۲-۲-۱۳-۲ همزمانسازی برنامه ریزی:
به مشارکت توام شرکتهای یک زنجیره تأمین در پیش بینی تقاضا و زمانبندی دوباره تأمین موجودی اشاره دارد. این مورد طراحی و توسعه محصول و ارائه محصولات جدید به بازار به شکل مشارکتی را نیز شامل میباشد(ابوفاضلی و همکاران، ۱۳۸۵).
۲-۲-۱۳-۳ هماهنگسازی جریان کار:
این مرحله قدم بعدی پس از همزمانسازی برنامه ریزی است. سادهسازی و خودکار نمودن فعالیتهای دائمی کسب و کار(تجارت) در بین شرکتهای یک زنجیره تأمین، مربوط به این مرحله میباشد. این مورد فعالیتهایی مانند خرید و طراحی محصول را شامل می شود(اشتدلر و همکاران، ۱۳۸۵).
۲-۲-۱۳-۴ مدل های جدید کسب و کار(تجارت):
این مورد یکی از نتایج یکپارچهسازی زنجیره تأمین است که به واسطه اینترنت امکان پذیر شده است. نقشها و مسئولیتهای شرکتها در یک زنجیره تأمین را میتوان مجددا طراحی نمود، به طوری که هر شرکت قادر باشد با شکلی صحیح بر فعالیتهایی که تواناییهایی محوری او محسوب می شود، تمرکز کند. فعالیتهای غیر اصلی را میتوان به دیگر شرکتها واگذار کرد و لذا با این کار دسترسی به قابلیتها و کاراییهای جدید برای زنجیره امکان پذیر میگردد(سرایدار و همکاران، ۱۳۸۸).
امروزه عمده شرکتهای بزرگ بین المللی به دنبال این هستند که چگونه برای طیف وسیعی از فعالیتهای زنجیره تأمین همچون طراحی محصول، پیش بینی تقاضا، مدیریت موجودی و خدماتدهی به مشتری به شکلی کارا عمل کنند. کلید تحقق این کاراییها در به اشتراکگذاری اطلاعات بین شرکتهای یک زنجیره تأمین است. هنگامی که در حال ایجاد یکپارچگی اطلاعاتی هستیم، سه مرحله دیگر همزمانسازی برنامه ریزی، هماهنگسازی جریان کار و مدل جدید کسب و کار این امکان را پیدا می کنند که به صورت طبیعی توسعه یابند(شانکار و تایوری، ۲۰۰۷).
۲-۲-۱۴ روشهای یکپارچگی اطلاعات
۲-۲-۱۴-۱ روشها و فرآیندهای کنترل دستی:
این روش با خطاهای انسانی زیادی مواجه و دارای سرعت پایینی در پردازش و یکپارچهسازی اطلاعات و رویدادها هستند(شفیع زاده، ۱۳۸۳).
۲-۲-۱۴-۲ برنامه ریزی منابع سازمانی:
در برنامه ریزی منابع سازمانی، امکان ثبت رویدادها و پردازش سفارشها وجود دارد، اما قابلیت تحلیل و تصمیم گیریهای هوشمند امکان پذیر نیست. این سیستم قابلیت توسعه میان چند سازمان را ندارد و فقط به یک سازمان محدود می شود. در حالی که در محیط تجاری امروز همکاری و هماهنگی میان تامینکنندگان و مشتریان در زنجیره تامین سازمانها لازمه این زنجیره است(شفیع زاده، ۱۳۸۳).
۲-۲-۱۴-۳ برنامه ریزی و زمانبندی پیشرفته:
این سیستم با مدلسازی و تحلیل ظرفیتها به پشتیبانی تصمیم گیریهای هوشمند می پردازد. امکان بکارگیری این روش در یک سازمان مهیا نمی باشد(توربان و همکاران، ۱۳۸۵).
بنابراین برای یکپارچگی اطلاعات و هماهنگی فرآیندها در زنجیره تامین نیاز به سیستمی است که علاوه بر توانایی تحلیل و تصمیم گیریهای هوشمند، قابلیت عملکرد و برقراری هماهنگی در یک سازمان و بین سازمانها را داشته باشد(عظیمی و همکاران، ۱۳۸۶).
۲-۲-۱۵ نابسازی لجستیک و یکپارچگی فرایندهای سازمانی
در تولید ناب، بر مواردی از قبیل کاهش زمان آماده سازی، کاهش حجم دسته تولیدی، استفاده از کانبان، برنامه ریزی دقیق تولید، تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه تاکید می شود(ریچارد، ۱۹۹۶). هدف از تولید ناب، حذف اتلافها، کاهش موجودی در جریان ساخت، افزایش سرعت مواد در زنجیره تأمین، و کاهش زمان آماده سازی در فرایند تولید و حمل و نقل میباشد(گولدمن و ناجل، ۱۹۹۵). تولید ناب همچنین یک فرهنگ حیاتی برای کاهش اتلافها در سیستم لجستیک است. هزینه حمل و نقل، ۱۵ تا ۲۰ درصد قیمت تمامشده محصولات است. لذا با کاهش موجودیها و حمل ونقلها در سیستم لجستیک از طریق به کارگیری تولید ناب، کاهش چشمگیری در قیمت تمامشده روی خواهد داد و در نتیجه، توان رقابتی شرکت بالا خواهد رفت و فرایندهای کسب و کار بهبود خواهد یافت(براون و همکاران، ۲۰۰۶).
عواملی که در ناب سازی لجستیک نقش دارند در ۴ زمینه طبقه بندی میشوند:
- زمینه کاهش اتلافها شامل عواملی همچون کاهش زمان آماده سازی در فرایند تولید و حمل و نقل، کاهش اندازه محمولهها و افزایش تناوب ارسال، افزایش سرعت مواد در زنجیره تأمین، کاهش موجودی در جریان ساخت، مواد اولیه و محصول نهایی، کاهش خطاها و ضایعات در فرایند ساخت و حمل و نقل، کاهش بازرسیها، استفاده از تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه در ماشینآلات سیستم لجستیک.
- زمینه تأمینکنندگان شامل عواملی همچون به کارگیری تأمینکنندگان کمتر و مطمئنتر با رابطهای بلندمدت، توجه به فاصله جغرافیایی تأمینکننده، تأمینکنندگانی که از سیستم تولید به هنگام استفاده می کنند، کمک به تأمینکنندگانی که برای حذف اتلافها تلاش می کنند.
- زمینه سیستم اطلاعاتی شامل عواملی همچون ایجاد یک نظام اطلاعاتی و ارتباط سازگار برای اعضای زنجیره تأمین، استفاده مشترک از اطلاعات غیررسمی تأمینکنندگان و مشتریان، استفاده از تسهیم اطلاعات رسمی توافقی تأمینکنندگان و مشتریان(سرایدار و همکاران، ۱۳۸۸).
- زمینه یکپارچگی زنجیره تامین شامل عواملی همچون بهبود یکپارچگی فعالیتها در طول زنجیره تأمین، جستجوی راههای جدید برای یکپارچگی فعالیتهای زنجیره تأمین، برقراری ارتباط استراتژیکیهای شرکت با تأمینکنندگان، برقراری ارتباط استراتژیکیهای مشتریان با تأمینکنندگان زنجیره تأمین(رامش و دیویدسن، ۲۰۰۷).
یکپارچگی یعنی استفاده اشتراکی دو یا چند کاربر از اطلاعات یکسان با منبع ذخیره یکسان که از مهمترین نتایج این یکپارچگی عبارت است از کاهش هزینه های اطلاعات و داده های مدیریتی، کاهش زمان لازم برای ایجاد گزارشهای قانون مند، فراهمکردن تجزیه و تحلیلهای معنادار از مجموعه فعالیتهای سازمان، دسترسی آنی به داده ها و صرفهجویی در زمان دسترسی به اطلاعات و داده کاوی، مجهزکردن سازمان برای همکاری و مشارکت بخشهای مختلف، بررسی آنی همه جریانهای نقدی و مالی در سازمان که تمامی این موارد به افزایش کارایی، برگشت سرمایه بیشتر و در نهایت، کسب مزیت رقابتی میانجامد(شانکار و تایوری، ۲۰۰۷). عاملی که باعث یکپارچگی فرایندهای سازمانی می شود، سیستمی به نام برنامه ریزی منابع سازمان است و سازمانها به کمک این سیستم میتوانند به مدلهای پویایی از کسب و کار دست پیدا کنند. بعد داخلی یکپارچگی، یکپارچگی تمامی فرایندها در داخل سازمان را دربرمیگیرد. یکپارچگی خارجی نیز به معنای انسجام فرایندها بین شرکت و دیگر شرکتهای همکار در زنجیره کاری آن میباشد(جولی و هازرخنی، ۲۰۰۶).
بر اساس مطالب گفته شده، عواملی که در یکپارچگی فرایندهای سازمانی نقش دارند در ۲ بعد زیر طبقه بندی میشوند:
بعد داخلی شامل عوامل تولید، عملیات و پشتیبانی، فروش و بازاریابی، مالی و منابع انسانی است.
بعد خارجی شامل عوامل تولید، عملیات و پشتیبانی، فروش و بازاریابی، مالی و منابع انسانی است.
براساس نتیجه تحقیق انجامشده در این زمینه، سه بعد کاهش اتلافها، تأمینکنندگان و یکپارچگی زنجیره تأمین بر هر دو بعد داخلی و خارجی یکپارچگی فرایندهای سازمانی تاثیر دارد. همچنین بعد سیستم اطلاعاتی بر بعد یکپارچگی خارجی موثر است که از این طریق میتوان نتیجه گرفت که نابسازی لجستیک موجب افزایش یکپارچگی فرایندهای سازمانی می شود. همچنین هر دو موضوع نابسازی لجستیک و یکپارچگی فرایندهای سازمانی موجب افزایش عملکرد کسب و کار سازمانی میشوند. پس یکی از شروط ارتقای عملکرد سازمانی، افزایش یکپارچگیهای سازمانی است و از بین این ابعاد، یکپارچگی فرایندهای مناسب انسانی، دارای کمترین اهمیت است(ریچارد، ۱۹۹۶).
۲-۲-۱۶ معماری سیستم یکپارچه لجستیک در زنجیره تامین الکترونیکی
شبکه یکپارچه لجستیک زنجیره تأمین الکترونیکی را میتوان به چهار لایه به شرح زیر طراحی نمود:
۲-۲-۱۶-۱ لایه امنیتی[۳۹]:
اطلاعات در فضای اینترنت همواره مورد تحدید و آسیب جدی است. اگر ساختار امنیتی، کارایی و بازدهی مناسبی نداشته باشد، امکان سرقت و تخریب اطلاعات وجود دارد. از این رو تعیین اهداف کنترل امنیت به منظور حفظ مسائل امنیتی ضروری است. این لایه به حمایت از امنیت شبکه یکپارچه لجستیک الکترونیکی می پردازد و سرویسهای از جمله محرمانگی، در دسترسبودن، احراز هویت و تصدیق اصالت، کنترل دسترسی، انکار ناپذیری، صحت داده، نظارت و گزارشگیری را ارائه مینماید(غلامیان و همکاران، ۱۳۸۷).
۲-۲-۱۶-۳ لایه نمایش[۴۰]:
این لایه به اعضای زنجیره تأمین اجازه میدهد که به عملکردهای تجاری از طریق اینترنت و با ساختار جستجو در وبسایت شبکه دست یابند. لایه نمایش شبکه یکپارچه لجستیک با روشی کاربر پسند در اختیار اعضای زنجیره قرار میگیرد. مسئولیت ارائه داده ها به کاربر، دریافت تعاملات اعضای زنجیره و کنترل عملیات آنها در این لایه انجام می شود(رامش و دیویدسن، ۲۰۰۷). این سطح برای کاربری که با ساختار شبکه لجستیک دارای ارتباطی متقابل و دو سویه است ارائهکننده نقشها و عملکردهای تجاری متعدد است و به شرکای مختلف زنجیره اجازه میدهد که از طریق اینترنت و مطابق استانداردها و سطوح دسترسی به اطلاعات تجاری دست یابند. این سطح ارائه کننده اطلاعات ورودی برای سطح کاربردی است و به مدیریت وبسایت و معرفی داده ها و اطلاعات خروجی می پردازد. بخش مربوط به کاربران، اساسا شامل وبسایتهایی است که در برگیرنده تعدادی از صفحههای الکترونیکی میباشد که برای ارائه نقشها و عملکردهای متعدد برای گروه های مختلف کاربران مورد استفاده قرار میگیرند. این صفحههای سازماندهی و ساختارگرایی میگردد. وبسایت شبکه الکترونیکی با بهره گرفتن از زبان شاخص فرامتنی یکپارچه لجستیک سبب برقراری ارتباط متقابل و دو سویه بین کاربران برای نمایش دادن و معرفی و دستیابی و ارزیابی داده ها با توجه به داده های ورودی توسط کاربران به کار میرود(غلامیان و همکاران، ۱۳۸۷). همچنین این بخش تعیینکننده برای پردازش درخواستهای کاربران برای اجرا و تحقق روند فعالسازی داده ها است. از آنجایی که برای ایجاد پویایی اطلاعات خودکار به کار نمیرود سایر فنآوریها نظیر خلاقیت بیشتر در رابطه با صفحههای الکترونیکی یکنواخت به کار میرود(گولدمن و ناجل، ۱۹۹۵).
کاربران در این لایه با توجه به سطوح دسترسی و مجوز صادره از سوی مدیریت شبکه، میتوانند به خدماتی از طریق وبسایت دسترسی پیدا کنند: برنامه زمانی توزیع و تولید، رهگیری و پیگیری مواد و کالاها بین راهی و در انبارها، آخرین تغییرات قیمتها و شرکت در مزایدهها و مناقصه ها، سفارشدهی و سفارشپذیری مواد و کالاها، انجام تراکنشهای مالی الکترونیکی، استفاده و بهره گیری از جدیدترین مطالعات و تحقیقات علمی مربوط به زنجیره تأمین و فعالیتهای مربوطه.
۲-۲-۱۶-۴ لایه کاربرد[۴۱]:
لایه کاربرد برای ارائه نقشها و عملکردهای تجاری و خدمات لجستیک به کار میرود. این سطح دارای ارتباط متقابل و دو سویه با خدمات پست الکترونیک جهت ارسال اطلاعیههایی برای مشتریان و اطلاعات تجاری مانند صورت حسابها یا اسناد ارسال کالاها است(شارپ و دسی، ۱۹۹۹). این لایه وظیفه کنترل قوائد تجاری تعریف شده سیستم و تهیه و ارائه اطلاعات لازم لایه نمایش را نیز به عهده دارد. سطح کاربردی شامل ساختار قانونمند تجاری شبکه یکپارچه لجستیک است که ارائهکننده کاربردهای مفید و سازنده و کارآمدی میباشد که از طریق اینترنت قابل دسترسی بوده و به ارائه محیط و عرصه کارکردی اصولی و زیربنایی برای عملکردهای تجاری لجستیک می پردازد و توسط الگوهای تجاری و مؤلفه های سازنده داده ها مورد تایید و حمایت قرار میگیرد. مؤلفه ها و اجزای سازنده تجاری در سطح کاربرد عملکردهای اصلاح، ثبت و حذف داده های کاربران و مشتریان به عهده داشته و در نتیجه تبادلات روزآمد و اسناد لجستیک از طریق شبکه لجستیک یکپارچه ارائه میگردند. در ضمن این لایه وظیفه کنترل صحت کد کاربری و رمز و ثبت نحوه فعالیت کاربران و اطلاعات دریافتی از لایه امنیتی را به عهده دارد(سرایدار و همکاران، ۱۳۸۸).
۲-۲-۱۶-۵ لایه پایگاه داده[۴۲]:
این لایه مربوط به پایگاه الکترونیکی داده ها است که بانک اطلاعاتی برای ذخیرهسازی و تثبیت داده های تجاری مورد نیاز برای انجام عملکردهای تجاری یا سایر کاربردها در زمینه تجزیه و تحلیل عملکردها است. سطح پایگاه داده شامل ساختار خدماترسان پایگاه الکترونیکی داده میباشد که ذخیرهکننده انواع مختلف داده های تجاری مانند اطلاعاتی در خصوص تقاضای مشتریان، عرضهکنندگان، تبادلات تجاری و ویژگیهای روند تولید و ظرفیت پذیرش سفارش است(شارپ و دسی، ۱۹۹۹). این سطح دارای رابطه متقابل و دو سویه با سایر ساختارهای مدیریتی پایگاه داده های ارتباطی بوده که برای تبادل داده ها و کاربردهای پردازش و تحلیل اینترنتی داده و ارائه گزارش عملکردها بر اساس سوابق اطلاعاتی و داده های تاریخی به کار میرود(رامش و دیویدسن، ۲۰۰۷). این لایه وظیفه پاسخگویی به لایه کاربرد، ثبت، ورود و روز آمد ساختن داده و طلاعات مربوط به ساختار خدمات رسان پایگاه الکترونیکی را به عهده دارد(گولدمن و ناجل، ۱۹۹۵).
۲-۳ پیشینه تحقیقات انجام شده
۲-۳-۱ پیشینه تحقیقات داخلی
- زنگنهنیا(۱۳۸۴)، در پژوهشی به بررسی آثار اندازه شرکت بر ارتباط میان سطح پذیرش فناوری اطلاعات وسه سطح عملکرد شامل عملیاتی، استراتژیکی و مالی پرداخت. نتایج نشان داد، اندازه شرکت یک متغیر تعدیلکننده مهم در کار ایی عملی اتی است. به بیان دیگر با استفاده مؤثر از فناوری اطلاعات در ارتباطات با شرکای بالادست و پایین دست در زنجیره تأمین، شرکتهای بزرگ میتوانند زمان تأخیر را کوتاه کرده و در نتیجه کارایی عملیاتی ارتقاء پیدا می کند.
- موسوی و دیگران در سال ۱۳۸۵، تأثیر فناوری اطلاعات را بر زنجیره تأمین و عملکرد بنگاههای تجاری مورد بررسی قرار دادند. یافته ها نشان داد، سه عامل کیفیت تکنیکی واحد فناوری اطلاعات، سودمندی برنامه فناوری اطلاعات، حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد از فناوری اطلاعات به طور مثبت و معنادار بر تأثیرگذاری فناوری اطلاعات بر زنجیره تأمین مؤثر بوده و در همین راستا ارتباط مثبت و معنادار با عملکرد مالی در سطح شرکت دارند.
- رحمانی سرشت و همکاران(۱۳۸۵)، به مطالعه ارتباط بین سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات و کارایی عملیاتی در خرید پرداخت. تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد، سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات بر کارایی عملیاتی خرید، تأثیر مثبت می گذارد. به طور اساسی برای انجام دادن و نیز ارتقاء دادن بعضی از فعالیتهای خرید توسعه یافته مانند همکاری با تأمینکنندگان، ارزیابی تأمینکنندگان، درگیرکردن تأمینکنندگان در توسعه و طراحی محصول و نیز یکپارچهسازی لجستیک، پذیرش فناوری اطلاعات در زنجیره تأمین ضروری است.
- حیدرزاده و دیگران(۱۳۸۶) چارچوبی برای پاسخگویی زنجیره تأمین مبتنی بر انعطافپذیری ارائه کرده و بیان میدارد، روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع پژوهشهای همبستگی انجام شده است. در این پژوهش پاسخگویی بسیار متاثر از انعطافپذیری در بخشهای مختلف زنجیره تأمین شامل توسعه محصول جدید، تدارکات و منبعیابی، ساخت و توزیع به موقع است.
- رنجبر و دیگران در سال(۱۳۸۷) پس از تحقیقات متعدد سه ویژگی عملیات زنجیره تأمین برای چابک شدن را ارائه میکند: ۱- مدیریت و بهرهگیری از نوسانات و انحرافها ؛۲- پاسخگویی سریع ؛۳- پاسخگویی واحد و در حجم کوچک.
- نارمکی و دیگران در سال (۱۳۸۸)، تأثیر عوامل زنجیره تأمین و عملکرد بنگاههای تجاری را مورد بررسی قرار دادند. یافته ها نشان داد، سه عامل کیفیت تکنیکی واحد فناوری اطلاعات، سودمندی برنامه فناوری اطلاعات، حمایت و پشتیبانی مدیران ارشد از فناوری اطلاعات به طور مثبت و معنادار بر تأثیرگذاری فناوری اطلاعات بر زنجیره تأمین مؤثر بوده و در همین راستا ارتباط مثبت و معنادار با عملکرد مالی در سطح شرکت دارند.
- رضاییان و دیگران(۱۳۸۹)، در پژوهشی به بررسی آثار اندازه شرکت بر ارتباط میان سطح پاسخگویی اطلاعات وسه سطح عملکرد شامل عملیاتی، استراتژیکی و مالی پرداخت. نتایج نشان داد، اندازه شرکت یک متغیر تعدیل کننده مهم در کار ایی عملیاتی است. به بیان دیگر با استفاده مؤثر از فناوری اطلاعات در ارتباطات با شرکای بالادست و پایین دست در زنجیره تأمین، شرکتهای بزرگ میتوانند زمان تأخیر را کوتاه کرده و در نتیجه پاسخگویی ارتقاء پیدا می کند.
۲-۳-۲ پیشینه تحقیقات خارجی
- مطالعات مشابه عمدتاً توسط محققین خارجی صورت گرفته است.در اینجا به مهمترین موارد پیشینه تحقیق در ارتباط با شاخص های ارزیابی چابکی در زنجیره تأمین پرداخته می شود:
یوسف زای و همکارانش (۲۰۰۳) اقدامات زنجیرهتأمین چابک را شامل موارد زیر میدانند: همکاری با رقبا، همکاری بلندمدت با مشتریان و تأمین کنندگان، اهرمیکردن اثر منابع اساسی به وسیله تشکیل شبکه با دیگر شرکتها، شرایط سخت عملیاتی که همکاری با دیگر شرکتها را ناگزیر میسازد، ائتلاف با همتاهای کسبوکار، یکپارچه نمودن اطلاعات با دیگر شرکتها برمبنای سیستمهای رایانهای، اعطای اولویت بالاتر به ائتلاف نسبت به نفوذ به بازار.
سوآفورد و همکاران(۲۰۰۴) به روش مشابه توانمندیهای چابکی را عبارت از موارد زیر میدانند: پاسخگویی، شایستگی، انعطاف، سرعت. آگاروال و همکارانش با بهرهگیری از ادبیات تحقیق و نیز با برگزاری جلسات طوفان ذهنی، توانستند مجموعه ۱۵ متغیر را برای چابکی ارائه دهند. این متغیرها عبارتند از: حساسیت به بازار، سرعت، صحت دادهها، معرفی محصول جدید، طرحریزی همکارانه، یکپارچهسازی فرایند، استفاده از ابزار تکنولوژی، کاهش زمان تاخیر، بهبود سطح خدمت، حداقلسازی هزینه، رضایتمندی مشتریان، بهبود کیفیت، حداقلسازی عدم اطمینان، گسترش اعتماد و کاهش مقاومت در برابر تغییر. مهمترین معیارهای ارزیابی چابکی بر اساس مدل مرجع عملیات زنجیره تأمین عبارتند از: پاسخگویی و انعطاف پذیری. این دو معیار در قالب شاخص هایی مانند انعطافپذیری افزایشی تدارکات، انعطافپذیری افزایشی ساخت، انعطافپذیری افزایشی توزیع، انعطافپذیری بازگشت اضافی به تأمینکنندگان، انطباقپذیری افزایشی تدارک، انطباقپذیری افزایشی ساخت، انطباقپذیری افزایشی توزیع، انطباقپذیری کاهشی تدارک، انطباقپذیری کاهشی ساخت و انطباقپذیری کاهشی توزیع مورد ارزیابی قرار میگیرد.
- کیم(۲۰۰۶) نیز، با بررسی تأثیر سطح یکپارچگی زنجیره تأمین روی توانمندی رقابتی به این نتیجه رسید که این فرضیه در شرکتهای کوچک رد و در شرکتهای بزرگ پذیرفته شده است و در شرکتهای کوچک سطح یکپارچگی زنجیره تأمین بر توانمندیهای رقابتی تأثیری نداشته و در شرکتهای بزرگ سطح یکپارچگی زنجیره تأمین باعث افزایش توانمندیهای رقابتی میگردد.
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره بررسی تآثیر توانایی های فناوری اطلاعاتی و عملیاتی و مدیریتی ...