الف : در خصوص میزان تحصیلات و رابطه آن با تصادف ۵۸ ٪ رانندگان بی سواد و یا تحصیلات قدیمی و ابتداییترین بیشترین سهم را در تصادفات داشته و افراد دارای مدرک فوق لیسانس یا دکترا با ۲٪ کمترین سهم را در تصادفات داشته اند.
ب: رانندگان بین ۳۰ تا ۳۹ سال با ۲/۳۴٪ بیشترین تصادفات را داشته اند.
ج: عدم رعایت حق تقدم با ۲/۴۲٪ کل تصادفات به عنوان بالاترین عامل فنی تصادفات بوده است.
بررسی رابطه بین عوامل انسانی رانندگان و میزان وقوع تصادفات در بزرگراه های تهران، پرستاری، ۱۳۸۵، مقطع کارشناسی ارشد، در این تحقیق ۸ بزرگراه تهران در ۳ نوبت صبح ، بعد از ظهر و شب مورد بررسی قرار گرفت. داده های پژوهش بر اساس مشاهده صحنه تصادفات، مصاحبه با کارشناس صحنه تصادف، خبرگان، اهل فن و مصاحبه با راننده طبق پرسشنامه انجام شده است که شامل:
الف) اطلاعات کلی: نام بزرگراه، تاریخ و ساعت تصادف، نوع تصادف، وضعیت جوی و وسیله ی مقصر.
ب) مشخصات فردی رانندگان: سن، جنسیت و تحصیلات
ج) سوالات تخصصی: ۱۹ سوال در خصوص سابقه ی اخذ گواهینانه و تجربه رانندگی و میزان آشنایی رانندگان با مقررات و سلامتی فیزیکی رانندگان.
بین جنسیت و میزان وقوع تصادفات در بزرگراههای تهران رابطه وجود دارد و مردان درصد بیشتری از تصادفات را شامل میشوند. بین تخصیلات رانندگان و سلامت جسمانی رانندگان مقصر با میزان وقوع تصادفات در بزرگراههای تهران رابطه وجود دارد و کمترین تصادفات مربوط به بالاتر از لیسانس و ابتدایی است. بین سن راننده با میزان وقوع تصادف در بزرگراههای تهران رابطه وجود ندارد. بین سال اخذ گواهینامه، تجربه ی رانندگی و آشنایی رانندگان به قوانین ارتباط وجود دارد.
تأثیر عامل انسانی بر وقوع تصادفات رانندگی در آزاد راه کرج-قزوین در سال ۸۴ و راه های کنترل و کاهش آن، وهاب زاده(۱۳۸۶)، مقطع کارشناسی ارشد، این پژوهش به منظور اخذ نقطه نظرات کارشناسان خبره ی تصادفات پیرامون میزان تأثیر عوامل مختلف بر علل اصلی وقوع تصادفات ترافیکی مزبور بصورت نظر سنجی اخذ و بررسی گردید. بر این اساس نتایج حاصل از بررسی علت اصلی وقوع تصادفات مذکور نشان داد که تمامی آن از قصور و تخلف عامل انسانی بوده که عدم رعایت فاصلهی طولی و عدم توجه به جلو به ترتیب با ۲۸ و ۲۵ درصد بیشترین و نقص ماده ۴ قانون ایمنی راه ها و راه آهن با ۴ درصد کمترین علت اصلی آن را تشکیل می دهند.
۲-۱۲-۳ مطالعات برون سازمانی
رفتار و تأثیر سن رانندگان بر روی تصادفات، حسامی(۱۳۷۴)، مقطع کارشناسی ارشد، برابر تحقیقات تجزیه و تحلیل تصادفات صورت گرفته در خصوص تصادفات شهری ۸۰٪ عامل انسانی، ۲۰ ٪نیز مربوط به وسیله نقلیه و جاده مربوط است.
علل عمده انسانی عبارتند از: عدم رعایت فاصله طولی با وسایل نقلیه جلویی، عدم مهارت، بیتجربگی، عدم توجه به سایر وسایل نقلیه و علائم و خط کشیها، سرعت و سبقت غیر مجاز، خستگی و خواب آلودگی.
قلمرو مکانی تحقیق: یکی از محورهای اساسی و اصلی شهر قائم شهر که دارای هوای معتدل است و زمستانهای سرد و طولانی ندارد و دما هیچ وقت به زیر صفر نمی رسد که همین موضوع در کاهش درصد تصادفات مؤثر است.
در این بررسیها مشخص می گرد که اکثریت جامعه از چه قشری بوده و پیشنهاد گردیده که طراحی های شهری با توجه به این گروه سنی صورت پذیرد سپس با توجه به آمار رانندگان که به صورت محاسبه در ساعات مختلف با رانندگان داشتند در صد گروه سنی رانندگان و جنسیت آن را مشخص کرده اند.آمار گواهینامه بگیران در این فاصله نیز اخذ شده و مشخص میگردد که چه سنی بیشتر گواهینامه گرفته و بعدا در چه طبقه سنی احتمال افزایش تصادف خواهیم داشت.
نتیجه پژوهش ایشان عبارت بود از:
۱- آمار تصادفات زنان کمتر از مردان می باشد و آن هم به دلیل کم بودن رانندگان زن است.
۲- تفاوت مردان و زنان ناشی از خطاهایی با ماهیت متفاوت است و زنان بیشتر به علت کمی تجربه مشکل داشتن در مانور سریع و عدم تسلط تصادف می کنند.
۳- بیشترین استفاده کنندگان از شبکه حمل و نقل بین ۲۰ تا ۴۰ سال می باشندکه بیشترین تصادف هم مربوط به اینهاست که ناشی از ۳ مسئله است.
الف : زیاد بودن تعداد رانندگان در این سن، ب: مشکلات روحی روانی خاص این دوره و ج: هیجانات موجود در این سنین
ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه با رانندگان ، استخراج آمار از فرم کروکی تصادفات حاوی اطلاعات بوده است.مطالعات نشان میدهد که تصادفات گروه سنی جوانان ناشی از سرعتهای بالا، سبقت غیر مجاز ،عدم رعایت فاصله و شتاب در رانندگی میباشد. مطالعات نشان می دهد که در صد قابل توجهی از تصادفات به خصوص در هنگام ظهر و شب ناشی از خستگی و بی حوصلگی رانندگان بوده است. ضمنا مشخص شده که تصادف در رده سنی ۲۰تا۴۰ دارای رشد منفی بوده ولی در سایر گروه ها به خصوص رانندگان مسن افزایش یافته است که لزوم برنامه ریزیهای ترافیکی و طراحی را مشخص می سازد.در تجزیه و تحلیل تصادفات مشخص شد راننـــدگان مسن مشکلات بیشـتری را در تمام تقاطعها تجربه مـی کنند.در شبها و هوای بارانی بیشتر تصادف دارند و تصادفاتی که نیاز به مانور دادن و عکس العمل است در آن رده سنی حادث میگردد.
نقش مهندسی ترافیک و آموزش در کاهش تصادفات ، ساسان، ۱۳۷۵، مقطع کارشناسی ارشد، هدف پایان نامه چگونگی تشکیل و کار اداره راهنمایی و رانندگی و مهندسی ترافیک و افزایش سطح کارایی شهرداری ها در امر مهندسی ترافیک و امور راهنمایی و رانندگی از طریق آموزش صحیح برای جلوگیری از تخلفات منجر به تصادف انجام داده است.در این تحقیق در رابطه با آمار تصادفات و مقایسه آن با سالهای گذشته تصادفات از نظر زمان وقوع ، علل وقوع و وسایل نقلیه درگیر در تصادفات مورد بررسی قرار گرفته است.که به ترتیب از نظر زمان بین ساعت ۸تا ۱۳ بیشترین تصادف و از ساعت ۲۴:۰۰ تا ۰۵:۰۰ کمترین تصادف به وقوع پیوسته است.
از بین علل عدم رعایت حق تقدم با ۲/۳۰٪ بیشترین و گردش به طرز غلط با ۲ ٪کمترین علت تصادف بوده است .ضمنا سواری های شخصی بالاترین و دوچرخه کمترین نقش را در تصادفات داشته اند.نتیجه اینکه یکی از مهمترین راهکارها جهت کاهش تصادفات آموزش در رسانه های گروهی و تلویزیون میباشد.
نقش عامل سرعت در تصادفات جاده های اصلی بین شهری ایران،میرزایی، ۱۳۷۷، مقطع کارشناسی ارشد، در این پژوهش مساله تصادفات و به ویژه تصادفات برون شهری را در ایران و سایر کشورها و هم چنین نقش عامل سرعت در تصادفات و شدت آن را مطالعه کرده و مطالعات انجام شده در این زمینه در کشور های مختلف دنیا را بررسی نموده است. سپس اثر احتمالی کاهش سرعت وسایل نقلیه را در تعداد تصادفات و تلفات و مجروحان آن بررسی کرده است.برای این منظور سرعت وسایل نقلیه را در یک جاده اصلی برداشت کرده و سپس سرعت این وسیله نقلیه به طور فرضی در چند حالت کاهش داده است. هرکدام از این حالات اصلاح قانون سرعت مجاز و یا اصلاح رفتار رانندگان را نشان می دهد تعداد تصادفات و مجروحان و تلفات آن بر حسب سرعت مجاز رگرسیون می شود. در پایان معلوم میگردد که سرعت مجاز اثر قابل ملاحظهای در ایمنی دارد و نتیجه گیری می شود که سرعت مجاز ابزاری قوی برای برقراری ایمنی در دست دولتهاست.
مطالعه تجهیزات کنترل ترافیک برای کاهش تصادفات در راه های برون شهری، جوینی، ۱۳۷۷، مقطع کارشناسی ارشد، در این پژوهش با توجه به این مسأله که تصادفات جاده ای حتی در کشور های توسعه یافته صنعتی از عوامل بسیار مهم مرگ و میر و صدمات شدید جانی و مالی می باشد و هم اکنون در ایران ۲۵٪ تلفات غیر طبیعی ناشی از تصادفات ترافیکی است.
بنابراین بررسی مسأله ایمنی جادهای از اهمیت انکار ناپذیری برخوردار است. به علاوه با توجه به اینکه در اغلب کشورهای در حال توسعه از جمله ایران یکی از محدودیت های اصلی اجرای طرح های مناسب محدودیت ها ی مالی است. استفاده حداکثر از سرمایه گذاریهای صحیح از این تجهیزات و علائم ارائه گردد.در همین راستا پس از مطالعه تجهیزات کنترل ترافیک آمار تصادفات کشور مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و نحوه دسته بندی شبکه راه های کشور و روشهای اولویت بندی محورهای حادثه خیز بر اساس شاخص های تعداد تصادف، شدت تصادف، و هزینه تصادف ارائه شده است. برای تعیین این شاخص ها برنامههایی تنظیم شده است که به وسیله آنها میتوان پرونده آمار تصادفات کشور را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و مقاطع حادثه خیز را بر اساس شاخص های مذکور اولویت بندی نمود. در پایان با بهره گرفتن از نتایج به دست آمده یکی از محورهای کشور (اراک-راهجرد) مورد بررسی قرار گرفته است با مطالعه این محور نحوه تجزیه و تحلیل وضعیت تصادفات و چگونگی ارزیابی اقتصادی راه حل های مختلف کاهش تصادفات نشان داده می شود.با به کار گیری ساختار تحلیل ارائه شده در این مجموعه می توان آمار تصادفات کشور را سالیانه مورد بررسی قرار داده و با توجه به بودجه ای که به اصلاح وضعیت راه ها ی کشور اختصاص یافته است مناسب ترین روش های اصلاحی برای استفا ده بهینه از این بودجه را مشخص نمود.
بررسی لزوم و طراحی سیستم آموزش رانندگی برای ایران و اثر آن بر رفتارهای ترافیکی رانندگان، ساختیانچی، ۱۳۷۷، مقطع کارشناسی ارشد، به تحقیقی کاربردی در ارتباط با چگونگی بهبود عامل انسانی در وضعیت ترافیک کشور پرداخته که شامل چهارمرحله عمده است:
۱- تحقیق در ارتباط با وضعیت ترافیک کشور و عوامل موثر بر آن که منجر به شناسایی عامل انسانی با بدترین وضعیت میگردد و جایگاه خالی سیستم آموزش اجباری رانندگان، به عنوان توجیهی برای این طرح برگزیده می شود.
۲-تحقیق در ارتباط با سیستمهای آموزش و آزمون رانندگی در کشورهای پیشرفته و مقایسه آن با وضعیت فعلی ایران که منجر به یافتن راهکارهایی برای پوشش نقاط ضعف سیستم آموزش و آزمون رانندگی در ایران می شود.
۳- ارائه سیستم پیشنهادی برای آموزش و آزمون رانندگی در ایران و تحقیق در ارتباط با اثر آموزش تئوری و آموزش عملی بر دیدگاه و رفتارهای ترافیکی افراد مبتدی و با تجربه که منجر به ارزیابی مثبت آموزش اجباری و فراگیر در ایران با توجه به طرح ارائه شده میگردد.
۴- پیش بینی هزینه طرح و کاهش هزینه ترافیکی ناشی از اجرای آن که توجیه اقتصادی طرح را به دنبال دارد.
بررسی اپیدمیولوژیک حوادث رانندگی منجر به مرگ در استان تهران، محمد فام و قاضی زاده، ۱۳۷۸، مقطع کارشناسی ارشد، در این تحقیق با بهره گرفتن از اطلاعات ارائه شده توسط سازمان پزشکی قانونی و سازمان حمل و نقل و پایانه های کشور بوده با تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده که شامل ۲۲۰۹ مورد حادثه منجر به مرگ بود به این نتیجه رسیده که بیشتر قربانیان حوادث مورد مطالعه در دوره یاد شده در رده سنی ۲۱ تا ۳۰ سال قرار دارند (۳/۲۲) همچنین مشخص شد که اکثر قربانیان حوادث جادهای استان را عابرین پیاده تشکیل می دهند(۶/۵۴) و در کلیه حوادث محل اصلی وارد شدن ضربه و علت نهایی مرگ ضربه به ناحیه سر بوده است (به ترتیب ۱/۴۲و ۲/۵۹ درصد). درخاتمه نیز پیشنهاد آموزش ایمنی ترافیک در مدارس کشور، نظارت دقیق بر اجرای مقررات راهنمایی و رانندگی همراه با ارائه آموزش های مناسب به رانندگان مختلف و توسعه کمی و کیفی سیستمهای امداد، نجات و اورژانس جاده ای داده شده است.
بررسی وضعیت ایمنی و علل تصادفات در جاده نایین– یزد، شرقی، ۱۳۷۸، مقطع کارشناسی ارشد، در این تحقیق پس از نگاهی اجمالی به وضعیت تصادفات جادهای در ایران و مقایسه آن با بعضی کشور های دیگر به عوامل تصادفات جاده ای که در غالب مطالعات قبلی مورد توجه و بهره برداری قرار گرفته اند. اشاره و روش های متداول عملی و تجربی به کار رفته در مطالعات ایمنی و تصادفات جاده ای مورد بحث و بررسی و نقد قرار داده است. با مقایسه روش های مختلف مطالعه بررسی و تجزیه و تحلیل تصادفات مناسبترین روشی که از بین روش های فوق برای مطالعه و بررسی تصادفات در قطعه راه نایین -یزد تشخیص داده شد، انتخاب گردید. با بهره گرفتن از روش انتخابی وضعیت تصادفات در قطعه راه مورد نظر بررسی شد. مطالعات نشان داد که مدلهای موجود که غالبادر کشورهای صنعتی و با شرایطی متفاوت از لحاظ وضعیت ترافیک، راه ها، خصوصیت اجتماعی اقتصادی در ایران قابل استفاده نیست. عمده علت این عدم امکان استفاده و یا کالیبره کردن مدلها برای ایران به ویژه جادههای مناطق کویری نظیر قطعه راه نایین- یزد طول نسبتا زیاد و یکنواخت و بدون عارضه قطعات راه در این مناطق تشخیص داده شد. با توجه به اینکه تاکنون یک کار تحقیقاتی اصولی و سیستماتیک درباره تصادفات جاده ای در ایران صورت نگرفته است. ضرورت توجه بیش از پیش به این مسأله که هر سال جان تعداد زیادی از هموطنان را میگیرد احساس می شود.
طراحی و نمونهسازی سیستم هشدار دهنده به راننده در محیط بزرگراه، خردور، ۱۳۷۹، مقطع کارشناسی ارشد، این تحقیق نشان داده است که سیستمهای مبتنی بر بینایی ماشین امروزه مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته و برای آن کاربردهای زیادی تعریف شده است.در حال حاضر وجود امکانات مورد نیاز برای طراحی و پیاده سازی سیستم های بینایی ماشین با کارایی و لازم به نظر میرسد استفاده از تجهیزات کنترل ترافیک و راه حل های کم هزینه مهندسی در زمینه بهسازی نقاط تصادف جاده ای است.در این مجموعه سعی شده تا با مطالعه استاندارد های طراحی و کاربرد تجهیزات کنترل ترافیک و انواع آن نحوه استفاده قابلیت اطمینان بالا میزان تقاضا برای استفاده از چنین سیستمهایی در سطح زندگی روزمره افراد جامعه را بالا برده است. در این میان سیستمهایی برای کاربرد در امر رانندگی طراحی و پیاده سازی شده اند که به طور کلی به سیستم های دستیار راننده شهرت دارند.یک سیستم دستیار راننده سیستم مبتنی بر بینایی ماشین است که در جهت بالا بردن ضریب اطمینان در امر رانندگی طراحی و پیاده سازی می شود. بررسی آمار تصادفات نشان می دهد که بسیاری از حوادث رانندگی ناشی از انحرافات است با توجه به پیشرفت شگرف در فنآوری رایانهای میتوان سیستمهای مبتنی بر بینایی ماشین را در این مورد به کار گرفت تا با بهره گرفتن از آن آمارحوادث رانندگی را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش داد. در این پایان نامه ابتدا سیستم دستیار راننده معرفی میگردد. در ادامه تحقیقات انجام پذیرفته در این راستا مورد بررسی قرار می گیرد.سپس طراحی و مدلسازی یک سیستم دستیار راننده عنوان می شود.این سیستم امر شناسایی خطوط جاده و موانع روی جاده را با بررسی ۲۱ تصویر در ثانیه انجام داده و اخطارهای لازم را به راننده اعلام می کند.
۲-۱۳ مطالعات انجام شده در سایر کشورها
تاثیرات ویژگی های شخصیتی و جنس راننده و رفتارهای خطر پذیری رانندگی و اثر آنها بر تصادفات، اولتدال و راندمو[۶۷]، ۲۰۰۶ در دانشگاه نروژ صورت گرفته است، یک نمونه از جوانان نروؤی در دو کشور نروژی زبان در نظر گرفته شده است (۱۳۵۶ نفر). ارتباط اضطراب در برانگیختن هیجان و رفتار خطر پذیر رانندگی معنی دار بود. هیجان پذیری با رفتار خطر پذیر رانندگی و برخورد همبستگی معنی داری داشت. از طریق آنالیز رگرسیون، ویژگی های شخصیتی و جنس با واریانس ۳/۷۳ درصد، رفتار خطر پذیر رانندگی یافت شده ولی ارتباط آن خیلی قوی نبود و ویژگی های شخصیتی تنها بخش متوسطی از واریانس را توضیح می داد.
-کلارک، وارد، بارتل و ترومن[۶۸](۲۰۰۶)، تصادفات رانندگان جوان را در انگلستان از لحاظ تاثیر سن، تجربه و زمان مورد بررسی قرار دادند. نتیجه این بررسی نشان داد: رانندگان جوان نسبت به سایر رانندگان بیشتر تصادف می کنند. تصادف های رانندگان جوان نیز تا حدودی ویژگی متفاوتی نسبت به دیگر رانندگان دارد و شامل تصادفاتی از قبیل: تصادف با یک وسیله نقلیه که کنترل خود را از دست می دهند و واژگون می گردند، تصادف در حین گردش.
- در تحقیقاتی که پرویز کوشکی و بوستان (۲۰۰۵) در دانشگاه کویت تحت عنوان سیگار کشیدن و استفاده از کمربند در حین حرکت و تصادفات جاده ای جوانان در کویت انجام داده اند مشخص شد بطور کلی جوانان سهم گسترده ای را در تصادفات جاده ای و بطور کلی تصادفات فوتی دارند که کویت نیز از این مسئله مستثنی نیست، در خصوص نتایجـی که از بررسـی روی ۱۴۶۷ راننده به دست آمده است میتوان موارد اقتصادی، اجتماعی و تجربه رانندگی را نیز مشاهده کرد. در این تحقیق مشخص گردید که رانندگان زن جوان از رانندگان مرد جوان عموماً محتاط تر بودند. آنهایی که هنگام رانندگی سیگار می کشند کمتر از کمربند ایمنی استفاده می کردند و تصادفات کمتری هم داشتند.
۲-۱۴ جمع بندی
با مطالعه موارد مندرج در فصل اول و دوم پایان نامه نتیجه میگیریم بین مثلث عوامل ترافیک، تصادفات انسان، راه، وسیله نقلیه و عواملی همچون محیط، جنسیت، سن رانندگان، آموزش مردم و بخصوص رانندگان و ارتقا ایمنی راه ها و خودروها ارتباط تنگاتنگ وجود دارد.
این تحقیق به علل و عوامل مؤثر بر تصادفات برون شهری در ساعات اولیه صبحگاهی در آزادراه تهران کرج در سالهای۹۱-۹۰ توجه دارد: این آزاد راه به طول ۲۳ کیلومتر حد فاصل پل بهنوش تا پل فردیس است که اولین آزادراه پرتردد و شلوغ کشور و خاورمیانه است. این بزرگراه دارای دو لاین و ۶ لین(خط عبور) و در هر طرف یک خط اضطراری است که در زمان پهلوی دوم ساخته شده است. هدف از احداث این راه ایجاد ارتباط آسان تهران با حومهی غربی بوده است. این آزاد راه در ۲۰ آذرماه ۱۳۴۵ با هزینه ۶۰ میلیون تومان ساخته شد.
میانگین تردد روزانه در آزادراه مذکور حدود ۱۸۵ هزار الی ۲۰۰ هزار وسیله نقلیه است و تحت پوشش و حوزه استحفاظی پلیس راه آزادراه تهران کرج است که اصلیترین شاهراه کشور به حساب می آید. این آزاد راه به علت تردد بیش حد وسایل نقیله و کم عرض بودن آن در حال تعریض است و مسئولین محترم قصد دارند به هر طریق، مسیر رفت و برگشت آزاد راه ۵ بانده شود که جمعاً ۱۰ لین یا خط عبوری خواهد داشت.
بعلاوه تردد خودروهای عبوری استانهای شمالی و شمالغربی از این آزاد راه مسئولیت و حساسیت این مسیر را بالا برده است. روزانه برابر اعلام شهرداری کرج ۵۰۰۰۰۰ مسافر در مسیر تهران کرج و بالعکس تردد می کنند و این تردد بیش از حد خودروها در این آزادراه و پایان اکثر سفرهایی که به مقصد تهران صورت می گیرد در این آزادراه میباشد و به علت برخی دلایل در این آزاد راه شاهد تصادفات بیشتری هستیم.
۳-۱- مقدمه:
فصل سوم که در آن روش یا متدولوژی تحقیق مورد بحث قرار خواهد گرفت، به قسمت های مختلفی اختصاص یافته است. در این فصل نوع و روش تحقیق، جامعه آماری و نمونه، محدوده مکانی و زمانی تحقیق، ابزار گردآوری داده ها، روش تجزیه و تحلیل داده ها و تعاریف عملیاتی مطالبی خواهد بود که به ترتیب مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۳-۲- جامعه آماری:
جامعه آماری پژوهش حاضر دربردارنده تمام تصادفاتی است که در طول دو سال ۱۳۹۰ و ۱۳۹۱ در آزاد راه تهران-کرج وقوع یافته. بررسیهای نهایی و جامع تنها بر روی داده های تصادفات صبحگاهی (۴ صبح تا ۸ صبح) انجام شده است. که در این آزاد راه رخ داده است ( از پل بهنوش تهران شروع شده و تا پل فردیس کرج ادامه دارد).
۳-۳- حجم نمونه :
آمار تصادفات بطور مجزا در ۱۲ ماه هر دو سال ۹۰ و ۹۱ جمع آوری گردید که تعداد تصادفات در هر ماه با توجه به کیلومترها و محدوده مختلف این آزاد راه گردآوری گردید. تعداد کل تصادفات در این دو سال ۲۹۰۱ تصادف بوده است.
۳-۴- روش نمونهگیری:
- بوروکراسی و نظام اداری گسترده و طولانی شدن فرایند صادرات و افزایش هزینهها و در نهایت مقرون به صرفه نبودن صادرات
- بالا بودن ریسک اقتصادی و سیاسی ایران و وجود مشکلات عدیده در زمینه جذب سرمایه
گذاری بلندمدت در کشور و گرایش سرمایهها به سمت مشاغل کاذب و زود بازده
- کاهش درآمدهای مالیاتی دولت بدلیل وجود اقتصاد زیرزمینی وگرایش سرمایهها بااین سمت
-
- ضعف زیرساختهای مناسب برای گسترش تعامل با اقتصاد بینالملل، مانند توان رقابتی
کیفیت تولیدات و هزینه تمام شده برای شرکتهای تولیدی
- ناسازگاری نظام اقتصادی سیاسی ملی با قواعد اقتصادی بینالملل، هماکنون نیز بخش قابل توجهی از اصول اقتصادی غرب (مانند ربا) مغایر با مبانی اعتقادی مردم و نظام تلقی میشود.
- جایگاه ضعیف ایران در اقتصاد بینالملل، عقبماندگی کشور طی دهه های گذشته موجب از دست رفتن فرصتهای رقابتی و افزایش شکاف و فاصله میان ایران و کشورهای پیشرفته در ارائه کالا و خدمات در حد استانداردهای بینالمللی گردیده است. (آذری، ۱۳۸۶: ۳۲-۳۱)
۲-۲-۲-۱۱-۳ فرصتها
عضویت در سازمان تجارت جهانی میتواند در زمینههای ذیل بعنوان فرصتهایی در پیش روی جمهوری اسلامی محسوب گردد.
- ناتوانی کشورهایی نظیر آمریکا به اعمال تحریم علیه ایران
- وجود نیروی کار و انرژی ارزان
- روانسازی تجارت و دسترسی آسانتر به بازارهای جهانی، بدین معنی که امر واردات و صادرات با سهولت بیشتری میان تولیدکنندگان و ارائهدهندگان خدمات داخلی و خارجی تحقق خواهد یافت.
- امکان استفاده ازمشاورهها، کمکها،خدمات وسیستمهای سازمان تجارتجهانی در چارچوب
مقررات سازمان تجارت جهانی جهت حل اختلافات تجاری
- بهبود وضعیت حقوق مالکیت در ایران
- رفع موانع و محدودیتها، با عضویت ایران در این سازمان برخی از موانع موجود در مسیر شرکتها و دولتها برای معامله با ایران به خودی خود رفع خواهند شد و امکان دسترسی کشور به کالاهای مورد نیاز خود با سهولت بیشتری انجام خواهد گرفت.
- افزایش سهم ایران در تجارت جهانی، در حال حاضر سهم ایران از تجارت جهانی بسیار ناچیز است و علیرغم وجود ظرفیتهای مناسب در داخل کشور، ایران نمیتواند بعنوان
- بازیگر تاثیرگذار در اقتصاد بینالملل عمل نماید، به طوری که در صادرات کالاهای غیرنفتی از بسیاری از کشورهای در حال توسعه نیز عقبتر است.
- افزایش امنیت متقابل اقتصادی ایران، در صورت تعامل جمهوری اسلامی ایران با دولتها و
شرکتهای بینالمللی، ضریب امنیت اقتصادی در ایران افزایش خواهد یافت و این امر به صورت تصاعدی موجب افزایش توان اقتصادی کشور خواهد شد.
- افزایش فرصتهای شغلی، با ایجاد بازارهای جدید برای تولیدات و خدمات، امکان اشتغال برای تعداد بیشتری از مردم در داخل کشور فراهم خواهد شد.
- دستیابی به دانش فنی و فناوری جدید، تعامل با دولتها و شرکتهای بینالمللی و شرکت در طرحها و مناقشههای مشترک بینالملل و همچنین حذف محدودیتهای ارتباطی با جهان خارج، موجب کسب و انتقال تجارب دیگران به داخل کشور و در نهایت دستیابی کشور به فناوری جدید خواهد شد.
- افزایش صادرات غیرنفتی، پیدایش فرصتهای جدید تجـاری در زمینـههایی که کشور دارای
مزیت نسبی است، موجب افزایش صادرات غیرنفتی خواهد شد. چراکه موجب راهیابی و رونق صادرات کالاهای صنعتی کشورمان به بازارهای جهانی میشود.
- جذب سرمایه، با افزایش امنیت سرمایهگذاری، کاهش احساس ریسکپذیری سرمایه در داخل کشور و ایجاد ثبات و تعامل با دولتها و شرکتها، زمینه برای جذب سرمایه خارجی بطور قابل ملاحظهای افزایش خواهد یافت.
- دستیابی به بازارهای کشورهای عضو (حدود ۱۵۰ کشور) که در حال حاضر با تعرفههای خود، محدودیتهای زیادی را به کشور تحمیل مینمایند.
- افزایش قدرت رقابت، به دلیل وجود نیروی جوان و همچنین نیروی کار ارزان و منابع اولیه فراوان در کشور، اگر جهتگیریهای اقتصادی بطور صحیح و منطقی اتخاذ شوند، دربسیاری از زمینهها امکانافزایش توانرقابتی درتولید کالا وارائهخـدمات درسطح بینالملل وجود دارد. (آذری، ۱۳۸۶: ۳۵-۳۳)
۲-۲-۲-۱۲ ملاحظات خاص
منظور از شرایط و ملاحظات خاص، واقعیتهای موجودی است که باید برای الحاق به سازمان تجارت جهانی آنها را مورد توجه قرار داد:
- محدودیت حضور ایران در بازارهای منطقه و کشورهای همسایه به دلیل شرایط خاص حاکم
- محدودیت در تنوع صادرات کالا و خدمات
- ضعف دیپلماسی اقتصادی، سیاسی (موانع تکمیلکننده سیاست خارجی در اقتصاد)
- ضعف آگاهی و اطلاع از مبانی کارشناسی اقتصاد بینالملل (مذاکرات، قراردادها، قوانین)
- تاثیرگذاری و نفوذ ضعیف ایران در عرصه اقتصاد و تجارت بینالملل
- نقش و تاثیر گسترده آمریکا و لابی صهیونیسم در اقتصاد و تجارت بینالملل و سازمانهای اقتصادی بینالمللی، شرکتها و …
- نقش و تاثیر ملاحظات سیاسی در روابط اقتصاد بینالملل
- ضرورت توجه به توانایی و دانش ایرانیان مقیم خارج از کشور
- بهرهوری پایین در تولید، نیروی انسانی و سرمایه
بازارهای اشباع شده
رقابت شدید
رشد سود
خدمات، پاداشها – ارائه تخفیف برای تشویق
مبهم
۲-۳-۵ روششناسی بازاریابی رابطهمند[۱۴۱]
امروزه بازاریابی به سرعت در حال رشد کردن در داخل یک سری زنجیرههای قابل تکرار وابسته به دادهها و علم تجزیه و تحلیل میباشد. اگر چه شرکتهای زیادی بازاریابی را بعنوان یک فرایند تشخیص دادهاند، اما بیشترشان فقط شروع به طرح فرایند بازاریابی رابطهمند، صرفاً در سطح عملیاتی نمودهاند و شرکتهای کمی روی چالش طرحریزی فرایند در سطح بازاریابی موسسهای قرار گرفته و اندکی اکنون آنرا اجرا کردهاند. روششناسی بازاریابی رابطهمند توسط کمپانی وی ترنز گسترش یافته و کل فرایند بازاریابی را در سه مرحله چرخه زندگی حساس تقسیم میکند: (کمپانی وی ترنز، ۲۰۰۵ : ۶)
پرورش مشتریان بالقوه[۱۴۲] - فرایند تشخیص مشتریان بالقوه، آغاز تبادل اطلاعات و حرکت مشتریان یا بنگاههای اقتصادی از طریق چرخه خرید به سمت یک خرید.
رشد دادن ارزش مشتری[۱۴۳] - فرایند ساخت روابط بلند مدت و سودآورتر به وسیله تشویق کردن مشتریان فعال به خریدهای دوباره.
نگهداری مشتریان[۱۴۴] - فرایند تشخیص و برگرداندن[۱۴۵] مشتریان از دست داده شده و غیرفعال به وسیله جذب دوباره آنها توسط شرکت و محصولات و خدمات.
هر کدام از این سه مرحله توسط رابطه فعلی با شرکت تعریف شده و شامل ردیف اهداف استراتژیکی خود، تاکتیکهای بازاریابی و معیارهای سنجش میباشند.
شکل۲-۴ فرآیندهای بازاریابی رابطهمند در سه مرحله چرخه زندگی(کمپانی وی ترنز، ۲۰۰۵)
۱) پرورش مشتریان بالقوه - مراحل پرورش مشتریان بالقوه عبارتند از الف ) اصول مشترییابی[۱۴۶] و ب ) تاکتیکهای بازاریابی.
الف ) اصول مشترییابی- مرحلهای از فرایند فروش کالا است که در آن فروشنده، مشتریان بالقوه واجد شرایط را شناسایی میکند.(کاتلر،آرمسترانگ، ۱۳۷۶: ۹۲۱) جذب مشتریان جدید برای افزایش ( یا صرفاً حفظ ) سهم بازار و منافع حیاتی میباشد. برای جذب مشتریان جدید، احتیاج به انتخابهای عاقلانهای است در مورد اینکه کدام تاکتیک ایجاد افراد پیشقدم[۱۴۷]، برای سرمایه گذاری مالی بازاریابی انتخاب میشود. اولین بار که یک پیشقدم جدید شناسایی میشود، باید اصول نهگانه مشترییابی برای تشویق و ترغیب یک مشتری بالقوه به سمت یک خرید واقعی انجام شود که این اصول عبارتند از: شناسایی و هدف قراردادن مشتریان بالقوه [۱۴۸]، ایجاد آگاهی[۱۴۹]، ارائه پیشنهادات [۱۵۰]، جمع آوری اطلاعات، صلاحیت داشتن برای خرید[۱۵۱]، ایجاد اعتماد، نشان دادن تخصص[۱۵۲]، تشویق وترغیب به خرید، ایجاد یک پیشنهاد ارزشی[۱۵۳].
شناسایی و هدفگیری مشتریان بالقوه - کیفیت لیست مشتریان، مهمترین عامل در تخمین اثربخشی بازاریابی است. مشتریان بالقوه باید با بهره گرفتن از عوامل جغرافیایی (موقعیت)، عوامل جمعیت شناسی[۱۵۴] یا شرکتشناسی[۱۵۵] (شناسههای سطح فردی یا شرکتی) و عوامل روان شناختی[۱۵۶] ( ویژگیهای شخصیتی )، نگرشی (اعتقادات) و رفتارگرایی[۱۵۷] شناسایی شوند. (کاتلر، ۱۳۷۶: ۸۴)
ایجاد آگاهی- با وجود اینکه بازاریابی رابطهمند بطور زیادی روی استراتژیهای بازاریابی که تکتک و بطور جامع بر اساس پاسخهای دریافتی مشتریان است، اعتماد میکند ولی آگاهی از محصولات و خدمات، کلید مشترییابی موفق است. مشتریان با یک آگاهی جامع از نام تجاری، به احتمال زیادتری شرکت را در مورد نیازهای خود مطلع خواهند نمود و احتمال خرید محصول و خدمت افزایش می یابد. (کمپانی وی ترنز، ۲۰۰۵ : ۶)
استفاده از یک پیشنهاد برای جذب مشتری به سمت شرکت - پیشنهاد، مشتریان بالقوه را به داخل موتور بازاریابی رابطهمند شرکت توسط فراهم نمودن ارزش و در عوض بدست آوری اطلاعات میکشد. پیشنهادات آموزشی از قبیل روزنامههای الکترونیکی، راهنماییهای چگونگی استفاده، سیمنارها و کارگاهها، ابزارهای مفید و موثری برای تشخیص علاقه حقیقی مشتریان بدون نرخ جوابهای اغراق شده و غیرضروری میباشد.
جمع آوری اطلاعات - گوش دادن یا جمع کردن اطلاعات برای شروع، در ابتدای طرح بازاریابی رابطهمند شرکت مورد نیاز است. زیرا اگر مشتریان با دقت شناسایی و مورد هدف قرار گیرند، پس شرکت از قبل مقدار زیادی از اطلاعات اساسی درباره مشتریان بالقوه میداند. با توجه به هر فرصتی باید دادهها را با توجه به اطلاعات، مربوط به رابطه نمود. ابتدا باید از اطلاعات تماسی مهم از قبیل پست الکترونیکی، تلفن آغاز نمود و سپس سوالات نگرشی در مورد محصول و خدمت را به راه انداخت.
صلاحیت داشتن برای خرید - یک سری از سوالات با پاسخهای استاندارد برای صلاحیت داشتن، باید در نقطه جذب پیشقدمها یا در یک مکالمه پیگیری تلفنی کوتاه مدت برای بخش بندی پیشقدمها بر پایه آمادگی مشتریان بالقوه برای خرید محصول آماده شود.
ایجاد اعتماد - اعتماد یکی از دو جز مورد نیاز برای مشتریان میباشد، برای اینکه شرکت را بعنوان مشاور معتمد[۱۵۸] بدانند و برای روابط بلند مدت حیاتی است.
نشان دادن تخصص- برای اینکه شرکت بعنوان مشاور معتمد درک شود، تخصص و مهارت موجود مهم است. مشتریان اگر شرکت را بعنوان یک منبع ارزشمند اطلاعات ببینند، احتمال خرید بالاتر میرود و این برای ارباب رجوع هایی که وقت برای انجام فعالیتهای کسب اطلاعات ندارند خیلی موثر است.
تشویق و ترغیب به سمت خرید - آماده بودن یک شرکت به فروش، دلیل به اینکه مشتری آماده خرید باشد، نیست. باید با توجه به مشتریان مختلف از تاکتیکهای مختلف استفاده نمود و با تماسهای گاه و بیگاه و یا پست، با مشتریان بالقوهای که ممکن است چرخه خرید بلندتری داشته باشند و یا نیاز به اطلاعات بیشتری برای تصمیمگیری دارند در تماس بود.
ایجاد یک پیشنهاد ارزشی – موفقترین روابط آنهایی هستند که سود طرفین مطابق با موقعیت برد – برد در نظر گرفته شود. اگر یک موقعیت برد برای مشتری ایجاد نشود، احتمال فروش کمتر است. یک پیشنهاد ارزشی که بصورت مشخصی برای یک مشتری بالقوه و بر اساس نیازهای ویژه او است، باعث افزایش احتمال خرید میشود. بهترین راه نگهداری مشتریان این است که پیشنهادهایی در حد کلاس جهانی برای مشتری عرضه شود و شرکت پیوسته در اندیشه عرضه چیزهای بیشتری با قیمت کمتر برای مشتریان باشد. (کمپانی وی ترنز، ۲۰۰۵ : ۷-۶)
ب) تاکتیکهای بازاریابی
این نوع تاکتیکها، برنامهریزی برای افزایش پیشقدمهای واجد شرایط است.فرایند اطمینان از اینکه پیشقدمها با اتخاذ یک رابطه با سازمان مجذوب و متعهد باقی میمانند، پرورش نامیده میشود.تاکتیکهای اساسی پرورش عبارتند از: (کمپانی وی ترنز، ۲۰۰۵ : ۹-۸)
برآورد آمادگی خرید - این برآورد که در مکانیزمهای پاسخگویی ایجاد پیشقدمها جا داده میشود به شرکت اجازه جمع آوری اطلاعات تماسی مهم که حاوی دادههای جغرافیایی و آماری است را میدهد. که بر اساس این دادههای مهم میتوان شروع به جمع آوری اطلاعات برای کمک به تخمین کیفیت سفارشها بر پایه آمادگی مشتریان به خرید نمود. سوالات استاندارد از قبیل چارچوب زمانی برای رسیدگی به یک خرید و نقش داشتن در فرایند تصمیم گیری میتواند مثمرثمر باشد.
تصدیق پاسخ و پیگیری[۱۵۹] - وقتی که یک اقدام و پیشقدمی به سمت شرکتها انجام شد و اطلاعات بر اساس برآورد آمادگی خرید انجام شد، یک زمان محدود برای پاسخگویی، مادامیکه مشتری بالقوه تجارت، محصولات و خدمات شرکت را در ذهن خود دارد وجود دارد. پیگیری تقاضا بدون معطلی یک برداشت مثبت در ذهن خواهد ساخت. پاسخگویی با یک تماس تلفنی کوتاه برای تشکر از مشتریان بالقوه برای علاقه شان به تحقیق و پرسش و تمایل به دادن اطلاعات اضافی در صورت نیازشان باعث ایجاد ی فرصت میشود.
بروشور مقدماتی - بروشور یک فرصت دیگر برای ایجاد ارتباطات شخصی شده برای آغاز یک رابطه است که این ارتباط اثر معنیداری روی برداشت اولیه مشتریان بالقوه از شرکت، محصول و خدمات میگذارد. این بروشور میتواند هم چاپی و یا الکترونیکی با توجه به نوع اطلاعات تماسی گردآوری شده و با رسانه ای که بیشترین اثر بخشی پیام را می رساند تحویل داده شود.
خبرنامه های متناوب دوره ای - این خبرنامهها به جایگیری شرکت بعنوان یک شرکت متخصص کمک کرده و اجازه میدهد که تماس با مشتریان و مشتریان بالقوه را بدون ایجاد مزاحمت و فضولی نگه دارد. که این خبرنامهها بطور تعاملی با برآوردها یا نظرخواهیهای خیلی کوتاه میتواند درکسب اطلاعات مشتری و تغییر جهت از یک ارتباط یک طرفه به دو طرفه کمک نماید.
پیشبردهای فروش - از ادامه فروش به پیشقدمهایی که قبلاً در عملیاتهای مشترییابی قبلی بدست آمد، نباید غفلت نمود. مشتریان بالقوه باید آماده، قادر و خواهان یک خرید باشند و بنابراین شرکت نیاز به ادامه بازاریابی برای آنها تازمانیکه آنها مطابق با آن سه معیار باشند دارد. (کمپانی وی ترنز، ۲۰۰۵ : ۹-۸)
۲) رشد دادن- رشد دادن فرایند ساخت روابط بلندمدت و سودآورتر به وسیله تشویق کردن مشتریان فعال به خریدهای دوباره میباشد. یکی از راههای رشد دادن را میتوان وفاداری مشتری دانست که بعنوان یک نگرش مثبت یا تبعیت نسبت به یک شرکت، تمایل و گرایش به انتخاب یک محصول و خدمت بیشتر از سایر محصولات و خدمات و حتی فرایند ساختن یک رابطه بلند مدت تعهدی تعریف میشود. روشهای رشد دادن عبارتند از: (کمپانی وی ترنز، ۲۰۰۵ : ۴)
الف ) نردبان وفاداری - مفهوم نردبان وفاداری یک سلسله متوالی از اهداف را برای رشد ارزش طول عمر مشتریان فراهم میکند، بدین معنی که بالاترین ارزش از آنها بدست بیاید. کریستوفر و همکاران در بحث توسعه روابط با مشتری نردبان وفاداری را مطرح ساختند. نردبان همه گروههای خریداران، واسطهها و مصرفکنندگان موجود در قلمرو بازار مصرف کننده را در بر میگیرد.(عباسی، ۱۳۸۱: ۴۷)
تمثیل نردبان، نتیجه مطلوب نمایان حرکت مشتریان از یک پله به پله بعدی میباشد تا سرانجام به پله نهایی برسد. دو پله اول نردبان که حرکت در آوردن مشتریان مشکوک به مشتریان بالقوه و از بالقوه به مشتریان است مربوط به بخش پرورش است.پله های مختلف نردبان وفاداری به ترتیب ارزش عبارتند از:
شریک[۱۶۰]: افرادی که روابطی همچون یک شریک با شما دارند.
حامی فعال[۱۶۱]: افرادی که فعالانه و مشتاقانه شما را به دیگران معرفی میکنند، برای شما بازاریابی میکنند.
حامی منفعل[۱۶۲]: افرادی که فقط دوستدار سازمان شما هستند و حمایتی منفعلانه دارند.
ارباب رجوع: اشخاصی که مکرراً با شما به معاملاتی میپردازند که ممکن است، نظرشان نسبت به سازمان شما منفی یا در بهترین حالت خنثی باشد.
خریدار[۱۶۳]: افرادی که برای اولین بار است که از شما محصولی خریداری میکنند.
مشتری بالقوه: افرادی هستند که معتقدید میتوانید ترغیب شان کنید تا محصولات شما را خریداری کنند.
ب ) رشد ارزش مشتری[۱۶۴] - بازاریابی رابطهمند نسبتاً یک تجدید تمرکز بازاریابی سنتی با تاکیدی ویژه بر روی ایجاد ارزش مشتری میباشد.ارزش مشتری میتواند بعنوان مجموع تمام تاثیرات مثبتی که یک عرضه کننده بر رو کسب و کار مشتری و یا در حالتی از مشتریان بر رضایت شخصی آنها دارد تعریف شود.(جیلمو و ریجکسن[۱۶۵]، ۲۰۰۰: ۱)
بسیاری از مولفان ایجاد و مدیریت ارزش مشتری را بعنوان یکی از منابع مزیت رقابتی نام بردهاند. وود راف و گاردیال[۱۶۶] مدلی مفهومی از ارزش متصور مشتری را بر پایه تئوری وسیله – هدف[۱۶۷] که مدل سلسله مراتب ارزش مشتری[۱۶۸] نام دارد توسعه دادهاند. مدل میگوید که محصولات به ویژه اینکه ( چطور محصولات با مشتریان ارتباط دارند ) میتوانند توسط سه سطح ارائه شوند: ویژگیها[۱۶۹]، نتایج و اهداف. ارزش متصور یا مطلوب توسط ترجیح برای ابعاد ویژه یا قابل اندازهگیری ویژگیها ساخته میشود و عملکردهای ویژگی و نتایج به اهداف توسط شرایط استفاده متصل میشوند. سطوح به طور افزایشی با حرکت از سطوح پایین به سطوح بالا به همان خوبی مرتبط شدن با مشتری بطور افزایشی خلاصه میشود.
ارزش مشتری با تمرکز روی ایجاد یک سلسله مراتب ارزش مشتری که با تلاش سازمانها توسط گردآوری شایستگی های مرکزی شان به ارزشهای محصول/خدمت مطلوب مشتریان مدنظر است در نتیجه تمرکز سازمان روی یادگیری بیشتر درباره مشتریان بدست خواهد آمد. (هالت و همکاران، ۲۰۰۱: ۱۵۹)
۳) حفظ ونگهداری مشتریان – نوشتههای بازاریابی روی نگهداری مشتری با تاکید بر توسعه و نگهداری روابط بلند مدت با مشتریان و سایر ذینفعها تمرکز کرده اند. امروزه تکیه شرکتها بر فروش فراوردههایشان نیست، بلکه آنها در پی آفرینش مشتریهای سودآور هستند. خواست شرکتها نه تنها آفرینش مشتری است، بلکه مایلند تا او را تمام عمر برای خود نگهدارند. البته این مفهوم بدان معنا نیست که مشتریان هم خواهان « در اختیار گرفته شدن » باشند. آنان برعکس، میل دارندکه آزاد و بدون وابستگی به فروشندگان و تامین کنندگان به داد و ستد بپردازند.کوشش گسترده و سنجیده از سوی بازاریابی است که زمینه وفاداری هرچه بیشتر مشتری و ماندگاری او را در حلقه وابستگان به یک سازمان تضمین میکند.(کاتلر،۱۳۷۶: ۲۲۲-۲۲۱)
در ادبیات بازاریابی رابطهمند، توافق عمومی وسیعی روی نقش تعیین کننده نگهداری مشتری و ساختارهای وابسته به آن برای موفقیت بازاریابی رابطهمند وجود دارد. نگهداری مشتری میتواند در تعریف عمومی بعنوان حمایت پی در پی یک بازاریاب یا عرضه کننده از یک مشتری تعریف شود. بعلاوه بسیاری از مولفان، نگهداری را بطور تبادل پذیر با سایرساختارها که در بر گیرنده وفاداری مشتری ورفتار خرید مجدد است بکار میبرند.(هینیگ و همکاران[۱۷۰]، ۲۰۰۰: ۷-۶)
هنگامی که از آزادی مطبوعات سخن می گوییم ، منظور آزادی بی قید و شرط و نامحدود نیست، آزادی مطبوعات هم در تئوری و هم در عمل دارای شرایط و محدودیت هایی می باشد ؛ در حوزه نظری ،علمای علوم اجتماعی و ارتباطات از نظام های مختلف ارتباط جمعی سخن گفته اند، مانند: نظام های"مطبوعات آزاد” ، مسئولیت جمعی ” رسانه های توسعه” ، نظام رسانه ای اقتدارگرا” و …در اینجا منظوراز آزادی مطبوعات وجود حق انتقاد، عدم اعمال سانسور، و … در چارچوب مصلحت جامعه است . در مورد دوره جمهوری اسلامی، ملاک ارزیابی آزادی مطبوعات ، قانون اساسی می باشد با توجه به این مقدمه کوتاه ، در ادامه این فصل به دنبال پاسخ این سوال خواهیم بود ” تحول و پویایی مطبوعات ایران از دهه ۱۳۲۰ تا پایان دهه ۱۳۸۰ چگونه بوده و نظام اقتصادی نفت – محور چه نقشی در نحوه برخورد دولت ها با رسانه هاو میزان آزادی بیان داشته است ؟
نفت و نظام اقتصادی ، از زوایای مختلف تحولات سیاسی واز جمله آزادی بیان و عملکرد رسانه ها را تحت تاثیر قرار می دهد، قبل از پرداختن به تحولات مطبوعات کشور ، سه مورد از این ابعاد به عنوان نمونه به شرح زیر مطرح می گردد:
برقراری آزادی مطبوعات و بطور کلی آزادی، در یک جامعۀ فقیر و مبتنی بر اقتصاد توسعه نیافته، دشوار است. جان کنت گالبریت، استاد ممتاز دانشگاه هاروارد و برنده جایزه نوبل اقتصاد میگوید: «هیچ چیز و مطلقاً هیچ چیز در حد فقر و بیپولی، آزادی انسان را نفی نمیکند.»[۳۱۹] چنانچه آزادی را به مفهوم واقعی یعنی آزادی مثبت و منفی درنظر بگیریم، تحقق آن نیازمند گسترش دایرۀ انتخابهای شهروندان است. ممکن است در یک اقتصاد ورشکسته و فقیر افراد بتوانند تنفر خود را از حاکمان بروز دهند و صرفاً به انتقاد بپردازند اما قطعاً نمیتوانند به آزادیهایی مانند حق انتخاب شغل، انتخاب مسکن، حق تصمیمگیری در مورد اینکه چه چیزی تولید کنند و چه کالایی را مصرف نمایند و … دست یابند. لذا فقر، دشمن آزادی است.
چنانکه پیشتر گفته شد نفت، در ایران یکی از عوامل تشدید فقر (در برخی دورهها) بوده و یا لااقل باعث پیدایش نوعی ساختار اقتصادی گردیده که منجر به تشدید فقر شده است بنابراین میتوان نتیجه گرفت که یکی از موانع آزادی و به تبع آن آزادی مطبوعات، نظام اقتصادی نفت - پایه است.
مطبوعات آزاد چشم بینای مردم در امر نظارت بر عملکرد دولت بویژه فعالیتهای اقتصادی میباشند. بنابراین دولتهای رانتیر به منظور رهایی از نظارت رسانهها به ایجاد محدودیت برای آنها می پردازند. دولت و اقتصاد رانتیر به نظام رسانه ای اقتدار گرا کمک می کند و متقابلا سانسور مطبوعات و عدم استقلال آنها زمینه ی بروز فساد ، تخلف ، قانون شکنی ، واختلاس در نظام اقتصادی را فراهم می کند.
در اقتصاد رانتی و دولتی ، همه ی بخش های جامعه ازجمله رسانه ها و مطبوعات از نظر مالی به دولت و درآمد های رانتی وابسته اند، بخش خصوصی قوی، مستقل و کارآمد وجود ندارد و مطبوعات عمدتاً توسط سازمان های دولتی و کارگزاران سیاسی اداره می شوند، لذا استقلال مطبوعات خدشه دار می گردد.در چنین نظام اقتصادی ، روزنامه ها یا در قید و بند سهمیه های دولتی و اعانات دولتند و یا نگران موقعیت سیاسی صاحبان امتیاز و مدیران مسئول خود. موقعیت شغلی روزنامه نگاران نیز دغدغۀ بعدی آنهاست زیرا در جایی که بخش خصوصی توانمند وجود ندارد ،بازار کار از ظرفیت لازم برای جذب مجدد کسانی که شغل خود را از دست می دهند ،برخوردار نیست. این نارسایی ها باعث گرایش به محافظه کاری و کم رنگ شدن آرمان های روشنفکری ، دموکراسی خواهی ، دفاع از حقوق بشر و … می گردد.
با توجه به وجود اینگونه روابط میان نفت و اقتصاد از یکسو و آزادی و پویایی مطبوعات از سوی دیگر، ضمن بررسی تحولات تاریخی مطبوعات، آثار اقتصاد نفتی و استقلال دولت از جامعه را بر تحولات کمی وکیفی مطبوعات( تعداد مطبوعات ،قانون مطبوعات ، سانسور و …) مورد بررسی قرار می دهیم.
پیشینه مطبوعات تا دهه ۱۳۳۰ شمسی
سابقه پیدایش روزنامه در ایران به دوره قاجار بازمیگردد. عباس میرزا ولیعهد فتحعلی شاه در راستای اجرای برنامههای اصلاحی و توسعهگرایانه خود، پنج نفر را جهت تحصیل در رشتههای فنی و مهندسی و زبان خارجه به اروپا اعزام کرد. میرزا صالح شیرازی که در میان این دانشجویان به تحصیل در رشته زبان خارجه پرداخته بود، پس از بازگشت به میهن، اولین روزنامه را تحت عنوان «کاغذ اخبار» منتشر ساخت. در دوره قاجار روزنامههای دیگری نیز منتشر شدند مانند: وقایع اتفاقیه، پرورش، شرف و … که برخی از آنها خارج از ایران چاپ میشدند. درسال های پایانی حکومت قاجار ابتدا تحت تأثیر فضای انقلابی و پس از آن، به دلیل هرج و مرج و ضعف حکومت احمدشاه، فعالیت مطبوعاتی در یک فضای سیاسی نسبتاً باز، ادامه یافت.
قانون مطبوعات نیز در سایۀ انقلاب مشروطه بوجود آمد. تا زمان پیروزی انقلاب مشروطه، فعالیت مطبوعاتی نیز مانند همه امور عمومی کشور، فاقد قانون (به معنای قانون موضوعه) بود. پیروزی مشروطهخواهان به تدوین قانون اساسی و ایجاد مجلس برای تصویب قوانین عادی منجر گردید. در قانون اساسی مشروطه، که عمدتاً با اقتباس از قوانین حکومت های دموکراتیک مانند فرانسه، تدوین شده بود، فعالیت رسانهای (بویژه روزنامهنگاری) به خوبی مدنظر قرار گرفته بود: اصل ۱۳ قانون اساسی به روزنامهها اجازه می داد تا «تمام مذاکرات مجلس را به طبع برسانند» البته بدون تحریف. اصل بیستم متمم قانون اساسی نیز ضمن تعیین خط قرمز مطبوعات، سانسور (یا اصطلاحاً، ممیزی) را ممنوع کرده بود. در این اصل آمده بود: «عامه مطبوعات، غیر از کتب ضلال و مواد مضره به دین مبین، آزاد و ممیزی در آنها ممنوع است. ولی هرگاه چیزی مخالف قانون مطبوعات در آنها مشاهده شود، نشردهنده یا نویسنده، برطبق قانون مطبوعات مجازات میشوند»[۳۲۰] اصل ۷۹ متمم قانون اساسی نیز به موضوع تشکیل هیأت منصفۀ مطبوعات پرداخته بود.
در راستای اجرای اصول قانون اساسی و متمم آن و نیز به منظور تعیین ضوابط برای فعالیت گسترده روزنامهها که در شرایط بعد از پیروزی انقلاب مشروطه از هرگونه قید و بندی آزاد بودند، اولین قانون عادی مطبوعات در سال ۱۲۸۶ شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید. از آنجا که تا پیش از آن، فعالیت روزنامهها کاملاً آزاد بود، این قانون علیرغم نقاط قوت آن، به عنوان تحدید آزادی مطبوعات تلقی گردید و علاوه بر درباریان، بعضی از آزادیخواهان و روزنامهنگاران نیز به مخالفت با آن پرداختند.
در دوره حکومت رضاشاه، هم قانون مطبوعات و هم فعالیت مطبوعاتی دچار تنگناهای زیادی گردید؛ مطابق قانون سال ۱۳۰۱، شورای عالی معارف متولی رسیدگی به امور مطبوعات شد و بین سال های ۱۳۰۱ تا ۱۳۰۴ بسیاری از نشریات را توقیف کرد. در سال ۱۳۰۷، اولین قانون هیأت منصفه تصویب شد. قانون مصوب سال۱۳۱۰ نیز به هیأت منصفه اختصاص داشت و با مستثنیکردن برخی جرایم، حضور هیأت منصفه را در رسیدگی به آنها لازم نمیدانست، به این صورت که پس از تعیین نوع جرم و میزان مجازات آن، موضوع به اطلاع هیأت منصفه میرسید و این هیأت صرفاً نظارت استطلاعی داشت. در این دوره روزنامههای زیادی ازجمله: قانون، تخت جمشید، ترقی، گلشن، دنیا، تهران مصور، ستاره، نسیم شمال، فصاحت و … به بهانههای مختلف توقیف و تعطیل شدند.[۳۲۱]در فاصله سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۰، حداقل ۵۵ مورد توقیف مطبوعات، ۲۰ مورد آتشزدن دفاتر و غارت اموال آنها، ۱۹ مورد تبعید یا زندان، ۹ مورد اعدام روزنامهنگاران و دو مورد ترور آنها صورت گرفته است.[۳۲۲]
با سقوط رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰، مطبوعات وارد فصل تازهای از دوران حیات خود شدند. در این دوره مطبوعات هم از نظر کمّی و هم از نظر کیفی (آزادی) رشد قابل توجهی داشتند. «پیتر آوری» شمار مطبوعات فارسی ایران در فاصله سالهای ۲۶-۱۳۲۰ را ۴۳۳ نشریه ذکر کرده است.[۳۲۳]برخی منابع دیگر، تعداد نشریات را ۴۶۴ عنوان (فارسی و غیرفارسی)[۳۲۴] و برخی منابع، این رقم را بالاتر از ۱۰۰۰ عنوان[۳۲۵] ذکر کردهاند.
در این دوره گروههای سیاسی اقدام به انتشار نشریات فاقد مجوز قانونی میکردند. احزاب و گروههای مخالف دولت نیز به فعالیت مطبوعاتی می پرداختند، به طوری که چندین روزنامه ازجمله «ظفر»، «رهبر»، «شهباز» و «ایران ما» به حزب توده وابسته بودند. این حزب علاوه بر روزنامههایی که در سطح ملی منتشر میکرد چندین روزنامه ایالتی داشت که تعدادی از آنها عبارت بودند از: «صورت» در رشت، «صفا» در ساری، «گرگان» در شرق مازندران و«بیستون» در کرمانشاه.[۳۲۶] نکته مهمی که در مورد مطبوعات دهه ۱۳۲۰ باید به آن توجه کرد این است که برخلاف برخی تصورات، بخشی ازآزادی مطبوعات در این دوره، خواست حکومت نبود، بلکه ناشی از ضعف حکومت و تقسیم بخشی از قدرت دربار میان متفقین، مجلس و گروههای سیاسی بود.
از سوی دیگردولت با همه ی ضعف هایی که داشت، در مواردی اقدام به توقیف روزنامه ها می کرد؛ «توقیف همگانی مطبوعات در سراسر ایران که از روز ۷ آذر ۱۳۲۱ به دستور نخستوزیر وقت، قوامالسلطنه و با اعلام حکومت نظامی آغاز شد»[۳۲۷] در همین دوره صورت گرفته است.
همچنین، مطبوعات موسوم به چپ و طرفدار شوروی نیز در برخی مقاطع، بویژه در زمان بحران آذربایجان و کردستان به شدت با محدودیت مواجه گردیدند. طی سال ۱۹۴۵ (۱۳۲۴)، فشار دولت بر روی روزنامههای دست چپی افزایش یافت و مخصوصاً در زمان بحران در آذربایجان، به حد اعلای خود رسید؛ هنگامی که در آذربایجان یک حکومت خودمختار زمام امور را در دست گرفت، دیگر هیچ کدام از روزنامههای دست چپ تقریباً وجود نداشت. معذالک هنوز عدهای دیگر از روزنامهها بودند که به آنها اجازه انتشار داده میشد ولی پس از آنکه اوضاع آذربایجان فوقالعاده به وخامت گرائید، به روزنامههای دست راستی اجازه داده شد که با آزادی و شدتی بیش از پیش به دولت شوروی حمله کنند و این انحراف و تمایل سریع بسوی جناح راست تا ماه مارس ۱۹۴۶ (اسفند ۱۳۲۴) که قوامالسلطنه برای حصول توافق نظر و تفاهم متقابل با مقامات شوروی سیاست فوقالعاده ملایم و دوستانهای در پیش گرفت، همچنان ادامه یافت.[۳۲۸]
هنگامی که مصدق به نخستوزیری رسید، پارادوکس میان رویکرد دولت و جامعه مدنی درمورد مطبوعات به پایان رسید و آزادی مطبوعات با اراده و اجازه دولت گسترش یافت. مصدق به شهربانی کل کشور دستور داد: «در جراید ایران آنچه راجع به شخص اینجانب نگاشته میشود، هرچه نوشته باشند و هرکس نوشته باشد نباید مورد اعتراض و تعرض قرار گیرد»[۳۲۹]در این دوره، با بهره گرفتن از قانون پنجم محرم ۱۳۲۶ (هـ.ق) که تنها قانون مطبوعات آن زمان بود، هر متقاضی که سی سال سن داشت، و مرتکب «جنحه و جنایات» نشده بود، نامی برای نشریهاش برگزید و آن را در اداره نظارت بر انطباعات وزارت کشور به ثبت رساند، و مدیر روزنامه یا مجله ای شد.[۳۳۰]
در مورد قانون مطبوعات نیز یکی از تحولات دوره حکومت مصدق تصویب لایحه مطبوعات در ۱۵ بهمن ۱۳۳۱ بود. در قانون پیشین، هنگامی که از روزنامهای به دلیل توهین به اشخاص حقیقی یا حقوقی شکایت میشد، به دستور دادستان آن روزنامه توقیف میگردید و پس از آن، رسیدگی به اتهام آن صورت میگرفت اما براساس مصوبه سال ۱۳۳۱ روزنامه ی متهم، درمدت زمان تشریفات قضائی و تا قبل از صدور رأی نهایی میتوانست به فعالیت خود ادامه دهد، مشروط بر اینکه درمورد موضوع مورد دعوا مطلبی ننویسد.[۳۳۱]
اگرچه از زمان پیدایش روزنامه در ایران، فعالیت مطبوعات فراز و نشیبهای زیادی داشته و در برخی مقاطع مانند دوران ۱۶ساله حکومت رضاشاه، با محدودیتهای زیادی همراه بوده است اما با توجه به سهم ناچیز نفت در اقتصاد کشور تا ابتدای دهه ۱۳۳۰، متغیر نفت نسبت به سایر عوامل نقش کمتری در تحولات مطبوعات داشته است. آزادی مطبوعات در دولت مصدق علاوه بر اینکه ناشی از افکار ملیگرایان و اهداف سیاسی مصدق بود، از نظر ارتباط با متغیر نفت، همزمان با دوره اقتصاد بدون نفت میباشد و از این جهت فرضیه این پژوهش مبنی بر رابطه مستقیم میان درآمد نفت و دیکتاتوری را تأیید میکند.
مطبوعات ایران از سال ۱۳۳۲ به بعد
کودتای ۲۸ مرداد، پایان دوره دو ساله اقتصاد بدون نفت وآغاز دوره ی ۲۵ سالۀ دیکتاتوری بود. پس از کودتا، صادرات نفت ایران توسط کنسرسیوم نفتی از سرگرفته شد و درآمد کشور از محل فروش نفت، تا اوایل دهۀ۱۳۴۰ (شکلگیری دولت رانتیر) به تدریج افزایش یافت، مطبوعات نیز از همین دوره بصورت روزافزون با محدودیتهای بیشتری مواجه شدند. «توقیف، سانسور، عدم اجازه چاپ و انتشار جراید و بازداشت مدیران و دستاندرکاران مطبوعات، ازجمله اهرمهای دولت زاهدی جهت تحت فشارقراردادن مطبوعات مستقل و آزادیخواه بود… غیر از شخص نخستوزیر که در موارد متعددی شخصاً دستور توقیف جراید را صادر میکرد، ارگانهای دیگری چون فرمانداری نظامی، شهربانی و وزارت کشور بطور مستقیم در این امر دخالت داشتند.”[۳۳۲]در دورۀ بعد از کودتای ۲۸ مرداد با استقرارنظام سیاسی دیکتاتوری، جوّ خفقان بر کشور حکمفرما و هرگونه مخالفت وانتقاد به شدت سرکوب گردید. در این دوره علاوه بر تعطیلی روزنامهها، اعدام برخی مدیران جراید مانند دکتر حسین فاطمی، مدیر روزنامه «باختر امروز» نیز به وقوع پیوست.
در دولت سرلشکر زاهدی امر نظارت بر مطبوعات برعهدۀ فرمانداری نظامی تهران قرار گرفت و تا زمان تشکیل سازمان امنیت و اطلاعات کشور (ساواک) در سال ۱۳۳۷، این وضع ادامه داشت. در نخستین ماههای پس از استقرار دولت زاهدی، فرمانداری نظامی پروانۀ انتشار صدها روزنامه و مجله را یکجا لغو کرد، و نشر مجدد آنها را به دریافت پروانههای جدید موکول ساخت. در عین حال، به منطور جبران کاهش چشگیری که در آمار مطبوعات پدید آمده بود، دولت دست افراد مورد اعتماد خود را باز گذاشت و حتی با اعطای امتیازات ویژهای از قبیل تخفیف در خرید کاغذ، چاپ و غیره ،آنها را ترغیب کرد تا تعداد نشریات خود را افزایش دهند.
روزنامههای کیهان و اطلاعات به مؤسسات مطبوعاتی گستردهای تبدیل شدند که هر کدام چند روزنامه و مجله را منتشر میکردند. با تأسیس ساواک اداره کل مطبوعات در این سازمان تشکیل شد و وظیفه نظارت بر چاپ و نشر را برعهده گرفت.[۳۳۳] با ورود ساواک به عرصه مطبوعات فضای کار روزنامه نگاری به شدت امنیتی شد و محتوای روزنامهها تحت نظارت این سازمان قرار گرفت.
قانون مطبوعات نیز در این دهه تغییر کرد. در سال ۱۳۳۴ لایحه قانونی مطبوعات در کمیسیون مشترک مجلس شورای ملی و مجلس سنا (و نه در جلسه علنی مجلس) به تصویب رسید. این لایحه تا پایان دوره پهلوی اجرا شد. تفاوت عمده قانون مطبوعات ۱۳۳۴ با آنچه دکتر مصدق تصویب کرده بود در بخش جزایی آن بود. در قانون جدید برای اولین بار «جرم مطبوعاتی» تعریف شد و مصداقها و موارد آن با تفصیل و تنوع بیشتری ذکر گردید. مجازاتها تشدید شد و غیر از مواردی که در همه قوانین قبلی تکرار شده بود، انتشار مطلب بر ضد دولت، مذهب، شاه و بستگان او و نیز افترا به دولت، در زمرۀ جرایم مطبوعاتی قرار گرفت و کیفرهای سنگینی برای آنها در نظر گرفته شد.[۳۳۴]
در دهه ۱۳۴۰ که دولت پهلوی به یک دولت رانتیر تبدیل شد، شرایط فعالیت رسانهها بازهم سختتر شد. علی بهزادی در خاطرات خود نقل میکند که شاه در مراسم سلام نوروزی سال ۱۳۴۲ هنگامی که به صف مطبوعات رسید، به نشانۀ حیرت گفت: “چه صف طولانی؟!"، به دنبال این حرف شاه، هیأت وزیران در نخستین اجلاس خود طرحی را تصویب کرد که به موجب آن امتیاز مطبوعات کمتیراژ لغو گردید. پس از این مصوبه، ۷۱ روزنامه و مجله امتیاز خود را ازدست دادند. ۱۱ سال بعد نیز به استناد همین مصوبه، ۶۳ روزنامه و مجله به تعطیلی کشیده شدند.[۳۳۵] در دهه ۱۳۴۰ تعداد مطبوعات کاهش یافت، بطوری که در مقایسه با دهه ۱۳۲۰ از نصف کمتر شده بود (جدول شماره۱۱)
جدول شماره۱۱ تعداد جراید در سالهای ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۰ [۳۳۶]
سال | تعداد نشریات | سال | تعداد نشریات |
۱۳۴۳ | ۲۰۷ | ۱۳۴۷ | ۱۸۸ |
۱۳۴۴ | ۲۰۷ | ۱۳۴۸ | ۱۸۸ |
بدیهی است که هرگونه تلاش در خصوص ایجاد و پرورش مهارتهای مهمی همچون رفتار جراتمندانه چه در برنامه درسی رسمی و یا در فعالیت های فوق برنامه مدرسه نمیتواند بدون ملاحظه روند رشد دانشآموزان در ابعاد مختلف رشدی باشد، بهویژه آنکه سالهای حساس رشد اجتماعی کودکان و نوجوانان مقارن با سنین مدرسه اعم از ابتدائی و دبیرستان است، لذا از آنجا که دانشآموزان این سنین سرنوشت ساز را در مدرسه سپری میکنند، ناگزیر مدرسه موظف است فرصتهای مناسب برای رشد مهارتهای زندگی را فراهم آورد که مهارت هایی نظیر ابراز وجود، ارتباط موثر، کار گروهی و… را شامل می شود (الیوت و همکاران، به نقل از نظری نژاد، ۱۳۷۲).
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش رفتار جراتمندانه بر تصمیم گیری و کمالگرایی دختران مقطع سوم دبیرستان انجام شده است تا به این ترتیب گامی دیگر در جهت تحقق اهداف پیشگیرانه در افزایش سازگاری و بهبود تصمیم گیری و کاهش کمالگرایی منفی نوجوانان برداشته شود کاملا واضح است که اگر اهداف فوق میسر شوند، راهی روشن و هموار جهت شکوفایی و استعدادهای نو، فراهم میگردد. این امر موجبات تکامل فردی و اجتماعی تک تک افراد جامعه را فراهم ساخته و در نهایت به پیشرفت جامعه در ابعاد گوناگون منتج میشود چراکه نوجوانان امروز تصمیم سازان آینده این مرز و بوم خواهند بود و هرچقدر این تصمیمها مبتنی بر درایت و تدبیر و به دور از وهم و خیال باشد تبعاتی بسیار درخشانتر در برخواهد داشت.بطور خلاصه می توان گفت : به دلایل متعدد بسیاری از نوجوانان ما از توانایی تصمیم گیری و انتخاب اصلح برخوردار نیستند و از طرفی برای اصلاح و درمان بسیاری از نابهنجاریهای شخصیتی همچون کمالگرایی منفی نیاز به آموزش های مفیدی همچون مهارتهای زندگی است تا آنان بتوانند از حداکثر ظرفیتهای ذهنی و توانمندیهای بالقوه خود بهرهمند شوند بیتردید نوجوانان مجهز به مهارت رفتار جراتمندانه که رکن مهمی از مهارتهای زندگی است، نسبت به همسالان خود در شرایط مشابه کارآمدی بیشتری از خود نشان میدهند. بنابراین شناخت صحیح این قشر عظیم و کوشش در راه حل مشکلاتشان از اهمیت ویژهای برخوردار است (کیامرثی، ۱۳۹۲).
بیان مسأله
دوران نوجوانی از ادوار پراهمیت در فرایند رشد فردی و اجتماعی محسوب می شود. قدم گذاردن به این دوره معمولا با بلوغ آغاز می شود شکوفایی غریزه جنسی ، تثبیت و تحکیم علایق و منافع شغلی و اجتماعی ، میل به آزادی و استقلال از ویژگی های مهم این دوره است.از یک سو فشار غرایز و میل به تبعیت از ارزش های نوجوانی ،و فشارهای گروهی میل به ابراز وجود ، پی ریزی زندگی مستقل او را در یک بحران فکری و یک آشفتگی روانی قرار می دهد (فروع الدین و همکاران ،۱۳۸۲ )، ازسوی دیگر صرف نظر از تمامی این تغییرات ایجاد شده می بایست نوجوانان خود را برای اخذ تصمیمات اساسی که آینده وی را رقم می زند ، آماده سازد. این در حالی است که هرگونه اهمال کاری در این زمینه ممکن است به از دست رفتن فرصتها و در نتیجه سرخوردگی و احساس شکست بیانجامد.
انسان در طول زندگی، پیوسته در حال تصمیم گیری های ساده و پیچیده می باشد.به طور طبیعی هر تصمیم به تناسب پیچیدگی و سادگی خود، میزانی از تنش و فشار روانی را به فرد وارد میکند ، لذا داشتن مهارت های مقابلهای برای کاهش تنش و احساس رضایت از فرایند تصمیم گیری و داشتن مهارت حل مساله ضروری است .
افراد از راهبردهای مختلفی برای تصمیم گیری استفاده میکنند.برخی تصمیمات به واسطه ارزیابی نظامدار گزینههای مختلف اتخاذ می شود. در حالی که در اتخاذ برخی تصمیمات تجزیه و تحلیل رسمی، کمتر دخالت دارند (رینالد ،کروزیر و اسونسون[۳] ۱۹۹۷). در اینباره محققان سبکهای تصمیم گیری متفاوتی را ارائه نموده اند. یکی از این محققان، اسکات و بروس[۴] (۱۹۹۵) هستند که پنج سبک تصمیم گیری مدیران را که شامل تصمیم گیری عقلایی، شهودی، اجتنابی، آنی و وابستگی است، را مطرح نموده اند و معتقدند این پنج سبک تحت تاثیر ویژگی های درونی و شخصیتی افراد است که به عنوان الگو در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد.
سبک تصمیم گیری عقلانی[۵]: در این سبک تصمیم گیری فرد از همه راه حلها مطلع است و میداند که هر تصمیمی به چه نتیجه ای میانجامد و می تواند نتایج حاصل از تصمیم گیری را بر حسب اولویت (بیشترین نفع) مرتب و سازماندهی کند (ابرلین،[۶]۲۰۰۵)، تا با بهره گرفتن از یک استراتژی بهینه سازی حصول به اهداف را به حداکثر رساند (هی و میسکل[۷]، ۲۰۰۸). بنابراین افراد در این سبک تمامی راه حلهای ممکن را تعیین و ارزشیابی نموده و با تعیین عواقب هر یک از این راه حلها بهترین راه حل را انتخاب می کنند.
سبک تصمیم گیری شهودی[۸]: رابینز[۹] (۲۰۰۹) معتقد است که این سبک، فرایندی ناخودآگاه تصمیم گیری است که در سایه تجربههای استنتاج شده بهدست می آید. و مبنتی بر احساسات و یادگیری ضمنی افراد است و الزاماً سوای تجزیه و تحلیل معقول عمل نمی کند، بلکه این دو مکمل یکدیگراند. پس در این شیوه تصمیمگیرنده از یک رویه نظاممند استفاده نمیکند و در هنگام اتخاذ تصمیم از تجربه و آگاهی های ضمنی خود سود می جوید.
سبک تصمیم گیری وابستگی[۱۰]: پارکر[۱۱] و همکاران او (۲۰۰۷) معتقدند که این سبک بیانگر عدم استقلال فکری و عملی تصمیمگیرنده و تکیه بر حمایتها و راهنماییهای دیگران در هنگام اتخاذ تصمیم است (هادی مقدم زاده و طهرانی، ۱۳۸۷) و آگاهیهای دیگران در هنگام این نوع تصمیم گیری نقش اساسی دارد (اسکات و بروس، ۱۹۹۵).بنابراین در این شیوه تصمیمگیرنده متکی به عقاید دیگران بوده و نقش منفعلی دارد.
سبک تصمیم گیری آنی[۱۲]: بیانگر شرایط اضطراری است که فرد بدون پشتوانه فکری قبلی، بلافاصله در کمترین زمان ممکن تصمیم اصلی خود را اتخاذ میکند (اسکات و بروس، ۱۹۹۵). البته ممکن است این شیوه تصمیم گیری معلول شرایطی باشد که برای فرد ایجاد میشود. البته استفاده از این سبک به معنی گرفتن تصمیمات خام و ناپخته نیست، زیرا در این شیوه نیز مدیر بر اساس تجربه و اطلاعاتی که دارد تصمیم گیری میکند.
سبک تصمیم گیری اجتنابی[۱۳]: به عقیده پارکر و همکاران او (۲۰۰۷) این سبک به معنی، به تعویق انداختن تصمیم گیری در هنگام مواجهه با مشکلات و طفره رفتن از واکنش نسبت به مساله رخ داده شده میباشد. در این شیوه تصمیمگیرنده تمایل دارد که از هر گونه اتخاذ تصمیم اجتناب کرده و تا حد امکان از موقعیت تصمیم گیری دوری جوید (هادی مقدم زاده و طهرانی، ۱۳۸۷). به گونه ای که میتوان گفت افراد از گرفتن تصمیم وحشت داشته و نگران عواقب تصمیم خود میباشد. نکته قابل ذکر آن است که تصمیمگیری می تواند به مثابه مغز و سلسله اعصاب سازمان در نظر گرفته شود و تحت شرایطی می تواند موجب رشد و موفقیت سازمان گردد. در عین حال بر عکس تحت شرایط دیگری می تواند باعث شکست آن گردد. به علاوه تصمیمات در سطوح مختلف سازمان به شکلهای گوناگون گرفته می شود. برخی تصمیمات راهبردی است که ضرورت دارد تا در اسرع وقت به سرعت پیرامون آنها اخذ تصمیم شود. برخی دیگر بسیار کوچک و ناچیزند و بیشتر در ارتباط با فعالیتهای روزانه کاری میباشند. برخی نیز ممکن است پس از ماهها جمعآوری اطلاعات و بررسی آنها، و یا در زمان کم و بدون بررسی اتخاذ شود، از این رو، تصمیمات بر حسب میزان اهمیتی که دارند متفاوتند (دفت[۱۴]، ۲۰۰۱).
اگر شخصیت را به عنوان ترکیبی از اعمال ، افکار ، هیجانات و انگیزش های فرد بدانیم ، مولفههای سازنده ی آن ممکن است در افراد گوناگون متفاوت باشد . از سوی دیگر امکان دارد این مولفهها از راههای گوناگون ترکیب شده باشند ؛ به گونهای که الگوهای شخصیتی گوناگونی را بهوجود آورند .یکی از این ویژگی های شخصیتی، کمالگرایی[۱۵] است.
کمالگرایی یک سبک شخصیتی چند بعدی است که با شمار زیادی از مشکلات روان شناختی و بین فردی ارتباط دارد. کمالگرایی یک اختلال نیست اما عامل آسیبزایی است که مشکلاتی را برای بزرگسالان ، نوجوانان و کودکان بهوجود میآورد. اغلب مردم، کمالگرایی را با موفقیتطلبی و وظیفهشناسی اشتباه میگیرند حال آنکه کمالگرایی با این نگرشها تفاوت دارد. کمالگرایی یک الگوی نابهنجار از رفتارهاست، که میتواند منجر به اختلالات زیادی شود در صورتیکه موفقیتطلبی و وظیفهشناسی دربرگیرنده انتظارات ملموس و مناسب ( اهداف بسیار دشوار اما دستیافتنی ) است و حس رضایت و شادکامی را موجب میشود. در حالیکه کمالگرایی مستلزم سطوح نامناسبی از انتظارات و اهداف ملموس و فقدان دائمی خشنودی، صرفنظر از عملکرد است (هیویت[۱۶]، ۲۰۰۹) .
با توجه به اینکه سالهاست درباره کمالگرایی مطالبی به عنوان عامل استرسزای موثر در اختلالات ناسازگارانه نوشته شده است، ولی در دهههای اخیر است که پژوهشگران توجه تجربی جدی بر روی این پدیده مبذول داشتهاند. پژوهشهای کمی درباره چرایی نادیده گرفتن کمالگرایی به عنوان یک مشکل در گذشته صورت گرفته است شاید به این دلیل که کمالگرایی شیوع بسیار غیر قابل تصوری دارد. همچنین در دهههای اخیر پیشرفت جامعهها از لحاظ تکنولوژی و تغییرات بسیار سریع باعث شده که افراد ساعات طولانی مشغول به کار باشند و همین فشار کاری و کمبود زمان برای تطبیق با تغییرات سبب شده که به پدیدههایی همچون کمالگرایی بیشتر توجه شود.
کمالگرایی به افکار و رفتارهای خود تخریب گرایانه ای اشاره میکند که هدف آنها نیل به اهداف به شدت افراطی غیر واقعبینانه است. این در حالی است که مطالعات اخیر نشان میدهد نگرش کمالگرایانه موجب اختلال در موفقیت میشود. آرزوی کامل بودن هم احساس رضایت را از خود می گیرد و هم فرد را در معرض ناکامی قرار میدهد برنز[۱۷](۱۹۸۰؛ به نقل از اشبی، رایس، ۲۰۰۲) معتقد است کمالگرایان کسانی هستند که در راستای اهداف غیرممکن و غیر واقعبینانه به گونهای اجباری تلاش میکنند.
مبحث ابراز وجود را نخستین بار اندرو سالتر[۱۸] (۱۹۴۹)، مطرح کرد. او از افکار پاولف درباره برانگیختگی و بازداری[۱۹] ، تأثیر پذیرفته بود، سالتر عقیده داشت که بعضی از افراد بیشتر متمایل به عمل مداری [۲۰]هستند و حالت برانگیختگی زیادی دارند. بعضی دیگر بیشتر به حالت نوروتیک متمایلاند، یعنی حالت بازداری در آنها بیشتر است. منظور سالتر از برانگیختگی، حالتی است که در آن افراد میتوانند تمام توان های خود را چه از نظر شناختی و چه از نظر عاطفی به فعل برسانند(فقیرپور، ۱۳۷۷).به عقیده جاکوبسکی[۲۱] (۱۹۷۳) افرادی که رفتار خودابرازی نسبتا پایینی نشان می دهند باور ندارند که در احساسات، باورها یا عقایدشان حقی دارند. این افراد این اصل را که احساسی شبیه دیگران دارند، رد می کنند در نتیجه آنها نمی توانند زمینه های اعتراض علیه سوء استفاده یا بدرفتاری را پیدا کنند. این امر نشان می دهد که ادراکات، عقاید، احساسات و خواسته هایشان را نسبت به دیگران کمتر مهم یا درست می دانند(دیویس، اشلمن و مک کی[۲۲]، ۱۹۹۸)
آموزش ابراز وجود، یکی از روشهایی است که ممکن است به افراد کمک کند تا مهارتهای مورد نیاز در تعاملات اجتماعی را فراگیرند و بتوانند احساسات و خواسته هایشان را با در نظر گرفتن احساسات و خواسته های دیگران بیان کنند. عابدی(۱۳۷۸) روش های مورد استفاده در آموزش ابراز وجود را شامل روش های شناختی و رفتاری می داند.در تکنیک های شناختی این اصل مورد توجه قرار می گیرد که فرد به علت شناخت های غلط و تحریفات شناختی، از انجام رفتار ابراز وجود امتناع می کند. روش های رفتاری بر آموزش گام به گام و تدریجی رفتارهای توأم با ابزار وجود تأکید می کند. روش های شایع مورد استفاده در آموزش ابراز وجود شامل:
روش تمرین رفتار [۲۳]، روش حداقل پایین مؤثر[۲۴]و روش شدت بخشی[۲۵] میباشد.
فرانکوئیز و همکاران[۲۶] (۱۹۹۹)، بهبود رفتار دانش آموزان در کلاس را با بهره گرفتن از راهبردهای انظباط خودابرازانه نشان داده اند. این محققان تعدادی از دانش آموزان را که دارای مشکلات رفتار گسیخته، نداشتن انگیزیش و موقعیت تحصیلی ضعیف بودند، انتخاب کردند. مداخلات به صورت چند عاملی انجام شد و شامل انضباط خودابرازانه و شیوه های آموزشی بود. اطلاعات پس از مداخله آشکارکرد که این راهبردها تأثیر مثبت و معنی داری بر متغیرهای مورد مطالعه داشته است. تامسون و همکاران[۲۷](۱۹۹۶)، یک برنامه درسی آموزش ابراز وجود را به ۲۲ دانش آموز دبیرستانی ارائه دادند. مؤلفه شناخت و نگهداری اطلاعات رمزی خودابرازی با پیش آزمون ها و پس آزمون های چند گزینه ای اندازه گیری گردید. مؤلفه های عملکرد، جنبه های کلامی و غیرکلامی رفتار خودابرازی را در بر می گرفت که در موقعیت های بازی نقش اندازهگیری میشد. هنگامی که گروه های آزمایش با گروه های گواه در ارزیابی شناختی مقایسه شدند، تأثیرات معنی داری برای درمان، ارزشیابی و تعامل آنها بهدست آمد. کومئو و هایبرت[۲۸] (۱۹۹۷)، نیز در بررسی مفهوم سازی درباره خصیصههایی از ابراز وجود که با تعداد ۹ شرکت کننده در آغاز و پایان یک برنامه آموزش گروهی ابراز وجود مورد ارزیابی قرار می گرفت، متوجه شدند، شرکت کنندگانی که در آموزش شرکت کرده بودند، تا حد زیادی از برنامه های ابراز وجود استفاده نمودند. در بررسی دیگری استوارت و لی وایس[۲۹](۱۹۸۶)، تأثیر آموزش ابراز وجود را بر رفتار خودابرازی و عزت نفس دانش آموزان دبیرستانی سیاهپوست مورد تحقیق قرار دادند. نتایج تفاوت معنی داری بین نمرات پسران و دختران در ثبت اندازه های ابراز وجود به دست داد.
بهرامی(۱۳۷۵)، جرأتورزی را به عنوان یک روش صرفا رفتاری و نیز تلفیقی از جرأتورزی و بازسازی منظم منطقی، بر روی سه گروه از دانش آموزان مضطرب اجتماعی دوره راهنمایی اجرا نمود. نتایج نشان داد که مداخله جرأتورزی به تنهایی به عنوان یک تکنیک رفتاری و نیز تلفیقی از مداخلههای جرأتورزی و درمان شناختی، هر دو در بهبود نوجوانان مبتلا به اضطراب اجتماعی مؤثر می باشند.
با توجه به اینکه جراتمندی رفتاری متاثر از شرایط محیطی و وابسته به یادگیری است، زمانیکه رفتارهای جراتمندانه جزء عادات و ذخایر رفتاری فرد نباشد ،آموزش این مهارت ضروری است. از اینرو درمانگران و پژوهشگران علاقمند به این حیطه با توجه به رویکردهای نظری خود ، شیوههای آموزشی و درمانی گوناگون را برای اصلاح و بهبود رفتارهای غیر جراتمندانه به کار برده اند.(جلالی ،۱۳۸۰)
به اعتقاد ولپی (۱۹۸۲ )جراتمندی عبارت از بیان مناسب و صحیح هر نوع هیجانی به غیر از اضطراب نسبت به فرد دیگری است.وجود چنین رفتاری در فرد سبب می شود که احساسات و هیجانات خود را در برابر رفتار دیگران که می تواند طیف وسیعی از تحقیر تا تحریک را همراه داشته باشد بدون ترس و به شکلی صحیح ابراز دارد . اهمیت مباحث فوق به خصوص در قشر نوجوان که در مرحله انتخاب و تصمیم گیری و گذر از کودکی به بزرگسالی است لزوم بررسی و پژوهش در این زمینه را دو چندان می سازد.
در چنین شرایطی، آموزش رفتار جراتمندانه به کودکان و نوجوانان ، به منظور تقویت و بهبود ارتباط مثبت با خود، ارتباط مثبت با دیگران و زندگی (دنیا) و نیز افزایش علاقه و موفقیت تحصیلی آنان بسیار مفید و سودمند بنظر میرسد. آموزش این مهارتها به دانش آموزان کمک میکند تا خود و توانایی هایشان را بهتر بشناسند. در آموزش رفتار جراتمندانه دانش آموزان تشویق می شوند تا تجربههای مثبت و خوب خود را باز شناسند و نقش آن را در افزایش و ارتقای علاقه و خودکارآمدی بازشناسی کنند و بااین حال، توانایی شناخت جنبهه ای مثبت دیگران را پیدا کنند آنان همچنین میآموزند تا در جهان موضعی فعال اتخاذ کنند و زندگی خود راشکل دهند، نه اینکه هر آنچه به سرشان می آید به گونهای منفعل بپذیرند.
اهمیت و ضرورت پژوهش
مبنای بسیاری از تصمیم های ما رفتار خود ماست. انتخابها وتصمیمهای ما از اطلاعاتی متاثرند که اثر خود را از طریق ساز و کارها و فرایندهای ناخودآگاه گوناگون اعمال میکنند (نیزبت و ویلسون[۳۰] ،۱۹۹۷ ).
به تاخیر انداختن تصمیم رفتاری است که شیوع فراوانی در جوامع مختلف دارند و روند رو به رشد آن بسیار گسترده است. این عادت با تاخیر در انجام دادن کار و مسئولیت توام است و در نتیجه پیامدهای ناخوشایندی به همراه دارد. اگرچه ممکن است پیامدهای منفی این عادت در زندگی روزمره نباشد اما زیان های برخاسته از شیوع این رفتار در بین افراد گروههای مختلف مهم و قابل ملاحظه است و هین امر ضرورت جلوگیری از چنین رفتاری را نمایان میسازد (گلدبرگ ،۱۹۹۸ ،به نقل از کرمی ۱۳۸۸ )
در طول دو دهه گذشته، تعداد رو به افزایشی از پژوهشها به نقش کمالگرایی به عنوان ساختاری روشنگر، مهم و موثر در ارتباط با مسائل بسیاری از جمله ضعف سازگاری اشاره کردهاند. جذابیت موجود در موضوع کمالگرایی به این خاطر است که نه تنها در گسترش و رشد، بلکه در حفظ مشکلات روانشناختی دخالت دارد. مثلا پژوهشها نشان داده اند که کمالگرایی با علایم افسردگی، اضطراب، فکر خودکشی (استوبر و هیوارو[۳۱] ،۲۰۰۹) اختلال خوردن (دور و ترن[۳۲]،۲۰۱۱ ) رضایت از زندگی و عاطفه مثبت (فلت، بلنکستین و هویت[۳۳]، ۲۰۰۹) اضطراب اجتماعی بیشتر و بهزیستی روانشناختی کمتر( لارنتی ، براچ وهانس[۳۴] ، ۲۰۰۸ ) ارتباط دارد.
از نظر فلت (۲۰۱۲)، بین کمالگرایی بهنجار و روان آزرده تمایز وجود دارد. کمالگرایی بهنجار به عنوان تلاش برای معیارهای معقول و واقعی تعریف شده است،کمالگرایی روانآزرده تمایل به تلاش برای معیارهای بسیار بالا است که با ترس از شکست و تمرکز بر مایوسکردن دیگران است. تجربه احساس گناه تنها در کمالگرایی نابهنجار دیده میشود در حالیکه کمالگرایی سازگار ،با تجربه احساس غرور همراه است (لی[۳۵] و همکاران ، ۲۰۱۲ )
لزوم کاربرد راه های شناختی_رفتاری در راستای اصلاح پیامدهای کمالگرایی همچون افسردگی، احساس گناه و استرس و مشکلات تحصیلی و نیز پیشگیری از بروز آنها احساس میشود، چرا که در صورت عدم تعدیل آن، این پیامدها باعث اختلال در عملکرد فرد می شود و مشکلاتی را برای او ایجاد خواهد کرد.
در پژوهشی که توسط پشتمشهدی و همکاران (۱۳۸۲ ) صورتگرفته است ، به بررسی تعیین میزان اثربخشی برنامه مداخلاتی شناختی-رفتاری بر کمالگرایی روانآزرده در دانشجویان پرداخته شده است. آنها به این نتیجه رسیدند که با مداخلات شناختی – رفتاری می توان با کاهش نگرش های ناکارآمد ،باعث بهبود کمالگرایی در افراد دچار اختلال شد.در واقع کمالگرایی به عنوان سبک شخصیتی معیوب پایدار در نظر گرفته نمی شود بلکه یک آسیب روانی است که با شناخت ها و رفتارهای خاص حفظ می شود (ریلی[۳۶] و همکاران ۲۰۰۷ )
اهمیت مباحث فوق به خصوص در قشر نوجوان که در مرحله انتخاب و تصمیم گیری و گذر از کودکی به بزرگسالی است لزوم بررسی و پژوهش در این زمینه را دو چندان میسازد ، لذا در راستای مطالعات پیشین این پژوهش به بررسی اثربخشی آموزش رفتار جراتمندانه بر تصمیم گیری و کمالگرایی در دانش آموزان دختر دبیرستانهای شهر تهران پرداخت.
قابل ذکر است که پژوهش حاضر از معدود مطالعاتی است که به بررسی این مهم در ایران می پردازد.
اهداف پژوهش
هدف کلی:
-هدف کلی این پژوهش عبارت خواهد بود از بررسی اثر آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر تصمیم گیری و کمالگرایی دانش آموزان دختر دبیرستانی
اهداف جزیی:
-بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر سبک تصمیم گیری عقلانی دانش آموزان دختر دبیرستانی
- بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر سبک تصمیم گیری شهودی دانش آموزان دختر دبیرستانی
- بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر سبک تصمیم گیری آنی دانش آموزان دختر دبیرستانی
- بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر سبک تصمیم گیری وابستگی دانش آموزان دختر دبیرستانی
- بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر سبک تصمیم گیری اجتنابی دانش آموزان دختر دبیرستانی
- بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر کمالگرایی خویشتن مدار دانش آموزان دختر دبیرستانی
- بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر کمالگرایی دیگر مدار دانش آموزان دختر دبیرستانی
- بررسی تاثیر آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر کمالگرایی جامعه مدار دانش آموزان دختر دبیرستانی
سوالها یا فرضیه های پژوهش
-آیا آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر سبک تصمیم گیری عقلانی دانش آموزان دختر دبیرستانی تاثیر دارد؟
- آیا آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر سبک تصمیم گیری شهودی دانش آموزان دختر دبیرستانی تاثیر دارد؟
- آیا آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر سبک تصمیم گیری آنی دانش آموزان دختر دبیرستانی تاثیر دارد؟
- آیا آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر سبک تصمیم گیری وابستگی دانش آموزان دختر دبیرستانی تاثیر دارد؟
- آیا آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر سبک تصمیم گیری اجتنابی دانش آموزان دختر دبیرستانی تاثیر دارد؟
- آیا آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر کمالگرایی خویشتن مدار دانش آموزان دختر دبیرستانی تاثیر دارد؟
- آیا آموزش مهارت رفتار جراتمندانه بر کمالگرایی دیگر مدار دانش آموزان دختر دبیرستانی تاثیر دارد؟