هویت فردی: عبارت است از میزان عقاید و باورهای دانشجویان که طبق گویه های شمارۀ ۸-۱ پرسشنامه بخش سنجش هویت (شکرکن ،امیدیان،۱۳۸۲) اندازه گیری می شود.
هویت اجتماعی: عبارت است از چگونگی هنجارها و نگرش های دانشجویان که طبق گویه های شماره ۱۶-۹ پرسشنامه اندازه گیری می شود.
هویت ملی : عبارت است از چگونگی بنیاد های قومی، فرهنگی، تاریخی دانشجویان که طبق گویه های ۲۴-۱۷ پرسشنامه اندازه گیری می شود.
هویت اعتقادی و مذهبی: عبارت است از میزان تعهد و مسئولیت دانشجویان در قبال ارزشها و باورهای خود که طبق گویه های ۳۲-۲۵ پرسشنامه اندازه گیری می شود.
هویت سیاسی: میزان مشارکت دانشجویان در گروه های سیاسی و احزاب مختلف با توجه به عقاید و شناختشان که طبق گویه های ۴۰-۳۳ پرسشنامه اندازه گیری می شود.
هویت شغلی: میزان رضایت دانشجویان از رشته خود برای شغلی که ارزش اجتماعی داشته و از عهده آن برآیند که طبق گویه های ۴۸-۴۱ پرسشنامه اندازه گیری می شود.
هویت فرهنگی: میزان پایبندی به عادات و رسوم و سنن دانشجویان نسبت به ارزشها و هنجارهای جامعه که طبق گویه های ۵۶-۴۹ پرسشنامه اندازه گیری می شود.
هویت خانوادگی: میزان پیوند و نسبت خانوادگی دانشجویان با خانواده که که طبق گویه های
۶۴-۵۷ پرسشنامه اندازه گیری می شود.
فصل دوم
ادبیات وپیشینه تحقیق
مقدمه:
یکی از مسایل مهم تحول انسان ، روند شکل گیری هویت است این فرایند از بدو تولد آغاز می گردد و در دوران نوجوانی به اوج خود می رسد). روترام[۱۱] ـ بورس[۱۲] و همکاران ۲۰۰۱ به نقل ازراهنما) ،یکی از تکالیف عمده ای نوجوانان در جامعه تشکیل هویت است گلاسرمعتقدند که هویت از نیاز به احساس جدا و متمایز بودن از دیگران است به نظر او این نیاز تنها نیاز روانی و اساسی انسان که همه ی مردم در همه ی فرهنگ ها از بدو تولد تا مرگ دارا می باشند . )ویلیام گلاسر،۱۹۸۲ به نقل ازدانشور۱۳۷۹)
واند رزندان[۱۳](۱۹۹۶)، به نقل از نظرپور(۱۳۸۷) عامل افزایش اهمیت موضوع هویت در دوران نوجوانی را تغییرات سریع جسمی ، دگرگونی در نحوه و کیفیت تفکر و تمایل به تصمیم گیری در خصوص مسایلی همچون ادامه تحصیل و یا انتخاب شغل و همسر می داند .
اهمیت شناسایی هویت
ارزش و جایگاه بحث «هویت» بی نیاز از ارائه دلیل است و لیکن به ذکر مواردی اکتفا میشود. بر اساس قاعده عقلی در تعریف «الاشیاء باضدادها» یعنی «هرچیزی با ضدش شناخته میشود». کافی است توجهی به آثار، پیامدها و نتیجه ناگوار «فقدان هویت» داشته باشیم و از عمق رنج و دردی که جوانان بی هویت احساس می کنند، آگاه شویم ،همچنین بخش قابل توجهی از افسردگیها، احساس پوچی و درون تهی شدنها و روزمرگیها نتیجه بی هویتی است (عمادی، نظرپور، ۱۳۸۷).
ضرورت شناسایی و بحث از هویت در این است که داشتن تعریفی از خود، اولین قدم نه تنها در ایفای نقش بلکه از مقدمات انسان بودن است. از ابتدای ظهور انسان بر کره خاکی، انسان مرتب از کیستی و چیستی خود پرسیده است. اگر تکلیف مقوله هویت در میان یک گروه یا یک ملت معلوم باشد و در خصوص حد و حدود آن اجماع نظری کلی حاصل شود، اولاً تک تک افراد احساس اعتماد به نفس میکنند و ثانیاً جامعه و گروه ها به طور کلی، جهت و هدف خود را مشخص میبینند. ضرورت بحث از هویت به شرایط فعلی جهانی بر میگردد که در آن زندگی میکنیم. جهان در عصر یک تمدن/چند فرهنگ است و جهانی است که اصلاً میدان بروز هویتهای متفاوت را ممکن میکند (اجلال، ۱۳۸۴)
هویت
هویت در فرهنگ یعنی:
۱ ـ ذات باری تعالی
۲ ـ هستی ، وجود
۳ ـ آنچه موجب تعاریف شناسایی شخصیت باشد
۴ ـ حقیقت جزییه یعنی هر گاه ماهیت با تشخیص ، لحاظ و نظریه های هویت[۱۴] و اعتبار شود هویت گویند (فرهنگ معین ص ۵۲۲۸).
هویت یک مفهوم خویشتن است و این اولین قدم در راه فهم نظربی نظیر بروزنسکی[۱۵] است که معتقدند هویت ساختاری ذهنی مرکب از اصول ، فرضیات و سازه هایی مرتبط با خود حال تعامل با محیط می باشد . هویت مجموعه ای از معانی است که فرد برای تعریف خود به کار می گیرد ( رهنما و عبدالملکی، ۱۳۸۷ )
هویت یک سازه و ساختار روانی ـ اجتماعی است که باعث انتراق و جدایی فرد از سایرین می باشد به اعتقاد گلاسر هویت با شخصیت مترادف است گلاسر معتقد بود که برای هر فردی یک هویت منظور است و آن تصور فرد از خویشتن است.( قائمی ،۱۳۸۸)
هویت نتیجه سنتز و ترکیب تجربیات فردی از خود ، ادراک دیگران از فرد و چگونگی تجلی و ظهور را برای دیگران است . (اریکسون[۱۶] ۱۹۵۹ ) در تعریف ماریس[۱۷] ( ۶۷ ـ ۱۹۶۶ ) هویت اساس رفتارهای قابل مشاهده اجتماعی تعریف شده است وی معتقد است هویت یک ساختار خود است یک سازمان پویا و خود ساخته درونی از آرزوها ، مهارتها ، عقاید و تاریخچه فردی است . به عقیده مارسیا زمانی که هویت تشکیل می شود الگوی فرد قوی تر و مستحکم تر از قبل شده است
راپادیورت[۱۸] ، مارسیا و دیگران، (۱۹۸۴ )به نقل از دانشور،(۱۳۷۹)جستجوی هویت را یک کار دائم می دانند و از زمانی که نوجوان متوجه قیافه خود در آینه می شود از خود می پرسد “من چه کسی هستم ؟ “آغاز می شود هر چند او هنوز پاسخی برای این سوال ندارد ولی می داند که چه نباید باشد . اما در عین حال او از هیچکس نبودن هراس دارد، سرکشی و نافرمانی او نشانه مبارزه با والدین نیست بلکه تلاش و کشمکش او برای یافتن هویت خویش است .
در میان تعاریف متنوعی که در باب هویت ذکر شد اظهار نظر « جان گاردنیر[۱۹] » از صراحت و جامعیت بیشتری برخوردار است او می نویسد ؟ یک فرد جوان باید بیاموزد که بیش از هر چیز خودش باشد . در جایی که بیشترین ارزش را برای دیگران دارد دیگرانی که مطمئنا برای او نیز عزیزتر از هر چیز دیگر هستند مراد از اصطلاح هویت چنین رابطه متقابلی است که متضمن یکی بودن با خویشتن و در عین حال به نوعی سهیم شدن با زندگی درونی دیگران است ( عمادی ،۱۳۸۷ ) .
واژه یا مفهوم تشخیص می تواند راهبر خوبی برای تعریف اصطلاحی هویت باشد بدین معنی که هویت اصطلاحا مجموعه ای از شاخص ها و علائم در حوزه مولفه های مادی ، زیستی ، فرهنگی و روانی است که موجب شناسایی فرد ، گروه یا اهلیتی دیگر و فرهنگی از فرهنگ دیگر می شود هویت یعنی وجه اختصاص هر فرد یا گروه وجه اختصاصی که در من است و در هیچ انسان دیگری نیست به آن می توانم بگویم : هویت من ،به کسی می توان گفت بی هویت که هیچ چیز مختص به خود نداشته باشد اگر انسان هیچ خصوصیتی نداشته باشد در آن صورت می توان به وی لقب بی هویت داد . هویت ما فرق میان ما با دیگران است( ابوالحسنی ،۱۳۸۶ ).
سی فرت ۱۹۹۱ هویت را در مقابل با فقدان نقش ، تبیین می کند و کروگر[۲۰] ۱۹۹۶ از صاحب نظران موضوع هویت معتقد است که هویت یعنی توازن میان خود و دیگران برقرار کردن و در جای دیگر آن را همچون یک مرحله در چرخه زندگی قلمداد می کند( شریفی ۱۳۸۵)
سبک های هویت
مایکل برزنسکی[۲۱] ۱۹۸۹ توجه اصلی خود را بر فرآیندها یا سبکهای شناختی ـ اجتماعی قرار داد که توسط نوجوانان با وضعیت های هویتی متفاوت به کار گرفته می شود سبکهای هویتی به روشهایی اشاره می کند که بر آن اساس افراد برای ساخت هویت خود اجتناب می ورزند .
برزنسکی سه سبک شناختی اجتماعی را از هم متمایز می نماید که افراد برای حل مسائل فردی ، تصمیم گیری و پردازش اطلاعات مرتبط با خود به کار می گیرد(برزنسکی ۲۰۰۰) .
۱ ـ سبک اطلاعاتی
افراد با این سبک از پردازش به صورت فعال اطلاعات مرتبط با خود را جست و جو ارزیابی و مورد استفاده قرار می دهند ( برزنسکی ۲۰۰۴ ، ۲۰۰۰ ، ۱۹۹۹ ) آنها در مورد ساختار خود تردید داشته و به طور فعال اطلاعات مرتبط با خود را جست و جو کرده و ساختهای خود را آزمون می نمایند و در هنگام مواجه شدن یا بازخوردهای ناهماهنگ به تغییر جنبه هایی از هویت خود علاقه مند می باشند ( برزنسکی[۲۲] و کاک[۲۳] ۲۰۰۰ ) سبک هویت اطلاعاتی بیشتر توسط افرادی مورد استفاده قرار می گیرد .
۱ ـ طبق الگوی مارسیا دارای وضعیت دیررس با موفق می باشند تحقیقات نشان داده اند که جهت گیری اطلاعاتی در پردازش هویت با تعریف خود به شکل فردی ، استقلال ( برزنسکی ۱۹۹۹ ) .
باز بودن برای تجربه ، وجدان و پذیرندگی ( برزنسکی و کاک ۲۰۰۰ ) خود اکتشافی عمیق ، خود تاملی تلاش برای مقابله مشکل مدار ، نیاز بالا برای شناخت و پیچیدگی شناختی در ارتباط می باشد .
۲ـ سبک هنجاری
افراد با این سبک از پردازش با سوالات هویتی و موقعیت های تصمیم گیری از طریق همنوایی یا رهنمودها و تجربیات افراد مهم در زندگی مواجه می شوند ( برزنسکی و کاک ۲۰۰۰ ) این افراد در مقابل ناهماهنگی دارای تحمل کمی بوده و به ساخت و شناخت های بسته متکی هستند . بر اساس الگوی مارسیا ۱۹۶۶ افراد دارای وضعیت هویت زود هنگام بیشتر از این سبک برای پردازش اطلاعات هویتی استفاده می کنند ( برزنسکی ۱۹۹۴ ) .
طبق تحقیقات انجام شد ه این افراد بیشتر دارای تعریف از خود جمعی می باشد این افراد از مکانیزم های دفاعی برای تحریف واقعیت استفاده می کنند . آنها دیدگاه خود را در برابر تغییر به صورت مقاوم حفظ کرده و گرایش به مواجهه دفاعی با اطلاعاتی دارند که ارزشها و باورهای آنها تهدید نماید ( برزنسکی و سالیدان[۲۴] ۱۹۹۴ )
۳ ـ سبک اجتنابی
ویژگی اصلی این افراد اکره از مواجه شدن یا پرداختن به موقعیت های تعارضی و تصمیم گیری می باشد عوامل موقعیتی یا لذتهای آنی اساسا تعیین کننده رفتارهای آنها می باشد برزنسکی و کاک ۲۰۰۰ به این ترتیب چنانچه فرد در اثر تعلل در امور زمان کافی را از دست بدهد ابعاد موقعیتی مسئول اتفاقاتی است که ممکن است رخ دهد . سازگاری این افراد با موقعیت نامتعادل بوده و احتمالا بیشتر یک فعالیت کوتاه مدت بوده که نمی توان آن را به عنوان یک اصلاح ساختاری پایدار تلقی نمود ( برزنسکی ۱۹۹۷ ) این سبک به صورت مثبت با وضعیت هویتی سر در گم مرتبط می باشد ( برزنسکی و همکاران ۱۹۹۸).
ابعاد هویت :
در زمینه رشد روانی اجتماعی مارسیا (۱۹۶۶)با توجه به نظریه اریکسون (۱۹۶۵)به طرح ابعادهویت پرداخته او با دو ملاک «بحران» و «تعهد»حالتهای مختلف هویت را در نوجوانان شناسایی کرد «بحران»اشاره به دوره ای از نوجوانی می کند که افراد در حال انتخاب میان جنبه های جایگزین مختلف در زندگی خود می باشند.«تعهد»به میزان سرمایه گذاری شخصی فرد در تصمیمات اتخاذ شده و موارد حرفه ای ، شغلی ،خانوادگی و اشخاص اشاره می کند .
مارسیا هویت را در چهار حالت بررسی کرده است :۱- سردرگمی ۲- هویت زودرس
۳-هویت مهلت خواه ۴- هویت موفق یا کسب شده
۱-سردرگمی : افراد در بین وضیعت هویتی نه تنها هیچ گونه تعهدی به حرفه یا عقیده خاصی ندارد،بلکه تلاشی نیز در جهت انتخاب از میان دامنه وسیعی از موارد به کار نمی برند مارسیا به نقل (هیون ،۱۹۹۴)هر چند چنین فردی ممکن است ترجیحاتی را در مورد عقیده یا فعالیت خاصی داشته باشد ،ولی در مورد این عقاید یا فعالیت ها اطلاعات کمی داشته و این برداشت را دارد که به آسانی نمی تواند آنها را رها کند (مارسیا، ۱۹۶۶)
۲-هویت زودرس : فرد دارای وضیعت هویت زودرس ، با داشتن تعهدات به یکسری از باورها ، ارزشها و رفتارها بدون تجربه اکتشاف و جست وجوگری ، (بحران )مشخص می شود (مارسیا،۱۹۶۶)چنین نوجوانانی به سادگی خود را با باورها و خواسته های والدین و با سایر مراجع قدرت سازگار می نمایند ، این افراد هرگز برای تصمیم گیری دچار چالش جدی نشده و بیشتر خود را با مجموعه برنامه های از بیش تعیین شده در خصوص ارزشها و باورها هماهنگ نموده اند (موس ۱۹۸۸،به نقل از هیون ۱۹۴۴)
۳-هویت مهلت خواه : نوجوانان در این وضیعت هویتی ، در حال تجربه می باشد؛ولی هنوز به انتخاب خاص متعهد نشده است (هیون ،۱۹۹۴)
این افراد به سبب تلاش فعالانه ای که در جهت ایجاد تعهد به کارمی گیرند از افراد سردرگم متمایزمی شوند، خواسته های والدین هنوز برای این گروه اهمیت دارد و در تلاشند تا بین خواسته های آنان اجتماعی و توانایی های خود سازگاری ایجاد نمایند (مارسیا،۱۹۶۶)
۴- هویت موفق: افراد با وضیعت هویت موفق ، بحران را تجربه کرده و به یک حرفه یا عقیده متعهد شده اند . آنها به طور جدی مسیرهای مختلف را بررسی کرده اند و سرانجام خود در مورد مسیر مناسب تصمیم گرفته اند؛هرچند که ممکن است انتخاب نهایی آنها چیزی باشد که آرزوی والدین آنها بوده است . در توجهات عقیدتی نیز چنین افرادی باورهای گذشته خود را مجدداً ارزیابی و ارزش گذاری قرار داده تا به یک ثبات عقیدتی دست یابند (مارسیا، ۱۹۶۶).
برای دستیابی به سرعت القاء شده در p به وسیله سطح برآزای کل، از دو معادله ارائه شده استفاده می شود. یعنی باید ناحیه S روی سطح بال را انتگرال گرفت.
بعلاوه سرعت القاء شده در p به وسیله دنباله کامل به وسیله معادلهای مشابه به دست می آید، با این تفاوت که δw جایگزین δ می شود، و انتگرالگیری در روی دنباله، یعنی، ناحیه W در شکل فوق انجام می شود. توجه کنید که :
(۴-۵) |
سرعت القاء شده در p به وسیله سطح برآزا و دنباله، عبارتست از:
(۴-۶) |
مساله اصلی نظریه سطح برآزا حل معادله بالا نسبت به (x,y) γ و (x,y) δبه گونه ای است که مجموع w(x,y) و مولفه قائم سرعت جریان آزاد صفر شود، یعنی، جریان بر سطح نمای افقی s مماس شود.
پیدایش رایانه های با قدرت پردازش بالا ، استفاده از حل های عددی را برای روش سطح برآزا ممکن ساخته است. این حل ها مشابه حل های پنل متد دوبعدی است زیرا سطح بال به تعدادی صفحه یا جزء تقسیم می شود.
بر روی هر صفحه γ و δ می توانند ثابت یا متغیر باشند. نقاط کنترل روی صفحه ها را، که سرعت قائم جریان خالص آن ها صفر است، می توان انتخاب کرد.
محاسبه معادلاتی همانند معادله بالا در این نقاط کنترل به دستگاه معادلات جبری می انجامد که آن را برای محاسبه مقدار γها و δها در همه صفحه ها می توان حل کرد.
رهیافت مناسب و نسبتا ساده تر، برهم نهی تعدادی متناهی گردابه نعل اسبی با قدرت های مختلف Γn بر روی سطح بال است.
مثلا شکل زیر که بخشی از بال متناهی را نشان می دهد، در نظر بگیرید. خط چین ها معرف صفحه ای بر روی نمای افقی بال هستند، و طول این صفحه را در جهت جریان با l نشان می دهند.
شکل۴‑۵٫ بال و نقطه کنترل گردابه نعل اسبی روی آن
این صفحه به شکل ذوزنقه ای است و لازم نیست که حتما مربع یا مستطیل باشد. گردابه نعل اسبی abcd به قدرت Γn به گونه ای بر روی این صفحه قرار گرفته است که فاصله قطعه bc از ضلع جلو آن l/4 است.
نقطه کنترل بر روی خط مرکزی صفحه و به فاصله بر روی خط مرکزی صفحه و به فاصله ۴/۳ از ضلع جلو آن قرار دارد. سرعت القاء شده در نقطه دلخواه p، تنها به وسیله همین گردابه نعل اسبی واحد، با کاربرد جداگانه قانون بیوساوار برای هر یک از رشته های گردابه ای ab، bc ، cd به دست می آید.
اکنون فرض کنید که سطح کل بال از تعداد متناهی صفحه همانند شکل زیر پوشانده شده است.
شکل۴‑۶٫ بال پوشانده شده با تعداد متناهی گردابه نعل اسبی
بدین ترتیب، مجموعه ای از گردابه های نعل اسبی بر روی هم قرار گرفته اند. مثلا، بر روی یکی از صفحه های واقع در لبه حمله، گردابه نعل اسبی aefd، بر روی صفحه بعدی، گردابه aijd، و …. را داریم. سطح کل بال با این شبکه گردابهای نعل اسبی، هر یک به قدرت مجهول و متفاوت Γn پوشانده می شود.
در هر نقطه کنترل p سرعت قائم القاء شده به وسیله همه گردابه های نعل اسبی را از قانون بیوساوار می توان محاسبه کرد. با اعمال شرط مماسی جریان در همه نقطه های کنترل ، دستگاه معادلات جبری بدست می آید که با حل آن به مجهول های Γn دست خواهیم یافت.
این رهیافت عددی را روش شبکه بندی گردابه میگویند، و امروزه دارای کاربرد گسترده ای برای تحلیل ویژگی های بال متناهی است.
۴-۳- محاسبات آیرودینامیکی نرمافزار تحلیل آیروالاستیک
۴-۳-۱- معادلات انتگرالی اغتشاشات کوچک خطی شده
کدهای آیرودینامیکی نرمافزار تحلیل آیروالاستیک معادله اغتشاشات کوچک خطی شده را حل می نماید. می توان نوشت:
(۴-۷) |
که عدد ماخ جریان آزاد
و
(۴-۸) |
مزایای نشانگر SRAP:
سهولت و آسانی
تکرارپذیری (قابلیت تکثیر) بالا
سرعت عملکرد مناسب
جداسازی آسان باندها برای تعیین توالی
شناسایی و تکثیر نواحی هدف( نواحی ORFs)
داشتن پلیمورفیسم بالا
معایب نشانگر SRAP:
همبارز نبودن
۱-۱۳ کاربرد مارکرهای DNA :
۱-توالییابی ژنوم: شاید مهمترین کاربرد مارکرها باشد. از آنجا که ژنوم یوکاریوتها خیلی بزرگ است برای توالییابی آن باید ژنوم را به قطعات خیلی کوچک تقسیم کرد و هر قطعه را جداگانه توالییابی نمود. لذا باید روی DNA نقاط معیاری وجود داشته باشد تا بتوان براساس آنها نتایج حاصل از توالییابی قطعات را کنار هم چید. این معیارها میتوانند همان مارکرها باشند.
۲- Gene tagging: عبارتست از یافتن پیوستگی بین صفت موردنظر با یک مارکر، این امر با بررسی تفرق همزمان(Cosegregation) صفت و مارکر تحقق مییابد.
۳- Gene mapping: عبارتست از تعیین محل یک ژن روی کروموزوم.
۴- بررسی روابط خویشاوندی: با بهره گرفتن از پلیمورفیزم مارکری میتوان افراد مختلف را از هم متمایز ساخت. این مورد بیشتر در مطالعات فیلوژنتیکی و تعیین مبدا تنوع اهمیت دارد.
۵- تعیین گروه های هتروتیک: در تهیه بذر هیبرید تعیین لاینهای اینبرد والدینی اهمیت زیادی دارد. این والدین باید طوری انتخاب شوند که تعداد هتروزیس حداکثر باشد. مقدار هتروزیس به میزان غالبیت در هر لوکوس و فاصله ژنتیکی والدین بستگی دارد. این فاصله ژنتیکی را میتوان از آنالیز کلاستری که با بهره گرفتن از پلیمورفیزم مارکری در بین لاینهای مختلف به دست می آید، تعیین کرد و بهترین اینبردها را انتخاب نمود.
۷-انتخاب به کمک مارکر ([۲۶]MAS):مهمترین کاربرد مارکرها در اصلاح نباتات است. هدف این است که بتوان صفت مورد نظر را با واسطه مارکر پیوسته با صفت، انتخاب کرد. این مساله بسیار مهم است چرا که اگر پیوستگی یک مارکر با ژن موردنظر تایید شود آنگاه میتوان در هر مرحله ای از رشد گیاه و در هر محیطی اقدام به گزینش نمود. اغلب صفات مهم زراعی مثل عملکرد،
مقابله با خشکی و شوری و … صفاتی کمی هستند که توسط لوکوسهای کمی (QTL[27]) کنترل میشوند. لذا امروزه در پروژه های اصلاحی سعی بر نقشهیابی QTLها است تا بتوان از آنها در MAS استفاده کرد.
۷-حفظ ذخایر ژنتیکی: به کمک مارکرها میتوان تنوع ژنتیکی موجود را بررسی کرد و در حفظ و سازماندهی آن اقدام نمود(۱۲).
۱-۱۴ واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR)
این تکنیک در اواسط دهه ۱۹۸۰ بوسیله کری مولیس و همکاران معرفی شد (۶۲). روشی است برای همانندسازی گزینشی و مکرر توالیهای مشخصی از DNA. راهکاری است برای تولید نسخههای بیشمار از یک توالی ویژه DNA، بدون اینکه به عملیات وقتگیر کلون کردن نیازی داشته باشد. PCR از نظر اصول عملی تشابه زیادی به همانند سازی DNA دارد. برای انجام PCR هر ناحیه از هر مولکول DNA به شرطی که توالیهای دوطرفه آن شناخته شده باشد قابل انتخاب است بدین دلیل که بایستی دو الیگونوکلئوتید کوتاه با مولکول DNA هیبرید گردند یعنی هر کدام به یکی از رشته های مارپیچ دوتایی DNA متصل شود. این الیگونوکلئوتیدها که به عنوان آغازگر[۲۸] برای سنتز DNA بکار میروند ناحیهای را که بایستی تکثیر شود محدود مینمایند تا کپی شدن الگوی DNA توسط آنزیم پلیمراز امکان پذیر شود. برای تسهیل در اتصال آغازگر به DNA الگو، لازم است که اول رشته های DNA توسط حرارت از هم باز شوند، سپس دمای واکنش کاهش داده می شود تا جفتشدن آغازگر با توالی موردنظر صورت پذیرد. در نهایت واکنش پلیمریزاسیون توسط آنزیم DNA پلیمراز برای تولید رشته مکمل انجام می شود.
۱-۱۴-۱ مراحل واکنش زنجیرهای پلیمراز
۱- مرحله شروع[۲۹]: به مدت ۱ تا ۹ دقیقه دمای محلول به ۹۴ تا ۹۶ درجه سانتیگراد رسانده می شود (در صورتی که پلیمرازها به حرارت بالا مقاوم باشند دما تا ۹۸ درجه سانتیگراد نیز میرسد). این مرحله فقط برای DNA پلیمرازهایی ضروری است که نیازمند فعال شدن توسط حرارت هستند.
۲- مرحله واسرشت[۳۰]: این مرحله شامل تجزیه DNA از حالت دو رشتهای به حالت تکرشتهای است. در واقع اولین قسمت از سیکلهای حرارتی منظم است و شامل حرارت دادن محلول به مدت ۲۰ تا ۳۰ ثانیه در دمای ۹۴ تا ۹۸ درجه میباشد. در این مرحله بهعلت گسستن پیوندهای هیدروژنی بین نوکلئوتیدها، DNA الگو و آغازگرها از هم جدا میشوند و تکرشته های DNA حاصل میگردند.
۳- مرحله اتصال[۳۱]: این مرحله بسیار مهم است. دمای بهینه اتصال بستگی به نوع آغازگرهای مورداستفاده دارد. دمای محلول به مدت ۲۰ تا ۴۰ ثانیه به ۵۰ تا ۶۵ درجه کاهش مییابد. در این مرحله آغازگرها به تکرشته های DNA الگو متصل میشوند. پیوندهای هیدروژنی پایدار تنها زمانی شکل میگیرد که توالی آغازگر و رشته الگو مکمل یکدیگر باشند. آنزیم پلیمراز پس از اتصال به هیبرید آغازگر- الگو، همانندسازی DNA را آغاز می کند (۶۹).
۴- مرحله طویل شدن[۳۲]: این مرحله شامل بسط دادن دنباله آغازگر توسط آنزیم DNA پلیمراز است. دمای محلول در این مرحله باید متناسب با نوع DNA پلیمراز مورداستفاده باشد. برای انجام این مرحله از یک DNA پلیمراز ویژه به نام تک DNA پلیمراز[۳۳] استفاده می شود. دمای اپتیمم برای این آنزیم حدود ۷۵ الی ۸۰ درجه است. در این مرحله آنزیم DNA پلیمراز با بهره گرفتن از dNTPهای موجود در محلول، یک رشته DNA جدید را در جهت ‘۵ به ‘۳ و در مقابل رشته های الگو میسازد. مدت زمان این مرحله نیز باید متناسب با نوع DNA پلیمراز و طول رشته DNA باشد. در دمای بهینه، DNA پلیمراز در هر دقیقه، یک هزار باز را پلیمریزه مینماید. در مرحله طویل شدن در صورت وجود سوبسترای کافی و تأمین شرایط بهینه، مقدار DNA در محلول PCR دو برابر می شود. بنابر این در هر چرخه PCR، غلظت DNA بصورت تصاعدی افزایش مییابد (روش PCR آنچنان سریع عمل می کند که پس از گذشت ۲۰ چرخه از آن، ۱۰۴۸۵۷۶ نسخه از توالی موردنظر تولید خواهد شد). تعداد چرخهها معمولاً بین ۲۵ تا ۴۵ چرخه است و با افزایش این تعداد، افزایش محصولات غیراختصاصی دیده می شود. زمان هر چرخه بستگی به زمان لازم برای گرم شدن و خنک شدن بین چرخهها دارد.
۵- مرحله طویل شدن نهایی[۳۴]: این مرحله، پس از آخرین چرخه PCR، به مدت ۵ الی ۱۵ دقیقه در دمای ۷۰ الی ۷۴ درجه انجام می شود تا اطمینان حاصل شود که همه تکرشته های DNA همانندسازی شده اند .
نگهداری نهایی[۳۵]: در این مرحله، محلول نهایی به مدت کوتاهی در دمای ۴ الی ۱۵ درجه قابل نگهداری است.
شکل ۱-۵ واکنش زنجیره ای پلیمراز
۱-۱۵ تجزیه و تحلیل داده ها
۱-۱۵-۱ دندروگرام :
دندروگرام از دو واژه یونانی Dendron ، به معنی درخت و gramma به معنی کشیدن گرفته شده است و شامل یک نمودار درختی است که اغلب برای شرح و توضیح آرایش و نظم و ترتیب خوشه ها به کار میرودو به وسیله یک خوشهبندی مرتبهای به وجود آمده است. دندروگرام اغلب در محاسبات بیولوژی برای شرح خوشهبندی اقلام بکار میرود. دندروگرام یک اصطلاح گسترده برای نمایش یک درخت تکامل نژادی است. آنالیز خوشهای شامل چندین تکنیک متوالی است که برای تشخیص گروههائی از جنسهای مشابه درون یک گروه خاص کاربرد دارد. در واقع آنالیز خوشهای، اطلاعات کلی ما را در چندین گروه مجزا تقسیم می کند . روش خوشهبندی مرتبهای توان ردهبندی انواع متفاوتی از اقلام را از اقلام بسیار مشابه با یکدیگر تا خوشههای بزرگی که شامل اقلام بسیار ناهمسان هستند را داراست. این روش تجزیه و تحلیلی معمولا یک محصول گرافیکی تولید می کند که دندروگرام یا درختواره نامیده می شود که در واقع همان ساختار خوشهای مرتبهبندی شده را نشان میدهد. بعضی از این روشهای ردهبندی ،تقسیم کننده هستند که یک خوشه بزرگ را که در برگیرنده همه اطلاعات میباشد را در داخل گروه های کوچکتر تقسیم می کنند و این فرایند را تا آنجا تکرار می کنند تا اینکه تمام خوشه ها تقسیم شود. دیگر روشهای ردهبندی دارای خاصیت تراکمسازی هستند و برمبنای پیدا کردن اقلام مشابه استوارند بدین طریق که ابتدا مشابهترین جنس در یک خوشه قرار میگیرد و سپس اقلام مشابهتر به آن خوشه افزوده می شود تا اینکه تمامی اقلام در یک خوشه بزرگ مجزا گنجانیده شوند (۳۱). روشهای ردهبندی دارای خاصیت متراکمسازی در علوم طبیعی بیشتر متداولاند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل خوشهای توسط دندروگرام مشخص می کند که اقلام اولیه در چه سطحی از شباهت درون خوشههای مجزا قرار گرفتهاند . محور x میزان شباهتها و فاصلهها را نشان میدهد، خوشه ها ممکن است ۲ به۲ (جفت جفت) به همدیگر متصل شوند و متناوباً شاخه های بعدی به خوشه موجود افزوده شوند این گونه پیوستن متوالی از نمونههای انحصاری ، به صورت زنجیرهای صورت میگیرد که البته مشکل اساسی این روش اثر زنجیرهای میباشد که تفسیر و تشخیص گروه های حاصل را مشکل میسازد. تعیین تعداد گروه های اصلی در آنالیز خوشهای اغلب هدف عمده ما محسوب می شود . به طور کلی یک روش برای گروهبندی داده ها تعریف می شود که بر اساس طول شاخههاست ، گاهی اوقات گروهبندی شاخهها بر اساس سطح ثابتی از تشابه تعریف می شود به طوریکه یک خط در یک سطح انتخاب شده از تشابه ترسیم می شود و تمام شاخههائی که این خط را قطع کرده اند ، نشان دهنده یک گروه مجزا میباشند(۳۲).
۱-۱۵-۲ تجزیه خوشهای:
تجزیه خوشهای روشی مناسب برای گروهبندی افراد می باشد، به طوری که اولاً افراد هر گروه با در نظر گرفتن خصوصیات ویژهای، مشابه باشد و ثانیاً هر گروه بایستی از لحاظ همان خصوصیات مشخص با گروه دیگر تفاوت داشته باشد. با این مفهوم که مشاهدات درون یک گروه با مشاهدات گروه دیگر تفاوت داشته باشد. مفهوم واژه تشابه به اهداف تحقیق بستگی دارد و در هر تجزیه بایستی تعریف شود.
۱-۱۵-۳ ضریب شباهت:
اولین مرحله در تجزیه کلاستر، انتخاب نوع معیار فاصله یا شباهت ژنتیکی است. فاصله یا شباهت ژنتیکی بین ژنوتیپها یا جمعیتها میتواند بسته به نوع صفات مورد مطالعه و داده های حاصله، با بهره گرفتن از روشهای مختلف برآورد شود. در مورد داده های حاصل از صفات کمی فاصله اقلیدسی از متداولترین معیارهای برآورد فاصله ژنتیکی است. برای صفات کیفی یا داده های نشانگر که به صورت یک و صفر بیان می گردند، ضرایب متعددی برای برآورد فاصله یا شباهت ژنتیکی استفاده میشوند که مهمترین آنها عبارتنداز: ضریب شباهت جاکارد، ضریب نی و لی، ضریب تطابق ساده (۵۸).
۱-۱۵-۴ انتخاب الگوریتم:
مرحله دوم انتخاب نوع الگوریتم جهت کلاستر بندی است. الگوریتمهای متعددی برای تجزیه کلاستر پیشنــهاد شده اند. این الگوریتمها به دو گروه اصلی تقسیم میشوند: ۱-روشهای مبتنی بر فاصله که فاصله یا شبـاهت دو به دو افراد یا ژنوتیـپها جهت گروهبندی محاسبه میشود۲- روشهای مبتنی بر مدل که فرض بر این است که افراد درون هر کلاستر، مشاهدات تصادفی از برخی مدلهای پارامتری بوده و استنباطات آماری مربوط به پارامترهای هر کلاستر و تعیین عضویت در هر کلاستر با بهره گرفتن از روشهای آماری استاندارد مانند حداکثر درشت نمایی و … انجام میگیرد. در مطالعات ژنتیکی بیشتر از روشهای مبتنی بر فاصله، به خصوص روش اتصال میانگین (UPGMA) استفاده می شود، که البته مشکل اساسی این روش اثر زنجیرهای است که تفسیر و تشخیص گروه های حاصل را مشکل میسازد (۵۸).
۱-۱۶ بررسی کارآیی الگوریتم مورد استفاده در تجزیه کلاستر:
معیارهای متفاوتی برای بررسی کارآیی الگوریتمهای مختلف کلاستر استفاده میشوند که از متداول ترین آنها میتوان به ضریب همبستــگی کوفنـتیک اشاره کرد. این ضریـب، همبستگی بین ورودی) ماتریس شباهت و یا فاصله (و خــروجی (ماتریس کوفنتیک که از دندوگرام بدست می آید(، تجزیه کلاستر را نشان میدهد، که مقدار آن بین ۰ الی۱ میباشد. اگر این ضریب بزرگتر یا مساوی ۹/۰ باشد، نشاندهنده کارآیی الگوریتم در گروهبندی است . با این وجود در مورد داده های مولکولی ضریب پایین به مفهوم عدم کارآیی آن الگوریتم نیست بلکه نشاندهنده اختلال در داده ها به علت وجود داده های گمشده است. اگر۹/۰ r >باشد برازش بسیار خوب است. اگر ۹/۰< < r 8/0باشد برازش خوب است. اگر ۸ /۰< < r 7/0 باشد برازش ضعیف است. اگر r کمتر از ۷/۰ باشد برازش بسیار ضعیف است (۴۹).
۱-۱۷ شاخص شانون
یک اندازهگیری که بومشناسان برای بررسی فراوانی درجمعیت به کار میبرند شاخص شانون-واینر یا اطلاعات است. این شاخص یک فرمول ریاضی است که از نظریهی اطلاعات گرفته شده است که به وسیلهی مهندسان برای تحیلی بازدهی انتقال داده در خطهای تلفن توسعه یافته است. این شاخص، H، با فرمول زیر به دست میآید:
H=-Sigma Pi ln Pi
هر چند که پیچیده به نظر میرسد، معنی آن این است که برای هر گونه نسبت (p) آن به کل را تعیین میکنید و سپس آن شماره را در لوگاریتم طبیعی آن عدد (ln) و خود آن عدد ضرب می کنیم. تا اینجا p ln p به دست میآید. این کار را برای هر گونه در اجتماع انجام میدهیم و سپس همهی شمارههای به دست آمده را جمع میکنیم. از آنجا که این شماره منفی خواهد شد، برای آسانی کار آن را مثبت میکنیم. هر چقدر این پارامتر بیشتر باشد نشان دهنده فاصله و تمایز بیشتر در بین جمعیتهاست(۲۸).
۱-۱۸ بررسی تنوع و تفاوت ژنتیکی بین جمعیتها براساس آنالیز Nei
جهت کمی نمودن تمایز درون و بین جمعیتها از آنالیز Nei استفاده می شود که از سه ضریب متفاوت تشکیل شده است:
تنوع ژنتیکی کل جمعیتها HT
تنوع ژنتیکی درون جمعیت HS
تنوع ژنتیکی بین جمعیتی GST
این سه برآورد به صورت زیر به هم مرتبط هستند:
۱۲- لو- ویسل[۱۷۸] ۱۹۹۸ نشان داد، توانایی بالای همسر در مقابله با حوادث استرسزای زندگی بر کیفیف روابط زناشویی زنان مؤثر است. زنان نیاز دارند که همسرشان آنها را از خطرات خارجی محافظت کند، در حالیکه کیفیت روابط زناشویی بالا برای مردان وابسته به آن است که بتواند از همسرشان در برابر خطرات خارجی حمایت کنند.
۱۳-در یک پژوهش روبرتز[۱۷۹] ۲۰۰۰ نشان داد، پرهیز زنان از صمیمیت پیشبینی کننده آشفتگی روابط زناشویی در مردان و رفتارهای خصمانه شوهران مهمترین عامل در کیفیت زندگی زناشویی زنان میباشد . همچنین اگر چارچوب روابط زناشویی به گونهای باشد که پاسخگویی خصمانه شوهر بالا باشد، اجتناب شوهر از تعارض میتواند تأثیر محافظت کنندهای برای زن داشته باشد .
۱۴-همستروم[۱۸۰] به نقل از میرخشتی ۱۳۷۵ در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که بالاتر بودن میزان رضایت زناشویی مردان نسبت به زنان میتواند به این علت باشد که ازدواج برای مردان در اغلب موارد مواضع مسلطی را در خانه ایجاد میکند . آنها به عنوان یک کفیل عمل میکنند این این ساختار قدرت احتمالا مسئول برخی نارضایتیها در زنان است . نارضایتی که در نتیجه حکمرانی و خشونت مردان و مشکلات مالی که مردان مسئول آن هستند، ایجاد میشود.
۱۵- فاین[۱۸۱] به نقل از همان منبع میگوید : از آنجائیکه زنان تعهد و حساسیت بیشتری نسبت به رابطهشان در زندگی مشترک دارند، تلاش بیشتری برای حفظ و نگهداری رابطه میکنند و این میتواند یکی از علل احتمالی بالا بودن میزان رضایت زناشویی مردان باشد.
نتیجه گیری:
اهمیت ارضا نیازهای بنیادین رواشناختی و خود شناسی انسجامی بر رضایت مندی زناشویی و تاثیرات سازنده آن و از طرفی اثرات مخربِ نبود آن، برسلامت زوجین، خانواده و بهتبع آن اجتماع مورد توجه قرار گرفت. آمار طلاق که معتبرترین شاخص آشفتگی زناشویی است (هانورد،۱۳۸۴)نشانگر این است که رضایت زناشویی بهآسانی قابلدسترسی نیست (رزن گرادن[۱۸۲] وهمکاران،۲۰۰۴). نرخ روزافزون رشد طلاق در ایران مدتی است موجبات دلمشغولی جامعه شناسان و روانشناسان را فراهم کرده است. در ایران طبق آمار ازدواج و طلاق سازمان ثبتاحوال کشور، درسال ۱۳۹۲ آمار کل ازدواج۷۷۴۵۱۳ نفر و آمار طلاق۱۵۵۳۶۹ نفر بوده است که به ازای هر ۵ ازدواج یک مورد طلاق ثبتشده است. درحالیکه درسال ۱۳۸۰ این آمار تقریباً کمتر از یک نفر در ۱۰ ازدواج بوده است. (سایت اینترنتی سازمان ثبتاحوال کشور[۱۸۳]،۱۳۹۳).
بهاستثنای همه ازدواجهایی که به طلاق ختم میشوند، بسیاری از ازدواجهای ناموفق نیز وجود دارد که همسران به دلایل گوناگون طلاق نمیگیرند (گریف و ماهرب،۲۰۰۱) و جو متشنج خانوادهشان و عوارض بودن در چنین فضایی را تحمل میکنند. هزینه بالایی که خانوادهها در پی بروز ناسازگاریها میپردازند، محققین این حیطه را به رویکردهای پیشگیرانه علاقهمند ساخته است. بیشترین عوامل تشکیل دهنده طلاق و مشکلات عاطفی زوجین که شامل، عدم استقلال زندگی زوجین از والدین، عدم صمیمیت، بی توجهی به نیازهای زوج دیگر، نبود ارتباط مناسب، برخوردار نبودن طرفین از آزادی فعالیتها و برنامه های مور نظرشخصی و خانوادگی پدری و … می باشد که این عوامل میتوانند با ارضا نیازهای بنیادین روانشناختی آزادی، ارتباط و شایستگی کاهش و رفع گردند و از سویی، به دلیل آنکه خودشناسی انسجامی، پیشبینی کننده ارضا نیازهای بنیادین روانشناختیِ ارتباط، شایستگی، آزادی (قربانی، ۲۰۰۵؛ به نقل از محمدی، ۱۳۸۶) است از طریق فرآیندهای خود نظم دهی باعث ایجاد انگیزش ذاتی در افراد میشود که عملکرد بهتر و به زیستی روانشناختی را به دلیل ایجاد لذت و احساس چالش در افراد به دنبال دارد (دسی و رایان، ۲۰۰۰)، بنابراین خودشناسی انسجامی هریک از زوجین ضمن ایجاد لذت و شادمانی به دلیل ارضا نیازهای روانی، زمینه را برای عملکرد بهتر هرکدام از آنان در زندگی مشترکشان فراهم میکند. با توجه نمودن واهتمام کارشناسان و خانوادهها به موضوع ارضا نیازهای بنیادین روانشناختی و کسب خودشماسی انسجامی، یقیناً تأثیرات عمیقی در روابط و رضایتمندی زوجین و کاهش طلاق در ایران مشاهده خواهد شد.
فصل سوم:
روش تحقیق
۳-۱-مقدمه
در این فصل به روش تحقیق، جامعه آماری، نمونه، روش نمونهگیری، ابزار اندازهگیری و روشهای تجزیهوتحلیل اطلاعات پرداخته میشود. این عمل بهمنظور ایجاد امکان برای تکرار یا ادامه تحقیق در این زمینه برای محققان دیگر است تا در صورت تمایل، بتوانند با رعایت مفاد مندرج در این فصل تحقیق، تحقیقاتی مشابه انجام دهندواز مقایسه و بررسی یافتهها در دو تحقیق، اطلاعات مفیدی کسب کنند.
ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه هست که متغیرهای نیازهای بنیادینِ روانشناختی خودشناسی انسجامی
ورضایت زناشویی را پوشش میدهد و اعتبار و روایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ بهدستآمده است.
در این پژوهش، متغیرمستقل عبارت است از ارضاء نیازهای بنیادینِ رواشناختی و خودشناسیِ انسجامی و متغییر وابسته رضایت زناشویی است. ازنظر هدف نیز یک پژوهش کاربردی هست .
در ادامه این فصل روش تجزیه و تحلیل اطلاعات و فرایند اجرای پژوهش به اختصار ذکر میشود .
۳-۲- طرح پژوهش
پژوهش حاضرازنظر هدف کاربردی و به لحاظ روش از نوع همبستگی است که یکی از روش های پژوهشهای توصیفی است. در طرح همبستگی تنها رابطه میان متغیرهای مورد مطالعه مشخص خواهد شد.
۳-۳- جامعه آماری
جامعه آماری پژوهش مورد نظر را، کلیه معلمان مرد و زن مقطع راهنمایی شهرستان سبزوار، به تعداد ۳۴۲ نفر که در سال ۱۳۹۳ در استخدام رسمی آموزش و پرورش بوده و در بخش مرکزی این شهرستان مشغول بکار شدهاند تشکیل دادند.
نمونه و روش نمونه گیری
در این تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد بدین ترتیب که، با مراجعه به مدارس مقطع راهنمایی (متوسطه اول) که دسترسی به معلمان، برای پژوهشگر امکان بیشتری داشت، همچنین با حضور در مراکز آموزش ضمن خدمت فرهنگیان سبزوار، در طول تابستان، از مجموع ۳۴۲ معلم مقطع راهنمایی با بهره گرفتن از جدول مورگان، تعداد ۱۸۱ نفرکه در دسترس بودند به عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های مورد نظر بین آنان توزیع شد
اما در نهایت، به دلیل ناقص بودن هفت پاسخنامه و عدم همکاری آنان در تکمیل فرم ها، تعداد ۱۷۴ نفر، نمونه مورد نظر را تشکیل دادند.
۳-۴- روش جمع آوری اطلاعات
در این مطالعه از مقیاسهای خودگزارشی برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد، که از معایب این نوع مقیاسها، ارائه جامعهپسندانه افراد از خود، رفتارهای خودافزایی مشارکتکنندگان در پاسخ به عبارات مقیاسها و ناهوشیاری به برخی نگرشها و ارزیابیهای شخصی و درنتیجه سوگیری در بیان آنها میباشد. دراین پژوهش، معلمان، مقیاسهای نیازهای بنیادین روانشناختی، خودشناسی انسجامی و رضایت زناشویی را تکمیل کردند .
۳-۵- ابزارهای پژوهش
الف -پرسشنامه رضایت زناشویی ENRICH (47 ماده ای):
پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ[۱۸۴] ابزار اندازه گیری این تحقیق است. این پرسش نامه بهعنوان یک ابزار تحقیق معتبر در تحقیقات متعددی برای رضایت زناشویی مورد استفاده قرارگرفته است.
(اولسون،[۱۸۵] به نقل از پور صالحی، ۱۳۸۵)، از این پرسش نامه برای بررسی رضایت زناشویی استفاده نموده و معتقد است که این مقیاس مربوط میشود به تغییراتی که در طول دوره حیات آدمی رخ میدهد و همچنین در این تحقیق به تغییراتی که در خانواده به وجود میآید حساس است هر یک از موضوعهای این پرسش نامه در ارتباط با یکی از زمینه های مهم است ارزیابی این زمینه ها در درون یک رابطه زناشویی میتواند مشکلات بالقوه زوجها را توصیف کند یا میتواند زمینه های نیرومندی و تقویت آن را مشخص نماید این ابزار همچنین میتواند یک ابزار تشخیص برای زوجهایی که در جست و جوی مشاوره زناشویی و به دنبال تقویت رابطه زناشویشان هستند استفاده شود.
۱۲ مقیاس این پرسش نامه به شرح زیر توصیف شده است :
پاسخ قرار دادی : این مقیاس تمایل شخص برای پاسخ متعارف به سوالات پرسش نامه را اندازه گیری میکند.
رضایت زناشویی[۱۸۶] : این مقیاس رضایت و انطباق با ۱۰ جنبه رابطه زناشویی را که در زیر آمده است اندازه گیری میکند. (این مقیاس در پرسشنامه ۴۷ سوالی حذف شده است).
موضوعات شخصیتی[۱۸۷] : این مقیاس درک شخص را از همسرش با توجه به رفتارها و ویژگی ها و سطح رضایت یا عدم رضایت که مربوط به این موضوع ها میشود ارزیابی میکند نمره بالا نشان دهنده یک سطح پایین از پذیرش یا فقدان راحتی با شخصیت رفتار همسر است و نمره پایین نشان دهنده سازگاری باهمسر و رضایت از شخصیت همسر است. (سوالاتی که این مقیاس را می سنجند عبارتاند از: ۲،۴،۱۲،۲۲،۴۰).
ارتباط زناشویی[۱۸۸] : این مقیاس به احساسات اعتقادات و نگرش های شخص نسبت به نقش ارتباط در تداوم روابط زناشویی مربوط میشود نمره پایین نشان دهنده آگاهی زن و شوهر و رضایت از سطح و نوع ارتباط در روابط شان و نمره بالا نشان دهنده فقدان رضایت در ارتباط شان است. (سوالاتی که این مقیاس را می سنجند عبارتاند از: ۶،۱۳،۲۳،۳۲،۴۱).
حل تعارض [۱۸۹]: این مقیاس نگرش ها احساسات و اعتقادات شخصی همسر را در به وجود آوردن یا حل تعارض ارزیابی میکند موضوع ها بر روی روش هایی برای خاتمه دادن به بحث تمرکز دارند نمره پایین نشانگر نگرش های واقع گرایانه درباره تعارضات اجتماعی در روابط زناشویی است و نمره بالا نشان دهنده عدم رضایت از روشی است که تعارضات حل میشوند. (سوالاتی که این مقیاس را می سنجند عبارتاند از: ۷،۱۴،۲۴،۳۳،۴۲).
نظارت مالی[۱۹۰] : این مقیاس تمرکز دارد روی علائق و نگرش های مربوط به روش اقتصادی و مسائلی که در روابط زن و شوهر اداره میشوند نمره پایین نشان دهنده رضایت از اداره مالی و نگرش واقعبینانه نسبت به موضوعات مالی است و نمره بالا نشان دهنده نگرانی های مختلف درزمینهٔ اداره مالی در روابط زناشویی است. (سوالاتی که این مقیاس را می سنجند عبارتاند از: ۸،۱۵،۱۶،۲۵،۳۴).
فعالیت های مربط به اوقات فراغت[۱۹۱] : این مقیاس ترجیحات شخصی هر زوج را برای گذراندن اوقات فراغت ارزیابی میکند. نمره پایین نشان دهنده انطباق انعطاف پذیری و توافق درباره استفاده از زمانهای فعال اوقات فراغت است و نمره بالا نشان دهنده نارضایتی از اینکه چگونه فراغت در روابط زن و شوهر مورد استفاده قرار گیرد. (سوالاتی که این مقیاس را می سنجند عبارتاند از: ۹،۱۷،۲۶،۳۵،۴۳).
روابط جنسی[۱۹۲] : این طبقه احساسات و نگرانی های شخصی را درباره روابط جنسی و عاطفی باهمسر ارزیابی میکند. آیتم ها منعکس کننده رضایت از ابزار عواطف و میزان احساس راحتی در بحث های مربوط به موضوعهای جنسی و آمیزش جنسی است نمره پایین نشان دهنده رضایت از ابراز عواطف و نگرش مثبت درباره نقش مسائل جنسی در ازدواج و یا عدم توافق درباره تصمیمات مربوط به جلوگیری از حاملگی است. (سوالاتی که این مقیاس را می سنجند عبارتاند از: ۱۰،۱۷،۲۷،۳۶،۴۴).
ازدواج و بچهها[۱۹۳] : این مقیاس، نگرش ها و احساسات شخصی را درباره داشتن بچه و توافق روی تعداد بچهها ارزیابی میکند نمره پایین نشان دهنده توافق درباره بچه داشتن و تعداد بچههاست و همچنین نشان دهنده درک واقع گرایانه از تاثیری که بچهها از روابط زناشویی می بینند و رضایت از نحوه مشخص شدن نقشها و مسئولیت های والدین است. نمره بالا نشان دهنده عدم رضایت از تصمیمات مربوط به بچه داشتن و یا تعداد بچههایی که خانواده ترجیح می دهند. (سوالاتی که این مقیاس را می سنجند عبارتاند از: ۱۱،۱۹،۲۸،۳۷،۴۵).
بستگان و دوستان[۱۹۴] : این مقیاس به ارزیابی احساسات و علائق مربوط به روابط با خویشاوندان اقوام همسر و دوستان می پردازد. این آیتم نشان دهنده نگرش دوستان و بستگان نسبت به ازدواج و انتظارات مربوط به میزان صرف وقت با دوستان و بستگان است . نمره پایین نشان دهنده سازگاری روابط خانواده و دوستان هست و دلالت بر وجود زمنه هایی از تعارض دارد.
نقشهای مربوط به برابری زن و مرد[۱۹۵] : این مقیاس، نگرش ها، احساسات و اعتقادات شخص را درباره نقشهای مختلف زناشویی ارزیابی میکند نمره پایین نشان دهنده ارزش های برابر نگرانه است. (این مقیاس در پرسشنامه ۴۷ سوالی حذف شده است).
جهت گیری عقیدتی[۱۹۶] : این مقیاس، نگرش ها، احساسات و علائق را درباره اعتقادات و اعمال مذهبی در زندگی زناشویی ارزیابی میکند نمره پایین نشان دهنده این دیدگاه است که مذهب یک بخش بیش از اندازه مهم در ازدواج است و نمره بالا نشان دهنده بی اهمیت دانستن مذهب در ازدواج است. (سوالاتی که این مقیاس را می سنجند عبارتاند از: ۵،۲۱،۳۰،۳۹،۴۷).
پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ از ۱۱۵ سؤال بسته و ۱۲ مقیاس تشکیل شده است که به جز مقیاس اول آن که ۵ سؤال دارد بقیه مقیاس ها شامل ۱۰ سؤال تست است پاسخ به سوالات بهصورت ۵ گزینه ای (کاملا موافق، موافق، نه موافق و نه مخالف، مخالف، کاملا مخالف) است. اولسون و دیگران اعتبار این پرسش نامه را با روش ضریب آلفا ۹۲% گزارش کردهاند. در این پژوهش از فرم ۴۷% سوالی انریچ که توسط سلیمانیان (۱۳۷۳) به کار گرفته شده و ضریب آلفای آن ۹۵% بهدستآمده استفادهشده است و همچنین رضوان فرقانی (۱۳۸۲) پایایی این پرسشنامه را با ۸۶% ذکر نموده است در این تحقیق نیز پایایی ۸۴% به دست آمد. در پرسش نامه رضایت زناشویی اینریچ با بهره گرفتن از جدول نرم پرسش نامه نمرات خام آزمودنی ها به نمرات «t» که در آن میانگین برابر ۵۰ و انحراف معیار ۱۰ هست تبدیل میشود.
نمره های کمتر از ۳۰ نشانگر نارضایتی شدید همسران از روابط زناشویی است.
نمره بین ۳۰ تا ۴۰ نشانگر عدم رضایت از روابط زناشویی همسران است.
نمره های بین ۴۰ تا ۶۰ نشانگر رضایت نسبی و متوسط از روابط زناشویی همسران است.
نمره های بین ۶۰ تا ۷۰ نشانگر رضایت زیاد همسران از روابط زناشویی است.
نمره های بالاتر از ۷۰ نشانگر رضایت فوق العاده از روابط زناشویی است.
ب- پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی (BSNQ؛ گاردیا، دسی و رایان، ۲۰۰۰):
این مقیاس توسط گاردیا، دسی و رایان (۲۰۰۰) ساخته شده است که میزان حمایت از ارضا نیازهای خود مختاری (آزادی)، شایستگی و ارتباط را می سنجد. مقیاس نیازهای بنیادین روانشناختی شامل ۲۱ ماده است که بر اساس طیف لیکرت ۷ درجهای (۱= اصلاً درست نیست، ۷= بسیار درست است) درجهبندی شده است. ضرایب پایایی حاصل از اجرای آن روی پدر، مادر، دوستان و شریک رومانتیک به ترتیب ۹۱/۰، ۹۱/۰، ۹۱/۰ و ۹۱/۰گزارش شده است (گاردیا و همکاران، ۲۰۰۰). روایی این مقیاس در پژوهشهای انجام گرفته، بالا گزارش شده است (گاردیا و همکاران، ۲۰۰۰، شلدون و فیلاک، ۲۰۰۸؛ میلیواسکایا و همکاران، ۲۰۰۹). همچنین، آلفای کرونباخ این مقیاس با اجرا بر روی نمونه های مدیران و دانشجویان ایرانی بین ۷۶/۰ تا ۷۹/۰ در نوسان بوده است (قربانی و واتسون؛ ۲۰۰۴، قربانی؛ ۱۳۸۳).
ج- مقیاس خودشناسی انسجامی (ISK، قربانی، واتسون و هارگیس، ۲۰۰۸):
مقیاس خود-شناسی انسجامی شامل ۱۲ ماده است که پاسخدهندگان میبایست در طیف لیکرت ۵ درجهای (الف = عمدتاً نادرست، ب = عمدتاً درست) به آن پاسخ دهند. عبارات ۳، ۶ و ۹ خودآگاهی تأملی، عبارات ۱، ۵، ۷ و ۸ خودآگاهی تجربی و باقی عبارات (۴، ۲، ۱۰، ۱۱، ۱۲) نیز یکپارچه کردن تجارب گذشته و حال برای ایجاد آیندهای مطلوب را میسنجند. پایایی این مقیاس در یک گروه ۲۳۰ نفری از دانشجویان دانشگاه تهران به قرار زیر بود: ضریب آلفای کرونباخ برای خودشناسی تجربهای۹۰/۰ و برای خودشناسی تأملی ۸۴/۰٫ همبستگی میان دو وجه برابر بود با ۷۴/۰=r (قربانی و همکاران، ۲۰۰۳). پایایی بازآزمایی این مقیاس پس از ۷ تا ۸ هفته فاصله زمانی با یک نمونه ۴۴ نفری بهصورت زیر بود: پایایی برای خودشناسی تجربهای ۷۶/۰ و برای خودشناسی تأملی ۶۸/۰ (قربانی و همکاران، ۲۰۰۳). قربانی و همکاران (۲۰۰۸) در مطالعه خود بر روی سه نمونه ایرانی و سه نمونه آمریکایی، آلفای کرونباخ مقیاس را به ترتیب در نمونه اول ایرانی ۸۲/۰، نمونه دوم ایرانی ۸۱/۰ و نمونه سوم ایرانی ۸۱/۰ و به ترتیب در نمونه اول آمریکایی ۷۸/۰، نمونه دوم آمریکایی ۷۸/۰ و نمونه سوم آمریکایی ۷۴/۰ گزارش دادند. اعتبار همگرا، ملاک، افتراقی و افزایشی مقیاس نیز در این مطالعه مورد تأیید قرار گرفت. در مطالعه قربانی و همکاران (۲۰۱۰) نیز آلفای کرونباخ مقیاس ۷۹/۰ گزارش شده است.
۳-۵۶- اسکندر کبیر
* خلاصهی قصه
اسکندر پس از تصرف سرزمینهای ایران و هند، به فکر تصرف کشوری به نام طلا در قارهی آفریقا، افتاد. در این کشور که پر از طلا بود حتی یک مرد هم یافت نمیشد. وسایل سفر را فراهم کردند و لشگریان به راه افتادند. نزدیک سرزمین طلا به دستور اسکندر بیرون شهر اردو زدند. اندکی که گذشت زنان بدون سلاح به سمت سراپردهی اسکندر رفتند و با استدلال به او فهماندند که جنگیدن با زنان بینتیجه است، چون اگر اسکندر شکست بخورد، مایهی خفت وی خواهد بود و اگر پیروز شود، مایهی فخر وی نخواهد شد. اسکندر پس از قدری تفکر حرف زنان را پذیرفت و از آنان خواست تا مقداری غذا برای او بیاورند. پس از ساعتی نانهای طلایی که در بشقابهای طلایی گذاشته شده بود، برای اسکندر و همراهانش آوردند. در جواب اعتراض اسکندر که گفتهبود نانهای طلایی شکم لشکریان مرا سیر نمیکند. زنان گفتند:« اگر شما نان گندم میخواستید در سرزمین خودتان یافت میشد. چرا به فکر تسخیر سرزمین طلا افتادید؟» اسکندر پس از شنیدن این سخنان دستور بازگشت داد. در راه به باغی زیبا رسیدند. اسکندر هیچ راهی نیافت تا به درون باغ رود. پس از پشت در فریاد زد: « در را باز کنید و مرا از اسرار این باغ با خبر کنید یا حداقل از نعمتهای آنجا به من نیز بدهید». ناگهان دستی کلهی آدمیزادی را در دامان اسکندر گذاشت. وقتی به پایتخت رسیدند. اسکندر خواست که ارزش آن کله را با طلاهای خود بسنجد. کله را در یک کفهی ترازو گذاشتند ولی هر چه طلا در کفهی دیگر ریختند، آن کفه، که کله در آن قرار داشت، تکان نمیخورد تا اینکه یکی از دانشمندان دربار مقداری خاک روی چشم کله ریخت. آن وقت کفهی محتوی کله بالا آمد. اسکندر خواست که از سرّ آن آگاه گردد. دانشمندان در جواب گفتند:« تا زمانی که چشم سر باز بود از دیدن خروارها طلا سیر نمیشد ولی وقتی با خاک بسته شد، قانع گردید».
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
-اسکندر
اسکندر از شخصیتهایی است که در افسانهها و قصهها بارها تکرار شده و جنبهای اسطورهای یافته است (رجوع شود به قصهی۱).
¨ کنشهای اساطیری
__________
¨ موجودات و پدیده های اساطیری
-کشور زنان
وجود سرزمینی که همهی افراد آن زن باشند، به نوعی تداعیگر رسوم مادرسالارانه است. علاوه بر آن در روایات داستانی کلاسیک یونانی، رومی، لاتینی و البته در شاهنامه سخن از سرزمینی که اعضای آن همگی زن یوده و هیچ مردی در میان آنان نبوده، هست و در همهی این روایات، حضور اسکندر قابل توجه است. « برخی از روایات داستانی کلاسیک یونانی، رومی و لاتینی حکایت دارند که فرسمنس فرماندار خوارزم در هنگام اقامت اسکندر در سغد مقدونیان را ترغیب کرد که سرزمین زنان آمازون و خطه کولچی را که در مجاورت سغد جای داشت، تسخیر کنند»(موسوی،۱۳۵۴: ۱۶۷). هردوت، تاریخگوی بزرگ یونان و کورتیوس رونوس، تاریخنگار رومی، وجود سرزمین زنان و رفتن اسکندر کبیر به این سرزمین را تأیید میکنند. «در شاهنامهی فردوسی، هنگام سخن گفتن از پادشاهی اسکندر، هروم را به عنوان کشور زنان یاد کردهاست.
همیرفت با نامداران روم | بدان شارستان که خوانی هروم | |
کهآن شهر یکسان زنان داشتند | کسی را در آن شهر نگذاشتند» (همان: ۱۶۸) |
در این قصه هم از رفتن اسکندر به سرزمین زنان سخن رفته، با این تفاوت که این سرزمین را در آفریقا دانستهاست.
■ عناصر اجتماعی
¨ طبقات اجتماعی،شخصیتها و روابط بین آنها
این قصه، بیشتر متضمن نکات اخلاقی، مذمت مال دنیا و سیری ناپذیری آدمی است. انتخاب اسکندر به عنوان شخصیت اصلی، شخصیتی که در همهی قصهها فردی طماع است که عاقبت هم به نتیجهی دلخواه نمیرسد و سرزمینی به نام طلا که ساکنان آن همگی زن هستند، بیارتباط نیست.
¨ آداب ورسوم
________
¨ وضعیت اقتصادی و رابطه با قدرت وثروت
____________
■ عناصر روانشناسی
__________
■ باورهای عامیانه و خرافی
___________
■ سایر عناصر
در مورد کشور زنان و قرار گرفتن آن در آفریقا باید گفت که قصه تحت تأثیر روایات یونانی که کشور زنان را در سرزمینی به نام آمازون دانسته، شکل گرفته و این اتفاق زمانی رخ داده که مردم به تقسیمات سیاسی و جغرافیایی جدید آشنا بودهاند، لذا سرزمین آمازون را همان آمازون آفریقا تصور کردهاند. ذکر وجود طلا در آفریقا و صحبت از مردان آسیایی و اروپایی در قصه مؤید آشنایی مردم با تقسیمات سیاسی و جغرافیایی جدید و امکانات سرزمینی قارههای مختلف است. علاوهبر آن قصه به نکات اخلاقی نیز اشاره دارد و پاراگراف آخر قصه یادآور این بیت سعدی که در باب «فضیلت قناعت» در گلستان ضمن حکایتی بیان شده است..
«گفت: چشمِ تنگِ دنیا دوست را | یا قناعت پر کند یا خاک گور» |
(سعدی، ۴۳۲:۱۳۷۹)
۳-۵۷- اسکندر و آب حیات
* خلاصهی قصه[۸]
اسکندر پس از فتح سرزمینهای بسیار تصمیم گرفت، کاری کند تا همیشه زنده بماند. به همین دلیل به همراه چند جوان به طلب آب حیات راهی غار ظلمات شد. پدر یکی از همراهان اسکندر پنهانی با آنها همراه شد. پس از هفتاد سال به غار رسیدند؛ اما ظلمات به قدری تاریک بود که اسبها نمیتوانستند پیش بروند. پیرمرد به پسر خود گفت که مقداری کاه بریزند تا اسبها راه را شناخته و حرکت کنند. پسر این کار را کرد و مورد تشویق اسکندر قرار گرفت. وقتی وارد ظلمات شدند. به چند چشمه رسیدند؛ اما اسکندر نمیدانست کدام یک چشمهی آب حیات است. پسر به سراغ پدرش رفت. پیرمرد ماهی خشک شدهای را به او داد و گفت: «توی هر چشمه که ماهی زنده شد، آن چشمهی آب حیات است». اسکندر از ابتکار جوان خوشش آمد و از او پرسید که چهطور این فکر به ذهنش رسیدهاست. پسر حقیقت را گفت، اسکندر هم انعامی خوبی به آنها داد. وقتی اسکندر خواست از آب چشمهی حیات بخورد، صدایی به اسکندر سلام داد. اسکندر خوب نگاه کرد. دید یک جوجه تیغی است. جوجه تیغی گفت:« من هم از آب حیات نوشیدهام و به این شکل درآمدهام». اسکندر از خوردن آب حیات پشمیان شد و آب حیات را پای درختان مرکبات، نخل و کاج ریخت، از آن به بعد این درختان سبزی جاودانه یافتند.
■ عناصر اساطیری
¨ شخصیتهای اساطیری
-اسکندر