دوم قرار دادهایم که همان بهرهوری کل عوامل میباشد. متغیر جریان تجاری نیز بصورت نسبت سهم فروش قطعهساز i-ام به سهم فروش کل ۱۴ قطعهساز مورد نمونه گیری تعریف شد. جهت اطمینان از عدم همبستگی بین متغیرها از متغیر اتورگرسیون استفاده کردیم. بقیه متغیرها نیز با بهره گرفتن از پرسشنامه جامع صنعت و داده های مرکز آمار ایران بدست آمد. پس از بررسی آزمون ایستایی تمامی متغیرها به روش لوین، لین و چو و روش فیشر- کی دو و معناداری تمامی متغیرها، آزمونهای تشخیصی مورد نیاز را اعمال کرده و مشاهده نمودیم که در معادله تولید آزمون چاو به رد فرض صفر یعنی پذیرفتن ثابت بودن مدل انجامید و پس از اعمال آزمون بروش-پاگان نیز به رد فرض صفر و تصادفی بودن مدل انجامید و در نهایت با انجام آزمون هاسمن به این نتیجه رسیدیم که از میان تصادفی یا ثابت بودن مدل به رد فرض صفر منجر شد و در نهایت به ثابت بودن مدل انجامید. برای تابع بهرهوری کل عوامل نیز همین مراحل را انجام دادیم و به این نتایج رسیدیم که، در آزمون چاو معادله بهرهوری کل عوامل به رد فرض صفر یعنی پذیرفتن ثابت بودن مدل انجامید و با اعمال آزمون بروش-پاگان نیز به پذیرش فرض صفر و تصادفی نبودن مدل انجامید و در نهایت با انجام آزمون هاسمن به این نتیجه رسیدیم که از میان تصادفی یا ثابت بودن مدل به رد فرض صفر منجر شد و در نهایت به ثابت بودن مدل انجامید. پس از انجام آزمونهای تشخیص جهت هر دو مدل به این نتیجه رسیدیم که، روش اثرات ثابت جهت تخمین معادله تولید و معادله بهرهوری کل عوامل معنادار است.
۵-۳-نتیجه گیری
در این تحقیق تأثیر جریانات تجاری بر بهرهوری کل عوامل تولید در صنعت خودروسازی کشورمان با بهره گرفتن از الگوی پانل برای دوره ۱۳۸۶-۱۳۷۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از این رو ابتدا تابع تولید را تخمین زده و سپس اقدام به محاسبه بهرهوری کل عوامل تولید کرده و در ادامه به بررسی اثر نیروی کار و موجودی سرمایه بر تولید و همچنین اثر جریان تجاری و هزینه بنگاه در بخش تحقیق و توسعه بر بهرهوری کل عوامل تولید در قالب الگوی پانل مورد آزمون قرار داده و به این سؤال پاسخ داده شده است که، آیا متغیرهای مذکور بر تولید و بهرهوری کل عوامل تأثیر دارند یا خیر؟
نتایج تخمین معادله تولید، مؤید این مطلب است که متغیرهای نیروی کار، موجودی سرمایه، روند متغیرها اثر مثبت و معناداری بر تولید داشته و متغیرهای جریان تجاری، هزبنه بنگاه در بخش تحقیق و توسعه نیز اثر مثبت و معنادار و روند متغیرها نیز اثر منفی و معناداری بر بهرهوری کل عوامل داشته است. در ضمن متغیرهای نیروی کار و موجودی سرمایه و روند متغیرها بترتیب بیشترین نقش را در تابع تولید داشته و متغیرهای جریان تجاری و هزینهکرد بنگاه در بخش تحقیق و توسعه نیز بترتیب بیشترین تأثیر را روی بهرهوری کل عوامل بنگاه داشته است، یعنی هر چه سهم بنگاه i- ام در میان بنگاههای دیگر بیشتر و میزان سرمایه گذاری که بنگاه جهت امر تحقیق و توسعه انجام میدهد بیشتر باشد، بهرهوری بنگاه بیشتر و آن بنگاه موفقتر خواهد بود. همچنین همانگونه که انتظار میرفت، هر چه میزان موجودی سرمایه و نیروی کار هر بنگاه بیشتر باشد آن بنگاه میزان تولید بالاتری خواهد داشت. البته این میزان نیروی کار باید ماهر و کارآزموده باشند.
نیروی کار اثر مثبت و معناداری روی میزان تولید بنگاه می گذارد. همانگونه که انتظار میرفت، افزایش تولید به مهارت کارگران برمیگردد و بنگاهها جهت افزایش سطح تولید، به استخدام نیروی کار و البته نیروی کار ماهر میپردازند.
موجودی سرمایه نیز تأثیر مثبت و معناداری روی تولید داشت، که دلیل آن را میتوان مکمل بودن سرمایه و نیرویکار ذکر کرد. افزایش موجودی سرمایه باعث می شود که بنگاهها در کنار بکارگیری سرمایه، تقاضای نیروی کار را نیز افزایش دهند. بنابراین افزایش موجودی سرمایه موجب افزایش تولید می شود.
هزینه تحقیق و توسعه نیز اثر مثبت و معناداری بر بهرهوری کل عوامل دارد، به عبارت دیگر با افزایش هزینه بنگاه در بخش تحقیق و توسعه، میزان بهرهوری کل عوامل تولید افزایش مییابد. هزینهکرد بنگاه در بخش تحقیق و توسعه، تمایل بنگاهها برای ثبت اختراع و نوآوری و در نهایت کسب قدرت بازاری در میان سایر بنگاهها را نشان میدهد.
پس از محاسبه جریان تجاری به روش ارائه شده در فصل قبل، تأثیر آن بر روی بهرهوری کل عوامل بررسی شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که، درصنعت خودرو سازی در ایران جریان تجاری اثر مثبت و معناداری بر میزان بهرهوری کل عوامل تولید دارد. به عبارت دیگر تغییر مثبت و اثرگذار در جریان تجاری باعث افزایش بهرهوری کل عوامل تولید در صنعت مورد نظر می شود. در صنایع خودروسازی، در نتیجه رشد بهرهوری، هزینهها کاهش مییابد که منجر به کاهش قیمت محصولات می شود و در نتیجه موجب افزایش رقابت داخلی و خارجی بنگاه شده و در نهایت تقاضا برای محصولات آن صنعت افزایش مییابد، که این موجب افزایش تولید در مراحل بعدی می شود.
۵-۴-توصیههای سیاستگذاری
جهت کاهش شکاف عمیق تکنولوژیکی، ایجاد رشد و توسعه پایدار اقتصادی و افزایش نقش بهرهوری کل عوامل در رشد اقتصادی کشور بایستی بر اساس برنامه تنظیم شده موارد ذیل انجام شود:
بهای بیشتری به فعالیتهای تحقیق و توسعه در داخل کشور و بخصوص در صنعت خودروسازی داده شود و با اتخاذ سیاستهای صحیح سعی به ایجاد انگیزه برای بخش خصوصی در فعالیتهای تحقیق و توسعه نمود.
جهت استفاده بیشتر از فعالیتهای تحقیق و توسعه داخلی، توجه جدی و اساسی به سرمایه انسانی نمود.
۵-۵-پیشنهاد برای تحقیق آینده
در این تحقیق از نسبت سهم تولید بنگاه i- ام به تولید بنگاههای دیگر جهت اندازه گیری متغیر جریان تجاری استفاده شد که، جهت اندازه گیری جریان تجاری از شاخص های دیگری چون تعداد روابط تجاری سالانه تأمینکنندگان قطعات با بنگاهها نیز میتوان استفاده کرد. این احتمال وجود دارد که، با بهره گرفتن از سایر شاخص ها و آمارهای واقعی در کشور به نتایج بهتری رسید که با واقعیت نزدیکتر باشند.
برای بدست آوردن بهرهوری کل عوامل تولید از شاخصهای دیگری میتوان استفاده کرد که در این تحقیق از شاخص پسماند سولو استفاده کردیم.
۵-۶-محدودیتهای تحقیق
در این تحقیق به علت فقدان داده های مربوط به موجودی سرمایه از روش روند نمایی سرمایه گذاری استفاده شد که این موجب می شود تا حدودی روی نتایج تحقیق تأثیر بگذارد.